سلام: خدا به شما خیر دهد استاد، مختصر بگویم. من در پی از بین بردن ترسهایم از هر چیز غیر از خدا هستم، روی درک توحید و بندگی و دوست نداشتن دنیا و نفس دارم کار میکنم. حال از شما در مورد تمرین عملی و یا ذکر یا مدل ذهنی و یا هر چیزی که کار من را به نتیجه برساند راهنمایی میخواهم و این فکر عجیب که گاهی به ذهنم میرسد که اگر الان به ترسم توجه نکنم عواقب دارد و مثلاً آسیب میبینم، گویی از هزینه دادن در راه خدا در عمق وجودم دوری میکنم و این با عشق و ایمان همخوانی ندارد، راه سریعتر از برون رفت از این جغرافیای ذهنی به نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتۀ مهم آیت الله حسنزاده «رضواناللهتعالیعلیه» فکر کنید که فرمودهاند: «برای آنکه خیالاتم مرا مشغول نکند، برنامه ریختم تا با معارف عالیه، خیالات را مشغول آن نمایم» در این مورد پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در رابطه با متن یکی از کتابهای شما سوالی دارم آن متن «در اين حال است که ممکن است با خيالات خود صورتي از امام بسازد و اين غير از آن است که انسان با حقيقت آن ذات مقدس روبه رو شود و در راستاي رويارويي با او، جمال آن حقيقت در خيال انسان نيز جلوه کند که هوالمطلوب» سوالم این است که در متن بالا منظور شما از حقیقت ذات مقدس امام معصوم علیه السلام چیست؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینها گفتنی نیست. تذکری است که هرکس باید در خودش متوجه آن باشد. ساحتی ماورای سؤال و جواب که در آن حال، انسان هنوز در میدان مفاهیم میباشد؛ در میان است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: با عرض معذرت از اینکه وقتتان را میگیرم، جناب استاد، مسیری که برای شروع المیزان فرموده بودید را رفتهام؛ دو کتاب ده نکته از معرفت نفس و برهان صدیقین و تفسیر سه سوره زمر و عنکبوت و روم و جزوه روش استفاده از المیزان را هم شروع کردهام اما بسیار نگرانم که حتی به ظاهر متون نتوانم برسم چه برسد به اعماق و بواطن آن! مخصوصا در بحثهای فلسفی با اینکه کلیت مفهوم را متوجه میشوم و میتوانم جلو بروم اما به شدت نگرانم که پیشزمینه قبلی نداشتن از فلسفه و آشنا نبودن با اصطلاحات و مفاهیم آن، حرکتم را سطحی کند و از دقائق و اعماق المیزان بینصیب بمانم. از طرف دیگر به اشتغالات درسی و شغلی هم نمیتوانم بیاعتنا باشم چون بهنظر جایگاه و اعتبارش را برای حرکت و اثرگذاری در اجتماع در راستای اهداف انقلاب لازم دارم. از سمت دیگر اگرچه هنوز فرزند ندارم اما دوست دارم پیش از قرار گرفتن در جایگاه سنگین مادری، تا حد نسبتا مطلوبی اصل و اساس و پایه مطالعهام روی المیزان را کامل کرده باشم. با این توصیفات تقاضا دارم کما فی السابق با توصیههای ارزشمندتان مسیرمان را روشن کنید. و اینکه استاد به نظر حضرتعالی آیا لازم هست از سرعت مطالعه المیزان کم کنم و همان عزم را تدریجا برای فلسفه هم بگذارم یا خیر؟ سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، نگاهِ صدرایی است که با «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» پیش میآید و با مباحث «معاد» وسعت پیدا میکند. از این جهت خوب است برای فهم قرآن در بستر «المیزان» این مسیر مدّ نظر قرار گیرد. البته اگر آمادگی ورود به کتاب «بدایۀ الحکمة» علامه را داشته باشید کار خوبی است. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید در دوره نوجوانی صرفا فقط مطالعه کنیم یا مطالعه همراه با تفکر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در کنار مطالعه، تفکر نیز لازم است و این خود به خود پیش میآید. موفق باشید
سلام علیکم: داشتم خاطرات کشمکش ها و حضور موحدان در جهان ربوده شده غرب را بازنگری میکردم آن مدرنیته ای که انسانها را ربوده بود و انقلاب در پی یافتن انسان آخرالزمان بدنبال انسانها در جهان غرب رفت که آنها را نجات دهد حتی در آنجا بدنیا آمد. جناب استاد چقدر زیباست این عشق بازی با انسانهای مختلف و آن امید ها و نا امیدی ها آن همه کشکمش ها آن همه انسان که حتی حاضر شدند جان خود را فدا کنند تا انسانیت به آدمی بازگردد و طیف شخصیت های مختلف مردم که خدا در باب خلقت آدمی می فرماید «تبارک الله احسن الخالقین» چه حکمت الهی و چه خلقت زیبایی. امروز با نابودی استکبار در جهان آخرالزمان هرکسی از امید سخن بگوید از امید به خدا و زندگی سخن گفته! زیرا استکباری دیگر نیست که ما بسمت آنها منحرف شویم و آنها نابود شدند و در جهنم پایداری به سرانجام رسیدند. آنها از جوان دهه هشتادی که استعداد های فوق العاده دارد و بدنبال امید است رشد و زندگی است سوء استفاده میکرد و - زن زندگی آزادی- را با آن همه طرح و نقشه کشی های عجیب و پیچیده برایش آماده کرد و با اینکه بعضی جوانان در آن گول زنی گول خوردند اما همان نوجوان بی حجاب در واقع بدنبال زندگی و امید واقعی میگشت، فقط عرصه پیچیده بود که نتوانست بفهمد دشمن دارد او را گول میزند و من اعتراض او را اعتراضی میابم که اعتراض به خدای زندگی از فقدان زندی بوده البته هرچند گمگشته دسیسه دشمن شده، اصلا برای همین بود که حاج قاسم فرمودند آن دختر کم حجاب هم دختر من است زیرا جنگ بر سر امید بود. امیدی که دشمن به این بشر داشت باعث شد خودش را نابود کند و امروز هرجا سخن از امید است امید به آنچیزی است که هست نه آن دروغ و خطر کفر دشمنی که دیگر نیست و نابود شده پس همه امیدها امید به زندگی توحیدی انسان کامل است و همه حیات های باقی به او ختم میشود. آری! آتشی افکند دوست که هرچه ناحق بود سوخت. زندگی زیباست که پر از مهر و ادراک یکدیگر و محبت، با شوری لازم و قدرتی برای خود بودن و خود شدنی در مسیر حیات جهانی حق، و راستی است با تقوا در جهان انسانیت. زندگی را آغاز کردن و عبور از قحطی و داشتن زندگی کافی که هست و چشیدن و معنا کردن خود، را بر همگان در نیمه شعبان میتوان تبریک گفت. شکست و ناامیدی در شأن یک مخلوق خدا نبود و هرگز نیز نخواهد بود انسان را شأن آن است که به پروردگارش امیدوار باشد. ای زندگی منتظر واقعی تو یعنی امام زمان بیشترین صبر را برای آمدن ارزشمند تو کرد، تویی که حیات دینی خدایی. او منتظر ترین و فداکار ترین یعنی امام زمان روحی فداء ارزش این همه صبر را برایت داشت. سخن زندگی سخنی است که آیه های قرآن و احادیث پاک آنرا بنا کردند و شرحش مایه هدایت و زندگی بخشی است و سروده اش روشنی دل است و آگاهی اش پایداری است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه مهم است آنگاه که متوجه شویم خداوند با ربوبیت خود آیندهای متعالی را در دنیا و آخرت مقابل ما گشوده است. و این در صورتی است که انسان در سلامت فطرت باشد تا به خوبی متوجۀ هدایت قرآنی شود و در واقع در آن صورت گمشدۀ جان خود را هدایت قرآنی مییابد و از این جهت میفرماید متقین به قرآن ایمان میآورند و از طریق قرآن هدایت میشوند. «أُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». موفق باشید
سلام علکیم: استاد یک صوتی مرحوم مصباح در رابطه با معرفت به امام میفرمایند که یک بخشی از معرفت از همین کتب و علماست. یک بخش اصلی معرفت اعطا کردنی از طرف خود امام است. این معرفت چه اهمیتی داره و چطور میشه قابلیت پیدا کرد برای معرفت امام که اعطا کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان در مسیر شریعت و معرفت توحیدی قرار گرفت و جلو رفت، نسبتی با انسانهای کامل در خود مییابد که آن زمینهای خواهد شد تا از برکات شخصیت آن عزیزان بهرهمند شود. اینجا است که نقش زیارت بهتر روشن میشود. موفق باشید
سلام استاد: ازمحضرتان سوالی داشتم ما یه نماز شرعی داریم که انجام دادن صحیح ارکان نماز رو بهش میگن. یه نماز اخلاقی داریم به علاوه اینکه ارکان نماز رو رعایت میکنیم کنارش ادعیه و مستحبات رو انجام میدیم. حالا اینکه ما به معنای نماز توجه کنیم؛ توجه به خدا نیست. سوالم اینه ما چطور در نماز فقط متوجه خدا باشیم که به حقیقت خدا پی ببریم؟ قبلا فقط از سر تکلیف نماز رو بجا می آوردم ولی بعدا کم کم متوجه شدم این نماز خواندن صحیح نیست و لذتی نمیبرم بعدا به معانی نماز توجه میکردم ولی جدیدا با این متن بالا مواجه شدم نظر شما چیست؟ چطور در نمازمیشود فقط متوجه حضور خدا شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه، قصۀ انس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی میفرمایند: «مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانى / حدیث درد فراق تو با تو بگذارم» حال با این رویکرد وقتی در نماز ورود کنیم، هرچند در میانۀ راه خطوراتی سراغمان میآید ولی هرچه جلو و جلوتر رویم و بر آن رویکرد اولیه پایدار بمانیم، حضور، بیشتر و بیشتر میشود. و در همین رابطه حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» کتاب شریف «آداب الصلوات» را به نگارش آورد. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2 موفق باشید
سلام استاد: ببخشید سوالی داشتم خدمتتون. دخترم میگه زیارت عاشورا را باید با جان و دل خواند یعنی هر چی میخونی همون موقع باید خودت رو تو اون موقعیت ببینی بنابراین میگه من هر کار میکنم نمیتونم بابی انت و امی رو بخونم و زبان و دلم یکی باشه به همین خاطر تو زیارت اینا نمیخونم نمیدونم چی بگم نظری دارید برا قانع کردنش؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توجه به چنین نهایتی است و نه آنکه هم اکنون باید در آن نهایت باشیم. و از این جهت آن زیارت را میخوانیم تا به چنین حضوری نایل شویم و لذا میخوانیم و باز هم میخوانیم تا با آن حضرت، نسبتی برقرار کنیم. در این رابطه عرایضی در کلیپ https://eitaa.com/matalebevijeh/18625 شد خوب است نسبت به آن فکر بفرمایید. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: جناب استاد همانطور که ظهور تکنولوژی اینترنت باعث شد که ما بتوانیم از برکات توحیدی کلام شما در تلفن همراه و رایانه شخصی و غیره بهره مند گردیم، و در این لحظه من سوالم را از طریق تلفن همراه هوشمند برای شما ارسال میکنم. حال نسبت شما با تکنولوژی جدید هوش مصنوعی چیست و این تکونولوژی را در مسیر توحید چگونه گزینش میکنید؟ به عنوان مثال: من همواره آرزو داشتم که تمامی جلسات تفسیر قرآن حضرت عالی را که از ابتدا تا کنون ایراد فرموده اید را بصورت فایل متنی با قابلیت جست و جوی موضوعی و دسته بندی شده در اختیار داشته باشم تا که مجبور نباشم که صوت جلسات را از ابتدا گوش دهم. یا که جلسات تفسیر قرآن روزهای دوشنبه در همان روز بعد از اتمام جلسات به متن تبدیل گردد. یا راهنمای سیر مطالعاتی سایت همچنان بروز رسانی نشده است و توصیه های شما مربوط به زمان استفاده از سی دی در کنار کتاب هاست مثلا برای شرح ده نکته کتاب معرفت النفس شرح هر نکته از فایل صوتی به کمک هوش مصنوعی استخراج و در زیر هر نکته بصورت نوشته قرار گیرد تا فرآیند مطالعه سریع تر گردد. با تشکر محمد شریفی
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید نمونههایی پیش آید تا بنگریم چه چیزی از طریق هوش مصنوعی از کار در میآید بخصوص وقتی بحثهای صوتی به صورت نوشتار در آید، نیاز به ویرایش دارد و اینجاست که باید نمونههایی داشته باشیم تا معلوم شود هوش مصنوعی چه اندازه میتواند در تبدیل صوت به متن موفق باشد. اگر نمونهای از آن را ارائه فرمایید میتوان روی آن فکر کرد. موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد گرامی: درخواست دارم لطف کنید و نظرتون رو در مورد صحبت های آقای یامین پور که درباره نحوه ی انجام کار فرهنگی بیان کرده اند و در صوتی به آدرس زیر آمده ، بفرمائید. با تشکر. https://eitaa.com/varastegi_ir/1077
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله جناب آقای دکتر وحید یامینپور با نظر به جهانی که در آن هستیم و با نظر به بشر جدید و انسانی که به نهایتها میاندیشد، با مخاطبان خود سخنها دارند و مسلّماً اهل فکر و اندیشه، نمیتوانند او را نبینند وگرنه باید به خرد چنین افرادی شک کرد. زیرا بحث بر قبول و یا ردّ افراد در میان نیست، بلکه بحث در رابطه با مواجهۀ اندیشمندان با اهل اندیشه است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: طبق تفسیر شما از سوره واقعه، آیا این درست است که بگوییم که اگر خدا بخواهد با جمیع اسماءش با متقین روبرو شود باید با چهره انسانی بر آنها تجلی کند؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت برای مقربین میفرماید: «وَحُورٌ عِين * كَأَمثلِ ٱللُّؤلُوِ ٱلمَكنُونِ . جَزَاءَ بِمَا كَانُواْ يَعمَلُونَ » که حکایت از هویت عمیقترین عبادات توحیدی دارد با جلوۀ جامع صورت انسانی. موفق باشید
سلام استاد: شما خیمه شب بازی را در این زمانه چگونه میبینید؟ من این گونه بنظرم میرسد که حکومت شیطانی، یعنی غرب و رهبران Illuminati و Freemason برای دست یابی به اهدافشان در ظاهر بسیار عادی ای کارش را جلوه داده اما در باطن بسیار رمز آلود است، طوری که: مثلا می آید و با یک سری حرف های بسیار چرت و پرت جوری معادله را بهم می زند که خود شما میشوید ضد دین، این یعنی خیمه شب بازی. می آید و از فنون اقناع برای قانع کردن استفاده می کند، خودش را هم طوری جلوه می دهد که فردی متشخص و در راه پیشرفت است، به معنای این که از آینده خبر دارد آن هم از روی گذشته؛ در کل قصد بازیچه گرفتن عقل و فکر ما را دارد که در پس این کار هم قصدی هست که آن هم به نظرم برای بی خدا کردن امور است و در نهایت انسان را به رباتی بدل سازد که با کد و رمز کار میکند و غیر از این هیچ است در این معادله انسان حق فکر کردن هم ندارد وگرنه متهم است به وقایع رخ داده اطراف آن، یعنی میخواهد انسان را از خدا و دل دار جدا کرده و در عوض با نقض کردن قوانین الهی، سیرک خود را وسیع تر کرده، خیمه شب بازی خود را جذاب کرده و در نهایت ما را به بازی خود گرفته. این که می خواهند Satanic rule in Jerusalem محقق سازند آن هم به وسیله ی Israel، کاملا واضح است برای ما. نگریستن به این که خداوند را در چه جاهایی و درچه وقت هایی خودمان از میدان بدر میکنیم که آن هم یکی از نقشه های آنان است، بعدا راجع به آن بحث خواهم کرد. یا علی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: از قدیم هم این نوع خیمه شببازیها بوده و خواهد بود و تصور میشود همانطور که میفرمایید ما باید متوجه ترفندهای دشمنانمان بشویم که کدام ابعاد متعالی فرهنگ ما را نشانه گرفتهاند و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند این با دشمنشناسی و روحیه بسیجی که روحیۀ حصارشکن است؛ نتیجه خواهد داد. مهم، فهم حیلههای دشمن است دشمنی که هرچند به گمان خود بسیار زرنگ میباشد، ولی بحمدالله جوانان ما به خوبی آن را تشخیص میدهند. موفق باشید
سلام استاد: از کجا شروع کنم و برایتان بگویم. گفتن هم خودش زبان میخواهد، دل نازکی مثل من توان دیدن این بستر را ندارد، زخم را رویش پانسمان پوشانده است و حال دیگری را از آن دارم. من که دل این را ندارم زیر زخم را نگاه کنم. اما زخم من زخم دیگریست، نه از جنس کم آوردن بلکه از جنس درد، همان معشوق نشسته در کنج دلم. دلم هم نمی خواهد این گونه باشم که خود را در برابر سرطان بزرگ «اسرائیل» یک ژنده پوش و نا امید ببینم. ولی چگونه؟ در حال نوشتن هستم و بسیاری از حرف ها به گونه های مختلف به ذهنم می رسد، به کدام یک از آن ها گوش کنم؟ شاید بهتر باشد صدا را کم کنم و به صدای بی ندای انقلاب اسلامی گوش کنم. نه که جای آن حرف ها نباشد، اما حرف و حال سازنده کدام است؟ برای این امر هم باید زمان را درست بشناسیم، اما باز هم چگونه؟ نو به نو شدن چگونه است؟ در تمام این ها که دارم فکر میکنم خدا را هم می خواهم، بهتر است سر این موضوع بمانم، انگار که خدایم به صرف رسیده و بلاخره من بلدم دین دار باشم. آمریکا پیش خود می پندارد دارد من جوون را سرگرم کرده و نشانده بر صندلی های سیرک خودش، اما نمیداند که تسخیر و فاش شدن لانه ی جاسوسی ها درپیش است. از خدا کمک میخواهم برای یاری رساندن و زنده کردنم، و خودش راه را نشانم بدهد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در این عرصهها موجب بصیرت ما میباشد؛ کلام خداوند است. خداوندی که یک برگ بدون اذن او سقوط نمیکند و در این رابطه پیشنهاد میشود عرایضی که در سه جلسه اخیر در رابطه با سوره «تغابن» شد را مدّ نظر قرار دهید و باز بنویسید. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: در کتاب آشتی با خدا می فرمایید کافي است انسان موانع اتصّال با حق را برطرف کند تا آن اتصال از بين نرود. و بعد در ذیل آیه شریفه «اَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْري» اشاره می فرمایید: «نماز بهپا داريد جهت پايدارماندن در ياد من. يعني نگذاريم توجه ذاتي ما به پروردگارمان از صحنة روح و روان ما برود.» استاد الان حضرتعالی این نوع برداشت از آیه را چگونه از خود این آیه بیرون کشیدید؟ «لام» در «لذکری» را چه نوع لامی در نظر گرفتید که این معنا را افاده کرده؟ چون ظاهر آیه میگوید نماز اقامه کنید تا یاد من در جان شما طلوع کند. ولی شما فرمودید نماز به پا دارید تا یاد من که در جان شما هست، غروب نکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این سخن حضرت صادق «علیهالسلام» نظر داشته باشید که در رابطه با سرشت انسانها فرمودند: «فطرهم علی التوحید». آری! در جان انسانها، مُهر توحید نگاشته شده و از این جهت نماز، نوعی به خودآمدن است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: در کتاب زبان قرآن اصیل ترین زبان شما فرمودین که هر آنچه عقل میگوید غلط نیست صحیح است اما کامل نیست. منظورتون از عقل چه عقلیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان عقلی که متوجه معانی و تذکرات قرآنی شویم و می یابیم قرآن چه می گوید. حال اگر فرمود غیبت مؤمن حرام است؛ نباید بگوییم ما همان کاری که آن فرد انجام داده به دیگران خبر می دهیم. آری! این عقل، که متوجه پیام قرآن می شود، غیر از عقل حساب گر است که در امور دنیایی به کار می بریم. موفق باشید
سلام علیکم: زمانی که فرعون داشت غرق میشد، خدا را صدا زد. آیا فطرت فرعون بود که آشکار شد؟ اگر جواب مثبت است، چرا خدا نجاتش نداد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن جا دیگر میدان اختیار و انتخاب نیست تا با عبور از نفس امّاره رجوع به حضرت حق صورت گرفته باشد. موفق باشید
سلام استاد: روزتون بخیر. استاد به نظرتون بهترین اثرتون که میتونیم با اون انس بگیریم و زندگی کنیم و ما رو به توحید متصل کنه کدام اثر هست؟ همچنین استاد خیلی دوست دارم آثار صوتی تون به کتاب تبدیل بشه من صوت هاتون را نمیتونم متوجه بشم یا باهاشون انس پیدا کنم ولی کتاب هاتون را بسیار عجیب دوست دارم و تقریبا اکثرشون را مطالعه کردم لطفا اگه میشه آثار صوتی تون را زودتر به کتاب تبدیل کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مباحث «معرفت نفس» و «معاد»، کتاب هایی که مبتنی بر قرآن و روایات تنظیم شده ان شاءالله مفید خواهد بود مانند کتاب های «فرزندم؛ این چنین باید بود» و «حقیقت نوری اهل البیت» و سوره «مرسلات» و سوره «فتح». موفق باشید
سلام استاد وقت تون بخیر: در مورد صحبتهایی که آقای پزشکیان در آمریکا کرده و اسراییل رو یه کشور معرفی کرده و اینکه این صحبت شون یه پالسی بوده که اسراییل جرات کنه سید حسن نصراله رو ترور کنه سوال دارم. اینکه ما تا کی تحمل کنیم اینگونه صحبت کردن ایشون و اطرافیانشون رو که یکی به نعل یکی به میخ میزنن و اینکه نمایندگان مجلس حتما وظیفه ای دارند ولی وظیفه ما در قبال این رفتارهای نابخردانه چیه؟ لطفا راهنمایی کنین. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در کشور ما بحث در دو نوع حضور و دو نوع نگاه در این جهان است. یک نگاه گمان میکند میتواند در همین نظم جهانی زندگی کرد و عملاً مجبور است اسرائیل را نیز تحمل کند. نگاه دیگر متوجه است نظم موجود جهان مانع زندگی تعالیبخشِ انسان است و باید به تاریخ دیگری نظر کرد که انقلاب اسلامی به میان آورده. و مردم باید نسبت به این دو نگاه تکلیف خود را معلوم کنند وگرنه به صِرف انتقاد از آمریکا و اسرائیل کافی نیست که آیا به انقلاب اسلامی و تاریخ دیگری معتقدند؟ و یا نه؟ اخیراً عرایضی تحت عنوان «جایگاه انقلاب اسلامی در شرایط امروزینِ جهان»https://eitaa.com/matalebevijeh/17706 شده است خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشید
استاد گرانقدر سلام و خدا قوت: استاد من مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی صنعتی و سازمانی دارم و ده سالی است که در حوزه منابع انسانی سازمانها فعالیت دارم. متاهلم و فرزند ۵ ساله ای دارم. مسأله ای که مرا آشفته کرده این است که خودم را مستعد در مشاغلی که موفقیت در آنها در گرو ارتقا به مشاغل مدیریتی است اصلا نمیدانم. یعنی اصلا علاقه و توانایی در مشاغل مدیریتی ندارم. از نیروداری بدم میآید و استعدادی در آن ندارم. از طرفی فشار زیاد مالی مرا آشفته کرده و بهم ریخته ولی حقوق خوب در حوزه کاری من در مشاغل مدیریتی است. خواسته ام این است که در شغلی که مطابق با استعدادم است مشغول به کار شوم. اما شناخت جامعی از خودم ندارم و سرگردان شده ام به بررسی شغلهای مختلف. از طرفی فکر میکنم رزقمهمین است و هر جا بروم همینقدر دستم را میگیرد. دنبال استعدادم میگردم. دنبال این میگردم که ببینم برای چه کاری ساخته شدهام. هیچ مشاوری هم نمیتواند کمک واقعی کند. از کجا میشود فهمید خدا آدم را برای چه کاری و چه رسالتی ساخته است؟ دنبال مسیری میگردم که اگر واردش شوم بهترین خودم میشوم. لطفاً راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده صاحبنظر نیستم. هرکس باید خودش با توجه به موقعیتی که دارد تصمیم بگیرد. موفق باشید
با سلام خدمت شما: علم حضوری به خدا به معنای یکی شدن انسان با خداست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. در این مورد خوب است در مباحث مربوط به «معرفت نفس» جهت روشنشدن این مطالب رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: حضرت استاد از آنجا که بارها فرموده اید تواضع مقابل خدا و آیات خدا و اولیاء خدا، علامت حرکت صحیح است و تکبر و سرکشی علامت انحراف و بازی در زمین ابلیس، و از طرفی انس من با مثنوی به توصیه های متعدد شما بوده، بنده راجع به این عبارات جناب مولوی رحمت الله علیه دچار حیرتم: هذا کِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ أُصولُ أُصولِ أُصولِ الْدّین، فى کَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْیَقین وَ هُوَ فِقْهُ اللَّهِ الاکْبَر، وَ شَرْعُ اللَّهِ الازْهَر، وَ بُرهانُ اللَّهِ الاظْهَر، مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ فِیها مِصْباحٌ، یُشْرِقُ إِشْراقاً أَنْوَرَ مِنَ الْإِصْباحِ، وَ هُوَ جِنانُ الْجَنانِ، ذو الْعُیونِ وَ الْأَغْصانِ، مِنْها عَیْنٌ تُسَمّى عِنْدَ ابْناءِ هذا السَّبیلِ سَلْسَبیلاً، وَ عِنْدَ اصْحابِ المَقاماتِ وَ الْکَراماتِ خَیْرٌ مَقامًا وَ أَحْسَنُ مَقِیلًا، الأَبْرارُ فیهِ یَأکُلونَ وَ یَشْرَبُونَ، وَ الْأَحْرارُ مِنْهُ یَفرَحُونَ وَ یَطْرَبونَ، وَ هُوَ کَنِیلِ مِصْرَ شَرابٌ لِلصّابِرینَ، وَ حَسْرَهٌ عَلى آلِ فِرْعَوْنَ وَ الْکافِرینَ، کَما قالَ تَعالى یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیرا و انه شفاه الصدور و جلاء الاحزان و کشاف القرآن و سعه الارزاق و تطییب الاخلاق، بایدی سفره کرام برره یمنعون بان لا یمسّه الا المطهرون آیا اینکه بنده از این عبارات جناب مولوی، سرکشی و تکبر مقابل کلام الله حس میکنم، از تکبر خودم است نه تکبر مولوی رحمت الله علیه؟ از طرفی عبارت قرآنِ فارسی را افراد کثیری برای مثنوی به کار برده اند. اگر بپذیرم نگاه مولوی به مثنوی اینگونه متکبرانه است باید بپذیرم دیگر به سراغ این متن نروم، اگر بپذیرم خود اشتباه میکنم با ندای قلب متواضعم دوگانه رفتار کرده ام. چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب مولوی در مثنوی به خوبی متوجه است که آنچه او را فراگرفته و به «گفت» آورده، امری است فوق اراده شخصیِ او. و از این جهت جایگاه خاصی برای آن کلمات قائل است. و این نکته مهمی است که میتوان در مثنوی احساس کرد و رهبر معظم انقلاب به عنوان کسی که در این مورد صاحبنظرند؛ آن مقدمهای که جناب مولوی در مورد مثنوی گفته است را تصدیق میکنند. موفق باشید
شما در سوال ۸۸۲۸ فرمودید که برهان صدیقین را در ۱۷ جلسه بیان کردید. در حالیکه بر روی سایت فقط ۹ جلسه آن موجود است. اگر امکان دارد باقی جلسات را بر روی سایت بگذارید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباه از طرف بنده بود. همان ۹ جلسه کافی است. موفق باشید
سلام و نور: امیدوارم حال استاد گرامی خوب باشد. سوالی دارم: وقتی بررسی میکنم احوال خودم رو در نماز، اخیرا در نماز خیلی در خودم هستم، غرق در افکار خودم هستم، دارم نماز میخونم اما هیچ اتصالی با خداوند و بیرون از خودم ندارم. دائما درون خودمم، در افکار خودمم، زبان به اذکار میچرخد و بدن حرکات نماز را انجام میدهد اما هیچ اتصالی بین خودم و بیرون از خودم و توجه به خدا نیست حال بدی دارم. حس میکنم این نماز اول وقت، هیچ فایدهای نداره وقتی خدا رو حس نمیکنم در نماز. خودم رو در حضور او حاضر نمیبینم. من در خودم حاضرم همانطور که در حال غیر نماز و دور از دیگران در افکار خودم هستم، در نماز هم همانطور هستم لطفا بفرمایید علت چیست و درمان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله بهجت فرموده بودند در این رابطه روغن چراغ کم است یعنی قبل از نماز در امورات زندگی باید مواظب بود طوری وارد شویم که همواره حضور ما و خداوند در میان باشد تا در نماز آن حضور، با گشایش بیشتر پیش آید. کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی نکات ظریفی دارد. شرح کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام و خدا قوت: بنده یه فرزند تقریبا ۹ ساله دارم که در عین اینکه بچه باهوشی هست ولی رفتارهاش و درکش از اطرافش و اجتماع به اندازه یه بچه ۴ یا ۵ است شاید هم کمتر. این موضوع خیلی برام آزاردهنده شده و طوری که هر روز با من یا پدرش چالش داره. دارم هم دنیام را از دست می دم هم آخرتم را. واقعا نمی دونم این چه عذابی است؟ طوری شده که براش آرزوی مرگ می کنم. دیگه واقعا موندم چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده چیزی نمیدانم. بالاخره صبر، در این موارد راهگشا است. در ضمن خوب است به متخصص مربوط به این امر رجوع شود. موفق باشید
سلام علیکم استاد خسته نباشید: ۱. نشانه اینکه از گناهان پاک شدیم چیه؟ (هم حق الله و هم حق الناس) یه حسه بین خوف و رجا همیشه هست که نکنه پاک نشده باشیم، این حسه خوبه یا نه؟ ۲. برای پاک شدن از حق الناس، اگه تمام اون چیزایی رو که یادمونه پرداخت کرده باشیم، آیا کفایت میکنه؟ ۳. سخن گفتن و حرف زدن رو چطوری کم کنیم، یعنی معیار حرف لغو چیه؟ ۴. چطوری شهوت خوردن رو از بین ببریم؟ (نه اینکه پرخوری میکنیم، بلکه به زیاد خوردن علاقه داریم، این آسیب زننده نیست)؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نباید مأیوس بود. ولی اگر امری هست که جبران نکردهاید، نباید کوتاه آمد. ۲. نباید وسواس به خرج داد. ۳. از آنچه احساس میکنید لازم نیست گفته شود، خودداری کنید مگر آنکه بخواهید به بهانهای ارتباط برقرار کنید که رابطه سرد و خشک نباشد. ۴. فرمودهاند به خودتان سهم بدهید و کم هم ندهید، ولی پس از استفاده از سهم خود، ادامه ندهید. موفق باشید
