استاد سلام: من فکر کنم همین الان وسط صدای پدافند ها به یک کشفی نائل شدم خواهش میکنم بگید این کشف من اشتباهه و دارم توهم میزنم یا حقیقته؟ از اونجاییکه نیستی و عدم، وجود نداره، پس از ازل تا ابد هرچه بوده، هستی بوده. و از اونجاییکه نقیضِ هستی، که نیستی باشه، وجود نداره، پس چیزی نمیتونه هستی رو محدود کنه، لذا هستی مطلق و بینهایته. یعنی نمیتونیم نقطه ی شروع و پایانی برای هستیِ مطلق قائل شیم، چون نیستی وجود نداره که یه دفعه تبدیل به هستی شده باشه یا هستی تبدیل به نیستی شه چون نیستی، نیست! بلکه هستی فقط میتونه به شکلِ چیستی های مختلف در بیاد. در واقع اون نقطه ی شروع و پایان رو برای صورت و شکلِ اون هستیِ واحد میشه قائل شد فقط، نه اصل هستی. => پس من و شما هم از ازل تا ابد هستی هستیم، فقط شکلمون تغییر کرده، درسته؟ این نه تنها به زندگی پس از مرگ، بلکه اشاره به زندگی پیش از دنیا داره که ما همیشه در دایره ی وجود بوده ایم، ولی نه به این شکلِ انسان گونه. ما هم جزئی از هستی مطلق بوده و هستیم که هر باری به خواست یک موجود ذی شعور و با اراده ی او به شکل های گوناگونی در اومدیم - نمیشه خواستِ یک موجود برتر در میون نباشه با توجه به قانون عِلّی و معلولی - ما در اسلام، اسم اون هستی مطلق رو میذاریم الله. پس آیا ما و همه ی موجوداتی که در دایره ی هستی هستن، الله هستن؟ مراتبِ وجودی متفاوت از الله. خدای من همیشه برام سوال بود چطور میشه خدا بین همهمه ی مُلک و ملکوت صدای منو بشنوه، آیا اصلا دلش میخواد به من گوش کنه؟! الان دارم فکر میکنم اگه من خود الله هستم، پس اتفاقا چطور ممکنه حرف های منو نشنوه! و گمونم این معنیِ «ولم یکن له کفوا احد» باشه، که هیچ کس در دایره هستی نمیتونه کنار و مقابل او قرار بگیره چون هرچه هست یک هستیِ واحده که خودشه. دیگه داره ترسناک میشه! نکنه مشرک شدم؟! پس من اگه خدا هستم، چرا اینقدر مسکین مستکین بائس فقیر هستم؟! استاد خواهشا اشتباهات بنده رو اصلاح کنید فکر کنم چپ کردم، سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ موجودی «الله» نیست زیرا تنها وجود مطلق که کمال مطلق است، «الله» است و دیگر موجودات چون مطلق نیستند، «الله» نیستند همه و همه عین فقر و نیستی میباشند. موفق باشید
سلام: قبلا فرموده بودید رهبر انقلاب قدیم گفتند بشار اسد بهتر از پدرش ایستادگی خواهد کرد، پس الان چه شد؟ بشار که وا داد و فرار کرد؟! لطفا توضیح فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن نکتهای که رهبر معظم انقلاب در آن زمان فرموده بودند در رابطه با مقابله با جریان داعش بود و پس از آن میتوان گفت آقای بشار اسد نتوانست تحریمها و سختیهایی که بر سوریه اعمال شد را، درست تحلیل کند. مشکلی که روشنفکران غربزدۀ ما نیز در آن قرار دارند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در مورد تکیه ی فراوان جنابعالی در منشوراتتان به مفهومی به نام «خودآگاهی تاریخی» لازم دیدم تا مواردی را مطرح کنم، اگر بخواهیم آنچه که نیچه در فلسفه ی اخلاق در مورد «اراده ی معطوف به قدرت» را پیش فرض بگیریم و از طرف دیگر آنچه عبدالرحمن جامی و زنده یاد احمد فردید تحت عنوان خودآگاهی تاریخی مطرح کرده اند و عمدتا این خودآگاهی تاریخی ذیل عنوان دو اسم «لطف» و «قهر» مدنظر بگیریم، و از طرفی دیگر مدعیات جنابعالی در مورد پدیداری به نام «انقلاب اسلامی» را ملاک قرار دهیم، در نهایت این خودآگاهی تاریخی ذیل اسم «قهر» قرار می گیرد، و از مهمترین مصادیق آن «واقعه ی ترور سپهبد قرنی» می تواند باشد. آنچه قابل تامل است در دو نکته است، یکی اینکه: اولا تکیه بر مصادیق نمی تواند پشتوانه ی عقلی داشته باشد زیرا جمع نقیضین و ضدین محال است، اگر واقعه ی ترور آقای قرنی مصداقی از اسم «قهر» باشد، در مورد ضد انقلاب و ملحدین نیز می تواند چنین مصادیقی یافت شود مثل واقعه ی سیاهکل دوم اینکه: این مفهوم «خودآگاهی تاریخی» در مواردی چون جلادان تاریخ مثل صدام حسین و یا قاچاقچی بین المللی چون پابلو اسکوبار نیز می توان یافت و یا بعضی از مصادیق شهرت و... چگونه سلوک در راه خدا و دیانت را در ریلی قرار می دهید که قابلیت تطبیق با : «سودجویی» ، «انطباق با محیط» و یا «منطق موقعیت» را دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این موضوع، جای بحث زیادی دارد که ورود در آن در این میدان ممکن نیست، در رابطه با سؤالی که رفقا در موضوع «حضور تاریخی» داشتند به این نتیجه رسیدیم که مباحث «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین «علیهالسلام» به صورت کتاب درآید به این امید که تا حدّی معنای حضور تاریخی برای رفقا روشن گردد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/1622?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 در ضمن بحثی که رفقا در مرکز «سیمای هنر و اندیشه» در رابطه با سورۀ فتح داشتند، در جلسۀ ششم آن بحث نکات ظریفی را در رابطه با حضور تاریخی به میان آوردند که خوب است نسبت به آن نکات نیز تفکر شود.https://eitaa.com/soha_sima/4736
سلام: من میخوام قرآن بخونم و حفظ کنم برای همین یه منبع یا جای معتبر و ساده ای میخواستم که در کنارش معانی آیات رو هم یاد بگیرم. خود معانی ساده آیات ممکنه نامفهوم باشه در حد تفسیر خیلی پیچیده هم نمیخوام یه چیز بین این ها که وقتی قران رو میخونم بفهمم منظورش از گفتن این آیه چیه که خوندنم بیهوده نباشه. ممنونم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: این فکر خوبی است. پیشنهاد میشود اگر بتوانید کتاب «خلاصۀ تفاسیر المیزان و نمونه» را که جناب استاد عباس پورسیف تهیه کردهاند را کنار آیات مدّ نظر قرار دهید، نتیجۀ بهتر و بیشتری نصیب خود میکنید. موفق باشید
سلام علیکم: از خدمت یکی از اساتید فلسفه نسبت به اینکه، با دیدگاه اصالت وجود آیا می توان زندگی کرد؟ پرسیدم. ایشان گفت: اینکه بر مبنای اصالت وجود زندگی کنیم کارما نیست و در توان ما نیست. این فقط کار ائمه اطهار علیهم السلام است. میخواستم بدونم آیا درست گفته است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نامۀ حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» به آقای گورباچف فکر کنید که با ایشان، معارف مطرح شده توسط جناب ابن عربی و جناب ملاصدرا را مطرح کردند. صدرایی که مبنای فلسفهاش، «اصالت وجود» است. موفق باشید
سلام علیکم استاد: آیا تفسیر صوتی تسنیم و کتاب تسنیم در یک سطح علمی هستند یا با توجه به رعایت حال عموم مردم، کتاب تسنیم از بحثهای فنی کمتر برخوردار است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نباید در این مورد دغدغه داشت و هرطور که میتوانید باید نسبت به استفاده از زحمات آن عالم بزرگوار، کوتاهی نکرد. موفق باشید
سلام علیک و جمیع مغفرته و رضوانه: آیا می توانیم در تشییع پیکر سید شهدای مقاومت و مجاهد کبیر عالم اسلام حضور پیدا کنیم؟ آری، اگر امروز در تاریخی که با انقلاب اسلامی ایران شروع شده است ذیل امام خمینی (رضوان الله علیه) خود را حاضر کنیم و در خود عزم عبور از استکبار را تقویت کنیم و اراده آینده ی حیات زمینی مان را در اراده و مشیت حضرت حق که برچیده شدن طاغوت و بستر ظلم و فساد است قرار دهیم خدا را شاهد می گیرم که هم اکنون در کنار سید مقاومت در برابر تاریخ کفر ایستاده ایم ولو تن هایمان در تشییع آن پیکر حاضر نباشد. امروز تاریخ حضور معنوی انسان های است که در ذیل تجلی حقیقت تاریخ توحیدی قرار گرفته اند و هر چقدر انسان بتواند خود را در این حیات توحیدی و اراده ی تاریخی حضرت یگانه کند حاضر تر است و سرّ آن در حاضر شدن قلب در عظیم ترین صحنه ی تاریخی است که در نهایت به حضور انسان با حضرت بقیة الله ختم می شود. اگر خود را در صحنه ها و بروزات و جلوه های تاریخ امروزمان اینگونه حاضر نکنیم حیات فردای معنوی و قدسی مان را در کنار بقیة الله گم خواهیم کرد و تنها بهره ی مان همان اندک ثوابی است که در گریه ها و طاعات و عبادات به ما وعده داده شده است... اما سخن ما بر حضور در حقیقتی است که صحنه ی اراده و مشیت خداوند است و ما در ذیل و سیطره ی آن می خواهیم زندگی معنا داری داشته باشیم و این یعنی حس حضور توحیدی تاریخ فردای پیش رو که به سراغ مان می آید و اگر ما در آن حاضر نباشیم درد پوچی و هیچی گریبان مان را می گیرد که اگر پوچی تاریخ فردا ما را نکشد و حذف نکند قطعا در سیطره عالم بی معنایی آن هضم خواهیم شد.... بایست امروز نسبت خودمان را در امتداد خون سید پیدا کنیم تا عبادات مان بیش از از دیروز معنا پیدا کند.عباداتی که منجر به حضور هر چه بیش ترمان در انس با حق شود و معنای از دست رفته ی زندگی به ما بازگردد و آینده ی حیات مان همان حضور بقیة اللهی انسان در کنار مهدی (ارواحنا فداه) باشد. پس امروز بیش از آنی که در حسرت تشییع پیکر آن عزیز دل (سید حسن) باشیم، در اندیشه ی انس معنوی و حضور توحیدی تاریخی باشیم که سید در آن حاضر شد. آنگاه اگر در سرزمین کفر هم زندگی کنیم باز در یگانگی با توحید در کنار سید و شهدای این جبهه حاضر خواهیم بود. «الهی، حس حضور در عالم یگانگی در تاریخ توحیدی خودت را در کنار یاران خمینی نصیب ما بگردان.» التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این سخن که فرمودید، راست است که: «باید امروز نسبت خودمان را در امتداد خون سیّد پیدا کنیم». این یعنی همان پرسش بزرگ که: «با چه کسی تاریخ خود را میتوانیم درک کنیم؟» در اینجا است که میتوان گفت برعکس دشمنانمان: «ما همانیم که تمام نمیشویم» در حالیکه دشمنان جبهۀ مقاومت مانند یخ در حال ذوبشدن است. چه اندازه زندگی زیباست آنگاه که دستِ اندیشین نسبت به انسان برای ما باز شده تا از درون خویش در صحنههایی حاضر شویم که رو به سوی هستی دارد و نظر به رخداد تشییع سیّد حسن نصرالله یکی از آن صحنهها است که در جای خود تأمّل در بخشهای ناپیدای هستی است، در عین آنکه در مقابل ما گشوده شده است. موفق باشید
عرض سلام و ادب دارم خدمت استاد بزرگوار: بنده در زمانی اعتقاد راسخی به دین نداشتم و برایم اصلا فضای مذهبی جذاب نبود و سبک زندگی ای هم که داشتم مخالف سبک زندگی دینی بود. در برهه ای نیز برایم در پی شهادت یکی از شهیدان مدافع حرم دین مسئله شد و جذابیت خاصی برایم پیدا کرد و خب بسیار سعی کردم سبک زندگی مذهبی داشته باشم اما احساس میکردم دچار محدودیت فراوان هستم و آزادی ندارم و این سبک زندگی دینی را با آن احساس آزادی که بخواهم داشته باشم همخوانی ندارد. وقتی وارد فضای کار و به اصطلاح زندگی واقعی تر شدم مناسبات دنیای واقعی به نحوی شد که احساس میکنم نمی توانم هم آن ارزش ها را حفظ کنم و هم با این مناسبات پیش بروم. فی الحال در رشته علوم سیاسی مشغول به تحصیل هستم و حتی وقتی رشته خودم را میخوانم و یا کلا علوم غربی را میخوانم هم احساس میکنم وسعتی دارد که آن وسعت را در متون یا بطور کلی در سخنان بزرگان دینی حس نمیکنم و هم این وسعت همان وسعتی است گوته در کتاب فاوست خود به تصویر می کشد و همان مناسبات مفیستوفلس (شیطان) بر آن حاکم است. حتی این بر من در انجام دادن احکام نیز تاثیر گذاشته است و احساس میکنم یک قوه مفیستوفلسی توسعه گر با قوه دیگری که مناسبات دنیای مدرن را بر نمی تابد در کشمکش شدیدی هستند. بسیار در تحیر هستم و احساس اضطراب شدیدی نیز میکنم. احساسی بین سکون و تحرک دارم. نه ارزش های دینی را حفظ کرده ام (مصداق احادیثی شده ام که مورد مذمت قرار می دهند) و نه ارزش های مدرن را در عمل دارم که مرا به همان تحرک توسعه گرایانه وادارد. به لحاظ روحی احساس بسیار بدی دارم. احساس میکنم خودم با خودم در حال جنگیدنم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این تاریخ این مائیم و همین نحوۀ حضور و اندیشیدن به «جهانی بین دو جهان» با وسعتی که معرفت نفس در مقابل ما میگشاید تا از یک طرف متوجۀ حضور اکنون بیکرانۀ جاودانۀ خود بشویم و از طرف دیگر در تاریخی که بر توسعه تکیه دارد، حاضر باشیم. در این رابطه است که عرایضی تحت عنوان «جهان بین دو جهان» در ۵ مجلد در سایت هست. خوب است به اولین آنها تحت عنوان «انقلاب اسلامی طلوع جهانی بین دو جهان، تفکر در مواجهه با متفکران و فهم ایران و انقلاب»https://lobolmizan.ir/book/612?mark=%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%B9 . رجوع شود. موفق باشید
سلام: گاهی میشود که از نظاره گری این رخ دادهای دینی در جهان بال در می آورم و آنچنان خوشحال میشوم که گویا عاشقی همواره به معشوق لایتناهی اش میرسد. و حقیقتا عاجزم از گفتن یک به یک این همه برکت که تا قیامت و در قیامت بخواهیم بشماریم تمام نمیشوند ولی در کل میتوان گفت دوران پیامبران و اهل بیت نبوت صلوات الله علیه که در جهان حاضرترینند! که حضور کاملی است و جناب استاد نمیدانم چطور میتوان شرح داد که «وجود» در جهان بعنوان اصل و اساس حاضر آمده، و از این بالاتر چیزی نمی توانست در جهان بیاید که معنی نهایت را معنا کند! و ظرفیت جهان چنان شده که وجود را مبنا قرار داده. حقیقتا عاجزم و سرم را پایین انداختم و به زندگی ساده خود را مشغول کردم از بس که خیالم راحت است و صبر بینهایتی مرا چون موی سپیدی آرام در صبر حاضر کرده و میدانم ائمه معصوم نیز در حالتی حاضرند که حضرت سجاد علیه السلام در سجده فرو میرفتند! و نقل شده آنقدر در این سجده طولانی خدا را به خدایی حس میکردند که هیچ چیزی نمیتوانست حواس ایشان را به خود جلب کند و در جایی سخن مبارک را گشودند که حاضرم با یک سجده کل دنیایم را سر کنم، و یا حضرت علی علیه السلام در وصیت نامه خویش چنان فرمودند «دون هموم الناس هم نفسی». چنین حضوری در تاریخ ما وجود دارد و البته از این روست که عشق اهل بیت به ما به کمال رسیده و خوشا بحال ماهای فقیر عاشق که چنین اولیاءی را داریم و از آن مهم تر چنین خدایی بر ما خدایی میکند. بخدا اگر خودم موظف به صبر نبودم درنگی نمیشد که یکجا کنده میشدم بسوی این توحید نه به این خاطر که من چیزی هستم بلکه به این خاطر که حضور چنین اولیای معصومی را خدا برایمان مقدر فرموده. در این شب مبارک میلاد با سعادت حضرت سجاد علیه السلام از من نخواه که حرفی غیر از اینها بتوانم بگویم و به خدا اگر کل کتب منور شما را یک کاسه کنند جرعه ای است از این توحید. و اما سخن ما! ای امامان معصوم که عاشق حقیقی ما هستید و این عشق مانند ندارد ما را بیش از پیش با خود همراه فرمایید ماها مثل تشنه جانی هستیم که آب حیاتش همواره از شماست و ما تشنگان اگر لحظه ای از شما فاصله بگیریم میمیریم و ما را به خداوندی خدا یک آن رها نکنید بواسطه جهل و نقوصمان و با ما مدارا کنید با ما خسته کننده ها با ما ضعیف ها با ما ناقص های گرفتار ما چاره ای نداریم جز سلوکی که کندی اش از سر ضعف و ناتوانیمان است. ما خود را به شما سپردیم این بار شما در عین کمال و ما در عین نیاز تا ابد. خدایا با چنین تضادی در خود چه کنیم تو بگو ای خالق همه این تضاد ها و زیباییها و عشق، ای کسی که هیچ کس هرگز نتوانست تو را دریابد و از ناتوانی در بی نهایتت و عظمتت خاک سارت شد و عبودیت را تنها چاره خود یافت. خدایا در این ناگواری دوری از تو در این صبر لازم، یک جمله است که فرمودی ما را آرام میکند: «إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ».
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و مهم آن است که انسان با حضور در انسانیت خود به اولیای الهی که نهایت انسانیت میباشند، نظر کند تا در آینۀ وجود آن عزیزان، گمشدۀ خود را بیابد و با نظر به سیرۀ آنان به حقیقت خود نزدیک شود. موفق باشید
با سلام و نور و رحمت خدمت استاد عزیزم🌹: استاد در باب موضوع حضور تاریخی هر فرد در عالم کنونی که صبحگاهان از خدمتتان پرسیدم، و از جنس این حضور که برایم ناشناخته است. امروز به لطف حق و برکت نور کلام شما متوجه مطلبی شدم که در باره صحت و سقم آن خواستم نظر حکیمانه شما را بدانم. آیا یافت این حضور همانند عالم خواب است که ما در خواب کاملا از عالم خود غافل هستیم در حالی که در آن حضور داریم اما چون بیدار می شویم متوجه عالم خود می گردیم و این توجه و حضوری که شما در کلامتان به آن اشاره می فرمایید آیا از همین جنس است؟ با توجه به حدیث پیامبر عشق و رحمت حضرت محمد (ص) که می فرمایید مردم در خواب هستند چون بمیرند بیدار می شوند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با حضور تاریخی، بیشتر باید به روایاتی فکر کرد که بر زمانشناسی تأکید دارند مثل مباحثی که در کتابهای زیر مطرح شده است: کتاب «بشر جدید و آیندۀ قدسی پیشِ رو» و یا در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» در جلسه چهل و پنجم، با عنوانهای روح زمانه 499 و نقش روح زمانه 501 و تفاوت زمانه گرگ و گوسفند و ترازو 502 و برکات شناخت روح زمانه 505. هر دو کتاب در سایت قرار دارد. موفق باشید
سلام علیکم: بسیط الحقیقه کل الاشیاء و... در رابطه با ذات است یا الله؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزۀ این مباحث و این اصطلاحات، حوزۀ فلسفۀ صدرایی در موضوع «وجود» است و تشکیکیبودنِ «وجود». و تطبیق آن با واژههای قدسی ممکن است ساده نباشد. موفق باشید
بسم رب النور. الحمدلله آلدی خلق النور من النور سلام و نور و رحمت الهی .........
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد که بیشتر مربوط به امور شخصی افراد است، مواردی نیست که ما بتوانیم ورود کنیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر مدتی است (حدود ۲ سال) که به همراه دوستان سیر مطالعاتی شما را شروع کرده ایم و به نظر می رسد باید با این رویکرد زندگی کرد و نیاز به تذکر لحظه به لحظه دارد و تنها خواندن کتابها کافی نیست؛ مخصوصا در سنی که من قرار دارم و در آستانه میانسالی می باشم؛ و از طرفی میخواهم اقدام به شرکت در آزمون دکتری در رشته تخصصی خود بنمایم که قبولی در آن و نیز تحصیل در دوره دکتری نیز نیاز به تمرکز زیادی دارد. به نظر میرسد پرداختن به هر دو با هم برای من ممکن نیست؛ نه اینکه اصلا ممکن نباشد، احتمالا هر کدام به نوعی ناقص می ماند؛ و در عین حال بنا به شرایطی نمی توانم هیچ کدام را کنار بگذارم؛ و انگار آخرین فرصت هاست؛ و شاید فرصت دیگری نباشد؛ لطفا من را راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خودتان برنامه بدهید و جای هرکدام از دروس تخصصی و معرفتی را مشخص نمایید و معلوم است که در چنین شرایطی بیشترین وقت باید برای دروس تخصصی باشد و در هفته، دو مرحلۀ یکساعتی به مباحث و یا صوتهای مربوطه ورود شود. موفق باشید
استاد عزیز، از سطحی نگریها نسبت به روایات دلتنگ نشوید، آقای منتظری نیز در کتاب مبانی حکومت اسلامی جلد ۲ صفحه ۱۶۱ همان حدیث طولانی را آورده (العبد اذا اختاره...) ، اما اگر کسی همچون شما آن موقع میبود میتوانست دریابد که جهانِ منتظری چقدر با جهانِ افق انقلاب اسلامی متفاوت است که هیچگاه از آن حدیث همچون شما چیزی کشف نکرد که متعمقون میفهمند، و اینست تفاوت رئیسی ها و منتظری ها... خدایا ما را در این افق محو کن تا در آن افق حاضر شویم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب بنده در اینجا است با اینکه ما در جوامع روایی مان داریم: «عَلَيْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ إِلَيْكُمْ وَ عَلَيْكُمُ التَّفَرُّع» و ما را دعوت میکنند که در دل سخنان اولیای معصوم، اصول و قواعد کلی را دریابیم و فهم کنیم و سپس مصداق آن اصول را به نمونهها و موارد آن تطبیق دهیم؛ کاری که فقها در اصولِ عملیه انجام میدهند. عجیب اینجا است که آن بندههای خدا نهتنها نسبت به این کار ناتوان هستند که البته از این جهت بر آنها ملامتی نیست، اشکال آنجا است که هر فهمی غیر از فهم خود را انکار میکنند. اینجا است که آینده ما که به سوی تمدن اسلامی است و وسعتدادن به اندیشهها میباشد؛ تهدید میگردد. امری که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در بیانیه «منشور روحانیت» نسبت به آن اظهار نگرانی کردند. موفق باشید
سلام برشما استاد عزیز و بزرگوار: بنده جوانی ۲۰ ساله هستم که متوجه شده ام که تمرکز خیلی پایینی دارم به صورتی که موضوعات اگر چنانچه کمی استدلالی شود قدرت استنباط و نتیجه گیری خود را از دست میدهم این موضوع یکم آزرده خاطرم کرده است آیا شما راهی یا راهنمایی برای من دارید؟ که بتوانم از ذهنم بهتر استفاده کنم امیدوارم برسرمان منت نهید و این بنده حقیر را راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ذوقها متفاوت است. بعضی روحها شاعرانه هستند و با موضوعات با لطافت روحی روبهرو میشوند و نیاز به استدلال ندارند، فطرتاً حقایق را میپذیرند؛ و از این جهت نباید به خود سختگیری کند. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع شود. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد با توجه به شرایط جامعه، که حجاب و مسائل اعتقادی کمرنگ تر شده برای بعضی مردم، نوع روابط ما با اونها به چه صورت باشه؟ دوستان دیرینه، فامیل، خیلی از اطرافیان خیلی نظراتشون با ما متفاوت شده از طرفی هم نمیشه قطع ارتباط کرد. اما به دلیل اینکه فرزند دارم و نگران تربیتش هستم، خواستم از جنابعالی کمک بخوام در این زمینه. پیشاپیش از پاسختون متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که قبلاً نیز عرض شده مسئله، مسئله بسیار ظریفی است. آری! قطع رحم نباید صورت بگیرد ولی شاید بتوان در فرصتهای مناسب موضوع را با فرزندانمان در میان بگذاریم که بهتر است مثلاً فلانی آن کار را نمیکرد و یا آن ظاهر را رعایت مینمود بدونه ایجاد بدبینی. موفق باشید
سلام علیکم: کمالات در خدا بصورت اندماجی است یعنی چه؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای وحدت بین ذات و صفات است. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت شما: ببخشید میخواستم بگم که من چند وقتی هستش که کیفیت نمازهام مثل قبل نیست و نمازام اونجور که باید احساس میکنم مورد قبول خدا هم نیست میشه بگید چیکار کنم که مشکلم رفع بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید به معارف خود، عمق ببخشید. پیشنهاد ما دنبالکردن مطالب سیر مطالعاتی سایت است. موفق باشید
با سلام: شخصی خدمت معصوم (ع) آمد. درباره خدا پرسید. حضرت فرمود: آیا تا حالا سوار کشتی شده ای. هنگامی که کشتی می خواهد غرق شود و... در قضیه بالا چگونه به خدایی که هنگام غرق شدن به او توجه میکنیم \، در شرایط عادی با او روبرو شویم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همان خدا در جان ما حاضر است و باید سعی کرد به آن خدا نظر داشت. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. آقای طاهرزاده عزیزم. بنده دنبال شماره شما بودم و هیچ نیافتم. اگر میشه من شماره خودم را میزارم شما در ایتا به بنده پیام بدید 091...2458 یاعلی مدد اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تنها در همین قسمت پرسش و پاسخ سایت میتوانم در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
با سلام و احترام: شهادت رییس جمهور عزیز و هیئت همراهشان را تبریک و تسلیت میگویم. جایی در صحبت هایتان فرموده بودید امام خمینی (ره) در دوران جوانی به روح الله صوفی معروف بوده اند. ممکن است منبع آن را جهت مطالعه معرفی نمایید؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که جناب حجتالاسلام آقای حمید روحانی در جلد اول کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» این موضوع را مطرح فرمودند. موفق باشید
با سلام و احترام: صوت های معاد را گوش می کنم. آیا این برداشت درست است: همین الان هم آواز وحشت آمیز نکیر و منکر در جان حوادث دنیا شنیده می شود. دنیا، یعنی انسان در رحم وحشت نکیر و منکر. وقتی که قرار است در حوادث، افق را گم نکنی؛ و این حوادث بعضا فقط تحیر است که از کجا آمده؛ بلندت می کند و انگار پادشاهی و یا به زمین می کوبد و انگار رحمی ندارد و تو باید در نقطه ی بی قضاوتی و بی واکنشی فقط به انجام وظیفه ات بیندیشی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: و به اینکه نکیر و منکر متذکر آن میباشند که باید با عمق بیشتری به حیات دینی نظر کرد تا «ثُمَّ يَفْسَحَانِ لَهُ فِي قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ ثُمَّ يَفْتَحَانِ لَهُ بَاباً إِلَى الْجَنَّة» که گشودگیِ جان است در برزخ به سوی بهشت. موفق باشید
با سلام: در ده نکته در معرفت نفس در بحث جامع بودن مجردات، می خواستم بدانم که این بحث در برزخ هم جاری است؟ لطفاً اگر امکان دارد کمی توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام مجردات به اعتبار آزادبودن از زمان و مکان نسبت به کمالاتی که دارند، آن کمالات به صورت جامع میباشد در عین شدت و ضعف. مانند نور بیرنگ که در عین بیرنگ بودن و جامعبودن نسبت به هفت رنگ، دارای شدت و ضعف است. موفق باشید
سلام استاد گرامی: میخواستم بدانم حد احترام به خانواده شوهر باید چقدر باشد؟ مادرشوهرم خانم مهربانی ست اما خیلی کنترلگر هستند، و این اخلاقشون دقیقا برعکس اخلاق مادرم یعنی طرز تربیت و زندگی بنده ست، یعنی وقتی پیششون هستیم، مدام امر و نهی میکنند، اینجا بشین، اونجا نشین، اینو بخور، اینو بپوش، این کارو بکن اون کارو نکن، (سر کوچکترین مسائل حتی) و خیلی وقتها که باهاشون هم صحبت میشم و دوست دارم رابطه برقرار کنم بحث غیبت باز میشه و اکثرا غیبت دامادها، این باعث شده اصلا نتونم باهاشون هم صحبت بشم و هم فکر میکنم حتما پشت سر من هم با بقیه حرف میزنن. برای همین پیششون راحت نیستم و فقط حالت افسرده و تو خود بودن دارم وقتی میرم خونه شون، از یک طرف هرچی سعی میکنم نمیتونم رابطه برقرار کنم حتی با اینکه قلبا دوستشون دارم و از یک طرف میترسم از دستم ناراحت بشن و این مساله ناشکری باشه، البته بی احترامی نمیکنم، ولی اصلا هم ارتباط دوستانه ای ندارم باهاشون، عذاب وجدان و ناراحتی ای که بعد از هر بار دیدنشون دارم، خیلی اذیتم میکنه، استاد میشه به تفصیل جواب بدید؟ یا بفرمایید از چه منبعی تفصیلا جوابم رو بگیرم؟ میترسم این مساله امتحان من باشه و من نتونم سربلند بیرون بیام، ممنونم از لطفتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این سایت در رابطه با این امور شکل نگرفته، خوب است که به کسانی که طرفین را میشناسند رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: این متن پیش رو را با شهید رئیسی نجوا کردم و از او سوال میکنم شهادت را از که خواستی؟ ای شهید خدمت، سید ابراهیم در کلیپی دیدم، با حس و حال عجیبی در کنار مزار شهید حاج قاسم درخواست شهادت میکردی تو چه کردی؟ تو به حاج قاسم چه گفتی؟ رازش چیست؟ به ما هم بگو ما دیدیم که تو چگونه در فراق حاج قاسم در آن نماز تشیع، اشک ریختی، شاید آنجا هم به فکر شهادت بودی حاج قاسم در بیابان ها دنبال شهادت میگشت و تو در سایه خدمت به مردم و این چنین بود که مردم تو را شهید جمهور و شهید خدمت نامیدند تو با این خدمتت با قلب های ما چه کردی، از شبی که هنوز مطلع نبودیم تا صبحی که شهادت را با خبر شدیم، از شبی و دعاهایی که مردم در حالتی اضطرار در خیابان، مسجد، حسینه ها، در شهر و روستا ها تا لحظه ای که پیدایت کنند و به راستی تو آنجا چه کار میکردی، در روستایی که مسئولی سال ها آنجا نیامده بود شاید میخواستی بگویی: شهادت آنجایی باشد که فکرش را نمیکنی حتی اگر ورزقان باشد به دنبالش برو تو با ایران امام رضا علیه السلام چه کردی که اینچنین در روز ولادتش به تو هدیه ای داد تا به آرزویت برسی شاید در آن مدتی که تولیت آستان مقدسش را داشتی آرزویت را آنجا از حضرت میخواستی و من هر وقت به حرمش می آمدم دیدم تو را که هر شب قبل از اذان صبح در بالای سر حضرت نماز شب میخواندی و شاید در آن نماز شب ها شهادت میخواستی ای شهید، ما تو را دوست داشتیم، به واقع دلمان را سوزاندی حتی دل آقایت سوخت شفاعت ما را بکن تا مثل تو باشیم و در راه تو قدم بگذاریم درود و سلام خدا به شما و رفیقان همراه شهیدت اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک یا مولای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه میکنید آری! ملاحظه میکنید که این تاریخ با طلوع انقلاب اسلامی چه ظرفیتهایی پیدا کرده که از یک طرف مردی همچون شهید رئیسی در آن طلوع میکند که در اوج صفا و ایمان و با روحانیتِ عرشی خود در خدمت مردم قرار میگیرد. و از طرف دیگر مردمی در این تاریخ حاضر شدهاند که تا این اندازه زیبا و شگفتانگیز آن مرد را درک میکنند و حضور او را در عمیق ترین ابعاد وجودی خود مییابند و به جهت ظرفیتی که این تاریخِ آخرالزمانی دارد عرض شد: «ما رئیسیها در پیش داریم» و همه چیز گواه بر آن است که زمانه، زمانۀ خاصی است و شهید رئیسی بزرگ، همچون حاج قاسم شهید؛ بصیرت درک چنین زمانه ای را داشت و ما باید سعی کنیم با نگاهی که رهبر معظم انقلاب به این زمانه و آیندۀ آن دارند؛ خود را در صحنه داشته باشیم https://eitaa.com/matalebevijeh/19341 وگرنه در این زمان در جبههای قرار میگیریم که ملاحظه کردید چگونه در مقابل ترامپ خود را تا این اندازه خوار و ذلیل نشان میدهند.
رفقای عزیز در مرکز سرای هنر و اندیشه سها متن فاخری را تحت عنوان «ما و راه کربلایی شهید رئیسی» https://eitaa.com/soha_sima/4938 تدوین نمودهاند که خوب است به آن متن نیز رجوع شود.
موفق باشید
