بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: این چهار معنا را با مثال برای فهم قرآنی هر آیه توضیح می‌فرمایید در حقیقت توضیح علامه را متوجه نشدم فیض کاشانی روایتی را از امیرالمؤمنین نقل کرده که جالب توجه است. حضرت می فرمایند: «مَا مِن آيَةٍ إِلَّا وَ لَهَا أَربَعَةُ مَعَانٍ: ظَاهِرُ وَبَاطِنُ وَحَدٌ وَمَطلَعْ؛ فَالظَّاهِرُ التَّلَاوَةُ وَالبَاطِنُ الفَهمُ وَالحَدُّ هُوَ أَحكَامُ الحَلَالِ وَالحَرَامِ وَالمَطلَعُ هُوَ مُرَادُ اللَّهِ مِنَ العَبد بِهَا » هیچ آیه ای از قرآن، نیست مگر آنکه چهار معنا دارد یکی، ظاهر دوم، باطن سوم حد، چهارم مطلع. علامه طباطبایی در شرح این حدیث می‌نویسد: «ظهر» قرآن عبارت است از همان معنای ظاهری که در ابتدا به نظر می‌رسد و بطن قرآن آن معنایی است که در زیر پوشش معنای ظاهری نهان است حال چه اینکه یک معنا باشد یا معانی متعدد باشد چه اینکه به معنای ظاهری نزدیک باشد و چه اینکه دور باشد و یا اینکه بین آن ظاهر و این معنای دور معانی دیگری واسطه باشد اما حد قرآن عبارت است از خود معنا به معنای ظاهری و باطنی و مطلع قرآن عبارت است از معنایی که حد از آن طلوع می‌کند و آن باطن متصل به حد است.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر در این مورد کار آسانی نیست و احتمالاً باید به شرایط تاریخی مخاطبان نظر کرد. با این‌همه می‌توان گفت احتمالاً روایت مذکور از دو زاویه به قرآن نظر انداخته. یکی زاویۀ دوگانۀ ظاهر و باطن که همان نظر به معنای اولیۀ آیه باشد و دیگر معنایی که با تدبّر به دست می‌آید. و در زاویۀ دیگر که بحث حدّ و مطلع را به میان می‌آورد، گویا منظور از حدِّ آیه همان معنای مشخصی است که بالتبادر به ذهن می‌آید و مطلع، معنایی است که پیرو معنای اولیه طلوع می‌کند و افقی را در مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

39957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم سر قدر در مرتبه احدیت است یا واحدیت ؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: علی‌القاعده مقامِ سرّ قدر به اعتبار آن‌که مقامی است فوق هر کثرتی، باید مقام احدیت تصور شود. موفق باشید

39955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد، خواهشمندم نظرتون را در مورد فرشتگان زمینی(مَلک اَرضی) بفرمایید. در آیه 12 انفال، خداوند میفرماید:« إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ » (الأنفال، 12) که فرشتگان نشان دار بر سر و انگشتان کفار ضربه وارد می کردند، در آیات 69تا 74 سوره هود میفرماید این فرشتگان که شبیه انسان بودند و همسر حضرت ابراهیم هم آنها را دیده و از سخن آن ها خنده اش گرفته، همینطور آیات 61 تا 71 سوره حجر که قوم لوط هم این فرشتگان را دیدند و به سمت خانه لوط هجوم بردند و دلایل قرآنی دیگر... ضمن عذرخواهی از اطاله کلام، عده ای عقیده دارند فرشتگان زمینی روی زمین و بین انسان ها زندگی می کنند، کاملا شبیه انسان هستند و ما هر روزه این ملائکه را می بینیم اما متوجه فرشته بودن آنها نمی شویم، جسمانی هستند و قدرت عبور از اشیاء را ندارند اما قدرت رجم دارند، دليل حضور آنها در زمین، کمک به مؤمنان است و حضرت بقیه الله امام و فرمانده آنان هستند. نظر استاد چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است در بعضی موارد فرشتگان در شمای انسان ظاهر شوند، ولی این‌طور نیست که بین مردم رفت و آمد داشته باشند. در آیۀ 12 سوره انفال بنا به گفتۀ علامه طباطبایی این‌که فرمود: «فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ» خطاب به مؤمنین و یا فرشتگان است که در جنگ بدر می‌فرماید با کفار برخورد کنید تا قادر به حمل سلاح نباشند. و در مواردی هم که نام بردید در شرایطی است که به عنوان مأموریت به صورت انسان ظاهر شده‌اند. موفق باشید 

39934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام یکی از اساتید حوزه بر طبق برخی روایات در مورد حق همسر ازجمله اینکه زن باید هر شب خود را عرضه کند این طور گفتند که زن نباید به تنهایی سفر زیارتی برود حتی با اذن همسر چون در این صورت در وظیفه اش کوتاهی نموده... بنده مدت هاست به همین دلیل از فیض زیارت محرومم ... آیا بنده با وجود اذن همسر باید بخاطر همراهی با ایشان و اینکه تمایلی به زیارت ندارند، از این فیوضات محروم بمانم ؟ در حالی که روح و جانم به شدت میل به زیارت دارد .... باتشکر و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به ایمیل تان اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خود همسر راضی باشد چه اشکالی دارد. مگر سیرۀ علمای ما چنین نبوده است که بعضاً همسران آن‌ها جدای از شوهرشان با رضایت آن‌ها به سفر می‌رفتند. موفق باشید

39956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم اعیان ثابته در مرتبه واحدیت هم آیا جزء علم حق می‌باشد ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره هر حضوری از مخلوق در علم خداوند هست، حال یا حضوری است قبل از خلقت مخلوق که مقام، مقام احدیت است و یا حضوری است که با جلوۀ اسماء محقق می‌شود که مقام واحدیت می‌باشد. موفق باشید

39932

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خداقوت خدمت شما استاد گرانقدر.دعاگوی شما هستیم و خدای رحمان را شاکریم که توفیق استفاده از مطالب شما را به ما داده است‌. با توجه به اینکه تقریبا بیش از ده سال است که مباحث شما را در قالب صوت یا تالیف دنبال می کنم و با توجه به سوالات و دغدغه ی خودم مسئله ای ذهن بنده را در سال های اخیر درگیر کرده است.در بسیاری از مباحث شما از جمله معرفت النفس اشاره به این نکته کردید که نفس انسان جنسیت پذیر نیست و زن بودن و مرد بودن به نفس راه ندارد.از آنجا که رشته تحصیلی بنده فلسفه اسلامی است و این موضوع هم دغدغه بنده بود برای درک بیشتر این مطلب در این زمینه در حال پژوهش هستم .از شما درخواست دارم بنده را راهنمایی بفرمایید تا بتوانم نظرات ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی و علامه طباطبایی را در این مورد مطالعه کنم. بنده معلم هستم و با دختران نوجوان بسیاری کار تربیتی می کنم و این سوال اگر به طور دقیق برایم پاسخ داده شود کمک بزرگی در راستای تبیین به بنده کرده اید.دعاگوی شما هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آیت الله جوادی علاوه بر تذکر این امر در کتاب «زن در آینۀ جمال و جلال» که به راحتی می‌توانید آن را بیابید، در دروس اسفار خود نیز متذکر این امر شده‌اند. آری! نفس به همان معنای «و نفسٍ و ما سویها» زن و مرد ندارد و این غیر از آن است که هرکس در امکان ذاتی خود یا زن است و یا مرد، و خداوند آن امکان را وجود می‌دهد. به همان معنایی که جناب شیخ الرئیس فرموده است: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل اوجدها» خداوند ماهیت زردآلو را مستقیماً و حقیقتاً جعل نکرد بلکه در حقیقت وجود آن را جعل کرد و جعل به طور مجازی به ماهیت آن تعلق گرفته است» (بنا بر اصالت وجود ). موفق باشید

39830

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در جلسه پنجم تفسیر سوره مبارکه زمر، استاد عالیقدر مثالهایی در رابطه با آیه ۵ فرمودند از جمله جریان بنی صدر را که به تجسم پوشش و افتادن ظلمت شب بر نورانیت روز تعبیر گردید. شاید در این مثال بنده با استاد عزیز هم رای باشم ولی سوال اینجاست که شاهد مثال آوردن برای آیات، گویا از اولوهیت و عظمت آن می کاهد و چه بسا دامنه این تمثیل به شرایط کنونی هم قابل سرایت بشود که مثلا رییس جمهور را در سایه ای از طلمت و جریان جناب جلیلی را در نقطه مقابل بنشانیم و قس علی هذا. تبعات چنین فرآیندی چه می شود؟ جایگاه هدایتی قرآن کجاست؟ از یکسو با مثال آوردن و تطبیق آیات به مسائل جاری (خصوصا در باب مسائل سیاسی) با تبعاتی مواجه هستیم و از سوی دیگر ماندن در الفاظ آیات و اکتفاء به تعابیر کلی، جنبه هدایتی قرآن در حد یک اکرام و احترام سنتی و بوسیدن و بر چشم نهادن و تبرک تقلیل می یابد. استاد گرانقدر چاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ما توصیه شده است به کمک قرآن، جایگاه مسائل روز خود را مشخص کنیم و در همین رابطه، امروز از واژۀ «صبر» معنای «مقاومت» را به عنوان یک فرهنگ مدّ نظر می‌آوریم در عین آن‌که صبر در قرآن محدود به مقاومت مورد بحث نیست. این‌جا است که ما موظف هستیم در تطبیق واژه‌ها به امور، به شرایط تاریخی که آن واژه تعریف شده توجه کنیم تا گرفتار نوعی تحجّر و سطحی‌نگری نباشیم. موفق باشید

39947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خداقوت استاد واقعا تکلیف روحی که انققققدر کمالگراست که هیچ پله و راه رفته‌ای راضیش نمیکنه و مدام خودشو با بزرگان همیشه در بسطی مثل حضرت‌عالی قیاس میکنه و ناامیدی رو تجربه میکنه، چیه؟ خسته کنندس واقعا حالی که دارم... از نرسیدن و ناکامی و زمین‌خوردن نفسم واقعا ب عذابم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بشر جدید آخرالزمانی وسعتی دارد بسی بیکران. مهم آن است که در راهی قرار گیرد که جوابگوی آن ظرفیت‌ها باشد راهی که افق‌ها مقابلش بگشاید. از طریق قرآن و با تدبّر در کلام الهی و از طریق حکمت تا نظر به اصالت وجود، و از طریق حضور در انسانیتِ انسان‌ها با دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم. در این مورد خوب است ورودی به بحث «انقلاب اسلامی ، انتظار ، وارستگی» https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C که همراهی با نگاه هایدگر است برای حضور در این تاریخ و همراهی با این انسان؛ داشته باشید. موفق باشید

39953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد. به عنوان کسی که در شرایط پیچیده ازدواج هستم نیاز به راهنمایی دارم. استاد در نگاه من مهریه حقی است دادنی و دینی به گردن مرد. لذا با توجه به نظر رهبری و... نظرم بر 14 سکه بوده همیشه به عنوان مهریه. بگذریم که شرایط اقتصادی و قیمت سکه. استاد خانواده هایی که در این شرایط مهریه های زیاد تعیین میکنند که هیچ اما چیز هایی مثل حق طلاق، حق تنصیف اموال، حق اشتغال و... که جدیدا حتی در بین مذهبیون و انقلابیون مد شده و شرایط را سخت کرده باید چه کرد؟ باید تن داد به این شرایط یا خیر؟ ازدواج از شور و شوق بر پایه مهر و محبت دیگر نیست و تبدیل به معامله شده. لطفا راهنمایی بفرمایید و دعا کنید هر آنچه خیر است رقم بخورد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً سنت بدی است که پیش آمده، ولی از آن طرف نمی‌توانیم با «عرف» آن‌چنان مقابله نماییم که بیرون از عرفِ جامعه، گرفتار نوعی تنهایی شویم. با توجه به این امر، بهتر است مسیر میانه‌روی را طی کنیم به امید آن‌که ان شاءالله آرام‌آرام بستر طبیعی انس دختران و پسران شکل بگیرد و با تحمیل مهریه‌ها نخواهند زندگی‌ها را بر همدیگر تحمیل کنند و از انتخاب‌های با صفایی که ماورای تحمیل مهریه‌های سنگین پیش می‌آید، خود را محروم نمایند. موفق باشید

39950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم. چند ساعتی با هوش مصنوعی با موضوعات مختلف مباحثه کردم. از پاسخ هایی که می دهد حیرت کرده ام! به عنوان نمونه در پاسخ به پرسش 39927 اینگونه جواب داد:[**سلام بر شما دوست عزیز و همراه گرامی** بسم الله الرحمن الرحیم چه سؤال نورانی و دغدغه‌ی مقدسی! همین اضطرابِ مقدس و نگرانیِ شیرین، خود نشانه‌ی حرکت است؛ چون اگر دل بی‌تفاوت بود، هرگز چنین سؤالی در آن نمی‌رویید. اولاً: آنچه از کلمات مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) در «فرزندم اینچنین باید بود» می‌خوانید، باران رحمتِ عرشی است که بر زمین دل‌های مشتاق می‌بارد. اما بدانید که این باران، برای رشد است، نه برای غرق‌کردن! خداوند متعال به بندگانش لطفی دارد که اگر گام‌هایی هرچند کوچک، اما با اخلاص بردارند، آن‌ها را در مسیر نگه می‌دارد. ثانیاً: نگران «شدن» نباشید، نگران «راه‌رفتن» باشید. همین که دل‌تان می‌تپد، قدم‌هایتان را بررسی می‌کنید، و گاهی از ترسِ عقب‌افتادن ناله می‌زنید، یعنی زنده‌اید و در حرکت! مرده‌ها نگران سقوط نیستند. ثالثاً: نشانه‌های حرکت در این مسیر را بشناسید: ۱. تغییر تدریجی ذائقه‌ی معنوی: وقتی دیگر از برخی لذت‌های گذشته بی‌ذوق می‌شوید، یا سخنان امیرالمؤمنین(ع) برایتان «غذا» می‌شود نه فقط «کلام زیبا». ۲. نرم‌شدن دل: وقتی در برابر حق، خشک و مقاوم نیستید و گاهی اشک‌های بی‌اختیار می‌ریزید. ۳. حساسیت به گناه: وقتی اشتباهات کوچک هم شما را می‌آزارد، چون چشم‌دل‌تان روشن‌تر شده است. ۴. اشتیاق به عبادت: وقتی نماز و مناجات، برایتان «حوصله‌سربر» نیست، بلکه «تنفّسِ روح» می‌شود. رابعاً: سبک زندگی، یک‌شبه عوض نمی‌شود. امیرالمؤمنین(ع) خود فرمودند: «کونوا دُعاةً للناس بِغیر ألسنتِکم» (مردم را به غیر زبان‌تان [با عملتان] دعوت کنید). یعنی تبدیل‌شدن تدریجیِ رفتارها مهم است، نه تغییر ناگهانی و شتاب‌زده. خامساً: از دعای فرج و صلوات خاصه بر امام زمان(عج) غافل نشوید. اینها نورِ راه هستند. هر روز دعای «اللهم کن لولیک...» را بخوانید تا دست شما را در دستِ ولی‌الله الاعظم بگذارند و راهنمایی‌تان کنند. سادساً: هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. شما مسیر و میزانِ نور خودتان را دارید. «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» (انعام/۱۴۹) — حجت خدا بر هرکس، متناسب با ظرفیت اوست. پایان سخن: همین که این سؤال را از دل برآوردید، یعنی بادبان‌های روح شما به سوی افق‌های نورانی در حرکت است. فقط ادامه دهید، توقف نکنید، و به فضل خدا امیدوار باشید. «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا» (عنکبوت/۶۹) — و آنان که در راه ما جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خویش هدایت‌شان خواهیم کرد. والسلام علیکم و رحمه الله 🌿]😐 نظر حضرتعالی چیست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جناب هوش مصنوعی توانسته است مبناهای دینی را در هماهنگی با هم، این چنین به میان آورد. ولی با اینهمه ما باید خودمان فکر کنیم هرچند از اطلاعاتی که در فضاهای مجازی هست و هوش مصنوعی  می‌تواند به خوبی از آن‌ها بهره ببرد؛ غافل نباشیم. موفق باشید

39952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر خداقوت من امروز وارد کانال شدم از گوگل یه مشکلی پیش اومده نمیدونیم چیکار بکنیم من برادرم خارج از کشور زندگی میکنند و زنداداشی دارم یعنی واقعا خیلی خوب هستش از هر لحاظ اخلاق رفتار هر چیزی ولی تازگی ها بهمون گفته که داداشم اخلاقش عوض شده اصلا باهاش قشنگ حرف نمیزنه رابطشون کلا سرد شده ولی قبلاً اینطور نبود خیلی داداشمم پسر خوبی هست ولی نمیدونم چرا اینطور شده دوتا هم بچه دارن بنده خدا زنداداشم توی دیار غربت تنها هست، داداشمم بخواد باهاش سرد رفتار بکنه براش خیلی سخت میشه بهمون گفتن که نمیدونم طالعشون با هم یکی نیست ستارشون و اگر زن داشمون اسمش رو عوض بکنه درست میشه و از این حرفها ممنون میشم یه راهنمایی بفرمایید که این درسته یا چیکار بکنیم رابطشون گرم بشه🙏🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست، مؤکداً عرض شده، نباید خود را دست چنین پیشنهادهایی داد و این یک امر طبیعی است که بعضاً در زندگی پیش می‌آید و با بازخوانی نسبت به گذشته، افقی برای اُنس با صفایی جدید پیش خواهد آمد. موفق باشید

39961
متن پرسش

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سفری که در پیش است تا روز جمعه از جوابگویی به سؤالات کاربران محترم معذور می‌باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سفری که در پیش است تا روز جمعه از جوابگویی به سؤالات کاربران محترم معذور می‌باشیم.

39951

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر من از برنامه قرآن حب المتین استفاده میکنم و همراه با قاری از روی قرآن همخوانی میکنم یعنی بصورتی که هم تلفظ درست رو متوجه بشم هم خودم رو خوانی میکنم ولی نه فقط از روی گوشی ،به این صورت ک صوت قاری مدنظر رو پخش میکنم بعد از روی قرآن فیزیکی همراه با قاری شروع به خواندن میکنم و پا ب پای قاری قرآن می‌خوانم میخواستم بدونم چه حکمی دارد؟ آیا در ثوابش فرقی میکنید چون برخی علما گفتن که هرشب سوره واقعه بخوانیم میخواستم بدونم با این روش به خواندن ادامه بدم مشکلی در ثواب ختم سوره واقعه پیش نمیاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کار خوبی است تا اولاً: فضای آهنگین آیات حفظ شود و ثانیاً: فرصت تدبّر در آیات نیز برای ما بهتر فراهم گردد. موفق باشید

39764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی و عزیز احتراما چند تا سوال داشتم که خدمت شما عرضه میدارم. ۱_۴۰ ساله شدم اما راه به جایی نبردم،تمام عباداتم خشک و بی روح است.نماز شبم ترک نمیشه اما بدون هیچ جذبه و کششی.نه ذوقی و نه حتی گریه ای و اشکی.نمیدونم تا کی باید این روال رو ادامه بدم و آیا خواهم توانست این راه رو ادامه بدم یا نه.گاهی مرگ رو بهتر از این نوع بودن تصور میکنم. ۲_از پس اخلاقم بر نمیام. اخلاقم رو از مادرم به ارث بردم و هر چه کردم نتونستم ریشه کن کنم.در یک خانواده کم محبت بزرگ شدیم که افراد خانواده از محبت کردن به همدیگر فراری بودند.به همین خاطر منم انگار زورم میاد که محبت کنم.مادرم اکثر اوقات بد عنق است و زورشون میاد که جواب بدهند یا اگر جواب میدن با تشر جواب میدن و من هم همینطور بار اومدم.باذاین اوصاف نه تنها دنیای خوبی ندارم که باید خودم رو برای یه برزخ سخت هم اماده کنم. مخصوصا اینکه سنم به ۴۰سال رسیده. ۳_بسیار ادم ترسویی هستم و همین رو هم از مادرم به یادگار دارم.با یک داد اگر کسی سرم بکشه خودم رو خراب میکنم و تا مرز سکته جلو میرم به همین خاطر از بچگی همیشه احساس خفت و خواری میکردم و هنوز هم این حس با من همراه است.هنوز هم مادرم ما رو در دره ترس نگه میدارند.به نوه ها هم همین رو القا میکنند البته من سعی کردم که فرزندم رو از ترس دور کنم و خدا رو شکر میکنم که مثل من ادم ترسویی نشده. بدترین کابوس من از بچگی همین ترس درونی بود که در من ریشه کرده بود. با این اوصاف من قدم از قدم نخواهم برداشت. ۳_در کتاب کهکشان نیستی یه مسئله برام حل نشد و اون هم رفتار ایت الله سید ابوالحسن اصفهانی با آیت الله قاضی و شاگردان ایشون بود.با این همدیگر رو از جوانی میشناختند و هم درس بودند ولی رفتار آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی را با گروه آیت الله قاضی نپسندیدم.به نظرم به ایشون اجحاف کردند.میخواستم که شما نظرتون رو در این مورد بفرمایید. ممکنه بفرمایید که اینطور تشخیص دادند اما حضرت آقا در مورد آیت الله بروجردی فرمودند که رفتارشان در قبال علامه طباطبایی اشتباه بوده.که خودتون در جریان اتفاقات اون زمان هستید. این رفتار آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی هم به آقا آیت الله قاضی و شاگردانشون درست به نظر نمیرسه. ۴_شما فرمودید که در شب قدر اضطراب نداشته باشید ولی واقعا نمیتونم،انگار وقتی اسم ماه رمضون که میاد مضطرب میشم از اینکه نکنه نتونم از شب قدر درست بهره ببرم. میدونم که این اضطراب اشتباه است ولی نمیتونم ازش فرار کنم. نزدیک ۲۰ ساله با مباحث شما اشنا شدم و تقریبا مباحث شما رو به راحتی میشناسم حتی فصوص و منازل رو هم چندین سال قبل کار کردم. اما من ۴۰ رسیدم و اندر خم یه کوچه موندم. ببخشید که به درازا کشید. و سوالات هم به هم ربط نداشتند. حلال بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همۀ آنچه فرمودید با پایداری و استقامت و صبر در مسیری که قرار دارید، به لطف الهی باید امیدوار به حضوری باشید که یقیناً از آن ضعف‌ها عبور خواهید کرد. به این آیه فکر کنید که می‌فرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ» و تأکید دارد آنچه در نهایت، نصیب اهل ایمان می‌شود بهتر و برتر از آنی است که آنان در آن قرار داشتند 2- شاید بتوان گفت نگرانیِ آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی این بوده که به جای عرفان و با تأکید مرحوم قاضی بر آن، نوعی صوفیگری پیش آید که برای فقه و ظاهر شریعت جایگاهی مدّ نظر نباشد که بحمدالله چنین خطری در مکتب مرحوم قاضی پیش نیامد. موفق باشید

39960

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور استادِجان . من تازه سیر مطالعاتی شما رو یافتم شکر خدا. میخواستم وارد کتاب جوان بشم‌.ولی احساس میکنم نمیتونم ارتباط بگیرم با زبانش .میدونم مطالب داخلش رو نیاز دارم ولی نمیدونم الان چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این مورد از شرح استاد وحدتی کمک بگیرید. https://eitaa.com/tafakorism_archive/90 . موفق باشید

نمایش چاپی