سلام بر ماه زندگی بر ماه خدا بر عشق بر حیات یکتای بی همتا بر ماه بندگی و عشق بر ماهی که انتظارش مرا از لحظه فراقش هر لحظه و چه بی رحمانه کشت ماهی که میشه هدایتی بیش از همه عمر را در آن به لطف خود خدا برای پیشروان در زندگی و هر آگاهای از معرفت النفس، بالایمان کسب کرد و یافت. جانم فدای خدای امام جهان، حضرت خمینی رضوان الله تعالی علیه که خاص الخاص خدا اورا برگزیده و بنده خودش قرار داد تا به همه عالم فخر فروشد که این است مقصود از خلقت انسان و با آفرینش و پرورش او خداییش را معنا کرد، همان خمینی و بنده او. بمیرم اگه امام انقلاب را ذره ای انکار کنم در حالی که جز امر خدا را کارش نیست و هر چه گفت و باز میگویند از اسلام نابی است که هیچ کس نتوانست اندازه او درک کند همان امامی که اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین او را مقرب ترین فرد به اسلامشان میدانند همان بزرگواری که پیامبر خدا از بودنش خدا را شکر میکنند که اسلام درک شد. ای محبوب خدا حاضرم بمیرم حتی جهنم بروم ولی با خدای تو در انکار نروم که این کار از هر گناهی بد تر است. و تقوا! تقوایی که باعث پیروزی اسلام و انسان و حیات است و نابودی هرچه ظالم کافر را بدنبال دارد. جنگ! بخدا اگر آمریکا اسرائیل دیگر ارزش شمشیر داشته باشند وقتی با تقوای خاص این رمضان میشود دشمن را بحال تنهایی خودشان رها کرد تا ظلمشان بر خودشان بازگردد. هرچه کنند دستشان به متقیان برسد نمیرسد بلکه بر سر خودشان فرود می آید و دیگر تنها آمریکا اینگونه نابود میشود. خدایا اگر بناست بعد از این رمضان مرا به جهان آمریکایی متجاوز بی تقوا برگردانی عمرم را در همین رمضان به پایان رسان زیرا دنیا یا جای زندگی است که بتقوای خمینی سلام الله بنا میشود یا جای ماندن نیست این دشمن ماها را زجر داده. خدایا ببخشم ولی از شما انتظاری بیش از هر ادراکی میرود و آن حیرت آفرینی توست، ما را متحیر فرما که از دست خودمان در ستم های جهان ناامیدیم و همه امیدمان به تو و اسلام نابت است. تقوای اجتماعی یعنی کار تمام شد بعد از آن دوره معصومین است و این همان یک قدم مانده بظهور است. پروردگارا اگر درنگی کردم در نفهمیدن این موارد مرا دیگر شقی ترین و بدبخت ترین و از دست رفته ترین بدان حال شما و انتظار ما با ماه روزه و انتظار و نظر به شما. پروردگارا بسیارند که در طول سال نه نمازی نه روزه ای، اما در این ماه تازه مسلمان میشوند آنان نیز متوجه تو شدند پس وای بر ما اگر نشویم متوجه تو نشویم. خدایا شکرت ما را به رمضان رساندی از این خوشحال شدن برایم ممکن نبود. ای عشق دیرینه ای خدای رمضان عاقبت مرا فنای در رمضان قرار ده بحق محمد و آل محمدت که صلوات تو برآنها باد. همه قلب و دلو هستی و جان همه ما به فدای یک نظر خدای ماه رمضان. خدایا از خودت محرومم نکن مرا ارزش تو نیست اما تو را ارزش تو هست است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و حقیقتاً هنر انسان آن است که متوجۀ شرایط و راههایی شود که او را به سوی مقاصد عالیه جلو میبرد که آن شرایط از یک طرف، موقعیتهای خاص زمانی میباشد مانند «ماه رمضان» و یا شخصیتهایی خاصی که آینههای نمایش ابعاد متعالی انسان هستند؛ مانند اولیای الهی و در این زمان، ذیل اولیای الهی مانند امثال حضرت امام و شهدایی که در جواب سؤال شمارۀ 39636 از آنها سخن گفته شد.
هنوز باید از خود پرسید ما با چه کسانی در طول تاریخ و در این دوران میتوانیم خود را درک کنیم؟ چه کسانی در طول تاریخ و در اکنونِ ما متذکر حضور نهایی ما در ما هستند؟ من در این دوران نمیتوانم از حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» و آیت الله خامنهای و حاج قاسم و سید حسن نصرالله و یحیی سنوار عبور کنم و خود را در جای دیگر جستجو نمایم و اتفاقاً با نظر به عزم این انسانهای اولیالعزم اگر با ماه رمضان مواجه شویم به لطف الهی به آن تقوایی خواهیم رسید که خود خداوند وعده داده است و از این جهت با اُنس با خداوند هیچ ترسی از دشمنان خدا نخواهیم داشت که مانند سقیفهسازان از غدیر منصرف شویم به گمان آنکه قدرت مقابله با اُمویان و ابوسفیانها را نداریم. موفق باشید
سلام علیکم: خدا در پیمان الست «الست بربکم قالوا بلی شهدنا» از همه انسانها پیمان به ربوبیت خودش گرفته است. این پیمان فطری است و فطرت جزء ذات انسان است. این نور فطری با انسان هست. اگر موانع کنار برود، این نور تجلی میکند. دستورات دین برای برداشتن این موانع است. امام نور فطرتش بالفعل است و بدون مانع اما نور فطرت ما بالقوه و با مانع است. برای همین امام علیهالسلام، امام ماست. امام با رعایت حلال و حرام در آن نور فطری بقا می یابد و ما با رعایت حلال و حرام به آن نور فطری میرسیم و هدف عارف رسیدن به این نور فطری است. برای همین گفته شده است که: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» یعنی اگر رعایت حلال و حرام را بکنی، نور رب را در جانت خواهی یافت. نظر مبارکتان نسبت به مطالب فوق چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی و مبنایی است. موفق باشید
با عرض سلام و ادب و تبریک ماه معظم رجب: معنای این روایت شریف از امام صادق (ع) چیست و چرا ایشان آن اندازه اهمیتی برای تلاوت سوره توحید بیان میفرمایند که نخواندن آن در سه روز را به مثابه کفر برمیشمرند؟ «مَنْ مَضَتْ لَهُ ثَلاَثَةُ أَيَّامٍ لَمْ يَقْرَأْ فِيهَا قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ فَقَدْ خُذِلَ وَ نَزَعَ رِبْقَةَ اَلْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِهِ فَإِنْ مَاتَ فِي هَذِهِ اَلثَّلاَثَةِ أَيَّامٍ كَانَ كَافِراً بِاللَّهِ اَلْعَظِيمِ»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اگر کسی بخواهد در ایمانی حاضر باشد که حضور در بیکرانهای است ماورای ابژهشدن خداوند، هیچ راهی جز رجوع مکرر به اشارات سوره مبارکه توحید که عطای الهی است برای انسانهای آخرالزمانی؛ باقی نمیماند. عرایض مختصری در رابطه با اشارات آن سوره شده است شاید به فهم این نکته که چرا حضرت صادق«علیهالسلام» چنین فرمودهاند، کمک کند. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5
سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد بزرگوار: استاد بنده ۲۷ سالمه، سه تا پسر دارم، زندگی متاهلی پر از تنشی دارم، همیشه دعوا، کتک کاری، فحش و ناسزا، توهین و تحقیر شوهرم. همیشه به من شک داره میگه دست خودم نیست همش دارم عذاب میکشم دلم برای بچه هام میسوزه، اونا هم تو این آتیشی که برپاست دارن میسوزند. هیشکی رو ندارم شوهرم یکی از دوست داران شما هست، کتابهای شما رو میخونه،عاشق رهبری هست، عاشق ولایت و معصومین علیهم السلام هست ولی اخلاق و رفتارش خیلی بده، نمیدونم چکار کنم. بخدا خسته شدم از زندگی. اصلا آرامش ندارم تو رو خدا بهم بگید چکار کنم؟ ممنونم ازتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان قسم خورده است تا این نوع افرادی را که اهداف خیر و خوبی دارند؛ به زحمت بیندازد و از راه مستقیم خارج کند. ولی از آنجایی که کید شیطان ضعیف است ان شاءالله مشکل حل میشود و این افراد به خود میآیند. موفق باشید
سلام و عرض ادب استاد گرامی: بنده در مورد اصول و قواعد کلیه و قول مشهور که فرمودین چند مطلب به ذهنم میرسه ۱. درباره سند روایت طبق گفته علمای اصولی، خدشه و تردید وجود داره راجع به دو روایت القاء اصول و تفریع (یکی از امام رضا و دیگری از امام صادق (علیهما السلام) مصدر آن دو منحصر به کتاب ابن ادریس، در آخر کتاب، بخش متطرفات می باشد. خود ابن ادریس آن دو را از کتاب بزنظی نقل کرده است. در آن بخش بین اعلام اختلاف واقع شده، عده ای آن دو را ـ صحیح می دانند و عده ای هم بخاطر روشن نبودن طریق ابن ادریس به کتاب بزنظی آن را مرسل می دانند، شاید مشهورتر در السنه أصحاب تعبیر به صحیحه باشد ولی با شواهدی شاید اثبات بشود که ظاهراً ابن ادرس اینجا این کتاب را جامع بزنطی تصور کرده اند و اصولاً روشن نیست این کتاب که ایشان از آن به عنوان (جامع البزنطی) یا الجامع للبزنطی نام برده اند متعلق به کیست؟ طبق شواهد موجود معلوم نیست این کتاب همان (جامع بزنطی) معروف باشد. خود این تعبیر «القاء الاصول» و «تفریع» فقط در این دو روایت و فقط در همین کتاب آمده است اصل آن کاملاً مشکوک است، حداقل آنکه مرسل باشد و دلیل بر حجیت آن نیست مگر اینکه اگر بنا بر نظر عده ای از فقها چون شهرت فتوایی دارد میتوان به آن عمل نمود. ۲. در مورد مفاد حدیث که گروهی از فقها اصلا شک در حدیث بودن اون دارند و بعضا میگند جزء قواعد فقهیه است نه روایت. ۳. بر فرض صحت و قبول حدیث ظاهرا شما از اصول عملیه و کاربرد اون خلاف مشهور سخن گفتین چرا که اولا چیزی که شما گفتین تنقیح مناطه نه اصول عملیه ثانیا بر فرض صحت تعریف شما از اصول علمیه. اصول عملیه شما بیشتر شبیه قیاسه و استحسان نه اصول عملیه مورد قبول شیعه. ثالثا فهمی که در غالب عقل و سنت نباشه نه اینکه مورد تایید ما نیست بلکه مطمئنا مورد تایید شارع مقدس هم نیست و شما باید دلیلی بر سخن خود بیارین نه اینکه دلیل تراشی کنید و به قول فقها شما سعی در ایجاد فقه جدید دارین که اصلا مورد تایید هیچ کس نیست برای همین موکدا پیشنهاد میکنم در علومی که تخصص ندارین نظر ندین دوما اصطلاحات علوم دیگه رو با هم خلط نکنید سوما اگه تمایل به آشنایی با علم اصول و قواعد دارین حداقل کتاب الموجز استاد سبحانی میتونه کمی کمک حالتون باشه. و چهارم اینکه قبل ازینکه هرکس خلاف نظرات سطحی و اشتباهتان موضع گرفت را حواله به منشور روحانیت حضرت امام ندهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: آن روایتها را ما مکرر از زبان علمایی همچون آیت الله جوادی شنیدهایم مبنی بر اینکه بالاخره اصول را باید از سرچشمههای اصیل یعنی قرآن و روایت گرفت و با تدبّر در آن اصول، مصداقها و موارد را پیدا کرد وگرنه گرفتار نوعی تحجر میشویم. ثانیاً: بنده از کسانی تعجب کردم که مسئلهای به این روشنی را مدّ نظر ندارند که بالاخره خداوند چنانچه شخصی را جهت امور بندگانش انتخاب کرد، او را منوّر به شرح صدر خاصی میکند و در اموراتش به او مدد میرساند که مصداق تامّ و تمام آن ائمه معصومین «علیهمالسلام» هستند. ولی قاعده عقلانی دقیق «اصالت وجود» و تشکیکی بودن آن ما را راهنمایی میکند که از وسعت آن قاعده که جناب صدرالمتألهین متذکر آن هستند، غفلت نکنیم. آن هم صدرالمتألهینی که امام خمینی در کتاب چهل حدیث، صدرالمتألهین شیرازی را فخر شیعه معرفی میکند و او را چنین لقب میدهد: «جناب محقق فلاسفه و فخر طایفه حقه، صدر المتألهین، رضوان اللّه علیه». موفق باشید
سلام علیکم: این حقیقت که مشکلات آخرالزمان در این وسعت و بیشتر بدست امام معصوم صلوات الله قابل حل هست بر کسی پوشیده نیست. نمیدانم مردم هنوز از مشکلات آگاه هستند یا خیر ولی میدانم بر شما پوشیده نیست، خودم از حدود هشت سال قبل خاصه متوجه وسعت ظلمات برای دهه هشتادی ها شدم، دهه های گذشته گرفتار بودند اما دهه هشتاد زمین خورده ظلمات شد و در تلاش برای ایستادن در ظلماتند و بعضی قد علم کردند همانطور که در جهان غرب پیش میرود، و خیلی عجیبه این ظهورات ظلمت در کشوری مثل ایران با دیدگاه جمهوری اسلامی قابل تحلیل شدن تر از خود مغرب زمینه ما در غرب این فهم ایرانی را از ظلمات نمیبینیم ولی از طرفی میترسیم مطرحش کنیم. اعتیاد، خوراک های شیمیایی، بیماریهای روانی، جسمی، روحی، شدت ظلمات که بیرحمانه هر ضعیفی رو میکشه و عملاً برای نسل های جدید چیزی به اسم دین معنا نداره، و این بسیار نگران کننده است که کودکان رو با احساسات و فکرهاشون با دین آشنا میکنند. هربار که این مشکلات رو تذکر میدم عمیق ترین دردها را روی دلم احساس میکنم این بار واقع هایی که مردم از شنیدنش فرار میکنند. نه حوصله شرح مشکلاته از بس زیاده و نه کسی دلش میخواد به آگاهی ازش خودش رو رنج بده و نه من حیا می کنم بیش از این بگم هرچند معتقدم مشکلات مال ماست و این نوجوانان خانواده های خود ما هستند. واقعاً درمونده ام اما در همان چند سال قبل روزنه ای از امید مقابل چشمم باز شد و امید وارم به هرحال همه ما به این امید بتوانیم برسیم. بخوبی میدانم تنها با پذیرش دردهاست که خدا درمانهایش را به ما میدهند، پذیرش یعنی بدانی که بیمار شدی و حال به طبیب رجوع خواهی کرد و با انکار بیماری خود را از درمان محروم نکنی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ابتدا باید متوجه باشیم جایگاه انسان بسی برتر و بالاتر است از انسانی که تحت تأثیر فرهنگ غربی و تاریخ مدرن گرفتار روزمرّگی شده و در دل چنین توجهی است که گفتگو، آری! گفتگو و نه نصیحت، پیش میآید و در دل آن گفتگو که متأسفانه هنوز فرهنگ آن شکل نگرفته، عزمهای بلند برای تجدید نظر ظهور میکند. موفق باشید
با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار میشود، مشاهده میشود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمیدهد. مضافاً بر اینکه این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بیحجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده میشود. لطفا این مورد را توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در آن نمایشگاه ملاحظه کردید رهبر معظم انقلاب این خانمها و دختران را از خود ما میدانند و تنها با برخورد پدرانه و دلسوزانه باید آنها را در شرایط مناسب متذکر حجاب کامل کرد از آن جهت که آگاه شوند که شخصیت خودشان در آن حجاب و عفاف متعالی و فاخر میشود. متأسفانه دشمنان ما با تبلیغات خود فضای دلسوزانه امر به معروف را تیره کردهاند و اینجا است که باید با روشی خاص این فضا را تبدیل به فضای محبت کرد تا ذهنیتهای منفی از میان برود. موفق باشید
سلام استاد: این مطلب درسته؟ من تازه با شما آشنا شدم. ابوعلي سينا گويد: خداوند مردم را از گرد آمدن سه چيز آفريد: يكي تن كه او را به تازي بدن يا جسد خوانند. و ديگري جان كه آن را روح خوانند. و سوم روان كه آن را نفس خوانند. این روان که میگن با روان که در روانشناسی در موردش بحث میشه متفاوته یا همونه در اینجا؟ خیر ببینید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به عنوان روان در روانشناسی مطرح هست مربوط به عکس العملهایی است که روان انسان در نسبت با بدن پیش میآورد و از این جهت گفته میشود روانشناسی یک علم تجربی است. ولی آنچه جناب شیخ الرئیس در رابطه با روان میفرمایند مربوط به مرتبه نازله نفس ناطقه میباشد. آری! بدین معنا روح، واسطه بین جسم و نفس است ولی به عنوان امری مجرد ذیل نفس ناطقه قرار دارد نفس ناطقهای که به حکم: «النفس فی وحدتها کل القوی» دارای جامعیت خاصی است. موفق باشید
سلام علیکم: اسم جامع الله اگر بخواهد در عالم مثال و یا عالم ماده صورت بگیرد، بصورت انسان تجلی میکند. آیا درست فهمیدم؟ از اینکه پاسخگوی سوالاتم هستید، سپاسگزارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آینهها و مظاهر انوار الهی است و نه موجودات. آری! نور حضرت «الله» در انسان به عنوان خلیفۀ الله به ظهور میآید، وقتی انسان همچون اولیای معصوم، آینۀ نمایش انوار او شدند و ما به لطف الهی و سلوک لازم، توانستیم آنان را به عنوان آینۀ انوار الهی بیابیم. موفق باشید
با سلام و احترام محضر استاد گرانقدر: میخواستم در خصوص خرید و مصرف کالاهایی که این روزها به اسم کالاهای صهیونیستی نامیده میشه به طور ویژه نوشیدنی های کوکاکولا، پپسی، فانتا، اسپرایت و محصولات خوراکی دیگری نظیر دنت، کیت کت و ... و برخی برندهای آرایشی بهداشتی که بحث های فراوانی بین قشر مذهبی در مورد آنها وجود دارد، توضیح کاملی بفرمایید. توسط برخی دوستان محقق و حتی در برنامه به افق فلسطین هم عنوان شد که براساس مدارک ثابت شده که شرکت خوشگوار مشهد برای برندهای کوکاکولا و فانتا و اسپرایت به شرکت اصلی که بخشی از سود خود رو به اسراییل میده، پول پرداخت می کنه تا بتونه اجازه تولید داشته باشه و مواد اولیه رو از طریق کشور واسط، وارد می کنه، حالا برخی دوستان می گویند ما خودمون پول نمی دیم بخریم، ولی جایی باشه، میخوریم. میخواستم اول در مورد کلیت خرید و مصرف این محصولات رو توضیح بدهید و دوم اینکه در خصوص اینکه وقتی دیگران این محصولات رو مثلا برای مهمانی تهیه کردند، وظیفه ما چیه؛ استفاده نکنیم یا بکنیم؛ شرح بدین. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ولیّ امر مسلمین به صورتی قاطع فرمودند ورود در هر امری که به هر شکلی سودی برای اسرائیل به میان آورد، حرام است. معلوم است که سخت باید احتیاط کرد حتی در موارد احتمالی. در مورد نکته دوم هم عرض بنده آن است که چگونه میتوان از محصولی که به هر صورت نسبتی حتی اندک با رژیم جنایتکار صهیونیسم دارد استفاده کرد و انتظار داشت قلب انسان تیره نگردد!! موفق باشید
سلام استاد: با این وضعیت خراب جامعه از نظر حجاب و ماهواره و... مهمانی های دورهمی. آیا از نظر شرعی باید بی مهابا شوهرامون رو آزاد بگذاریم هر مهمانی هر جا، به هر میزان میخواهند بروند؟ یا باید طبق اصولی درست و مشخص و زمانی توافق شده رفت و آمد کرد؟ آخه اینجوری که بخواییم بریم مهمونی ولی کم بمونیم که این خود مایه ی کدورت است. ۱. آیا ما انجام وظیفه کرده ایم و دیگر کدورتی که پیش میاد گردن ما نیست؟ ۲. آیا اگر این تصمیم رو بگیریم که شوهرمان خودش به تنهایی مهمانی برود به هر زمانی و هر نوع پوششی که آن مهمانی دارند. درست است؟ چون من خودم حرص میخورم که همراه او شوم. ۳. بنظرم میاد اعتماد صد درصد کردن در این مورد حماقت است، منکه خودم دارم شرایط رو میبینم آخه چرا پیشگیری نکنم؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته حساسی است که نمیتوان با یک قاعده کلی مسئله را روشن نمود از آن جهت که نه قطع رحم صحیح است و نه حضور در جلساتی که گناهان علنی صورت میگیرد. به هر حال، تذکر به همدیگردادن در جای خود ان شاءالله مؤثر است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بعضی ها میگویند تغابن یعنی در معامله کلاه سررفتن بین مستکبرین و مستضعفین و بعضی دیگر گفته اند تغابن یعنی در معامله ای کلاه سررفتن کافر ها و کلاه سررفتن مؤمنین. میشه با دلیل بگین نظر شما کدام مورد است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در سوره تغابن شده است. مهم دقت به خود آیات است از طریق تفسیر قیّم المیزان. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: آقای جوادی آملی در مورد بحث شما در مورد ایمان و مذهب نظر دیگری دارند. ایشان ذیل آیه ۱۹۹ آل عمران فرمودند در سورهٴ مباركهٴ «آل عمران» فرمود ﴿لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ﴾ ؛ اينها كسانياند كه آيات الهي را تلاوت ميكنند، همان آياتي كه بر شما نازل شده است هم آياتي كه بر خودشان نازل شد. همين آيهٴ محل بحث سورهٴ «آل عمران» همين است ديگر، اينها مؤمناند. اينها كسانياند كه دو تا دين را دو تا وحي را درك كردند، قهراً بايد دو تا اجر هم داشته باشند، لذا ذات اقدس الهي از اينها كه صاحب دو اجرند ياد ميكند. در دين خود، تابع دين خود بودند، حرف پيامبر خودشان را ايمان آوردند، اجر بردند. وقتي اسلام طلوع كرد تابع اسلام شدند اجر ميبرند، از اينها به عنوان اينكه داراي دو اجرند ياد ميكند. در سورهٴ مباركهٴ «قصص» آيهٴ ۵۲ به بعد اين است: ﴿الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ﴾ آنها كه قبلاً ما به آنها كتاب داديم يعني تورات و انجيل داديم، اينها به قرآن ايمان ميآورند ﴿إِذا يُتْلي عَلَيْهِمْ﴾؛ وقتي قرآن بر آنها تلاوت بشود ﴿قالُوا آمَنّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنّا كُنّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمين﴾؛ ما قبلاً انتظار چنين كتابي را ميكشيديم، چون انبياي ما در كتاب آسماني ما را بشارت دادند، ما منتظر رسيدن اين وحي بوديم ﴿وَ إِذا يُتْلي عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنّا كُنّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمينَ﴾ آن گاه فرمود: ﴿أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْن﴾ اينها دو تا اجر دارند ﴿بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ ٭ وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلين﴾ اينها از بزرگان اهل كتاباند. منظورشون را اینطور برداشت کردم که اهل کتاب اینجا منظور مسلمانانی هستند که قبلا یهودی و مسیحی بودند و اگر اینجا تعبیر به اهل کتاب شده به این لحاظست که در آیات قبلی سوره هم از اهل کتابی سخن گفته شده بود که آنان آیات خدا را به قیمت ناچیزی میفروختند. توضیح کاملتر در این لینک هست. https://eshia.ir/feqh/archive/text/javadi/tafsir/70/701010/ آیا واقعا فتوایی از مراجعی مانند آقای خامنه ای وجود دارد که ایشان گفته باشند از نظر فقهی اشکالی ندارد که یهودی یا مسیحی اگر فهمید دین اسلام حق است، باز هم تابع شریعت مسیحی یا یهودی خود باشد، با اینکه میداند پیامبر حقست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه حرف در این نکته است که میشود اهل کتاب بود و در عین حال به وَحی محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» ایمان داشت و همچنان در زمره اهل کتاب بود و اسلام نیز برای چنین افرادی به عنوان اهل ایمان و حتی «راسخون فیالعلم» جای و جایگاه قائلاند. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: در مورد اینکه یک شخصی مزین به صفات پسندیده ای مثل تواضع و خوش اخلاقی و... شود، بنده سعی می کردم که اینها را کسب کنم ولی بعد مدتی اینطور فکر کردم که خدا باید اجازه بده که هر کس مزین به این صفات شود. استاد آیا من می توان اراده کنم که متواضع شوم یا باید خداوند تواضع را به بنده بدهد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه تمایل به متخلقشدن به این فضائل اخلاقی دارید؛ حکایت لطف خدا است از آن جهت که فرمودهاند: « هر هدایت که داری ای درویش / هدیۀ حق شمر نه کردۀ خویش». موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله. استاد چند تا سوال داشتم: ۱. یحیی سنوار چرا با اینکه شیعه نبود آتیش به قلب شیعه ها زد؟ من یکی فرقی در شهادت سنوار و سید حسن زیاد حس نکردم یعنی فکر میکردم سید حسنی در غزه شهید شد یا بعبارتی دیگه حاج قاسمی در فلسطین. این حس از کجا بیرون میاد؟ ۲. من تازه مباحث شما رو شروع کردم قبلا شهید مطهری میخوندم، دیروز جوان و انتخاب بزرگ رو شروع کردم با جلسه ای که روی کانال قرار گرفته بود. البته هنوز کامل نشده یکی دو جلسه اش مونده به نظرم. حالا به نظرتون من ۲۰ سال ۲۱ ساله بعد از جوان و انتخاب بزرگ بهتره چه سیری برای خودم بچینم که به قول اون کتابتون به جوانی و وسعت روح خودم جواب داده باشم و موقع مرگم یا حسرتا نگم؟ میشه منم دعا کنید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در جبهه مقاومت، جدایی بین شیعه و سنی در میان نیست بخصوص که شهید یحیی سنوار آن ارادت را به طور خاص به مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» داشت. ۲. سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله در هدفی که میخواهید دنبال کنید، میتواند کمک کند. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۱. اگر انسان به یک شخص محرم نگاه کند آیا محدود به آن شخص میشود یا نه؟ ۲. اگر انسان به یک شخص نامحرم نگاه کند آیا محدود به آن شخص میشود یا نه؟ ۳. نگاه کردن به نامحرم چه ضررهایی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه به نامحرم حتی به وجه و کفین او اگر از سر لذت باشد؛ ذهن و روح انسان را مشغول ظواهری میکند که ازحضور در معنویات به همان اندازه محروم میشود. موفق باشید
سلام علیکم: در پاسخ به سخن استاد بزرگوار که در سوال ۳۸۵۵۷ که فرمودند: مگر ما می توانیم نتانیاهو را ترور کنیم. باید عرض کنم، وقتی وزیر فرهنگ اسرائیل جاسوس ایران از آب در می آید. وقتی مکان منزل نتانیاهو را موشک های حزب الله میدانند. آیا امکان ترور او وجود ندارد؟ علت ترور نکردن او چیست؟ علت اینست که تمام دنیا می گویند مقصر نتانیاهو است و برای تمام دنیا تعریف شده رژیم کودک کش شخص نتانیاهو هست. حالا اگر ترور شود و اسرائیلی ها جنگ را تمام کنند، دیگر چه کسی خون های ریخته را به گردن بگیرد، اگر اسرائیل بعد از او گفت، اشتباهات تقصیر ما نبوده و دنیا باور کرد، چی؟ البته اونها نمی ایستند و جنایت هایشان را به شکل دیگری ادامه می دهند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش در این مورد بنده غیر از آنچه به نظرم آمد چیزی به فکرم نمی رسد. موفق باشید
سلام علیکم: من روزی سه یا چهار تا از صوت های شما را گوش میدم. نظر شما در این باره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با تأمّل مطالب اصلی و مهم آن را در ذهن خود نگه دارید. نه آنکه لازم باشد همه آن مطالب حفظ شود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: من معلمی بازنشسته ام. به پول نیاز دارم. به من پیشنهاد شده که در مدرسه دخترانه تدریس کنم. اما من نسبت به جنس مخالف حساس هستم و تحت تاثیر قرار میگیرم. به نظر شما این پیشنهاد را قبول کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد که آیا میتوانید آن دانشآموزان را ماورای جنسیتشان به عنوان انسانها بنگرید؟ و در این راستا دلسوزشان باشید؟ موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرانقدر: بنده دانشجوی دبیری شیمی هستم. اما خانواده به شدت علاقه مند هستند و اصرار میکنند که من در رشته پزشکی تحصیل کنم. برای بنده قطعی شده که اکنون در مسیر درستی قرار دارم و همین رشته که دبیری شیمی هست، بهترین انتخاب برای من هست و رشته پزشکی برای من مناسب نیست. و این تصمیم را با توجه به تکلیفم در ادای دین به نظام اسلامی و خدمت به امام زمان گرفته ام، گرچه که در رشته پزشکی شاید درآمد و رفاه بیشتری داشته باشم. حالا سوال من اینه که برخلاف خواست پدر و مادر عمل کنم؟ آیا این مسیر زندگی من رو بی برکت نمیکنه؟ آیا برخلاف عقلم و بخاطر رضایت پدر و مادر مسیری رو که از آن مطمئن هستم عوض کنم؟ محبت میکنید اگر پاسخ بدهید🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: احترام به والدین غیر از تبعیت از نظرات آنها میباشد. در این موارد انسان باید مطابق فهمی که از خود دارد عمل کند. موفق باشید
سلام استاد خسته نباشید: ۱. تعریف و جایگاه حرکت حبی چیست؟ ۲. در مورد اطلاعات بیشتر در این موضوع به کدام جلسات و یا کتاب میشود رجوع کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باورود در مباحث «معرفت نفس» راه گشوده میشود. https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA%20%D9%86%D9%81%D8%B3 موفق باشید
عرض سلام و درود خدمت شما آقای طاهرزاده عزیز: تازه گی ها احساس نیستی میکنم و هیچی بودن. مثلاً قبلاً که صلوات میفرستادم برای آقا ولی عصر و ارتباط با ائمه اطهار و اعمال انجام میدادم. احساس غرور نمیکردم ولی یکم خودم را متمایز تر میدیدم اما نه متمایزی که دیگران فکر میکنند خلاصه. الان داخل آینه یا داخل شیشه تلویزیون نگاه میکنم میگم محمد رضا تو هیچی نیستی تو هیچکس نیستی همه چیز خدا است همه چیز امام زمان علیه السلام است اگر مثلاً دعا و صلوات برای آقا بعضاً نرفستم. احساس میکنم از ظهور آقا عقب افتاده ام تازه گی ها اگر قبلاً کسی را میدیدم یا نماز نمیخواند یا روزه نمیگرفت ولی بنده میگرفتم احساس بلند بودن میکردم اما نه بلندی که دیگران فکر میکنند ولی الان خدا شاهده هرکسی را میبینم اجازه غرور به خودم نمیدم و در دل خودم میگم که او شاید از بنده بهتر تر باشد یک سگی را میبینم در دلم میگم. شاید این از من بهتر باشد و در نهایت تازه گی ها خودم را هیچ و نیست میبینم که هیچی نیستم و هیچ کس نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما در نسبت با خداوند هیچ هستیم، هیچ، مگر ذیل رحمت او. ولی نسبت به دیگر مخلوقات، انسان خلیفه اللّه است و مظهر انوار حضرت حق. و از این جهت است که انسان در نسبت با امام حسین «علیهالسلام» که مظهر کامل انوار الهی است، احساس میکند نسبتی با آن حضرت دارد. موفق باشید
سلام علیکم: در رابطه با انتخابات به نظر می رسه نمی توان از انتقادی که به شورای نگهبان هست گذشت. به نظر می رسد شورای نگهبان فارغ از مصلحت در میزان مشارکت و موارد دیگر، باید به وظیفه ذاتی و فراجناحی و فرا لیستی خود عمل کند، نه اینکه به لیست جناحی به طور جداگانه بپردازد و بخاطر تهدید به تحریم انتخابات مجبور به تایید فردی از آن لیست بی خاصیت که یکی از دیگری بدتر است شود. شاهد قضیه اینست که شورا این سری ۷۴ نفر را رد کرده است که در آن ها به مراتب ارجحتر از پزشکیانی داشتیم که در سال ۱۴۰۰ به دلیل عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی رد شده است!! و جمله او در موضعگیری مضحکانه اش در آن سال این بود که «آنانکه ما را رد صلاحیت کردند خودشان از رد صلاحیت شدگان هستند و همه کارهای عمرشان به اندازه ذره ای از زحمات ما برای نظام نیست و الکی در پستی گذاشته شده اند!!» آیا او در این ۳ سال عاشق و ملتزم به نظام شد؟ البته که نه و مواضعش در فتنه ۱۴۰۱ مهسا امینی گویای آنست. خلاصه آنکه آن شورا وظیفه دارد افرادی که به معنای واقعی رجل سیاسی و در شان ملت ایران است را به عرصه دعوت کند نه کسی که انسان عارش می آید او را مسئول خود ببیند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید حالا دیگر وقت این حرفها نیست. هرچند که در جای خود، جای بحث و گفتگو دارد. موفق باشید
سلام و ادب: این روزها از طرف بعضی چهره های تربیتی وانقلابی اصیل، خرسندی های می بینم راجع به این موضوع که علارغم پولپاشی ها و جلیلی هراسی های شدید و تهاجم های رسانه ای که متوجه آقای جلیلی بوده، ولی آقای جلیلی توانسته اند حدود ۱۴ میلیون رای جمع کنند و این یعنی ۱۴میلیون نفر از سطحی نگری و صرفا شعارهای دل خوش کن عبور کرده اند و بلندای نگاهشان به اندازه ایجاد تمدن نوین اسلامی می باشد، ولی بنده معتقدم اگه به سه سال پیش برگردیم و متوجه ۱۸ میلیون رای ای که شهید رئیسی علارغم رئیسی هراسی هایی که بود (مثلا این که اگر بیاید دیوارمی کشد) کسب کردند بشویم، باید ناراحت بشویم که ۴ میلیون ریزش داشته ایم و این تعداد فرد عمیق نگر بصیر از دست داده ایم. ممنون می شوم توضیحی دراین باره بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید در این موضوع جای فکرکردن هست؛ حداقل میتوان گفت سیاهنماییها که بعضی از نامزدها انجام دادند، عدهای را از افق روشنی که در بستر تاریخ انقلاب در حال به ظهورآمدن است، مأیوس کردند. موفق باشید
آیت الله خامنهای در خطبههای مشهور ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ در نمازجمعه تهران فرمودند: « از این طرف هم شبیه همین کارها به نحو دیگرى انجام گرفت. کارنامه ى درخشان سى ساله ى انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهاى این نظامند؛ اینها کسانى هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند. بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسى متهم به فساد مالى نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانه اى کرد. اگر چیزى اثبات بشود، فرقى بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. وقتى اینجور حرفها مطرح میشود، تلقى هاى نادرست در جامعه به وجود مى آید، جوانها چیز دیگرى خیال میکنند، چیز دیگرى میفهمند. آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ - یعنى ۵۲ سال قبل - ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلى ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.» سلام: خیلی از آقای هاشمی بد گفته میشه من واقعا با خواندن متن تسلیت که اشاره های عجیبی داشتند و متن های سخنرانی و و خصوصا اشاره ای که در متن تسلیت داشتند که خناسان نتوانستند ما رو جدا کنند و و میخواستم بپرسم چرا اینقدر موضع شما نسبت به آقای هاشمی به گونه ایست که ایشان انگار منحرف شدند. خصوصا اینکه شما در کتاب سلوک چقدر نگاه متعادلی به موضوعات دارید و بحث نگاه آزاد اندیشی و را مطرح کرده اید. واقعا آقای هاشمی اینقدر بد بودند که وقتی کسانی از شما سوال میکنند و کلی توهین میکنند شما تایید میکنید. خواهش میکنم سوال من در لب المیزان گذاشته نشه و همچنین پاسخش. خصوصی بفرستید ممنونم. استاد من شما رو خیلی قبول دارم سالهاست از دور شاگرد شمام و شما را به عدالت قبول دارم. ان شاءالله از پاسخ شما ابهامات ذهنی من حل بشه
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند بحث در این مورد مفصل است و تصور میشود اگر سؤالات مربوط به آقای هاشمی را در آرشیو سؤالات سایت دنبال بفرمایید؛ تا حدی موضوع جایگاه متفاوت آقای هاشمی در مراحل مختلف حضور ایشان در میدان انقلاب روشن میشود. مهم مسیر شخصیت ایشان است که چگونه از شخصیتی مبارز با آنهمه توصیفاتی که رهبر معظم انقلاب در مورد ایشان به کار بردند، در مقابله با آقای احمدینژاد کارشان به جایی رسید که رهبری بفرمایند در مقایسه با آقای هاشمی به احمدینژاد نزدیکترند و حتی در نماز میتی که برای آقای هاشمی خواندند برخلاف معمول جمله«اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» را بر زبان نراندند. موفق باشید