سلام استاد: ۱. اگر اینگونه نیت کردیم درست است؟ که ثواب اعمال نیک خود را به امامان و بعد ثواب بدست آمده را به همه ی اموات هدیه کنیم. و بخواهیم این دور تا ابد ادامه داشته باشه؟ یعنی طوری نیت کنم که در دور آخر منه نیت کننده، ثواب نصف میخام و اون نصف ثواب دیگرِ من باز برگرده به همه تو همین دور؟ و الی ابد این گردش ادامه داشته باشه؟ آیا این نیت درست است یا اساسا بعد از مرگ حرف ثواب رسیدن و عبادت و اینها کلا تمام است و وقت نعمت یا عذاب هر فردیست؟ ۲. آیا من میتونم به نیابت از شوهرم که اکنون زنده است ختم مثلا صلوات بگیرم؟ برای کفاره که اگرتا کنون اذیتش کرده ام؟یا نمازهای مستحبی هدیه کنم بهش؟ یا چون اون زنده است نمیشه؟ آخه اهل نماز نیستن. البته خمس و.. عقیده دارند. کاهل نماز. آیا اصلا بهشون میرسه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این امور، ورودی ندارم و نداشتهام. اگر مباحث معرفتی مدّ نظر رفقا باشد و بتوانم جواب دهم، در خدمت هستم. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد خیلی وقت است میخواهیم کار رسانه ای را شروع کنیم برای مخاطب جوان و نوجوان با موضوع شخص رهبری واقعا نسل جدید ارتباط شان با آقا اصلا خوب نیست. ولی واقعا نمیدانم چه کنم چون به شدت راجع به این موضوع موضع گیری دارند. در نظرم بود ابتدا با جبهه ی حق و باطل و مقاومت شروع کنیم و در میان اینها غیر مستقیم راجع به رهبری هم پیام بدهیم اما واقعا اراده ی خداوند در این تاریخ چه چیزی است و اولویت با کدام است؟ چطور به این موضوع بپردازم یعنی با چه نگاهی و چه دیدگاهی به موضوع پرداخته شود؟ چه کتاب هایی کمک کننده هست؟ و از یک طرف دیگر قالبی که گفتم شاید زبان این نسل هست فیلم کوتاه باشد؟ نظرتان چیست؟ چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتۀ خوبی رسیدهاید که با توجهدادنی شاعرانه به جبهه مقاومت، جایگاه بصیرت مقام معظم رهبری را که به نظر بنده در این زمانه، زبانِ هستی میباشد؛ به میان آورید. از سید مقاومت و از شهید یحیی سنوار بگویی و رهبری را که اینان مدّ نظر خود داشتند، ترسیم نمایید. ما نمیگوییم که رهبر انقلاب معصومند، ولی آیا آنچه بر زبان میآورند حکایت الهامات الهی برای هدایت این ملت نیست؟! از امام رضا «علیهالسلام» هست که حضرت میفرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینۀ او را گشاده میگرداند. تا در مدیریت خود کوچک ترین لغزشی نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ» در نتیجه آنچنان توانا می شود که در جواب گویی به هیچ نیازی در نمی ماند و غیر از صواب از او نخواهی یافت و به خوبی مصلحت مردم را در نظر می گیرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأیید الهی است. موفق باشید
سلام علیکم: در واقعیت یا کثرت در وجود حقیقت دارد یا وحدت در وجود. وقتی به این نتیجه رسیدید که وحدت وجود حق است. پس فقط یک وجود است و هر فعلی که اتفاق میافتد از آن یک وجود است. بعضی افعال (اسم جلال) و بعضی افعال (اسم جمال) حق هست. پس در این افعال (به عنوان مظاهر) نور جمال و جلال حضرت حق مشاهده میشود. این جاست که حضرت حق را به نور اسماء جلال و جمال در مظاهر دیده میشود. آیا مطالب بالا را درست فهمیدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب شریف «شرح دعای سحر» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» رجوع فرمایید. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: گاهی نیست انگاری موجود در فضای زمانه آنچنان ما و افکارمان را احاطه می کند و تحت تاثیر قرار می دهد که ناخودآگاه و بدون اینکه خود متوجه باشیم پدیده ها را با نگاه مادی و محاسبات دنیوی می نگریم و اینگونه همه چیز را از دست رفته مییابیم. در حالی که اگر برگردیم و به اینگونه افکارمان از نگاه قرآن و سنت های الهی بنگریم در درون خود بیشتر شرک و بی ایمانی می بینیم تا ایمان. غزه را نابود شده و با خاک یکسان شده می یابیم بدون آنکه متوجه باشیم از یک سال پیش تا کنون از این باریکه چه تاریخی آغاز شد. تاریخی که پس از آن، فضای مه آلود «کدام حق و کدام باطل» برای بشر زمان ما هر چه بیشتر به کنار میرود به طوری که برای هر انسانی با هر سطح درک و فهمی تشخیص جبهه حق از باطل آسان شود تا شاهد صف آرایی هر چه شفاف تر و هر چه واضح تر جبهه حق و جبهه باطل باشیم که واقعاً هم هستیم. تاریخی که هر چه به جلوتر میرویم موضع گرفتن بیطرفانه بی معناتر میشود و همانند زمان عاشورا برای آن کسی که جبهه حق و باطل را از هم تشخیص داد بی طرفی مساوی میشود با بی شرفی و بی موضع بودن مساوی می شود با بی تفاوت بودن نسبت به ظلم ظالم و حق مظلوم. آیا این اتفاق مبارکی نیست؟ و اگر وارد تاریخ جدایی حق از باطل شده ایم بر اساس قرآن کدام جبهه باید نگران باشد؟ آیا چنین تاریخی بهتر از آن زمان نیست که حق در پشت پرده های جهل دیده نشود و باطل خود را ملبس به لباس حق گرداند و با الفاظ فریبنده ای چون حقوق بشر و آزادی مردمان و ملت ها را فریب دهد؟ آیا با طوفان الاقصی تاریخی شروع نشد که ما نه تنها صهیونیسم، که کل تمدن غرب و بینش مادی جهان غرب را هر چه عریان تر و آشکارتر ببینیم و ما را متوجه این امر کند که مشکل اصلی همین بینش مادی منفعت طلب و سودمحور غرب است که قائل به حقیقتی در عالم نیست و به گفته خودشان حتی اگر صهیونیسمی وجود نداشت آن را به دست خود در منطقه ایجاد میکرد تا ضامن استعمار و منافع مادی غرب باشد!؟ آیا این بی آبرویی و رسوایی تمدن غرب در قبال این ظلم بی حد و مرز و آشکار در غزه و لبنان ما را به این کلام اخیر رهبر حکیم انقلاب نمی رساند که دیگر کسی از تمدن غرب حرفی نزند! اسماعیل هنیه و سید مقاومت و یحیی سنوار را از دست رفته می بینیم بدون آنکه بنگریم این دلاور مردان جبهه حق در چه مقطعی از زندگی خود به شهادت رسیدند و بدون آنکه متوجه باشیم شهادت این بزرگواران در بهترین زمان و در اوج سلوکشان رخ داد و در قله مبارزه و جهاد بوسیله شقی ترین اشقیاء زمان همانطور که خود همواره آرزو داشتند صورت گرفت تا شهادتشان حجتی باشد بر صداقت در مسیر متعالی شان و رسواگر بدگویان و فتنه گران و جهاد تا آخرین نفس مهر تأییدی باشد بر دلاوری و استواری و ثابت قدمی شان همچنان که شقاوت و ظلم بی حد و مرز دشمنانشان حجتی باشد بر حقانیت این راست قامتان تاریخ و بر باطل بودن جبهه مقابل آنان. آیا وقایع این دوران خط بطلانی نکشیده ست بر راه بیهوده و بی ثمر سازشکاران تاریخ در مواجهه با مستکبران زمانه در عالم؟ آیا بعد از این یکسال عبارات روشن فکرانه نمایی چون دین سکولار و جدایی دین از سیاست بی اعتبارتر از همیشه نشده و نمایندگان این نوع طرز تفکر را بیش از پیش دچار پوچی نکرده است؟ پس اگر عمیق تر بنگریم از یکسال پیش تاریخی شروع شده است که اعتبار و مشروعیت نظامهای سکولار غربی مبتنی بر اومانیسم را نه فقط برای خواص و فرهیختگان که برای عموم مردم جهان بیش از هر زمان دیگری زیر سوال برده است و به تبع آن پایه نظامهای استکباری جهان سلطه را متزلزل و در دل های ظالمان جهان لرزه ها انداخته است. به راستی در این تاریخ چه خوب است که به وعده و سنت های الهی ایمان واقعی داشته باشیم و نگرانی ما به عنوان یک فرد آزاده و ظلم ستیز این باشد که در کجای این معرکه و این صحنه جدا کننده حق از باطل ایستاده ایم و به عنوان یک فرد چه کاری از دستمان بر می آید تا در جبهه باطل و جبهه بیطرفان قرار نگیریم تا اینگونه در کربلای زمان خود ایفای نقش کرده باشیم و در فردای روزی بتوانیم پاسخ گوی خدای متعال باشیم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ملاحظه کردهاید و رهبر معظم انقلاب نیز متذکر شدهاند؛ ما در حال حضور در تاریخ دیگری هستیم؛ تاریخی که سرنوشت انسانها را فرهنگ سکولار دنیای مدرن تعیین نمیکند. زیرا با رهبری حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» فرهنگ شهادت به همان معنای پایداری تا مرز فداکاریِ نهایی وارد این تاریخ شد و بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب که زبان گزارش توجه به این تاریخ هستند، میفرمایند: «اگر امثال شهید سنوار پیدا نمیشدند که تا لحظه آخر بجنگند یا اگر بزرگانی همچون شهید سیدحسن نصرالله نبودند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری را با هم درآمیزند و به میدان بیاورند، سرنوشت منطقه به گونهای دیگر رقم میخورد.» و بسیار باید به این نکته فکر کرد که چگونه سرنوشت منطقه طوری رقم خورده که در امروز و فردای منطقه، تصمیم نهایی از آن جبهه مقاومت است و البته معلوم است که درک چنین حضوری برای افراد و اذهانی که هنوز ظاهر صحنه را میبینند؛ کار مشکلی است. موفق باشید
سلام استاد: اخیرا یک تفکر احمقانه ای که حتی حاضر است بگوید برای چرا باید چشمانم را باز کنم و ببینم پیش آمده و این جریان از رگ گردن به من نزدیک تر است، بسیار آزارم میدهد. دلم شدیدا نگاه تاریخی میخواهد. دلم میخواهد این دستاورد غرب، یعنی فضای خلائی که او ایجاد کرده مخصوص من و کاری که با منیتم کرده را جواب دهم. اما چگونه نگاه تاریخی داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید پس از «معرفت نفس» در راهی قدم گذاشت که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده و در افق این راه، رهبر معظم انقلاب را به عنوان آینۀ ایمان به وعدههای الهی مدّ نظر داشت. آری! بالاخره باید با همّت بلند و در دل طوفان به سوی اهداف بلند جلو رفت زیرا: «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ». موفق باشید
با سلام وعرض ادب: استاد آیا اتفاقات مثل ضرر مادی را نیز عین ثابته ما انتخاب کرده قبل از ورود به جهان؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین ثابته در انتخاب های کلی که شخصیت کلی انسان را می سازد حاضر است و ربطی به این امور جزئی ندارد. موفق باشید
سلام علیکم: طبق سوال 38569 ، تمام مطالبی که من در این سایت (مانند: برهان صدیقین, ده نکته در معرفت نفس، تفاسیر سوره های قرآن، نهج البلاغه ) را که ما میخوانم، تبدیل به علم حضوری میشوند؟ آیا درست فهمیدم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به لطف الهی اگر آن امور به صورت علم درآیند و تنها حالت حفظی نداشته باشند، همه آن علوم موجب شدت یافتن نفس می شود و این یعنی حضور آن علم در نزد نفس. موفق باشید
سلام وعرض ادب: استاد خدا طبق عین ثابته و انتخاب اولیه، وجود میدهد حالا اگر انتخاب اولیه من این بوده باشد که یک انسان کافر باشم، خب خدا طبق همان برایم اتفاقات را پیش می آورد، اما شما گفتید ما با استفاده از انتخاب و اختیاری که الان داریم میتوانیم باز انتخاب کنیم، آیا میشود منی که عین ثابته کافر شدن داشتم با انتخاب هایم در این لحظه انتخاب اولیه عین ثابته ام را تغییر دهم؟ احتمالا پاسخ شما مثبت است اما اگر میتوانم پس چرا در روایتی گفتید حضرت علی به یک نفر گفت تو یک روزی پرچم دار کفر میشوی، این کار را نکن، اما میکنی، آیا این به این معنی نیست که اگر انتخاب فرد در آن لحظه این باشد که در مسیر کفر نرود اما باز میرود؟ پس یعنی اون عین ثابته و انتخاب اولیه غلبه دارد بر انتخاب های ما؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت«علیه السلام» به آن فرد یعنی ابن ملجم با توجه به انتخابی که می کند خبر دادند. موفق باشید
سلام و ادب: برای درمان کم همتی و نداشتن پشتکار چه کنم؟ تا به حالا مکرر برنامه ریزی کردهام که مطالعات منظم و ورزش منظم داشته باشم، اما چند روزی خوب پیش میره و بعد رها میشود. تقریبا در همهی امور، به همین منوال است. افقها و هدفهای بلند پیش چشمم هست و رفقایم را میبینم که با همت بلند به سوی آن افقها رهسپارند و من ناتوانم. ممنون و ارادت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله اگر از مباحث «معرفت نفس» و «معاد» که روی سایت هست؛ شروع کنید، افق ادامه کار گشوده می شود. موفق باشید
سلام علیک و رحمت الله: در جایی از دروس فرمودید که همه بعد از مرگ دچار فراموشی شده آلزایمر را تجربه خواهند کرد درحالی که اگر اینطور باشد شخصی که مثلا عذاب میشود اصلا نمیداند موضوع چیست و چرا در همچون وضعیتی قرار گرفته در حالی که باید سوابق زندگی خود را داشته باشد و متوجه باشد که این وضعیت نتیجه زندگی دنیوی خود اوست و بعضی عقیده دارند که بعد از مرگ به دلیل انصراف نفس از بدن و از بین رفتن حجاب بدن نفس در ادراک نیازی به ماده مغز و بدن نداشته انسان گذشته خود را دفعتا بیاد میآورد ولی فرد آلزایمری اگر چه محفوظات با او هست ولی به دلیل فرسایش و مشکل پیدا کردن مغز محفوظات در مرتبه مغز پردازش نمیشود آیا این مطلب را صحیح میدانید؟ در پاسخ سوال دیگری از بنده در مورد انسان کامل و اینکه ائمه کمالاتشان اکتسابی یا از همان ابتدا انسان کامل هستن فکر نمیکنم خود شما بپذیرید که علی (ع) در سن ۶۰ سالگی با سن ۵ سالگی هیچ فرقی از جهت کمالات باطنی ندارد. و لذا چرا تحت تعلیم و تربیت پیامبر (ص) قرار داشتند برای تحصیل حاصل؟!! بله بر اساس آیه «انما یریدالله لیذهب...» عصمت آنها با اراده تکوینی هست که البته منافاتی با اختیار ندارد و ناله آنها برای همین است که از عصمت ساقط نشوند ولی آنها هم باید جذب اسما نموده و این باید در بستر خاص خود و با ابتلائات حاصل شود و در نهایت به جامعیت اسما در اوج شدیت رسیده با حقیقت اولیه خود که صادر اول است متحد شوند آیا این برداشت نکات مبهم آن کمتر از برداشت شما نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایات داریم انسان هایی که در زندگی دنیایی در عین دینداری به عمق لازم نرسیده اند و اعمال و عقایدشان، ملکاتشان نشده است؛ در صراط، توقف گاه ها دارند حاکی از آن که به آن حضوری که باید برای ادامه راه برسند، نرسیده اند. می فرمایند مثلاً نام پیامبر خود را فراموش کرده اند تا بالاخره به یادشان بیاید. ۲. می فرمایند عصمت ائمه موهبی است و در عین اختیاری که دارند، آن عصمت را حفظ می کنند و کمال آن ها، حفظ آن عصمت است. عرایضی به طور مفصل در این رابطه در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است می توانید به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: آیا در علم حضوری به صورت اتحاد عالم و معلوم صورت میگیرد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در هر علمی، اتحاد بین عالم و معلوم در میان است. موفق باشید
سلام خسته نباشید: زنی هستم مطلقه که مدتی است با آقایی آشنا شدم بنا به دلایلی نمیتوانم ازدواج دایم داشته باشم. بنظر شما بهتر است با ایشان ازواج موقت کنم و یا همچنان در رابطه دوستی بمانم البته خانواده ام از این موضوع چیزی نمیدانند و دوست ندارم کاری کنم که خداوند از دستم ناراحت شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رابطه دوستی با مرد نامحرم خلاف شرع و خلاف حکم خدا است. موفق باشید
سلام استاد: فرمودید انسان کامل قدرت ایجاد بدن هم دارد مثل امام زمان که میتواند برای خود بدن ایجاد کند بعد توجه را بردارد. آیا امام زمان همیشه به یک شکل بدن ایجاد میکنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. عمده همان حضور واسطه فیضبودنِ آن حضرت است و نسبتی که خداوند از طریق آن حضرت با دیگران دارند. موفق باشید
با سلام: در رابطه با سوال 38447 به عرض می رسانم که ما قاعده ای داریم به نام بسیط الحقیقه کل الاشیا و.. که طبق این قاعده هستی و کمالات اشیا خداست و این آیا غیر از این است که خدا عین هستی اشیاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! طبق آن قاعده (بسیط الحقیقه) در جامعیت خود، همه اشیاء است. مانند نور بیرنگ. نه آنکه او مجموع آن رنگها باشد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و رحمت آن خدایی که جلوه گر و جلودار است و حقیقت را رقم زد آقای طاهرزاده عزیز. شنیدم داخل کلیپی که میگفت تقوا یعنی همه ی کارات برای خدا باشد در فیلم دیگری که دیدم گفته بود. یک نوجوان در مجلس روضه امام زمان بردش به عالمی و بعد برگشت دید که هرکس داخل روضه هست. باطن سیاه هست. سیرت خوبی ندارند. از آقا پرسید اینها چرا اینطوری اند آقا فرمود. چون برای خدا نیست یک سئوال دارم آیا میشود به خاطر آقا صاحب الزمان بر امام حسین گریه کرد و یا قرآن خواند و یا واجبات را انجام داد یا نماز شب خواند به خاطر امام زمان یا باید به خاطر خدا قرآن بخوانیم و به آقا هدیه بدهیم؟ خلاصه کلام این بنده حقیر آیا میشود به خاطر آقا صاحب الزمان تمام کارهایم را انجام دهم یا تمام کارهایم را به خاطر خدا انجام دهم؟ یاعلی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب است که انسان با مدّ نظرقراردادن انسان کامل یعنی حضرت صاحب الامر «عجلاللهتعالیعلیه» اعمال خود را به قصد قرب الهی انجام دهد. موفق باشید
سلام علیکم: در تفسیر حمد امام خمینی (ره) شما میفرمایید: در آیه بسم الله الرحمن الرحیم، الله، اسم است. من ذات را همان (عنقای مغرب) مد نظر دارم. همچنین شما میفرمایید که اسم با مسمی یکی است. با توجه به عبارات بالا آیا میتوانیم بگوییم: وقتی اسم الله یا هر اسم دیگر مانند (حی، علیم، قدیر) در صحنه است، در حقیقت ذات (عنقای مغرب) در صحنه است؟ با تشکر از پاسخ گویی شما استاد محترم و گرامی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذات به جلوه اسم. در این مورد سعی شود با دقت مباحث مربوط به شرح سوره «حمد» حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» دنبال شود تا این مسائل برایتان طوری حل گردد که مجبور به سؤالات پراکنده نباشید. موفق باشید
با سلام: آیا در تفکر عرفا در باب شناخت ذات خداوند که آن را عنقای مغرب نام گذاری کرده اند آیا بر اساس تنزیهی محض نگاه میکنند یا اینکه نگاهشان در اینجا هم، هم تنزیهی است و هم تشبیهی؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مقام «سبحان اللهی» حضرت معبود بسی بالاتر از آن است که عقل و حتی قلب بتوانند بدان دست یابند. «آنقدر هست که بانک جرسی میآید». موفق باشید
سلام علیکم: بر اساس برهان صدیقین میخواستم ببینم که مطالب زیر درست است یا نه؟ در واقعیت عین وجود نداریم. بلکه عین کمال داریم. عین کمال عین علم، عین قدرت و عین حیات است. (البته منظورم تمام صفات ذاتی است.). حال این عین کمال تجلی کرده است و این موجودات به وجود آمده است. این موجودات در حقیقت همان عین کمال است (همان علم، حیات، قدرت) است که نزول کرده است. (البته با حفظ عینیت ذات و صفات). یعنی وقتی عین علم، عین قدرت، عین حیات تجلی کند در جهان ماده این موجودات به وجود آمده اند. حال اگر این موجودات را در صعود بالا برویم، به عین کمال میرسیم که این موجودات به نحو وحدت در عین کمال به بیرنگی و جامعیت هستند. راستش من با عین وجود مشکل دارم. چون وقتی گفته میشود که وجود اشیا از عین وجود است من هر چه دقت میکنم نمیتونم این مطلب را درک کنم. اما وقتی گفته میشود که کمال هر موجودی از عین کمال است، من درک میکنم.چون علم، قدرت و حیات قابل درک کردن هستند. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واژه «عین وجود» واژهای است فلسفی. و آنچه در واقعیت و خارج است «وجود» است به اعتبار صفات کمالیه. موفق باشید
سلام علیکم: رابطهی بین نفس انسان و ملائکه در کنترل قوای بدن چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان وقتی در فضای ایمانی در صحنه باشد، فرشتگان نیز به مدد آن میآیند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و درود خدمت شما از آنجایی که نماز عاشق است و ما معشوق میخواهم عاشق را فلسفهی تر بشناسم کدام کتاب میتواند عاشق را به معشوق و معشوق را به عاشق برساند از دعای خیر امامم را خوشحال کنید یا علی مدد اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی مطالب ارزشمندی را با ما در میان میگذارد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8
سلام و ادب: جناب استاد یه راهنمایی و مشورت میخواستم از خدمتتون. حقیر قراره یه دوره ۲.۳ ماهه با موضوع مبانی دین و غرب برگزار کنم با محوریت شرح عالم دین و عالم غرب و بررسی ثمرات و خروجی هردو عالم و مقایسه این دو فضا. ابتدا میخواستم برای سیر مطالعاتی مخاطبین از کتاب عالم انسان دینی استفاده کنم منتها متوجه شدم که اکثر مخاطبای دوره قبلا ذیل یه دوره ای این کتاب رو کار کردن و میخواستم از خدمتتون بپرسم در امتداد کتاب عالم انسان دینی، از چه کتاب، جزوه یا اصواتی که شما بیان کردید میتونم استفاده کنم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد گسترده است. بعد از نظر به کتاب «مدرنیته و توهم»، خوب است به کتاب «جایگاه عقل تکنیکی» رجوع شود. موفق باشید
شما در سوال ۸۸۲۸ فرمودید که برهان صدیقین را در ۱۷ جلسه بیان کردید. در حالیکه بر روی سایت فقط ۹ جلسه آن موجود است. اگر امکان دارد باقی جلسات را بر روی سایت بگذارید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباه از طرف بنده بود. همان ۹ جلسه کافی است. موفق باشید
سلام علیکم: خسته نباشید. در چند تا از سوال هایم دیدم صحبت از بحث انسان و باز انسان میکنید گویا قرار هست در آینده این بحث مطرح شود آیا امکان دارد جزوه این بحث را تا آنجایی که آماده شده در اختیار ما قرار بدهید تا ان شاء الله اندیشه کنیم. خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز در حال تکمیل است. موفق باشید
سلام استاد: به نظر شما عجیب نیست، چرا نتونستیم تشخیص بدیم که واقعا فرق میکنه کی رئیس جمهور باشه. یکی میگه ایران یک جهان فرصت هست یکی دیگه میگه ایران قفس هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بعضی از سؤلات شده است. به گفته آقای دکتر جلیلی به نظر میآید باید در حال حاضر کارهای مثبت آقای پزشکیان را تأیید و تقویت کرد. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: یکی از دوستان خوب من، که از بچه های فعال حزباللهی بود، بعد از اغتشاشات و مسائل اینچنینی، بهکلی از اسلام و انقلاب بریده. میگوید که دیگر حرف از آسمان ها و ایمان قانعاش نمیکنه. و جمهوری اسلامی و رهبری رو یک نظام و رهبر مستبد، دیکتاتور و فشل میدونه چونکه اولیات زندگی مردم رو نتونسته تامین کنه، امنیت روانی رو به خطر انداخته، عدالت رو نتونسته برپا کنه، با کل دنیا تنش درست کرده و منزوی است و از این جهت کشورهایی مثل امارات و آلمان و سوئد را برای فراهم کردن همه اینها من جمله عدالت اقتصادی و اجتماعی که واقعا هم در نروژ و دانمارک وجود دارد، تمجید میکنه ولی از این طرف نظام رو مستحق ذم و تحقیر میبینه. از عدالت در کشورهای شمال اروپایی و نه آمریکا که حرف زد، نتونستم پاسخ بدم که چطور اونها میتونن عدالت برقرار کنن ولی ما نه، و به کلی رشته سخن از دستم رفت. با یک چنین فردی چطور میتوان صحبت کرد، و چطور میشه قانعش کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بندههای خدا نه از واقعیات جهان و انسان جدید خبر دارند و نه از واقعیات کشور ایران. و دلسوزیِ ما از این افراد به عنوان فرزندان خود از آن جهت است که ضربههای سختی به روح و روان و زندگی خودشان وارد میشود. شاید مطالعه کتاب «مدرنیته و توهّم» که روی سایت هست، افقی در رابطه با تفکر در مقابل این عزیزان بگشاید. موفق باشید