سلام علیکم، استاد یه افراطی برامپیش اومده که براتون توضیحمیدم تا راه برون رفتی برام بفرمایید؛ بنده از شدت غرق بودن در لغو و سرگرمی ها وقتی به مواجه شدم با مباحث دینی خود را غرق در معنویات کردم، و عملا باز هم غرق شدم. بقدری از دنیا بد در ذهن برام شکل گرفت که دیگه نتونستم ازش استفاده کنم و تعبیر امیر المومنین از دنیا که فرمود دنیا نردبان خاکیست برام به حاشیه رفت و تمام میل هایم سرکوب ماند و نتوانستم اون هارو برای حرکت خودم بکار بگیرم. تا جایی که هیچ لذتی در هیچ بعدی از طبیعیات برام معنا نداشت. غذا خوردنم، خوابیدنم، ارتباط دوستانه ام و ... کلاا بی لذت و حس حال خوب شد و تنها برای رفع و دفع نیاز بود. و اکنون شدم یک ادم بسیار گوشه گیر و از همه چیز زده شده که هیچ چیزی نمیتونه حرکتی درش بوجود بیاره و میل شدید به معنویات دارم اما پایی برای حرکت بسمتشون برام نمونده. از طرف دیگه هم میل های شدید به گناه برام شکل گرفته که مقابله باهاش برام بسیار سخته و زمانی که فکر میکنم میبینم این میل همان میل حلال بوده که الان سمت و سوی حرام گرفته.... چکار کنم امیالم رو زنده کنم؟ چکار کنم بتونم به نیاز های زندگی طبیعیم پاسخ بدم؟ الان وقتی بخام جوابگو باشم نفسم پس میزنه و انزجار شدیدی دارم...
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعدۀ حضور در مسیر دینداری است مسیری که هرگز بدون شیطان نیست و اساساً شیطان قسم خورده است در راهی که به سوی خداوند است به عنوان صراط مستقیم به حکم آنکه گفت: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» و از این جهت آری! «در جهان جنگ این شادی بس است / که بر آری بر عدو هر دم شکست» به این معنا که همواره ما با انواع هوسها و میلهای گناهآلود روبرو میشویم و همواره به حکم تقوا و خودنگهداری و پاسداری از ایمانی که بدان دلبستهایم، وسوسههای شیطان را خنثی میکنیم و البته و باز شیطان و باز تقوا برای شکست او. و این است معنای زیباییِ زندگی. موفق باشید
سلام در جلسه شنبه گفتید عربها خیلی نادان و جاهل بودند و مثالهایی هم زدید، ولی قبلا گفته بودید جاهلیت عربها به معنای نادانی نبوه و اهل فکر و تمدن بودند و میگفتید ابوسفیان به رم رفته بود و دنبال گسترش تمدن بوده و .... علت این دوگانگی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: دو موضوع در میان است. یکی آنکه جریان جاهلیت در جای خود، تمدنی به حساب می آمد و خود را طوری تعریف کرده بود که برای خود برنامه و انضباطی داشت و دیگر آنکه در آن تعریف و انضباط به جهت غفلت از معارف توحیدی نوعی خودبنیادی و خودسری در آن میدان حاکم بود تا آنجایی که به کوچکترین بهانه جنگهای 40 ساله راه میانداختند خیلی شبیه جاهلیت مدرن و جنگ جهانی اول و دوم که بین خود بیش از 60 میلیون را به قتل رساندند. موفق باشید
با عرض سلام و احترام و خداقوت بنده و گروهی از دوستان، مجری برگزاری اعتکاف مادر و کودک در سال گذشته بودیم و در سال پیش رو نیز قصد برگزاری این برنامه معنوی را برای مادران به همراه فرزندان خردسال داریم. با توجه به سختی ها و چالش های اجرای این برنامه، لطفا راهنمایی بفرمایید شما به عنوان عالم دین ضرورت برگزاری این برنامه را چطور ارزیابی می فرمایید؟ ضمنا با توجه به حضور کودکان و لزوم خاطره سازیِ شیرین از حضور در مسجد و اقتضائات خاص فضای حضور مادر و فرزندی شاید ظواهر اعتکاف های معمول در اعتکاف مادر و کودک وجود نداشته باشد. سال گذشته دوستان نهایت تلاش خود را نمودند تا محیط خلوت و مناجات که اوج تجربه دلنشین در سه روز معتکف شدن است برای مادران فراهم شود اما با این وجود کمتر لحظه ای از شبانه روز مسجد خالی از سر و صدای کودکان بود، وجود اسباب بازی های خرد و درشت برای سرگرم شدن خردسالان در کنار مادران، برنامه های تربیتی برای کودکان من جمله جشن میلاد حضرت امیر علیه السلام، بیتوته تعدادی از مادران باردار و یا تازه زایمان کرده که شرایط روزه داری نداشتند و محتاج خلوت با معبود بودند و... ظاهری کاملا متفاوت از اعتکاف هایی که تا الان دیده بودیم به وجود آورده بود و این قضیه ما را به عنوان مجریان این برنامه نگران نمود که مبادا به نیت گسترش امری حسنه و مورد تقاضای مادران، موجب تغییر سنت حسنه اعتکاف از روال معمول خود شده و تحریفی در این سنت به وجود آورده باشیم. ممنون می شوم حضرتعالی در این مورد نیز راهنمایی بفرمایید. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که ما، در بستر حضور تاریخی در انقلاب اسلامی تا اینجاها جلو و بسی جلوتر آمدهایم. چه اندازه کار زیبایی است که در دلِ اعتکافی اینچنین ارزشمند، بانوان جوان ما به جهت فرزندان و کودکان خردسالشان از چنین حضوری محروم نباشند. خدا را شکر که بانوان ما تا اینجاها متوجۀ وسعت امروزینِ خود شدهاند که در عین فرزندداری و فرزندآوری و مادرانه عملکردن، اینچنین در میدانهای اجتماعی حاضر شدهاند از آن جهت که اعتکاف، حضور مؤمنان است در جمعی که آن حضور، آنان را در کنار هم قرار داده به جای آنکه هرکس جدا از دیگری همچون راهبان بخواهد عبادت کند، نه! اسلام دینِ «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» میباشد و این یعنی در عین رجوع به حضرت حق و دلدادگی به او، هر کدام جدا جدا نباشند، به همان معنایی که حضرت آیت الحق آیت الله حسنزاده«رضواناللهتعالیعلیه» فرمودهاند: «بود مرد تمامی آن که از تن ها نشد تنها / به تنهایی بود تن ها و با تن ها بود تنها». و این یعنی اعتکافِ مادرانه. موفق باشید
