سلام استاد: در رابطه با فرزندآوری کدوم یک از مباحث را پیشنهاد میدید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور خاص در مورد فرزندآوری عرایضی نداشتهام. خوب است متذکر این امر باشیم که انسان از یک طرف با فرزندانش وسعت روحی مییابد و از طرف دیگر از احساس پوچی در زندگی عبور میکند، همان احساس پوچی و نیهیلیسمی که بشر جدید را فرا گرفته و در جهان غرب بعضی از خانوادهها که متوجۀ این امر شدهاند به فرزندآوریِ خوبی روی آوردهاند. و در مورد اینکه رزق هرکس از قبل تعیین شده است، خوب است به بعضی از روایات موجود در کتاب «جایگاه رزق در هستی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: آیا شما کتاب معرفت نفس آیت الله حسن زاده آملی رو شرح کردید؟ و درباره ی فعال کردن عالم خیال چه کار باید بکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سالهای گذشته حدود سه سال توفیق شرح آن کتاب ارزشمند را داشتم ولی صوت آن جلسات، ضبط نشد. در مورد قسمت دوم سؤال، خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سفری که در پیش است تا روز جمعه از جوابگویی به سؤالات کاربران محترم معذور میباشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سفری که در پیش است تا روز جمعه از جوابگویی به سؤالات کاربران محترم معذور میباشیم.
سلام علیکم استاد: من به وجوب و لزوم امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت ویژه آن در حال حاضر اعتراف دارم. اگر بحثی هم بشود در حمایت از آن برمیخیزم. در صورتی هم که در جمعی همدل باشم، از انجام این فریضه الهی کوتاهی نمیکنم اما اینکه تک و تنها شجاعت آن را داشته باشم که طرف را از کار زشتش نهی کنم، اینگونه نیستم. نظر شما در این باره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انجام امر به معروف اولاً: مشروط به آن است که شرایط آن فراهم باشد. ثانیاً: امکان تأثیر در آن تشخیص داده شود. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: چه کار کنیم وابسته دیگران نشویم مثلا وابستگی به دوست به همسر و.... اگر امکانش هست در این زمینه کتابی معرفی کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «زن، آنگونه که باید باشد» عرض شده؛ محبت اولیهای راکه خداوند بین زوجین ایجاد میکند باید پاس داشت و نسبت به دیگر انسانها در بستر تقوای آنها باید به انسانها احترام گذاشت. پیشنهاد میشود دو جلد کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «در مقابل انسان متکبر تکبر ورزیدن عین تواضع است.» ۱. یا این حدیث جعلی است؟ ۲. اگر جعلی نیست منظور از انسان متکبر چه کسی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در روایات خود داریم آن است که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودهاند: «تواضعوا مع المتواضعين فإنّ التّواضع مع المتواضعين صدقة و تكبّروا مع المتكبّرين فإنّ التّكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و یا فرمودهاند: «و تكبّروا مع المتكبّرين؛ فإنّ التكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و این حکایت از آن دارد که نباید منکران حقیقت را به رسمیت شناخت و برای آنها تواضع داشت. با توجه به این امر آن روایت که میفرمایید نمیتواند جایگاهی داشته باشد. موفق باشید
سلام علیکم: هر کجا در زندگی ام پا گذاشتم به حسب بندگی ام امام بودند، ولی آنقدر کوچک بودم که عظمت شدت بیشترین بودن حضرت امام خمینی رضوالله تعالی علیه را نمیفهمیدم مگر آنکه بسیار دقت میکردم آنقدر که این مرد هستند. همین جا حقی که بر گردن همه ما دارند اقتضاء میکند حمد و سوره ای به ایشان بخوانیم و بگوییم ای که از همه بیشتری چه یافتی از او که اینهمه عاشق و با خدایی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: و در این رابطه عرایضی تحت عنوان «ای امام» شد که خوب است نظری به آن انداخته شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/1061?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85
پیرو سوال و جواب ۳۹۲۷۲، در خود حدیث مگر شخص خواب بیننده در عصر امام رضا علیه السلام پیامبر را در بیداری دیده اند؟ ثانیا در عالم رویا شخصی که کسی را میبیند و یقین میکند او پیامبر است از جنس علم حضوری نیست؟ چطور مولوی اگر خودش یقین دارد که اشعارش قرآن فارسی ست و بگوید اشعار من را لایمسه الا المطهرون شما پاسخ میدهید «همینطور است چون جناب مولوی به خوبی آگاه است که این اشعار خود او نیست و بر او نوعی الهام صورت گرفته» ، اما اگر کسی در خواب نبی اکرم را ببیند و بداند و یقین کند که در محضر همان رسول الهی ایستاده که از کلام الله شناخته اعتبار ندارد؟ اگر یقین در عالم خواب اعتبار ندارد چرا در عالم بیداری یقین اعتبار داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال چه ما آن ادعیه را از جناب سیدبن طاووس بدانیم که در اوج صفای روحی بودند؛ و چه از معصومین؛ مهم، فراز زیبای آن ادعیه است که بتوانیم به جای این مباحث از آنها استفاده کنیم. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: شما در سوره اعراف در بخش اسماء الهی میفرمایید: که برای دیدن اسما الله باید چشم و گوش دل باز شود. آیا منظور شما از باز شدن گوش و چشم دل، خیال میباشد؟ با تشکر از الطاف استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در نفس خود قوایی دارد که اگر آن قوا منوّر به نور ایمان گردد به حکم حدیث قرب نوافل، با دیدن و شنیدن هرچیز منتقل میشود به انوار اسمای الهی. و البته به گفتۀ آیت الله تربتی این امور، چشیدنی است و نه شنیدنی. نکتۀ خوبی که کتاب «فضیلتهای فراموش شده» مطرح کرده. موفق باشید
سلام استاد: پیشاپیش ببخشید اگر سوال طولانی بود. خواستم نظرتان را درباره این حدیث بدانم مخصوصا فرازی که با 🤚علامت گذاشته ام هر جور فکر می کنم منظورش را متوجه نمی شوم ممنون میشوم اشکالم را برطرف کنید و اینکه هستند امثال شما که اینجور مواقع انسان بتواند ازشان بپرسد در این دوران [الإحتجاج] بِالْإِسْنَادِ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: دَخَلَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ الزُّهْرِیُ [۲] عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ هُوَ کَئِیبٌ حَزِینٌ فَقَالَ لَهُ زَیْنُ ص: ۱۵۵ الْعَابِدِینَ علیه السلام مَا بَالُکَ مَغْمُوماً قَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ غُمُومٌ وَ هُمُومٌ تَتَوَالَی عَلَیَّ لِمَا امْتُحِنْتُ بِهِ مِنْ جِهَةِ حُسَّادِ نِعَمِی وَ الطَّامِعِینَ فِیَّ وَ مِمَّنْ أَرْجُوهُ وَ مِمَّنْ أَحْسَنْتُ إِلَیْهِ فَیُخْلِفُ ظَنِّی فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام احْفَظْ عَلَیْکَ لِسَانَکَ تَمْلِکْ بِهِ إِخْوَانَکَ قَالَ الزُّهْرِیُّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أُحْسِنُ إِلَیْهِمْ بِمَا یَبْدُرُ مِنْ کَلَامِی قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام 🤚🤚هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ إِیَّاکَ وَ أَنْ تُعْجَبَ مِنْ نَفْسِکَ وَ إِیَّاکَ أن تَتَکَلَّمَ بِمَا یَسْبِقُ إِلَی الْقُلُوبِ إِنْکَارُهُ وَ إِنْ کَانَ عِنْدَکَ اعْتِذَارُهُ فَلَیْسَ کُلُّ مَنْ تُسْمِعُهُ شَرّاً یُمْکِنُکَ أَنْ تُوَسِّعَهُ عُذْراً 🤚🤚ثُمَّ قَالَ یَا زُهْرِیُّ مَنْ لَمْ یَکُنْ عَقْلُهُ مِنْ أَکْمَلِ مَا فِیهِ کَانَ هَلَاکُهُ مِنْ أَیْسَرِ مَا فِیهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُهْرِیُّ أَ مَا عَلَیْکَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِینَ مِنْکَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَیْتِکَ فَتَجْعَلَ کَبِیرَهُمْ مِنْکَ بِمَنْزِلَةِ وَالِدِکَ وَ تَجْعَلَ صَغِیرَهُمْ مِنْکَ بِمَنْزِلَةِ وَلَدِکَ وَ تَجْعَلَ تِرْبَکَ [۱] بِمَنْزِلَةِ أَخِیکَ فَأَیَّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَظْلِمَ وَ أَیُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَدْعُوَ عَلَیْهِ وَ أَیُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَهْتِکَ سِتْرَهُ وَ إِنْ عَرَضَ لَکَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ أَنَّ لَکَ فَضْلًا عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ فَانْظُرْ إِنْ کَانَ أَکْبَرَ مِنْکَ فَقُلْ قَدْ سَبَقَنِی بِالْإِیمَانِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَهُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ إِنْ کَانَ أَصْغَرَ مِنْکَ فَقُلْ قَدْ سَبَقْتُهُ بِالْمَعَاصِی وَ الذُّنُوبِ فَهُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ إِنْ کَانَ تِرْبَکَ فَقُلْ أَنَا عَلَی یَقِینٍ مِنْ ذَنْبِی وَ فِی شَکٍّ مِنْ أَمْرِهِ فَمَا لِی أَدَعُ یَقِینِی لِشَکِّی وَ إِنْ رَأَیْتَ الْمُسْلِمِینَ یُعَظِّمُونَکَ وَ یُوَقِّرُونَکَ وَ یُبَجِّلُونَکَ فَقُلْ هَذَا فَضْلٌ أَخَذُوا بِهِ وَ ---------- [۱]: ۱. الترب- بالکسر- من ولد معک.إِنْ رَأَیْتَ مِنْهُمْ جَفَاءً وَ انْقِبَاضاً عَنْکَ فَقُلْ هَذَا لِذَنْبٍ أَحْدَثْتُهُ فَإِنَّکَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ سَهَّلَ اللَّهُ عَلَیْکَ عَیْشَکَ وَ کَثُرَ أَصْدِقَاؤُک وَ قَلَّ أَعْدَاؤُکَ وَ فَرِحْتَ بِمَا یَکُونُ مِنْ بِرِّهِمْ وَ لَمْ تَأْسَفْ عَلَی مَا یَکُونُ مِنْ جَفَائِهِمْ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَکْرَمَ النَّاسِ عَلَی النَّاسِ مَنْ کَانَ خَیْرُهُ عَلَیْهِمْ فَائِضاً وَ کَانَ عَنْهُمْ مُسْتَغْنِیاً مُتَعَفِّفاً وَ أَکْرَمُ النَّاسِ بَعْدَهُ عَلَیْهِمْ مَنْ کَانَ مُتَعَفِّفاً وَ إِنْ کَانَ إِلَیْهِمْ مُحْتَاجاً فَإِنَّمَا أَهْلُ الدُّنْیَا یَعْتَقِبُونَ الْأَمْوَالَ فَمَنْ لَمْ یَزْدَحِمْهُمْ فِیمَا یَعْتَقِبُونَهُ کَرُمَ عَلَیْهِمْ وَ مَنْ ص: ۱۵۶ لَمْ یُزَاحِمْهُمْ فِیهَا وَ مَکَّنَهُمْ مِنْ بَعْضِهَا کَانَ أَعَزَّ وَ أَکْرَمَ [۱] . ---------- [۱]: ۱. الاحتجاج ص ۱۷۴. ---------- [۲]: ۲. بضم الزای و سکون الهاء: أبو بکر محمّد بن مسلم بن عبید اللّه بن الحارث بن شهاب بن زهرة بن کلاب، المدنیّ التابعی المعروف، قیل انه قد حفظ علم الفقهاء السبعة و لقی عشرة من الصحابة.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که بتوان در طیّ یک سؤال و جواب از آن سخن گفت. احتیاج به جلسه بحث دارد. آری! اگر در مورد خاصی از آن روایت سؤال و یا مسئلهای مدّ نظر دارید، با برداشتی که خود جنابعالی کردهاید، بفرمایید ممکن است بنده بتوانم در خدمت باشم. موفق باشید
در جایی فرمودید: « بسیاری از متون گرانقدر ما مانند «مناجات شعبانیه» و قسمت دوم مناجات امام حسین «علیهالسلام» در روز عرفه، سلسله سند ندارد ولی به گفته آیت الله جوادی مگر میشود این نوع معارف جز از سرچشمه شخصیتهای معصوم صادر شود؟» سوال این جاست، شخصی که مثلا به یک هزارم از علم اهل بیت (بر فرض محدود و معدود بودن علم حضرات) دست یافته و مثلا در رتبه ی پنجاه است، مگر می تواند از دیدن علم فردی که به یک صدم از آن علم دسترسی دارد و در رتبه ی بیست قرار دارد، بفهمد آن علم مربوط به معصوم است یا پایین تر از معصوم و بالاتر از خودش؟ کودک دبستانی که با دیدن جزوه ی دو سال بالاتر از خود، پرریزان میشود میتواند بگوید این عجائب جز از پرفسور تمامِ این علم نیست؟ اساسا این سبک مواجهه مخدوش است، مرحوم آیت الله بهجت میفرمودند اضافه ی دعای عرفه را خود مرحوم سید بن طاووس در خواب به یکی از اولیا فرموده اند انشای خودم بوده، مگر جناب اصغر طاهرزاده که با دیدن ادعیه ی مرحوم سید نمیتواند بفهمد از معصوم است یا از سید یا از زراره یا از حبیب بن مظاهر، فقط می فهمد من خیلی پیش این متن کوچکم، خب مشخص ست، حال چطور هرچه که تعجبتان را برانگیخت به معصوم و خدا نسبت میدهید؟ هر تحلیل برگ ریزان از رهبری را مربوط به این میدانید که رهبری زبان خداست، هر دعایی که خیلی برای منِ کوچکِ حقیر بزرگ است را کلام معصوم انگاشته، هر شعری که تعجبم را برمیانگیزد اصول اصول اصول دین و لا یمسه الا المطهرون میدانم. این شیوه را عقل سلیم میپذیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این مربوط به خود انسان است که وقتی افرادی مانند حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و آیت الله جوادی متوجه ادعیهای هستند که مستند از معصوم است، تشخیص میدهند ادعیهای مانند مناجات شعبانیه و قسمت دوم مناجات امام حسین «علیهالسلام» نمیتواند جز از همان سرچشمهای صادر شود که آن ادعیۀ دارای سند صادر شده است. مضافاً آنکه ما در روایات خود داریم اعتماد به خواب، به خودی خود نمیتواند حجّت باشد.
معروف است که مرحوم محقق حلي - از اکابر فقهاي شيعه - چند شب پشت سرهم در خواب مي ديد که به او گفته مي شود: فردا ديوانه اي وارد مسجد مي شود، او را از مسجد اخراج نکن.
مرحوم محقق بر خلاف آنچه در خواب مي ديد، وقتي آن ديوانه وارد مسجد مي شد، طبق دستورات ديني عمل مي کرد و او را از مسجد اخراج مي نمود و به خواب خود اعتنا نمي کرد و مي گفت: اگر پنجاه مرتبه هم اين خواب تکرار شود، چون خواب حجّت شرعي نيست به آن اعتنا نمي کنم و طبق حجّت شرعي که در دست هست (روايات معتبره) ديوانه را از مسجد بيرون خواهم کرد. از آن زمان به او لقب محقق داده شد.
موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: آیا می توان گفت که امام معصوم (ع) همان تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت بصورت انسانی میباشد؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است به اعتبار آنکه مصداق کامل فعلیتیافتۀ خلیفة اللهی هستند که خداوند همه اسماء را بر جانشان تعلیم داده است. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد یکی از مسائلی که به آن می اندیشم این است که مناسک مذهبی چگونه بر امر جنگ و مقاومت تاثیر میگذارد؟ در واقع جایگاه تاریخی و انفسی مناسک و آئینهای مذهبی در رویدادهای مختلف محور مقاومت چه در ایران و دفاع مقدس و چه در لبنان و غزه، چگونه است؟ مناسک و مقاومت
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر مقاومت در مقابل جبهه ظلم و کفر جهانی، مددهای الهی بسیار کارساز است و حاضرشدن در مسیری که خداوند آن را میگشاید، مسلّم دعا و نیایش و نذر و ایثار بسیار مهم است. موفق باشید
سلام استاد: شما از طرفي مي گوييد خدا «رحمن» و «رحيم» است و به بندگان خود حتي كفار نظر لطف دارد و از طرف ديگر مي گوييد «ان الله لا يهدي القوم الكافرين». پاسخ چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند ابتدا پیامبران را برای هدایت انسانها میفرستد. ولی اگر عدهای حقایقی که پیامبران آوردهاند را انکار کنند خداوند آنها را به خود وامیگذارد به همان معنای «ان الله لا يهدي القوم الكافرين». موفق باشید
تک بیتی نو: چه اختیار؟ که ما مثل قاصدک بودیم وزید باد بهاری درآمدیم به رقص...
باسمه تعالی: سلام علیکم: و حضور به گفته جناب حافظ: «در همین کنج خرابآباد». اگر بپذیریم همین حضور نوعی زندگی است و زندگی را میگشاید. زیرا او بالاخره ما را در این کنج خرابآباد جای داد. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: آقای جوادی آملی در مورد بحث شما در مورد ایمان و مذهب نظر دیگری دارند. ایشان ذیل آیه ۱۹۹ آل عمران فرمودند در سورهٴ مباركهٴ «آل عمران» فرمود ﴿لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ﴾ ؛ اينها كسانياند كه آيات الهي را تلاوت ميكنند، همان آياتي كه بر شما نازل شده است هم آياتي كه بر خودشان نازل شد. همين آيهٴ محل بحث سورهٴ «آل عمران» همين است ديگر، اينها مؤمناند. اينها كسانياند كه دو تا دين را دو تا وحي را درك كردند، قهراً بايد دو تا اجر هم داشته باشند، لذا ذات اقدس الهي از اينها كه صاحب دو اجرند ياد ميكند. در دين خود، تابع دين خود بودند، حرف پيامبر خودشان را ايمان آوردند، اجر بردند. وقتي اسلام طلوع كرد تابع اسلام شدند اجر ميبرند، از اينها به عنوان اينكه داراي دو اجرند ياد ميكند. در سورهٴ مباركهٴ «قصص» آيهٴ ۵۲ به بعد اين است: ﴿الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ﴾ آنها كه قبلاً ما به آنها كتاب داديم يعني تورات و انجيل داديم، اينها به قرآن ايمان ميآورند ﴿إِذا يُتْلي عَلَيْهِمْ﴾؛ وقتي قرآن بر آنها تلاوت بشود ﴿قالُوا آمَنّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنّا كُنّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمين﴾؛ ما قبلاً انتظار چنين كتابي را ميكشيديم، چون انبياي ما در كتاب آسماني ما را بشارت دادند، ما منتظر رسيدن اين وحي بوديم ﴿وَ إِذا يُتْلي عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنّا كُنّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمينَ﴾ آن گاه فرمود: ﴿أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْن﴾ اينها دو تا اجر دارند ﴿بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ ٭ وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلين﴾ اينها از بزرگان اهل كتاباند. منظورشون را اینطور برداشت کردم که اهل کتاب اینجا منظور مسلمانانی هستند که قبلا یهودی و مسیحی بودند و اگر اینجا تعبیر به اهل کتاب شده به این لحاظست که در آیات قبلی سوره هم از اهل کتابی سخن گفته شده بود که آنان آیات خدا را به قیمت ناچیزی میفروختند. توضیح کاملتر در این لینک هست. https://eshia.ir/feqh/archive/text/javadi/tafsir/70/701010/ آیا واقعا فتوایی از مراجعی مانند آقای خامنه ای وجود دارد که ایشان گفته باشند از نظر فقهی اشکالی ندارد که یهودی یا مسیحی اگر فهمید دین اسلام حق است، باز هم تابع شریعت مسیحی یا یهودی خود باشد، با اینکه میداند پیامبر حقست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه حرف در این نکته است که میشود اهل کتاب بود و در عین حال به وَحی محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» ایمان داشت و همچنان در زمره اهل کتاب بود و اسلام نیز برای چنین افرادی به عنوان اهل ایمان و حتی «راسخون فیالعلم» جای و جایگاه قائلاند. موفق باشید
سلام استاد: اخیرا یک تفکر احمقانه ای که حتی حاضر است بگوید برای چرا باید چشمانم را باز کنم و ببینم پیش آمده و این جریان از رگ گردن به من نزدیک تر است، بسیار آزارم میدهد. دلم شدیدا نگاه تاریخی میخواهد. دلم میخواهد این دستاورد غرب، یعنی فضای خلائی که او ایجاد کرده مخصوص من و کاری که با منیتم کرده را جواب دهم. اما چگونه نگاه تاریخی داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید پس از «معرفت نفس» در راهی قدم گذاشت که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده و در افق این راه، رهبر معظم انقلاب را به عنوان آینۀ ایمان به وعدههای الهی مدّ نظر داشت. آری! بالاخره باید با همّت بلند و در دل طوفان به سوی اهداف بلند جلو رفت زیرا: «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ». موفق باشید
سلام دوستان لب المیزان: کاش میشد همه کتب استاد رو با زبانی امروزی شرح کرد . یه چیزی تو مایه های همین جوان و انتخاب بزرگ که گذاشتید اخیرا. زبان باید خودمونی و امروزی باشه. عبارات پیچیده خیلی شده، من نمیگم نباید پیچیده باشه ولی حلقه وصل بین اون عبارات و عبارات ساده گم شده در لب المیزان. با تشکر التماس دعا. مرادی
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است ولی برای همه موضوعات ممکن نیست. در مورد حضور تاریخی، توانستیم به نور امام حسین«علیهالسلام» و اصحاب جلیلالقدر آن حضرت بحث «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین علیه السلام» https://lobolmizan.ir/sound/1520?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%DA%A9%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 را به میان آوریم که ان شاءالله در مسیر کتابشدن میباشد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: استاد رابطه بین عین ثابته فرد با قضا و قدر چیست؟ طبق کتاب انسان و سرنوشت استاد مطهری قضا و قدر دو بخش حتمی و غیر حتمی هستند، آیا میتوان گفت یکسری از انتخاب هایی که عین ثابته کرده در مرحله قبل از ورود به جهان، قضا و قدر حتمی دارد و یکسری غیر حتمی؟ مثلا عین ثابته صدام که صدام بودن را انتخاب کرده قضا و قدر غیر حتمی به آن تعلق میگیرد چون میتواند در طول زندگی انتخاب و اختیار کند و عمل خوبی داشته باشد بنابراین قضا و قدری طبق عمل او به آن تعلق بگیرد؟ آیا این صحیح هست اگر نیست لطفا تصحیح کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع بحث «عین ثابته» بسیار عمیق تر از این حرف ها می باشد زیرا در آن نظر به شخصیت کلی فرد می شود و معلوم است که در دل چنین حضوری از شخصیت، قواعد و قضا و قدر نیز جاری است و آن قضا و قدر مناسب انتخاب او بر او جاری می شود؛ مگر تجدید نظر کند و حوزه حتمی بودن قضا و قدر و غیر حتمی بودن در این جا یعنی در تجدید انتخاب او به میان می آید. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به اینکه منِ انسان مجرد است و آزاد از زمان و مکان و در رویای صادقه به اماکن دوردست رفته و از زمان آینده چیزی را می بیند که بعد ها عینا تحقق بیرونی پیدا می کند: آیا نفس قادر است به گذشته نیز سفر کند و مثلا حادثه کربلا را عینا مشاهده کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً برای نفس های مستعد بخصوص ائمه معصومین «علیهم السلام» به اندازه ای که به آن ها اذن داده شده است، پیش آمده. موفق باشید
سلام و ادب: برای درمان کم همتی و نداشتن پشتکار چه کنم؟ تا به حالا مکرر برنامه ریزی کردهام که مطالعات منظم و ورزش منظم داشته باشم، اما چند روزی خوب پیش میره و بعد رها میشود. تقریبا در همهی امور، به همین منوال است. افقها و هدفهای بلند پیش چشمم هست و رفقایم را میبینم که با همت بلند به سوی آن افقها رهسپارند و من ناتوانم. ممنون و ارادت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله اگر از مباحث «معرفت نفس» و «معاد» که روی سایت هست؛ شروع کنید، افق ادامه کار گشوده می شود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: من معلمی بازنشسته ام. به پول نیاز دارم. به من پیشنهاد شده که در مدرسه دخترانه تدریس کنم. اما من نسبت به جنس مخالف حساس هستم و تحت تاثیر قرار میگیرم. به نظر شما این پیشنهاد را قبول کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد که آیا میتوانید آن دانشآموزان را ماورای جنسیتشان به عنوان انسانها بنگرید؟ و در این راستا دلسوزشان باشید؟ موفق باشید
با سلام: درباره سوال ۳۸۴۵۹ آیا می شود که بر اساس معرفت نفس پاسخ زیر را داد که: امام رضا علیه السلام همانند خداوند مجرد است. موجود مجرد در زمان واحد در چندین مکان حاضر میباشد. اصلا مجرد زمان و مکان ندارد. چون همه اش همهجا حاضر است. بنابراین اگر تمام مردم کره زمین همزمان بخواهند با امام رضا علیه السلام ارتباط برقرار کنند، می شود. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی در ذات خود مجرد است، مهم سعه وجودی اولیای الهی است و فعلیتیافتن شخصیت خلیفۀ اللهی شان که حامل همه اسماء الهی هستند و بر این اساس هیچ حضوری مانع حضور دیگر برای آنها نیست. موفق باشید
با سلام و عرض ادب، آیا آن کسی که درهمان ابتدای کودکی بیماری خاصی میگیرد ذاتش قبل از ورود به جهان انتخاب کرده؟ اگر کرده چرا این انتخاب را کرده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً آن انتخاب اولیه در رابطه با حضور کلی او در دنیا باشد و نه امور جزئی. میماند که ممکن است متوجه باشد تقدیر او همین اندازه حضور است و همین اندازه حضور در دنیا را برای خود مغتنم بداند مانند جنینی که در حدّ حضور در رحم مادرش تقدیر او بوده و آن حضور را که در هر حال نوعی احساس وجود در خودش می باشد، انتخاب کرده. در این مورد خوب است به فصّ عزیری از کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: وقت عالی بخیر. سوالی از استاد عزیز داشتم. ۱. آیا پیامبر در زمان حکومت اسلامی به فتنه گران سمت و پست داده است؟ (برخی افراد، پست های جدید فتنه گران در زمان ریاست جمهوری آقای پزشکیان را با زمان پیامبر مقایسه می کنند) ۲. آیا فتنه گر می تواند مومن هم باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده چیزی در این رابطه در ذهن ندارم. الدلیل للمدعی، بفرمایند مورد ادعای آنها چه کسی است و کجا ۲. آری! فتنهگر می تواند توبه کند و مؤمن شود، ولی مگر فتنه در مقابل نظام اسلامی با ایمان همراهی دارد؟ موفق باشید
