بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34120
متن پرسش

با سلام خدمت استاد: کاملا برای اینجانب محرض شده است که در عالم خواب تحت کنترل اشخاصی آشنا و غیر آشنا می‌باشم چیکار باید بکنم؟ خویشتن پنهان را خوندم خیلی کمکم کرد. اما مطمئنم که عده ای قادر هستن که دیگران رو تحت کنترل خودشون در بیارن. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال پای توهّم در میان است. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید

34119
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد گرامی: در مورد عالم تکوین و عالم تشریع می‌خواستم بیشتر بدونم. استاد میشه منبع مطالعاتی معرفی کنید و اینکه بفرمایید فرق عالم تکوین و تشریع چیست؟ راضی بودن به فعل خدا در عالم تکوین و تشریع چه فرقی دارد؟ خیلی ممنونم🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم تکوین مربوط به موجودیت عالم و آدم است و در آن اختیار، راه ندارد. برعکسِ عالم تشریع که مربوط به اختیار و انتخاب انسان است. کتاب «عدل الهی» مرحوم شهید مطهری در این مورد نکاتی را متذکر هستند. موفق باشید

34118
متن پرسش

استاد عزیز سلام: اینکه می‌فرمایید فعل شخص را بد بدانیم نه خود شخص را منظور چیست؟ مگر در قرآن نیامده «کل یعمل علی شاکله» یعنی شاکله بد هم بد است. با کمال تشکر لطفا توضیح دهید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی اکثراً گرفتار فضا و محیط هستند و اینان غیر از کسانی می‌باشند که بنا دارند خود را در بدی‌ها و گناهان معنا کنند. موفق باشید

34117
متن پرسش

سلام استاد عزیز: شرمنده که سوال زیاد می‌پرسم خداخیرتون بده. در مورد آهنگهای ناجوری که سوال کردم در باشگاه با صدای بلند پخش میشه حقيقتا تمام آهنگها همونهایی است که در مجالس عروسی می‌خوانند و بعضی از خواننده ها هم خانم هستند تا جایی که بعضی از افراد هم با ین آهنگها در باشگاه می‌رقصند. با تشکر از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فتوای رهبر معظم انقلاب آن است که چنانچه استماع موسیقی موجب فتنه و فحشا نباشد، چه زن همراه آن بخواند و چه مرد، حرام نیست. و چنانچه شک داشته باشیم که موجب فتنه و فحشا می‌شود یا نه، در این مورد هم می فرمایند حمل بر حلیّت آن بنمایید. موفق باشید

34116
متن پرسش

سلام علیکم وقتتون بخیر: وظیفه شخصی که تهمتی بهش زده شده و کاریشم نمیتونه بکنه چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به ما فرموده‌اند خداوند خودش مدافع چنین مظلومی خواهد شد. موفق باشید

34115
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: سخنرانی می‌گفتند کسانی که از صراط رد می‌شوند اندکند و بعد صراط مقام محمود است که همان شفاعت هست. درسته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با شفاعت اولیای الهی، انسان‌های اهل توحید بهتر و سریع‌تر از صراط عبور می‌کنند. مثل صراط دنیا که شهدای عزیز با نور ولایت، سریعاً عبور کرده‌اند و ننگ به شهادت رساندن آن‌ها بر پیشانی قاتلان‌شان گذاشته شد. در حالی‌که همان قاتلان به آن‌ها کمک کردند تا سریع‌تر راهی که باید طی کنند طی نمایند و با دستانی هرچه گشوده‌تر به مدد اسلام و انقلاب وارد شوند. موفق باشید

34114
متن پرسش

با سلام: آیا تخیلات جنسی مشروع در ذهن اگر مقدمه گناهی را فراهم نکند مشکلی برای انسان ایجاد می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ولی همچنان‌که آیت الله بهجت می‌فرمایند ورود این تخیلات در اختیار ما نیست، ولی دنبال‌کردن آن‌ها در اختیار ما است که ما باید آن‌ها را دنبال نکنیم و با اذکاری مثل «لا إله إلا الله» و استغفار، ذهن خود را از آن خیالات منصرف نماییم. موفق باشید

34113
متن پرسش

سلام علیکم آقای طاهرزاده: پاسخ سوالم را نفرمودید؟ برادری دارم بسیار در ضلالت و گمراهی دارای ۴ فرزند، خواب دیدم شما به منزل ما آمدید و برای منو برادرم می‌خواهید کلاس برگزارکنید و فرمودید می‌خواهم این کلاس را در بین الطلوعین برایتان بذارم، این خواب آیا سری دارد؟ ممنون می‌شوم واضح راهنمایی و پاسخ بفرمایید. این پیام را لطفا در گروه قرار ندهید، جزاکم الله خیرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که مکرر عرض شده، بنده علم تعبیر خواب ندارم. از طرفی چگونه می‌فرمایید هم جواب سؤال، محرمانه داده شود و هم آدرس ایمیل نداده‌اید؟!!!! عنایت دارید که این کار مشکلی است که بنده بخواهم  با تلفن جواب کاربران محترم را بدهم .موفق باشید

34112
متن پرسش

سلام و عرض ادب: ببخشید اینکه انسان از تفکر و مشاهده محیط پیرامون مثل آسمان، ستارگان، زمین، درختان و بقیه مخلوقات خدا بخواد آثار معرفتی و باطنی و توحیدی براش حاصل شه مسیر رو کمی دور تر نمیکنه و منافات با دعای عرفه که فرموده: «الهی ترددی فی الآثار یوجب بُعدَ المزار» نداره؟ و اینکه از این مخلوقات عبرت معرفتی و توحیدی می‌گیریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر در تردد بر آثارِ الهی مشغول‌شدن به مخلوقات پیش آید، همان است که فرمودند موجب «بُعد مزار» می‌شود. ولی آن‌جا که حضرت پروردگار فرمودند: «الستُ بربّکم؟» و هم عرضه داشتند: «شهدنا»، موضوع فرق می‌کند. زیرا موضوع ربوبیت حضرت ربّ در میان است با این‌که ربوبیت حضرت ربّ در مربوب یعنی در همین مظاهر و رخدادها به ظهور می‌آید. ولی انسان‌ها در بستر توحیدی‌شان آنچه در منظر خود قرار می‌دهند ربوبیت ربّ است و نه مشغول‌شدن به مربوب. به همین جهت می‌فرمایند: «از نظرگاه است ای مغز وجود / اختلاف مؤمن و گبر و یهود». موفق باشید

34111
متن پرسش

سلام استاد گرانقدر: چرا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خالد بن ولید را با وجود آنکه عده‌ای از مسلمانان قبیله جذیمه را کشته بود کیفر نداد؟ (اهل سنت، جنایات خالد را در قضیه کشتن مالک بن نویره در زمان ابوبکر، و قصاص نشدن وی را با این مساله قیاس و توجیه می‌کنند) چرا امیرالمومنین اینقدر با برخی یارانشان مدارا می‌کردند؟ (مثلا با اشعث) همین امام جای دیگر مثلا در موضوع ولید حاکم کوفه در زمان عثمان به اون‌صورت قاطع عمل می‌کنند؟ اشعثی که بقول آقای پناهیان: خوارج به علی (ع) اعتراض می‌کردند و می‌گفتند که اشعث پای رکاب تو چه‌کار می‌کند؟! این اشعث را دور بینداز! یا امیرالمومنین سر موضوع خواستگاری جعده از امام حسن راحت مقابل اشعث کوتاه میاد. یا مثلا گفته می‌شود امام حسن یکی از دلایل صلحش با معاویه حفظ جان یاران مخلص و تربیت یاران جدید بود. خب این یاران که ۱۰ سال بعد همگی اشان به راحتی توسط حاکم جور کشته شدند. در واقع ظاهرا به عقل ناقص من اینکار عجیبی می‌نماید؟ من به این موضوع واقفم که باید شرایط زمان و مکان رو لحاظ کرد اما واقعا گاهی دوگانگی هایی می‌بینم که برایم اصلا قابل حل نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید برای باقی‌ماندن اصل اسلام و کم‌کردن انگیزه مخالفت با آن، جهت به فعلیت‌آمدن ظرفیت تاریخی اسلام، که بنا بر آن است تا آن ظرفیت به ظهور آید؛ حرکات پیامبر و ائمه حکایت از بصیرت آن‌ها دارد. در این رابطه به همان صورتی که رهبر معظم انقلاب با آقای هاشمی در عین آن‌که خودشان فرمودند در بعضی موارد نگاه‌شان با آقای هاشمی متفاوت است، مقابله مستقیم نکردند تا انقلاب دو تکه شود. ولی در مورد خالد بن ولید و ظلم‌های وی در نبرد با بنی جذیمه و نیز مجازات نشدنش از طرف پیامبر(صلوات‌الله‌علیه‌وآله) باید گفت: ۱. بخشیدن خون مقتول و یا قصاص قاتل، در اختیار ولیّ مقتول است و اگر او بخواهد قاتل را قصاص نماید، حاکم اسلامی وظیفه دارد که قاتل را قصاص و حکم اسلامی را اجرا نماید؛ اما اگر او بخواهد با گرفتن دیه، از کشتن و قصاص قاتل بگذرد، حکومت اسلامی نیز نظر او را محترم خواهد شمرد. اگرچه حکومت در صورت صلاحدید، می‌تواند مستقلاً متخلف را به دلیل نقض قانون، مورد مجازاتی هرچند خفیفتر قرار دهد.
2- در قضیه بنی جذیمه نیز چنین بوده است؛ یعنی رسول خدا (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) بعد از اطلاع و آگاهی از بروز چنین حادثه تلخی، امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) را برای جبران خسارات وارده و نوعی پوزش‌طلبی به آن منطقه اعزام کرد و تمام خسارات؛ حتی قیمت کاسه آبخوری سگ‌های آن قبیله را نیز پرداخت نمود:
وقتی خبر به پیامبر (ص) رسید، دست‌هایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! من از آنچه خالد انجام داده بیزارم». سپس علی (ع) را خواست و به او فرمود: «ای علی! بدانجا برو و حالشان را بپرس و روش جاهلیت را زیر پا بگذار.
علی (علیه‌السلام) با اموالی فراوان به طرف آن قبیله رفت، خون‌بها، خسارت اموال و حتی قیمت کاسه‌های سگان آنها را نیز پرداخت نمود و سپس از آنان پرسید: «آیا خون‌بها و یا مالی مانده که به شما نپرداخته باشم؟!» همگی گفتند: خیر. علی (علیه‌السلام) فرمود: «باقی مانده اموالی را که به همراه‌ آورده بودم  را نیز به خاطر رعایت احتیاط کامل از جانب پیامبر (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) به شما می‌پردازم». سپس به مدینه بازگشت و آنچه انجام داده بود را به رسول خدا گزارش کرد. حضرتشان فرمود: کار درست و زیبایی انجام دادی». سپس رو به قبله ایستاد، و دست‌ها را بلند کرد ... و سه بار فرمود: «خدایا من از آنچه خالد انجام داده بود، بیزارم. ولی در مورد جنایاتی که خالد بن ولید با مالک بن نویره و همسر او انجام داد؛ صاحبان قتل از او نگذشتند . متأسفانه خود خلیفه او را معاف کرد. در حالی‌که جناب عمر در این مورد به خلیفه یعنی جناب ابابکر اعتراض نمود. موفق باشید

34109
متن پرسش

سلام علیکم. در رابطه با مطالعه و تحقیق در باب فلسفه علم چه منابعی پیشنهاد می‌فرمایید؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آخرین کتاب‌ها که قابل اطمینان باشد نیستم. شاید با کتاب «علم و دین» جناب آقای آیان باربر شروع کنید به اعتبار این‌که ایشان به عنوان یک فیزیسین نگاه خوبی به امور عقلی و دینی دارند، افق ارزشمندی را در مقابل شما می‌گشاید. خلاصه آن کتاب تحت عنوان «کلام جدید» روی سایت هست. موفق باشید  https://lobolmizan.ir/leaflet/236?mark=%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF

34108
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد خدا قوت: شرمنده اگه سوال زیاد می‌پرسیم و وقتتون رو می‌گیریم. نمی‌دونم این سوال رو کس دیگه ای پرسیده یا نه. دیگه حلال کنید. استاد واقعا جایگاه درس های که میخونم رو نمی‌دونم چیه بخاطر همین هیچ انگیزه ای برای خواندن ندارم. من رشتم انسانی و کلاس یازدهم هستم ولی اصلا نمی‌دونم در آینده می‌خوام چیکار کنم و آیا واقعا این درس ها بکارم میاد یا نه یا اصلا مسیرم چی میشه. مشکل دیگه ای هم که دارم اینکه نمی‌دونم چه مسیری رو باید برای انجام وظیفه برم و نمی‌دونم چجوری باید بفهمم. دارم میرم تا ببینم خدا چی میخواد. این دو تا مشکل هست که نمی‌دونم می‌خوام در آینده چیکار کنم و متناسب با اون جایگاه چیزایی که دور و برم هست یا کارایی که می‌کنم رو نمی‌فهمم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اگر خوب دروس خود را بخوانید بخصوص موضوعاتی که در رشته انسانی مطرح است، بصیرت و فهم خوبی نصیب‌تان می‌شود و متوجه خواهید شد چه اندازه این نوع مباحث برای شخصیت فکری شما مفید است ۲. آری! همان‌طور که متوجه شدید وقتی ذیل انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب، راه‌ را همچنان ادامه دهید، همان چیزی را که به دنبال آن هستید، در انتظاری که برایتان پیش آمده به سراغ‌تان می‌آید. موفق باشید

34107
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام خدا قوت استاد: یه مشورت می‌خواستم ازتون. من مطالعات دینی و فکری برام خیلی مهم بود و هست و الان دو تا کار‌ مسیر روبروم هست. یکی اینکه شرایطش رو دارم که درس های مدرسه رو خودم بخونم و فقط امتحان بدم چون درس هامون راحته و از اون طرف تمرکزم رو بزارم روی مطالعاتم و هم به این کمک کنه که یکم جلوتر بیوفتم و در کنارش هم در مسجد و مدرسه از دور فعالیتی بکنم. یکی دیگه اینکه نه وایسم تو مدرسه و کلاس ها رو برم و در مدرسه و مسجد فعالیت های پر رنگ تری داشته باشم و در کنارش مطالعاتم رو برم جلو و تمرکزم بیشتر روی فعالیت ها باشه الان نمی‌دونم باید چیکار کنم چون واقعا بنظرم اگه اون تفکره نباشه شاید فعالیت های اشتباهی هم انجام بدم و در کنارش نه اینکه فعالیت نداشته باشم بلکه تمرکزم روی اون تفکر هست ولی نمی‌دونم باید چیکار کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه به نظر می‌آید اگر از طریق حضور در مدرسه با سایردانش آموزان و کلاس و درس رابطه داشته باشید، شخصیت اجتماعی شما بهتر وسعت می‌یابد. موفق باشید

34106
متن پرسش

با سلام وعرض احترام: استاد سوالم این هست تعداد یاران امام زمان (عج) که ۳۱۳ نفر هست چه تعداد از این ۳۱۳ نفر خانم هستند؟ چون بزرگی می‌فرمود در ۳۱۳ یار امام زمان (عج) زن نیست همه مرد هستند ولی ۵۰ نفر به غیر این ۳۱۳ نفر خانم این ۳۱۳ نفر را یاری و کمک می‌کنند. استاد میشه شما نظرتون رو بفرمایید؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت باید مرد باشند که وظیفه خاصی از جمله فرماندهی مستقیم جبهه‌های نبرد را در اقصی نقاط جهان به عهده دارند، وگرنه هیچ جایی برای این‌که در نزدیکی به حضرت تفاوتی بین زن و مرد باشد، وجود ندارد. موفق باشید

34105
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: در پاسخ سوالات پیشین فرمودید که شر جنبه عدمی دارد. حال سوال این جاست که در سوره های مبارکه ناس و فلق انسان از شر پناه به حضرت رب می آورد، پس احتمالا شر منشأ اثر است و در اینجا نمی‌تواند عدمی باشد پس معنای این شر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نمی آید. زیرا از وهم و واهمه به خداوند که عین حقیقت است، پناه می‌بریم. موفق باشید

34103
متن پرسش

با سلام و ادب: ۱. استاد عزیز یه فرصتی جهت تدریس درس دینی و تفکر در پایه هفتم برایم پیش آمده (دختران) شما چه تئصیه و پیشنهادی دارید؟ ۲. و اینکه به نظر شما آیا صحبت از مسائلی مانند کرم چاله ها و عبور از جهان های موازی برای آماده کردن ذهن بچه ها برای فهم بهتر بحث معاد و خداشناسی کار درستی است؟ ممنونم. موید به تاییدات الهی باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. معرفت نفس از مسیری که کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مدّ نظر قرار می‌دهد. ۲. به نظر می‌آید از طریق «معرفت نفس» مخاطب شما نسبت به آن امور که چندان واقعی نیست و بیشتر مبتنی بر تئوری‌ها و فرضیات است، مستغنی شود. موفق باشید

34102
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: ببخشید استاد میشه در مورد منزل سماع و... به کدام صوتی های شما باید مراجعه کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود چندانی در این مورد نداشته‌ام. تصور بنده آن است که در این زمانه در هر مرحله از تاریخ ما، سرودهای انقلابی و حماسی که پیش آمده و پیش می‌آید، خود به خود روح انسان را متوجه آن صفایی که قبلاً در جلسات «سماع» پیش می‌آمد، می کند اعم از سرودهای جناب آقای آهنگران در آن روزها و یا سرودهای آقای مهدی رسولی  و آقای ابوذر روحی و سایر عزیزان. مهم آن است که رویکرد ما در این رابطه، رویکرد شورآفرینی باشد. موفق باشید

34099
متن پرسش

عرض سلام خدمت استاد گرامی: مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از نخبگان حوزوی در سال ۱۳۸۲ انتقادی بر فلسفه اسلامی وارد کردند، راه حل شما در مورد این انتقاد چیست؟ آیا تا به حال تلاشی برای این کار صورت پذیرفته است؟ انتقاد رهبر انقلاب بدین شرح است: «نقص فلسفه‌ی ما این نیست که ذهنی است - فلسفه طبعاً با ذهن و عقل سروکار دارد - نقص فلسفه‌ی ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفه‌های غربی برای همه‌ی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن می‌کند: سیستم اجتماعی را معیّن می‌کند، سیستم سیاسی را معیّن می‌کند، وضع حکومت را معیّن می‌کند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن می‌کند؛ اما فلسفه‌ی ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی می‌ماند و امتداد پیدا نمی‌کند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کما این‌که خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا ّاللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه می‌شود و تکلیف حاکم را معیّن می‌کند، تکلیف محکوم را معیّن می‌کند، تکلیف مردم را معیّن می‌کند. می‌توان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود می‌آورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن می‌کند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّصدرا، اگر نگوییم از همه‌ی این‌ها، از بسیاری از این‌ها - می‌شود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. حقیقتاً فلسفه ما ظرفیت زیادی برای حضور در مسائل امروز بشر در امور اجتماعی و زندگی امروزینش دارد. متأسفانه همان‌طور که قرآن را که کتاب زندگی بود، به کتابِ صرفاً خواندن تبدیل کردیم، فلسفه را بخصوص «حکمت متعالیه» جناب صدرالمتألهین را نیز به موضوعاتِ خواندنی تبدیل کردیم. اخیراً جناب آقای دکتر مهدی امامی‌جمعه تلاش دارند که این نقیصه را در دروس خود برطرف نمایند. پیشنهاد می‌شود رفقا به مباحثی که ایشان در «خانه طلاب» شروع کرده‌اند، رجوع فرمایند. @khanehtolab موفق باشید

34096
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد مهربان و راهنمای آخرت ساز ما: استاد من متاسفانه به خاطر اضافه وزنی که دارم چند روزی هست که باشگاه بدنسازی می‌روم و در باشگاه هم آهنگهای ناجوری با صدای بلند پخش می‌کنند. و من خیلی اذیت می شوم و احساس می‌کنم روحم افت می‌کند از یک طرف اضافه وزنم و از طرف دیگه جو باشگاه که با روحیات من جور نیست و مهمتر است و اطراف ما هم دیگر باشگاه نیست. لطفا راهنمایی فرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع آهنگ‌ها حکم موسیقی مطرب را ندارد. بنابراین شما کار خودتان را بکنید و به خود، سخت‌گیری در این مورد ننمایید. موفق باشید

34094
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: می‌خواستم اگه امکانش هست منبعی معتبر در مورد اتفاقات مربوط به آخرالزمان معرفی بفرمایید. سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب در این مورد زیاد هست ولی باید با نگاه دقیق تاریخی و معرفتی موضوع دنبال شود. در این مورد به نظر می‌آید کتاب «آشنایی با نشانه‌های ظهور و آخر الزمان» از آقای ابراهیم شفیعی سروستانی، خوب باشد. و کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» که روی سایت هست، می‌تواند در این مورد کمک کند.  موفق باشید

34093
متن پرسش

با سلام: استاد شاید گمان می‌کنم تا یه دولت خوبی نداشته باشیم آنطوری که باید کار فرهنگی نمیشه کرد و داره ضربه هم ایجاد میکنه، از طرفی آخه پس باید چه کرد و گاه گمان می‌کنم فعلا همین که سعی کنم خودم خوب باشم تا افراد با الگوگیری شاید خودشون بتونن مواردی را متوجه بشن، در این زمینه بیشتر سعی کردم مطالبی که شما در کانال پرسش به کاربران توصیه می‌کنید برای خودم مدنظر قرار بدم و یه جورایی با بچه هایی که تا حدی با فضای سیاسی و دولت ها آشناهستن مرتبط باشم، چون آخه وقتی در دولت قبلی کارمی‌شد همه به پای خوب بودن دولت می گذاشتن و نمی‌فهمیدن جریان چیه، از طرفی در مباحث روانشناسی یه مطلبی داره گفته میشه با این مضمون که معمولی باش این دو وجه داره اگه معمولی باشی واقعا خیلی مشکلات حله و زندگی عادی واقعا آدم یه سبک بودن را حس میکنه ولی از اون‌طرف شاید این یه تله حساب شه که روانشناسی از قدرت نفوذ دین حس کرده و میخاد خاموشش کنه و مدام این تزها را میده و یا دارن شخصیت های برجسته ما را می‌بنند و مطالعه می‌کنن وهر روز براش یه چیز از علوم انسانی خودشون درمیارن. ۲. استاد امام بالاتره یا حوریه در قالب انسان، چرا امام (ره) فرمودند اگه حضرت زهرا (س) مرد بود امام بود، یعنی حالا که مرد نبودن بالاتر از امام بودن؟ یعنی چی؟ ۳. استاد یه زمانی در مورد نوه امام (ره) سید علی خمینی شنیدم انگار امام (ره) فرموده بودن نور علی نور یه چنین مطلبی قریب این مضمون، گاهی گمان می‌کنم رابطه ایشان با رهبری مثل دو تا آینه شده که امام (ره) این تدبیررا کردن و اینها امام را در رخ همدیگر می‌بینند و شاید مطالبی بالاتر صحیح متوجه میشم. ۴. استاد بنده چندان از سیاست بصورت قوی و مثل بعضی طلبه ها سردرنمیارم ولی گاه احساس می‌کنم استعداد دارم، ولی نمیتونم و نمیشه برم حوزه و از طرفی شما به اون بنده خدا که سوال کرده بود دروس حوزه نمره کم میاره فرمودید به فهم اهمیت بدید، آخه استاد گیرم در هر موسسه آموزشی وارد شدیم و به فهم اهمیت دادیم وقتی نمرات میاد پایین و سیستم طوریه میخان اخراجت کنن این چی؟ خوب مجبوری از محیط بیای بیرون یا می‌اندازنت بیرون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر صورت مهم، اهداف عالیه‌ای است که انقلاب اسلامی مدّ نظر این تاریخ قرار داده است و از این جهت اگر در بعضی موارد از طریق بعضی از دولت‌ها موانعی و غفلت‌هایی پیش می‌آید، چشم‌اندازی که انقلاب اسلامی پیش آورده، توان عبور از آن موانع برای آن مدّ نظر می‌باشد و از این جهت باید امیدوار بود به آینده‌ای که در پیش است. ۲. شاید امامت از آن جهت باید برای انسانی باشد که از جنس مرد است، زیرا وظایفی مثل فرماندهی جنگ و حضور در بین مردم جهت رفع مشکلات آن‌ها در میان است. ۳. به هر صورت امری است که امثال بنده نمی‌توانم نظر بدهم ۴. آری! نباید در فهم موضوع کوتاهی کرد و معلوم است که اگر انسان در فهم موضوعات علمی موفق شود به تبع آن نمره‌ای که مساوی نفهمیدنِ مطلب است، نمی‌آورد. موفق باشید

34092
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: در  مورد حضرت آدم که فرموده «لم نجد له عزما» با توجه به اینکه در تکوین هر انسانی ماجرای آدم و نزدیکی به شجره که عبارت باشد از ورود به دنیا وجود دارد این عبارت چه معنایی دارد؟ در مورد ائمه و پیامبران اولوالعزم که به دنیا آمده اند چه معنایی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شد که باید بین مقام آدمیت که قبل از هبوط است و قصه همه آدمیان می‌باشد؛ و حضرت آدم به عنوان ابوالبشر، تفکیک کرد. در آیه مذکور، راز هبوط آدمیت را متذکر می‌شود و به همین جهت همه آدمیان حتی ائمه و پیامبران در زمین قرار گرفته‌اند با این تفاوت که آنان با اولوالعزمی خود در زمین نسبت به سایر انسان‌ها دارای همتی بس متعالی بوده و هستند. موفق باشید

34091
متن پرسش

با سلام: بر اساس دلایل اثبات مجرد بودن نفس، انسان مادی نبوده و فانی نیست. در این صورت خدا نمی تواند انسان را نابود کند. اگر بگویید خدا می تواند انسان را نابود کند، پس انسان فانی است. آیا این جملات درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مجردبودنِ یک موجود، به معنای آن است که فوق زمان و مکان است، نه آن‌که فوق مخلوق‌بودن و در عرض خداوند باشد. آری! هر ممکن‌الوجودی اعم از مجرد و غیر مجرد، مخلوق خداوند است و وجود آن از خداوند است و هرگاه اراده کند وجود آن مخلوق را از او می‌گیرد. موفق باشید

34090
متن پرسش

سلام استاد عزیز: متنی است که به دلم افتاد تا آن را با شما در میان بگذارم اگر فرصتی داشتید یا وقتی برای تلف کردن یافتید و ارزشی در این نوشتار دیدید آن را مطالعه کنید و گرنه می‌دانم وقت شریف حضرتتان گران بها تر از نوشته ی ناچیز حقیر است. اغتشاشات فریاد کاردی بود که نهیلیسم به استخوان جوان دهه ی هشتادی رسانده بود. این آیه بسیار زیباست می فرماید: «علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعا...» این همان ندایی است از افق توحیدی قرآنی که به آن گوش نسپردیم و امروز در گمشدگی به سر می بریم تاریکی تاریخ دوران ثمره گم شدگی یا گمراهی مسیر پیش روی بشر است بنابر این اگر بخواهیم آشکارا به سرگردانی امروز انسان‌ها بیشتر پی ببریم بایست گم شدن راه تاریخی‌شان را متذکر آنان شویم راهی که قرار بود منتهی به امن و سعادت و آرامش بشر باشد اما امروز نه آن را دارد و نه می داند باید کجا در جستجوی این راه بگردد. آری! ظاهر این آیه بروز باطن پوچی دورانی است که انسان بدان دچار شده است و سرگردان و متحیر می‌چرخد تا این سرگردانی را مهار کند یا حداقل از رنج آن بکاهد و بهترین راه سرگرمی است راهی که انسان از درد تاریخی خود غفلت می‌کند، این سرگرمی را گاهی انسان خود ایجاد می‌کند تا از دردی که جزو لوازم ذاتی عالم مدرن است، خلاص شود، یا غفلتی است که سیاست‌های عالم غربی برای او تدوین می کند و پیش می آورد تا به تدیبر رنج عالم لیبرال بپردازد و از هزینه های تنش جلوگیری کند و انسان را تخدیر کند چون به حقیقت راهی برای قرار دادن پیش روی انسان امروز و بشر امروزین ندارد و اگر انسان از این غفلت سرگرم کننده  عالم نهیلیسم سر برآورد که تا امروز نمودهایی از این بیداری بروز یافته است. اندیشمندان جهان مدرن و عالم لیبرال چیزی برای بشر امروز و افقی برای قرار یافتگی و سکون و امنیت خاطر او ندارد.... و این خطری است و نظر گاهی است که اندیشمندان این روزگار را به تفکر پیرامون فردای زندگی انسان وامیدارد فردایی که زندگی پیش روی انسان است چه فردایی است و متعلق به کدام اندیشه و مکتب و آیین است؟ آيا جهان مدرن با اندیشه های مسیحیت اصیل می‌تواند خود را بازسازی کند؟ آیا عالم سنت می‌توان انسان راه اندیشه های اصیل سنتی گذشته  خود رجوع دهد؟ آيا بودا ، یهود، مسیحیت، هندو، زرتشت، و... مکاتب مطرح دارای اندیشه های بنیادین ناظر به انسان راهی برای فردای انسان دارند؟ کدام است؟ چرا از این فردای پیش رو سخنی به میان نیامده است؟ آیا نبود اندیشه  فردایی در منظر اندیشمندان غرب و شرق خبر از افول و بن بست فکری مکاتبی که تا دیروز تدبیر سیاسات و تامین اساس اندیشه‌ای اجتماعی را به عهده داشتند نیست؟ آری سخنان زیادی زده می شود که یا در بستر همان اندیشه های تاریخ دیروزینشان است و یا حرف‌هایی است در امروز ولی کاملا بی ارتباط با فردای تاریخ انسان! نمونه  بارز این بن بست را در غرب بروز خشونت‌های بیشمار اجتماعی و فروریختگی پیکر فرهنگی آن می توان دنبال کرد هر چند دیکتاتوری رسانه ای و امپراتوری چند دهه ای آنان باعث شده تا سال ها شکاف اندیشه های آن ها از چشم ها و نگاه ها و نظرها پنهان بماند و این ظلم کمتر از جنگ جهانی نبود که خود جنگ جهانی رسانه ای بود که در بستر نرم در میان بشریت به راه افتاد و کم کشته و اسیر و زخمی نداشت. خلاصه سخن آيه  شریفه سخن از انسانی است که به دنبال افق فردای پس از تاریکی امروز و دیروز می گردد و آن انس است درست نقطه ی مقابل سرگرمی که انسان را دچار بیگانگی می کند و او را به عالم بیرون گسیل می‌دهد و دچار عادات به لوازم و محسوسات و لذایذ بیرونی می کند و انسان را به ساحت های عالم حس و خیال مغشوش دچار می کند که نتیجه آن همین سرگردانی و سر درگمی امروز او خواهد بود در برابر سخن آيه سخن از عالمی درونی و سر فرو بردن در خود است توجه به لایه‌های درونی انسان و عالم و ساحتی فراتر از محسوسات و توجه به درون و انس و لذتی که انسان را از درون جان فرا می گیرد و ساحتی که انسان را از وحشت تنهایی به در می آورد. این همان ساحت قدس و معنویت و غیب است که انسان با توجه به بیرون و توجه بیش از حد به طبیعت آن را از دست داد! و راه یافتن آن توجه به درون خود است به درونی که راه ارتباط با عوالم بسیار است. انسان نیازمند بیداری تاریخی است که او را متوجه درد نهیلیسم کند و این آيه تذکر به انسان امروز است که بدنبال درمان رنج پوچی می‌گردد. در به در راه هایی شده است که منتهی به بن بست می شوند راه آزادی و آزادگی انسان امروز در انس و توجه به درون است راهی که منتهی به کمال مطلق می شود. راهی که گشودگی طلب انسان را دارد همین است انس با خود، در دل این انس انسان معنا می‌یابد، درست مقابل پوچی و از دست دادگی معنای «خود» و «زندگی» و «دیگری»! آنگاه است که خود و دیگری و زندگی و عشق و لذت همه و همه اینها مطابق عالم انسانی در ساحتی متعالی معنا می‌یابد، یعنی بدون آنکه انسان احساس بیگانگی داشته باشد و بدون آنکه احساس پوچی کند آنگاه دیگر عالم و آدم در یگانگی خواهد بود چون معنا است که موجب پیوند می شود. خلاصه اینکه آنچه امروز بر سر ما آمد و خوب است تا آن را از این منظر تحلیل کنیم نسلی بود که دست به اعتراض زد. البته اگر بخواهیم با نگاه اندیشه‌ای آن را بررسی کنیم اعتراض را به معنایی باطنی که از نهاد درون آدمی سر برآورد که من امروز دارم فریاد می‌زنم از پوچی، از سردرگمی، از لذت هایی که مرا ارضا نکرد، از تفرج و تسخیری که مرا آرام نکرد، از عالمی که مرا در برنگرفت و جایی برای «بودنم» در آن پیدا نکردم به همین خاطر در نهاد این اغتشاش، اعتراض دردی بود که نهیلیسم دوران به جان این نسل زده است، کاردی است که از پوچی به استخوان‌ها رسیده است. بنابراین نه در آن فاعلیت و اراده ی معنایی یافت می شود و نه غایت و مقصدی که انگیزه ی فاعلیت و اراده ی آنان باشد، کاملا یک حرکت گُم و یک مقصد نامعلوم بود و بهمین خاطر دیگری راحت بر این حرکت سوار شد و اهداف خودش را با آن دنبال کرد. صورتی که بتواند در این تاریخ به انسان معنا ببخشد را شما در این حرکت پیدا نمی کنید چون کاملا از فاعلیت و اراده ی معطوف به غایت آن‌هم غایتی که انسان در این روزگار گم کرده است کاملا بیگانه بود بنابراین نه طرحی بود و نه فاعلیت. بنابر این کاملاً فریاد نیهیلیسم و دردی که به جان خودشان بود را فریاد می‌زدند. فریادی که از حلقوم این جوانان شنیده شد یک پیام بزرگ برای فردای نسلی‌مان داشت که باید شنید! سخن از بی‌معنایی و پوچ انگاری بنان و بیان بود، سخن از کارد به استخوان نشسته ی نیهیلیسم بود که چشیده‌اند. سخن از نداشتن طلب و اراده ای که نمی‌داند چه می‌خواهد یا چه می کند و چه باید بخواهد. اراده ای سرگردان در تاریخ که در عین آنکه فریاد آزادی سر می دهد مجبور است و محدود، اما به این اجبار و محدودیت اگاه نیست. وقتی انسان در بستر پوچی و آوارگی فاعلیت و گم گشدگی هدف و غایت سخن از آزادی می زند این جز اجبار چیست؟ آزادی، زیستِ انسان است، عین «بودن» انسان است، نمی شود شما بودنِ یک انسان را از او بگیرید و آنگاه از او بخواهید فریاد آزادی سر بدهد، این عین اجبار است. اما او خودش متوجه نیست که چه می‌گوید. فرهنگ وهم آلود و خیال زده  مدرن برای انسان، اختیاری باقی نگذاشته است تا انتخاب کند، بلکه انسان‌ها از سر زیست عمومی شان دست به انتخابهای بی‌هدف می‌زنند بدون آنکه به فردای انتخاب‌هایشان بیندیشند یا آگاه باشند یا مانند انتخاب‌هایشان چه بر سر فردایشان می‌آورد! نیهیلیسم لغت نیست، مفهوم هم نیست، بلکه یک فرهنگ است یک صورتی است بر تاریخ امروزین زندگی بشر که انسان در آن قرار گرفته است و بدون اینکه فردایی و صورتی جدید برای رهایی از آن در تاریخ خود پیدا کند به دنبال راه ّهایی برای تغییر و آينده‌داری می‌گردد نهیلیسم صورتی نیست که یک شبه بر تاریخ ما عارض شده باشد که بخواهد یک شبه از آن نجات یافت، نه ثمره‌ی سال‌های اندیشه‌ی غرب است بر تاریخ حیات انسان و تغییر این صورت در تاریخ نیازمند حضور صورتی متعالی و قدسی و معنوی است تا انسان را حیات معنایی ببخشد تا او آن را بیابد و حس کند و اگر این صورت را به بشر عرضه کنیم با تمام جان می یابد و می پذیرد چرا که او خوب رنج و درد بی معنایی را در دیروز و امروز خود تجربه کرده است و ما برای تعیّن این صورت متعالیه در تاریخ نیازمند گفتگوی با انسان هستیم و تذکر به این صورت قدسی و اشارت به انسان به این منظر که خودش را در درون خود بیابد و راه درمان سردرگمی اش را با انس با خود بودگی و درون خود فرو رفت چاره کند. گویا بایست یقظه‌ای تاریخی برای بشر صورت بگیرد که نمودهای آن پدیدار شده است و حال بایست با اشارت و تذکر او را در صورت حیات انسانی‌اش روبرو کرد. ما با نسلی روبرو هستیم که در سلطه تربیت و حکمرانی فرهنگی عالم مدرن زیست کرده است از رسانه تا مدرسه، از خانه تا ورزشگاه. نسلی که با صورت تاریخی فرهنگ مدرن خو گرفته است و برای رهایی از رنج پوچی آن، باز هم دست به دامن سرگرمی های همان فرهنگ شده است، نسلی که الگوی تربیتی او و انگیزه های فاعلیت او را سلبریتی ها و سریال‌های هالیوودی و شاخ های اینستاگرامی تعیین می کند. خلاصه که ما با نسلی روبرو هستیم که نه معنایی از خود سراغ دارد و نه ساحتی متعالی فرای ماده و مادیات پیش روی او قرار گرفته و نه رسانه ساحتی را به روی او گشوده و نه خانواده او را در افق تربیتی متعالی قرار داده است و نه مدرسه ادبیات متعالی را به رخ او کشیده و نه جریان مذهبی و معنوی خوب او را فهم کرده است. بنابراین باید ریشه‌ها را شناخت و یافت و به سخن نشست. باید علت ها را جستجو کرد پیرامونش سخن گفت و آرام آرام ثمرات حل مسایل را در لایه های مختلف حکمرانی و نظام از دولت و رسانه و مدرسه و خانواده متذکر شد و متناسب با آن اندیشه برنامه ریزی کرد تا بتدریج این صورت قدسی پیش روی بشر قرار بگیرد و انسان با وجه دیگری از عالم و آدم روبرو شود و خود را در زیستی جدید بیابد و حس کند. البته سخن حق دیگری در میان است که تغییر صورت تاریخی همانند تحقق یک فرایند آرام و با زمان و اندیشه مند صورت می گرد مثل همه  امرهای تاریخی دیگر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام متن را خواندم و به جهت جذابیت موضوعاتی که در آن متن در میان گذاشته بودید؛ بسیار لذت بردم. آری! این متن، همان طور که فرموده اید: حکایتِ آیه: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (مائده/ ۱۰۵) است که می‌فرماید: هان ای مؤمنین! بر شما است که در خود حاضر شوید، زیرا در این حالت هیچ جریان انحرافی شما را تحت تأثیر خود قرار نمی‌دهد، تماماً مسیر شما به سوی حضرت الله است، در آن حالت آگاه می‌شوید نسبت به آنچه یافته‌اید و عمل کرده‌اید.

حضرت علامه طباطبایی از عظمت این آیه به حیرت آمده‌اند و چه سخنان ارزشمندی که در این رابطه به میان نیاورده‌اند.

به عنوان نسل دهه هشتادی گفتید: «من امروز دارم فریاد می‌زنم از پوچی، از سردرگمی، از لذت‌هایی که مرا ارضا نکرد». و با خودآگاهی نسبت به این امر و در زمانه‌ای که در آن قرار داشتید، سخن از راه‌جویی به میان آوردید. حقیقتاً همین طور است. دیگر، راه‌های کوفته دیروزین ما را جواب نمی‌دهد. ای همه آن‌هایی که بر این نسل واعظ‌گونه سخن می گویید، چرا به ابتدای آیه‌ای که به پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: « ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (نحل/۱۲۵) با این نسل، سخن نمی‌گویید که آن دعوت‌کردن به مسیر رسیدن به انوار الهی است از طریق «حکمت». گویا این نسل نه‌تنها آماده دویدن، بلکه آماده پریدن است و به جای این‌که در دشت، خانه بسازد در کنار دهانه آتشفشان و در معرض طوفان‌ها می‌خواهد خود را در بنیانی بسی اصیل‌تر جستجو کند.

آنچه گفتید بیش از آنی است که من به استقبال آن گفته‌ها رفتم؛ این زمان بگذار، تا وقت دگر!!! موفق باشید

 

34089
متن پرسش

سلام استاد جان: ترک اولی در مورد پیامبران درست هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی همان‌طور که در جواب سؤال شماره 34086 عرض شد باید متوجه معنای ترک اولی باشیم از آن جهت که بدان معنا نیست که پیامبران در بین دو انتخاب، آن‌که ارجحیت نداشته است را انتخاب کرده باشند. موفق باشید

نمایش چاپی