بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 سلام به استاد گرامی: حتماً فیلمی که مناظره آقای دکتر عیدالکریمی با آقای اکبرنژاد هست را ملاحظه کرده ایدhttps://eitaa.com/fekrat_net/12459. در حالی که همان طور که می‌فرمودید این آقای عبدالکریمی با آن آقای عیدالکریمی که اساساً نسبتی با انقلاب نداشتند، تفاوت اساسی دارد. چه شده است که ما امروز با این آقای عبدالکریمی روبرو گشته ایم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ بسیار حساسی است از آن جهت که ملاحظه می کنید چگونه در این تاریخ ما ریزش ها و رویش هایی پیدا می کنیم. آری! اگر متوجۀ ظرفیت این تاریخ نباشیم، اکبرنژادهایی پیدا می شوند که سراسر از دیروزِ خود که در کنار انقلاب بوده اند، پشیمانند و از آن طرف آقای عبدالکریمی با حضوری که در نسبت با مردم غزّه از خود نشان دادند و بر خلاف بسیاری از روشنفکران ما جبهۀ خود را در دفاع از آن مردم به میدان آوردند؛ بحمدالله در قدمهای بعدی سخن از دفاع از انقلاب در عین انتقاد به بعضی از کوتاهی ها به میان آوردند، و تا این اندازه از جبهۀ روشنفکران لیبرال فاصله گرفتند. و این نوعی بصیرت تاریخی است که باید همگان متوجۀ این حضور باشند. و امیدواری ما نسبت به آینده در همین رابطه است از آن جهت که ذات انقلاب اسلامی یک حضور تاریخیِ متعالی می باشد و هر صاحب خردی به هر حال با همۀ ضعف ها و ندانم کاری ها که در میان است، متوجۀ ذات انقلاب و تاریخی که آغاز شده است؛ می گردد. موفق باشید

39972
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: هر سال در چنین روزهایی که نام معلم به مناسبت شهادت استاد مطهری بر سر زبان ها می افتد و بازار تبریک گفتن ها گرم می‌شود، هر چقدر به حقیقت معلم و معلمی و نسبت آن با زندگی خودم فکر می‌کنم بجز لحظاتی را که پای کتاب ها و صوت جلسات حضرتعالی نشسته ام چیز دیگری یادم نمی آید. ما زمینی خشک و بی آب و علف بودیم که سخنان لطیف شما همچون آبی حیات بخش تمام وجودم را سرشار از معنا کرد، معلمی معنای دقیق کار پیامبرانه و بدون ادعا شماست که چنان کلمات و عبارات را لطیف و دقیق بیان می‌کنید تا ما متذکر اشارات بگردیم به امید آنکه تفکری شکل بگیرد. به هر حال با اینکه شما را از نزدیک بجز چندبار محدود دیگر درک نکرده ام اما هر آنچه از بودن و شدنم در زندگی دارم مدیون شماست و خود را کوچکترین شاگرد شما میدانم، به همین خاطر با تمام وجود از بودنتان تشکر می‌کنم، ان شاالله خدا شما را برای ما نگه دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر از آن جهت که بر بنده منّت گذارده تا بتوانم قطره‌ای از دریای بیکران الهی که منشأ آن اولیای الهی هستند را به عزیزان برسانم تا إن‌شاءالله خودِ رفقا با اُنس با قرآن و روایات، راه را ادامه دهند. و اینجا است که جای شکر برای هر معلمی به میان می‌آید. موفق باشید.

39621

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: رهبری چند سال قبل مضمونا فرمودند دشمن میخواست از اختلاف میان نسل جدید با انقلاب سوء استفاده کند، هرگز جدایی بین آنها با انقلاب نیست. آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه اواخر عمر گرانبهایشان نیز مضمونا فرمودند به ظاهر این نسل جدید نگاه نکنید اینها در امتحانات با انتخاب هایشان نشان خواهند داد که اتفاقا مومن خواهند بود و انتخاب های خوبی می‌کنند. برایم هزاران مسئله و بعد مشخص بود که واقعاً این امر راحت بنظر نمی‌آمد و شاید تا مدتها می‌گفتم هنوز نشده آنطور که حق مطلب ادا شود و حتی جاهایی تلخی های زیادی دیدیم اما بلطف خدا آنقدر خدای حکیم به نسل جدید با حلم رسیدگی کردند که بنده گاهی از تعجب می‌ماندم! خدا هرگز بندگانش را رها نکرده همانطور که در گذشته چنین رسمی داشتند و در آینده نیز خدا خداییشان را در نسبت با بندگانش انجام می‌دهند. مولوی در رابطه با این مسائلی که نسل جدید پشت سر گذاشتند شعری دارد که می آورم. اما نسل جدید حقیقتا چالش های سختی پشت سر گذاشتند بطوری که اسرائیل توهم کرد می‌تواند آنها را برباید و برنامه های طولانی مدت اجرا کرد و داشت، حتی استعداد های آنها را ربوده بودند و مجبورا سفری به غرب باید می‌داشتیم تا خود را بازیابیم و از شر آمریکا خود را نجات دهیم ولی نه که بی خدا رویم و خدا رهایمان کرده باشند، بله حق خودمان را باید از دست دزدان می‌گرفتیم ما ظلم پذیر نیستیم. حال انقلاب اسلامی در بی رقیبی کامل در زمان جهانی دارد که بهترین جواب دهنده برای همه نیازهای نفوس بشریت آخر است. سلام ما بر حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه که عشق دور و خیلی نزدیک و حاضر ماست همان بنده خدا که هنوز معتقد است او هیچ است و خداست که همه چیز است و در حرفش ذره ای تزلزل نیست براستی که او بنده واقعی بینظیر خداست و آرزو دارم سربازی ایشان قسمت همه ما بشود که از این افتخار بالاتر در این دوران ندیدم و نیافتم. امام ای با کرامت! توسل به تو برای واسطه گری به خدا و اولیاء معصوم گره گشای همه مشکلات جامعه است ای کسی که شوق رسیدگی به مشکلات ما را بیشتر از ما برایمان داری! ما به تو رجوع کردیم ما را با اسلام نابت نجات ده. از خدا امیدوارم این راه گشوده و جاری تر شود تا بدست حضرت صاحب الامر علیه سلام تقدیم شود کما اینکه رسیده. «نور خواهی، مستعد نور شو / دور خواهی خویش‌بین و دور شو / ور رهی خواهی ازین سجن خرب / سر مکش از دوست و اسجد واقترب https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh159»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در همین رابطه در جواب سؤال شمارۀ 39619  با توجه به زیرنویسی که سؤال‌کننده مطرح کرده بودند، عرض شد. حقیقتاً باید منتظر جهانی شد که جبهۀ استکبار هر روز در آینده‌ای بسی تنگ‌تر و سیاه‌تر قرار خواهد گرفت. موفق باشید

39588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ببخشید در دوره نوجوانی صرفا فقط مطالعه کنیم یا مطالعه همراه با تفکر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در کنار مطالعه، تفکر نیز لازم است و این خود به خود پیش می‌آید. موفق باشید

39477
متن پرسش

ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز گرامی باد. 
«لرزانده سوز و اشک تو عرش خدا را / هر شب تورّق می‌کنی کرب و بلا را» 
«پیچیده در گوش زمان فریاد یاران / تنها تویی حس می‌کنی بانگ صدا را» 
«جانبازی‌ات بالاتر از خون شهید است / ماندی که آموزش دهی پرواز ما را»
 «ای حافظ دیوان اشعار خمینی / آغاز کن یک قصّه‌ی بی‌انتها را»
 «گفتی که من هستم شما آسوده باشید / با ماندنت شرمنده کردی لاله‌ها را»
 دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این‌همه صبر و امید در این جانبازان عزیز شگفت‌انگیز نیست که چگونه خداوند قلب آن‌ها را متوجه حضوری کرده که ما در انتظار آن حضور می‌باشیم؟!! گویا اینان در زمانۀ ظهور حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» قرار دارند و با صبر خود در حال مبارزه در کنار آن حضرت می‌باشند و اگر واژه‌هایی برای گزارش آن حضور ندارند، ولی با صبر و آرامش خود، حرف‌های بلندی را در سلوک خود اظهار می‌کنند. موفق باشید      

39469
متن پرسش

سلام استاد: مسئله ای داشتم که نمی‌دانم شما چقدر با آن مواجه هستید. آن هم این است که نگاه ما به زمانه کنونی و پیش رو چگونه است؟ قبلا هم خدمتتان عرض کرده ام که مدرسه ما از گاو داری هم کم تر است، فرض کنید که شما اگر از گاوی یا حیوانی حرکتی را دیدید یا صدایی را شنیدید مجبور به تحمل آن نیستید و می‌توانید آن محل را ترک کنید اما اینجا یعنی مدرسه ما به عِزای دیپلم و مدرک و هزار کوفت و زهرمار دیگر. مجبور به تحمل زجری هستیم که من حاضر هستم خود کشی کنم اما همین فردا را سر کلاس نروم. خب بالاخره بسیار واضح است که در این دنیا یا باید مُرد یا باید علی «ع» بود. همان علی که در نامه اش به امام حسن می فرماید: «از پدرى فانى، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگى را پشت سر نهاده - كه در سپرى شدن دنيا چاره اى ندارد- مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندى نیازمند چيزى كه به دست نمى آيد، رونده راهى كه به نيستى ختم مى شود، در دنيا هدف بيمارى ها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياى فريب كار، وام دار نابودى ها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوه ها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهش ها، و جانشين گذشتگان است.» و حقیقتا همین است و اگر همین نباشد پس چه باشد؟ پس همین است که علی (ع) به ما گفته است. با هم برای کمک کردن برای حفظ شور انقلابی، طلب نابودی استکبار و اسرائیل است، به معنای واقعی کلمه این شیطان بزرگ را باید دست و پایش را از زندگی و مملکتمان قطع کنیم. غیر از این باشد شاهد همین وضع آموزش و پرورش هستیم، شاهد همین وضع اقتصاد هستیم، شاهد همین هستیم که کشورمان بیشتر از قبل وابسته به خارج از کشور می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در پیام مربوط به ۱۲ بهمن که ورود به دهۀ فجر هست در دلِ ماه شعبان، عرض شد « باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد.» و برای چنین حضوری مهم نیست که کجا باشیم، چه در باریکۀ غزّه این «پهناورترین باریکۀ دنیا» و چه در مدرسه یعنی در جایی که محل «جمع ایمان و عقل» است. و همیشه هرکس که بخواهد در تاریخ خود حاضر باشد باید از سنگلاخ‌های موجود در مسیر عبور کند و تحمل این شرایط برای انسان، بزرگیِ خاصی می‌آورد از آن جهت که به گفتۀ عارف ذوالفنون حضرت آیت الله حسن‌زاده: اگر دست در کار است - و باید با همین درس و مدرسه به‌‌سر برد- دل باید با یار باشد و به اهداف دور و نهایی و چشم‌اندازهای امیدوارانه که ایمانِ مقام معظم رهبری بدان اشاره دارد؛ چشم دوخت. این است معنای حضور در تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم. موفق باشید                

39461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: سوالی داشتم آن هم این است که چرا نمی توانم صوت های آشتی با خدا را مثل اولین باری که گوش می‌دادم گوش بدهم؟ و شما چه پیشنهاد می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچنان خود را ادامه دهید ولی نه با برگشت به گذشته. خوب است بعد از دنبال‌کردن مباحث «ده نکته...» و «برهان صدیقین»، به مباحث قرآنی که روی سایت هست مثل سوره آل‌عمران وارد شوید. موفق باشید

39371

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: هر کجا در زندگی ام پا گذاشتم به حسب بندگی ام امام بودند، ولی آنقدر کوچک بودم که عظمت شدت بیشترین بودن حضرت امام خمینی رضوالله تعالی علیه را نمی‌فهمیدم مگر آنکه بسیار دقت می‌کردم آنقدر که این مرد هستند. همین جا حقی که بر گردن همه ما دارند اقتضاء می‌کند حمد و سوره ای به ایشان بخوانیم و بگوییم ای که از همه بیشتری چه یافتی از او که اینهمه عاشق و با خدایی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و در این رابطه عرایضی تحت عنوان «ای امام» شد که خوب است نظری به آن انداخته شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/1061?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85

39369
متن پرسش

سلام استاد: گویا ماه رجب باعث شده بفهمم فاضلاب وجودم بالا زده‌است و کثافت وجودم هم درون و هم بیرون را فراگرفته است. خاک بر سر من که کتاب می‌خوانم و مطالعه می‌کنم و ذکر می‌گویم و پیش خودم می‌گویم آری من هم هستم؛ یاد آن ذکر افتادم که می‌گفت: ای خر آدم نشدی! حالم خیلی خراب است. می‌دانستم نباید بپرسم حتی این سوال را و اصولا این راه راه نپرسیدن و عمل و جنگ درونی با شیطان وجود خود است که گر نپرسی زودتر کشفت شود. سگ اصحاب کهف روزی چند پی مردم گرفت و مردم شد! من نمی‌خواهم جزء اصحاب کهف باشم! می‌خواهم نگهبان این در باشم! آه که به حرف زدن نیست! آه که تبلی السرائر! نمی‌دانم شاید هیچوقت آدم نشوم البته این طرفش هم یاس و بی عملی است و شیطان! استاد چه خاکی بر سرم است نمی‌دانم! نمی‌دانم دوزخیم یا بهشتی! نمی‌دانم صوفیم یا یک آدم متکبر و پر از عجب! گاهی می‌گویم همان گناه ما را به! انگار گاهی باید از شیطان بزرگتر به شیطانی کوچکتر پناه برد! نه این هم صورت مساله پاک کردن است! باید با شیطان بزرگتر جنگید! انگار شیطان تمام هدفش این است که مرا از درون خودم بیرون بکشد! که آی تو خیلی می‌فهمی و آدمی هستی برای خودت در حالی که هیچ خری هم نیستم! می‌گوید ببین فلانی تو را تحویل نگرفت، آن یکی به تو حسادت می‌کند، وووو آخرش تو را به کثرت دیگران کشیده و نابودت می‌کند مثل اقوام قبل! چه خوب فرمودید که او روانکاوی چند هزار ساله است! استاد دعایمان کنید تا ماه رمضان نرسیده از این ابن ملجمی در بیاییم و فرق سر انسانیت را نشکافیم! نمی‌دانم چه کنم! حالم خیلی بد است. دعایمان کنید. کاش این سوال را نمی‌پرسیدم! اما چه کنم آدمی احساسی و ضعیف الایمانم. استاد چرا همه چیز اینقدر سخت است! کاش قصه فضاحت و تنهایی ما زودتر تمام می‌شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جلسۀ اعتکاف عرض شد آری! «آب گل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد. چیست این از گِل‌گرفته آب را / جذب ما نقل و شراب ناب را».
به همین جهت این مائیم و نحوه‌ای از خود که مناجات «راغبین» عزیز مقابل ما می‌گذارد که «ای دل قوی مدار که رندان رند را / در سنگلاخِ بادیه پِی‌ها بریده‌اند. نومید هم مباش که رندانِ جرعه‌نوش / با یک کرشمه به منزل رسیده‌اند». انسان در «مناجات راغبینِ» عزیز از هر دری که به خود نگاه کند خواهد گفت: «إلهی إن کان قل زادی فی المسیر إلیک، فلقد حسن ظنی بالتوکل علیک» و این یعنی در عین آن‌که به خود می‌نگریم و دست خود را خالی می‌یابیم، «نومید هم مباش که رندانِ جرعه‌نوش / با یک کرشمه به منزل رسیده‌اند». و در همین رابطه احساس شد در ماه مبارک رجب ما مخاطب مناجات الراغبین می‌توانیم باشیم تا آرام آرام به جایی برسیم که در آخر آن مناجات عزیز، جز خدا در میان نباشد و عرضه می‌دارید: «فار من سخطک إلى رضاک، هارب منک إلیک، راج أحسن ما لدیک». و این یعنی از خدا به خدا پناه‌بردن و این یعنی «من هرچه خوانده‌ام همه از یاد برده‌ام / الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم». در این رابطه خوب است باز به دو جلسه‌ای که در رابطه با «مناجات الراغبین» عرایضی پیش آمد، رجوع شود. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18482   و  https://eitaa.com/matalebevijeh/18500      

39087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

تک‌بیتی قدیمی به مناسبت فاطمیه: اسم قشنگ فاطمه یک اسم اعظم است ایام فاطمیه شبیه محرم است. شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است، وقتی متوجه مقام پیشاخلقتی حضرت باشیم که حاج آقا نجاتبخش در سخنان اخیرشان به خوبی بدان متذکر شدند. https://eitaa.com/matalebevijeh/18180 و همچنین نکاتی که حاج آقا بحرینیان متذکر آن هستند . https://eitaa.com/heyathonarisf/1989. موفق باشید

39070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «هر جا پا بگذارید به عنوان انسانهای معمولی برای آینده مشکل دارید» این جمله توی صوت چه نیازی به نبی گفتین. این جمله رو درست متوجه نشدم حتی صوت رو هم پس و پیش کردم ولی متوجه نشدم. میشه واسم توضیح بدین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ما خود را ذیل هدایت الهی به نور نبوتِ نبیّ حاضر نکنیم و به عنوان انسانی باشیم که گمان می‌کند با فکر خود می تواندزندگی را ادامه دهد، تجربه نشان داده است که حتماً به مشکل می‌افتد و به همین جهت بشر نیازمند حضور پیامبران می‌باشد. موفق باشید 

38604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کتاب جوان و انتخاب بزرگ بحثی مطرح شده است درباره روح جنین ساز. پرسشی پیش آمد در این خصوص. آیا جنین با تدبیر روح ساخته می‌شود؟ یعنی آیا از بدو فرآیند نطفه گذاری پای روح در میان است؟ یا آنگونه که قرآن گفته است در ۴ ماهگی نفخ روح اتفاق می‌افتد؟ آیا این روح است که بدن و جسم دنیوی خویش را می‌سازد؟ یا آنکه جسم ساخته می‌شود تا پذیرای روح باشد؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب صدرالمتألهین بدن نطفه نیز با تدبیر روح مادر و سپس با روح نباتی و در ادامه با روح حیوانی و در آخر با روح انسانی تدبیر می شود. موفق باشید

38580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به پرسش 38481 تلویحا و یا شاید صراحتا پرسشگرانی که در سوالات قبلی سوالاتی راجع به منصور و عین القضاه مطرح کرده بودند را ضد انقلاب های شاگردنمای خویش معرفی کردید، اولا بنده برخی از آن افراد را می‌شناسم و آثار حضرتعالی را هزاران ساعت-نفر مباحثه کرده ایم، که نه ضد انقلابند بلکه بیش از برخی مدعیان برای انقلاب هزینه داده و می‌دهند و نه شاگردنما، اتفاقا برخی‌شان نیز به آثار حضرتعالی بلکه به آثار و سیره ی منصور و مولانا بیش از من مسلطند، آنچه که در آن پرسش فرمودید به نظرتان صحیح بوده؟ حتی برخی‌شان می‌گفتند نسبت به این داستان اعتراض کردند اما سوالات از سایت حذف شده. اگر حجتی برای آن جواب داشته اید دلیلی ندارد سانسور، اگر نداشته اید، توبه ی خطای علنی پذیرش خطای علنی ست. کدام یک؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که عرض شد ورود به این مسائل عرض عریضی دارد و در محدوده سؤال و جواب سایت نمی گنجد. پیشنهاد بنده آن بود که رفقا به این راحتی ها در مورد آن افراد قضاوت نکنند و شاهد امر را سخن حضرت امام خمینی آوردم که در کتاب «سرّ الصلواۀ» توصیه می فرمایند به این راحتی ها کلمات آن افراد را حمل بر کفر ننمایید. موفق باشید 

38280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. آقای طاهرزاده عزیزم. بنده دنبال شماره شما بودم و هیچ نیافتم. اگر میشه من شماره خودم را می‌زارم شما در ایتا به بنده پیام بدید 091...2458 یاعلی مدد اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تنها در همین قسمت پرسش و پاسخ سایت می‌توانم در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

37695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

آیا هدف از خلقت نفس این هست که انسان در سایه مبارزه با او و تأدیب رشد یابد و به کمال برکمال برسد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، بحثی در مورد «چرا خدا ما را خلق کرد؟» مطرح شده، خوب است به آن مطلب رجوع فرمایید. موفق باشید

40311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خدا قوت. ممنون بابت پاسخ به سوال با کد پیگیری Lobolmizan_5xnwbu3t15 باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، تعمق در معارف الهی مانند «معرفت نفس» و براهین توحیدی مانند «برهان صدیقین» از یک طرف، و عملِ مطابق آن معارف الهی از طرف دیگر است. و در زندگی هم نباید به خود سخت‌گیری کرد، «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». موفق باشید برای تعمیق در این مواردی که فرمودید چه باید کنم مطالعه؟ تفکر؟ اگر ممکن هست منابع معرفی فرمایید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد معرفت نفس، به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و در مورد «برهان صدیقین» نیز به همین شکل به سایت رجوع فرمایید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86&tab=sounds
https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
 

40188
متن پرسش

با سلام و درود بر روح پاک دلاورمردان و راست قامتان راه حق و حقیقت که در نزد خداوند قطره ای از خونشان به هدر نرفته و نمی رود و با عرض سلام خدمت استادی که همواره عمیق اندیشیدن را به ما آموخته است. استاد عزیز اگر بخواهیم عمیق تر بنگیریم آیا تصمیم به ترور فرماندهان پاک سرشت‌ و جویای شهادت اخیرمان را فقط اشتباه محاسباتی دشمن بدانیم یا در معیار بزرگتر طرحی از طرف پروردگار؟ پروردگاری که آه کودکان معصوم و مظلوم و بی دفاع و گرسنه نشسته در سوگ مادر در غزه را شنید و نخواست موشک های جبهه حق در زیر زمین خاک بخورد تا بر سر شقی ترین اشقیاء زمانه فرود آید آنهم در نقطه ای از تاریخ که حق از باطل کاملاً جدا شده و چهره کریح و خبیث و پلید یزیدیان زمانه برای آزادگان و حقیقت جویان جهان بیش از هر زمانی آشکار و عیان شده است. و برای ملت ما چقدر جای بالیدن و افتخار است که از طرف رب العالمین جزو ملت هایی قرار گرفت تا این رسالت تاریخی به دست ایشان رقم بخورد‌ و نام و یادشان در زمره گشایندگان راه توحیدی در تاریخ قرار گیرد. الحمدلله. خداوند سالکان راه حق را یار و یاور و نگهدار باشد. ان شاء الله

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ بسیار خوبی را متذکر هستید و حقیقتاً در این پیش‌آمد، سنتِ اصیلی از سنن الهی را در صحنه می‌یابیم که خداوند بعضاً برای یاری دین خود از افرادی استفاده می‌کند که خودشان گمان نمی‌کنند با کارهای خود به توسعۀ دین خداوند کمک کرده‌اند و از آن جایی که این سنت خداوند است باید در پیش‌آمدِ اخیر نیز این نکته مدّ نظر باشد و همان‌طور که عرض شد حقیقتاً رژیم صهیون در همان روز اول شکست خورد درست در همان فضایی که گمان می‌کرد پیروز شده است. خوب است به نکات زیر همچنان فکر شود:
۱. آیا می‌توان به نظام بردگی جدید که از طریق استکبار و در این منطقه از طریق رژیم صهیون پیش آمده فکر کرد؟
۲. پس مسئله اصلی مسئله هسته‌ای ما نیست بلکه مسئله هویت ایران اسلامی است  با ریشه و تاریخی که در مواجهه با فرهنگ مدرنیته متذکر آینده تاریخی انسانی است که به وسعت  حضور آخرالزمانی‌اش می‌اندیشد.
۳. آیا وجود ایران در این شرایط تاریخی اش جواب نیاز بشر آخرالزمانی نیست که جهان استکبار از طریق رژیم صهیون به مقابله با آن برخاسته است و در این رابطه در واقع ما با آمریکا به معنای شیطان بزرگ روبرو نیستیم؟
۴. آیا نمی‌توان گفت که ایران به عنوان  یک تاریخ با هویت خاص خرد خسروانی در جلوه فرهنگ تشیع، طوری به میدان آمده است که استکبار تحمل چنین ملتی را ندارد؟
۵- آیا همین که بعد از حمله ترکیبی رژیم صهیون ایران منفعل نشد و به گفته آنان به کما نرفت و توانست مقابله کند، حکایت از پیروزی ایران به حساب نمی‌آید تا ما معنای زندگی در این تاریخ را در تقابلی که با رژیم صهیون پیش آمده درک کنیم؟
موفق باشید          
 

39801

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

آقا سلام: چجور بگم. حرف آخر رو همین اول می‌زنم، دلم آرامش میخواد و این داره منو می کُشه که میدونم آرامش میخوام و دارم از شما می‌پرسم. آه ای آرامش که امروزه چقدر تو، نامت آشنا و خودت در بین کوچه پس کوچه های جهان مدرن گم گشته ای. چند وقتی است که با خودم خلوت نکرده ام و دیگر دیوانه شدم از بس که شلوغم. این برام مسئله شده که نمیخواد جامعه را زیاد خوب کنیم جامعه خود به خود خوب میشه، اون چیزی که هست اینه که ما باید بدونیم خدا الکی یه کاریا نمی کنه. مثلا من این چند وقت نه حوصله خودم رو دارم نه پدر و مادرم، منی که قبلا این همه با بابام حرف می‌زدم، حالا با خودم میگم این حرفا به چه دردم میخوره، دلم میخواد به خودم بگم خفه شو، به خودم میگم خاک بر سر گوش کن به حرف مامان. اما از روی خرفتی این قدر پر رو بازی در میارم که آخر می‌بینم حرف درست رو مادرم می‌زد . حالا میان این ها نمی‌دانم این چه دردی است که بنشینم و برای کسانی مثل شما بگم. دلم میخواد شک نکنم، حالا اگه یک از خدا بی خبری بیاید و به من بگوید تو آدم مهمی هستی هر لحظه باید شک کنم به همه چیز، زمین و آسمان. دلم میخواد چشمم را ببندم و وقتی باز می‌کنم ببینم دوباره از نو زاده شده ام. که باشم من مرا از من خبر کن / چه معنی دارد اندر خود سفر کن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اخلاق را همیشه چیزی ورای اخلاق نگه می‌دارد که همان بصیرت اصیل انسانی است نسبت به بودنِ متعالی خود. بودنی که آدمی را تا بی‌‌نهایت معنا می‌کند و در این‌جا است که باید به انسان‌هایی نظر کرد که نمونه‌های بودنِ متعالی ما در هر زمان می‌باشند. آدم‌هایی که به جای گفتن و باز گفتن، آینه‌هایی هستند برای معنابخشی به زندگی به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «آینه‌ام، آینه‌ام، مردِ مقالات نِیَم / دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما» به همان معنایی که دیدن در جای خود، فکرکردن است. امید است در شرح غزل شماره ۱۴۰ مربوط به جناب حافظ که در حال تدوین است؛ در این مورد نکاتی به میان آید. موفق باشید. 
 

39741
متن پرسش

سلام و نور و رحمت خدمت استاد: استاد عمر ما از جوانی رو به گذر است و من نگران از هدر رفتن این همه فرصت. چگونه خود حقیقی ام را دریابم و از خود خواهی هایم رها شوم؟ استاد دعا بفرمایید ما هم لایق قدم برداشتن برای امام زمان باشیم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنچه همواره می‌تواند در زندگی ما راهنمای ما باشد، قرآن است و تدبّر در آن. اخیراً رفقا در «سرای هنر و اندیشه» ورود خوبی به سوی سوره «فتح» داشته‌اند. پیشنهاد می‌شود آن جلسات را دنبال بفرمایید. موفق باشیدhttps://eitaa.com/soha_sima/4777

39738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی سلام علیکم: این بهار را از خداوند عید و بهار حقیقی خواستاریم با پیروزی کامل این اسلام عزیز بر دشمنانش که ان شاءالله خداوند این جنگ طولانی را به پیروزی تمام به طلوع خورشید اسلام برای ما اراده فرمایند. خدایا نمیشه! مگه میگذره آدم از دینی که زندگیشه؟ خدایا خودت صاحب زمان ما را ظهور ده. استاد عزیز این عید را پیشاپیش بر اهل انقلاب اسلامی تبریک عرض می‌داریم توجه به این چند بیت شعر از جناب مولوی «پشت جهان دیده‌ای روی جهان را ببین / پشت به خود کن که تا روی نماید جهان / ای قمرِ زیر میغ! خویش ندیدی، دریغ ! / چند چو سایه دوی در پی این دشمنان؟» و می‌دانم خود را آنطور که شایسته است در زندگی حقیقی یافتن، با ظهور آن انسان کامل ممکن است و چاره ای نیست مگر با شکست نهایی ظاهر و باطن دشمنان یعنی آمریکا و اسرائیل، خدایا این هدیه را بر ما ارزانی فرما و بهار را تحقق فرما و این اسلام را پیروز گردان که ما از اسلام جز اسلام زندگی شونده، چیزی نمی‌خواهیم بحق خودت ای خدای یگانه زنده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً با این بهاری که رو به سوی ما کرده، در واقع این خداوند است که از پشت دیوارهای زمستان، خود را در آینۀ حیات طبیعت به ظهور آورده و بنده نیز چنین مواجهه‌ای را که می‌توانید با بهار داشته باشید تبریک عرض می‌کنم. تبریک به جهت آن که انسان متوجه شود هر حضوری و ظهوری که از طریق حضرت ربّ العالمین پیش آید، آغوش ربوبیت اوست تا ما حیات خود را در نسبت با حضرت ربّ العالمین تجربه کنیم در آن صورت همیشه هر موقعیتی می‌تواند برای ما بهار باشد. موفق باشید

39699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: گاهی خداوند با اسم جامع الله به ما نظر می‌کند. و گاهی خداوند به اسمی مانند علیم، حی، به ما نظر دارد؟ درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. چه خوب است که در این موارد به جای اینکه با سؤال بخواهید کار را ادامه دهید، با نظر به افقی که با چنین معارفی در مقابل‌تان گشوده می‌شود؛ در انتظار حضور ِ بیشتر باشید و نه اطلاعِ بیشتر. موفق باشید

39634
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: در زمانه ی ما (نمی‌خواهم ادعا کنم به این معنا که شرایط کلی راهزن باشد بلکه خودم را می‌گویم) با وجود این حد بسیار بسیار زیاد تنفس در افکار غربی که تقریبا می‌توان گفت هیچ شآنی از زندگی ما اسلام واقعی نیست؟ یک همچو منی با این‌همه آلودگی که حتی نمی‌توان نفس کشید و در آلودکی های خود غرقم...، واقعا نمی‌دانم چگونه می‌توانم تمام زمانم را اختصاص به دروس حوزوی دهم؟ منی که از منجلاب زندگی روزه مره فرار کرده و در حوزه پناهنده شده و هم اینک نیز اگر ذره ای خود مراقبتی نداشته باشم، به سرعت نزدیک دره های هولناک حرام می‌شوم (مکروهات و آشارات مناجات شعبانیه هم که بماند که اندازه دهانم نشده)؛ به فرموده شما از علامه حسن زاده: خود را مشغول کنید تا وهمیات شما را مشغول نکند، واقعا در تعارض است کار جدی معرفتی روزانه، الحق و الانصاف دروس حوزوی را تنها راد مردان الهی که از صفای نفس و استحکام برخوردارند می‌توانند متمرکزانه به پیش روند. حال چکار باید کرد؟ نه رضایت قلبی به این دارم که دروس، قوی خوانده نشود (اما حقیقتا چشمانم همچنان بستست و نمی‌توانم از عمق جان بهشان بنگرم) و نه می توانم تمام وقت روزم را بهشان اختصاص دهم؛ و نیز به حرف های ساده معرفتی راه نمی افتم (به درس اخلاق زنده، به معارف عمیق محتاجم) این درحالیست که حدود دو ماه روزه گرفتم، در خوردنی ها احتیاط می‌کنم. در تنهایی بسیاری هستم (که البته بسیار کمک کرده) در دیدن و شنیدن هم محتاطانه بر خورد می‌کنم. و نیز کتاب ۱۰ نکته معرفت نفس رو با صوت خوانده ام. کتاب معاد را حدودا هفتگی درحال پیش بردنم. در جلسات اخلاق و تفسیر نیز هفتگی شرکت کرده ام. شرح جنود عقل و جهل را در حال پیش بردنم. اما همچنان... چه باب معرفتی را پی بگیرم؟ درس را به نظرتان چکار کنم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر جناب احمد جامی فرمودند: «غرّه مشو که مرکب مردان مرد را / در سنگلاخ بادیه، پِی‌ها بریده‌اند؟» از آن جهت که گام در چنین مسیرهایی ساده نیست؛ ولی در ادامه می‌فرماید: «نومید هم مباش که رندانِ جرعه‌نوش / با یک کرشمه به منزل رسیده‌اند» به همان معنایی که شهیدان عزیز ما در نسبت با حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و انقلاب اسلامی رَه صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند و از این جهت امروز این شمایید و حضور در چنین تاریخی که حتی آنچه عزیزانی از اهل فکر که دیروز، حرف‌ها با ما داشتند کافی نخواهند بود و ما را دعوت به جدّیتی بیشتر می‌کنند. مهم آن است که انگیزۀ خود را بزرگ و بزرگ‌تر نمایید و در دل همین دروس رسمیِ حوزه به افقی و حضوری بیندیشید که به تعبیر جناب احمد جامی: بدون نومیدی با حضوری خاص راه را ادامه دهید و معلوم است که در این صورت در کنار سیّد حسن نصرالله، خود را حاضر می‌یابید با راهی که مقابل‌تان گشوده شده است. و دقیقاً هرکس چه یک طلبه و چه یک استاد دانشگاه و چه یک خانم خانه‌دار همه باید از خود بپرسند با تاریخی که بعد از تشییع سیّد حسن نصرالله شروع شده و اشاره‌ای که آن یوم اللهِ بزرگ به سوی آینده‌ای خاص دارد؛ ما چه اندازه و چگونه در کنار سید حسن نصرالله خواهیم بود؟ موفق باشید  

39626

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اینکه بگوییم ائمه اطهار علیهم السلام، اسماء الله هستند چه فرقی می‌کند که بگوییم آنها مظهر اسماء الله هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسماء الله از نظر مبنایی مربوط به ذات حضرت حق است و اولیای الهی مظهر آن اسماء می‌باشند به اعتبار آن‌که «کلّ ما باالعرض لابدّ ان ینتهی الی ما بالذات». موفق باشید

39603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام و آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد طاهری زاده: من مدتهاست بحمدلله در مباحث دینی و معرفتی مشغول مطالعه هستم و خوشه چین سفره با برکت استاد طاهرزاده هم بوده ام ولی در عین حال اضطراب فراوانی در وجودم هست بدلیل عدم مطابقت عمل با چیزهایی که فراگرفته ام. نماز شب، یا مراقبت در سلوک یا کنترل زبان و امثال اینها را نمی‌توانم کامل انجام دهم و ضعف دارم ولی اشتیاق فراوانی به علم و معرفت و قرآن دارم. این دوگانگی بسیار مرا آزار می‌دهد. از طرفی هم استادی در معارف دارم که بسیار عملگراست و این نیز مزید بر اضطرابم شده. لطفا راهنمایی بفرمایید تا بتوانم اندکی آرام گیرم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودتان سخت‌گیری نکنید. به لطف الهی در مسیر کسب معارف عالیۀ معنوی، انسان به تقوایی می‌رسد که خود را از لغزش‌ها نگهبانی می‌کند و خودِ خداوند به ما وعده داده که با روزه‌داری در ماه رمضان، امیدوارِ رسیدن به آن تقوا باشید. موفق باشید

39582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: سوالی دارم که ذهنم را مشغول کرده است. قصد ازدواج دارم، اما به نظر می‌رسد که باید ابتدا تکالیف و مسئولیت‌های قطعی فعلی‌ام را به درستی انجام دهم (و البته نمی‌دانم ازدواج جزو تکالیف زمین مانده است یا نه). به عنوان مثال، من در یک دانشگاه دولتی تحصیل می‌کنم و به دلیل کم‌انگیزگی، به درستی درس هم نمی‌خوانم. آیا قبل از اقدام به ازدواج باید این مسائل را به سامان برسانم و شرایطی مانند قطعی شدن وضعیت شغلی خود را محقق کنم، تا سپس خود را در معرض مسئولیت جدیدی قرار دهم؟ از طرفی، به دلیل طبیعت هیجانی و دقیقه‌نودی که دارم، به طور طبیعی توقع ندارم که نفر اول تحصیلی باشم، چون چنین هدفی را هیچ وقت دنبال نکرده‌ام. بخش زیادی از عدم تمرکز در تحصیل نیز به دلیل آشفتگی ناشی از وضعیت غیرمتاهل بودنم و گه گاه ابتلائات به گناه است. به همین دلیل، سوالی که برایم پیش می‌آید این است که باید اقدام کنم یا صبر؟ ( آیا اقدام به ازدواج موجب بهبود وضعیت تحصیلم (که به عنوان تکلیف قطعی در نظر گرفته‌ام) خواهد شد یا این که به دلیل اضافه شدن مسئولیت‌های جدید، وضعیت از کنترل خارج خواهد شد؟) کشش و میل درونی من به ازدواج هست، اما چون همیشه به دنبال کمال و تمامیت بوده‌ام، از طرفی احساس می‌کنم که ممکن است این اقدام به نوعی تن‌فروشی و باخت باشد، به این دلیل چه هنگام و چطوری اقدام کردن برایم مهم است. مهم است که احساس می‌کنم در حال کم آوردن و تسلیم شدن اقدام کردم یا نه مانند حضرت یوسف در وضعیتی که با تقوای خود شیطان را شکست می‌دهد و ازدواج یا عدم ازدواجش برایش تفاوتی ندارد، بلکه او برای رضای خداوند و خدمت به خانواده و جامعه اقدام به ازدواج می‌کند. در نهایت، به این فکر می‌کنم که شاید بعد از ازدواج، همچون یک پشت کنکوری که بعد از اعلام نتایج متوجه می‌شود مشکل اصلی حل نشده، پس از ازدواج هم تفاوت چندانی در وضعیت من ایجاد نشود. شاید بهتر باشد که به جای تمرکز بر ازدواج، به اصل مسئله که همان تقوا، طهارت و بندگی است، بپردازم. با این تفاسیر مردد هستم که چه کنم؟ (اصل چه باشد، تقدم و تاخری بین رسیدن به آرامش و ازدواج باشد یا اصلا در آشفتگی اقدام به ازدواج حق نفر مقابل را ضایع می‌کند یا خیر؟ و..)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستر طبیعی زندگی چنین است که مرد در آن حدّ که بتواند به قول معروف لباس و مسکن و غذای همسر خود را فراهم کند؛ با ازدواج، زندگی بهتر جلو می‌رود و به برکات خاصی می‌رسد. موفق باشید

نمایش چاپی