سلام: ابیات زیر را معنا بفرمایید سپاس. هَله هُش دار که در شهرْ دو سه طَرّارند که به تدبیرْ کُلَهْ از سَرِ مَه بردارند دو سه رندند که هُشیارْ دل و سَرمستند که فَلَک را به یکی عربده در چرخ آرند سَر دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند ساقیانند که انگور نمیافشارند یارِ آن صورتِ غیبند که جانْ صورت اوست همچو چشم خوش او خیره کُش و بیمارند صورتیاند ولی دشمن صورتهایند در جهانند ولی از دو جهان بیزارند همچو شیران بِدَرانند و به لب میخندند دشمن همدگرند و به حقیقتْ یارند خَرفروشانه یکی با دگری در جنگند لیک چون وانگری مُتَّفق و یک کارند همچو خورشیدْ همه روزْ نظر میبخشند مَثَلِ ماه و ستارهْ همه شب سَیّارند گر به کفْ خاک بگیرند زَرِ سرخ شود روزْ گندم دِرَوَند اَر چه به شبْ جو کارند دلبرانند که دلْ بَر ندهد بی بَرِشان سَروَرانند که بیرونْ ز سَر و دستارند شِکَّرانند که در معده نگردند تُرُش شاکرانند و از آن یارْ چه برخوردارند مَردُمی کن برو از خدمتشان مَردُم شو زانکه این مَردُمِ دیگرْ همه مَردُمخوارند بَس کن و بیش مگو گرچه دهانْ پُر سُخَنَست زانکه این حرف و دَم و قافیه هم اَغیارند
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به وظیفهای که ما در این سایت برای خود تعریف کردهایم تا بیشتر جوابگوی سؤالاتی باشیم که کاربران محترم در رابطه با مباحث پیشآمده در کتابها برایشان مطرح می شود؛ نمیتوانیم در این امور وارد شویم بخصوص که ورود در این موارد نیاز به فرصت کافی دارد. موفق باشید
سلام: وقتتون بخیر، خدا قوت آیا نصب آینه های قدی در منزل نهی شده و آیا اثر ماورایی داره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشکال داشته باشد. شاید حُسناش آن میباشد که انسان جهت خروج از خانه با ظاهری آراسته باشد ولی نه آنکه بیش از حدّ وسواس درظاهر باشد. موفق باشید
ای شمع روشن در تاریکی عالم هستی، هوا بسیار سوزنده است آسمان خاکستری شده و مه آلود، خطر بهمن هر لحظه من را تهدید میکند و من تور در کنار سخره ای از کوه یافته ام که مرا به اندازه ی کل زمانه گرم و آگاه می کند. ای اهل بیت شما بر سرم منت نهاده اید، ای علی تو همچنان علت تپش قلب منی، خودت را از من نگیر. تو زنده ای در قرآنم، تو کیستی!! تو که در قلبم کلبه ای که سال ها ویرانه شده بود دوباره ساخته ای و در سکنی گزیده ای. من بیچاره ی شما هستم. زمانی که در قنداق مادر اسم تو را در گوشم میخواند تو را شناختم و حال که آشنایانم دارند بر سر جنازه ام استشهادیه ام را برای خدا میدهند، گمت کرده ام و میگردم در ذره ای از عشق خواندن «أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولیَّالله». زبانم را از من گرفته اند و مادری دلسوز نیست که در گوشم بگود یا علی. خدایا چه کنم فقط با این اسم میتوانم راه را ادامه دهم. هر لحظه احساس میکنم گرمی که گم شده است در وجودم. ای دیو بی شرم «من» خطاب به تو میگویم که ازت بیزارم، سال ها مرا در سودای پروازت نشانده ای. ای اژدهای سر به فلک کشیده مرا حتی از دیدار با اشک برای حسین دریغ داشته ای. ازت بیزارم خودت را از من دور دار و به من نزدیک نشو. که آمده ام برای فتح، ما فاتحان شهرهای رفته بر بادیم یک یا علی گفتی و عشق را آغاز کردی / عهد وفا بستی تو در آن سال با من / اینبار دگر مشتاقم برای امتحان مرگ .
باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی آنگاه معنا مییابد که انسان با آینههای انسانیت بتواند خود را معنا کند که نمونه بسیار روشن آن حضرت امام الموحدین علی «علیهالسلام» است. نمادی از حکمت و بصیرت و تواضع و دلسوزی. موفق باشید
لطفا به ایشان بگویید فایل های صوتی مباحث «آن سوی مرگ» و «سه دقیقه در قیامت» از استاد امینی خواه را گوش کنند، بعضی موارد که مطرح کرده اند با گوش کردن به این مباحث به پاسخ خود می رسند، مثل مورد مربوط به تشنگی و گرسنگی که جواب آن به خوبی مشخص است. لینک پیام مد نظر: https://eitaa.com/lobolmizan/16300
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید روشن بفرمایید مربوط به کدام سؤال است. زیرا ما میتوانیم در سؤالاتی که در سایت میشود، حاضر شویم و ارجاع سؤالات به قسمت پیامرسان ایتا برای ما ممکن نیست. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: حدود چندین سال است مباحث شما را با استادی شروع کردیم. جدیدا همین استاد حدود چهار پنج ماه است ادعا میکند درباره شما تحقیق کرده و جریان انحرافی در شما وجود دارد و همه ما شاگردانش را حذر میکند که کفتمان شما را ادامه دهیم و به نظر ایشان شما مثل شریعتی هستید. گاهی میگوید استاد طاهرزاده اینقدر مباحث انقلاب اسلامی برایشان مهم است که اگر کسی بین انقلاب و زندگیش بخواهد انتخاب کند به سمت طلاق هدایت میکند. ادعا دارد حوزه اصفهان با شما مخالف است. ادعا دارد شما با گذاشتن عکس حاج قاسم و رهبر درصدد حذف امام هستید یا با پیروی و حمایت جدی از مباحث دکتر داوری و و دارای جریانی انحرافی هستید. خواهش میکنم مرا قانع کنید که بتوانم از کفتمانی که اینقدر مرا تغییر داده دفاع کنم. الان برای من بحث شخص نیست بحث یک کفتمان است من خیلی علاقمند به ادامه گفتمان شما هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما انسانها با عقل و شرع ذیل ولایت فقیه زمانه باید زندگی کنیم و هرکس باید با توجه به چنین اموری راه حق را تشخیص دهد. البته بنده نشنیدهام که حوزه علمیه با بنده مخالف باشند!! در حالیکه نهتنها خود را عضوی از آن جریان میدانم و اتفاقاً چند ماه پیش بود که حوزه علمیه زنجان مصاحبهای را با بنده ترتیب داده بودند https://eitaa.com/serat_ir1/9129 تحت عنوان «روحانیت و مردم». و دعوتهای مکرری که از مدارس مختلف جهت صحبت با طلاب عزیز میشود، حکایت دیگری را به میان میآورد و عجیبتر از همه آن برداشتی است آن فرد محترم در رابطه با بحث طلاق پیش کشیدهاند که عجیبتر از عجیب است. امری که درست خلاف مشی و روش بنده است. با اینهمه بنده خود را بینقص نمیدانم. امید است حضرت رب العالمین با کرم خود اعمال ناقص ما را به احسن وجه پذیرا باشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مطلبی که تحت عنوان فرموده اید منظور شما این است که شماره آیات هم الهام الهی است اگر این است استاد عذر می خواهم چرا اینقدر مقلق و مبهم بیان شده است؟ آیا خیلی راحت نمی شد بیان کرد که آن چه دیدیم نشان میدهد که شماره بندی ایات هم به فرمان الهی بوده که توسط این فرد معلول تبیین شده است راستش من دوسه بار مطلب فوق را خواندم تا منظور شما را بفهمم. البته باز هم اگر درست فهمیده باشم . استاد با کمال معذرت
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب در آن نوشته، توجه به نکتهای بود که حکایت میکرد جایگاه آیات در مبنایی غیر از نوشتههایی است که حاصل فکر باشد؛ و از این جهت بنا بر آن بود که روشن شود جایگاه کلام قرآن کجاست و در کنار آن موضوع تنظیم آیات و شماره آیات مطرح شد. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. ما کی هستیم؟ چرا اینجاییم؟ چرا انسانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است مباحث «معرفت نفس» برای شروع و جوابگویی به این سؤالات؛ شروع خوبی باشد و پس از آن به عرایضی که در رابطه با موضوع انسان در سوره شمس شده، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/1086?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%B4%D9%85%D8%B3 . موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۱. از کجا بفهمیم که داخل سلوک هستیم یا خیر؟ ۲. طلبه هستم. به گمانم بسیاری از این علوم به درد انتقال به نسل جوان و جهاد تبیین نمیخوره. با این علوم چه کنیم؟ ۳. ما اگه اهل سلوک بشیم، درسته که آسمانیها آرامش و سکونت و طمانینه بهمون میدهند ولی زمینیها را چه کنیم؟ آخه نسبت بهشون بیگانه و منزوی میشیم. این نگرانی چطور قابل حل هست؟ ۴. بعد از مدتی تمام تدریسها و مطالبتون حالت انتزاعی برای من پیدا کرده و شنیدن این مطالب اون لذت و حال خوش روزهای ابتدایی را ندارد. چاره و عیب کار چیست؟ ۵. وقتی عقل انسان رشد میکند و عقلانی برخی کارها و رسالتهای بسیج را انجام میدهد، متوجه میشود که بسیاری از این کارها پوچ است. اگر عقلانی تصمیم نگیرد و خود را به دست جریانات بسپارد، عمر و وقتش تلف میشود. چاره چیست؟ ۶. گاهی حس میکنم که صدای آرامم شنیده نمیشود و با برخی افراد باید جدال کنم تا عیبشان را متوجه شوند. آیا اجازه این کار را داریم؟ ۷. دوست دارم دیگران مسئلهدار و با مطرح کردن مسائل جدی به من رجوع کنند ولی کسی چنین رجوعی به من ندارد. گاهی حس میکنم عیب از دیگران است و گاهی حس میکنم من نمیتونم جوابگوی مسائل اصلی دیگران باشم. کدام مورد به واقعیت نزدیکتر است؟ ۸. در مواجهه با نسل جوان که بسیاری از مطالب دینی برای آنها سطحی و مضحک و بیفایده و کلیشه است، چه بگوییم؟ ۹. گاهی حس میکنم عمرم تمام شده است و هیچ حس معنوی برای خود و دیگران نداشتهام. این حس منجر به استرس شده. چاره چیست؟ ۱۰. دلم خواندن مناجاتهای چمران را میخواهد ولی حس میکنم همانها هم گاهی باز برایم کم است. چاره چیست؟ ۱۱. عبادتی که تمام فکر و حواس من جلب و معطوف به ادای صحیح حروف یا محسابه رکعاتش هست را نمیتونم بپذیرم. اگر نسبت به ظواهر نماز کم اهمیت بشم، نماز باطله. اگر نسبت به ظواهرش اهمیت قائل باشم، چطور انتظار داشته باشم که از چنین عبادتی افق و دریچه جدیدی به روی من باز شود؟ ۱۲. گاهی حس میکنم کسی درکم نمیکنه. چه کنم این حس از بین برود؟ ۱۳. حس میکنم رهایی از دنیا خوبه ولی چه کنیم که دنیا و استرسهاش ما رو رها نمیکنه؟ ۱۴. گاهی میخوام با دیگران صحبت کنم ولی حس میکنم درونم پر از خلاء هست و نمیدونم چی بگم که درست باشه. رهایی از این حس چطور امکانپذیره؟ هرچه بگویم، خودم گرفتارش هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که هرکی در مسیری که شروع میکند با این نوع سؤالات و بیش از آنها روبرو میشود و اینطور نیست که باید به دانه دانه آنها جواب بدهد. مهم آن است که به راهی که در آن قدم گذارده، با اطمینان وارد شود – خودْ راه بگویدت که چون باید کرد- و جنابعالی به عنوان طلبه در راه خوبی قدم گذاشتهاید با این رویکرد که بالاخره این راه، راهِ درک قرآن و روایات انسانهای کامل است در آن میدان است که مییابید علاوه بر جوابگویی به سؤالات خود میتوانید به دیگران نیز کمک نمایید و از این جهت باید بدون پرداختن به حواشی، با جدیت تمام در راهی که شروع کردهاید جلو و جلوتر بروید. موفق باشید
سلام استاد گرامی وقتتون بخیر، ان شاءالله سال جدید براتون پر از خیر و برکت و سلامتی باشه، استاد من طرفدار این نظام هستم اما میترسم اینجوری که پیش بره تنها کسی که بشه ازش دفاع کرد رهبریه، چون هر بار گند کار یکی درمیاد، بعضی وقتا واقعا به جوونای آلان حق میدم که اگر از این نظام و دینی که این نظام دایه دارش هستش زده و فراری بشه، توی جمعشون بودم که میگن آره حلال و حروم فقط واسه ما مردمه اینا خودشون میچاپن و میخورن و از دین هم واسه سرگرم کردن مردم و سواری گرفتن از مردم دارن استفاده میکنن، میگن از این طرف حسین حسین میکنن از اون طرف اختلاس میکنن، استاد به نظرتون حق ندارن این برداشتها رو بکنن؟ من از اینایی که باعث فراری شدن مردم و جوونا از دین میشن تنفر شدید دارم، سنگ دین رو به سینه بزنن و از اون طرف در ظاهر دین خلاف و فساد بکنن، دیگه واقعا ما هم کم میاریم که چی بگیم بهشون نمیدونیم از چی دفاع کنیم وقتی بعضیا در راس اینقدر گند میزنن، میگن اینا خط قرمزشون فقط چنتا تار موی دخترا هستش اما به دزدی و اختلاس حساس نیستن و اونایی که اختلاس میکنن اگر از خودشون باشن خیلی کاری باهاشون ندارن و ماست مالیش میکنن، استاد شما بگین ما به عنوان طرفدار این نظام در برابر این تناقضات باید چیکار کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ما در راستای تنگناهای تاریخی خود و غربزدگیهایی که گرفتار آن بوده و هستیم، کوتاهیهایی داشتهایم ولی جهت کلّی نظام در مسیر عبور از آن کوتاهیها است. مهم آنجا است که متوجه حیلههای دشمن باشیم که از کاه، کوه میسازد و عظمتهای تاریخی انقلاب اسلامی را بهکلّی نفی میکند؛ عظمتهایی که گوشهای از آن را رهبر واقعبینِ انقلاب اسلامی در روز اول فروردین در سخنان خود متذکر آنها شدند. در ضمن خوب است به نکاتی که کاربر محترم در سؤال شماره 37289 فرمودهاند، نظری بشود. موفق باشید
عنوان: در مورد نفس و اتفاقات زندگی سلام و احترام خدمت استاد گرامی. ۱. اگر این جمله درست است که همه مهمان نفس خودشان هستند؛ آیا وقایع زندگی تماما متاثر از حالات و خواسته های نفس است؟. یعنی اتفاقات ناگوار هم؟ راه نجات چیست؟ ۲. اگر انسان مضطر دعایش مستجاب نشود و راه نجاتی هم نرسد و مدت طولانی در این حالت بماند؛ چاره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال رعایت تقوا و رعایت حقوق دیگران در عبور از مشکلات، بسیار مهم است. میماند که شاید مصلحت انسان در آن سختیها باشد و زیبایی کار، راضیبودن به رضای الهی است. موفق باشید
«إِلهِی إِلَیک أَشْکو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً، وَ إِلَی الْخَطِیئَةِ مُبادِرَةً، و بِمَعاصِیک مُولَعَةً...» سلام و عرض ادب. بعد از انس و گذراندن معارفی بس نورانی، گاهی در صحنه های امتحان، از وسوسههای شیطان بر روی نفس اماره شکست خورده و زمین گیر می شویم. در چنین وضعیتی نوعی یأس از ادامه آن معارف حقه برای ما پیش می آید. در حقیقت از خودمان مأیوس می شویم و به خودمان می گوییم تو اگر قرار بود آدم بشی با این معارف عالیه باید آدم می شدی. حال چه باید کرد؟ حقیقتا چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آن فراز که از مناجات الشاکین مطرح کردید، حکایت امیدی است در جان انسان نسبت به عبور از ضعفها و گناهانی که برایش پیش آمده به همان معنایی که جناب مولوی به میان میآورد و میگوید: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد: برای رسیدن به امام زمان باید در وجود استاد خود فنا شویم استاد لطفا راهنمایی کنید چطور ما در وجود استاد خود محو شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بحث «نظر به حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود»
https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 به ما کمک میکند تا نسبت به حضور حضرت در عالم و آدم بیندیشیم. موفق باشید
سلام و ارادت: در بحث جایگاه معرفت نفس در کتاب خویشتن پنهان اشاره کردید به اینکه معرفت نفس هم مثل سایر علوم یک بعد عدمی دارد، بنده هرچقدر این عبارت را میخوانم متوجه نمیشم در صوت هم خیلی به این موضوع نپرداختید، لطف میکنید اگر برایم این مطلب را دقیق و عامیانه باز کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام صفحه از کتاب؟! موفق باشید
با سلام و احترام: در پاسخ به پرسش یکی از کاربران این عبارت آمده است: «...پاسداشت از مقام بانوی بزرگی است که شعور درک مقام و جایگاه خاندان امامت را در خود آنچنان رشد داده بود که مطلع هستید، لذا https://eitaa.com/lobolmizan/13765.» اشاره به مقام حضرت ام البنین ،💚 درخواستم از محضرتان کمی تفصیل پاسخ است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگینامه جناب امّ البنین نشان می دهد آن بانوی بزرگوار متوجه تاریخی که با اسلام شروع شده و ادامهدهنده آن تاریخ، بیتِ علی «علیهالسلام» است؛ بودهاند و از این جهت برای حضور در آن تاریخ، فرزندانی را تربیت کردند که با شهادت خود، ادامه دهنده آن تاریخ شدند. موفق باشید
من آدم خوبی نیستم ولی غمی را در خود حاملم که غم مقدسی است پس از این جهت مال من هم نیست مثلا غم جوانانی که نمی دانستند چگونه زندگی کنند و من به امیدواری از خدا به آنها نوید دادم صبر کنید در حالی که تقریبا نمی توانستند. خدایا حال که با تمام آزادی که به ما دادی بر ما روشن کردی ذات ما از جهت خودمان دارایی ندارد پس یقینا نمی توانیم زندگی کنیم پس زندگی و شور و حیات از آن غنی مطلق است، حال ای عاشق حیات و شور و زندگی اینجا جای توست تا همه بنگریم چقدر زیبایی. این روزهای خاص چقدر خوب است این گونه گفتگوها
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحمدالله هر اندازه انسان امیدوار به رحمت الهی باشد راه نجات خود و کمک به هدایت دیگران را خداوند در مقابل او می گشاید. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در نکته ششم معرفت نفس اینکه نفس فوق زمان و مکان هست اینکه به دلمان می افتد که سرقبر فلان عالم برویم که کمک مان کنند در سیر و سلوکی که داریم یا در طول روز چیزهایی که اتفاق می افتد همه و یا بعضی ها رو دیده ایم تمام این مسائل همان حضور کامل نفس هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان همواره در نزد خود حاضر است و در عین حال آری! بعضاً دعای کسانی که بر سر مزارشان حاضر می شویم اگر نفس ما آماده باشد، ان شاءالله بر نفس ما تأثیر می گذارد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: استاد سوالی داشتم ازتون. من فرزند سومم ۱۲ سالشه گوشی نداره اما با گوشی خودم و پدرش بازی میکنه چند روز پیش دیدم توی گوگل محتواهای بدی رو سرچ کرده و نمیدونم باید چیکار کنم چطور باید باهاش برخورد کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به اینکه رفتن به سراغ این نوع مسائل، شیطان را که دشمن انسان است وارد فکر میکند و آن فرزند را از این جهت انذارکردن، خوب است تا خوف رجوع به این امور در او پیش آید و این تذکر باید مکرر به ایشان داده شود. موفق باشید
چقدر زیباست که حق را ماورای ابژه و سوبژه ببینیم که همه عوالم را پر کرده و فقط اوست که در صحنه است، هم ابژه و هم سوبژه، نه اوبژه و نه سوبژه! چه حق زیباییست! اما طلب حضور من اینجاست که آیا وحی محمدیِ من عرف نفسه فقد عرف ربه نظرش به سوبژهای که ابژه است شدیدتر نیست تا ابژهای که سوبژه است؟ گویا نفس موضوعیت دارد نفسی که بسیط الحقیقه کل الاشیاء است. یعنی هم ابژه و هم سوبژه ای که از سوبژهی ابژه نما حرارت وجود میگیرد. بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست انگار آغاز پایانی ماست و این دلنشینی و حکایت حب من است به خودم! به خودی که همه حضرات را پر کرده است، کون جامع!
باسمه تعالی: سلام علیکم: امری که به میان آوردهاید توجه به نکات خوبی است البته باز هم به بنیادیترین بنیاد نظر کرد که ان شاءالله مباحث «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» بتواند پیش آورد. موفق باشید
سلام: من آرزوی جهاد و ادعای انجام آن را داشتم ولی چند جای خیلی ساده خدای عزیز خیلی بیصدا و ساده امتحانم کرد و از قضا همه جا باختم؛ در تشنگی وقت گرما و خستگی، در گرسنگی و غذاهای محبوبم که جای محبوبم را گرفته!، در تحمل بی خوابی وقت خستگی شدید، در تحمل سرمای شدید وقت خواب گرم و عدم فداکاری برای دیگران و در گرمای شدید و کلافگی هایش؛ من فقط آرزوی جهاد و شهادت دارم ولی حالش را ندارم؛ این را به چشم خودم دیدم که حاضر به تحمل چنین سختی هایی نبودم؛ و ترسو هستم و جان فدا نیستم؛ تعالی که برایم محال به نظر می رسد و واقعا خودم را مستوجب حرمان و عذاب می بینم؛ دست کم خواهش می کنم دعا کنید مخلد در عذاب نشوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با نظر به همت انسانهای بلندهمّت همچون حاج قاسم سلیمانی، بلند و بلندتر میشوید. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. من نمیدونم چی بنویسم واقعا ولی خستم. من از اخلاق خودم خستم یک خلا ای رو در خودم حس میکنم. من نیاز دارم یاد بگیرم بجا حرف بزنم. آخه بعضی وقتا تو جمعی که خیلی راحتن خیلی حرف میزنم همش دوس دارم حرف بزنم ولی اصلا از این اخلاقم خوشم نمیاد. همش دوس دارم وقتی یه کار اشتباه میکنم اون کارم رو توجیه کنم به طرف مقابل و بهش بفهمونم این اخلاق من به این دلیل و اصلا اینطوری نیستم و اشتباه شده یا همش یکاری ناخواسته انجام میشه میگم نکنه طرف مقابلم بد راجع بهم فکر کرده همه اینا نمیدونم از چی نشات میگیره ولی من هرچی باشه همیشه قدرت خدا رو بالاتر از هرچیزی میدونم اما همش هم میگم خود خدا و امیرالمومنین فرمودند کاری نکنین که در جایگاه قضاوت قرار بگیرید برای همین همش حساس میشم. دوس دارم سنجیده برخورد کنم مشکل گشا باشم خوش اخلاق باشم زودرنج نباشم واقعا الان بی انگیزه شده ام. هم در درسم هم کارام همش گمشده ای حس میکنم به قول خودتون دوست دارم نگاه توحیدیم قوی بشه و سربازی آقام رو کنم. دلم میخواد مثل اون حکمت اقا امیرالمومنین باشم که فرمودن جوری زندگی کنین که وقتی مردین همه براتون اشک بریزن. واقعا نیاز دارم بهم بگین. الانم دارم کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو میخونم. کتاب ادب خیالتون هم قبلا خوندم ولی میشه بهم بگین به ترتیب چه کتابایی بخونم که این چیزا حل بشه؟ اصلا دوست ندارم این وضعیتم رو. میشه جوابی که بهم میدین خلاصه نباشه آخه من واقعا نیاز به جزیئات حرفاتون دارم. ممنونتون میشم التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله همینکه در حال جستجوی مأوایی بسی گسترده هستید، جای شکر دارد. آری! همانطور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ملاحظه فرمودید هر اندازه ما در میدان حقیقت حاضر و حاضرتر شویم، به استقرار بیشتری میرسیم و در همین راستا خوب است بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کار را جلو ببرید تا به مباحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن برسید، ان شاءالله. موفق باشید
با سلام و عرض خدا قوت: در شهرستانها و شهرهای مختلف، هییتهای مذهبی در کنار هم نیستتد، و شکافی بین آنها وجود دارد، حتی اگر قصد نزدیک شدن به بعضی گروهای مذهبی را داشته باشیم، حتی اگر فرد هم مذهبی باشد، یک دافعه ای وجود دارد، در برابر افراد بظاهر غیر مذهبی که دیگر هیچ. ریشه این شکافها در کجاست؟ چه راهی برای همدلی و وحدت وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ماورای همه این امور به وجود انسانیِ همدیگر نظر کنیم تا ببینیم چه اندازه هر کدام انسانهای شریفی هستند مربوط به هر هیئت و هر گروه و هر جریانی که میخواهند باشند؛ مهم برای ما ابعاد انسانیِ آنها میباشد. حتی قرآن به رسول خود میفرماید: «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ (۸)/ ممتحنه) یعنی حتی خداوند شما را نهی نکرده که با افرادی که با شما جنگ نکردهاند و شما را از خانه و کاشانه خود بیرون نکردهاند، اینکه نیکی کنید و عدالت بورزید که خداوند عدالتورزان را دوست میدارد. موفق باشید
با سلام و احترام: وقتی کتاب مبانی نظری محبت به اهل بیت علیهم السلام را خواندم احساس کردم معنای کرامت انسان را درک کردم. چقدر جیب انسان را پر کردند که چنین امامانی برایش قرار دادند. فکر کردم دعای توسل چه گنجی است که تا بحال نفهمیدم چی می خواندم. استاد تا بحال فکر می کردم چرا عبادت بعضی اوقات برکت نداره، تا جایی که انگار فرق زیادی مثلا بین عبادت کننده و عبادت نکننده نیست؛ عوامل برکت داشتن عبادت چه چیزهایی است؟ کار عبادتی که نتیجه ندهد و گیر دنیا را نتواند باز کند چگونه بدرد آخرت بخورد!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به نظر بنده کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» میتواند نسبت ما را با انسانیترین انسانها طوری شکل دهد که در این وانفسایِ گمشدن معنای انسان، زندگی در افق توجه به انسانهای کامل معنای خود را باز یابند. موفق باشید
سلام: آیا گناهان فراموش شده توبه واستغفار لازم دارد؟ چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر که به یادمان آمد بالاخره باید با توبه و یا جبران خسارتی که مثلاً به کسی وارد کردهایم جبران کنیم، ولی نباید در عبادات خود به گفته جناب خواجه عبدالله انصاری همواره گناهان را مدّ نظر آوریم و از رحمت وغفران حضرت ربّ العالمین غفلت داشته باشیم. موفق باشید
سلام: ارجاع دادید به جلسه ی اخیر تا حدودی در جریان آن جلسه بودم، ولی فکر نکنم اثبات کرده باشید اینکه قرآن مجید معانی دارد که تا قیامت روشن می شود یا حتی روشن نخواهد شد آیا قابل اثبات است؟ کدام؟ یکی را مثال می زنید؟ در میان انبوه معارفی که در متون هند است یکی را می آورم البته بالاتر از اینها هم شاید باشد ولی فعلا به همین اکتفا می کنیم: چون او بی نهایت است دوم کجا گنجد. بسم الله فوق این کلام یا مشابه آن را از قرآن کریم بیاورید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای «لا نفرق بین احدا من رسله» به آیت الکرسی که قله قرآن است و به «هو الحیّ القیوم» از آخرین دین نظر کنید که هرچه بیشتر، حقیقت را بسی ملموستر از دیروز برای آخرین بشر به میان آورده است. موفق باشید
سلام: مقصود از منکر ذات خویش شدن در یکی از سوالات اخیر چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت منظور آن است که انسان متوجه حقیقتِ فطری خود و یا نسبت وجودیاش با خداوند نباشد. موفق باشید