باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر فراوان نسبت به طرح مطالب دقیقی که در رابطه با ارسطو و جایگاه شخصیت علمی او مطرح فرمودید؛ عنایت داشته باشید مسئله، بسیار دقیق و حساس است و نمیتوان با طرح یک طرف از ابعاد دیگر شخصیت ارسطو غافل شد 1- ارسطویی که بانک توحید در مقابل شرک سر داده است و جناب فارابی برای مقابله با روحیهی اشعریگری و معتزلیگری سختْ به دنبال چنین ارسطویی بود و این ارطو، ارسطویِ درس حوزههای ما شد. هرچند ارسطوی بزرگی است ولی با ارسطویی که ما در آموزههای دینی به دنبال آن هستیم، نیست. ارسطویِ فلسفه و علمِ کلام ما است. 2- ارسطویی که غرب با متون یونانی بهدست آورده است که البته غیر از ارسطویی است که غرب از طریق جناب ابنسینا که تحت تأثیر فارابی است؛ به میان آمده. ارسطویِ متون یونانی با قرائتِ غربی، ارسطویی است که اندیشه را در محدودهی فهم انتزاعی متوقف میکند، در حالیکه ارسطوی فارابی فقط این نیست. 3- ارسطویی که کلّی را به نعتِ کثرت مییابد، یعنی حقیقت را در مظاهرِ وجود میبیند. کاپلستون از این ارطو که به به ظاهر از استادش افلاطون عدول کرده، ناراحت است. ولی ارسطویی که حقیقت را و کلیّات را در عالم کثرت بنگرد، سختْ به انبیاء نزدیک است. و ارسطویی که بزرگان ما در خواب و بیداری میتواند با او زندگی کنند و مشکلات سلوکی و معرفتی خود را از او دریافت نمایند؛ ارسطویِ اخیر است.
آنچه جناب نیچه میگوید و فریاد میزند که فلسفهی سقراطی و افلاطونی و ارسطویی منجر به نیهیلیسمِ دوران شد؛ قرائتِ غربی از ارسطو است و ما باید مواظب باشیم چنین ارسطویی را اصالت ندهیم، در حالیکه بخواهیم و نخواهیم در متون علمیِ ما این ارسطو نیز در میان است و متأسفانه دروس فلسفی ما تحت تأثیر چنین ارسطویی است. حال مائیم و نه یک ارسطو، بلکه ارسطوها.
البته آنچه عرض شد جدای از این نکته است که عموماً در متون فلسفهی اسلامی بین جناب ارسطو و جناب فلوطین یعنی صاحب «اثولوجیا» چندان تفکیکی نبوده است.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اُنس و آشنایی مرحوم شهید مطهری با حاج میرزاعلی آقای شیرازی، ایشان را در عرفان عملی به جاهایی رساند که نگو و نپرس! آنچنان از شبهای آیت اللّه حاج میرزاعلی آقای شیرازی یاد میکرد و اشک میریخت و خبر میداد که تا او را و شبهای او را ندیده بودم معنایِ شب مردان خدا برایم مجسم نبود – ای کاش بنده آن صوت را بهدست میآوردم و چند بار دیگر به صدای مبارک مرحوم شهید مطهری نسبت به شبهای مرحوم حاج میرزاعلی آقای شیرازی گوش میدادم – 2- این موارد، مواردی نیست که بتوان در جواب و سؤال گنجاند. اینها مربوط به خودشان است. ولی مسلّم بعدها حکایتهایی به گوش ما میرسد به همان شکلی که در مورد حضرت امام داريم كه يكى از استادان قم نقل مى كنند: شبى مهمان حاج آقا مصطفى بودم، ايشان خانه ى جداگانه اى نداشتند و در منزل امام بودند، نصف شب از خواب بيدار شدم و صداى آه و ناله اى شنيدم، نگران شدم كه در خانه چه اتفاقى افتاده است؛ حاج آقا مصطفى را بيدار كردم و گفتم: ببين در خانه تان چه خبر است؟ ايشان نشست و گوش فرا داد و گفت: صداى آقا [امام خمينى «رحمةالله عليه»] است كه مشغول تهجد و عبادت است. مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفى خمينى فرموده بودند: يك روز ديدم آقا [امام خمينى «رحمةالله عليه»] در اتاق خود هستند و صداى گريه ايشان بلند است. از مادرم پرسيدم: چه شده كه آقا گريه مى كنند؟ مادرم فرمودند: ايشان در شبى كه موفق به نماز شب و راز و نياز با خدا نشود آن روز چنين حالى را دارد.[1]
خانم زهرا مصطفوى مى فرمايند. رمضانِ سالِ قبل از رحلت امام را خوب به ياد دارم. بعضى وقت ها هر بار كه به دليلى نزد ايشان مى رفتم و سعادت پيدا مى كردم با ايشان نماز بخوانم، وارد اتاقشان كه مى شدم مى ديدم قيافه ايشان كاملا برافروخته است و چنان اشك مى ريختند كه ديگر دستمال كفاف اشكشان را نمى داد و كنار دستشان حوله مى گذاشتند. امام شب ها چنين حالتى داشتند و اين واقعاً معاشقه ى ايشان با خدا بود.[2] موفق باشید
[1] ( 1)-http ://www .mums .ac .ir /culturefa /emmmam .( از خاطرات سيدحميدروحانى، سرگذشتهاى ويژه، ج 1، ص 91- 92)
[2] ( 2)-http ://tooba .net /Persona ( عج)es /5
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً طلبگی یعنی سربازیِ حضرت صاحبالأمر«علیهالسلام». و اساساً طلبگی برنامهای است که حضرت امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» برنامهاش را تنظیم کردهاند و حوزهها را راهاندازی نمودهاند. خداوند بهترین تقدیر را برای آن طلبهی بیمار مرحمت فرماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی تلاش بنده آن است که مخاطبان نوشتههای خود را به دریای بیکرانِ علمِ عالِمانی چون حضرت امام و علامه طباطبایی و شاگردان آنها متصل گردانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که این امور با حرص انجام نگیرد وگرنه نفس عمل کار بدی نیست مگر آنکه در مقابل کار مهمتر ما باز بر همان پسانداز خود اصرار داشته باشیم و دیگر آنکه کار خوبی است که انسان از آن پول جهت امور شرعی به مؤمنین قرض بدهد و یا اگر نمیتواند از آن در فعالیتهای اقتصادی استفاده کند، در بانک بگذارد تا بانک به عنوان وکیل او این کار را بکند، از این جهت مشکلی در سلوک انسان بهوجود نمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع محارببودنِ یک جریان، غیر از موضوع خطاهای جزئی است که با زندان و تنبیه جبران شود. وقتی بعد از عملیات مرصاد مشخص شد که منافقین خلق به عنوان محارب و براندازِ نظام مستقیماً وارد صحنه شدهاند دیگر حکم آنها عوض میشود به همان معنایی که حضرت حق میفرماید: «فَإِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ» چون با کافران که به هماوردی شما اقدام کردهاند، روبهرو شدید گردن آنها را بزنید و حتی آنها را اسیر نکنید. (سورهی محمد/4) . و سادگی آقای منتظری آن بود که جایگاه منافقین را در آن تاریخ، تشخیص نداد و موضوع را به امر فردی تقلیل داد، به همان معنایی که مثلاً چون طرف، یکماه دیگر باید آزاد میشد، چرا او را اعدام کردند؛ غافل از آنکه طرف، در جبههای قرار دارد و بر آن اصرار میورزد که جبههی تقابل با کلّ نظام توحیدی است و حکم خداوند برای آنها حکم محارب است. موفق باشید