بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت: دکتر سروش قائل به تاریخمندی و تاریخی بودن اگزیستانسیالیتی و هایدگری است از طرفی بنظر می رسد شما نیز قائل به همین تاریخی بودن اندیشه هستید. پرسش بنده اینست که استنباط شما از تاریخی بودن چه تفاوتی با استنباط سروشی دارد؟ حالا شاید بفرمایید که راجع به تاریخمندی سروش اطلاعات ندارید لذا نظر نمی دهید، اما پرسش بنده اینست با سخنرانی هایی که از شما گوش داده ام و شخنرانی هایی که از ایشان گوش داده ام تقریبا به طور یکسان هر دو، تاریخی بودن اندیشه از نظر هادیگر را قبول دارید پرسش اینجاست که چه می شود و چگونه استنباط انجام می گیرد که هر دو به یک چیز قائلید ولی یکی می شود سروش و دیگری استاد طاهرزاده عزیز؟ تفاوت شما از نظر تاریخی بودن اندیشه با ایشان چیست؟ بطور کلی، چطور می شود که از دل تاریخی بودن تفکر و زمانمندی و مکانمندی اندیشه، یکی می شود سروش و یکی می شود استاد طاهرزاده؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم سعی بر دنبال‌کردنِ اندیشه‌های آقای دکتر سروش را دارم. ولی همان انتقادی که سال‌ها پیش آقای دکتر عبدالکریمی به آقای سروش داشتند همچنان باقی است و در یک کلمه می‌توان گفت دکتر سروش معنای انسان را به معنای دازاین هایدگری و اگریستانسِ تاریخی نمی‌توانند درک کنند که البته این در جای خود عرض عریضی دارد. برای فهم انسان و باز انسان. موفق باشید

39002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم: طبق برهان صدیقین، وجود من ربطی است. و وجود من از خداست. آیا صحیح است که بگوییم که وقتی من به صورت حضوری وجود خودم را درک می‌کنم، من خدا را به اندازه وجودم درک می‌کنم. چون بین علت و معلول جدایی نیست و معلول به اندازه وجود خودش، علت را می تواند حضوری درک کند؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و اساساً ارتباط هر موجود با خدا در رابطه با وجودی است که آن موجود دارد. موفق باشید

38977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با عرض شرمساری، مگه خدای متعال نفرمود «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى»؟ پس چرا مواقعی که برای امرار معاش در محیط هایی کاری رفت و آمد داریم، احساس می کنیم ظرف جان مون از برخی تیرگی ها اشغال میشه؟ برای دفع و رفع این مشکل اگر توصیه خاصی هم دارید ما رو کمک کنید. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه فوق العاده عظیمی است تا به ما تذکر داده شودکه ظرفیتی خداوند در مؤمنین گذاشته است تا ماورای تیر‌گی‌هایی که افراد مطرح می‌کنند؛ ما در جهان خودمان حاضر باشیم و تحت تأثیر فضاهای ساختگی اهل کفر و اهل توهم قرار نگیریم. موفق باشید

38802

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض ادب و سلام خدمت استاد طاهرزاده گرامی: استاد با توجه به اینکه انسان باید عملی را انجام دهد تا جزا و پاداش بدهد پس به نظر شما آیا درست است که بگوییم دوری از رحمت خدا و خدازدگی اینطور است که خدا قدرت انتخاب راه درست را از شخص مغضوب می گیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید دوری از رحمت خداوند موجب همین امر می‌شود که می‌فرمایید. موفق باشید

38776

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و احترام دارم خدمت استاد گرانقدر جناب آفای طاهرزاده: ببخشید استاد میشه لطف کنید و نظرتون رو درباره کتابها و نوشته های استاد خانم فاطمه میرزایی و متن هایی که داخل سایت همگام بارگزاری میشه بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله ایشان را بانویی اهل فکر و تعهد و دلسوز می‌دانم و آثار و سخنان ایشان را برای جامعه و بخصوص برای بانوان محترم مفید می‌دانم. موفق باشید

38691

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در قضیه حضرت موسی علیه السلام خدا در مظهریت آتش با موسی صحبت کرد. حال آیا می‌توان گفت که مثلاً حضرت علی علیه السلام مظهر اسم جامع الله است، وقتی علی (ع) صحبت می‌کند، این الله است که در مظهریت علی (ع) با من صحبت می کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مسائل مطرح شده در سؤالات اخیر باید متوجه بود که در این موارد بحث در آگاهی قلبی نسبت به اسمای الهی است و داشتن چشم قلبی در راستای توجه به مظاهر آن اسماء که با سلوک در این معارف پیش میآید و آگاهیِ علمی کافی نیست. موفق باشید

38347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا هر آنچه که صورت علمی خداوند است، وجود پیدا می‌کند؟ یعنی آیا می‌شود یک صورت علمی در خداوند باشد که هیچگاه وجود پیدا نکند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

38084

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: ببخشید می شود تفاوت تجلیات بر سالک و در سالک را کمی دقیق توضیح دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد هرکس باید خودش آن را تجربه کند. به گفته آیت الله تربتی در کتاب «فضیلت‌های فراموش‌شده» این امور، چشیدنی است و نه شنیدنی. موفق باشید

36135

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد عزیز: آیا می‌توان گفت: همه چیز اعم از هرچه ظاهر است و هرچه باطن است و هرچه بودی دارد خدا هستند؟ (این شکل الله مجموعی می‌شود؟) آیا مقام احدیت و عماء غیر از همه چیز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً چنین چیزی نمی‌توان گفت زیرا حضرت حق کمال مطلق است و هر آنچه غیر اوست در فقرِ مطلق می‌باشد. تنها اوست که اوست. مقام احدیت مقامی است که همه چیز در او مستغرق است. موفق باشید

40662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی؛ عذر میخوام سوالی داشتم در مورد ظلم. این که خدا در قرآن ظالمان را لعنت کرده چه طور میشه با آیه ای که در مورد حضرت آدم آمده که اگر از شجره تناول کنی از ظالمان میشوی یا حضرت علی در دعای کمیل ظلمت نفسی دارن یا در مورد حضرت موسی یا یونس تعبیرات ظلم به کار برده شده چیست و اینکه گفته شده حضرت آدم اول از بهشت هبوط کردن و بعد از سیصد سال خداوند توبه ایشون رو پذیرفت و به مقام خلیفه اللهی رسیدن آیا درسته؟ پس مگر نباید همیشه زمین دارای یک خلیفه معصوم حداقل باشه پس فرزندان حضرت آدم در این مدت از چه کسی راهنمایی میخواستن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد نزدیکی به شجره، ظلم به معنیِ ظلم به خود می‌باشد و محرومیت از آن حضور بهشتی؛ شبیه «ظلمتُ نفسی» در دعای کمیل. و یا احساس ظلمی که انبیاء نسبت به مقامی که باید در محضر حق پاس می‌داشتند، در خود احساس می‌نمودند که این موارد آنان را از عصمت خارج نمی‌‌کند و «هبوط» بعد از توبه است به همین جهت قرآن می‌فرماید: «فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» و پس از آن می‌فرماید: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ». و حال در این دنیا چنانچه کسی مقابل شریعت و هدایتی که انکار پیشه کرد، آری! گرفتار آن عذابی که مورد لعن خداوند است، می‌شود. به همان معنایی که بعد از آیۀ مذکور فرمود: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ». موفق باشید

40580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: این صحبت ترامپ رو چطور می‌بینید؟ چرا می‌گوید باید خدا را برگردانیم؟ رئیس جمهور امریکا: بدون مرز، قانون و نظم و مذهب، واقعاً دیگر کشوری وجود ندارد. می‌خواهیم دین را به ایالات متحده بازگردانیم. باید خدا را به آمریکا بازگردانیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که روح مذهبی در مردم آمریکا هست و عبارت In God We Trust” (ما به خدا اعتماد داریم) به عنوان شعار ملی ایالات متحده روی تمامی اسکناس‌های دلار نوشته شده است؛ معلوم است که هر رئیس جمهوری هرچند که گروگان جریان صهیونیسم هم که باشد باید برای جذب آراء مردم چنین شعارهایی بدهد و به همین جهت هم گفته می‌شود حاکمان آمریکا از جنس مردم آن‌ها نیستند هرچند تا قبل از جریان طوفان الاقصی، فریب رسانه‌های اسرائیلی را می‌خوردند. موفق باشید

40385

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و با آرزوی سلامتی و توفیقات لحظه به لحظه برای شما استاد بزرگوار: من شنیدم که مؤمن واقعی خطوط قران رو به رنگ سبز نورانی میبینه و نه رنگ سیاه. آیا این مطلب صحت داره؟ اگر داره منبعش از کدام احادیث و روایات هست؟ سپاسگزارم. یا علی

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید حرف‌هایی که هرگز از عالمان و متفکران خود نشنیده‌ایم را به راحتی بپذیریم؟!! ممکن است طرف در تصورات خود این‌طور ببیند، ولی این چه ربطی به ما دارد که بخواهیم دنبال توهّمات چنین افرادی را بگیریم هرچند ممکن است از جهاتی معلوماتی هم داشته باشند. موفق باشید

40307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام درود و نور و رحمت الهی: استاد جان حتما کتاب عصر ظهور شیخ علی کورانی رو مطالعه فرمودید، من هر چند سال یکبار این کتاب رو میخونم ولی هیچی ازش نمی‌فهمم، چرا؟ خیلی ابهام گونه و رمزالود نوشته شده و هیچ کدوم از روایاتش و حوادثش قابل فهم وتطببق نیست. آیا دلیل خاصی داره و شیخ علی کورانی عمدا اینطوری تألیف کرده یا من نمی‌فهمم؟ سوال دومم درباره عبارت پایانی دعای عهد هست که می‌فرمایند حضرت محمد صلوات الله علیه و اله با رؤیت حضرت حجت ارواحنا له الفدا مسرور میشن، می‌خواستم بدونم این چه مدل رؤیتی هست؟ یقینا منظور مکاشفه و عالم رؤیا و شهود و عقل نیست، یک مدل دیداری هست که برای عوام قابل ادراک و شدنی هست که با توجه به سخن معصوم علیه السلام، مردم این مدل رؤیت رو از خدا طلب می‌کنند, و متوجه شادی پیامبر میشن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:۱-همان‌طور که آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» می‌فرمایند عموماً روایات مربوط به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حالت تأویلی دارند و نباید در محدودۀ ظاهری آن روایات متوقف شد. ۲. نمی‌دانم منظور کدام فراز از آن دعا می‌باشد؟ موفق باشید

40246
متن پرسش

درود استاد: تا ۱۷ سالگی که آدم مذهبی نبودم و سر سوزنی به هیچ یک از محرمات الهی مقید نبودم، استدلالم این بود که خب این آدم هایی‌که این‌همه توی روضه وقت تلف کردن و قرآن و صلوات کیلویی ختم کردن و این‌همه دولا راست شدن، چه برتری نسبت به ماهایی‌که یکبار هم از اینکارها نکردیم، دارن؟! پس اینها صرفا یک سنت فرهنگی و از روی عادته. مدت ها بعد دست روزگار بهم سیلی زد و یه جوری حالم از دنیا و مافیها بهم خورد که «مجبور» شدم «ناچارا» و «بدون اختیار» رو بیارم به مذهب و مطلقا هیچ امید و هیچ خوشی و انگیزه ای جز همین روضه های وقت تلف کن و ختم کردن صلوات به تعداد فلّه ای، نداشته باشم. اتفاقا باز تو مسیر دینداری هم پدرم دراومد، خیلی هم خواستم برگردم، اما نتونستم. یعنی نشد. کلاف کاموا یه جوری توی هم پیچیده بود که راه برگشتی وجود نداشت. کاش دلم از سنگ بود. کاش اصلا دل نداشتم. القصه. ما گیر افتادیم توی اون هزارتوی بی‌نهایت و تمام نشدنی دین و خدا و شریعت و چه میدونم از این کلمه ها که خودتون بهتر بلدین. شروع کردم به جمع کتب و هی این کلمه ها رو ریختم توی این کله ی گنده‌ام. خیلی زود رسیدم به جایی که توی تمام جمع های مذهبی گنده گنده، کلی حرف برای گفتن داشته باشم و بتونم در موردش بنویسم و بتونم حتی بجنگم با استدلال های بی پایه ی ملحدین!! الان به جایی رسیدم که کافر جلوی روم بشینه، میتونم به شبهات جورواجور از مسائل اجتماعی و چرایی لزوم حجاب و ازدواج و محرمات گرفته، تا شناخت خود حقیقی و هدف زندگی زمینی و و و حرف بزنم و حتی اون طرف رو قانع کنم!! اما!!! خودم قانع نمیشم!!! یعنی طرف راضی میشه و حرفی برای گفتن نداره اما منی که رفع شبهه کردم خودم قبولش ندارم!!! تنها و تنها علتش هم وجود بی فایده ی خودمه در جهان هستی. هنوز سر همون پله ی اول هستم و اون شبهه ی بچگی ها، که الان تو که این‌همه دولا راست شدی و نامحرم ندیدی و تسبیح گفتی و خودخوری کردی، خودت چه گلی به سرت زدی که میخوای یکی دیگه رو دعوت کنی به این راه؟! لپ هات گل انداخته یا چهره‌ت نورانی شده یا سر سوزنی از چیزی خبر داری که بقیه ندارن؟! هیچ استاد. هیچ. الان من این‌همه با یاد خدا نشستم و پا شدم و خوابیدم و غذا خوردم و گریه کردم و خندیدم و ‌قدم زدم و کتاب خوندم و نوشتم و نوشتم و نوشتم، چی دارم که اون ملحد ها ندارن؟! البته، خیلی چیزها اضافه تر دارم. مثلا بیماری خودایمنی که داره پدر اعصابم رو در میاره. بگی نگی، یه نَمه دیوونگی و جنون هم دارم. بی حوصلگی و بیزاری از آدم ها هم هست تازه. در کل از خیلی رذایلی رنج می‌برم که اون کافر ها هیچ کدوم رو ندارن و بدون این نماز و روضه ها، خیلی بیشتر از من و خیلی از مذهبی های دیگه متصف به خلق و خوی الهی هستن. چون دختر جوانی هستم که لچک سرش میکنه، بچه ها ازم درمورد حجاب میپرسن و من اونارو میتونم قانع کنم ولی خودم رو نه! الان این لچک چی به من داده که میلیاردها آدمی که زلف پریشان به باد دادن، ندارن؟! خلاصه اوضاع مغزم خرابه استاد. این کلمه ها و حرف ها و خیالات هی بهش حمله میکنن و هستی و نیستی رو زیر سوال میبرن. کاش می‌شد یه کاری کرد این مغزِ خدانشناسِ خیر ندیده، دو ساعتم که شده آروم بگیره. میگم لابد اسکیزوفرنی دارم که میتونم این‌همه بشینم با خدا و امام زمان حرف بزنم! لابد از بیکاری و توهمه. خودتون گفتین مفهوم ذهنی شما از خدا واقعیت نداره، گفتین اون خدایی قابل تردیده که ساخته ی ذهن شماست. پس این عبادات منم خیالات خامه فقط. باید خودم رو مشغول کنم به یه کاری، خودم رو بزک دوزک کنم بشینم پشت میز منشی گری یا کارمند بانک شم و بعد دوباره با حقوقم لوازم آرایش بخرم و اینجوری ترقی کنم. درسته اینجوری هم تهش چیزی به دست نمیارم اما حداقل ادعای چیزی رو نداشتم. یا حداقل حساب کتاب های یه بابایی رو سر و سامون دادم به جای اینکه بیخود جمع کتب کنم. مجبور هم نیستم بخاطر این لچک، بشم نماینده اسلام و مسلمین و مسئول پاسخگویی به شبهات شبانه روزی ملحدین و فساد موجود در سیستم مالی حکومت آخوند ها! بیخیال استاد. من با دینداری بیش از پیش دچار پوچی شدم. اما راه برگشت هم ندارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف سال‌های اخیر بنده قصّۀ همین سخنان جنابعالی است که یا کفرِ نهایی و یا ایمانِ نهایی. و ما مذهبی‌ها اگر نخواهیم به خود دروغ بگوییم به هر حال در مسیر دینداری به این انکارهای بزرگ می‌رسیم و اتفاقاً در اینجا است که معنای ایمان را، آری! معنی ایمان را و نه باورهای انتزاعی را می‌یابیم. ایمانی که حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» در اوج حضور خود در قتلگاه امیدوارند بلکه خداوند از ایشان راضی باشد. عرضه می‌دارند: «صَبْراً عَلَى قَضَائِکَ یَا رَبِّ لَا إِلَهَ سِوَاكَ، یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ، مَا لِی رَبٌّ سِوَاكَ وَ لَا مَعْبُودٌ غَیْرُكَ، صَبْراً عَلَى حُكْمِكَ یَا غِیَاثَ مَنْ لَا غِیَاثَ لَهُ». و این است راز ایمان. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهم‌السلام» و عرفا» https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81  شده است. خوب است بدان رجوع شود ولی ما در آنچه جناب حافظ به میان آورده است، هنوز باید بیندیشیم که می‌فرماید: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». تصور بنده آن است که این حضور، حضوری است که باید به جای آن‌که گمان کنیم در اختیار ما قرار گرفته است، در جستجوی آن باشیم. عرایضی در رابطه با «متعَمّقون» که قصۀ انسان‌های آخرالزمانی است، شده است. خوب است در سرگردانیِ خود به آن سو نظر کنید و از موضوع نیهیلیسم و یا نیست‌انگاری که تقدیر بشر آخرین دوران است، نیز نمی‌توان به راحتی عبور کرد و از فهم آن خود را مصون داشت با توجه به همین امر، عرایض بنده در رابطه با کربلا در این روزها با مدّنظرقراردادنِ این نوع سرگردانی که عین چشیدن ایمان است و باز سرگردانی؛ پیش آمده است. موفق باشید      

40039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مظهر اسم جامع الله است. ما به توسط امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌توانیم به اسم جامع الله برسیم. هرگاه این اتفاق بیفتد اسم جامع الله در خیال فعال ما به حوری تجلی می‌کند. می‌خواستم ببینم که درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است حقیقتاً  انسان در همان صورت خیالی به حقیقت اسم جامع الله منتقل می‌شود. موفق باشید

40017
متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد ارجمند: نوین اسلامی گروهی از جوانان انقلابی و تلاشگر در مسیر جهاد تببین و آگاهی بخشی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی کانالی را راه اندازی کرده اند با عنوان حکمران که نشریه ایی را هم به صورت ماهانه بعضا چاپ می کنند به منظور آگاهی بخشی و انتشار. چند نسخه از نشریه به صورت فیزیکی هم نزد اینجانب موجود است که کاربرانی که علاقه مند هستند می توانند در ایتا به آیدی rahdoust@ پیام بدهند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا کار خوبی را در آن نشریه به عهده گرفته‌اند. امید است کاربران محترم بتوانند با تهیۀ آن نشریه، استفادۀ لازم را ببرند. موفق باشید          

39989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: میشه خصوصیات امام جواد (ع) رو بهم بگین چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نام مبارک آن حضرت، همۀ شخصیت آن حضرت را به میان آورده است. در این مورد خوب است به جزوۀ  https://lobolmizan.ir/special-post/1202 و https://lobolmizan.ir/special-post/376  رجوع فرمایید. موفق باشید

39780

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: در سفر راهیان نور امسال در یادمان شهید حسن باقری جرقه و ایده ای در ذهنم زده شد. یادم افتاد آقا فرموده بودند راهیان نور یک فناوری است، به این فکر کردم که چقدر راهیان نور ظرفیت تمدن سازی دارد برای آینده. چقدر می‌توان از آن مؤلفه استخراج کرد و در جای جایِ زندگی استفاده کرد، به خصوص برای کسانی که آینده پردازی و آینده سازی دغدغهٔ اصلی شان است. مثلاً یکی از مهم ترین درس های دفاع مقدس مسئلهٔ چالش و حل چالش است، مسئله چگونگی تاب آوری در شرایطی ست که عقل کور ما به آن می‌گوید بن بست. اما آقا می‌فرماید بن بست نداریم و همه راه ها بُن باز است. درس های دفاع مقدس زیاد است. آن جرقه و ایده؛ که البته قبلاً هم وجود داشته، اما الآن بسیار روشن تر شده، چون قبلاً تنها دغدغه ام این بود که وقتی مبانی معرفتی ام را تقویت کردم و به فلسفه اسلامی مسلط شدم از روند رشد روحی شهدایمان کتاب و مقاله بنویسم تا این بهترین انسان ها را به دنیا معرفی کنم. اما، بعدِ یادمان حسن باقری علاوه بر این دغدغه، دغدغه های دیگری مثل معرفی مشی شهدا در شبکه سازی و رشدِ شبکه ای، در مدیریت عاطفه و خشم، نقش فرماندهان در رشد روحی و معنوی و نظامی و معرفتی نیروها، ارتباط گرفتن با مردم عادی و محلی و سازماندهی آن ها و استفاده از ظرفیت عظیم نیرو‌های مردمی و پرداختن به بعد باطنی و حقیقی این ماجرا ها، هم‌چنین شرح تمامی این نکات در پشت جبهه ها، نقش زنان و هزاران هزار نکته نهفته در جنگ... بعد هم آوردن این فضا به مدرسه ها و دانشگاه ها و خارج از مرزهای کشور، در انواع و اقسام قالب‌های هنری و رسانه ای... دوست دارم تحقق بخش آرزوی آقا در عرصهٔ راهیان نور و معرفی دفاع مقدس باشم و قدم هایی بردارم. بنده مدتی است برای تقویت مبانی معرفتی ام، سیر مطالعاتی شما را شروع کرده ام، رشته دانشگاهی بنده نیز فلسفه اسلامی ست. اما می‌خواهم بدانم برای شروع و ادامه این مسیر باید چگونه و از کجا شروع کنم؟ آیا گروه یا تشکیلاتی هستند که به صورت قوی در این حوزه فعال باشند و بنده از تجربه و تخصص آن ها بهره ببرم و نیز از پایه کار یاد بگیرم و کمک کنم؟ اگر ممکن است در این زمینه‌ راهنمایی بفرمایید. خوشحال می‌شوم در این خصوص بیشتر آشنا شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین همّتی که موجب به چنین تصمیمی شده است را باید از شهدای عزیز دانست. مهم آن است که آنچه در این راستا برایتان پیش آمده است را به عنوان راهی بدانید که باید شروع کنید تا خود به خود به میدان‌هایی وارد شوید که به دنبال آن هستید. در دل این مسیر، خودتان متوجه می‌شوید با کدام تشکیلات می‌توانید همراهی و همکاری کنید. موفق باشید 

39769

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: قبلا فرموده بودید رهبر انقلاب قدیم گفتند بشار اسد بهتر از پدرش ایستادگی خواهد کرد، پس الان چه شد؟ بشار که وا داد و فرار کرد؟! لطفا توضیح فرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب در آن زمان فرموده بودند در رابطه با مقابله با جریان داعش بود و پس از آن می‌توان گفت آقای بشار اسد نتوانست تحریم‌ها و سختی‌هایی که بر سوریه اعمال شد را، درست تحلیل کند. مشکلی که روشنفکران غرب‌زدۀ ما نیز در آن قرار دارند. موفق باشید

39735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: این روایت از حضرت امیرالمومنین: «كم أطردت الأيام أبحثها عن مكنون هذا الامر، فأبى الله إلا إخفاءه.» پیرامون مرگ را با توجه به مقام فنای ایشان و اینکه خواست آنها همان خواست خداست چطور جمع می‌گردد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: « اى مردم. هر كس چيزى را كه از آن مى گريزد، به هنگام فرار خواهد ديد. مدت عمر هر كس چونان میدانى است كه در آن ميدان به سوى مرگش مى رانند. فرار از مرگ، گرفتار آمدن است به چنگ آن. چه روزگاران كه براى دانستن راز اجل كنجكاويها نمودم، ولى مشيت خداى تعالى آن بود كه هر بار پوشيده ترش دارد. هيهات، دانشى است در خزانه اسرار.» و این یعنی ما همچنان در هر شرایطی و در هر انتخابی حضور ذیل ارادۀ الهی را مدّ نظر داشته باشیم. در این صورت است که اگر زندگی دنیایی خود را مدیریت می‌کنیم ولی در همان حال، حضور در ابدیت خود را نیز مدّ نظر داریم.. موفق باشید 

39613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر: بنده برای ادامه زندگیم انگیزه خیلی کمی دارم و تا اینجا خطاهای زیاد کردم دوست دارم بتونم اصلاح کنم اما توان زیادی هم ندارم. در حق دیگران خطاهایی داشتم در حق خودم و خدا نماز و روزه قضای زیادی دارم، دروغ‌های زیادی گفتم، خطاهای زیادی کردم، نمیدونم چطور اصلاح کنم و چطور شروع کنم. من قبلا نهج البلاغه و قران میخوندم، نماز شب میخوندم و در مسیرم اتفاقاتی برام افتاد و تصمیم های اشتباه و وارد شدنم به بحث‌هایی که توانش رو نداشتم شک هایم رو زیاد کرد و از فضای معنویم فاصله گرفتم و به زندگی غیرمومنین کنجکاو شدم و دور شدم از زندگی مومنانه‌ای که داشتم و برای خودم نیازهای غیرضروری ایجاد کردم و در این زمان بسیار درد پوچی کشیدم الان حس می‌کنم آمادگی این رو دارم که باز برگردم و توبه کنم. اما به راهنمایی نیاز دارم. لطفا راهنماییم کنید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در این موارد از همان جایی که ایستاده است، شروع می‌کند با نزدیک‌شدن به معارفی که حقایق را مقابلش می‌گشاید. پیشنهاد ما ورود به سیر مطالعاتی سایت می‌باشد که «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/page/seyr

39606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی و آرزوی توفیقات روزافزون برای جنابعالی: در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی در صفحه 219 فرمودید: حضرت موسي (ع) در شرايطي که با غلبه‌ي فرهنگ فرعوني، مورد پذيرش هيچ‌کس نبودند، با بصيرت الهي، متوجه حضور تاريخي وحي الهي بودند، خودشان تک و تنها به مصر آمدند و سراغ دربار فرعون رفتند و به کمک حضرت هارون پيام الهي را تبيين نمودند و بالاخره آن پيام جاي خود را در تاريخ باز کرد و فرعون رفت و حکومت‌ها يکي بعد از ديگري به مديريت پيامبران بني اسرائيل به صحنه آمدند، و چون تاريخ به کمک حضرت هارون (ع) توانست پيام الهي حضرت موسي (ع) را درک کند، سال‌هاي متمادي نظامي که حضرت موسي شکل دادند عالم را تغذيه کرد. سوال بنده این است که آیا غیر از حکومت حضرت سلیمان پیامبر دیگری هم تشکیل حکومت داده است؟ و اگر بوده آیا ذیل حکومت حضرت سلیمان بوده یا غیر از آن؟ اگر منبعی در این خصوص جهت مطالعه معرفی بفرمایید ممنون میشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پیامبر دیگری هم ذیل حضور تاریخی حضرت موسی «علیه‌السلام» بوده‌اند که نقش حکومت‌داری را مدّ نظر داشته‌اند. از جمله همان پیامبری که حضرت طالوت را مأمور مقابله با جالوت کردند و قرآن در آیات ۲۴۶ به بعد سوره بقره متذکر می‌شود. موفق باشید 

39587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام آقای طاهرزاده: تا حالا کسی از شما پرسیده که چرا مشغول چنین کارهایی هستید؟ منی که سخنرانی حضرت امام خامنه ای و سخنرانی شنبه تفسیر قرآن شما و دوشنبه ها احادیث وجودی شما مرا به وجد می آورد و جانم آرام می‌گیرد و بعد از آن در تلاطم آنها سپری می‌کنم! می‌دانم بیخود نیست این کار هایی که می‌کنید. چرا غم آنها را می‌خورید چرا جور آنها را می‌کشید؟ مطربا اسرار ما را بازگو / قصه‌های جان فزا را بازگو / ما دهان بربسته‌ایم امروز از او /  تو حدیث دلگشا را بازگو /  من گران گوشم بنه رخ بر رخم / وعده آن خوش لقا را بازگو / ماجرایی رفت جان را در الست / بازگو آن ماجرا را بازگو / مخزن انا فتحنا برگشا / سر جان مصطفی را بازگو / مستجاب آمد دعای عاشقان / ای دعاگو آن دعا را بازگو / چون صلاح الدین صلاح جان ماست / آن صلاح جان‌ها را بازگو/. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور زیر سایۀ الطاف الهی و انقلاب اسلامی که آیینۀ ارادۀ حضرت پروردگار است، افتخار بزرگی است تا جهان از طریق آن انقلاب، هرچه بیشتر الهی و انسانی شود. معنای زندگی در این زمانه در واقع همین است که راهی را خداوند در مقابل ما گشوده است تا زمینگیر نباشیم. خدا کند در ماجرای عهد الستی که جان ما به مشاهدۀ ربوبیت حق مفتخر شد همچنان حاضر باشیم و در جواب سؤال حضرت حق که فرمود: «الست بربکم؟» بتوانیم بگوییم: «بلی شهدنا». داریم ربوبیت تو را در آیینۀ انقلاب اسلامی و آیینۀ تشییع سید حسن نصرالله می‌نگریم. موفق باشید

39557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام: ضمن تبریک ایام خواهش می‌کنم در مورد حب خیالی، قلبی، روحی، سر وجودی و ذاتی توضیح بفرمایید ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات عرض عریضی دارند. آری! اگر در محبوب نظر به صورت خیالی او باشد، حبّ خیالی است و اگر نظر به حقیقت وجودی او گردد، حبّ قلبی است و بقیه در همین راستا می‌باشد با شدت بیشتر. از آن جهت که در این دستگاه «روح» باطنِ قلب، و «سرّ» باطنِ روح است. نکاتی در این مورد در کتاب «ادب خیال  و عقل و قلب» که روی سایت هست، مطرح شده. موفق باشید

39189

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: فردی ۲۶ ساله هستم که دغدغه دین دارم. استنباط من از نقشی که می‌توانم در پازل کنونی ایفا کنم تلاش در جهت اسلامی کردن علوم و ایجاد نرم افزار حکمرانی اقتصادی مبتنی بر دین است تا بتوانیم نسخه های غربی که بر اساس مبانی انسان شناسی غربی است و نظر به سوی عالم غیب ندارد را کنار زده و نرم افزار دینی را جایگزین کنیم. تحصیلات آکادمیک حقوقی دارم و از طریق مشاور حقوقی می‌توانم معاشم را تامین کنم. استعداد خوبی در خواندن دروس دارم بنظرتان وارد حوزه بشوم یا خودخوان مباحث را پیگیری کنم؟ می‌خواهم هر طور شده تتمه عمرم را با اسلام و انقلاب گره بزنم. آیا پیشنهاد می‌کنید وکالت و مشاوره را رها کنم و فشرده به دروس حوزه بپردازم چون دنیاطلبی و تحصیل علم شاید توامان میسر نگردد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت اگر با رویکرد درک معرفت‌های توحیدی وارد حوزه شوید و بنای تفکر ِ تمدنی داشته باشید ان شاءالله نتایج خوبی خواهید گرفت از آن جهت که به هر حال حوزه، ریشۀ هزارساله دارد و با حضور جدّی در آن فضا انسان می‌تواند نتایج اصیلی را به دست آورد. موفق باشید

نمایش چاپی