باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه مکرر عرض شد فرهنگ مدرنیته بیماریهایی را با خود آورده است که در حوزهی طبّ سنتی که مطابق شرایط طبیعی انسان کاربرد دارد نمیگنجد و خودِ مدرنیته میداند که با انسانها چهکار کرده است. و به جای برگشت از راهی که رفته است، مجبور است با انواع وصله پینهها به عنوان طبّ جدید، آثار منفیِ زندگی مدرن را کاهش دهد و ما هم چون در همین فکر و فرهنگ غربی بهسر میبریم، نمیتوانیم از وصلهپینههای طبّ غربی بهکلّی فاصله بگیریم مگر آنکه بهکلّی زندگی خود را از این نحوه سبک زندگی و در این شهرها جدا کنیم که این نیز ممکن نیست. البته تا آنجا که طبّ سنتی جواب میدهد باید از همان درمانهای طبیعی بهره برد، ولی بدنهای اکثر مردم، بدنهای دیگری شده است و ما نباید از این غفلت کنیم. شاید آنهایی هم که بحث تلفیق طبّ جدید و طبّ سنتی را پیش کشیدهاند، با نظر به چنین مسائلی بوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاهد صحت سخن جنابعالی، حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» است که چگونه با فقه و عرفان و قرآن و حکمت و بصیرت تاریخی توانستند جوانان این ملت را تا آنجا شیفتهی خود کنند که آن جوانان برای ایجاد لبخندی برلبان مبارک آن مرد الهی، حاضر بودند جان خود را فدا کنند. زیرا قلبها طالب اسلام است ولی همهی اسلام، و نه یک بُعد از ابعاد آن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است 2- آیت اللّه بهجت در زمرهی چنان سالکانی نبودهاند. ایشان به مرور و با زحمتهایی که کشیدهاند، منوّر به نور عرفان شدهاند و لذا میتوانستند دستگیری کنند. ولی سخن جناب آقای طیب در جای خودش سخن درستی است در حدّی که خواجه عبداللّه انصاری میفرماید: مجذوب سالک نیز باید منازل سلوک را مثل سالک مجذوب طیّ کند تا بتواند نسبت به احوالات خود، خودآگاهی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ حضرت امام به طور مشخص کتابی از خود را مقدمهی کتاب دیگر خود قرار ندادند بلکه در هر کتابی مطابق موضوعاتی که مطرح شدهاست، عمیقترین نظریات عرفانی خود را مطرح فرمودند و لذا در شرح هر کدام از آنها باید شارح تسلط کافی بر علوم عرفانی داشتهباشد و افراد نیز مقدمات لازم را طی کردهباشند. 2ـ در مورد بهترین شرح نهجالبلاغه شاید نتوان شرحی را معرفی کرد ولی هر شرحی حسن خود را دارد؛ شرح ابن شعبه حرانی از یک جهت و شرح مرحوم محمد تقی جعفری از جهتی دیگر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرازی که مدّ نظر شما است چنین شروع میشود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي [مُحَمَّدٍ] حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي بِلادِكَ وَ الدَّاعِي إِلَيسَبِيلِكَ وَ الْقَائِمِ بِقِسْطِكَ وَ الثَّائِرِ بِأَمْرِكَ وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ وَ بَوَارِ الْكَافِرِينَ وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ وَ مُنِيرِ الْحَقِّ وَ النَّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ وَ الصِّدْقِ وَ كَلِمَتِكَ التَّامَّةِ فِي أَرْضِكَ الْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ وَ الْوَلِيِّ النَّاصِحِ سَفِينَةِ النَّجَاةِ وَ عَلَمِ الْهُدَي وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَي وَ خَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَي وَ مُجَلِّي الْعَمَي [الْغَمَّاءِ] الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا إِنَّكَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». که ترجمهی آن چنین است: اى خدا! درود و رحمت فراوانت را بر حجت خود [مُحَمَّد] «عجلاللّهتعالیفرجه» ارزانى دار - آن امام غايبى كه هم اسم با رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» است - هم او كه حجّت تو در زمين و خليفه تو در شهرها و دعوت كننده به سوى راه تو است، هم او كه قيام كننده به قسط بوده و به فرمانت انقلاب خواهد كرد، ياور و سرپرست و دوست مؤمنان، و ويران كننده كافران، و روشنى بخش ظلمت و روشنگر حق، و نماياننده حكمت و درستى است، هم او كه عامل ظهور سنّت و كلمه تو در زمين است، هم او كه سخت مواظب تجاوزكاران بوده و لذا از اين جهت خائف و نگران است، آن سرور و سرپرست خيرخواه، آن سفينه نجات و پرچم هدايت و نور چشم خلائق و بهترين كسى كه پيراهن و رداء - امامت - را به بر كرد، زداينده كورى و گمراهى، آن كسى كه زمين را از عدل و قسط پر مى كند، در حالى كه ظلم و بيداد سراسر آن را گرفته، كه تو در سرازير كردن صلوات و رحمت بر او قادر و توانايى، چون بر هر چيزى قادر و توانايى! يافتن امام (ع) و توجه به اوصاف او كار بزرگى است كه انسان نبايد از آن غافل باشد. گفت:
|
بر عاشقان فريضه بود جستجوى دوست |
بر روى و سر چو سيل، دَوان تا به جوى دوست |
|
|
خودْ اوست جمله طالب و ما همچو سايه ها |
اى گفتگوى ما همگى گفت وگوى دوست |
|
|
گاهى به جوى دوست چو آب روان خوشيم |
گاهى چوآب، حبس شديم در سبوى دوست[1] |
|
حضرت را با كلماتى كه در اين فراز آمده وصف مى كنى تا مشخص كنى انتظار آن حضرت را در سينه دارى و چشم از وجود مبارك او برنداشته اى، به انتظار كسى هستى كه كلمه تامّه الهى در زمين است، حق را مى نماياند و ناطق به حكمت است، و هرگز بنا ندارى دل از او بركنى و آن را به جاى ديگر اندازى. این قسمت عرض بنده در کتاب «زيارت آل يس، نظر به مقصد جان هر انسان» بود که برایتان کپی شد. چنانچه مایل باشید میتوانید به اصل کتاب که در سایت وجود دارد، رجوع فرمایید. ظاهراً نام مبارک حضرت را که مطابق نام مقدس پیامبر میباشد در زمان خاصی نباید برده میشد مگر به کنایه، ولی بعداً فضا تغییر کرد. موفق باشید
[1] ( 1)- كليات شمس، غزل شماره 442.
باسمه تعالی: سلام علیکم: منابعی را نمیشناسم ولی وقتی رویکرد شما عبور از موانع دموکراسی بود بعد از آنکه بر کارها مسلط شدید آرامارام در موقع مناسب شرایط عبور از آن را فراهم میکنید. نیاز به کمی حوصله و کاردانی دارد تا نه به اسم عبور از دموکراسی تندروی کنید و نه مثل بعضیها تسلیم حکومت دموکراسی شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقیق در مورد ازدواج در همان حدّ است که تلاش کنیم آنچه مصلحت ما است در مقابل ما قرار گیرد و سهلانگاری نکنیم. به همین جهت سخن آقای پناهیان در سؤال 16169 سخن عالمانهای است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر کاملاً بهجایی است و اگر رفقا مواظب وساوس شیطان نباشند آن عابد 6000 ساله از طریق همین فعالیتهای فرهنگی ورود خواهد کرد بهخصوص وقتی مرزهای محرم و نامحرم بدون احتیاط لازم، رقیق شود منتها این موضوع نباید ما را از حضور تاریخیمان در ارائهی انقلابی آنچنان بزرگ در فضای مجازی غافل کند. به طوریکه دختر حضرت امام میفرمودند از یک طرف حضرت امام به ما سخت میگرفتند در رعایت حفظ حریم محرم و نامحرم؛ و از طرف دیگر اجازه میدادند در مباحث مربوط به مسائل اجتماعی و انقلاب، ساعتها با مردان نامحرم به بحث بنشینیم. زیرا آن نوع ظهور، حضور در تاریخی است بس بلند و انسانساز و جمع این دو همان عبور از صراطی است که «از مو بایکتر و از شمشیر تیزتر» است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید چون بعضاً در روایات علم به معنای فضل بهکار میرود و از مضامین روایات باید متوجه منظور و معنای آن شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از کتاب «تمدنسازی شیعه» شروع کنید خوب باشد و در آخرِ کتاب منابعی را جهت ادامهی مطالعه پیشنهاد شده. موفق باشید
