سلام علیکم: زیارت اربعین تان قبول درگاه حق و التمای دعا. در مورد حالتی که به انسان دست می دهد و در آن حالت زندگی را بی معنا میشمرد و دیگرمعنایی برای خودش نمی یابد یعنی همان حالتی که گفته می شود درک نیست انگاری یا بگوییم مواجه با عدم من احساس می کنم این حالت فراخوانی از سوی وجود هست برای اینکه آنچه که ما داریم را خراب بکند تا خود وجود بنیانی را برای ما و افقی را برای ما پیش آورد در چنین حالتی انسان باید با این حالت مواجه شود تا گوش به ندای وجود دهد پس ما نباید از این حالت ترس داشته باشیم و فرار کنیم و دنبال درمان باشیم بلکه باید گوش به ندای بی صدای همچین فراخوانی دهیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک نیستانگاری و فهم آن، نوعی به خودآمدن است تا از توهّمات عبور کنیم و با نظر به «اصالت وجود» این امر ممکن است. موفق باشید
چگونه می توان «سرمایه» بود برای کشور؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در کنار کسب معارف و تواناییهایی که انقلاب اسلامی و کشور نیاز دارد خود را بپرورانیم و در هر کجای این کشور توحیدی بدان نیاز باشد، حاضر شویم؛ عملاً برای کشور سرمایه خواهیم بود. مهم آن است که خود را آماده رفع مشکلات جامعه و تعالی روح معنوی انسانها بنماییم. موفق باشید
با سلام و احترام: برای فردی که عازم سفر به مکه هست، و در سطح سواد عامه اطلاعات دارد، چه محتوایی را پیشنهاد میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوات «حقیقت حج» و «وظیفه حجاج در سفر برگشت از حج» شده است. جزوات آن را میتوانید در سایت دنبال بفرمایید. موفق باشید
بسماللهالرّحمنالرّحیم. محضر استاد، جناب آقای طاهرزاده (دامتبرکاته) سلام علیکم: اینجانب پژوهشگر مسلمان در یکی از نهادهای شاخص علمی اروپا—دانشگاه کارولینسکای سوئد—بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴ در زمینه سرطان شناسی فعالیت داشتم. این گزارش را بهعنوان سندی از تقاطع دانش، امنیت و هویت اسلامی در غرب تقدیم میدارم؛ تجربهای که از سویی روایتی فردیست، و از سوی دیگر پرتوی میافکند بر ساختار راهبردی غرب در تهاجم علیه هویت اسلامی بهویژه تفکر شیعی انقلابی. در این نوشتار، کوشیدهام با تکیه بر تجربهی شخصی در نظام علمی-اطلاعاتی سوئد، پرده از سازوکارهای نفوذ، مهندسی عقیدتی-اجتماعی و کنترل نخبگان مسلمان بردارم؛ روندی که با ظاهری علمی، اما در بستری امنیتی و ایدئولوژیک، در خدمت پروژههای ژئوپلیتیکی تمدن غرب است. امید دارم این تجربه، سهمی کوچک در مسیر «جهاد تبیین» و تقویت آگاهی راهبردی در جبههی فرهنگی اسلام داشته باشد. شاید گامی باشد در جهت فهم عمیقتر فتنههای نرم تمدنی غرب و بسط نگاه توحیدی و فطری در تحلیل پروژههای سلطه؛ تمدنی که بر خلاف ادعای خود نه بر محور دموکراسی، آزادی و حقوق بشر، بلکه با جوهره استکباری و استبدادی بر مدار تکنوکراسی، نیهیلیسم و الیگارشی اسلامستیز استوار است. «کارولینسکا ونهاد نوبل نه در خدمت علم، بلکه اتاق جنگ نرم برای مهندسی هویت نخبگان مسلمانان است.» ۱. ساختار نوبل، کارولینسکا و مدل حکمرانی سوئدی در قلب این ساختار، سه نهاد بهصورت همافزا عمل میکنند: ۱. دانشگاه کارولینسکا بهعنوان بازوی اجرایی جایزه نوبل پزشکی، از ابتدا توسط دربار سلطنتی سوئد و محافل ماسونی آن کشور در قرن هجدهم تأسیس شده و اکنون تحت سیطرهی مالی خاندان والنبرگ اداره میشود—خاندانی که بر حدود ۴۰٪ اقتصاد ملی سوئد مسلطند. این خاندان با تملک صنایعی مانند AstraZeneca و تملک مؤسساتی نظیر وایزمن در رژیم صهیونیستی، نقشی کلیدی در جهتگیریهای راهبردی و مدیریت دانشگاه ایفا میکند. اساتید یهودی در مدیریت این دانشگاه بسیار کلیدی و متنفذ هستند گرچه بسیاری از اساتید این دانشگاه فاقد صلاحیت علمی معتبر بوده و فرآیند تولید علم بر استثمار جوانان پژوهشگر دیگر کشورها استوار است؛ الگویی نئوکلونیالیستی که از پیوند با نهادهای اطلاعاتی و فراماسونی نشأت میگیرد. تاکنون رسواییهای علمی متعددی نیز در این دانشگاه ثبت شده است. ۲. بنیاد نوبل، متشکل از ۵۰ عضو منتخب از دانشگاه کارولینسکا، نهادی به ظاهر علمی و بیطرف اما کاملاً سری، غیرپاسخگو و تحت انقیاد دربار سلطنتی (که به ظاهر تشریفاتی است ولی در واقع دارای قدرت و نفوذ تعیین کننده است) و ساختار اطلاعاتی سوئد Säpo است. بنیاد نوبل با تصمیمگیریهای محرمانه، در خدمت اعتباربخشی به جهانبینی پوزیتیویستی و نئوداروینستی علم و کارتلهای دارویی جهانی فعالیت میکند. اینکه در بیش از یک قرن تقریبا هیچ مسلمانی از کشورهای اسلامی (بر اساس استانداردهای علمی غرب) موفق به دریافت این جایزه نشده، نشانهای گویا از جهتگیری ایدئولوژیک و اسلام ستیزانه این ساختار است. ۳. سازمان اطلاعاتی سوئد (Säpo) بهمثابه دولت پنهان، با ابزارهای فناورانه و شبکههای نفوذ اجتماعی، جهتدهی مسیرهای علمی، فرهنگی و مذهبی را در راستای اهداف ژئوپلیتیکی غرب بر عهده دارد. از نظر تاریخی، سوئد همیشه یک بازیگر منافق و مزور در سطح بین المللی با ظاهری صلحدوست و بی طرف بوده است، اما در عمل یکی از پیشگامان نظارت عمومی، مهندسی عقاید و همکاری نزدیک با مجامع امنیتی همچون مجمع جهانی اقتصاد، ناتو، آمريکا و رژیم صهیونیستی بهشمار میرود. در مجموع، سوئد با ترکیب سهگانهی علم، سرمایه و اطلاعات، و با تکیه بر برند نوبل، جایگاهی کاذب اما مؤثر در سلطه نرم جهانی غرب کسب کرده است؛ جایگاهی که نه بر مبنای حقیقت، بلکه بر اساس مهندسی افکار و تأسیس شبکههای فکری نظام سلطه بنا شده است. ۲. تجربه شخصی (۲۰۱۸–۲۰۲۴) الف) نظارت عقیدتی و تحلیل دادههای محتوایی علایق مذهبیام—از جمله توجه به آثار حضرتعالی—هدف تحلیل سیستماتیک قرار گرفت. در فضای دانشگاه، افرادی با پوشش ایرانی یا عرب، با طرح مباحثی چون ملاصدرا و ولایت فقیه، در واقع مشغول جمعآوری داده و تهیهی پروفایل عقیدتی بودند. حتی اشاره به نام شهید حاج قاسم سلیمانی نیز واکنشهایی ایجاد میکرد. ب) حذف خاموش و تخریب روانی بیهیچ اتهام حقوقی، از پروژهها کنار گذاشته شدم، دسترسی علمیام قطع گردید و روابط حرفهایام بهتدریج مخدوش شد و مورد تخریب حیثیتی و آزار و اذیت سیستماتیک قرار گرفتم. این حذف نرم، در سکوت بروکراتیک اما طبق الگویی طراحیشده رخ داد که با اصول فراماسونی چون «نفیپذیری» و حذف غیرمستقیم افراد ناسازگار با اصول خود مطابقت دارد. این کاملا بر خلاف ادعاهای سوئد است که خود را بهشت آرمانی دموکراسی و حقوق بشر معرفی می کند. علی رغم تقیه و صبر با اوج گرفتن این فشارها و آزارها و عدم شفافیت قانونی، من از این کشور در اکتبر ۲۰۲۴ خارج شدم و به وطن بازگشتم. ج) عناصر نفوذی دوچهره در فضای نمازخانه دانشگاه، چهرههایی با ظاهری دیندار اما وابسته به ساپو بهعنوان پیشنماز یا فعال مذهبی ظاهر میشدند، اما احادیثی از معاویه را بر دیوار نصب می کردند! این فضا عملاً در اختیار عناصر سلفی-وهابی با هدایت اطلاعاتی ساپو بود که مأموریت تخلیهی روانی و تضعیف باورهای مقاومت اسلامی را حتی در پوشش برگزاری نماز جمعه در دانشگاه دنبال میکردند. ۳. کارولینسکا؛ شبکه نفوذ بین المللی غرب جایگاه ویژهی کارولینسکا در تلاقی صنعت دارو، نهادهای اطلاعاتی ناتو و جذب نخبگان بینالمللی، آن را به یک مرکز اطلاعاتی-امنیتی بدل کرده است. جذب مسلمانان در قالب پروژههای علمی، در واقع پوششی برای مهندسی نرم جوامع اسلامی است. سه رکن اصلی این شبکه نفوذ عبارتاند از: ۱. طیفی از عناصر وهابی-سلفی با ریشههای سوری یا سومالیایی، که هرچند در ظاهر حامل گفتمانهای افراطی مذهبیاند، در عمل از سوی سرویس اطلاعاتی سوئد مورد هدایت و پشتیبانی قرار میگیرند—پدیدهای که نشانگر بهرهبرداری ابزاری از افراطگرایی بهمثابه ابزار مهندسی اجتماعی است. ۲. جذبشدگان سکولار ایرانی و خاورمیانه ای به ساختار اطلاعاتی سوئد که در اکثریت هستند و حامل گفتمان لیبرال، ضداسلامی و فمینیستی می باشند؛ گفتمانی که از سوی دولت سوئد، بهعنوان یکی از پیشقراولان مهندسی فرهنگی لیبرال-فمینیستی، بهشکلی راهبردی حمایت و تقویت میشود. ۳. گروهی از شیعیان ظاهرالصلاح ایرانی و عراقی با مأموریتهای مشخص در حوزهی نفوذ، نقش واسط میان دستگاه اطلاعاتی سوئد و نخبگان مذهبی مهاجر را ایفا میکنند. این «شیعیان مأمور» با بهرهگیری از ادبیات شبهمعنوی و چهرهای متشرع، مأمور به تخریب درونی، تلهگذاری و تضعیف نیروهای متعهد شیعیاند. برخی از آنها با استفاده از روشهای کلاسیک تفرقه افکنی میان شیعه و سنی عمل میکنند؛ برخی دیگر با ظاهری انقلابی و ادعای پیروی از گفتمان انقلاب اسلامی، عملاً در خدمت مأموریتهای گزارشدهی و کنترل اجتماعی برای ساختار امنیتی سوئد فعالیت دارند. ۴. تحلیل ساختاری و افق تمدنی تجربهی شخصی من، در واقع صرفاً روایتی فردی نیست، بلکه بازتابی عینی از یک الگوی تمدنی در مقیاس جهانی است: الگوی سلطهی غرب بر عرصههای علم، فرهنگ و هویت. این سلطه نه از سر اجبار نظامی، بلکه بهواسطهی مکانیزمهای نرم و پیچیدهای صورت میگیرد که در آن، نهادهای علمی، اطلاعاتی و مالی بهگونهای در هم تنیده شدهاند که محصول نهایی آن، «مهندسی هویتی» و «کنترل معرفتی» جوامع غیرغربی بهویژه مسلمانان است. یکی از جلوههای بارز این پروژه، شیعهستیزی ساختاری است. برخلاف تساهل و حتی حمایت غیررسمی غرب از سلفیگری تکفیری یا اسلام لیبرالشدهی غربگرا، گفتمان اهلبیت علیهمالسلام با حساسیت بالای امنیتی و اطلاعاتی مواجه است. در این چارچوب، نهادهای علمی و دانشگاهی نیز کارکردی صرفاً معرفتی ندارند، بلکه در نقش ابزارهای مهندسی فرهنگی ظاهر میشوند؛ ابزاری برای ادغام علم، سرمایه و اطلاعات بهمنظور بازتولید انسان غربیشده، تابع، و خلعشده از بنیانهای معنوی. نخبگان مسلمان نیز یا باید بهطور کامل استحاله شوند، یا با جوایز و عناوین اکادمیک در سطوح پایین نگه داشته شده و صرفاً بهعنوان ویترین «تساهل فرهنگی» و «تنوع ساختگی» بهکار گرفته شوند؛ بدون آنکه مجاز به تهدید گفتمان غربی باشند. در برابر این وضعیت، افق تمدنی ما نه انفعال، بلکه بازسازی عقلانیت علمیِ اسلامی است؛ عقلانیتی که نهتنها بدیلی برای علوم مدرن سکولار بهشمار میآید، بلکه میتواند بهمثابه نیرویی جهادی و تهاجمی در برابر بنیادهای متزلزل تمدن غربی قد علم کند. ما نیازمند احیای پیوند علم و توحید در پرتو حکمت اسلامی هستیم؛ آن هم در قالب نهادهای علمیِ توحیدی، نهادهایی که نه بهدنبال تأیید غرب باشند، و نه در مسیر تجربهگرایی پوزیتیویستی مدرن گام نهند. در این رویکرد، همچون عصر شکوفایی علوم اسلامی، همچون ابنسینا، علم مادی و قدسی از یکدیگر گسسته نمیشوند، بلکه در نسبت معنادار با توحید تعریف میگردند. تنها در چنین افقی است که میتوان ساختار سلطهی معرفتی غرب را در هم شکست و مسیر تازهای برای علم، انسان و جامعه در پرتو هدایت الهی گشود. ۵. جمعبندی آنچه در این گزارش آمده، نه صرفاً شرح تجربهای فردی، بلکه تلاشی است برای گشودن روزنهای به فهم تمدن غرب؛ تا در پسِ چهرهی آکادمیک، جوایز بینالمللی و شبکههای همکاری علمی، ساختارهایی پیچیده از نفوذ، استحاله و مهار فرهنگی پنهان نمایانده شود. این متن، دعوتی است به بازاندیشی در باب نسبت علم، هویت و قدرت؛ و امید آن میرود که بتواند سهمی هرچند اندک در تقویت جبههی فرهنگی اسلام داشته باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ملاحظه میفرمایید سخن اصلی در این جهان با این خصوصیات که تجربه نمودهاید یک کلمه بیشتر نیست و آن سخن مرد تاریخ حیات قدسی امروزینمان یعنی حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه است که فرمود باید از خود شروع کنیم و این یک کلمه نیست این یک حضور تاریخی است تا از یک طرف در میدان سوبژکتیویته بشر جدید حاضر باشیم و از طرف دیگر گرفتار سیطره روحیه نژادپرستی جهان غرب نباشیم امری که حقیقتاً فرهنگ دانش بنیان به عهده دارد و رهبر معظم انقلاب بر اساس بصیرت تاریخی بر موضوع دانش بنیان تاکید دارند زیرا دانش بنیان در جای خود یک فکر و فرهنگ است امید است با توجه به اطلاعاتی که جناب عالی دراختیار رفقا گذاشتهاید عزمی ماورای عزم تکنیکی صرف به میان آید و معنای حضور فرهنگ دانش بنیان شور و همتی تاریخی در ما و جوانانمان ایجاد کند. موفق باشید
دو سوال داشتم که البته مرتبط نیستند. یکی اینکه درباره صدقه که فرمودند مکرر بودنش موضوعیت داره، میدونید که اینترنت بانک یه امکان داره که یه دستور براش تعریف کنیم که هر روز فلان مبلغ از حسابمون به صورت خودکار کم کنه و به حساب دیگه واریز کنه، آیا اینکه یک بار این دستور رو براش تعریف کنیم میتونه مصداق هر روز صدقه دادن باشه؟ یکی هم اینکه این دعاهای مختلف مثل «اللهم اغن کل فقیر و اشف کل مریض» و... همه دعاها که همه خوبی های فردی و اجتماعی رو برای خودمون و همه دیگران میخواهیم، حالا یک وقت هست ما میخونیم، میگیم خب چرا هنوز فقیر هست و...؟ پس این دعا ها مستجاب نشده، ولی خب وقتی فکر میکنم که این دعاها رو هر روز همه خوبان و عرفا و اولیا و در راسشون امام زمان و همه ائمه خوندند و قطعا ائمه و بزرگان وقتی میخواهند مقیاس کلان جهانی و اجتماعی رو هم در دعاشون در نظر دارند آن وقت استجابتش به چه معنی میشه؟ در واقع میشه از نگاه ظاهری ما بگیم قطعا این دعاها مستجاب نشده؟ یا اینکه همه اش در تعجیل فرج جمع میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده همان کاری که میکنید مصداق صدقۀ جاریه به حساب میآید. ۲. در این رابطه میتوان به این نکته فکر کرد که فقرا را خداوند وسیلۀ امتحان اغنیاء قرار داده و فرموده: «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ «24» لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «25» (معارج). بدین معنا که برای سائل، حق معلومی در اموال اغنیاء هست، وگرنه از آن جهت که فقرا بندههای خداوند هستند، نمیگذارد درمانده شوند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامیم: شما در متن زیر در باره قلب فرمودید: «بلكه انسان يعني قلب. قلب يعني آن حقيقتي از شما كه تمام احوالات و اراده ها و ميل ها و عواطف را به آن نسبت مي دهيد، مي گوييد: خواستم ببينم و لذا چشم خود را به كار گرفتم، پس چشم تحت تأثير آن حقيقت شما كه خواست ببيند، ديدن را شروع كرد. يا مي گوييد: خواستم معرفت خود را نسبت به امام زياد كنم، لذا تعقّل و تفكّر كردم، پس مركز اراده ها و خواستني ها يك چيزي است به نام قلب.» سوالم آن است که این تعریف شما از قلب همان، من است؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. همانطور که مکرر قبلاً عرض شده؛ منظور از قلب در اینجا همان نفس ناطقۀ انسانی میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و رحمت: در بحث معاد ذیل سوال قبر سوال در دنیاست اشاره شده که با توجه به اینکه برزخ باطن حیات دنیوی است سوال ملکین در قبر(برزخ) ظهور سوال در باطن انسان در حیات دنیوی است و طبق این روایت که میگوید آن دو ملک در واقع امتحان کننده اند (صفحه ۸۱ کتاب معاد) آیا میتوان گفت تمامی ابتلائات انسان در دنیا در واقع سوال ملکین است در جهت ظهور عقاید بالقوه انسان و عملی که انسان در ابتلائات و امتحانات دایمی خود در حیات دنیوی انجام میدهد تثبیت آن عقاید فطری و بالقوه انسان است؟ اگر جواب مثبت است پس با توجه به اینکه آیه شریفه « ... و هم یفتنون» فعل مضارع دلالت بر استمرار می کند، ما دائما در معرض سوال ملکین هستیم در دنیا و عمل ما پاسخ ماست به هر سوال و در قبر با همان روبرو می شویم؟ به نظر میرسد با توجه به کاربردی بودن بحث معاد در نحوه و محتوای زندگی، اگر این نگاه درست باشد لازم است دائم با برخورد با ابتلائات پیرامونمان از خودمان بپرسیم من ربک، من کتابک، من رسولک، من امامک و شیوه عبور از ابتلا را از پاسخهای این سوالات متناسب ابتلا بیابیم و اگر نیافتیم یا کمبود معارف دین داریم که باز لازم است کسب کنیم یا کمبود معرفت در عمل که لازم است انابه چه رجوع دائم داشته باشیم آیا این مطالب و روش صحیح است و اگر اصلاح و تکمیل نیاز دارد لطفا راهنمایی بفرمایید. اجرکم عندالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما هر روز جهت هرچه زلالترشدنِ اعمال خود در معرض الهامات ملکین نکیر و منکر هستیم که به صورت نفس لوّامه آن حضور را احساس میکنیم. ولی پس از سکرات و حضور در برزخ، آن اجمال به تفصیل میآید و صورت ملکین با هویت نکیر و منکر جوابهایی را از جانِ ما نسبت به اعمالمان طلب میکنند تا هویت کلی ما در برزخ معلوم شود و میماند تا یوم الحساب به جزئیات اعمال رسیدگی شود. موفق باشید
«إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ». سلام خدمت استاد طاهرزاده: به لطف خدا به کتاب تذکرةالاولیاء جناب عطار دسترسی پیدا کردم. عجب کتاب نورانی و شگفت انگیزی است! چه افق ها و پرده های حیرت آوری که از سیره و شخصیت اولیای الهی کنار زده است. فعلاً پرسش های حقیر از محضر حضرتعالی این هست که ۱. در میان این شخصیت هایی که مطرح شده، کدام شخصیت «بیشتر» از بقیه حیرت شما را برانگیخت؟ (البته به غیر از حضرت صادق و حضرت باقر علیهماالسلام که اساسا در عرض بقیه نیستند) ۲. در آیندهی انقلاب اسلامی، کتاب تذکرةالاولیاء و شخصیت های آن چه کمکی به جامعه ما می تواند بکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان به فرد خاصی اشاره کرد زیرا هرکدام در جای خود راهی هستند که متذکر عبور از درّههای نفسانیت و خود خواهی میباشند. مهم، اُنس طولانی با آن اثر شریف است تا شخصیتهایی را بیابیم که هر کدام راهی برای سلوک ما خواهند بود. موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد عزیز: من در حدی که بلدم مقید به انجام امور دینی هستم و نماز را مقیدم سر وقت بخوانم. اگر موقع اذان بشه تا نماز میخونم مرتب استرس دارم و همیشه نمازها را اول وقت میخونم. ولی متاسفانه برای نماز صبح مشکل دارم. همه کاری میکنم از خواندن آخر سوره کهف تا زود خوابیدن و... ولی متاسفانه بیدار نمیشم یا اگر بیدار بشم حالت گیجی دارم و نمیتونم بلند شم بخونم. خواهشاً راهنمایی کنید راهی جلوی پام بگذارید. من عاشق نماز خواندن هستم ولی نماز نخواندن صبح اذیتم می کنه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ اساتید، زود خوابیدن و شام را سبک گرفتن را مدّ نظر قرار دهید و بعد از آن به خود سختگیری نکنید و در اولین فرصت قضای آن نماز را بهجا آورید. موفق باشید
سلام وقت بخیر: لطفاً می شود چند کتاب از زمان پهلوی معرفی کنید. چند کتاب از زمان امام خمینی یا اینک کتابی به مقایسه زمان پهلوی و امام خمینی پرداخته باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد علاوه بر کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» تألیف آقای مسعود بهنود، کتاب های آقای موسی نجفی و آقای موسی حقانی نیز در این مورد مفید است بخصوص کتابهای «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی. موفق باشید
سلام و سپاس خدمت حضرتعالی: اگر کسی بخواهد فلسفه غرب بخواند به نظر شما میتواند در طریق تفکر کمک کننده باشد و چگونه و با چه نگرشی باید بخواند اگر استادی در این زمینه معرفی نمایید ممنون میشوم؟ آیا اول باید فلسفه اسلامی بخوانیم و چه مقدار باید فلسفه اسلامی بخوانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در فلسفۀ صدرایی و سپس مواجهشدن با فلاسفۀ غرب مانند هایدگر، میدانِ اندیشیدن به انسان در مقابل ما گشوده میشود و این است آن تفکر اصیل که تحت عنوان خودشناسی به ما توصیه شده است. موفق باشید
سلام علیکم: خاصیت عدد چهل چیست؟ چرا در بخش های مختلفی از روایات و مباحث دینی به عدد چهل بر می خوریم؟ چرا چهل روز چرا ۳۹ روز نه چرا ۴۰ روز نه دلیل خاصی برایش یافت شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در آن موقعیت چهل روزه است که نتیجۀ کار به بلوغ خود میرسد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد فرزانه: استاد شخصی رو میشناسم که انسان متواضع و فروتنی هست و خودبینی و کبر نداره اما بخاطر بیماری طولانی که بیش از بیست سال طول کشیده و خیلی روی زندگیش تاثیر گذاشته و بخاطر بیماریش فشار زیادی رو در محل کارش تحمل میکنه ضعف اعصاب پیدا کرده و دچار پرخاشگری به اطرافیانش شده البته اصلا ناسزا نمیگه اما پرخاشگر شده. میخاستم بدونم این شخص فشار قبر داره بخاطر این حالتش یا بخاطر بیماریش خدا چشم پوشی میکنه؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمیتوان در این مورد نظر داد ولی به هر حال آن فرد باید مواظب خودش باشد و از برکات صفای با مخاطبانش، خود را محروم نکند. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر استاد: آیا واقعا نهار قبلا در اسلام نبوده و به قول معروف آن را خلیف دوم باب کرده؟ اگر این چنین است پس تفاوت آن با ماهِ رمضان در چیست؟ چون مردم در قدیم هم همان ۴ و ۵ صبح بیدار میشدند و وعده اول آنها همان شبیه به سحری بوده و عملا تفاوت شایانی با ماه رمضان وجود نداشته. ممنون از پاسختون
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده میدانم به گفتۀ شهید مطهری این معمول آن ملت و آن قوم بوده با این تفاوت که در صیام مصرف هیچ آبی و تنقلاتی بین آن دو وعدۀ غذا جایز نیست و شام نیز تقریباً قبل از مغرب مصرف میشده است. موفق باشید
سلام علیکم و عرض ادب: آقا خیلی از اقبال لاهوری تعریف کرده اند. آیا شرحی بر آثار ایشان هست که مناسب باشد؟ مدتی است علاقه به آشنایی با ایشان پیدا کرده ام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آثار خوب جناب اقبال لاهوری اعم از شعر و نثر، نیاز چندانی به شرح آن نیست و البته اطلاعی از اینکه سخنان ایشان را کسی شرح کرده باشد، ندارم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: با توجه به فرمایشات شما در جلسه بشنو از زن، اگر دو انسان یکی در دنیای نیهیلیسم؛ درست کردن وضع موجود و کلا تفکر دنیای غرب را داشته باشد و دیگری علاقمند به انقلاب اسلامی و آن افق بی نهایتی که انقلاب مقابلش گشوده باشد. چگونه میتوان با وفقی که حاج قاسم داشت به دنیای این انسانها نزدیک شد؟ (انسانهایی با تفکرات غربی) و آیا باید ما انقلابی بودن خود را به خاطر آن افق پنهان کنیم؟ استاد گاهی خیلی در فشار بین این دو دنیا و این دو نگاه قرار میگیرم و بسیار اذیت میشم و اینکه نمیدونم باید چیکار کنم بیشتر اذیتم میکند. اگر این افراد از نزدیکترین افراد ما باشند وظیفه ما چیست؟ هم نگران و ناراحتم برایشان هم نمیدانم چه کنم و وظیفه ام چیست!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همانطور که در آن جلسه عرض شد باید به همان صورتی که شهید حاج قاسم با افراد مدارا میکرد، با آنها مدارا نمود از آن جهت که بالاخره همانطور که حاج قاسم شهید متوجه شده بود و در آن جلسه عرض شد؛ آیندهای در پیش است که نباید این افراد را مزاحم حضور در آن آینده تصور کرد. بر عکسِ متحجّرین و غربزدگان که آیندهای ندارند و لذا مخالفان خود را مزاحم اکنونِ خود میپندارند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: ۳ سوال دارم ۱. انتظار شما در این برهه تاریخی از شاگردانتان چیست؟ ۲. استاد ماها چقدر باید پیگیر اخبار سیاسی باشیم؟ ۳. استاد برای تقویت اطلاعات تاریخی بویژه تاریخ معاصر و اطلاعات سیاسی چه کتب یا منابعی را پیشنهاد میکنید؟ با آرزوی بهترینها
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده حضوری برای خود به عنوان استادی که شاگرد داشته باشد؛ قائل نیستم. وظیفه خود میدانم که به عنوان معلم ِمعارف اسلامی متذکر معارفی باشم که بحمدالله از طریق علمایی مانند حضرت امام و علامه طباطبایی در این زمانه رجوع به آنها ضروری است. و به همین جهت مکرر در جواب کاربران محترم عرض می شود: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس». ۲. باید در جریان کلی حضورِ در انقلاب اسلامی در مقابل استکبار و جبهههایی که در میادنِ این حضور میباشند؛ حاضر بود. زیرا معنای ما در رابطه با توجه کلی به این حضور است که موجب میگردد تا در تاریخ خود حاضر باشیم وگرنه ورود در امور جرئی آن مربوط به افراد خاص است. ۳. خوب است که با جزوه «ریشههای انقلاب» که روی سایت هست شروع شود و کتابهای آقای دکتر موسی حقانی و آقای دکتر موسی نجفی در رابطه با تاریخ معاصر را کتابهای خوبی میدانم. ولی اگر در ده ساله اخیر کتابهایی در این مورد تألیف و تدوین شده است، از آن اطلاع ندارم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در زمینه تجلی اسم جامع الله به صورت انسان در قوه خیال، من صوت های جهان گمشده در عالم خیال، حوری بهشتی در صوت های دخان، واقعه، و یک سوره دیگر که الان حضور ذهن ندارم را گوش دادم. اگر در باره همین مطلب (تجلی اسم جامع الله بصورت انسان در قوه خیال) اگر منابع دیگری از خودتان و دیگران اگر امکان دارد که معرفی بفرمایید! با تشکر از زحمات شما!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل و مبنای این مباحث را جناب ابن عربی در کتاب «فصوص الحکم» مطرح فرموده است که البته اگر به کمک استاد آن مطالب دنبال شود، نکات خوبی برای انسان پیش میآید. به هر حال نباید بین آینه بودن آن صورتها با حالت جسمانی و مادی بودن آن صورتها، خلط صورت بگیرد. موفق باشید
حضرتعالی رهبری را زبان خداوند و زبان هستی میدانید، اگر بین نظر زبان خدا در این عصر و زبان خدا در عصر امیرالمومنین تضادی پیش آید، اصالت برای ما کدامست و کدامیک معیار تصحیح یا تفسیر دیگری؟ حضرت حجت چه؟ نظرات خرد و کلان امام عصر کاملا منطبق است با زبان هستی (رهبری)؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای زبانِ هستی بودنِ مقام معظم رهبری به معنای آن نیست که مثلاً سخن ایشان وَحی الهی باشد و یا زبانشان در مقام زبان اولیای معصوم قلمداد شود. بدین معناست که رهبر معظم انقلاب زمانۀ خود را میشناسند و متذکر نکاتی میشوند مطابق زمانه. و البته و صد البته، ملاکِ حق و باطل هر سخن قرآن و روایت است. مهم آن است که به سخنان مقام معظم رهبری با دقت توجه شود تا اهمیت آن سخنان روشن گردد. عرایضی اخیراً در رابطه با سخنان ایشان در موضوع بسیج پیش آمد. خوب است نظری به آن مطالب بیندازید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18135. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ببخشید استاد بزرگوار بنده با خانواده ی همسرم بدلیل اینکه بین آنها و خانواده جاری ام اختلافات شدید بوده و هست و برادر شوهرم بیمار و طلاق گرفته با سه فرزند، من قبلاً هر چه میرفتم آسیب فراوان میدیدم و حتی حالم خیلی خیلی بد میشد تا اینکه تصمیم گرفتم روابطم را از پرتگاه آتش بیرون ببرم تا آسیب نبینم قطع رابطه کردم حتی وقتی تلفنی هم صحبت میکردم روحم آسیب میدید ، حتی سحر خیلی سنگینی برای من و خانه و زندگی من به وجود آمد که من احساس میکنم ریشه در اختلافات آنها داشت. البته به لطف خدا و کمک های ائمه و راهنمایی های شما حل شد، به نظر شما راهم درست هست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال طوری نباشد که قطع رحم به حساب آید و نسبت به آن افراد حالت بیاحترامی تصور شود. موفق باشید
با سلام: آیا اسم ولی معادل اسم الله است؟ اگر جواب آری است، آیا علی (ع) مظهر آن است؟ آیا میتوان گفت امام خمینی (ره) هم مظهر اسم ولی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت «الله» به حکم «الله ولی الذین آمنوا» در جامعیت خود ولیّ اهل ایمان میباشد و اولیای الهی یعنی پیامبران و ائمه مظهر ولایت الهیاند و ذیل آنان، علمایی که در جامعیت معارف الهی و هویت ایمانی قرار دارند. موفق باشید
سلام: لطفا سوال رو بارگذاری نکنید. فقط جواب رو. من ایمیل ندارم.......
باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر بر بلا در جای خود نوعی زندگی به حساب میآید و زیباییهای خود را دارد و عذرخواهی از همسرتان، عملاً نوری در قلب ایشان ایجاد میکند. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی: روز معلم بر شما استاد گرامی و همه ی اساتید محترم مبارک. استاد به نظر شما تا کی قرار هست بی حجابی ادامه پیدا کنه؟ یه غمی برامون شده نه کسی به تذکرات گوش میده نه از لایحه حجاب خبری میشه. استاد دلمون خون میشه برای یه خرید میریم بیرون و دختران و زنان رو اینجور میبینیم کاری هم ازدستمون برنمیاد. البته حقیر زبان دختران انقلاب تهران رو ندارم که اینقدر لین و آرام تذکر ميدند. چند باری تذکر دادم و رد شدم ولی انگار نه انگار. گاها توهین میکنند و گاها بی اعتنا هستند. فقط امیدوارم به صحبت رهبری که فرمودند بساط بی حجابی هم جمع میشود. هر چند طرح نور خوب بوده و هست ولی انگار هنوز کامل جواب نداده. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئولان نیروهای انتظامی بررسی کردهاند که آن نوع تذکرات که صرفاً تذکر است بدون برخورد، 80 درصد مؤثر بوده است و البته در مورد دیگران باید شرایط، شرایطِ مناسبی باشد که احساس نکنند بنای تحقیر آنها را داریم. موفق باشید
سلام استاد: وقت بخیر. ببخشید من به جهت اینکه شبهاتی در مورد دین پیدا کردم و مقداری اندیشه ی دینی ام متزلزل شده میخواستم که دیدگاه های روشنفکران رو بدونم و ببینم در چه جاهایی با دین تقابل دارن و اندیشه های دینی ام رو تقویت کنم. به نظر شما می تونم آثار مصطفی ملکیان و ... رو مطالعه کنم یا ممکنه دچار ضعف ایمان بشم؟ نظرتون چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمودهاند در این موارد ابتدا باید با درک معارف الهی خود را مجهز کرد و سپس سراغ آن افراد رفت تا ضعفهای آنها فهمیده شود. به گفتۀ آقای عبدالکریمی، آقای ملکیان گرفتار نیهیلیسم میباشند و مخاطبان خود را به نام اخلاق، بیشتر سرگردان میکنند. موفق باشید
حوادث اخیر نشان داد: گویا سیر تکامل تاریخی انسان جدید به سوی یک هیچجای جهتدار است؛ هیچجای جهتداری که آنی نیست که ما با خود فکر میکردیم اما دقیقا همان است به جلوهای شدیدتر! که وقتی آن را کشف میکنیم مثل یک رویای صادقه با خود خواهیم گفت: آری من این را در تاریخ خواب انسانیت دیده بودم و آن هیچجای جهتدار با گشودن افقی ما را به خود و سپس به ورای خود دعوت میکند تا حتی بازتاب حقیقت هم حجاب حقیقت نشود تا از خودبنیادی و اوهام و باورهای کوتاهقدمان پلی بزنیم به عالمی که در عین دوردست بودن روبروی انسان جدید است و به جایی برسیم که اگر همه هستی در گوشه قلبمان باشد احساس نکنیم. تا جایی که متنبه شویم اوست که اوست و ما فقط یک ما هستیم و نه چیزی بیشتر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین و همین؛ و این یعنی حضور در «اصالت وجود» و کشف ظهور خداوند در حوزۀ ایمان، تجربهای که به یک معنا ظهور وَحی است و خدا خود را در آن حال بر ما میگشاید. و در آن حالت است که در سخن انسان آن گشودگی به ظهور میآید در رویدادِ آن وحی که اظهار شریعت نیست ولی ظهور سخنهای نو به نو میباشد که همراه است با غیاب خداوند، خداوندِ واپسین که از ظهور، امتناع میورزد و در عین حال در کلام همچون مولایمان علی «علیهالسلام» به ظهور میآید. موفق باشید