«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ...» سلام علیکم. عذرخواهم، بعد از گذراندن شرح و تأمل در دعای شریف مکارم الاخلاق و بعد اینکه تا حدودی با مقصد و مقصود این دعای زیبا و عزیز آشنا شدیم، چه کنیم که خدای متعال به آسانی ما را مفتخر به استجابت این فرازها کند؟ آیا شروط خاصی لازم است؟( چون از بس افق فرازها بلند و عظیم است و ما پست و حقیر هستیم، با خود می گوییم ما کجا و استجابت این فرازها کجا)
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم ایمان، غیر از باور است و نوری است که میتواند همواره شدید و شدیدتر شود و جهانی را مقابل ما بگشاید؛ با این رویکرد در هر حرکتِ شرعی که وارد شویم، در جستجوی ایمانی برتر خواهیم بود. نمونه اش آنچه در آن متن عرض شدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17746. موفق باشید
آیا با مانتوهای الان که کوتاه و گشاده (شبیه بلیزای گشاد در قدیمه) میشه با حجاب بود؟ که الان ۹۰ درصد جمعیت بانوان در تهران پوشیدن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فقهای محترم آن پوششی را پوشش کامل می دانند که علاوه بر پوشیدن موی سر، عرف جامعه نیز آن لباس را پوششی مناسب شأن زن بدانند و آن پوشش موجب تبرج و خودنمایی های ظاهر زن نگردد. موفق باشید
با عرض سلام و ادب محضر حضرتعالی: مدیر مدرسه راهنمایی دخترانه از حقیر تقاضا کرده جهت امور فرهنگی و جهاد تبیین در مدرسه همکاری کنم. با توجه به سن خاص بلوغ دختران و وضعیت کنونی جامعه چه سفارشاتی میفرمایید؟ حقیر قبلاً در هر سه مقطع تجربیاتی داشته ام. متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» میتوانید کار را شروع کنید و در ادامه با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» ان شاءالله نتایج مورد نظر را بدست آورید. موفق باشید
بسمه تعالی: در رابطه با پژوهشی که دارم با عنوان صبر میخواستم ببینم استاد طاهر زاده مطلبی در این مورد دارند؟ ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص و با این عنوان چیزی ندارم. موفق باشید
استاد طاهرزاده سلام الله علیکم: خجسته سالروز ولادت خاتم الانبیا، پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد بن عبدالله صلوات الله علیه و میلاد با سعادت رئیس مکتب تشیع، صادق آل محمد، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد. امروز در حرم سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی دعاگویتان بودم. سوال: در دستگاه وحدت وجود، که هر چه هست اوست. و حمد و حامد و محمود یکی است، و ما هیچیم، هیچ. وقتی میگوییم «ایاک نعبد» . اوست که میفرماید، فقط ترا میپرستم و بیان ما ظهور کلمات اوست. در اینجا حس حضور خداوند که در مظهریت عبد خود متجلی شده، قابل درک است. اما در دعاهایی که از خداوند درخواست و طلب میکنیم و یا عرضه میداریم، «انت الخالق و انا المخلوق، انت المالک و انا المملوک، انت الرب و انا العبد، انت الرازق و انا المرزوق، انت ...» باز هم اوست که میفرماید «انت» و «انا» . این بیان، حس دوگانگی ایجاد میکند، با اینکه دوگانگی وجود ندارد و عبد و عابد و معبود یکی است. آیا در اینجا گفتگو بین دو صفت ربوبیت در جایگاه سمیع و صفت عبودیت در موضع متکلم بودن حضرت حق است که هر دو یکجا در ما ظهور نموده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حتی خداوند است که به بنده میآموزد که حمد او را بگوید. ولی در هر حال احساس عبودیت از آنِ عبد است و نظر به ربوبیت از آنِ ربّ. در این حالت است که عارف سالکی مانند آیت الله حسنزاده به «گفت» میآیند و عرضه میدارند: «الهی، جز تو از انسان، بزرگتر کیست و در پیشگاهت از من کوچکتر کیست...». موفق باشید
سلام استاد: بنده خانمی هستم ۴۰ ساله. بی نماز. خیلی خیلی آدم بدی بوده ام، نسبت به بچه هام و همسرم. بشدت عصبی، از فحاشی و بد دهنی. الان در این سن تازه پشیمانم. بیماری عجیبی گرفته ام. با این بیماری روز به روز به مرگ نزدیکتر میشوم. آیا این همان هلاکت است که خداوند فرموده اند؟ چه کنم. نمیتونم هلاکت خودم رو ببینم. ممکنه بنده ها در صورت معذرت خواهی من، من روببخشن ولی خدا نبخشه فحاشی و بد دهنی ها و گناهان من رو. یعنی دیگه روح من به درد نمیخوره وداره به نیستی میره، که بدنمم با این بیماری داره از بین میره؟ الان دیگه توانایی نشستنم ندارم، حتی نصف کردن نان را نمیتوانم، از این بیماری لاعلاج als. سوالم اینه که با توجه به شدت بیماریم و پیشرفتش که راه برگشت و جبران گناهانم را ندارم، آیا دیگه تقدیر پس از مرگم نوشته شده؟ چرا من قران رو برا خودم باز کردم اومد اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند هرگز براى او ياورى نخواهى يافت. از این افکار دارم دیوانه میشم شما را به جان مادرتان حقیقت را به من بگویید. من...
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ وقت نباید از رحمت واسعه حضرت حق مأیوس شد. آن آیه و به طور کلی استخاره، حجّت نیست. پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید
با سلام: من وقتی به جهان اطراف خودم مینگرم، احساس میکنم که یک قدرتی در جریان است که دارد آن را اداره می کند. از ذرت اتم تا موجودات زمینی و... آیا میتوان گفت که در عبارات بالا من دارم یکی از اسماء الله به نام رب را شهود میکنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله وقتی که رجوع ما به حضرت ربّ باشد. موفق باشید
با سلام: در شعر زیر که شما از آن استفاده می کنید: دریا موج گوناگون بر آمد زبیچونی به رنگ چون درآمد و... آیا منظور آن است که دریا همان ذات خداست که بیچون بود و این موجها که آمدند این دریا را به رنگ چون در آوردند. آیا منظور از این موجها اسماء الله میباشد یا همین موجوداتی (مانند آدم، کوه، ملک و....) که میبینم میباشد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از او که «لیس کمثله شیئ» است همه عالم ظاهر میشود و معلوم است که تمام عالم بر مبنای اسمای حسنای او به ظهور میآیند. موفق باشید
سلام استاد: اگر هدف حیات زمینی بشر رسیدن به این مقامات و معرفت است وقتی به خودمان و مردم نگاه میکنم اصلا در راستای چنین هدفی زندگی نمی کنیم کشورهای دیگر که هیچ در کشور خودمان هم عموم مردم زندگی دنیایی خودمان را داریم میکنیم حتی با قرآن هم کار نداریم. هیچ تناسبی بین هدف خلقت و آنچه داریم به عنوان زندگی انجام میدهیم نمی بینم اگر برداشت من درست باشد هدف خلقت محقق نشده و اعتراض فرشتگان به خدا درست بوده و موضوع دیگر اینکه با اینگونه زندگی گذشتکان ما الان باید برزخ سختی داشته باشند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در هدف مخلوق است، نه هدف خالق. هدف خالق آن است که مخلوق را از سر لغو و بدون هدف خلق نکند، حال اگر مخلوق به هدف خود نرسد خودش مقصر است. موفق باشید
سلام استاد: در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) صفحه ۱۸۵ PDF، فرمودید: « دوست داشتنِ غیر معصومین، پشت کردن به عالی ترین دوست داشتن است...»، سوال اینجانب این است که چگونه می شود و می توان بین محبت هایی که در دین توصیه شده (از قبیل پدر و مادر و نزدیکان وغیره...) و عالی ترین دوست داشتن تفکیک قائل شد؟ همچنین در صفحه ۹۹ فرمودید: «عشق بدون مصداق و صورت محقق نمی شود، حال یا آن صورت الهی است یا دنیایی»، سوال این است که برای اینجانب و امثال بنده بدلیل بعد زمانی که ذوات مقدسه را ندیده ایم و نه صدایشان را شنیده ایم و همچنین وجود مقدس امام زمان نیز در غیبت هستند، چگونه امکان تصور متعین ایشان در ذهن وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوستداشتن اولیای الهی، گرایش به عالیترین نحوه انسان و انسانیت است از آن جهت که آنان نماد کامل و بالفعل انسانها میباشند. و این غیر از احسان به والدین است که به عنوان امری عاطفی در جای خود لازم است همانطور که صله رحم به عنوان ارتباط عاطفی با نزدیکان در جای خود ارزشمند است. ۲. آری! نظر به نمادهای انسانیت از طریق نظر به سیره و شخصیت آنها، گویا به نوعی نظر به خود آنها میباشد در جان خودمان. و این همان محبت درونی است به انسانهای کامل که سخت بدان نیاز داریم. لذا به گفته جناب مولوی: «مهر پاكان در ميان جان نشان / دل مده الا به مهر دلخوشان». موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه بهم بگین تعهد جانی یعنی چی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی نسبتی که انسان در نزد خود با حقیقت پیش میآورد مانند عهدی که ما از طریق نظر به مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» در مقابله با ظلم و استکبار در خود حاضر میکنیم. موفق باشید
سلام: انسان مومن در اثر گناه دارای یک ملکه نفسانی مثلاً عصبانیت میشود. در عالم برزخ و قیامت در اثر عذابی که میبیند، این ملکه نفسانی عصبانیت آیا از بین میرود و یا اینکه خدا دیگر اجازه ظهور به این ملکه نفسانی عصبانیت نمیدهد. کدام یک اتفاق میافتد؟ با تشکر! متن پاسخ «باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در زندگی برزخی و قیامتی در اختیار ملکات خود هستیم آن هم در بستر عقایدی که داریم. و چنانچه عقایدمان توحیدی باشد، بالاخره بعد از مدتی از ملکاتِ منفی خود آزاد میشویم. موفق باشید» استاد در مباحث معاد اشاره فرمودید هر آنچه ملکه نشده و در زیر حجابها مدفون شده عیان میشود (اعمال نیک) و گناهی که ملکه نشده با توقف در برزخ پاک میشود اما ملکات پاک نمیشه با توجه به پاسخ بالا مجدد توضیح بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه به معنای ملکه است آنجا که بحث از ملکاتی است که غیر قابل تغییر است، ملکاتی است که انسان از بستر توحید خارج شده باشد. ولی در آن سؤال ملکاتی مطرح شده که حضور در توحید را از انسان نمیگیرد. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز این ذهن ناخودآگاه که در علم روانشناسی می گویند در بحث وجودی چه نام دارد که در این علم به این اسم باب شده و اینکه به نظر شما راه کنترل و اصلاح آن چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: این اصطلاح، مخصوص همان علم روانشناسی است. در موضوع معرفت نفس، نفس مراتبی دارد که بعضی آن مراتب، مافوقِ نسبت نفس است با امور محسوس. شاید بتوان گفت آن نوع نسبتی که نفس با آن امور دارد به یک معنا چون خود نفس اراده و انتخابی در کسب آن نداشته، برای آن ناخودآگاه به حساب آید. ولی چنانچه انسان در مراتب نفس خود حاضر شود هر مرتبهای از آن جای و جایگاهی دارد، دیگر واژه «ناخودآگاه» در آنجا معنا ندارد. موفق باشید
سلام استاد گرانمایه: دختر ۱۰ ساله ام خیلی اصرار به داشتن موبایل میکند. لطفا راهنمایی بفرمایید برای فرزندانمان از چه سنی موبایل خریداری کنیم؟ با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه بنده درگیر این مسائل نیستم بهتر است با افرادی که در این مورد درگیر هستند، مشورت نمایید. موفق باشید
سلام بر استاد عزیز: ببخشید استاد من بچه ام به رحمت خدا رفته ۳ سالش بود. خواستم بدونم احوالاتش در آن دنیا چگونه هست؟ آیا غم و غصه متوجه اش میشود؟ دلتنگی و بی قراری ما را میکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنچه در جواب سؤال شماره 37541 عرض شد آنها در تقدیر خودشان آنطور رحلتکردن را داشتهاند و مسلّم است که در چنین سنی در میهمانی پروردگارشان حاضرند با همان عهد فطری که نسبت به تعلّق به خداوند دارند؛ بهسر میبرند و به گفته جناب ملاصدرا در وجود خودشان که عین ربط به خداوند است، بهسر میبرند. موفق باشید
سلام حاج آقا: شما بهتر می دانید زمانه از جهاتی چقدر ظلمانی است. همچنین بهتر می دانید ما جوان ها چقدر در معرض ظلماتیم. و همچنین شما بهتر می دانید که زیارت اولیای معصوم علیهم السلام و مشاهد مشرفه چقدر در رفع حجب ظلمانی غوغا می کنند. از طرفی هم متأسفانه ما از این مکان های مقدس دوریم و نمی توانیم همیشه در این مکان ها حاضر شویم. حال با این اوصاف چه توصیه ای می فرمایید که خدای متعال همواره از ظلمات غسل مان دهد؟ در این ایام پایانی ماه مبارک التماس دعای مخصوص
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرموده اند: «مهر خوبان در میانِ جان نشان / جان مده الاّ به مهر دلخوشان» از آن جهت است که باید افق جان ما شخصیت انسانهای کامل باشد و با آنها بهسربردن از طریق انس با شخصیت علمی و عملیِ آنها؛ جهانِ ما همانی میشود که آن عزیزان در آن جهان حاضرند. موفق باشید
سلام علیکم حاج آقا: گاهی در حال روزه و رمضان در حالتی قرار می گیریم که حوصله و توان هیچ کار و عبادتی را نداریم. اولاً: بفرمایید که علل این حالت چه چیزهایی می تواند باشد؟ ثانیاً: دقیقاً برای همین حالت توصیه حضرتعالی چیست؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این مائیم و دلی که گاهی حالت بهاری دارد و گاهی حالت خزان. به خداوند عرضه میداریم یا دل را بهاری کن و یا عبادات ما را با همین دلِ خزانزده بپذیر. موفق باشید
سلام استاد: من ۴ سال هست به لطف خدا عوض شدم حالات و روحیاتم اوایل. خیلی خواب های خوش میدیدم و گناه رو با تمام وجودم حس میکردم اگر گناهی مرتکب میشدم اون آتیشی که خودم درست کرده بودم را حس میکردم و اگر نمازم قضا میشد به شدت حالم گرفته میشد اما الان اون حالات نیست و به شدت حال معنوی خوبی داشتم و یک نوری در قلبم حس میکردم. اما متاسفانه چند ماه هست اون نور در من نیست و دنبال علت هستم. ناگفته نماند. من به شدت پرخوری کردم. و بد رفتاری با همسرم داشتم. ( قبلاً به کلاس های معرفتی میرفتم و به یک سری دستورات اهمیت میدادم و انجام میدادم مثل. کم خوردن ... خوش رفتاری با همسرم بخاطر خدا و.... خواستم بدونم دلیلش میتونه در پر خوری و بد رفتاری با همسر باشه؟ چرا وقتی نمازم قضا میشه اصلا نفسم درد نمیکشه با این چند وقت مراقبه و محاسبه داشتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! شما که به خوبی متوجه قبضِ پیش آمده هستید، إن شاءالله با رعایت تقوا در همه ابعاد آن به خوبی آن تعالیِ بسطِ بعد از قبض را نصیب خود میگردانید. موفق باشید
سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد گرانقدر. سوالی داشتم در مورد بحث رفاقت با یک انسان. بعضا نگاه هایی به رفاقت با انسان اینطور هست که مییشه کمی از احساس تنهایی و غربت را با رجوع به یک رفیق خوب تا حدودی رفع کرد با فرض اینکه فردی مطمئن و صالح باشه. این سوال را با توجه به این مبحث می پرسم که انسان تنهایی و غربت را تنها با رجوع به خدا میشه به طور کامل رفع کند و در سیره علما هم داشتن یک دوست به این صورت ظاهرا خیلی دیده نشده یا گفته نشده. میشه این سوال را این طور مطرح کرد که بعضی از مسائلی که میشه به خدا رحوع کرد را با یک رفیق به صورت حداقلی رفع کرد چون ملموس تر هست و شاید سریع تر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و اتفاقاً در روایات به ما توصیه شده است هر روزِ خود را به سه قسمت تقسیم کنید که در یکی از آن قسمتها بحث مصاحبت با مؤمنین به میان آمده است. موفق باشید
سلام علیکم: استاد ما بعضا وقتی در مورد یک نعمتی خدا رو شکر میکنیم بلافاصله اون نعمت از دست میره دیگه بعضا میترسم شکر کنم، حکمت چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. بیشتر در شکر نعمت، صورت دیگری از نعمت جایگزین آن میشود. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در مورد آیه ۸۱ سوره یس سوالی داشتم که میفرماید (ما قادریم مثل آن ها را خلق کنیم) این که واژه مثل را به کار برده برخی میگویند منظور این است که بدن مادی ما دوباره خلق میشود ولی چون زمان به عقب برنمیگردد آیه واژه مثل را بکار برده است چون زمان بعد چهارم است. آیا این حرف درست است؟ واقعا همین بدن مادی خلق میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همینکه فرمود: مثل بدن است؛ یعنی همان بدن نیست. از طرفی این آیه در مقابل کاری است که اُبَیِ بن خلف انجام داد و استخوانهای پوسیده را آورد و گفت «من یحی العظام و هی رمیم» و آیه مذکور خواست جواب او را بدهد. وگرنه در جای دیگر روشن نموده بدن انسان و زمین آنچنان در قیامت متعالی میگردد که سخن میگوید. در این مورد خوب است به جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: بنده بعد از ۳ سال بحمدلله کتاب المیزان را تمام کردم. البته در هر سوره ای شرح شما را هم گوش میدادم و خلاصه برداری میکردم. الان میخوام برنامه جدیدی را شروع کنم در مباحث معرفتی، شما چه پیشنهادی دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با رجوع به کتاب «معاد، بازگشت به جدّیترین زندگی» و شرح صوتی آن میتوانید معارف خود را عمیق و عمیقتر کنید. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز اگر کتب شما مطالعه شود آیا باز هم نیاز به مطالعه اسفار و فصوص هست؟ اگر آری ممنون میشم بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به برنامهای دارد که از نظر معرفتی برای خود تنظیم کردهاید. مسلّماً کتاب شریف «اسفار اربعه» و «فصوص الحکم» میدان معرفتیِ ارزشمندی را در مقابل ما میگشاید که برای هرچه بیشتر حاضرشدن در این دوران، مفید خواهد بود. موفق باشید
سلام و رحمت: استادِ جان مدتی است درست در زمانی که به قله نزدیکیم و زمان استراحت نیست من از کار افتاده شدم. در عین رغبت خودم و بقیه توام حضور در فعالیتهای اجتماعی و فردی و خانوادگی از من گرفته شد و با احساس شکست با افسردگی مواجه شدم. عزت نفسم را از دست دادم و در عین حضور در جمع خودم رو منزوی میبینم حس کردم گیر کار در جهاد همسرداری هست. چند وقتی هم و غمم را روی این امر گذاشتم اما هنوز گشایشی که لذت بندگی را به من بچشاند حاصل نشده. ذهنی بسیار شلوغ دارم و باعث خجالت است که اعتیاد به رسانه دارم. در این زمانه که همه سعی اتصال به دریای انقلاب رو دارند حس میکنم من با ابطال وقتها و دوری از اصلها رو به زوال میرم. کاش کلامتون دستگیرم باشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نوع دیگری از زندگی فکر کنید. زیرا یکی از راههای حضور در نزد خود و در جهان، در جهاد همسرداری است که کار ارزشمندی است که اگر رزق شما باشد خود به خود پیش میآید. ولی نسبت به دیگر حضورها که ملاحظه میکنید بعضی از خواهران وارد شدهاند؛ غفلت نفرمایید. مثل حضور در جهاد تبیین و عمیقشدن در معارف قرآن و خدمت به خلق. موفق باشید
با سلام و احترام: استاد ۱. اگر تا قوه خیال پاک نباشد و نشود؛ طرف روی خوشی را نمی بیند و از طرفی تطهیر قوه خیال هم کار آسانی نیست؛ پس اگر بلا و گرفتاری برای کسی پیش می اید، راه برون رفتی هم به این آسانی نیست؟. یا اینکه کلا اشتباه است؟ ۲. در گرفتاری های دامن گیر و خسته کننده و طولانی که تمام انرژی فرد را می گیرد، و نزدیکان را پراکنده می کند؛ محرم را نامحرم کرده و هیچ دعایی به ظاهر استجابت نمی شود، و فرد مستأصل می شود؛ تا جایی که بشود کاری کرد، کار از کجا لنگ است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شریعت الهی است بخصوص که انسان، پیامبر خدا و ائمه هدی«علیهمالسلام» را مدّ نظر دارد در این مسیر است که انسان از سیطره توهّمات و خیالات باطل میتواند عبور کند. ۲. با هرچه دلبستن به ثقلین یعنی تدبّر در قرآن و توجه به سیره اولیای الهی و در این زمانه، توجه به عظمت انقلاب اسلامی دشمنی با استکبار کارساز خواهد بود. موفق باشید
