سلام استاد: مگر نگفتهاند صلوات بر محمد و آل محمد باعث قرب الهی میشود. مثلا بعد از نماز و کلا اعمال مستحبی. پس صلواتی که هدیه به مؤمنین و مسلمانان میشه آیا درسته؟ شما در کتاب صلوات و قدسی شدن روح میفرمایید صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید تا خدا بر مؤمنین صلوات بفرستد. این سلسله مراتب صلوات است یا من اشتباه متوجه شده ام کتابتان را!؟ پس مورد بالا که در این زمانه حتی علما آن را تایید میکنند که به مومنان و مسلمانان صلوات هدیه بفرستید صحیح نیست؟ چون درستش اینه که فقط بر حضرت محمد صلوات فرستاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همان صلواتی هم که به مؤمنین هدیه میشود در راستای صلواتی است که خداوند از طریق صلوات شما به مؤمنین میفرستد. موفق باشید
سلام علیکم: وقت بخیر. استاد من بین خودم و قرآن فاصله ی زیادی می بینم. احساس میکنم اصلا متوجه آن بزرگ نمی شوم. برای همین هیچ عشق و جذبه ای نسبت به تلاوت آن ندارم. این من را عذاب می دهد، چه کنم. بیشتر تلاوت گوش می دهم. اما دوست دارم با عشق قرآن را خودم تلاوت کنم حتی دوست دارم حفظ کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما مأمور به تدبّر در قرآن هستیم و به همین جهت قرآن میفرماید: «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا» و با تدبّر در قرآن است که متوجه میشویم خداوند با ما سخن میگوید و آن تدبّر موجب اُنس با خداوند میشود. اینجا است که علاقۀ انسان به لطف الهی آنچنان به قرآن رشد میکند که مانند حضرت امام خمینی (ره) بنا به گفتۀ عروس ایشان، هر روز ۸ مرتبه به قرآن رجوع خواهیم کرد. ان شاءالله. موفق باشید
سلام و عرض ادب استاد گرامی: بنده در مورد اصول و قواعد کلیه و قول مشهور که فرمودین چند مطلب به ذهنم میرسه ۱. درباره سند روایت طبق گفته علمای اصولی، خدشه و تردید وجود داره راجع به دو روایت القاء اصول و تفریع (یکی از امام رضا و دیگری از امام صادق (علیهما السلام) مصدر آن دو منحصر به کتاب ابن ادریس، در آخر کتاب، بخش متطرفات می باشد. خود ابن ادریس آن دو را از کتاب بزنظی نقل کرده است. در آن بخش بین اعلام اختلاف واقع شده، عده ای آن دو را ـ صحیح می دانند و عده ای هم بخاطر روشن نبودن طریق ابن ادریس به کتاب بزنظی آن را مرسل می دانند، شاید مشهورتر در السنه أصحاب تعبیر به صحیحه باشد ولی با شواهدی شاید اثبات بشود که ظاهراً ابن ادرس اینجا این کتاب را جامع بزنطی تصور کرده اند و اصولاً روشن نیست این کتاب که ایشان از آن به عنوان (جامع البزنطی) یا الجامع للبزنطی نام برده اند متعلق به کیست؟ طبق شواهد موجود معلوم نیست این کتاب همان (جامع بزنطی) معروف باشد. خود این تعبیر «القاء الاصول» و «تفریع» فقط در این دو روایت و فقط در همین کتاب آمده است اصل آن کاملاً مشکوک است، حداقل آنکه مرسل باشد و دلیل بر حجیت آن نیست مگر اینکه اگر بنا بر نظر عده ای از فقها چون شهرت فتوایی دارد میتوان به آن عمل نمود. ۲. در مورد مفاد حدیث که گروهی از فقها اصلا شک در حدیث بودن اون دارند و بعضا میگند جزء قواعد فقهیه است نه روایت. ۳. بر فرض صحت و قبول حدیث ظاهرا شما از اصول عملیه و کاربرد اون خلاف مشهور سخن گفتین چرا که اولا چیزی که شما گفتین تنقیح مناطه نه اصول عملیه ثانیا بر فرض صحت تعریف شما از اصول علمیه. اصول عملیه شما بیشتر شبیه قیاسه و استحسان نه اصول عملیه مورد قبول شیعه. ثالثا فهمی که در غالب عقل و سنت نباشه نه اینکه مورد تایید ما نیست بلکه مطمئنا مورد تایید شارع مقدس هم نیست و شما باید دلیلی بر سخن خود بیارین نه اینکه دلیل تراشی کنید و به قول فقها شما سعی در ایجاد فقه جدید دارین که اصلا مورد تایید هیچ کس نیست برای همین موکدا پیشنهاد میکنم در علومی که تخصص ندارین نظر ندین دوما اصطلاحات علوم دیگه رو با هم خلط نکنید سوما اگه تمایل به آشنایی با علم اصول و قواعد دارین حداقل کتاب الموجز استاد سبحانی میتونه کمی کمک حالتون باشه. و چهارم اینکه قبل ازینکه هرکس خلاف نظرات سطحی و اشتباهتان موضع گرفت را حواله به منشور روحانیت حضرت امام ندهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: آن روایتها را ما مکرر از زبان علمایی همچون آیت الله جوادی شنیدهایم مبنی بر اینکه بالاخره اصول را باید از سرچشمههای اصیل یعنی قرآن و روایت گرفت و با تدبّر در آن اصول، مصداقها و موارد را پیدا کرد وگرنه گرفتار نوعی تحجر میشویم. ثانیاً: بنده از کسانی تعجب کردم که مسئلهای به این روشنی را مدّ نظر ندارند که بالاخره خداوند چنانچه شخصی را جهت امور بندگانش انتخاب کرد، او را منوّر به شرح صدر خاصی میکند و در اموراتش به او مدد میرساند که مصداق تامّ و تمام آن ائمه معصومین «علیهمالسلام» هستند. ولی قاعده عقلانی دقیق «اصالت وجود» و تشکیکی بودن آن ما را راهنمایی میکند که از وسعت آن قاعده که جناب صدرالمتألهین متذکر آن هستند، غفلت نکنیم. آن هم صدرالمتألهینی که امام خمینی در کتاب چهل حدیث، صدرالمتألهین شیرازی را فخر شیعه معرفی میکند و او را چنین لقب میدهد: «جناب محقق فلاسفه و فخر طایفه حقه، صدر المتألهین، رضوان اللّه علیه». موفق باشید
با سلام و عرض ادب: بنده هیات علمی دانشگاه علومپزشکی هستم. با توجه به اینکه اخیرا افراد زیادی با ادعای مشاوره طب روحانی، به نقش علوم غریبه در سلامتی افراد می پردازند مثلا علم الاسماء را مطرح می کنند و اینکه نام یک فرد اگر مناسب نباشد باعث انواع گرفتاریها در زندگی و حتی بیماری می شود، یا در مورد طلسم ها و اجنه و غیره مطالبی را مطرح می کنند، و با دریافت هزینه می خواهند به اصطلاح چک آپ معنوی انجام دهند و راه حل این مشکلات را ارائه دهند. می خواستم بدانم این موارد تا چه حد جدی است و نیاز به مداخله کارشناس مربوطه دارد و اگر اینطور هست آیا لازم نیست که مرجع معتبری برای این امور معرفی شوند تا راه شیادی های احتمالی بسته شود؟ چون از یکی از اساتید معتبر حوزوی شنیده ام که گرفتاری های ماوراءالطبیعه، اکنون خیلی بیش از گذشته شده حال اگر همین تدابیری که می شناسیم مثل آیه الکرسی و چهار قل و صدقه کافی نیست لطفا یک کارشناس معتبر در این حوزه معرفی بفرمایید که اطلاعات دقیق و موثق بتوان گرفت. با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرض شده؛ این نوع سخنان و ادعاها هیچ مبنایی ندارد و تنها همان روشی که متفکران توحیدی با تدبّر در قرآن و روایات مطرح کردهاند؛ حجّت است و متأسفانه به جهت غفلت از معارف توحیدی عدهای به این توهّمات به نام دین دامن میزنند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: عذرخواهم. با توجه به اینکه در دل همین تاریخ و همین انقلاب و نظام و همین شرایط، شخصیت هایی نظیر رهبر معظم انقلاب، آیت الله جوادی آملی، سردار سلیمانی ها، شهید حججی ها، شهید فخری زاده ها ظهور یافته اند، آیا می توان گفت نظام اسلامی و روحانیت در تربیت نسل ها کوتاهی کرده و به وظایف خودشان عمل نکرده اند؟ چون اگر چنین شخصیت های حیرت انگیزی ظهور کرده و پرورش یافته اند یعنی چنین امکانی برای همگان هم وجود داشته پس کوتاهی از طرف جمهوری اسلامی نیست؟ نظر حضرتعالی در اینباره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث، عمیقتر از این حرفها میباشد. باید به روحی نظر کرد که متوجه میشود تاریخی شروع شده که ادامه تاریخ فردگرایی دیروزین نیست و باید در دل انقلاب اسلامی متوجه رسالت تاریخی خود شد تا هرکس حاج قاسم سلیمانی شود. در این رابطه با توجه به دغدغههایی که بعضی از طلاب عزیز داشتند؛ سؤالاتی مطرح فرمودند و بنده نیز عرایضی داشتم تحت عنوان «ما و نگاه امام خمینی به اخلاق و بشر جدید» https://eitaa.com/matalebevijeh/18131. امید است که مفید افتد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: در بحث سوره واقعه فرمودید که خدا به تمام اسما و کمالاتش به جامعیت بر مقربین به صورت حوری بر آنها تجلی میکند. می خواستم ببینم که در شب معراج طبق حدیث زیر (: قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): رایت ربّی ـ تبارک و تعالی ـ فی احسن صورةٍ؛ فقال فیما یختصم الملا الاعلی یا محمّد؟ قلت: انت اعلم، مرّتین. قال: فوضع الله کفَّه بین کتفی، فوجدت بَردها بین ثدیی، فعلمتُ ما فی السماوات و ما فی الارض. ثمّ تلی هذه الآیة: «وَ کَذَلِکَ نُرِی ابْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَوَاتِ وَ الْارْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِی) آیا این اتفاق برای حضرت خاتم (ص) رخ داده است؟ با تشکر از پاسخ گویی شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» مکرر فرمودهاند هنوز خنکی آن دست را بر روی کتفم احساس میکنم زیرا حضرت حق به جلوۀ ربّانی خود در آن عالم که عالم صورتهای برزخی و متعالی است، به این صورت برای پیامبر خدا ظهور کرد به همان معنای ظهور انوار اسماء در مظاهر مختلف. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد وقتی خدای متعال تا این حد به جریان باطل اذن و اجازه داد که با امام معصوم و قطب عالم امکان یعنی سالار شهیدان آن گونه رفتار کنند و به آن شکل عجیب ایشان و اولاد و اصحابش را به شهادت برسانند و بعد بر بدن چاک چاک و سراسر زخمی و خونین و عریان و بی سر او آنگونه اسب بتازند، دیگر اگر تمام مسلمین و شیعیان و فرزندان حزب الله هم بر چوبه های دار بروند هیچ جای تعجب نیست. درست است که امروز استکبار و اسراییل درست همان احساسی را دارند که یزید و عمر سعد و ابن زیاد و...بعد از شهادت سیدالشهداء «علیه السلام» داشتند، ولی ای کاش ما هم در این قطعه از تاریخ، همان احساسی را داشتیم که زینب کبری «سلام الله علیها» داشت که با کمال متانت و شجاعت فرمود: «ما رأیت الا جمیلا»! ۱. استاد در روز عاشورا چه چیزی از افق قلب حضرت زینب کبری ظهور کرد و جان او را در برگرفت که فرمود: ما رأیت الا جمیلا؟ ۲. پرسش دیگر اینکه چرا خدای متعال تا این اندازه به استکبار و وحوش صهیونیستی اذن داده تا در درّندگی و جنایت و خباثت پیش روی کنند؟ این جنایات تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! سخن، همان سخنی است که در رابطه با «جایگاه درک تاریخیِ اصحاب امام حسین «علیهالسلام» و در رابطه با بصیرت تاریخی حضرت زینب «علیهاالسلام» گفته شد که چگونه عدهای مفتخر شدند با شهادت خود و با پیام خود پیچیدهترین نقشههای شیطان را خنثی کنند. کانال «بشنو از زن» https://eitaa.com/ziafat_andishe در مورد حضرت زینب «سلاماللهعلیها» متذکر نکات خوبی شدهاند. ۲. به این نکته فکر کنید که چگونه عدهای با شهادت خود، پیچیدهترین نقشههای شیطان را خنثی میکنند به طوری که به گفته جناب مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست» حتی به قیمت شهادت و اسارت طولانی شهید یحیی سنوار. موفق باشید
با سلام و احترام محضر استاد گرانقدر: میخواستم در خصوص خرید و مصرف کالاهایی که این روزها به اسم کالاهای صهیونیستی نامیده میشه به طور ویژه نوشیدنی های کوکاکولا، پپسی، فانتا، اسپرایت و محصولات خوراکی دیگری نظیر دنت، کیت کت و ... و برخی برندهای آرایشی بهداشتی که بحث های فراوانی بین قشر مذهبی در مورد آنها وجود دارد، توضیح کاملی بفرمایید. توسط برخی دوستان محقق و حتی در برنامه به افق فلسطین هم عنوان شد که براساس مدارک ثابت شده که شرکت خوشگوار مشهد برای برندهای کوکاکولا و فانتا و اسپرایت به شرکت اصلی که بخشی از سود خود رو به اسراییل میده، پول پرداخت می کنه تا بتونه اجازه تولید داشته باشه و مواد اولیه رو از طریق کشور واسط، وارد می کنه، حالا برخی دوستان می گویند ما خودمون پول نمی دیم بخریم، ولی جایی باشه، میخوریم. میخواستم اول در مورد کلیت خرید و مصرف این محصولات رو توضیح بدهید و دوم اینکه در خصوص اینکه وقتی دیگران این محصولات رو مثلا برای مهمانی تهیه کردند، وظیفه ما چیه؛ استفاده نکنیم یا بکنیم؛ شرح بدین. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ولیّ امر مسلمین به صورتی قاطع فرمودند ورود در هر امری که به هر شکلی سودی برای اسرائیل به میان آورد، حرام است. معلوم است که سخت باید احتیاط کرد حتی در موارد احتمالی. در مورد نکته دوم هم عرض بنده آن است که چگونه میتوان از محصولی که به هر صورت نسبتی حتی اندک با رژیم جنایتکار صهیونیسم دارد استفاده کرد و انتظار داشت قلب انسان تیره نگردد!! موفق باشید
سلام استاد: با توجه به ساده زیستی ائمه و کمک به فقرا چرا بارگاه آنان طلاکوب و مجلل است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجلیل از شخصیت اولیای الهی به هر صورتی که امکان داشته باشد کار خوبی است بخصوص که این نوع مسائل که میفرمایید را همین مردم عادی قلباً بدان مبادرت میکنند. موفق باشید
تک بیتی نو: چه اختیار؟ که ما مثل قاصدک بودیم وزید باد بهاری درآمدیم به رقص...
باسمه تعالی: سلام علیکم: و حضور به گفته جناب حافظ: «در همین کنج خرابآباد». اگر بپذیریم همین حضور نوعی زندگی است و زندگی را میگشاید. زیرا او بالاخره ما را در این کنج خرابآباد جای داد. موفق باشید
سلام روزتون بخیر: از استاد ارجمند یه سوال داشتم. حجاب زن فقط شامل چادر میشه؟ این مانتو عبایی ها که تو بازار اومده و گشاده اونا حکم چادر را دارند؟ مانتو عبایی گشاد با یه روسری قواره بلند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که فرموده اند حتی همان مانتوی عبایی گشاد و روسری به شکلی که می فرمایید در حکم رعایت حجاب است. موفق باشید
سلام و ادب: برای درمان کم همتی و نداشتن پشتکار چه کنم؟ تا به حالا مکرر برنامه ریزی کردهام که مطالعات منظم و ورزش منظم داشته باشم، اما چند روزی خوب پیش میره و بعد رها میشود. تقریبا در همهی امور، به همین منوال است. افقها و هدفهای بلند پیش چشمم هست و رفقایم را میبینم که با همت بلند به سوی آن افقها رهسپارند و من ناتوانم. ممنون و ارادت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله اگر از مباحث «معرفت نفس» و «معاد» که روی سایت هست؛ شروع کنید، افق ادامه کار گشوده می شود. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به سوال [بدون عنوان شناسه پرسش: ۳۸۵۶۲ تاریخ ارسال پرسش: ۰۲:۱۵:۱۸ ۱۴۰۳/۷/۱۲ متن پرسش و پاسخ متن پرسش سلام علیکم! علم یا حصولی است یا حضوری. در علم حضوری گفته شده است که خود معلوم در نزد عالم حاضر است. سوال: در علم حضوری ما نسبت به خداوند آیا ذات خداست که در نزد ما حاضر است؟ اگر بگویید آری چند حالت دارد. یا همه ذات خدا را حاضر میبینم که در این صورت من بر خدا احاطه پیدا کردم. و یا اینکه به درجه ای خدا را درک کردهام که در این صورت من خدا را درک نکرده ام. چون خدا فراتر از درک حضوری من نسبت به او بوده است. لطفاً نظر خودتان را بیان بفرمایید! با تشکر! متن پاسخ باسمه تعالی: سلام علیکم: علم حضوری به خداوند به اعتبار علم به وجود است که امری است تشکیکی و قابل شدت و ضعف و لازم نیست مطلق وجود نزد عالِم باشد. مطلق وجود که همان ذات احدی است تنها نزد خود خداوند است به معنای این¬که خودش نزد خودش می¬باشد. موفق باشید]، یک سوال از خدمت شما دارم. آیا وقتی که من علم حضوری نسبت به خود یا هر چیز دیگری، دارم به این معنی است که من به خداوند به همین میزان علم حضوری دارم. به عبارتی دیگر وقتی من به حقیقتی (چه خودم و چه چیزی غیر از خودم) علم حضوری دارم به این معناست که خدا را حضورا درک کردم؟ (لازم به توضیح است که معرفت نفس و برهان صدیقین را حداقل ۵ بار کار کردم) با تشکر از وقتی که برای پاسخ دادن به سوالاتم صرف میکنید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمایید همان طور که عرض شد خداوند به عنوان ذات احدی و مطلق وجود، تنها نزد خودش حاضر است. آنچه به علم حضوری از خداوند نزد ما می باشد، تجلیات انوار او و یا به اعتبار فلسفه، مراتب نازله وجود است و تجلیاتِ او. و مراتب نازله وجود، غیر از ذات احدی و یا مطلق وجود است. موفق باشید
با عرض سلام و ادب محضر حضرتعالی: مدیر مدرسه راهنمایی دخترانه از حقیر تقاضا کرده جهت امور فرهنگی و جهاد تبیین در مدرسه همکاری کنم. با توجه به سن خاص بلوغ دختران و وضعیت کنونی جامعه چه سفارشاتی میفرمایید؟ حقیر قبلاً در هر سه مقطع تجربیاتی داشته ام. متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» میتوانید کار را شروع کنید و در ادامه با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» ان شاءالله نتایج مورد نظر را بدست آورید. موفق باشید
با درود خدمت شما: جوابی که شما به یک سوال دادید بفرمایید آیا واقعا شما این نظام را اسلامی میدونبن؟ اگر این عقیده را دارید من متاسفم به حال خودم که پیرو شما هستم یا اگر این نظام اسلامیه باید برم زرتشتی بشم باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در این رابطه در ذهن ندارم. الدلیل للمدعی، بفرمایند مورد ادعای آنها چه کسی است و کجا؟ ۲. آری! فتنهگر می تواند توبه کند و مؤمن شود، ولی مگر فتنه در مقابل نظام اسلامی با ایمان همراهی دارد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور تاریخی انقلاب اسلامی است و آیندهای که در ذات این انقلاب در راستای عبور از استکبار در آن حاضر است، حال چه استکبار داخلی و چه استکبار جهانی. تفکر حقیقی در این زمانه نظر به آینده نورانی و بزرگی است که از طریق این انقلاب به میان آمده تا آنجایی که متفکران معتقدند در فضایی که انقلاب اسلامی ایجاد کرده، هژمونیِ استکبار و صهیونیسم فرو ریخته است. مگر جز این است که وقتی حرکتی با روح توحیدی به میان آید، این ماییم و وعدهای که حضرت ربّ العالمین میفرماید: «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»؟ موفق باشید
سلام استاد: بنده خانمی هستم ۴۰ ساله. بی نماز. خیلی خیلی آدم بدی بوده ام، نسبت به بچه هام و همسرم. بشدت عصبی، از فحاشی و بد دهنی. الان در این سن تازه پشیمانم. بیماری عجیبی گرفته ام. با این بیماری روز به روز به مرگ نزدیکتر میشوم. آیا این همان هلاکت است که خداوند فرموده اند؟ چه کنم. نمیتونم هلاکت خودم رو ببینم. ممکنه بنده ها در صورت معذرت خواهی من، من روببخشن ولی خدا نبخشه فحاشی و بد دهنی ها و گناهان من رو. یعنی دیگه روح من به درد نمیخوره وداره به نیستی میره، که بدنمم با این بیماری داره از بین میره؟ الان دیگه توانایی نشستنم ندارم، حتی نصف کردن نان را نمیتوانم، از این بیماری لاعلاج als. سوالم اینه که با توجه به شدت بیماریم و پیشرفتش که راه برگشت و جبران گناهانم را ندارم، آیا دیگه تقدیر پس از مرگم نوشته شده؟ چرا من قران رو برا خودم باز کردم اومد اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند هرگز براى او ياورى نخواهى يافت. از این افکار دارم دیوانه میشم شما را به جان مادرتان حقیقت را به من بگویید. من...
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ وقت نباید از رحمت واسعه حضرت حق مأیوس شد. آن آیه و به طور کلی استخاره، حجّت نیست. پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید
سلام و درود: من به طور غیر ارادی برخی وقتها ناگهان ذهن و فکرم درگیر فردی میشود و از کنترل من خارج است و اذیت میشوم. البته همیشگی نیست و بعد متوجه میشوم که این افراد به من فکر میکردن و یا میبینم که پیام دادند و یا زنگی به من زدند یا به ناگاه حالم بد میشود و افکار ناجور و منفی به سمتم هجوم می آورد. چرا چنین اتفاقاتی برای من می افتد؟ این نشانه ضعف من نیست که هر کس به من فکر کند به سمت او بروم؟ باید چکار کنم که چنین نباشم. چون برخی مواقع واقعا کنترل خودم دست خودم نیست و یک نکته دیگر، من علیرغم کلی کار و برنامه که دارم و باید انجام دهم، کلا بی انگیزه هستم و هیچ میلی برای انجام ندارم. دوست دارم فقط بخوابم. نمیدانم باید چکار کنم. خواهشاً راهنمایی بفرمایید . با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ان شاءالله میتواند در این رابطه کارساز باشد. موفق باشید
عرض سلام و ادب استاد گرامی: خواستم نظر شما را بدانم و سوالی از خدمتتان داشتم. استاد آیا این بیان صحیح است که بنده در هر عمل و فکر و تصمیمی با دو جبهه روبه رو هستم؛ جبهه ی اول حقیقت وجود و آنچه که حقیقا وجود دارد که اگر مبنای تفکر و عمل باشد در هر صحنه ای مثلا در ارتباط با دیگران می شود ایثار و تواضع و عشق به هم نوع... در ارتباط با تصمیم اقدام برای کاری می شود عقلانیت و مشورت و سپس توکل و سپس رضا و جبهه ی دیگر که تعریف متفاوت و ماهیات و اشیای جدا از هم هستند که اگر مبنای تفکر این جدایی ها و تعاریف ذهنی ساخته شده ذهن باشد حاصل می شود ترس و غضب و شک وغم و. استاد گویی دو دین متفاوت است یکی با بنیان وحدت می شود تمام صفات و اخلاق و عقاید پسندیده و بهشت و یکی با بنیان جدا انگاری می شود جهنمی عذاب آور و تقوی ابزار پاک شدن از جدا دانستن هایِ جهنم ساز است. استاد سوال اینکه شاید بنده سعی کرده ام از دل بستن ها و شهوات دنیا کمی آزاد شوم اما نمی دانم چرا در ارتباطاتم از ترس وغضب آنطور که باید آزاد نیستم. استاد به نظر شما تا چه حد ترس یا غضب که به نظرم کوچک بودن انسان را می رساند تقدیر یا حد انسان است که جزو خصوصیات فرد به حساب آید؟ تشکر استاد یک درخواست هم از خدمتتان داشتم. منت میگذارید اگر سرنمازتان برای عاقبت به خیری بنده و همه جوانان دعا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ان شاءالله دعاگوی رفقا هستم. آنچه هست با نظر به «اصالت وجود»، انسان به حضوری میرسد که دیگر هیچ امری جز حقیقت وجود برایش اصالت ندارد تا آن امور، منشأ اثر باشد. موفق باشید
با سلام: من وقتی به جهان اطراف خودم مینگرم، احساس میکنم که یک قدرتی در جریان است که دارد آن را اداره می کند. از ذرت اتم تا موجودات زمینی و... آیا میتوان گفت که در عبارات بالا من دارم یکی از اسماء الله به نام رب را شهود میکنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله وقتی که رجوع ما به حضرت ربّ باشد. موفق باشید
با سلام: آیا می شود که نفس انسان یا همان من بدون گوش و چشم باشد؟ (منظورم چشم و گوش جسمانی نیست) لطفاً توضیح دهید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! نفس، خود به خود در قوای خود ظاهر میشود زیرا قوای نفس ذاتیِ نفس است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه بهم بگین تعهد جانی یعنی چی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی نسبتی که انسان در نزد خود با حقیقت پیش میآورد مانند عهدی که ما از طریق نظر به مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» در مقابله با ظلم و استکبار در خود حاضر میکنیم. موفق باشید
سلام: مصوبه ای را شورای نگهبان برای تعریف، معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزدهای ریاست جمهوری دارد که بخش هایی از آن چنین است ماده ۱- تعاریف رجل سیاسی مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزدهای ریاست جمهوری عبارتند از: ۱- رجال مذهبی، رجالی هستند که آگاهی لازم به دین اسلام و مذهب تشیّع داشته و تدیّن و تقیّدشان به انجام شعائر و مناسک دینی در زندگی فردی و اجتماعی از برجستگی ویژهای برخوردار باشد، بهگونهای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند. ۲- رجال سیاسی، رجالی هستند که قدرت تحلیل و درک آنها از مسائل و پدیدههای سیاسی به جهت آگاهی عمیقشان از مسائل سیاسی اجتماعی اعم از داخلی و بینالمللی و حضورشان در صحنههای سیاسی بهنحوی باشد که همواره مصالح نظام اسلامی و معیارهای اصیل انقلابی در عملکرد آنها لحاظ شده باشد، بهگونهای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند. ۳- مدیر، شخصی است برخوردار از شایستگیهای ذاتی و اکتسابی لازم از نظر دانش و مهارت، شخصیت و نگرشهای فردی و تجربه که توانایی شناخت و استفاده بهینه از منابع انسانی و مادی در کشور را با رعایت حداکثر بهرهوری و در راستای مأموریت، رسالت و اهداف کلان نظام و ارزشهای حاکم بر جامعه داراست و سوابق او حاکی از موفقیت وی در صحنههای مدیریتی کلان باشد. ۴- مدبّر، شخصی است که از توانایی پیشبینی و عاقبتاندیشی نسبت به امور، مبتنی بر عقلانیت و دانش صحیح برای اداره امور کشور برخوردار باشد و در بحرانها قدرت حل مشکلات و برونرفت از آنها را به نحو شایسته داشته باشد. حضرت عباسی جناب پزشکیان تمام اینها را دارند؟ حالا متاخر هیچ آیا این اوصاف را در پزشکیان متقدم مشاهده می کنید؟ البته فکر کنم کار به متقدم و متاخر ندارد و شورای نگهبان بعد از تایید صلاحیت تا قبل از انتخاب شدن نیز می تواند رد صلاحیت کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد ما باید به دو شخصیت نسبت به آقای پزشکیان فکر کنیم. به نظر میآید پزشکیانِ مناظرهها بخصوص مناظره دوم، با آقای پزشکیانی که شورای نگهبان او را انتخاب کردند، متفاوت شده بودند. موفق باشید
سلام: ببخشید استاد نمیدونم این افکار شیطانیه یا مال نداشتن علم است. فکر ابدیت و جاودانگی من را دچار وحشت میکند چطور میشه ابدیت و فرا زمان بودن را درک کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با «معرفت نفس». پیشنهاد میشود به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: قرآن فرموده «ثمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ» در حالی که در حدیث آمده بعضی سنگها ولایت را نپذیرفتند عقیق زودتر پذیرفت میوه ای نپذیرفت و تلخ شد و قریب به این مضامین. با آیه که آسمان و زمین هر دو اطاعت کنان آمدند چه تناسبی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته علامه طباطبایی «رحمتاللهعلیه» تمام موجودات به هر حال نحوهای از شعور نسبت به خالق خود دارا هستند و میماند که بعضی از موجودات گویا شعور خاصی علاوه بر شعور کلی دارند و از این جهت میتوان گفت مثلاً سنگ عقیق، ولایتِ اولیای الهی را پذیرفته، و مثلاً میوه تلخ از این جهت آن ولایت را نپذیرفته باشد که جای بحث دارد. ولی آنچه آیه مذکور از آن خبر داده، حکایت شعوری است که همه مخلوقات نسبت به خالق خود دارند. موفق باشید
با سلام: خداوند هم ظاهر است و هم باطن. آیا درست است که بگوییم که خداوند از همان جهت که ظاهر است، باطن هم هست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و توحید یعنی همین. حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در شرح سوره حمد در این رابطه نکات خوبی را مطرح فرمودهاند. موفق باشید
