بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39631
متن پرسش

سروده‌ای نصراللهی تقدیم به امت حزب الله: «عقل کم جو لحظه‌ی آغاز یک شیدایی است / آبروداری نکن تاوان ما رسوایی است» «راه کشف معرفت یک جاده‌ی دشوار نیست / معرفت نوشیدنِ یک استکانِ چایی است» «وقت خواب ماست وقتی عالَمی را آب برد / داد و بیداد جهان در گوش ما لالایی است» «گفتم از عشقت به صحرا می‌روم فارغ شوم / گفت کمتر کوش چون جادوی ما هرجایی است» «از که می‌پرسی نشان از بی‌نشانی‌های ما؟ / خلق را بگذار چون این گنج در تنهایی است» «نا امیدی را به کوی عشقِ یزدان راه نیست / بوی نان حاکیِّ از نزدیکی نانوایی است» «گاه گاهی در بیابانی رهایت می‌کنم / تا نپنداری سرشتِ هر دلی دریایی است» «هیج لطفی نیست در پیدایی و پیدا شدن / آنچه هم پیدا شده مرآت ناپیدایی است» «راه نصرالله اوج عزّت تاریخ توست / هرچه در این راه دیدی جلوه‌ی زیبایی است» جای آن گمگشته را مابین فرداها مجو/ در تحیّر باش جنسِ عشق پس فردایی است»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جنس عشق، «پس فردایی» است و حیرتی که در نسبت به تشییع سید حسن نصرالله بزرگوار پیش آمد هم، به همین جهت بود که اشاره به «پس‌فردایی» داشت و نه «فردایی» که ادامۀ امروز است و قدرت‌نمایی‌های صاحبان بمب‌‌های چند تُنی. در حالی‌که در پس‌فردایِ این تاریخ، این انسانیتِ انسان‌ها است که به ظهور می‌آید. و عرض بنده در این رابطه آن بود که:
 یوم الله تشییع سید حسن نصرالله  متذکر حضوری بود که حضرت روح الله «رضوان الله تعالی علیه» در مقابل انسان این دوران گشود تا انسان‌ها دوستی و مهر حقیقی را در صبحگاهان تاریخی که با مقاومت در حال وقوع است تجربه کنند و این یعنی در درون خود جهانی گشتن بی‌انتها به وسعت انسانیت همه انسان‌ها. موفق باشید

 

39610
متن پرسش

سلام حضرت استاد: آیا مناجات درستی کرده ام؟ خدای من مناجات شعبانیه می‌خوانم و به این فراز ها که می‌رسم یاد آشنایی که انگار خیلی به ما نزدیک است می‌کنم. الهی من تعرف بک غیر مجهول، ای خدای من کسی که به تو معروف شد دیگر مجهول و بی‌نام و نشان نمی‌شود. غیر از این است که ابلهان روزگار با ۸۵ تن بمب می‌خواستند سید حسن نصرالله را محو کنند؛ ولی غافلان نمی‌دانند که تو اراده کرده‌ای او شناخته‌تر شود. و حتی دشمن در مکر الهی بازی کند اینجاست که همه چیز اراده تو می‌شود؛ حتی دشمن! و من لاذ بک غیر مخذول و ای خدای من کسی که به تو پناه ببرد خوار نگردد. امروز حضرت آقا روحی له الفداء فرمودند: «حضرت سید حسن نصرالله در اوج عزت است.» به راستی پناهی بهتر از این هم وجود دارد. و من اقبلت علیه غیر مملوک و هر کسی را تو به او توجه کنی بنده دیگری نمی‌شود و ای خدای من سید حسن را برای خود برگزیدی «اصطفاک لنفسی» و او هم گردن خود را به طوق آمریکا و اسرائیل نینداخت و بنده دیگری نشد. الهی انّ من انتهج بک لمستنیر ای خدای من هر که به تو راه یافت نورانی گردید الان سید عزیز نورانی‌تر از همیشه است نوری که خاموش نخواهد شد. «یریدون لیطفئو نورالله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون» و ان من اعتصم بک لمستجیر و قد لذت بک یا الهی و حالا هرکه به تو پناه برد پناه می‌یابد و من به تو پناه می‌برم ای خدای من چون سید عزیز به تو پناه برد و پناه یافت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و حقیقتاً ما از طریق امثال آن مناجات شریف، زندگی و مناجات خود را معنا می‌کنیم و چه عطای بزرگی است چنین مناجاتی که ما را در جهان خود به خود می‌آورد تا معلوم شود در کجای تاریخی که در آن هستیم، باید بایستیم تا در جای درستی ایستاده باشیم. خوشا به حال شهداء و شب‌های دارخوئین و دعای کمیل. و خوشا به حال آنانی که در ماه رمضانی که در پیش است با مناجات شریف «ابوحمزۀ ثمالی» معنای خود را و معنای حضور در جهانی که هستند را تجربه می‌کنند. بنده همواره به رفقای عزیز توصیه کرده‌ام اگر هر شب ماه رمضان فرصت اُنس با همۀ مناجات «ابوحمزه» نیست؛ هر شب با قسمتی از آن مأنوس شوید.  موفق باشید              

39582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: سوالی دارم که ذهنم را مشغول کرده است. قصد ازدواج دارم، اما به نظر می‌رسد که باید ابتدا تکالیف و مسئولیت‌های قطعی فعلی‌ام را به درستی انجام دهم (و البته نمی‌دانم ازدواج جزو تکالیف زمین مانده است یا نه). به عنوان مثال، من در یک دانشگاه دولتی تحصیل می‌کنم و به دلیل کم‌انگیزگی، به درستی درس هم نمی‌خوانم. آیا قبل از اقدام به ازدواج باید این مسائل را به سامان برسانم و شرایطی مانند قطعی شدن وضعیت شغلی خود را محقق کنم، تا سپس خود را در معرض مسئولیت جدیدی قرار دهم؟ از طرفی، به دلیل طبیعت هیجانی و دقیقه‌نودی که دارم، به طور طبیعی توقع ندارم که نفر اول تحصیلی باشم، چون چنین هدفی را هیچ وقت دنبال نکرده‌ام. بخش زیادی از عدم تمرکز در تحصیل نیز به دلیل آشفتگی ناشی از وضعیت غیرمتاهل بودنم و گه گاه ابتلائات به گناه است. به همین دلیل، سوالی که برایم پیش می‌آید این است که باید اقدام کنم یا صبر؟ ( آیا اقدام به ازدواج موجب بهبود وضعیت تحصیلم (که به عنوان تکلیف قطعی در نظر گرفته‌ام) خواهد شد یا این که به دلیل اضافه شدن مسئولیت‌های جدید، وضعیت از کنترل خارج خواهد شد؟) کشش و میل درونی من به ازدواج هست، اما چون همیشه به دنبال کمال و تمامیت بوده‌ام، از طرفی احساس می‌کنم که ممکن است این اقدام به نوعی تن‌فروشی و باخت باشد، به این دلیل چه هنگام و چطوری اقدام کردن برایم مهم است. مهم است که احساس می‌کنم در حال کم آوردن و تسلیم شدن اقدام کردم یا نه مانند حضرت یوسف در وضعیتی که با تقوای خود شیطان را شکست می‌دهد و ازدواج یا عدم ازدواجش برایش تفاوتی ندارد، بلکه او برای رضای خداوند و خدمت به خانواده و جامعه اقدام به ازدواج می‌کند. در نهایت، به این فکر می‌کنم که شاید بعد از ازدواج، همچون یک پشت کنکوری که بعد از اعلام نتایج متوجه می‌شود مشکل اصلی حل نشده، پس از ازدواج هم تفاوت چندانی در وضعیت من ایجاد نشود. شاید بهتر باشد که به جای تمرکز بر ازدواج، به اصل مسئله که همان تقوا، طهارت و بندگی است، بپردازم. با این تفاسیر مردد هستم که چه کنم؟ (اصل چه باشد، تقدم و تاخری بین رسیدن به آرامش و ازدواج باشد یا اصلا در آشفتگی اقدام به ازدواج حق نفر مقابل را ضایع می‌کند یا خیر؟ و..)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستر طبیعی زندگی چنین است که مرد در آن حدّ که بتواند به قول معروف لباس و مسکن و غذای همسر خود را فراهم کند؛ با ازدواج، زندگی بهتر جلو می‌رود و به برکات خاصی می‌رسد. موفق باشید

39364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت به استاد عزیز: در دعای ماه رجب آمده که: اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الاْخِرَهِ چرا برای خَیْرِ الاْخِرَهِ تعبیر جمیع آمده ولی برای شَرِّ الاْخِرَهِ نه؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ جناب آیت الله ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند «مراقبات»، علت آن امر آن است که در آخرت، «شرّ» که همان «عدم» است؛ یک چیز بیشتر نیست و آن عدم ِخیر است. ولی در دنیا که دنیای کثرات است آن عدم، به صورت‌های مختلف ظهور می‌کند. موفق باشید 

39317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: بنده در حال مطالعه کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» هستم، فرمودید حرکت ویژگی عالم ماده است و زمان نیز از حرکت فهم می‌شود و اگر انسان بخواهد راهی به مراتب قرب و رشد و کمال بیابد باید از قید زمان آزاد شود. اینکه می‌گویند آدم حسود اولین ضربه را به ایمان خود می‌زند به این دلیل است که دائماً حسرت گذشته را می‌خورد و نگران آینده است. و راهش رها کردن خود از بند زمان گذشته و آینده و نظر به اکنونیت و حضور خویش در کران هستی است. سؤالم این است که چگونه برخی می‌گویند همانطور که انسان ها و اشیاء طبیعی نشان دهنده وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خداوند متعال هستند، ماه ها و روزها و قطعات زمان نیز همین‌گونه اند. اگر زمان معنایی در عالم ملکوت ندارد و آنچه هست بی زمانی و بی مکانی ست و حضور است و حضور چگونه این با بیان قبل جمع می‌شود؟ اینکه برخی ماه ها و روزها قوت و شدت و ظهورشان بیشتر از بقیه ماه هاست، حال آنکه اصلاً زمان در عالم غیرماده معنا ندارد، این بیان و اشاره به قطعه ای از زمان دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا از باب تسامح است؟ آیا اینکه گفته اند از دست رفتن فرصت رجب و شعبان و رمضان موجب افسوس و حسرت آدمی ست و باید منتظر سال بعد باشد که از دست ندهد. منافات ندارد با رهاشدن از بند زمان و حسرت گذشته و آینده را نخوردن؟ معنای زمان چیست؟ بی زمانی و بی مکانی عالم مجردات چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «برهان صدیقین» و «برهان حرکت جوهری» روشن می‌شود که بعضی صفات، ریشه در مرتبۀ وجودی نازلۀ آن‌ها دارد مانند شوری در نمک، که به جهت مرتبۀ نازلۀ وجود است در این مرتبه. و در مرتبۀ بالاترِ وجود، این شوری وجود ندارد. و در این رابطه هرجا حرکت هست، زمان مطرح است و در مرتبۀ عالیۀ وجود، حرکت، معنا ندارد تا زمان، معنا پیدا کند. ۲. در این‌که مراتب پایین وجود از جمله زمان، ظرفیت‌های متفاوتی در ظهور انوار الهی دارند اخیراً عرایضی در مقدمۀ بحث «ماه رجب و اخلاص و درک امکانات تاریخی» در این مورد شد. خوب است که به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ayam/rajab/speech/Twt_mahe_rajab_va_ekhlas_va_darke_emkanat.MP3 

39278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خوبم: حالت خوف را درک نمی‌کنم کتاب معراج السعاده را هم خوانده ام در هر صورت رحمت خدا بسیار بسیار بر غضب اش برایم غلبه دارد و با همه شرمساری ام هیچ جوره در کت ام نمی‌رود باید از او بترسم. شرم چرا نگرانی چرا توبه چرا ولی راضی شدنش به دوری ام را نمیتابم. حتی لحظه ای. چطور خوف و رجا را در کنار هم داشته باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این سخن جناب حافظ فکر کنید که فرمود: «تو را ز کنگرۀ عرش می‌زنند سفیر / ندانمت که در این دامگه چه افتاده است؟» موفق باشید

39249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: آیا خوب است که قوه ی خیال انسان تحت تاثیر عالم خارج باشد؟ اگر خوب است چکار کنیم تحت تاثیر عالم خارج قرار گیرد و اگر خوب نیست چکار کنیم تحت تاثیر عالم خارج قرار نگیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قوه خیال باید تحت تأثیر معارف عالیه قرآنی باشد تا با تدبّر در قرآن و روایات اخلاقی، قوه خیال نیز ادب شود. موفق باشید

39153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم و الرحمه ۱. برای جان خسته ام چه کنم؟ این صبر که من می‌کنم افشردن جانست. غرور و خیالات جهنمی و زندگی در گذشته و آینده مرا سلاخی می‌کند و حتی نایی برای فریاد ندارم برای فرار ندارم برای ایستادگی ندارم. چه کنم خود را برای ماه رجب و شعبان و رمضان آماده کنم؟ ۲. برای جان خسته ام، از شما تسکین می‌خواهم، برای رهایی از جهنم خیال، همچون معصومانه ترینِ درخواست ها از شما می‌خواهم دعای سحر، و یا مناجات شعبانیه را با قلم و خط تان مکتوب کنید تا با این نوشته های معنا دار عشق بازی کنم تا بمیرم تا بسوزم تا زندگی کنم. هیچ عجله ای هم ندارم، تا هر موقع شما فرصت دارید. من می‌توانم هفته آخر دی ماه و یا ایام البیض رجب خدمتتان برسم و دریافت کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها در آنجایی هستم که می‌توانم باشم و آن حضور در جاده‌ای است که در دلِ بحث‌های شنبه‌ها و دوشنبه می‌باشد. در دیروزهای خود عرایضی در مواجهه با «دعای سحر» از دریچه شرح دعای سحر حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» با عنوان «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» شده. به نظر می‌آید افق‌های خوبی برای عزمی که باید به میان آید، برایمان می‌گشاید. در مورد ماه رجب گمان می‌رود کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» هنوز نفس آن را دارد که ما را در بر بگیرد و جلو و جلوتر برود. موفق باشید 

39077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد بنده گروهی درست کردم در ایتا با این شرایط آیا درسته؟ کمبودی نداره؟ بهش چه ایرادی میشه گرفت؟ میخام حقی به گردن کسی نیفته چه من چه اعضا نسبت به هم. نیت به معناى مقصد داشتن و انگیزه و آگاهى و توجه به هدف است. نیت روح عبادت است. پس اینجا همگی در گروه نیت می‌کنیم به نیت قربة الی الله. عزیزان دسته جمعی صلوات هدیه می‌کنیم به ارواح مقدس پیامبران، امامان، مقربین و شهدا و تعجیل در فرج امام زمان و به تمامی اموات و افراد جهان (مؤمنان و مسلمانان، حاضر و غایب در این گروه) از طرف اعضای گروه قربة الی الله. ۱. هر فردی هر جایی این بنر را دید و صلواتی فرستاد به تعداد دلخواه، (حتی یک عدد) و وارد گروه هم نشد. از اعضای گروه حساب است. ان شاءلله. (اینم بخاطر اینه که قصد ما فقط زیاد شدن ممبر در این گروه نیست. قصد ما هر چه بیشر شدن تعداد صلوات فرستاده شده است.) ۲. هر فردی حتی ۱۰ مرتبه صلوات هم بفرستد و از گروه خارج شود. (نیاز به ثبت در گروه هم حتی نیست مهم نیت است.) از اعضای گروه حساب است. (این بخاطر اینه که کسی اگر دیگه نمیخاد صلوات بفرسته بتونه اگه خواست با خیال راحت از گروه خارج بشه.) ۳. دوستان از آنجایی که من دوست داشتم این عمل، عملی مداوم باشد. چون این گروه قطعا تا سالیان سال فعالیتش ادامه پیدا می‌کند ان شاءلله. هر یک از اعضا بعد از صد سال به رحمت ایزدی پیوست ثواب صلوات‌های فرستاده شده ی دیگر اعضا به او ادامه دار برسد. ۴. دوستان توجه داشته باشند تعداد ذکر اعلام شده توسط اعضا، شاید قطعی نباشد. مثلا اگر کسی در گروه تعدادی را اعلام کرد ولی به دلایلی خواندنش را فراموش کرد ونتوانست بفرستد چیزی بر عهده ی او از نظر تعداد مجموع صلواتها نیست. (من تمام سعی و تلاشم در نیت گروه این است، که خدای نکرده حقی به گردن کسی نیفتد. اینجا یک گروهه دوستانه ی دورهمیست..) تا می‌توانید بنر گروه را به دیگران برسانید و پخش کنید. با تشکر التماس دعا گروه خیر کثر https://eitaa.com/joinchat/2489844731C67cb2a6be3

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی نمی‌دانم. اگر در مباحث معرفتی سؤالی برای رفقا پیش آمد و بنده توان جوابگوی آن را داشتم؛ در خدمت هستم. عنایت داشته باشید که در روایات ما تأکید بر عمق‌بخشیدن به معارف است با توجه به اینکه می‌فرمایند به اندازه‌ای که معارف انسان عمیق باشد، عبادات او مورد قبول است و از این سخن رهبر معظم انقلاب که اخیراً با بسیجیان عزیز در میان گذاشتند؛ غفلت نفرمایید که فرمودند: «پرچم بسیج که پرچم دفاع از حقیقت و حقوق ملت است، همواره باید در اهتزاز بماند که لازمه آن عمق‌بخشی به معارف بسیجی، افزایش کیفیت و پرهیز از نگاه سطحی به مسائل با مطالعه و مباحثه و تشکیل حلقه‌های درسی و تحقیقی است.» موفق باشید 

38976

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ۱. اگر اینگونه نیت کردیم درست است؟ که ثواب اعمال نیک خود را به امامان و بعد ثواب بدست آمده را به همه ی اموات هدیه کنیم. و بخواهیم این دور تا ابد ادامه داشته باشه؟ یعنی طوری نیت کنم که در دور آخر منه نیت کننده، ثواب نصف میخام و اون نصف ثواب دیگرِ من باز برگرده به همه تو همین دور؟ و الی ابد این گردش ادامه داشته باشه؟ آیا این نیت درست است یا اساسا بعد از مرگ حرف ثواب رسیدن و عبادت و اینها کلا تمام است و وقت نعمت یا عذاب هر فردیست؟ ۲. آیا من میتونم به نیابت از شوهرم که اکنون زنده است ختم مثلا صلوات بگیرم؟ برای کفاره که اگرتا کنون اذیتش کرده ام؟یا نمازهای مستحبی هدیه کنم بهش؟ یا چون اون زنده است نمیشه؟ آخه اهل نماز نیستن. البته خمس و.. عقیده دارند. کاهل نماز. آیا اصلا بهشون میرسه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این امور، ورودی ندارم و نداشته‌ام. اگر مباحث معرفتی مدّ نظر رفقا باشد و بتوانم جواب دهم، در خدمت هستم. موفق باشید

38833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

خاستگاه مشاوره و شورا و مشورت عالم امر است که می‌فرماید: و شاورهم فی الامر یا امرهم شوری بینهم، جایی که فقط اشاره می‌‌کنیم و هیچ تشریعی (باید و نبایدی) آنجا نیست! در عالم تکوین فقط به هم اشاره می‌کنیم که آن هم هست و یا آن چقدر هست! مثلا الله اکبر یعنی بیا اینهمه بزرگی الله را با هم به نظاره بنشینیم و لذت ببریم. کار عقل جزئی باید و نباید است که مثلا برای اینکه نمیرم باید دنبال غذا بروم! آیا موطن دین فقط در عالم عقل جزئی یا همان عالم خلق است یا موطن اصلی دین عالم اشارات و امر و عقل کلی است که حسن را می‌بیند و عاشقش می‌شود؟ دل باید و نبایدی را که به موطن امری وصل نبیند گردن نمی‌نهد یا به اکراه قبول می‌کند. ابتدا باید او را به آبشخور حقیقت امری دین رهنمون شویم تا سیراب شود و با ما راه بیاید. عاقل به عقل کلی عاشق است که می‌گویند: العاقل یکفی بالاشاره. شاید بتوان معادل کلماتی نظیر مشورت و شوری و مشاوره را واژه‌هایی مثل «افق یابی» و «افق‌نمایی» دانست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما در میانه تکوین و تشریع ایستاده‌ایم تا آن‌جایی که امور تشریعی را تا اوج حقیقتِ تکوینی‌اش جلو ببریم و حاضر کنیم. این‌جا است که «تو مو می‌بینی و من پیچش مو» و جهان اشارات و جهان حضوری بی‌نام و نشان. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید» خدا کند انسان‌ها در این زمانه به بانک جرسی که از زبان رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده؛ گوش فرا دهند. موفق باشید

38799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم. ۱. ما که هیچ کدام ایمان نیاورده ایم... ما که هیچ کدام اسلام نیاورده ایم... فقط برای اینکه بتوانیم در جمعی مقبول باشیم، اینگونه بودن را انتخاب کرده ایم و دیگر هیچ... ما در پستی های خود غرقیم، توان برون رفتن نداریم، اینکه به کجا هم باید برون جست را نمی‌دانیم. بر پستی هایمان رنگ ایمان و مذهب می‌زنیم، خیال خود را هم راحت می‌کنیم که دیگر جهنمی نیستیم. خیال می‌کنیم میان ما و آن فرومایه ای که رنگ بخود نگرفته فرق هاست. تصور ما به اینست که آنکه قرآن می‌خواند مسلمان است و انسان خوب تلقی می‌شود، اما آنکه قران تا بحال به دست نگرفته مذهبی نیست؛ غافل از آنکه قرآن از بر کرده ها حسین کشی را به راه انداختند، کاری که خیلی از قرآن نخوانده ها حتی مخیله اش را ندارند! این ایمان نیست که ما پوشیده ایم این اسلام نیست که ما دم می‌زنیم این مذهب نیست که ما می‌رویم ما در حیوانیت بدو تولدمان رکود یافتیم و حرکت نکردیم. حیوانیت خود را نیز در لباس پر وصله دار اسلام با هزار زور و نیرنگ نگاه داشته ایم، کافیست کمی سربسرمان بگذارند تا رد چنگ ها را بر سینه هاشان ببینند ۲. بشر به دنبال چه بود که بلند گو را اختراع کرد؟ چشد که با عکس و سینما روبرو شد؟ نگاه پدیدار شناسانه اش را کجا به تفصیل بیابم؟ حال؛ شهید آوینی این ابزار را تا کجاها رساند؟ برای اینکه یک نگاه تفصیلی به نیاز بشر به صوت و تصویر و کاری که شهید آوینی با آنها کرد به کجا رجوع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! «گرچه بهشتش نه به کوشش دهند/ آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». مهم آن است که امیدوارانه جلو برویم تا آرام‌آرام به لطف الهی نور ایمان، آری! نور ایمان به سراغ مان بیاید. ۲. در این رابطه جلسه ای در خانه مشروطه تشکیل شد و مطالبی به میان آمد. https://eitaa.com/c/57013389/1171 موفق باشید. 

38756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: استاد آیا عین ثابته ما پیش از ورود به دنیا همسر را نیز انتخاب کرده؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد عین ثابته، شخصیتِ کلی انسان است و مواردی مثل انتخاب همسر مربوط به حضور دنیا و انتخاب خاص دنیایی است در عین آن‌که تقدیراتی نیز در این موارد در میان است. موفق باشید

38646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام: استاد شما فرمودید عین ثابته چیزهای کلی رو در انسانیت انتخاب کرده میشه لطفا یه مثال بزنید و بیماری و پدر و مادر و همسر به انتخاب ما نبوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که انسان خود را طوری تعریف کند که انسانی شجاع و اندیشمند باشد؛ آن هم نه به معنای انتخاب جزیی و یا تصمیم فردی، مربوط به عین ثابته اوست و این بسیار فاصله دارد از ربط آن موضوع به امور جزئی. موفق باشید

38626

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: می‌دانیم که ما تفکر دینی و تفکر فلسفی و تفکر شاعرانه داریم و طبق هر یک از این تفکرها تاریخی بنا می‌شود مثلا ادیان ابراهیمی طبق تفکر دینی هست و تاریخ متافیزیک طبق تفکر فلسفی و... حال سوال من این هست که ما در کدام تاریخ باید خودمان را جست و جو کنیم؟ امام خمینی تاریخی دینی را شروع می‌کند و هایدگر پی ریزی یک تاریخ فلسفی (فلسفه به معنای حقیقی نه متافیزیک) می‌کند آیا همه باید در تاریخ دینی انقلاب اسلامی حاضر بشوند یا خود را در تاریخ های دیگر هم باید جست و جو کنند؟ البته اقسام تفکر به این معنا نیست که با هم تعارض دارند ولی تغایر دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به این نکته بیندیشیم که بشر جدید ظرفیت خاص خود را دارد؛ می توان به حضور تاریخی انسان فکر کرد که در عین حال، خود را در خود جستجو می کند و این است که به نظر می آید حضرت امام خمینی و جناب ملاصدرا و جناب هایدگر در کنار هم قابل فهم هستند. موفق باشید

38537
متن پرسش

سلام استاد وقت تون بخیر: در مورد صحبتهایی که آقای پزشکیان در آمریکا کرده و اسراییل رو یه کشور معرفی کرده و اینکه این صحبت شون یه پالسی بوده که اسراییل جرات کنه سید حسن نصراله رو ترور کنه سوال دارم. اینکه ما تا کی تحمل کنیم اینگونه صحبت کردن ایشون و اطرافیانشون رو که یکی به نعل یکی به میخ میزنن و اینکه نمایندگان مجلس حتما وظیفه ای دارند ولی وظیفه ما در قبال این رفتارهای نابخردانه چیه؟ لطفا راهنمایی کنین. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در کشور ما بحث در دو نوع حضور و دو نوع نگاه در این جهان است. یک نگاه گمان می‌کند می‌تواند در همین نظم جهانی زندگی کرد و عملاً مجبور است اسرائیل را نیز تحمل کند. نگاه دیگر متوجه است نظم موجود جهان مانع زندگی تعالی‌بخشِ انسان است و باید به تاریخ دیگری نظر کرد که انقلاب اسلامی به میان آورده. و مردم باید نسبت به این دو نگاه تکلیف خود را معلوم کنند وگرنه به صِرف انتقاد از آمریکا و اسرائیل کافی نیست که آیا به انقلاب اسلامی و تاریخ دیگری معتقدند؟ و یا نه؟ اخیراً عرایضی تحت عنوان «جایگاه انقلاب اسلامی در شرایط امروزینِ جهان»https://eitaa.com/matalebevijeh/17706 شده است خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشید

38389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در قیامت و برزخ «تطلع علی الافئده است.» آیا زمانی همه که ما در خواب، صورت هابی را خواب می‌بینیم. آیا این صورتها بر اساس همین آیه رخ داده است؟ یعنی آیا این صورتها از درون دل ما طلوع کرده اند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم نیست زیرا در دنیا هنوز توهّمات، منشأ بسیاری از این صورت‌ها می‌باشند. موفق باشید

38379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ما یک مقام واحدیت داریم و یک مقام احدیت. آیا از احد بالاتر هم داریم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاتر از احدیت که عین یگانگی است، معنا ندارد زیرا احدیت، بنیانِ بنیان‌ها است. موفق باشید

38321

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بر اساس برهان صدیقین می‌خواستم ببینم که مطالب زیر درست است یا نه؟ در واقعیت عین وجود نداریم. بلکه عین کمال داریم. عین کمال عین علم، عین قدرت و عین حیات است. (البته منظورم تمام صفات ذاتی است.). حال این عین کمال تجلی کرده است و این موجودات به وجود آمده است. این موجودات در حقیقت همان عین کمال است (همان علم، حیات، قدرت) است که نزول کرده است. (البته با حفظ عینیت ذات و صفات). یعنی وقتی عین علم، عین قدرت، عین حیات تجلی کند در جهان ماده این موجودات به وجود آمده اند. حال اگر این موجودات را در صعود بالا برویم، به عین کمال می‌رسیم که این موجودات به نحو وحدت در عین کمال به بی‌رنگی و جامعیت هستند. راستش من با عین وجود مشکل دارم. چون وقتی گفته می‌شود که وجود اشیا از عین وجود است من هر چه دقت می‌کنم نمی‌تونم این مطلب را درک کنم. اما وقتی گفته می‌شود که کمال هر موجودی از عین کمال است، من درک می‌کنم.چون علم، قدرت و حیات قابل درک کردن هستند. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واژه «عین وجود» واژه‌ای است فلسفی. و آنچه در واقعیت و خارج است «وجود» است به اعتبار صفات کمالیه. موفق باشید

38274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و آرزوی سلامتی: در سوره یس که قوم مخالف پیامبران می گویند الرحمن شما را نفرستاده یعنی الرحمن را می شناخته اند آیا منظورشان از الرحمن خدایی است که رحمتش را درک کرده اند؟ یا شخصی را که مظهر الرحمن بوده است را می شناخته اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنان معتقد به وجود خداوند بودند ولی معتقد به ارسال رسولان توسط خداوند نبودند. موفق باشید

38253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: دنیا مانند آب روان است که می‌رود. چه کنیم از دنیا بهترین بهره را ببریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که فرموده‌اند زندگی دنیایی یک فرصت است برای حضور در ابدیتی بیکرانه. حال ماییم و ابدیت ما. موفق باشید

38062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر: شب پیش با پدرم دعوای بدی کردم. پدرم در ابتدای۶۰ سالگی است. حرفایی زدم که دل ایشان به شدت شکست. رفتاری که کردم نه تنها شایسته پدرم بلکه شایسته یک انسان پست و ظالم هم نبود. در خالی که پدرم به طور کلی آدم مهربانی است و رابطه مان خوب است. آن شب حالم خیلی بد شد و تا صبح گریه کردم از پدرم دلجویی کردم. پدرم گفت تو پاره تن منی من برای تو همیشه دعای خیر می‌کنم. خیلی سعی کردم دل پدرم را به دست بیاورم. و از خدا خواستم مرا ببخشد. ولی می‌دانم باز هم آن حرفها آنقدر سنگین بوده که پدرم با وجود بخشیدن من قطعا فراموش نمی‌کند. من هم فراموش نمی‌کنم. حالم خیلی بد است. می‌دانم خدا توبه انسان را می‌پذیرد ولی دنیا هم حساب کتاب دارد از عواقب کارم می‌ترسم.‌ چه کار باید بکنم؟ با خودم گفتم قول می‌دهم نه با پدرو مادرم و نه با هیچ انسان دیگری اینطوری برخورد نمی‌کنم ولی آثار طبیعی این رفتارم را چه کنم؟ یه دستور العمل می‌خواهم هرچقدر سخت باشد مهم نیست. فقط‌ می‌خواهم به خدا بگویم که غلط کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بنگرید که حضرت معبود چگونه دلِ پدرتان را این اندازه نرم کرده تا متوجه باشید خود حضرت حق چه اندازه نسبت به بندگانش مهربان است و سعی کنیم امیدوارانه بندگی او را داشته باشیم. موفق باشید

38047

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«انسان بخاطر نظر بیش از حد به تن، بیشتر خود را محصور تن و حتی عین تن می بیند.» آیا می توان گفت که نفس در بدن که فرمودید حضوری کامل و تمام دارد، بواسطه نظر داشتن بیشتر به بخشی از بدن، در آن قسمت حضور شدیدتری دارد؟ مانند کسانیکه راست دست هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هرکس به این خودآگاهی نرسد که خود را ماورای بدن بیابد و متوجه نشود بدن او ابزاری است در اختیار او، عملاً خود را در محدوده بدن خلاصه می‌کند و از حضور در ابعاد متعالی وجود خود محروم می‌گردد. موفق باشید

38044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام خدمت شما استاد عزیز و گرامی: امیدوارم در سایه ایزدمنان سلامت باشید. غرض از مزاحمت سوالی داشتم خدمت شما استاد بزرگوار. با توجه به اون روحیاتی که چند وقت پیش تلفنی خدمت شما عرض کردم موضوعی ذهنم را درگیر کرده و آن این است که کتابهای شما را از همان ده نکته معرفت نفس در بین دوستان و گروه هایی که دارم نشر بدم و با دوستان به مباحثه بپردازم هم جهت مرور خودم و هم اینکه نذرفرهنگی باشه جهت تبیین عده ای که به فراتر از جسم و دنیا فکر کنن با نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان؟ متاسفانه یا خوشبختانه چون به خودم بدبین هستم هیچ اقدامی نکردم یعنی تاکنون به جز کتاب زن آنگونه که باید باشد آن هم فقط یک بار چون نیاز گروه بود استفاده نکردم با آنکه بسیار هم مورد استفاده قرار گرفت حتی دوستی گفت آشنایی با این کتاب باعث شد که بتونم از منبع بهتری برای پایان نامه بهره بگیرم اما برای ادامه مباحث دیگر هرگز این اجازه را به خودم ندادم چون در همان سالهای ابتدایی وقتی پرسیدم من این کتب و مباحث را به دوستانم معرفی می‌کنم شما فرمودید که این کارو نکنم و اول خودم را اصلاح کنم بدیده منت پذیرفتم و دیگه چنین کاری نکردم اما از دیروز مدام حسی در وجودم شعله گرفته که با دوستانی که در فضای مجازی ارتباط دارم کتاب ده نکته را شروع کنم و کم کم به سراغ مباحث دیگه برم در ظاهر خوبه و اینکه برکاتی به لطف نفس پاک شما برای بنده داشته باشه قطعا هست منتهای مراتب از آنجا که شیطان از طریق مقدسات و امور خیر هم به بنده حمله می کنه و آسیب می زنه با اینکه شوق درونیم زیاده خواستم اول از شما کسب اجازه کنم که آیا چنین امری را با توجه به نیتی که دارم انجام بدم یا خیر؟ آیا صلاح بنده هست یا خیر؟ در کل منتظرم که شما امر بفرمایید چون قطعا حمله شیطان بسیار در این امر مقدسات آسیب زننده تر است و اگر جواب شما احیانا مثبت باشد برای جلوگیری از این حمله و هرخطای دیگر چه توصیه ای برای بنده حقیر دارید؟ از اینکه وقت با ارزش شما را گرفتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بشرِ امروز تنها از طریق خودشناسی می‌تواند مسائل خود را با خدا و دیگران حل کند و از این جهت طرح «معرفت نفس» را نیاز دارد تا دیگر ابعاد دین حتی درک درست خدا و نبوت و امامت نیز برایش ممکن شود و خود جنابعالی نیز با طرح این نوع مباحث با عمقی بیشتر و نگاه همه‌جانبه در عبادات خود حاضر می‌شوید. موفق باشید

38002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در نکته هشتم  معرفت نفس می‌فرمایید: «حضور خداوند، حضوري خاص است و نمي توان گفت در فلان مكان، يا جاي موجود مادي است و يا جاي موجود مجرد، بلكه بايد گفت: در عيني كه يك مكان مادي است، موجود مجرد مي تواند در آن مكان نيز حضور كامل و تمام داشته باشد». در متن بالا درباره کلمه «می‌تواند»، سوالی داشتم. آیا هر موجود مجرد در هر مکان می‌تواند حضور کامل و تمام داشته باشد یا اینکه موجود مجرد در هر مکان حضور کامل و تمام دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجرد کامل مربوط به خداوند است و بی‌نهایت‌بودنِ او. و اوست که در عالم حضور کامل و تمام دارد مثل آنکه ما در قوای خود، حضور تمام و کامل داریم. موفق باشید

نمایش چاپی