بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38073

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده یکبار در زمانی این سئوال را پرسیدم حال دوباره آن را می‌پرسم. کِی این حرکات سفر اول تمام و زندگی با سفر دوم آغاز می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع حرکات، زمان‌بردار نیست. شواهدی است که در هر سفری پیش می‌آید. موفق باشید

38051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: بنظر حضرتعالی جمله سوزناک امام حسین علیه السلام خطاب به علی اکبر در آخرین لحظات «یا علی علی الدنیا بعدک العفا» صرفا حاکی از غم از دست دادن فرزند است و یک جمله احساسی است و یا اینکه دلالت بر خسارت تکوینی عالم در نتیجه از دست دادن شخصی است که بالقوه لیاقت جانشین امام دارد و شهادت ایشان لطمات معنوی برای جامعه مسلمین دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً زندگی در زمین با نظر به مظاهری که انسان را به یاد خدا می‌اندازد، ارزش خود را دارد و حضرت علی اکبر «علیه‌السلام» از همه جهات، آینه انوار الهی و بخصوص اشبه الناس به رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هستند و چگونه امامی که در مظاهرِ الهی با حضرت معبود مأنوس هستند، طاقت شکستن آن آینه را که دشمن انجام داده داشته باشند؟ هرچند که جناب حضرت علی اکبر «علیه‌السلام»، راهی گشوده‌اند که منجر به آن حضور نهایی می‌گردند. موفق باشید  

37984

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: منظور از «اجادکم فی الجساد» در زیارت جامعه کبیره چیست؟ آیا منظور این است که سیطره ی وجودی امام انقدر قوی است که می‌تواند در شخص تصرف کند و جسم او بشود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با این فراز از زیارت مذکور فرموده‌‌اند منظور جسمِ برزخی آن ذوات مقدسه است که نسبت به جسم برزخی دیگر انسان‌ها جایگاه خاصی دارد. در شرح «زیارت جامعه کبیره» در این مورد عرایضی شده است. موفق باشید

37951

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مصوبه ای را شورای نگهبان برای تعریف، معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری دارد که بخش هایی از آن چنین است ماده ۱- تعاریف رجل سیاسی مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزد‌های ریاست جمهوری عبارتند از: ۱- رجال مذهبی، رجالی هستند که آگاهی لازم به دین اسلام و مذهب تشیّع داشته و تدیّن و تقیّدشان به انجام شعائر و مناسک دینی در زندگی فردی و اجتماعی از برجستگی ویژه‌ای برخوردار باشد، به‌گونه‌ای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند. ۲- رجال سیاسی، رجالی هستند که قدرت تحلیل و درک آن‌ها از مسائل و پدیده‌های سیاسی به جهت آگاهی عمیق‌شان از مسائل سیاسی اجتماعی اعم از داخلی و بین‌المللی و حضورشان در صحنه‌های سیاسی به‌نحوی باشد که همواره مصالح نظام اسلامی و معیار‌های اصیل انقلابی در عملکرد آن‌ها لحاظ شده باشد، به‌گونه‌ای که در میان مردم به این خصوصیت، شناخته و مشهور باشند. ۳- مدیر، شخصی است برخوردار از شایستگی‌های ذاتی و اکتسابی لازم از نظر دانش و مهارت، شخصیت و نگرش‌های فردی و تجربه که توانایی شناخت و استفاده بهینه از منابع انسانی و مادی در کشور را با رعایت حداکثر بهره‌وری و در راستای مأموریت، رسالت و اهداف کلان نظام و ارزش‌های حاکم بر جامعه داراست و سوابق او حاکی از موفقیت وی در صحنه‌های مدیریتی کلان باشد. ۴- مدبّر، شخصی است که از توانایی پیش‌بینی و عاقبت‌اندیشی نسبت به امور، مبتنی بر عقلانیت و دانش صحیح برای اداره امور کشور برخوردار باشد و در بحران‌ها قدرت حل مشکلات و برون‌رفت از آن‌ها را به نحو شایسته داشته باشد. حضرت عباسی جناب پزشکیان تمام اینها را دارند؟ حالا متاخر هیچ آیا این اوصاف را در پزشکیان متقدم مشاهده می کنید؟ البته فکر کنم کار به متقدم و متاخر ندارد و شورای نگهبان بعد از تایید صلاحیت تا قبل از انتخاب شدن نیز می تواند رد صلاحیت کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد ما باید به دو شخصیت نسبت به آقای پزشکیان فکر کنیم. به نظر می‌آید پزشکیانِ مناظره‌ها بخصوص مناظره دوم، با آقای پزشکیانی که شورای نگهبان او را انتخاب کردند، متفاوت شده بودند. موفق باشید

37948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: ببخشید سوالی که از خدمتتون داشتم اینه که خیلی از افراد و مراکز نظرسنجی پیش بینی کرده بودن که اگه آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف کنار برن در همون دور اول آقای قالیباف پیروز می شن و در غیر این صورت در دوگانه جلیلی و پزشکیان این آقای پزشکیان است که پیروز رقابت است و همینطور هم شد. حالا سوال من اینه که جناب جلیلی که ادعا دارن همه ی کارها رو بر اساس کارشناسی ها و نظر دانشگاهیان انجام می دهند پس چرا همان دور اول کنار نرفتن؟ اصلا فرض کنین آقای قالیباف به خوبی آقای جلیلی نباشه ولی به هر حال از جبهه ی انقلاب بود و بهتر از این بود که حالا کار دوباره تا ۸ سال دیگه دست اصلاح طلب ها بیفته.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد طرفین بحث‌های زیادی کرده اند. به نظر می‌آید خوب است به نکته‌ای که آقای ثابتی در کانال‌شان از قول آقای علیرضا کمیلی آورده‌اند هم فکر شود. https://eitaa.com/sabeti/3977. موفق باشید

37932

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

دل و دلدار را کشتند یا دلداده را کشتند؟ قدح را سرنگون کردند وقتی باده را کشتند کجایی باغبان؟ گاهی هرس کن بوستانت را که پیچک‌های پیچیده درختی ساده را کشتند کجایی ای شبان؟ این زوزه‌ کار گوسفندان است که گرگان (گوسفندان) سیّدی افتاده را کشتند نمازت باطل است ای عابد، از سجّاده ات برخیز که بار دیگری آن کوفیان سجّاده را کشتند نماز خویش را بشکن؛ به خونخواهی قیامی کن که در بین اذان مردم موذن‌زاده را کشتند پ.ن: تقدیم به همه نژادپرستها و قومیت‌گراها و تکفیری‌ها و جاهلان مقصّر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. آری! آن‌گاه که جهل نسبت به تاریخی که در آن هستیم، میدان‌دار باشد؛ و ما باز خود را از کوتاهی‌ها تبرئه می‌کنیم. پیشنهاد می‌شود اگر بتوانید سروده های خود را به صورت صوت در آورید، بیشتر مؤثر خواهد بود. موفق باشید

37869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد طاهرزاده: برای کسی که حدود ۳۰ سال از عمرش را پای مباحث شما سپری کرده می دانم این نوشته آب در هاون کوبیدن است و توجیهی برایش تراشیده می شود. در افتضاح انتخابات دور اول ۶۰ در صد نیامدند از ۴۰ در صد باقی مانده حدود نیمی به گفتمان انقلاب رای ندادند یعنی بوضوح اکثریت قاطع گفتند ما این تفکر جبهه انقلاب را قبول نداریم و چه قدر روشن است برای کسی که قضاوت پیشینی نداشته باشد اضافه بر آن کسی که در متن اجتماع باشد بوضوح می بیند چند درصد قابل توجه از همین چهل درصد علی رغم میل قلبی بخاطر ترس از موقعیت شغلی ترس از عدم استخدام های دولتی در آینده ترس از قطع شدن یارانه ترس از عدم دریافت پاسپورت و ترس های متنوع دیگر رای داده اند (گرچه شاید این ترسها واقعی نباشد و اجرا نشود ولی نقش آن ترسها در رأی دادن کاملا هویدا و ملموس است) اگر در جامعه باشی به روشنی و بوضوح بیان می شود من شخصا در بین دوستان اقوام و جامعه مکرر شنیدم. پس همین الان رای اعتقادی به انقلاب حدود همان پانزده درصدی است که خودتان گفتید دشمن چنین می خواسته. حالا هی شما بگوئید دشمن می خواست پانزده در صد باشد حالا که چهل شد پس پیروزی است چرا خاک در چشم واقعیت و حقیقت می پاشید و پیام اکثریت ملت را درک نمی کنید و توجیه می کنید دیگر باید بپذیرید نظر مردم را صندوقها، نوع انتخاب و مهمتر از آن عدم شر‌کت تعین می کند نه طول و عرض تشیع جنازه ها و شوهای راهپیمایی ها. اگر حکومت جرآت دارد یک رفراندوم با عنوان ولایت فقیه را می خواهید یا نه آنوقت شاهد مشارکتی عظیم با نتیجه ای ویرانگر خواهید بود. می دانم هیچ وقت اینکار نمی شود اما روزی این واقعیت را کاملا قبول خواهید کرد. پاسخی نمی خواهم حدود ۳۰ سال پاسخها و توجیهات شما را شنیده ام و افسوس می خورم. فقط برای تفکر و تلنگر نوشتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌کنید که در این مورد، نگاه‌مان به تاریخ و آینده متفاوت است و بنده با سؤال شماره 37870 هم نظر می‌باشم. اخیراً عرایضی تحت عنوان «کدام رئیس جمهور؟ کدام آینده؟»  https://eitaa.com/matalebevijeh/ 17094و متن «آقای دکتر جلیلی و سیاستی که عین دیانت است» عرض شد. امید است موجب تفکری شود در این تاریخ. موفق باشید

37797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: بنده چند وقتی است سرگردانم که آیا زن باید بیرون از خانه کار کند یا داخل خانه؟ چرا؟ درآمد داشتن زن و اشتغال او خوب است یا خیر؟ و متاسفانه به هیچ نتیجه ای نرسیدم و در یک مجموعه ای از تناقضات گرفتار شده ام... وقتی یک زن یک سری استعداد ها و توانمندی ها دارد، مثل توانایی مدیریت بالا و روحیه ی گرم و با حرارت، این زن نمی‌تواند در خانه بماند و ظرف بشورد و بچه نگه دارد، افسرده و دل مرده می‌شود. پس تکلیف استعداد های او چه می‌شود؟ چرا رهبر انقلاب خطاب به مردان می‌گویند عامل موفقیت شما زنی است که خانه داری می‌کند و بچه را نگه می‌دارد و...؟ چرا این موفقیت برای زنان نیست؟ چرا موفقیت و حضور در جامعه و کسب ثروت فقط برای مردان است؟ چرا زن را موجودی می‌پندارند که معطل مرد است؟ زن بشوید، بروبد، بچه بزرگ کند تا مرد به موفقیت برسد؟!! چرا با کسب ثروت و اشتغال زنان مخالفت می‌شود؟ مگر نه این است که پیامبر به واسطه ثروت حضرت خدیجه اسلام را نشر دادند؟ چرا می‌خواهیم مسلمانان را در فقر و قناعت و زهد نگه داریم و یهودی ها بواسطه ی ثروتشان دنیا را در دست بگیرند و بر ما برتری یابند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» عرض شده؛ بحث در استعدادهای متفاوت زن و مرد است آنجایی که نیاز به آن استعدادهای متفاوت است و زنان با مادری و دلسوزی و حکمت خاصی که دارند کارهای غیر ممکن در امر تربیت را با روحیه خود، ممکن می سازند و این غیر از کارهایی است که با روحیه انسانیِ انسانها جدا از زن و مردبودن پیش می آید بخصوص در زمانه ای که بسیاری از کارهای دیروزینِ خانه، امروز به جامعه کشیده شده است و هرگز نباید از استعدادهای زنان در این رابطه استفاده نکرد که بعضا در امور تولیدی همچون قهرمانی شجاع به میدان آمده اند. موفق باشید

37279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات و عبادات قبول. ببخشید میشه لطف کنید چند راه برای کوچک کردن قوه ی واهمه و قوی کردن قوه ی عاقله بگید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتواند راه‌هایی را جهت فهم واهمه و عبور از آن به میان آورد و پس از آن خوب است که به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت (رحمة الله علیه)  رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet

37163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و عنایات ویژه حضرت حجت ارواحنا له الفدا تقدیم شما پدر  دلسوز: سپاس بابت پاسخگویی به سؤالات قبلیم و اینکه همیشه خودتون رو در دسترس شاگردان قرار میدید و امید میدید و در این دوران سخت غیبت ما رو با توجهاتتون دلگرم می‌کنید. استاد فرق رؤیت، ملاقات، تشرف، نظر در چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان رؤیت و ملاقات را یکی دانست و آن انس روحانی است با ابعاد روحانی موردی که ملاقات شده. ولی در تشرف، ظاهراً رابطه جسمانی در میان است، هرچند اگر فردی که تشرف پیدا می‌کند اگر ابعاد روحانی خود را نیز آماده کرده باشد، از برکات ملاقات نیز می‌تواند بهره‌مند شود. موفق باشید

37147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«إِلهِی إِلَیک أَشْکو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً، وَ إِلَی الْخَطِیئَةِ مُبادِرَةً، و بِمَعاصِیک مُولَعَةً...» سلام و عرض ادب. بعد از انس و گذراندن معارفی بس نورانی، گاهی در صحنه های امتحان، از وسوسه‌های شیطان بر روی نفس اماره شکست خورده و زمین گیر می شویم. در چنین وضعیتی نوعی یأس از ادامه آن معارف حقه برای ما پیش می آید. در حقیقت از خودمان مأیوس می شویم و به خودمان می گوییم تو اگر قرار بود آدم بشی با این معارف عالیه باید آدم می شدی. حال چه باید کرد؟ حقیقتا چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آن فراز که از مناجات الشاکین مطرح کردید، حکایت امیدی است در جان انسان نسبت به عبور از ضعف‌ها و گناهانی که برایش پیش آمده به همان معنایی که جناب مولوی به میان می‌آورد و می‌گوید: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید

37078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج اقا: بین حب جاه و مقام و مسئولیت پذیربودن یا نبودن چه فرقی وجود دارد، من از کجا بفهمم باید یه مسولیت راستی برم دنبالش و بدست بیارم یا اینکه من حب جاه دارم و باید به همین پایین ها قانع باشم حاج اقا نسل الان گم شده در این مبانی است کما اینکه نسل من هم همین بلا سرش بود من تومان این‌همه نظر و فکر درمانده ام، یکی میگه تو تنبلی، یکی میگه نباید حب جاه داشته باشی،یکی میگه زن بایدبچه داری کنه یکی میگه اجتماع ومسیولیت اجتماعی ،یکی میگه حوزه خوب نیست یکی میگه حوزوی هاقوی ترن ،یکی میگه حوزوی هادرس نمیخونن ،یکی میگه اکثرمشکل معیشت دارن حاج آقا چکارکنم، تازه من بدبخت یه عده چشم دوختن ببینن من چکارمیکنم اونا بکنن ،ازیه طرف هرکاری دست میگیری همه میخان بقاپن ،تامیدی دستشون درست انجام نمیدن ،هرچی فکرجدیدارائه میدی فقط میخورن نمی‌دانم تشنه اندوکارنیست یاحرص. داره این کارومیکنه یااثارسیاست وفضای مجازی است ویااینکه چون گروه‌های فرهنگی باهم هماهنگ نیستن دارن به هم وبه اعضای هم آسیب میرسانند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در همه این امور توجه ما به روح عبودیت‌مان باشد هرکجا که هستیم و در هر صحنه‌ای که باید حاضر شویم. در این حالت است که در عین تواضع، تلاش‌های ما معنا پیدا می‌کند. دیگر تفاوت نمی‌کند خانم خانه‌دار باشید و یا رهبرِ یک نهضت. موفق باشید

36904

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: باز زحمت براتون دارم. صوتی پر کرده ام تخصصی، خطاب به نامزدهای کل کشور. و به نمایندگی از همه مردم خواسته هایی از آنها دارم. خواسته هایی برای حوزه انتخابی خودشان و خواسته‌ها ایی برای کل کشور. استدعا دارم دوباره قبول زحمت فرمایید و گوش کنید و نظرتان را بفرمایید. با تشکر فراوان صوت در کانال «شور انتخاب» قرار داده شده است. صوت شماره سوم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرض معذرت به جهتِ زمان‌بر بردنِ آن صوت حقیقتاً بنده را معذور دارید. زیرا از کارهایی که مدّ نظر دارم، باز می‌مانم. موفق باشید

36560

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

مادرم باش و دستم بگیر به جان پدر، خسته ام، دستگیر نباشد مرا، جز تو راه دگر مرا مرحم درد باش، بار دگر گر او را نگه کرده ای، یک نظر زخود برکشید و برفت از نظر ز خود بیخودی را توان بایدت زتن بر شدن را توان بایدت توانم تویی، خود بده، نه دگر بدانم که تو لیله ای، نه دگر لیله را نشاید نشان بر بشر. لیاقت بده با دعای سحر. لقایت شود آسان بر دلم. لیاقت بده تا نگاهت کنم. نظر بر رخ با حیایت کنم. شوم غرق حیرت و ماتت شوم. سر افکنده از احوال و اعمالم شوم. خجل روی، زبان بسته و شرمسار شوم. قطره ای از دریای یار قطره را به باید که دریا شدن.  در او نیست و با او شدن شوم غرق در دریای یار کنون من شدم رستگار تو ای حوریه، انسیه، تو ای فاطمه از این پس نظر کن مرا،فاطمه تمام جهان هست در تو نهان فدای تو باشد همه، انس و جان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله به نور حضرت زهرا«سلام الله علیها» منور و منورتر شوید. موفق باشید

36399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا قاضی الحاجات» سلام استاد بزرگوار: چند وقت پیش با یک واسطه از یکی از شاگردان حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه شنیدم که نقل به مضمون گفتند: اگر در مکانی عبادت کردید و احساس کردید سیر قلبی و صعود روحانی ندارید، احتمال دارد در آن مکان گناهانی صورت گرفته باشد و آثار آن گناهان مانع شده است. مسائل حقیر این هست که: اثر گناهان در مکدر کردن مکان ها تا چه حد هست و تا چه مدت باقی است؟ و چگونه اگر در یک مکانی گناهانی صورت گرفته باشد آن مکان از اثرات آن گناه تطهیر می شود؟ و آیا خودِ خدای متعال هم مکان های آلوده را تطهیر می کند؟ با تشکر از الطاف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با یک استغفار و با همتی توحیدی، مکان، سیطره منفی خود را از دست می‌دهد زیرا بالاخره به ما فرموده‌اند: «شرف المکان بالمکین» ارزش هر جایگاه به کسی است که در آن قرار گرفته است. به عبارت دیگر، انسان است که به یک جایگاه ارزش می‌دهد. موفق باشید

36316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی با توجه به آیه مبارکه نحن " قدرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین " اصطلاح مرگ زود رس که در پاسخ ها به سوالات بکار می برید را درک نمی کنم . شاید از نظر ما نسبت به متوسط عمر در این زمانه فردی زود بمیرد یا به به اصطلاح جوانمرگ شود ولی واقعا این مرگ مقدر او بوده . پس آیا بهتر نیست اصطلاح مرگ زود رس را بکار نبریم ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که آیه مذکور متذکر این امر است که کسی نمیتواند آن مرگی را که از طریق خداوند تقدیر شده است، جلو و یا عقب بیندازد. ولی بحث در تقدیر الهی است که آیا مثلاً اگر کسی ترک صله رحم کرد، تقدیر الهی را که مرگِ زودرس است می‌تواند تغییر دهد؟ حال با هر واژه‌ای که بخواهیم به کار ببریم مهم نیست، مهم آن است که متوجه باشیم بعضی از اعمال موجب کوتاهی عمر می‌شود. موفق باشید

36170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اگر دانشمندان نگاه اصالت وجودی می‌داشتند، آیا علوم گوناگون به وجود می‌آمد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! ولی در افقِ نزدیکی هرچه بیشتر به استعدادهای طبیعت به جای تخریب آن. عرایضی در کتاب «حوالت تاریخی و عقل تکنیکی» در این مورد شده است. موفق باشید

35717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: امیدوارم حالتون خوب باشه. از زحمات شما بسیار تشکر می‌کنم. استاد بنده کتاب خویشتن پنهان و کتاب ده نکته از معرفت النفس رو خوندم. کتاب معرفت النفس و الحشر شما رو خوندم. بسیار عالی بود. در یه جایی شما گفتین هرکس دوسال روی این کتاب وقت بذارد وارد عالم معنویت میشه. سؤالم این‌که چه کار باید انجام بدیم، شما دراین کتاب راه کار ارائه نداده بودین. لطفا بیشتر توضیح بدین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهکار همان توجه به حضور وجودی خود در عالم است امری که در کتاب «چگونگی به فعلیت‌رسیدن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن بدان اشاره شده. موفق باشید

35698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد حکم قران سوزی چیه؟ ایا کفاره داره در صورت توبه خدا میبخشه؟ اینایی که تو سوئد این کار رو کردن راه توبه و جبران واسشون هست؟ میتونن جبران کنند؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید فقهای محترم نظر بدهند. خوب است از زاویه دیگر به سؤال و جواب شماره 35703 رجوع فرمایید. موفق باشید

40095
متن پرسش

سلام و احترام: دردی داشتم ممنون می‌شوم اگر درمانی دارید بفرمایید. خداوند متعال حافظتان. پزشکی که نه فرزندش سوخته و شهید شده اند، کودکی که پدرش را اسیر کرده اند و حالا او نان آور خانه شده و هنگامی که نام پدرش را می‌شنود چشمانش پر از اشک می‌شود، دختری که در محاصره آتش برای نجات خود دست و پا می زند، پدری که پاهای فرزندش کنده شده و داد می‌زند پاهایش را بیاورید. وضع غریبی است. نه می‌توان دید و شنید و نه می‌توان ندید و نشنید. دوستان و فامیل می گویند نبین. وقتی از تو کاری بر نمی آید دیدنش جز ویرانی ذهن و فروپاشی روانی چه سودی دارد. روح انسان تاب و توان تحمل این حجم از درد را ندارد. از سر خیرخواهی می گویند ببین حضرت آقا خودشان هم در سخنرانی فرمودند انسان تحمل دیدن این تصاویر و این حجم از جنایت را ندارد. پس تو که دیگر جای خود داری. اما براستی چه باید بکنیم؟ تکلیف ما چیست؟ چقدر باید از جزئیات جنایاتی که در غزه اتفاق می افتاد مطلع شویم و خود را درگیر اتفاقات ریز و درشت آن کنیم؟ ببینیم می‌سوزیم، خفه می‌شویم، از زندگی ساقط می‌شویم، دست و دلمان به هیچ کاری جز برای غزه نمی‌رود. بغض و خشم و عصبانیت و کینه و انفعال و ناراحتی و برزخ بی عملی و نظاره گری گلوی آدم را فشار می‌دهد. قلب انسان در سینه اش سنگینی می کند، دلت می‌خواهد بمیری از اینکه می بینی و هیچ کاری نمی توانی بکنی. پس مجبوری نبینی. نبینی تا بتوانی نفس بکشی، به زندگی عادیت ادامه بدهی، تا کم کم از یادت برود، تا بلکه آرام و شاید کرخت شوی. برگردی به روال عادی کار و زندگی و زن و بچه ات. این چه عذابیست که گرفتارش شدیم؟ این چه تناقضی است؟ تقاص کدامین گناه یا خبط و خطا و بی عملی را پس می‌دهیم؟ چرا به چنین وضعیتی گرفتار شده ایم؟ چرا هیچ بستری فراهم نمی‌شود تا بتوانیم کاری کنیم؟ چرا دست و بالمان بسته شده؟ چه باید بکنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چارۀ درد بخصوص دردی این‌چنین بزرگ، ندیدن و یا بی‌تفاوت‌بودن نیست. مهم، اندیشیدن به تاریخی است که بشر مدرن، سیاست را از دیانت جدا کرد و خود را به عنوان سیاست، مجاز به چنین جنایتی کرد. علاوه بر دلسوزی و دست‌زدن به هر کاری که کمک به آن مردم مظلوم باشد، مهم توجه به حکمتی است که خداوند به صحنه آورده تا معلوم گردد ما در چه تاریخی هستیم و جایگاه خود را نسبت به این جنایات معلوم کنیم آن‌طور که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» خیلی زود ما را متوجۀ این امر نمودند به همان معنایی که خداوند می‌فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» (بقره/۲۱۴)
آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند حوادث گذشتگان شما را نیامده، وارد بهشت می شوید؟! به آنان سختی ها و آسیب هایی رسید و چنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً یاری خدا نزدیک است.
آری! راهی و عزمی در مقابل ما از طریق انقلاب اسلامی گشوده شده است که با صبر و پایداری در دل همین سختی‌ها، امیدوار نصرت الهی هستیم بدون آن‌که خود را ببازیم و یا تسلیم سلطۀ استکبار شویم. موفق باشید

 

40008
متن پرسش

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است / چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است / جانا به حاجتی که تو را هست با خدا / کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است / ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم / آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است / ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست / در حضرت کریم تمنا چه حاجت است / محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست / چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است / جام جهان نماست ضمیر منیر دوست / اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است / آن شد که بار منت ملاح بردمی گوهر / چو دست داد به دریا چه حاجت است / ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست / احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است / ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار / می داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است / حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود / با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است. سلام استادِ جان: تنها کسی که در دنیا دیدم خیلی خود برتر من است شما بودید گرچه ما کجا و... بریده‌ام، احساس می‌کنم دیگر راهی نمانده است. نه سلوک سرم می‌شود نه عبادت... فقط بلدم گناه کنم... دربدری بشدت از سر و کولم بالا می‌رود. به حکم و اما السائل فلا تنهر ما را از این در مرانید. اگر خودکشی حرام نبود هزار بار انجامش می‌دادم تا از این کالبد لعنتی و دنیای بیخود خلاص شوم. ز میر قافله گاهی تغافلی شرط است / که بی نصیب نمانند قاطعان طریق در محضر حق در فیامت اگر زبان سخن گفتن داشته باشم می‌گویم که هرچه من اشتباهیم و پرگناه این استاد بصراط است و خیلی خواستند ما را هدایت کنند و مشکل تز خود ما بود اما دوستتان داشتم حتی وقتی که گناه کمرم را خم کرده بود. می‌دانم لکه ننگی بر پیشانی اسلامم ولی چه کنم که مادر گیتی ما را هم در بر گرفت! خدا حفظتان کند، استاد می‌شود دعایمان کنید به اسم؟ خاک بر سر من که هیچوقت قدر این راه و شما را ندانستم. همیشه در افراط و تفریطم و جاهل. احساساتی و بی ارزش استاد ما را شفاعت کنید گرچه لکه ننگم و حالم خراب. یا علی

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به زیبایی زندگیِ آخرالزمانی باید اندیشه کرد که چگونه انسان باید در دل طوفانی از کفر و ایمان، خود را تجربه کند. کفرِ کفر که گویا پرّه کاهی شده است در دل طوفان بدون هیچ تکیه‌گاهی و ایمانِ ایمان آن‌گاه که خبر شهادت سید حسن نصرالله و یا شهید سنوار را می‌شنود و تازه، به ایمانِ خود ایمان می‌آورد. و این‌جا است که باید در دل این طوفان گرفتار زندگی‌های معمولی نبود، هرچند باید مانند انسان‌های معمولی زندگی کرد. عرایضی در رابطه با نقش شهید مطهری عزیز با قصۀ کفر خودم را گفتم که چگونه آن مرد ما را از کفری که لجبازی نبود؛ به ایمانی آورد که جواب شبهه‌های‌مان نبود، بلکه حضوری بود در افق «اصالت وجود». و این ما غیر از مؤمنانی بودیم که شهید مطهری را دوست می‌داشتند چون با رجوع به آن مرد، ایمان‌شان را حفظ می‌کردند و یا رشد می‌دادند و ما هنوز در کفر و ایمانی هستیم که از «اصالت وجود» می‌نوشیم و قلب‌هایی خواهیم شد عین عقل، و باز در میدانِ «اصالت وجود» عقل‌هایی می‌شویم با آینده‌ای بس مشوش که هیچ عرفانی ما را یارای  به راه‌آوردن نیست مگر شهید سید حسن نصرالله، مگر شهید یحیی سنوار، مگر صادق‌ترین کلام این دوران از زبان آقای سید علی خامنه‌ای. https://eitaa.com/matalebevijeh/19306 موفق باشید  

39917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: بنده دانشجو رشته کامپیوتر هستم و سال آخر هستم. اما احساس می‌کنم که استعداد و رسالت من این نیست که در این رشته باشم اما اگر هم انصراف بدهم باز هم‌ نمی‌دانم باید چه رشته ای و چه کار کنم، سوال من این است که چگونه متوجه استعداد و علاقه خود بشوم و همچنین رسالت من و هدف زندگی من چیست و چگونه باید آن را پیدا کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که استعداد بشر امروز منحصر به یک رشته نمی‌شود، می‌توان به این نکته فکر کرد که انسان در عین حضور در شرایطی که برایش پیش آمده است؛ از امکانات دیگری که مقابل‌ او در شرایط تاریخی امروزین گشوده شده غفلت نکند. موفق باشید

39818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: تفاوت نفس و روح چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ادبیات ما تفاوتی بین آن دو واژه نیست. ولی در اصطلاحات عرفانی، نفس مرحلۀ تدبیر بدن می‌باشد و وجه مجرد ما در توجه به بدن است و روح، مرتبۀ توجه به حقایق متعالی است. مفصل این بحث در مقدمۀ کتاب «منازل السائرین» جناب خواجه عبدالله انصاری که جناب عبدالرّزاق کاشانی شرح کرده‌اند؛ مطرح شده. موفق باشید 

39743
متن پرسش

سلام و عرض ادب استاد: امیدوارم بنده و همسرم رو در این شبهای عزیز قدر دعا بفرمایید. غرض چند سوال در رابطه با شبهای قدر بود که از خدمتتان می‌پرسم: هدفم از این سوالات بازخوانی فهم عمیق خویش از شبهای قدر است و اگر خدا بخواهد کمکی هم شود به کاربرانی که سوالات بنده را می‌خوانند و پاسخهای نورانی حضرتعالی را می‌بینند. یعنی شاید برخی از پاسخهای حضرتعالی را بدانم ولی هرساله عادت دارم یک بازخوانی می‌کنم و آن را تکمیل تر می‌کنم. ۱. چه کنیم رابطه ما با شبهای قدر به طور عمیق برقرار بشود و این ارتباط همیشه وصل بماند؟ ۲. در باطن عالم رابطه ما شبهای قدر به چه نحوی است؟ ۳. چه متون و یا صوتهایی را دنبال کنیم که به عمق شب قدر وارد شویم؟ التماس دعای فراوان داریم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم توجه به میدانی است که به عنوان شب‌های قدر مقابل ما گشوده می‌شود و احیای شب قدر یعنی توجه به افقی که خداوند با نزول ملائکه و روح در مقابل ما به صورت اجمال باز می‌کند. ۲. همین‌که شب قدر حالت اجمال دارد حکایت از حضوری است باطنی که در مطلع فجری که بعداً پیش می‌آید آن اجمال به تفصیل می‌گراید، به همان معنای تفاوت انزال و تنزیل. که انزال، نزول دفعی و کلّی است که مربوط به نزول شب قدری است. و تنزیل، نزول تدریجی و ظهور تفصیلیِ باطنِ شب قدر است در روزهای آینده. بنابراین ان‌شاءالله ما در شب‌های قدر در معرض هویت باطنیِ حقایق قرار می‌گیریم و به همین جهت چندان لازم نیست که حالی جزئی را در آن شب احساس کنیم. ۳. نکاتی تحت عنوان «ما و شب‌های قدر» در کانال «مطالب ویژه» مطرح شده است که ذیلاً می‌توانید آدرس آن‌ها را ملاحظه فرمایید. به امید آن‌که نسبت به شب قدر حضور خوبی مدّ نظر قرار گیرد. موفق باشید              
1- https://eitaa.com/matalebevijeh/18936 2- https://eitaa.com/matalebevijeh/18937 3- https://eitaa.com/matalebevijeh/18938 4- https://eitaa.com/matalebevijeh/18941 5- https://eitaa.com/matalebevijeh/18942 6- https://eitaa.com/matalebevijeh/18945 7- https://eitaa.com/matalebevijeh/18946 8- https://eitaa.com/matalebevijeh/18949
         

39610
متن پرسش

سلام حضرت استاد: آیا مناجات درستی کرده ام؟ خدای من مناجات شعبانیه می‌خوانم و به این فراز ها که می‌رسم یاد آشنایی که انگار خیلی به ما نزدیک است می‌کنم. الهی من تعرف بک غیر مجهول، ای خدای من کسی که به تو معروف شد دیگر مجهول و بی‌نام و نشان نمی‌شود. غیر از این است که ابلهان روزگار با ۸۵ تن بمب می‌خواستند سید حسن نصرالله را محو کنند؛ ولی غافلان نمی‌دانند که تو اراده کرده‌ای او شناخته‌تر شود. و حتی دشمن در مکر الهی بازی کند اینجاست که همه چیز اراده تو می‌شود؛ حتی دشمن! و من لاذ بک غیر مخذول و ای خدای من کسی که به تو پناه ببرد خوار نگردد. امروز حضرت آقا روحی له الفداء فرمودند: «حضرت سید حسن نصرالله در اوج عزت است.» به راستی پناهی بهتر از این هم وجود دارد. و من اقبلت علیه غیر مملوک و هر کسی را تو به او توجه کنی بنده دیگری نمی‌شود و ای خدای من سید حسن را برای خود برگزیدی «اصطفاک لنفسی» و او هم گردن خود را به طوق آمریکا و اسرائیل نینداخت و بنده دیگری نشد. الهی انّ من انتهج بک لمستنیر ای خدای من هر که به تو راه یافت نورانی گردید الان سید عزیز نورانی‌تر از همیشه است نوری که خاموش نخواهد شد. «یریدون لیطفئو نورالله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون» و ان من اعتصم بک لمستجیر و قد لذت بک یا الهی و حالا هرکه به تو پناه برد پناه می‌یابد و من به تو پناه می‌برم ای خدای من چون سید عزیز به تو پناه برد و پناه یافت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و حقیقتاً ما از طریق امثال آن مناجات شریف، زندگی و مناجات خود را معنا می‌کنیم و چه عطای بزرگی است چنین مناجاتی که ما را در جهان خود به خود می‌آورد تا معلوم شود در کجای تاریخی که در آن هستیم، باید بایستیم تا در جای درستی ایستاده باشیم. خوشا به حال شهداء و شب‌های دارخوئین و دعای کمیل. و خوشا به حال آنانی که در ماه رمضانی که در پیش است با مناجات شریف «ابوحمزۀ ثمالی» معنای خود را و معنای حضور در جهانی که هستند را تجربه می‌کنند. بنده همواره به رفقای عزیز توصیه کرده‌ام اگر هر شب ماه رمضان فرصت اُنس با همۀ مناجات «ابوحمزه» نیست؛ هر شب با قسمتی از آن مأنوس شوید.  موفق باشید              

نمایش چاپی