بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده در مواجه با تصاویر بعضی از اموات (حتی اموات کشورهای دیگه که تصاویرشون در فضای مجازی پخش میشه) چهره هاشون بشدت برام آشناست، حتی برنامه زندگی پس از زندگی (تجربه گران نزدبک مرگ) که پخش می‌شد، چهره بعضی از افراد برام خیلی آشنا بود. چند روزی هست که تصویری از شهدای غزه پخش شده عکس یکی از جوونا بشدت برام آشناست، حس خوبی ندارم مدام ذهنم درگیره، چهره این شخص از جلو چشام کنار نمیره. بشدت برام آشناست. این درکیری ذهنی رهام نمی‌کنه. طریقه شهادتشون. چرا برام آشناست؟ همه تو ذهنم میچرخه. 😭😭😭😭😭

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره نفس ناطقه انسان در ذات خود مجرد است و ماورای زمان در گذشته و آینده حاضر می‌باشد. با توجه به این امر می‌توان به آن حالتی که می‌توانید فکر کرد. البته چیز مهمی نیست و نباید خود را مشغول این امور نمود. موفق باشید

38737

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام ادب و احترام: آقای سروش اخیرا در مورد لبنان و قبلا در مورد فلسطین موضع گیری خوبی داشت. حتی لزوم منجی را از دید احتمالا فلسفی را اقرار می کند. سوال بنده این است که کسانی چون آقای احمدی نژاد و آقای داوری اردکانی و .... همچنان خموشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت این‌که آقایان در این مورد سکوت اختیار کرده‌اند را نمی‌دانم. در مورد آقای دکتر داوری خبر دارم که با آن کهولت سن، سخت بیمار و بستری هستند. و در مورد آقای دکتر سروش باید سؤال کرد این نوع توصیه‌های اخلاقی و امید به آمدن منجی در بستر حضور در تاریخ دیگری است غیر از تاریخ مدرن؟ امری که انقلاب اسلامی پیش آورده؟ و یا باز همان تاریخ و در عین حال توجه به توصیه‌های اخلاقی. جناب حاج آقا نجاتبخش در این مورد در مدرسه صاحب الزمان نکته خوبی را به میان آورده‌اند. اگر بشود آدرس آن را از آقای افقری بگیرید خوب است @Kheyrkasir110 . موفق باشید

38627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهر زاده عزیز: در فص حضرت هود علیه السلام ذیل اشعار محی الدین فرمودید: ما به اندازه ای که عین ثابته ی مان از حق انقیاد و اطاعت کند حق هم به همان اندازه نسبت به ما انقیاد و تبعیت می کند و ریشه ی این موضوع که در بعضی مواقع مخلوقات حرف ما را گوش نمی کنند و تبعیت نمی کنند همین مطلب است، استاد جسارتاً نفرمودید در مورد انسان کامل این موضوع به چه نحو است؟ (زیرا که انسان کامل در مقام انقیاد و تبعیت محض از حضرت حق اند.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و به همین جهت حق در انقیاد با انسان کامل است و دیگر انسان ها به همان اندازه که در انقیاد با حق نیستند، در انقیاد با انسان کامل نمی باشند. آری! اگر انسان ها در انسانیت خود حاضر باشند، در انقیاد با انسان کامل می باشند، و بر عکس. موفق باشید 

38606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه در گفتار حضرتعالی سخن از «عبور از نيهيليسم» به میان آمده است احساس کردم ممکن است در ذهن مخاطب شما این تصور شکل بگیرد که نيهيليسم یک امر مذموم، منفی یا به معنای اخلاقی «بد» است و ما باید به نحوی از آن عبور کنیم تا به امری خوب و ممدوح برسیم. مستحضرید که چنین تلقی‌ای به دور از تفکر فلسفی و نگاه تاریخی است و قطعا مراد شما چنین نیست. بنده با اشاره به سخن هایدگر مبنی بر اینکه نیست انگاری فراداد وجود در تاریخ ماست و به جای طفره رفتن از آن باید به استقبال آن رفت، سعی کردم در گفتگویی با آقای نجات بخش، به معنای فلسفی و انتولوژیک «عبور» از نيهيليسم نزدیک شویم: https://eitaa.com/varastegi_ir/1403 تقدیم به محضرتان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال جناب هایدگر روبروشدنِ بشر جدید با نیهیلیسم را مربوط به غفلت از وجود می داند و هرگز این امر، حضور ممدوحی نیست و بشر جدید باید به راه های عبور از نیهیلیسم بیندیشد و به قول آقای دکتر محمود خاتمی، همه فکر و ذهن هایدگر عبور از نیهیلیسم است. موفق باشید

38604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کتاب جوان و انتخاب بزرگ بحثی مطرح شده است درباره روح جنین ساز. پرسشی پیش آمد در این خصوص. آیا جنین با تدبیر روح ساخته می‌شود؟ یعنی آیا از بدو فرآیند نطفه گذاری پای روح در میان است؟ یا آنگونه که قرآن گفته است در ۴ ماهگی نفخ روح اتفاق می‌افتد؟ آیا این روح است که بدن و جسم دنیوی خویش را می‌سازد؟ یا آنکه جسم ساخته می‌شود تا پذیرای روح باشد؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب صدرالمتألهین بدن نطفه نیز با تدبیر روح مادر و سپس با روح نباتی و در ادامه با روح حیوانی و در آخر با روح انسانی تدبیر می شود. موفق باشید

38586

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمة الله و بركاته: حضرت‌عالی در پاسخ به پرسشی که با اشاره به تعدادی از آیات کریمه آنها را دلیلی بر مشترک معنوی بودن واژه اسلام و از آن‌جا تقویت کننده پلورالیسم دانسته بود به نکاتی از تفسیر المیزان در نفی پلورالیسم اشاره فرموده‌اید. (https://lobolmizan.ir/special-post/129?mark=%D8%A7%D9%87%D9%84%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) برای نمونه، در پاسخ مذکور در توضیح آیه مبارکه (لیسوا سواءا) فرموده‌اید: (این افراد از اهل کتاب که حالا به اسلام ایمان آوردند، از صالحین هستند.) یعنی ایمان را شرط رسیدن به صلاح دانسته‌اید. اما عینا خلاف همان فرمایشات را در بسیاری از مواضع دیگر بیان فرموده‌اید تا جایی که در پاسخ به پرسش‌های ۳۸۵۵۲ و ۳۸۵۵۳ از دعوت رسول اکرم صلی الله علیه وآله به توحید به جای دعوت به اسلام و عدم نسخ ادیان گذشته سخن گفته‌اید. فارغ از اینکه کدام دیدگاه در این مسئله نزدیک‌تر به صواب است، می‌خواهم بدانم آیا منشأ این‌ دو مدل متفاوت از تفسیر آیات در بیان حضرت‌عالی، تبدل نظر مبارک است یا اساسا هیچ تعارضی میان این دو فرمایش حضرت‌تان وجود ندارد و متفاوت فهمیدن این‌ تعابیر ناشی از سوء برداشت حقیر است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن جا که به یاد دارم و با نظر به نگاه علامه طباطبایی به آیات مذکور و عرایضی که در شرح سوره آل عمران شد؛ همیشه بحث در آن بود که اسلام در این مورد به همان معنای تسلیم به حکم خداوند است و نه به معنای تغییر مذهب دادن. اخیراً عرایضی تحت عنوان «نسبت ایمان و پیامبر در هر مذهب»https://eitaa.com/matalebevijeh/17730 شده است. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38585

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به اینکه منِ انسان مجرد است و آزاد از زمان و مکان و در رویای صادقه به اماکن دوردست رفته و از زمان آینده چیزی را می بیند که بعد ها عینا تحقق بیرونی پیدا می کند: آیا نفس قادر است به گذشته نیز سفر کند و مثلا حادثه کربلا را عینا مشاهده کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً برای نفس های مستعد بخصوص ائمه معصومین «علیهم السلام» به اندازه ای که به آن ها اذن داده شده است، پیش آمده. موفق باشید

38555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود محضر حضرتعالی: ۱. در جایی فرموده بودید مطابق طلب مردم هر زمانه اون چیزی به میان میاد که جوابگوی اون طلب باشه و در این تاریخ، انقلاب اون شانی هست که جوابگوی طلب ماست. و به عبارتی انقلاب ظهور حقیقت در برابر تکنیک هست که پدیدار شده. اینکه ظهور حقیقت در این تاریخ، انقلاب هست، ادعای کمی نیست. چطور این مسئله قابل دفاع هست؟ اگر بخوایم با حکم شرع به این موضوع نگاه کنیم چگونه توجیه شرعی داره؟ لطف بفرمایید برای فهم حقیر تبیین بفرمایید. ۲. نظرات علامه طباطبایی پیرامون انقلاب هم شایان توجه است وقتیکه ایشان می‌گویند اولین شهید این انقلاب، اسلام است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اخیراً عرایضی تحت عنوان «جایگاه انقلاب اسلامی در شرایط امروزینِ جهان» https://eitaa.com/matalebevijeh/17710 شده است. به گمانم می تواند نسبت به این امر کمک کند و همان طور که مکرر عرض شد درک حضور تاریخی مانند درک تقدیر است که هرکس باید خودش احساس کند. زیرا امری انتزاعی نیست که قابل اثبات و یا نفی باشد. ۲. در کتابی که اخیراً در رابطه با نظرات علامه طباطبایی در رابطه با انقلاب نوشته شده روشن می کند که این سخن را آقای کدیور از قول فرزند آیت الله قدوسی یعنی نوه علامه طباطبایی نقل می کند؛ در حالی که ایشان آن را تکذیب می نماید و با این که به آقای کدیور تذکر می دهند که این سخن که از قول من گفته اید، کذب است؛ همچنان ایشان آن را روی سایت خود نگه داشته اند. موفق باشید

38548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام وقت بخیر: کتاب ادب خیال عقل و قلب قسمت کتابخوان مناسب همه سنین است یا فقط ویژه دانشجویان؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً برای رفقای دبیرستانی سال های آخر هم می تواند مفید باشد. موفق باشید

38285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام: بنده سالهاست که بعنوان معلم کار تربیتی انجام می دهم و جامعه ی هدف ما دانش آموزان مقطع متوسطه اول می باشند، از شما بزرگوار درخواست دارم درخصوص راهکارهایی که در موثر شدن این فعالیتهای تربیتی برای این مقطع سنی راهنمایی بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است نسبت به معرفت نفس، نظری به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» بیندازید و از توجه‌دادن جوانان به سوره‌های کوچک قرآن در این مرحله غفلت نشود. موفق باشید

37794
متن پرسش

با توجه به معنای ولایت چگونه می توانیم تشخیص دهیم آیا مولای ما علی (ع) است و چقدر از ولایت آقا بهره مندهستیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظری به سوال قبل، و بخصوص با نظر به معنای انسانیت و اینکه آن حضرت را ذیل نبوت نهایت انسانیت می یابیم، میتوان به این موضوع فکر کرد. آری! حقیقتاً آن نهایی‌ترین حضور ذیل نبوت نبیّ، تنها و تنها با نظر به حضوری است که در نسبت با مولایمان علی«علیه‌السلام» می‌تواند برای هر کس پیش آید؛ تا انسان هرچه بیشتر با نظر به آن حضرت خود را در ابعاد متعالی‌تری  احساس کند.  و این است معنای نسبتی که ما با  ولایت آن حضرت می‌توانیم داشته باشیم. موفق باشید

39162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. استاد بعضا از علمای بزرگ رفتارها و فرمایشاتی می‌شنویم که انگار با خود آنها مطابقت ندارد. مثلا جانم فدای علامه حسن زاده آملی ایشان واکسن کرونا زده و ظاهرا به همین علت فوت کرده اند یا جانم به قربان علامه جوادی آملی ایشان خیلی از آقای رفسنجانی تعریف می‌کنند _ در اینترنت کلیپی با این محتوا هست _ استاد پس از دست بوسی در صورت صلاحدید من را راهنمایی فرمایید. دعا می‌کنم از نور حضرت امیر المومنین علیه السلام بیشتر به شما بتابد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش در این موارد باید آن امور را به خود آن‌ها مربوط دانست بدون اینکه بخواهیم توجیه کنیم. موفق باشید

39161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام استاد بزرگوار: وقت بخیر. با عرض معذرت وقت شریفتان را گرفتیم. سوالم اینست: طبق قانون اتحادیه رستوران ها، گرفتن ۱۰ درصد مالیات از مشتری، قانونی است. صاحب رستوران مختار است که از مشتری بگیرد یا نگیرد. بنده بعنوان کارگر هم کباب می زنم و هم کباب ها را به مشتری می فروشم، صاحب رستوران به‌ من می گوید که طبق قانون می توانم از مشتری مالیات بگیرم اما ما نمی گیریم ولی در عوض مثلا کباب ۲۰۰ گرمی را ۱۸۰ گرم بزن. معمولا صاحب رستوران، در رستوران نیست و بیرون است و من خودم مشتری ها را تحویل می گیرم مثلا مشتری می گوید برایم یک کباب ۲۰۰ گرمی بزن، منم طبق دستور صاحبکار باید ۱۸۰ گرم بزنم. سوالم اینست که بنده بعنوان فروشنده تکلیف ام پیش خداوند چیست؟ آیا در این شغل بنده معصیت الهی می کنم؟ آیا شغلم حرام است؟ آیا این شغلم ظلمت و تاریکی برای قلبم می آورد؟ سوال دوم: آیا این شغل مصداق کم فروشی است!؟ سوال سوم ام ایسنت که: من یقین دارم که گوشت یخ زده برزیلی است. صاحبکار می گوید که اگر مشتری پرسید نگو یخ زده است بگو گوشت گرم است تکلیفم چیست؟ به مشتری چه بگویم؟ آیا می توانم در پاسخ بگویم که: طبق فرموده رئیس رستوران، گوشت گرم است؟! آیا این گفته ام نیز دروغ نیست برایم ظلمت نمی آورد؟! در جواب به مشتری چه بگویم؟ در ضمن مواردی که در بالا گفتیم اکثریت کبابی ها و چلو کبابی ها را شامل می شود. با تشکر استاد بزرگوار خدا خیرتان دهد خدا حفطتان فزماید خدا پسر عزیزتان را مورد رحمت و مغفرت عنایت کند. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه از ظاهر قضیه‌ای که می‌فرمایید بر می‌آید این کارها شبهه‌ناک است و حدّاقل باید وظیفۀ خود را از مرجع تقلیدتان جویا شوید. موفق باشید

39131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: ۱. آیا عین ثابته حضرت پیامبر همان حقیقت نوری محمدی هست یا خیر؟ (با توجه به اینکه پیامبر فرمودند اول ماخلق الله. صحبت از خلق کرد آیا حقیقت نوری در مقام واحدیت است یا احدیت؟) ۲.عین ثابته پیامبر با عین ثابته حضرت مهدی و حضرت رضا چه تفاوتی دارند؟ آیا به جهت اینکه انسان کامل هستند هردو عین ثابطه واحدی دارند یا خیر؟ ۳. اگر امان زمان واسطه فیض است پس باید واسطه فیض بدن خودش هم باشد درسته؟ یعنی بدن خودش را خودش بوجود می آورد و اگر اراده بکند فیض الهی به بدنش قطع شود بدن نداشته باشد یا این فیض را در جایی دیگر افاضه کند در این خصوص توضیحی بفرمایین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عین ثابته هرکس آن هویتی است که هرکس مطابق اختیار ذاتی خود در ازل الآزال انتخاب می‌کند و بستگی به خود آن شخص دارد و هرکس در جای خود. ۲. بدن هرکس در امور دنیایی مربوط به زمینه‌‌هایی است که شرایط مادی فراهم می‌کند 3- بدنِ برزخی هرکس، صورت عقاید و اعمال انسان است. برای روشن‌شدن این مباحث خوب است که به کتاب «معاد» و شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید 

39130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی هستم. من تمام مفاهیم و نظریه ها رو کار کردم و احساس می‌کنم به حقیقت فهم مباحث روابط کشورها نرسیده ام. به نظرم میرسه برخی از وقایع بین المللی را با دیده ی دل باید نگریست و برای مثال من اگر زمان پیغمبر می‌بودم با این مبانی فکری و نظری که بلد هستم هرگز نمی توانستم تسخیر ایران توسط یک سری انسان پا برهنه را بر یک ارتش مسلح فهم کنم. یک ساختار نظامی سازمان یافته را. برای مثال وقایع عربستان و یمن را. خواستم اگر میشه یک راهنمایی در حوزه ی فلسفه های هستی شناسی معرفت شناسی و خود شناسی به من ارائه دهید. دوست دارم مطالب رو از نگاه دیگه ای فهم کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سیر مطالعاتی سایت در جواب همین دغدغه‌ها و نکات تنظیم شده است. بخصوص در بحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین». موفق باشید

39074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: در مباحث معاد فرمودید نفخ اول به نور اسرافیلی صورت می‌گیرد. چند سوال آیا قبل از نفخ اول جناب عزراییل قبض روحها را انجام داده؟ مگر نفرمودید هر قبضی در عالم به نور عزراییل است مگر نفخ اول قبض نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفخه اول موجب مرگ دنیاییِ همه عالم در کلیت عالم می‌شود و این منافات نداردبا این‌که جناب عزرائیل «علیه‌السلام» در نسبت با قبض روح افراد نقش خود را داشته باشد از آن جهت که عزرائیل «علیه‌السلام» به عنوان یک فرشته وسعت آن را دارد تا در یک لحظه هزاران هزار را قبض روح کند. موفق باشید

39064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: در رابطه با تجلی اسم جامع الله به شکل انسان در قوه خیال مشکلی دارم. اینکه ائمه تجلی اسم جامع الله هستند و مظهر این اسم شریف هستند مشکلی ندارم. اینکه خدا در شب معراج بصورت انسانی بر پیامبر (ص) تجلی کرد و گفت من خدای تو هستم، مشکل دارم. آخر مثلاً وقتی علی (ع) مظهر اسم جامع الله است نمی‌گوید من خدا هستم. اگر قرار باشد هر کسی مظهر اسم جامع الله باشد باید بگوید من خدا هستم. مثلا همان گونه که پیامبر (ص) در معراج می‌گوید من پروردگارم را به زیباترین صورت دیدم. وقتی حضرت علی علیه السلام را می‌بیند باید بگوید پروردگارم را دیده‌ام. نمی‌دانم منظورم را درست منتقل کردم یا نه؟ لطفاً اگر امکان دارد توضیح بفرمایید! از اینکه با سوالاتم مزاحمتان می‌شوم عذر می‌خواهم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که در روایت داریم رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از حضور معراجی خود این‌طور فرمودند: ««رأیت ربی لیله المعراج فی احسن صوره» ولی به معنای آن نیست که آن صورت، صورت انسانی باشد. و در مورد نظر به اولیای الهی هم نور جامع الهی در آینه وجود آن‌ها برای سالک پیش می‌آید نه آن‌که جسم آن‌ها نور جامع الهی باشد. موفق باشید

39056
متن پرسش

سلام استاد: یه حالی دارم از جنس این که هم میدونم خدا هست اما این رو هم میدونم شیطان آمده و مرا مثل خود پنداشته است. این وسط منم که مانده ام و دل را ز دریا سپرده ام و عقل را در بیابان فراموش کرده ام و دستانم را تنها می‌بینم که در گرو عشق به سازهایم بی دلیل می رقصد. حال می گویم ای کاش شیطان را در مقابل خود نمی دیدم و کارم آسان تر می‌شد، آن وقت می شد که برای خودم یک گوشه بایستم و ببینم کارهایم را که چگونه در وقتم، تن سپرده ام به بی دردی، اما در این زمانه یا باید مرده باشم و لحضه لحضه ام را بمیرم یا اگر خواستم زنده باشم، باید لباس حوادث را بر تنم کنم و علی (ع) وار زندگی کنم. از سر ره تا غبار افشاند جان برخاستم / چون الف در وصل جانان از میان برخاستم / غرق خون هر چند جام روزی‌ام چون لاله بود / از کنار خوان قسمت شادمان برخاستم / مقصد از سامان هستی مهر تابان تو بود / همچو شبنم چهره چون دادی نشان برخاستم / در لگد کوب حوادث جان دیگر یافتم / چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم / همچو بلبل با گرانجانان ندارم الفتی / طوطیان تا لب گشودند از میان برخاستم / صحبت شوریده حالان مایه شوریدگی است / با «امین» هر گه نشستم بی امان برخاستم. به قول حاج قاسم عزیز، ۹۹ درصد راه اجباری است. ولی ۱ درصد انسان توفیق پیدا می‌کند راه اختیاری را برود. من هم اول به لطف خدا و بعد هم به لطف امام و انقلاب و شهداست که اینجا هستم، وگر همان جوانی بودم در آرزوی خوشبختی به معنای مهاجرت کردن و پولدار شدن می‌گوید امام چرا انقلاب کرد؟ این را هم خوب می‌دانم که تمام این ها دسیسه ی دشمن است و برایش گران تمام می‌شود، پوچ شدن دسیسه هایش، همین هم مرا انرژی می‌بخشد برای جلوروی چون می‌دانم که هرچه جلو تر می‌روم آمریکا را از هیمنه ی دروغین خودش پایین کشیده و سر از تنش جدا کرده است. در اول نوشته خودم هم به این ها توجه نکرده بودم اما از خدا خواستم و شروع کردم به نوشتن تا رسیدم به اینجا که باید هم چون شعر بالا بود. یا علی مدد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زیباست جهانی و تاریخی که تا این‌جاها جداییِ جبهه حق از جبهه باطل روشن و روشن‌تر شده و انسان می‌تواند شخصیت گمشده خود را با حضور در جبهه مقابل با باطل پیدا کند و خود را در کنار مولای متقیان «علیه‌السلام» احساس نماید. آری! این است معنای حضوری که می‌توان نزد خود داشت و جایگاه مأواگرفتن در آسمانِ دینداری را احساس نمود، به همان معنایی که: «اگر دیر آمدم مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». ولی باز به خودآمدنی بیش از دیروز. و این است معنای حضور در تاریخی که به سوی تمدن نوین اسلامی شروع شده. موفق باشید        

39051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شهود خیالی چه فرقی با شهود قلبی دارد؟ چون شما در صوت پنجم جهان گمشده در عالم خیال می‌فرمایید که شهود خیالی تبدیل به شهود قلبی (بصیرت) می‌شود.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که قلب با رعایت دستورات شریعت منوّر به نور فطرت شود، عملاً خیالاتی که در قوه خیال به ظهور می‌آید صورت‌های انوار معنوی می‌باشند و انسان از صورتهای توهمی عبور می‌کند. موفق باشید

38946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز بنده یک مرد جوان ۳۶ ساله هستم که ازدواج کرده ام و طی تلاش های چند ماهه توانستم نفسم را هوشیار کنم . به صورتی که در حال حاضر خیلی سریع واکنش رفتارها و اعمالم را در نفسم پیدا می‌کنم . یک عمل خوب باعث شادی و سرور درونم و لذت بردن از خداوند می‌شود و یک عمل زشت باعث کدورت قلب سریع می‌شود. یک نقطه ضعف بزرگ دارم و آن دیدن زن های در خیابان می‌باشد. با این که تلاش بسیار می‌کنم که آن ها را از محدوده ی دیدم خارج کنم و به صورت عمد به آن ها نگاه نکنم، ولی کوچکترین دید آنها وقتی به صورت ناخودآگاه وارد محدوده ی دیدم می‌شوند، به یکباره دلم فرو می‌ریزد و ذهن و نفسم آماج حملات و وهمیات شیطان می‌شود. از طرفی برای کسب و کارم و برنامه زندگی ناچارم که در محیط های اینچنینی رفت و آمد داشته باشم. میخوام نسبت به این حملات شیطان و نوسانات روحی نفسم را مقاوم کنم. برای این مشکل دو راهکار به ذهنم می‌رسد: ۱. دوری از چنین محیط ها و ندیدن مطلق برای مدتی که نفسم مطیع تر شود. ۲. همین وضعیت را پیش ببرم و با وجود موقعیت های پر چالشی که هست تلاش کنم با مرور افکار الهی و یاد مرگ نفسم را برای مقابله با این تلاطم ها و وسوسه ها آماده کنم. کدام راهکار بهتر است و توصیه می‌شود. حضور در مهلکه یا خروج از مهلکه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً نباید از میدان‌های تلاش برای زندگی فاصله گرفت. پیشنهاد می‌شود با دنبال‌کردن مباحث «معرفت نفس» متوجه وسعت بیکرانه خود بشوید. https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید

38833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

خاستگاه مشاوره و شورا و مشورت عالم امر است که می‌فرماید: و شاورهم فی الامر یا امرهم شوری بینهم، جایی که فقط اشاره می‌‌کنیم و هیچ تشریعی (باید و نبایدی) آنجا نیست! در عالم تکوین فقط به هم اشاره می‌کنیم که آن هم هست و یا آن چقدر هست! مثلا الله اکبر یعنی بیا اینهمه بزرگی الله را با هم به نظاره بنشینیم و لذت ببریم. کار عقل جزئی باید و نباید است که مثلا برای اینکه نمیرم باید دنبال غذا بروم! آیا موطن دین فقط در عالم عقل جزئی یا همان عالم خلق است یا موطن اصلی دین عالم اشارات و امر و عقل کلی است که حسن را می‌بیند و عاشقش می‌شود؟ دل باید و نبایدی را که به موطن امری وصل نبیند گردن نمی‌نهد یا به اکراه قبول می‌کند. ابتدا باید او را به آبشخور حقیقت امری دین رهنمون شویم تا سیراب شود و با ما راه بیاید. عاقل به عقل کلی عاشق است که می‌گویند: العاقل یکفی بالاشاره. شاید بتوان معادل کلماتی نظیر مشورت و شوری و مشاوره را واژه‌هایی مثل «افق یابی» و «افق‌نمایی» دانست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما در میانه تکوین و تشریع ایستاده‌ایم تا آن‌جایی که امور تشریعی را تا اوج حقیقتِ تکوینی‌اش جلو ببریم و حاضر کنیم. این‌جا است که «تو مو می‌بینی و من پیچش مو» و جهان اشارات و جهان حضوری بی‌نام و نشان. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید» خدا کند انسان‌ها در این زمانه به بانک جرسی که از زبان رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده؛ گوش فرا دهند. موفق باشید

38797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و احترام: با توجه به روندی که داره جلو میره به نظر میرسه آمریکا و رژیم صهیونسیتی تن به خواسته ایران و محور مقاومت مبنی بر پایان جنگ و آتش بس نخواهند داد. چرا که تن دادن به مذاکره و آتش بس با حفظ موجودیت حماس و حزب‌الله یعنی آغاز مرگ تدریجی اسرائیل. به نظر میرسه دشمن در نبرد موجودیتی، جنگ را تنها راه حل می‌بیند. به همین دلیل به دنبال اینه که پای ایران را به درگیری گسترده بکشاند. یعنی دشمن به سیم آخر زده و انتحار کرده و همانطور که خودش می‌گوید برای بقاء و موجودیتش می‌جنگد. یعنی به این جمع بندی رسیده که در دوگانه مرگ تدریجی و مرگ دفعی، دومی را انتخاب کند با این امید که بتواند ورق را برگرداند، موجودیت خود را حفظ و مرگ و نیستی را خدایی ناکرده نصیب کل محور مقاومت کند. اگر این نگاه را بپذیریم در چنین شرایطی صحبت از اقدامی که هم بازدارندگی بیاره و هم پای ایران را به درگیری همه جانبه نکشونه بی‌معنی است. خب سوالی که پیش میاد اینه که در چنین شرایطی جمهوری اسلامی و مسیولین چه اقدامی می‌توانند انجام دهند که موجب تغییر راهبرد دشمن بشه، محاسباتش را تغییر بده، اراده و قدرت ملت ایران را فهم کنه و در عین حال پای ایران را به معرکه جنگ نکشاند؟ آیا اساسا گریزی از سفره ای که برامون پهن کردن (جنگ) هست؟ یا کم کم باید همگی وارد فاز و آرایش جنگی بشویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که کاربر محترم سؤال 38803 می‌فرمایند از وعده الهی نباید غافل بود و به هر حال در ظالم‌بودن اسرائیل هیچ شکی نیست. و در این رابطه قرآن می‌فرماید: «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» به گفته علامه طباطبایی؛ تا به تدریج و ذرّه ذرّه آلودگی ها و کفر از قلب مؤمنین پاک بشود و قلب آن ها بیش از پیش نورانی و ایمانی گردد. آری! مرد جنگ و مرد مبارز در جبهه توحید باید تا مرز خلوص حاج قاسم سلیمانی جلو برود. زیرا خداوند اراده کرده است تمام حق در مقابل تمام باطل و ظلمات به صحنه آید. تمام حق با حاضرشدن مؤمنین در ایمان و معارف ناب توحیدی به صحنه می آید و در آن راستا باطل محو می شود و لذا فرمود: « وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ». «محق» به معنی آرام آرام از بین رفتن است، به همان معنایی که گفته می شود ماه در مُحاق می رود، یعنی آرام آرام از حالتِ بدر و روشنی کامل به سوی هلال و باریک شدن و محو شدن جلو می رود. قرآن می فرماید: «وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» یعنی کفر را آرام آرام از بین می برد. و رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ فرمودند اسرائیل همچون یخ در حال ذوب شدن است. و این صادق ترین سخنی است که از سر بصیرتِ تاریخی به میان آمد. موفق باشید

38743

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

« نیست در عالَم ز پوچی تلخ تر». سلام استاد: وقت بخیر. چرا برخی از کتاب ها هر روز بیشتر از دیروز با انسان سخن دارند؟! بنده با اینکه شمارش مطالعه‌ی کتاب آشتی با خدا از دستم در رفته، ولی امروز که دوباره بعد از یک احساس پوچی و بی آیندگی و بی تاریخیِ تلخی که گرفتارش بودم به این کتاب رجوع کردم، گویا تماماً از نو نوشته شده بود! لذا حیرت کردم. و به لطف خدا احساس کردم دوباره در حال تولد و زنده شدن هستم. لعنت بر بی آیندگی و بی تاریخی😕

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گفت: «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این بار محکم‌تر بکوبیم». این نوعی بازخوانی به حساب می‌آید که در آن قرار گرفته‌اید و برای ادامه راهی که در پیش است امر مبارکی است. موفق باشید

38716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: روز تون بخیر استاد جان. مشتاق دیدار تون هستیم. مدتی است که قسمت نشده خدمتتون برسیم. دعا کنید برامون لطفا. سوالی داشتم از خدمتتون. استاد چی میشه که انسان میل به خوبی ها داره و از یجایی حس میکنه دیگه میل به خوبی ها و خوب بودن نداره و برعکس میل به زشتی ها و بدی ها پیدا میکنه. دلیل این درد چیه و چکار باید کرد؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این قصه هر آن کسی است که در «راه» است و حال با موانعِ آن راه روبرو می‌شود تا در بازخوانی خود به حضور دیگری نظر کند که به جای حضور در باورها، به حضور ذیل اراده الهی قرار گیرد که آن حضور تاریخی است. عرایضی در این راستا تحت عنوان «معنای درک حضور تاریخیِ اصحاب امام حسین«علیه‌السلام»
https://lobolmizan.ir/sound/1520?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%DA%A9%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 
طی 9 جلسه انجام گرفت که البته موضوع حساسی است ولی به نور حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» امکان آن نوع گفتگو فراهم شد. امید است مفید افتد. موفق باشید             
 

38691

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در قضیه حضرت موسی علیه السلام خدا در مظهریت آتش با موسی صحبت کرد. حال آیا می‌توان گفت که مثلاً حضرت علی علیه السلام مظهر اسم جامع الله است، وقتی علی (ع) صحبت می‌کند، این الله است که در مظهریت علی (ع) با من صحبت می کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مسائل مطرح شده در سؤالات اخیر باید متوجه بود که در این موارد بحث در آگاهی قلبی نسبت به اسمای الهی است و داشتن چشم قلبی در راستای توجه به مظاهر آن اسماء که با سلوک در این معارف پیش میآید و آگاهیِ علمی کافی نیست. موفق باشید

نمایش چاپی