خانه ی پدری من. وقتی به سمت حرم قدم میزنی، هُرم گرمای لطیفَش دلت را خنک میکند. خنکیِ دلچسب، حس آرامش، رسیدن، حتی دمِ غروبهای دلگیر وقتی حرم هستی برعکس دلگیریهای دمِ غروب هر روز، همه اش میشود اوج لذت، اوج دلچسبی، حس آشنایی مطلقِ از کودکی، حس تعلق و آرامش خاطری دل نشین، این ها همه اش میشود پناه دلت، جایی که باشد و تو باشی و تمام کسانی که قلبا دوستشان داری با همه ی تفاوت سلیقه ها، چه میشود که یک دفعه یک جا برایت اینگونه میشود مگر آنکه چون حق است و حال دل است با جان ما عجین، و حتی در اوج بی حوصلگی هایت باز هم بدانجا حس خوبت را داری حوصله اش را داری ولو تنها گوشه ای بنشینی و زل بزنی و بقیه را تماشا کنی. انگار پدری در راس ایستاده همه چیز را سرو سامان داده تا مبادا آب در دلت تکان بخورد. تا مبادا لحظه ای حس کنی تنهایی، اضافه هستی، جای تو نیست کسی تو را نمیخواهد و... جایی که هر کسی جای خودش را پیدا میکند. جای فکرش را، جای گفتش را، و گوشهایی که بی منت همه ی تو را میشنود و سهایی که همه اش همین است ومن هربار که برمیگردم انگار زیارتی کرده ام دلم گرم میشود و باز موقع رفتن دلم پَر میکشد. شده همه ی کارها را بگذارم و بروم! که چه کنم نمیدانم. فقط میروم و نگاه میکنم و میشنوم وهر بار تهِ دلم قنج میرود و خدا رو شکر میکنم که اینجا هست. خدا رحمت کند پدر باعث و بانی ش را. خانه ی پدری من! اینجا یک ریشه اش به قلبهامان راه دارد مگر میشود اینهمه دلبستگی پیدا کرد به جایی؟ بخصوص با همه ی مشغله هایی که داریم. اینجا تهِ دنجی برای خودمان بودن است. جایی که فکر را کادر بندی نکرده اند و هرکسی راهی به جایی میبرد. اینجا اوجِ دل نشینِ با خودت صادق بودن است و من این همه را میستایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر هرجا به حکم نظر به جایی که «أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى» با انگیزه الهی بنیانگذاری شده است؛ مأوا گزینیم، ما را با هستیمان که اوج اتصال با هستی مطلق است، مرتبط میکند. در اینجا است که باید تلاش کرد در میدانهای مختلف حاضر شد تا با دیگر انسانها وسعت و درخشش خود را تجربه کنیم. موفق باشید
عنوان: در مورد نفس و اتفاقات زندگی سلام و احترام خدمت استاد گرامی. ۱. اگر این جمله درست است که همه مهمان نفس خودشان هستند؛ آیا وقایع زندگی تماما متاثر از حالات و خواسته های نفس است؟. یعنی اتفاقات ناگوار هم؟ راه نجات چیست؟ ۲. اگر انسان مضطر دعایش مستجاب نشود و راه نجاتی هم نرسد و مدت طولانی در این حالت بماند؛ چاره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال رعایت تقوا و رعایت حقوق دیگران در عبور از مشکلات، بسیار مهم است. میماند که شاید مصلحت انسان در آن سختیها باشد و زیبایی کار، راضیبودن به رضای الهی است. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام و درود و نور الهی و سپاس تقدیم به شما استاد طاهرزاده مهربان: استاد شما در صوتهای معاد فرمودید که خواب عالمی رو دیدن به معنای آن شخص نیست، بلکه علمیست که از جانب آن عالم به شخص خواب بیننده میرسد. من خواب آیت الله خامنه ای مدظله رو دیدم و به من اشاره کردند که نزدیک بیا، رفتم و روبروشون نشستم و دستم رو به ایشون دادم، بعد از لحظه ای خواستم که بی ادبی نکرده باشم و زود بلند شم برم که ایشون دستم رو محکم تر گرفتند و با نگاه اشاره ای کردند که نرو بنشین. این خوابم به چه معناست؟ کاش خدای بزرگ و قادر متعال توفیق دیدار ایشون رو نصیب مون بفرماید. کاش خداوند توفیق معیت وجودی با اهل بیت علیهم السلام رو نصیب مون بفرماید. واقعا دیدن جسمی خیلی لذت داره ولی اگر با همسنخی وجودی همراه باشه، آدم استرس بی ادبی در حضور اولیای خدا رو نداره. یا حق، به امید دیدار. استاد از خدا میخوام قلب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلتنگ شما باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله زیر سایه رهبر معظم انقلاب که نایب الامام میباشند بتوانیم زندگی را ادامه دهیم. ولی بنده علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
با سلام: اینکه بگوییم که عقل از شئون نفس است چه فرقی دارد که بگوییم عقل جزء نفس است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم مجردات، جزء و کثرت معنا ندارد. موفق باشید
سلام علیکم آقای طاهرزاده: آیا بین الطلوعین در حال سجده بودن برای خدا، بالاتر است یا درس و بحث قرآن و تفسیر و نهج البلاغه یا ادبیات عرب کارکردن یا دیگر دروس حوزه کارکردن، شما کدام یک را ترجیح می دهید، دلیل آن را بیان میفرمایید با تشکر و التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود فرد و احوالاتش دارد که آماده کدام ورودی است و در شرایط خود نسبت به کدام موضوعات بیشتر دل میدهد. در عین حال بالاخره در آن وقت و زمان نظر به امور معنوی ارجحیت خود را دارد ولی این امر، کلی نیست. موفق باشید
سلام علیکم: اسم خشم و غضب خداوند کدام است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجه جلالیِ حضرت حقّ در این موارد در صحنه است. موفق باشید
سلام و نور: بنده پرسشگر سوال ۳۵۳۵۲ هستم. آیا جدای از موضوع آینده پژوهی یا آینده نگری، موضوعی دیگر را پیشنهاد میکنید؟ اگر در تعلیم و تربیت موضوع یا موضوعاتی رو سراغ دارید که اهمیتش از آینده پژوهی بیشتر است بنظر شما، لطفا بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد در موضوعاتی که پایاننامهها بخواهند در آن حاضر باشند نتوانستهام ورود کنم. به عنوان نمونه خوب است به سؤوال و جواب شماره 32268 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: کسی که صوت های شما رو دنبال می کند شاگرد شما محسوب میشود در نزد خداوند منان؟ سوال دیگرم اینکه جناب علامه حسن زاده آملی رحمت الله علیه فرمودند خدایا همه از تو چیزی خواهند حسن از تو میخواهد که چیز نخواهم، این چگونه با ادعونی استجب لکم جمع میشود؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور استاد، دنیاخواستن است و آنچه که در آیه فوق مطرح است متذکر آن است که او را بخوانیم که در نیایشهایمان او را با نظر رحمتش مدّ نظر قرار میدهیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: استاد بنده خانمی هستم که همیشه اهل حیا و حجاب بودم ولی چادری نبودم و مذهبم در حد نماز و روزه ۱۰ سال هست که چادری شدم به خاطر مطالعه آثار شما و مطالعه کتب اخلاقی و عرفانی بسیار و عشق و محبت بیشمار به وجود مطهر حضرت زهرا در این مدت ۱۰ سال در منزل بودم و مشغول بچه داری و کارهای منزل و علاقه شدید به چادر اما ۲ سالی هست که رفتم در محیط کار و وارد اجتماع شدم و از طرفی مطالعات معنویم کم شد اعتقادم به چادر کم شده البته هنوز در بقیه عقایدم بسیار محکم هستم استاد واقعا در شرایط فعلی جامعه اگر مانتویی با حجاب باشیم با چادر فرقی دارد؟ استاد میترسم چادرم را در بیاورم از نور قرب حضرت زهرا فاصله بگیرم استاد میخواهم در دنیا و آخرت در کنار حضرت زهرا باشم و حس میکنم این چادر موهبتی بود که حضرت زهرا عطایم کرد استاد اما از طرفی وسوسه شده ام که میشود زهرایی بود با حجاب بدون چادر استاد نظر شما چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چادر، نهایت حیا را در جان خانمها شکل میدهد تا نفس امّارۀ آنها از هرگونه تبرّج و خودنمایی آزاد گردد. ولی با اینهمه با نظر به آن که اگر شرایط طوری است که ممکن است چادر موجب سختیهایی شود بالاخره علمای دین اذن دادهاند که خانمها میتوانند با پوششی مناسب ولی غیر از چادر در مجامع حاضر شوند. در مورد چادرهای عربی و ملی هم میتوان فکر کرد. موفق باشید
طعم شیرین زندگی در مقاومت. هنوز به مرحلهای نرسیدهایم که بتوان نام آن را یک پیروزی کامل و تمام عیار گذاشت، اما همین که هیمنه قدرتهای جهان و منطقه را شکستیم و رؤیای شکستناپذیری آنها را از ذهن دوست و دشمن پراندیم یک گام از پیروزی را طی کردیم. یکی از شگردهای دشمن برای شکنندهکردن انسجام ملی و حمایت ملت از حاکمیت این است که به هر طریق ممکن لذت دستآوردهای ما را از ما بگیرد، نگذارد طعم لذت آسمان ستاره باران شده تلاویو و جهنم حیفا و جمعیت نماز جمعه خشم و نصر بر جانمان بنشیند. انتظارهای بزرگ خوبند، آرزوی نابودی اسرائیل به دست ایران اسلامی، یک آرمان حقیقی و محقق شدنی است اما کی و چگونه؟ صبر میخواهد و بصیرت. اینکه از اولین مواجهه جدی و صریح انتظار پیروزی نهایی را داشته باشیم ما را خسته و دلسردمیکند، موجب چند دستگی بین امت میشود، نسبت به مواجهههای بعدی دلسردمان میکند. استکبار جهانی، پیشینهای حداقل ۳۰۰ ساله دارد از استعمارگری و اشغال قارهها و کشورها آغازشده و حال به داشتن پایگاه نظامی در سراسر جهان رسیده و اسرائیل عصاره وجودی استکبار جهانی در گلوگاه تاریخ و جغرافیای سرنوشت ساز غرب آسیاست. جنگ بین ما و اسرائیل جنگ حق و همه جهان استکبار است، تجسمی از نبرد همیشگی حق و باطل. ما امت قویِ عزیزی هستیم اینکه در ما باورِ شکستن اسرائیل و امریکا شکلگرفته بالاترین قدرت است و عزیزیم چون نمیگذاریم اراده هیچ قدرت بیرونی بر ما نفوذ کند. پیروزی صبر میخواهد و صبر ما را لطیف میکند، صبر اراده ما را برای تحقق خواستههایمان نافذ میکند. قرار نیست چند ماه بجنگیم پیروز شویم و بعد دوباره به زندگی برگردیم، قرار است مقاومت سبک زندگی ما شود قرار است هیولای استکبار در مقابل چشم مردم دنیا بپوسد و فروبریزد، حتی اگر به عصر عاشورایی هم رسیدیم ذرهای از باور ما کم نشود، ما امت مهدی (عج) هستیم و منجی عالم از امت ماست و این استقامت میخواهد. درست است که برای ترساندن خصم حتما به قدرت سخت نیاز داریم اما برای غلبه بر باطل ما روش خود را داریم، اگر جنس مقاومت ما از جنس قیام مهدی (عج) است، روش ایشان از کار انداختن سلاحهای دشمنان است تا غلبه بر آنها با تکنولوژی برتر. این از کارانداختن از جنس نماز جمعه نصر و نماز جمعه خشم و نصر است، در عمل به جبهه باطل میگوییم حداکثر کاری که میتوانی بکنی، کشتن است ما اینجا گرد هم آمدیم بیا موشکهایت را بریز، بعد؟ اگر الله را به ربوبیت خود برگزیدیم اگر نه فقط قوی بودیم نه فقط علیم؛ اگر امتی شدیم که الله را در همه اطوار و احوال زندگی خود جاری کردیم و بر این حال استقامت کردیم و هیچ تغییر و تحول ظاهری، از آتشبس و شهادت و حتی شکست ظاهری و موقت، بر ایمان ما اثر نگذاشت، خداوند ملائکه خود را بر ما نازل میکند که هیچ خوف و حزنی بر ما نیست. قدر این امتی که هستیم بدانیم مظلومان عالم دعاگوی ما هستند یتیمان غزه و لبنان از رشادت ما قد میکشند جوانان اروپا و امریکا از مواجهه ما و دولتهایشان به فکر فرومیروند. عَلَم امیرالمؤمنین و اولاد صالحش را ما به دست گرفتهایم. پرچم ایران و فلسطین و حزب الله و "چفیه" این نماد مقاومت در سراسر جهان بر سر دستها میرود. اگر ضعفهایی داریم جبران میکنیم، اگر به علم و تکنولوژی بالاتری نیاز داریم میسازیم، اگر پشتوانه معرفتی و تمدنساز ما هنوز به فعلیت نرسیده و هنوز نظام اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما کاملا اسلامی نیست، میسازیم. اما حتما باید عظمت خود را برای هم روایت کنیم حتما باید به هموطنانمان بگوییم چقدر این ۱۲روز قشنگتر شدهبودید. چقدر دلم برای اینگونه با هم بودنمان تنگ شده بود ما دوباره از شهرها و غیرنظامیان هم شهید دادیم ما فریاد مرگ بر اسرائیل دهه نودیها را تماشاکردیم و اشک شوق و شکر ریختیم. این عالی بود چشم همه ما به انگشت اشاره رهبر است. گوش همه ما به اذن جهاد و صلح اوست. سست نشویم به هیچ کس زیر لوای جمهوری اسلامی غُر نزنیم، با هم نزاع نکنیم که ما را سست میکند و از عظمت پرچممان میکاهد. ملت ایران! همشهری! هموطن! عالی بودید. آغاز زندگی با رنگ و رونق مقاومتی پررنگتر و جدیتر مبارکمان. سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار بعد از اعلام آتش بس، برخی از نیروهای انقلابی دچار یاس و سرخوردگی شدند، گویا قرار بود در همین مواجهه اسرائیل از صحنه روزگار محو شود و حالا که پیش از نابودی اسرائیل آتش بس از طرف ایران پذیرفته شد، ما به هدف خود نرسیدهایم. این متن را در این حال و هوا نوشتم. از توجه حضرتعالی ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه در رابطه با حاضر شدن در تاریخی که باید از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» عبور کرد، در این نوشتار زده شده است. آری اگر به گفته جناب عالی صبر میخواهد و بصیرت باید نسبت به این دو حضور در تاریخی که پیش آمده بیندیشیم از آن جهت که ایران با هویت انقلاب اسلامی رقیب تمدن غربی شده، با جمع بین پیشرفت و معنویت و با بلوغی که در بستر نهضت کربلا و تفسیر آن پیش آمده است.
در شرایط تاریخی که رژیم صهیونی در بستر مقابله با جمهوری اسلامی پیش آورد، به عبور از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» و حاضرشدن در یگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» بیندیشیم، امری که در کلام و سلوک رهبر معظم انقلاب همواره مطرح بوده است. آری! ما در مقابل خود تاریخی را مییابیم که در فرهنگ مقاومت برایمان پیش آمد و آن مرحلهای از تاریخ ایران اسلامی شد و آیندۀ درخشانی که در این راستا در مقابل ملت ایران است.
چه زیبا است یگانگی بین «حق» و «خلق»، به همان معنایی که خداوند در وصف یگانگی ارادۀ پیامبر خود «صلواتاللهعلیهوآله» و حضرت ربّ العالمین فرمود: «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى» و این به یک معنا همان به ظهورآمدن ارادۀ مولایمان علی «علیهالسلام» در جنگ خندق است که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در وصف کار آن حضرت فرمود: «ضَربَة عَلی یَوم الخَندَق اَفضَل مِن عِبادَة الثَقلین». و امروز ما در میدان یگانگی «زندگی» و «مقاومت» شاهد این یگانگی در بین مردم خود هستیم، به طوری که ارادۀ خود را ذیل ارادۀ الهی که نابودی رژیم صهیونیستی است احساس میکنند تا از تاریخ کربلا جدا نباشند.
بحمدالله شرایطی پیش آمده است که در مقابله با رژیم صهیونی تا مرز مقابله با آمریکا جلو و جلوتر رفتهایم و این یعنی حقیقتاً وارد تاریخی شدهایم که تاریخ مقاومت است، در عین زندگیکردن، به جای جریانی که میخواهد ما را گرفتار دوگانگیِ زندگی و یا مقاومت کند، ما در یگانگی بین زندگی و مقاومت، در این زمانه میتوانیم خود را معنا کنیم زیرا ما در مقابل یک تاریخ قرار داریم، تاریخی که مرحلهای از مراحل مهم تاریخ ایران اسلامی است. یگانگی «زندگی» و «مقاومت» که ما از کربلا آموختیم یعنی ما هرگز یقۀ جریانهای متجاوز و ضد انسانیت را رها نمیکنیم وگرنه زندگی را گم کردهایم. موفق باشید.
سلام و نور استادِ جان: من تازه سیر مطالعاتی شما رو یافتم شکر خدا. میخواستم وارد کتاب جوان بشم. ولی احساس میکنم نمیتونم ارتباط بگیرم با زبانش. میدونم مطالب داخلش رو نیاز دارم ولی نمیدونم الان چیکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این مورد از شرح استاد وحدتی کمک بگیرید. https://eitaa.com/tafakorism_archive/90 . موفق باشید
سلام و عرض ادب: طاعات و عبادات قبول درگاه حق انشاءالله. دیده ام که بین شاگردان جناب فردید و آنان که اندیشههای ایشان را مورد بررسی قرار میدهند، بر سر مفاهیم وقت و زمان و تاریخ، مقداری عدم تفاهم و تفاوت وجود دارد. میخواستم بدانم تفاوتِ مفاهیمِ وقت، زمان و تاریخ در چیست؟ و دقیقا منظور از حوالت تاریخ چیست؟ وقت بخیر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موضوع بسیار مفصل است که البته با ادامۀ مباحث مربوط به جناب دکتر احمد فردید باید روشن شود. در این مورد خوب است به عنوان مقدمه به بحث «گزیدههایی از افکار و اندیشههای دکتر احمد فردید»
https://lobolmizan.ir/leaflet/1284?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF
و به مباحث «دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان»
https://lobolmizan.ir/leaflet/1615?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF رجوع فرمایید. موفق باشید
عرض سلام و ادب استاد: در ماه مبارک حس عجیبی برایم تجربه میشود شاید خیلی ساده ولی شیرین، حس نزدیکی به خدا، در محضر او بودن، و درک و لمس محبت و مغفرت او. همیشه انتظار میکشم برای این ماه چرا که تنها در این ماه میتوانم رحمت خدا را لمس و درک کنم. اما در بقیه روزهای سال خیلی وقت ها حس میکنم دیگر آن رحمت، به آن شدت در دسترس نیست و دلتنگ میشوم و عموما غیر از ماه مبارک آنقدر که از خدا خوف دارم و جلال و عظمتش را درک میکنم نمیتوانم امید به رحمتش داشته باشم. نمیدانم چطور بگویم، دلم میخواهد در طول سال بتوانم همان خدایی که در ماه مبارک میبینم، درک کنم. آیا میتوان کاری کرد، انسی که در این ماه ایجاد میشود ادامه پیدا کند؟ آیا این حس خاص ماه مبارک است؟ نمیدانم دقیقا چگونه بیان کنم ولی انگار انسان باری دیگر هود را در نسبت با حق میابد، چگونه میتوان از این نسبت احیا شده پاسداری کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «اول قدم آن است که او را یابی / آخر قدم آن است که با او باشی». و از این جهت فرمودهاند ماه رمضان، «آغاز» است تا تقوا را که همان خودنگهبانی است در آن میدان احساس کنیم و به لطف الهی در طول سال در آن بستر خود را ادامه دهیم. موفق باشید
سلام استاد: طاعات قبول حق ان شاءالله. برای میلاد امام حسن علیه السلام باید سخنرانی کنم پیشنهاد شما کدام یک از مطالبتان هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوۀ «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» https://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87 به قسمت امام حسن «علیهالسلام» رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام و احترام و آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد طاهری زاده: من مدتهاست بحمدلله در مباحث دینی و معرفتی مشغول مطالعه هستم و خوشه چین سفره با برکت استاد طاهرزاده هم بوده ام ولی در عین حال اضطراب فراوانی در وجودم هست بدلیل عدم مطابقت عمل با چیزهایی که فراگرفته ام. نماز شب، یا مراقبت در سلوک یا کنترل زبان و امثال اینها را نمیتوانم کامل انجام دهم و ضعف دارم ولی اشتیاق فراوانی به علم و معرفت و قرآن دارم. این دوگانگی بسیار مرا آزار میدهد. از طرفی هم استادی در معارف دارم که بسیار عملگراست و این نیز مزید بر اضطرابم شده. لطفا راهنمایی بفرمایید تا بتوانم اندکی آرام گیرم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودتان سختگیری نکنید. به لطف الهی در مسیر کسب معارف عالیۀ معنوی، انسان به تقوایی میرسد که خود را از لغزشها نگهبانی میکند و خودِ خداوند به ما وعده داده که با روزهداری در ماه رمضان، امیدوارِ رسیدن به آن تقوا باشید. موفق باشید
سلام علیکم و عرض ادب: نا امید از زندگی نیستم، تصور میکنم پر از امیدم و برنامه ریزی درست و دقیق و هدف مشخصی دارم. الحمدلله توفیق داده خدا و روزانه تلاش میکنم، آخر هفته ها و آخر ماه ها و آخر سالها ثمره تلاشم رو بررسی میکنم؛ شاید به عین آنچه در ذهن داشتم و ترسیم کرده بودم نرسیدم، گاها در طی مسیر متوجه مسیرهای جدید و شکل و شمایل و نحوه متفاوتی میشدم و شاید به ثمره بهتر یا متفاوت اما خوبی میرسیدم. به هر حال به این باور رسیدم شکست از همان نقطه ای آغاز میشود که انسان تلاشی نمیکند. وقتی دارم تلاش میکنم و حرکت میکنم و پیگیرانه و امیدوارانه در پی تحقق اهداف میروم شکست و بن بست و ناامیدی بی معناست. نگرانی هم ندارم، نگرانی از نرسیدن ها، نگرانی از موانع، از رنج ها، از حسادت ها، از زخم زبان ها، چرا که همیشه هست و رسم دنیاست. نگرانی ام تنها و تنها این است که نکند توفیق تلاش را از دست بدهم، وقتی فرصتی را از کف میدهم ناراحت میشوم. قبلاً خیلی غصه می خوردم. الان اما معنای جمله مولا امیرالمؤمنین علیه السلام را دریافتم که فرمودند خدا را به شکستن عزم ها شناختم. این نیز جزئی از سنتهای پروردگار است، برای محک زدن ایمان و توکل و از میان بردن تکبر و غرور و نشان دادن این است که هر آنچه که هست با عزم و اراده الهی پیوند دارد و «من ها» اگر ذوب در ولایت الهی نشوند نابود شده و به قعر جهنم سقوط میکنند. همه اراده ها ذیل اراده اویند که تحقق دارند و پیشامدهای زندگی که در ظاهر حرکتم را کُند کرده اند، دیگر آنقدرها اذیتم نمیکنند برایم کوچک و آسان شده اند. شاید بعضاً به آنها لبخند میزنم و با آنها مزاح میکنم یعنی که دیگر با شما آشنایم، گویا مهمانان چند روزه ام هستند که از نزد پروردگار برای صبر آزمایی و توکل بیشترم به حضرت حق و چنگ زدن بیشترم به دامن اهل بیت و شهدا فرستاده شدند. اما روزهایی هم هستند که شیطان موفق تر است و او غالب است. چون اعصابم را به هم میریزد و مرا بهانه جو میکند. بی نظمی ام در کار مشهود میشود، بدخلقی میکنم، با وجود حل شدن تمامی مسائل برایم، اما دست و دلم به مطالعه و کار و حتی برخاستن از رخت خواب هم نمیرود. و باید کمی زمان سپری شود به همین شکل، با زیارتی و تلنگری و شنیدن صوت کلاس های شما و برخی دیگر از اساتید به روال پر نشاط و پرتلاش قبل برگردم. اینجاست که خیلی نگران میشوم که نکند عاقبت به خیر نشوم و روزهای آخر عمرم در هنگامی باشد که این خطورات ذهنی و خیالات واهی را دارم. تا الان راهکار عملی جز توکل بیشتر و مراقبت بیشتر و صبر بیشتر نداشتم و به مرور زمان این حالت ها کمتر شدند الحمدلله. اما هنوز هم کم نیستند این حالات. و من خیلی فرصتها را از دست داده ام الان ۲۴ سال دارم. وقتی میخوانم علامه طباطبایی در نوجوانی چه مراحلی را طی کرده بودند که من هنوز به ابتدایش هم نرسیدم واقعاً ناراحت میشوم و حسرت میخورم. برنامه ام این بود امسال در آزمون ارشد با رتبه عالی در یک دانشگاه عالیِ مورد نظرم مشغول به ادامه تحصیل شوم اما چند روز دیگر یعنی ۲ اسفند آزمون دارم و خودم را نتوانستم برسانم به آنجایی که میخواستم با اینکه تلاش کردم و از تمام فرصتهایم استفاده کردم، خدا را شکر میکنم بابت فرصت و لطفی که برای این تلاش نصیبم کرد، ناشکری نمی کنم. خیلی هم پیشرفت کردم نسبت به قبل، مباحثی که اصلاً نمیفهمیدم حل شدند و پیش رفتم و از دل مباحث سنگین توانستم با سرعتی باور نکردنی بیرون بیایم و اینها زیباییهای مسیرم بودند. اما آنچه میخواستم نشد نمیدانم نتیجه آزمون چطور میشود، خیلی بد؟ یا متوسط؟ یا خوب؟ اصلاً نمیدانم. از اینکه بخواهم صبر کنم تا سال آینده که قطعاً نتیجه عالی دلخواهم را میگیرم، اما از پیشامدها بی خبرم. از کجا معلوم شرایط خانوادگی و اجتماعی و سلامتیِ خودم رو به راه باشد مثل الآن، که بتوانم ادامه دهم؟ این فکر و خیالها سرم را درد آورده. برای چنین روزهایی که این حال و روز را دارم راهکار میخواهم. پوزش میطلبم بابت این مطرح کردن این مسئله کاملاً شخصی و این پیام طولانی. اما بهتر از شما برای پاسخ گفتن به این بحران روحی و عبور از آن سراغ ندارم، تشکر میکنم از شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: فراموش نکنید که به گفتۀ جناب مولوی: «ای برادر عقل یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». بنابراین تفاوت احوال، امری است که در جای خود موجب کمال انسان خواهد بود. ثانیاً: در عین برنامهریزی برای حضور در فردا در همین بودن خود، خود را تجربه کنید به همان معنایی که مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودهاند: «ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیكَ فَاَیْنَ؟ قُمْ فَاغْتَنِم الفُرصَةَ بَینَ العَدَمَین» آنچه گذشت، از دست رفت و آنچه میآید كجاست؟ برخیز و فرصت میان دونیستی را دریاب.
اینجا است که با «معرفت نفس» و با نظر به «اصالت وجود» در برهان صدیقین، انسان احساس میکند هم اکنون در آغوش خداوند است و سعی دارد این حضور را با تقوا پاس دارد. موفق باشید
سلام علیکم: خدا در پیمان الست «الست بربکم قالوا بلی شهدنا» از همه انسانها پیمان به ربوبیت خودش گرفته است. این پیمان فطری است و فطرت جزء ذات انسان است. این نور فطری با انسان هست. اگر موانع کنار برود، این نور تجلی میکند. دستورات دین برای برداشتن این موانع است. امام نور فطرتش بالفعل است و بدون مانع اما نور فطرت ما بالقوه و با مانع است. برای همین امام علیهالسلام، امام ماست. امام با رعایت حلال و حرام در آن نور فطری بقا می یابد و ما با رعایت حلال و حرام به آن نور فطری میرسیم و هدف عارف رسیدن به این نور فطری است. برای همین گفته شده است که: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» یعنی اگر رعایت حلال و حرام را بکنی، نور رب را در جانت خواهی یافت. نظر مبارکتان نسبت به مطالب فوق چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی و مبنایی است. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: بابت مزاحمت عذرخواهم. در شب شهادت حضرت زینب «سلام الله علیها» توفیق شد و چند ساعتی در جمع معتکفین عزیز حاضر شدم. تعداد زیادی نوجوان قد و نیم قد با چهرههای نورانی را می دیدم که معتکف بودند و برای حضرتش عزاداری می کردند. حقیر وقتی به این ها نگاه می کردم اشک می ریختم و غصه می خوردم که در این ظلمات آخرالزمان قرار است از طرف جنود شیطان و درّندگان چه بر سر این ها بیاید. خیلی دلم میخواهد به عنوان سرباز انقلاب توفیق کمک به این نسل را پیدا کنم ولی به خاطر بیماری ها و مشکلاتی که دارم راه برایم بسیار ناهموار شده است. چه توصیه ای می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خدا را شکر کرد که چگونه قلب این جوانان و نوجوانان را متوجه چنین حضوری کرده است. در این راستا نکاتی در رابطه با معرفت نفس، آنها را به فکر میبرد که متوجه حضور بیکرانۀ خود باشند. در این رابطه در آیندهای حاضر میشوند که حالت قدسی آن محفوظ است. موفق باشید
سلام علیکم: کسی که در امور روزمره دچار مشکل هست و نمی تواند کارهای روزمره خود را انجام دهد آیا می تواند در کنار سیر مطالعاتی و مباحث فکری برای یافتن معنای زندگی به روان شناس و پزشک مراجعه کند تا امور روزمره خود را سامان ببخشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این اعتبار که روانشناسی علمِ بررسی و تنظیم عکسالعملهای انسان است و نه علمی که انسان در معرفت نفس دنبال میکند؛ میتواند مدّ نظر باشد. موفق باشید
با سلام و احترام: مطالعه کتاب شرح العیون علامه حسن زاده، به تنهایی برای بحث معرفت نفس کافی هست و اشراف لازم را می دهد یا مطالعه بقیه منابع مثلا نفس شفا هم لازم است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح العیون» در رابطه با موضوع «معرفت نفس» کتاب بسیار دقیقی است ولی اشارات استاد در مورد نفس در دیگر کتابهایشان نیز هرکدام نکاتی دارد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامیم! میخواستم بدونم که رویت قلبی که در عرفان بیان میشود، آیا فقط در سطح خیال است؟ و یا اینکه ما بالاتر از خیال هم داریم؟ با تشکر از مرحمت استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً بالاتر از خیال در صحنه است و آن رؤیت قلبی است که همان فنای سالک به حساب میآید و انسان در آن ساحت، از خود عبور کرده است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: سوریه محور استراتژیک مقاومت در حال سقوط کامل است ولی چرا همه خیلی ریلکس نشستهاند؟ پس مدافعان حرم چه شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت باید مشخص شود دولت سوریه چه اندازه از کشورهایی مثل ایران و عراق که اعلان آمادگی کردهاند؛ کمک میخواهد؟ با توجه به اینکه شهید حاج قاسم سلیمانی به کلی در ارتش سوریه تحولات اساسی ایجاد کرده و آن ارتش پیر و کهنه را به ارتشی جوان و توانا تبدیل کرده است؛ باید معلوم شود آن ارتش چه اندازه خودش بنا دارد در این صحنه فعّالانه به میدان بیاید. همانطور که حزب الله در شرایطی آتش بس را پذیرفت که شرایط دفاع حماس در غزه طوری شکل گرفته که بحمدالله اسرائیل مجبور است با غزه با همه محدودیتی که دارد، بدون هیچگونه پیروزی که برای اسرائیل پیش بیاید؛ آتش بس را بپذیرد. موفق باشید
در روایت شریفه آمده که العلم نور، در آیه شریفه ۳۵ سوره نور هم آمده: الله نور و جالب آنکه در انتهای آیه صحبت از علم الله شده که بکل شی علیم است. (معلوم: کل شی است و عالم: الله). اگر طبق روایت و آیه علم نور باشد و خدا هم نور یعنی الله مطلق علم و علم مطلق است. حال معلوم چیست؟ معلومات ما چیزی جز علم ما نیست، علم هم که طبق آیه و روایت نور خداست، در انتهای روایت هم علیم بودن خدا به اعتبار علم به بساطت کل شی است، این آیه با اندک تاملی مثبت اصالت وجود و وحدت وجود خواهد بود. ممنون میشوم استاد نکاتی بفرمایید تا بهرمند شویم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است زیرا غیر از وجود، معلومی که واقعیت داشته باشد و اعتباری نباشد، در صحنه نیست و علم به وجود، همان حضوری است که انسان خود را منوّر به علم الهی احساس میکند که البته راهِ حساسی میباشد. موفق باشید
دروغ هایی که اهل من ذهنی [ کان و مکان و کَمّیت] میگویند و مولانا که اهل حضور [فرا کان و فرا مکان] است ،برملا میکند. گویند شاه عشق ندارد وفا، دروغ گویند صبح نبود شام تو را، دروغ ●دروغ زمان زده ها● Historicism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند بهر عشق تو خود را چه میکشی بعد از فنای جسم نباشد بقا دروغ ●●●●دروغ مرگ زده ها●●●● Epicureanism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند اشک چشم تو در عشق بیهدهست چون چشم بسته گشت نباشد لقا دروغ ●●●●دروغ عیش زده ها/عیاشان●●●● Hédonisme 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند چون ز دُور زمانه برون شدیم زان سو روان نباشد این جان ما دروغ ●●●●دروغ فرگشت /تکامل زده ها●●●● Evolutionnism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند آن کسان که نرستند از خیال جمله خیال بد قصص انبیا دروغ ●●●●دروغ خیال زده ها●●●● Fantasyism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند آن کسان که نرفتند راه راست ره نیست بنده را به جناب خدا دروغ ●●●●دروغ پوچی زده ها●●●● nihilism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند رازدان دل اسرار و راز غیب بیواسطه نگوید مر بنده را دروغ ●●●●دروغ ابزار زده ها●●●● Instrumentalism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند بنده را نگشایند راز دل وز لطف بنده را نبرد بر سما دروغ ●●●●دروغ فکر زده ها●●●● Subjectivism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند آن کسی که بود در سرشت خاک با اهل آسمان نشود آشنا دروغ ●●●●دروغ قشر زده ها●●●● Social class 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند جان پاک از این آشیان خاک با پر عشق برنپرد بر هوا دروغ ●●●●دروغ ماده زده ها●●●● Materialism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 گویند ذره ذره بد و نیک خلق را آن آفتاب حق نرساند جزا دروغ ●●●●دروغ اجتماع زده ها●●●● Communitarianism 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 خاموش کن ز گفت وگر گویدت کسی جز حرف و صوت نیست سخن را ادا دروغ ●●●●دروغ عمل زده ها●●●● Pragmatisme 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه مقصد و مقصود جنابعالی نشدم. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد وقتی خدای متعال تا این حد به جریان باطل اذن و اجازه داد که با امام معصوم و قطب عالم امکان یعنی سالار شهیدان آن گونه رفتار کنند و به آن شکل عجیب ایشان و اولاد و اصحابش را به شهادت برسانند و بعد بر بدن چاک چاک و سراسر زخمی و خونین و عریان و بی سر او آنگونه اسب بتازند، دیگر اگر تمام مسلمین و شیعیان و فرزندان حزب الله هم بر چوبه های دار بروند هیچ جای تعجب نیست. درست است که امروز استکبار و اسراییل درست همان احساسی را دارند که یزید و عمر سعد و ابن زیاد و...بعد از شهادت سیدالشهداء «علیه السلام» داشتند، ولی ای کاش ما هم در این قطعه از تاریخ، همان احساسی را داشتیم که زینب کبری «سلام الله علیها» داشت که با کمال متانت و شجاعت فرمود: «ما رأیت الا جمیلا»! ۱. استاد در روز عاشورا چه چیزی از افق قلب حضرت زینب کبری ظهور کرد و جان او را در برگرفت که فرمود: ما رأیت الا جمیلا؟ ۲. پرسش دیگر اینکه چرا خدای متعال تا این اندازه به استکبار و وحوش صهیونیستی اذن داده تا در درّندگی و جنایت و خباثت پیش روی کنند؟ این جنایات تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! سخن، همان سخنی است که در رابطه با «جایگاه درک تاریخیِ اصحاب امام حسین «علیهالسلام» و در رابطه با بصیرت تاریخی حضرت زینب «علیهاالسلام» گفته شد که چگونه عدهای مفتخر شدند با شهادت خود و با پیام خود پیچیدهترین نقشههای شیطان را خنثی کنند. کانال «بشنو از زن» https://eitaa.com/ziafat_andishe در مورد حضرت زینب «سلاماللهعلیها» متذکر نکات خوبی شدهاند. ۲. به این نکته فکر کنید که چگونه عدهای با شهادت خود، پیچیدهترین نقشههای شیطان را خنثی میکنند به طوری که به گفته جناب مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست» حتی به قیمت شهادت و اسارت طولانی شهید یحیی سنوار. موفق باشید
