بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19384
متن پرسش
بسمه تعالی: سلام استاد: بعد از اعلان نتایج انتخابات چیزی را در بعضی از رفقای مذهبی خود مشاهده کردم که منجر شد تا این متن را خدمتتان ارسال کنم. آیا این‌طور که بنده فکر می‌کنم موضوع از همین قرار است؟ حرف بنده این است: منفعل چرا؟ چه مرگمان شده؟! - اگر این انقلاب را از آن مردم و مردم را از آن انقلاب بدانیم - اگر مردمی که در سال ۵۷ قیام کردند را لشکر خدا و شاه و همه ی حامیانش از جمله آمریکا را لشکر دشمن خدا بدانیم. - اگر انقلاب را صرفا یک واژه سیاسی ندانیم و همین‌طور آن را به یک حادثه‌ای در سال ۵۷ تقلیل ندهیم، نداریم! - اگر ما تاریخ و ماجرای انقلاب اسلامی را تاریخ حضور دست خدا درصحنه‌ی وجود بدانیم - و اگر انقلاب همان جبهه ی حق است و همه ی مقابلینش جبهه ی باطل پس چه مرگمان است که نمی‌توانیم درست به "ماجرای انقلاب اسلامی" فکر کنیم و آن را در همان تاریخ خودش ببینیم. پس چه مرگمان است که به همین مردم انقلابی در تاریخ انقلاب‌مان که ظهور دست خدا در صحنه هستند، چپ‌چپ نگاه می‌کنیم که انگار جرمی مرتکب شده‌اند. آیا وقتی عده‌ای از مردم بنا به علایق ما رفتار نکردند و حزب و میل سیاسی ما در صحنه انتخابات به قدرت نرسید، این را باید پای شکست انقلاب و بی‌بصیرتی مردم بگذاریم؟ به قول شهید حسن باقری: «ما اومدیم بجنگیم، یه روزش پدافنده، یه روزش صبره، یه روزش مقاومته، یه روزش استقامته، ... یه روزشم «شوق پیروزیه. اگر ما وابستگی به شوق پیروزی داشتیم، معلوم میشه برای دنیا داریم می‌جنگیم، برای حساب کتابای خودمون نمی‌جنگیم، برای حساب کتابایی که خدا برامون قرار داده، برای اونا نمی‌جنگیم"» مگر غیر از این است که رأی مردم در ایران، رأی به جبهه‌ی حق است و همین رأی، جبهه‌ی باطل را آزرده خاطر می‌کند؟! چرا نمی‌خواهیم بفهمیم آمریکا و آمریکاها برایشان در ایران راست و چپ ندارد؟! چرا نمی‌فهمیم آن‌ها می‌خواهند سر به تن هیچ‌کدام نباشد! آیا گمان می‌کنیم مردم مثله این ارازل و اوباش، حزبی فکر می‌کنند؟ آیا گمان می‌کنیم مردم گرفتار حماقت‌های راست و چپی هستند؟ لطفاً کاسه‌ی کوزه‌ی قدرت‌خواهی خود را جمع کنید و این‌قدر با آن بر سر مردم نکوبید. به قول شهید باقری: «شما شدید یک کسانی که فکر می‌کنید دیگه قدرتمندی غیر از شما نیست و هرجا برسید می‌زنید.» من فکر می‌کنم ما دچار واژه‌بازی و لفظ‌پراکنی شده‌ایم، واژه‌هایی که دیگر بویی از معنای خودشان را نبرده‌اند. "انقلاب و انقلابی"بودن هم انگار ازین دست کلماتند که شنیدن‌شان از زبان برخی برادران حزبی، حال به‌هم‌زن شده است. آن‌ها هستند که شکست حزب‌شان آن‌ها را طوری منفعل می‌کند که فقط به غُر زدن و نق زدن مشغول می‌شوند، ولی ما چرا حاضر نیستیم نگاه فردی حزب‌مان را فدای پیروزی مردمی انقلاب کنیم که مسلّم در پرتو توصیه‌ی رهبر انقلاب اسلامی پای صندوق‌ آمدند و 40 میلیون رأی دادند؟! اگر بعضی مردم به قول مجانینِ بی‌خرد، به انقلاب پشت کردند و رأی به انقلاب ندادند، دلیلش اخلاق و رفتار متحجرانه و تنگ‌نظری بعضی از مذهبی‌ها است. نخیر جنابان حزبی! مردم پشت به انقلاب نکردند بلکه پشت به شما و تحجر و سلطه‌خواهی شما کرده‌اند و اگر هم مقدار قابل توجهی به ظاهر، رأی به جبهه‌ی اصول‌گرایی داده‌اند جریان تحجر دل‌خوش نشود و آن را به خودتان نگیرید، بلکه آن را هم پای خود انقلاب بگذارید. مردمی که ۷۳ درصدشان رأی به جبهه‌ی حق داده‌اند را، باید بوسید و تاج سر کرد. شما بهتر است بروید فکری به حال خود کنید که می‌خواهید همه را اسیر فکرِ بسته‌ی خود کنید و یادتان رفته انقلاب؛ اولْ استقلال آزادی می‌باشد و بعد جمهوری اسلامی‌. من نمی‌دانم چرا به جای غُر زدن و منفعل بودن نمی‌نشینیم کمی خِرد به خرج دهیم. و ای کاش این‌قدر که پای کار "مرگ بر... و درود بر..." هستیم کمی هم به مشکلات خودمان و نقصان کارهایی که نکردیم فکر می‌کردیم! ای کاش کمی به بی‌خردی خودمان مرگ بر... می‌گفتیم تا شاید تکانی بخوریم! باز شهید باقری می‌گوید که... امتحان خدا این‌جاست که خدا ما را به خودمون وا بذاره و ببینه که وضع‌مون چیه؟ این‌جاست که باید مقاومت کرد و این‌جاست که باید تلاش بیشتر کرد. ای کاش کمی فکر کنیم که آینده‌ی انقلاب با چه مسائلی روبه‌رو خواهد شد و ما برای مسائل‌مان چه کاری جز غر زدن می‌توانیم بکنیم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً از جهات متعددی قضیه از همین قرار است. از آن جهت که ما متوجه‌ی جایگاه تاریخی این انقلاب بزرگ نباشیم که با چنین بادهای موسمیِ سیاسی‌کاران کوچک‌ترین لرزه‌ای بر کوه وجود او نخواهد افتاد.

و از آن جهت که انقلاب اسلامی افق گشوده‌ای است تا انسان‌ها آزادی را در آن احساس کنند و تجربه نمایند به همان معنایی که رهبر عظیم‌الشأن انقلاب فرمودند: «پیروزِ انتخابات دیروز، شما مردم ایرانی‌اید و نظام جمهوری اسلامی است که به رغم توطئه‌ی دشمنان توانسته است اعتماد این ملت را به طور فزاینده جلب کند». این یعنی مردم زندگی خود را در بستر نظام اسلامی می‌توانند آزادانه جستجو کنند.

 و از جهت دیگر جریان‌های اصول‌گرا با همه‌ی خوبی‌هایی که دارند و داشتند و توانستند انسجام خوبی را در برجسته‌کردنِ حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر رئیسی نشان دهند به خود آیند که چرا اتهام خشونت‌طلبی و ضد آزادی‌بودن بر آن‌ها چسبید؟ آیا نباید با یک بازیابی و بازخوانیِ تاریخی بیش از گذشته، بر ارزش‌نهادن به آزادی تأکید کنیم تا دشمنان حقیقت که آزادی را در پایین‌ترین درجه‌ی آن یعنی آزادی فرهنگ تجدد را در مقابل مردم ما گذاشته‌اند، آزادی را که غذای روح انسان است وقتی در عمیق‌ترین و بنیادی‌ترین شکل آن به صحنه آید، را از ما نربایند؟ تاریخ، تاریخی است که نشان داده شد انسان‌ها بیش از آن‌که عدالت برایشان مهم باشد، آزادی مهم است و ما در آینده‌ی خود و در بازخوانیِ دیروزمان باید به آزادی در همه‌ی ابعاد آن تأکید کنیم، به همان معنایی که حتی اگر کسی در حریم خصوصی خود گناهی انجام می‌دهد، هیچ دخالتی نداشته باشیم. ولی با طرحِ آزاداندیشی بفهمانیم به تفکر، آری! به تفکر آن‌چنان احترام می‌گذاریم که منجر به تفاهم و فهمیدن همدیگر شوند. در این حالت است که جایگاه هرکس معنا می‌شود و نمی‌خواهیم هرکس به غیر از آن‌‌چه که ما فکر می‌کنیم، فکر نکند. و این وظیفه‌ی سنگینی است که انتخابات اخیر در جلوی ما گشود و من به اجمال این سخن را طرح کردم. امید است که وقت تفصیل آن فرا رسد. موفق باشید

15285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامي با سلام: 1. آتش زدن در منزل حضرت زهرا (س) و آسيب ديدن ايشان چند روز بعد از وفات پيامبر (ص) بوده است؟ ايشان چند روز در بستر بيماري بوده اند؟ 2. سيلي خوردن و يا تازيانه خوردن ايشان در كوچه سند تاريخي دارد؟ يعني يك بار عمر در خانه را آتش زده و محسن سقط شده و يك بار ديگر در كوچه ايشان را كتك زده است؟ 3. اين را مي دانم كه مولا علي (ع) طبق وصيت پيامبر (ص) به منظور حفظ اسلام مامور به سكوت بود اما اينكه عمر دق الباب كند و در حالي كه حضرت علي (ع) در خانه اند حضرت زهرا (س) پشت در بيايند و بين در و ديوار قرار گيرند و تازه بعد عمر و همراهانش وارد خانه شوند و ايشان را تازيانه بزنند و حضرت علي (ع) هيچ واكنشي نشان ندهند قابل فهم نيست. استدعا دارم در چند جمله بفرماييد دقيقا چه اتفاقي افتاده و مطالبي كه هرسال از مداحان مي شنويم تا چه حد صحيح و قابل استناد است؟ 4. آيا پس از بستن دستان مولا و بردن ايشان به مسجد، ايشان با ابوبكر بيعت كردند؟ 5. مولا علي (ع) در مورد غصب خلافت صحبت كرده اند اما چرا مطلبي در نهج البلاغه در مورد مصيبتهاي وارده بر حضرت زهرا (س) نيست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  عرایضی نسبتاً مفصل در کتاب «بصیرت حضرت فاطمه‌زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» در این مورد شده است. عنایت داشته باشید پشتِ در بودن حضرت یک مرحله بوده است و آن‌چه پیش آمد؛ و این‌که خواستند حضرت علی«علیه‌السلام» را ریسمان برگردن از خانه ببرند، مرحله‌ی دیگری است که ظاهراً غلاف شمشیر بر بازوی مبارک حضرت در رابطه ممانعتِ زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» پیش آمد و موضوع سیلی وقتی است که زهرای بتول«سلام‌اللّه‌علیها» حکم فدک را از خلیفه‌ی اول گرفته بودند و در راه، عمر مانع شد و شد آن‌چه شد. خوب است در این مورد با توجه به ظرائفی که مطرح است، به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید  

12379
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: چگونه ارتباط روحی خود را با امام زمانمان زیاد کنیم؟ احساس می کنم خیلی خیلی دور از امام زمانم هستم. استاد می گویند می شود نماز را با نور امام زمان (عج) خواند چگونه؟! خواهش می کنم کمک کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» یعنی انسانی که در مقام عصمت کل‌ّ‌اند و هراندازه هرکس با رعایت حلال و حرام الهی و وظایف شرعی به عصمت خود نزدیک شود، یک نحوه نزدیکی روحی با آن حضرت پیدا خواهد کرد و راه اُنس با وجود مقدس آن امام بزرگ برایش گشوده می‌شود. عمده آن است که صادقانه در انجام امور فردی و اجتمایی تلاش نماییم. موفق باشید

10468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: سوال اول بنده درمورد اقسام مرگ است در کتاب خویشتن پنهان که این گونه برداشت می شود که اگر شخصی در اثر تصادف و یا بیماری بمیرد مرگ طبیعی (انسانی و یا حیوانی) این شخص فرا نرسیده است که به نظر درست نمی آید لطفا توضیح دهید 2- مقالات حضرت آیت الله شجاعی همراه با شرح شما را از کجا می توانیم تهیه کنیم. با تشکر از شما و همکاران شما در این سایت بسیار بسیار عالی که ناشر اسلام ناب محمدی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- توضیح بنده همان بود که در آن کتاب عرض کردم، البته بحث تقدیرات الهی که مطابق اعمال و عقاید ما جاری می‌شود نباید مورد غفلت قرار گیرد و این موضوع نیز در آن کتاب مورد توجه عزیزان باید باشد. 2- شرح مقالات را گروه المیزان در اختیار عزیزان قرار می‌دهد. موفق باشید
10110
متن پرسش
سلام: با توجه به آیات فراوانی که به ولایت امیرالمومنین (ع) اشاره دارد، برای اثبات این امر به کدام آیه در قرآن که محسوس تر از بقیه است، می توان استناد کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» قسمت امامت در قرآن خوب است. موفق باشید
9565
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی بنده برایم سوال شده چرا تو جامعه اسلامی همه باید چند رو بگردند؟ به این خاطر می گویم که این خدشه به دین می زند و مردم دین گریز می شوند. روی هم رفته چیزهایی دیده می شود از بسیجیان و مومنان و افرادی که در محیط بیرون با حجاب کامل دیده می شوند. مثلا با توجه به اینکه من در شهرستان هستم و خیلی به قول خودمان بد حجابی سرایت نکرده (یا به قول شما محیط دینی) قرار گرفتیم، دوستان در مورد عروسی خانمی تعریف می کردند که ایشون بسیجی اهل دعای ندبه و همسرشون سپاهی و چنان رفتاری در مجلس عروسی با نامحرمان دارند که ایشون می گفت این قشر فقط خودشون هستند و حرفهاشون. حال چرا باید این طور باشد و این دردی از جامعه ما را دوا نمی کند که فلان بسیجی چنان کاری کند و بدبینی را افزایش و روحیه بسیجی را بد جلوه می دهد. چرا ما از درون به مرحله ای رسیدیم که خودمان هم از خودمان گریزان باشیم. چرا جوان مومن ما از خانمش می خواهد از شهر خود که دور می شود آرایش کند و در انظار دیگران باشد. استاد گرامی بنده خودم مجردم،اینها را که می بینم خیلی حرص می خورم واقعا تاسف می خورم و اگر از این رفتار ها نکنی عقب افتاده ای. ین آقایان را که می بینم نگران می شوم نکند کسی همسر بنده شود که چنین خواسته هایی داشته باشد. موفق باشید..
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه حقیقت دین باشد و ایمان داشته باشد دستورات دین در همین دنیا ذات انسان را در راستای قرب الهی متحول می‌کند، هرگز آن‌طور که شما می‌گویید عمل نمی‌کند. ولی از طرف دیگر ما نباید فکر کنیم دین اسلام دین خشکی است، زیرا اسلام اجازه می‌دهد در عین رعایت حرام و حلال الهی زمینه‌های نشاط زندگی را از دست ندهیم. مواظب باشید برداشت خودتان را از بعضی قسمت‌های اسلام، عین اسلام ندانید در عین آن‌که اگر کسی به نام بسیجی خلاف اسلام عمل کرد هم توجیه نکنیم و صریحاً به آن‌ها تذکر دهیم. موفق باشید. (در ضمن به عرض جنابعالی و سایر کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند می‌رسانیم که این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است، چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایید از جواب‌دادن معذوریم)
8798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.جزوه ی راهنمای استفاده از مباحث استاد را اگر امکان دارد برام بفرستید. ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این را باید از قسمت تماس با سایت بخواهید البته فکر نمی‌کنم چنین امکاناتی را داشته باشند. موفق باشید. (تلفن حاج آقا نظری که در این رابطه تلاش می کنند 09136032342 است.
8758
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد عزیز؛ ضمن آرزوی موفقیت در تمام شئون خدمتتان عرض کنم که جرا در مباحث امام زمان عجل الله تعالی فرجه و یا تفاسیر قرآن کمتر از احادیث استفاده می کنید با توجه به اینکه مرحوم علامه در تفسیر خود از روایات خیلی استفاده کرده اند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت علامه در تفسیر آیات با نظر به روایاتی که ذیل آیات هست نظر خود را به صورتی جمع‌بندی‌شده از آیات مطرح می‌کنند و ما بیشتر سعی داریم همان نگاه جمع‌بندی‌شده‌ی علامه را شرح دهیم. و در مورد مباحث مربوط به حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» علاوه بر مباحثی که سعی دارد وجود مقدس حضرت را هم‌اکنون در عالم اثبات کند، در بقیه‌ی مباحث سعی ما آن است که جایگاه روایات مربوطه را تبیین کنیم. موفق باشید
8700

اعیان ثابتهبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده یک سوال پرسیدم و شما متأسفانه خیلی بی حوصله و بیش از اندازه خلاصه شده جواب دادین ( سوال شماره 8667) آیا سخنرانی یا کتابی در خصوص اعیان ثابته وجود دارد؟ اگر ممکنه معرفی کنین؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عرض کردم این مباحث، مباحثی نیست که در یک سؤال و جواب بگنجد. پیشنهاد کردم کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از جناب حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه را در این مورد مطالعه بفرمایید. موفق باشید
8546
متن پرسش
به نام خدا با سلام و تبریک میلاد مولای متقیان ببخشید حاج‌آقا مگر ربا جنگ با خدا و رسولش نیست و مگر غیر این است که نظام مالی و بانکی ما ربوی است و هر وام یعنی پول ربا؟ مگر دنیازدگی علما و اشرافیت مسئولان باعث بدبینی مردم نسبت به دین نخواهد شد؟ مگر نه این است که فقر از هر دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج می‌شود؟ مگر نه این است که مردم به کیش شاهان‌اند و امروز شاهان مملکت ما دروغ و دغل‌بازی شغلشان شده است؟ مگر نه اینکه برخی از معضلات نظیر بدحجابی و بی‌حجابی نه صرفاً از بی‌دینی و بی‌غیرتی و بی‌حیایی که از عدم تفهیم و تشریح صحیح است؟ امروزه در مطب‌ها هم تابلو می‌زنند که پزشک موظف است در حد درک بیمار دلیل تجویز دارو و عوارض و فوایدش را توضیح دهد اما در رساله‌ی آموزشی چاپ سال 75 خواندم که نوشته بود استاد نباید وقتش را برای تشریح احکام بگذارد زیرا احکام مانند نسخه‌ی پزشک است و مکلف ملزم به رعایت بی‌چون و چرای آن است! مگر نه اینکه طبق روال صدا و سیما و دستگاه قضای ما چادر لباس فقیر بیچارگان و مجرمان و اعدامی‌هاست؟ باوجود این طلاب مدرسه‌ی مروی چرا فکر می‌کنند معضل جامعه‌ی ما فقط بدحجابی است؟ چرا قشر حزب‌اللهی ما فکر می‌کنند اگر به‌ زور باطوم و بازداشت، چادر سر زنان کنند همه‌ی مشکلات فرهنگی جامعه حل می‌شود؟ چرا مثل کلیسای قرون وسطی همه‌ی گناهان را از جانب زن می‌بینند؟ چرا بسیجی‌های ما زنان را با کودکان ابتدایی اشتباه گرفته و سعی می‌کنند با گل دادن به چادری‌ها بقیه را ترغیب به حجاب کنند؟ چرا با فرض نفهمی و بی‌شعوری طرف می‌خواهیم باحجابش کنیم؟ کجاست مطهری تا اخلاق جنسی و فلسفه‌ی حجاب بنویسد؟ مگر نه اینکه خود خدا با توجه به اخلاق و فهم و درک عرب جاهلی شراب را در چند مرحله تحریم کرد و حجاب هم ابتدا فقط پوشاندن مو بدون گوش و گردن بود تا اینکه خود مردم درک کردند این کافی نیست؟ واقعاً روحانیت ما را چه می‌شود چرا این راهپیمایی‌ها و مرگ گفتن‌ها هرگز متوجه علمای دنیازده و مسئولان اشرافی و بانک ربوی نمی‌شود؟ چرا علت را ول کرده و به جنگ معلول می‌روند چرا نمی‌فهمند پیامبر ما نخست امین بود بعد نبی شد اول رحمة‌للعالمین است بعد رسول‌للعالمین چرا از نظر حضرات همه گنه‌کارند مگر آنکه خلافش ثابت شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً خوب می‌دانید برای آن‌که یک تمدن به صحنه‌ی تاریخ وارد شود باید از هزاران مرحله بگذرد تا هر موضوعی جایگاه صحیح خود را پیدا کند از جمله‌ی مسائل همان نکاتی است که فرمودید، عمده آن است که بدانیم تمدنی شروع شده و بحمداللّه قدم به قدم ما در حال خروج از ضعف‌های تاریخی خود هستیم و اگر هم اشتباهاتی می‌کنیم – که ‌می‌کنیم - با در نظرگرفتن سیره‌ی معصومین و نظر به تمدن اسلامی خود را تصحیح می‌نمائیم. موفق باشید
7361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد گرامی با توجه به قرار گرفتن ایام نوروز آتی در ایام فاطمیه(س)؛ تکلیف ما چیست؟ آیا انجام رسومات من جمله دید و باردید بی احترامی به حساب نمی آید؟ با توجه به اینکه اینگونه کارها فرح آور می باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای سالم هم توفیق دید و بازدید را از دست نمی‌دهید و هم عزادار بانوی بزرگ اسلام، شفیعه‌ی روز جزا که به عنایت آن حضرت سخت نیازمندیم، خواهید بود. موفق باشید
6511
متن پرسش
با سلام در کتاب "مبانی نظری نبوت و امامت" صفحه 45 تناقض وجود داره البته از نظر من. شما اول گفتید که آدمیت یعنی حقیقت همه انسانها در بهشت برزخ نزولی به شجره ممنوعه نزدیک شد ولی در پاورقی گفتید که در آیه 20 به بعد سوره اعراف در مقام حضور آدم و حوا در بهشت برزخ نزولی حاضر بودند و شیطان در آن مقام آنها را وسوسه کرد نه در مقام آدمیت!!! این دو با هم همخوانی نداره.... اگر در مقام آدمیت بودند چرا شیطان در آنجا حضور داشت،مگر شیطان بخاطر سجده نکردن از اون مقام عزل نشده بود؟؟ و اگر در مقام آدم و حوا بودند پس چرا حکم هبوط برای همه صادر شد؟؟ میشه همین جا برام قضیه را روشن کنید چون در حال حاضر دسترسی به کتاب"هدف حیات زمینی" و تفسیر سوره اعراف ندارم. یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در آخر صفحه‌ی 44 بحث حقیقت آدمیت است که مورد تعلیم اسماء قرار می‌گیرد که همان آدم ملکوتی است و باید شیطان به این مرتبه از آدمیت سجده می‌کرد ولی نکرد و از آن مقام ملکوتی رجم شد ولی هنوز هبوطی صورت نگرفته و به همین جهت با این رجم‌شده در برزخ نزولی سراغ آدم می‌آید، یک مقام آدم مقام تعلیم اسماء است که همان حقیقت آدمیت است و یک مقامش که مقامی نازل‌تر است، مقام آدمیت می باشد. حال شیطان بعد از رجم از درگاه الهی ،با این مقام از آدم روبه‌رو شد و او و حوّاء را وسوسه کرد، و عملاً هبوط شروع شد و آدم و حواء و شیطان از بهشتی که برزخ نزولی بود، هبوط کردند. همه‌ی حرف آن است که بین حقیقت آدمیت و آدمیت تفکیک کنیم و به نظرم اگر در پاورقی ص 45 سطر 6 به‌جای مقام حضور آدمیت نوشته بودیم مقام حضور حقیقت آدمیت، این اشکال برای شما پیش نمی‌آمد. تصور ما آن بود که «حضور آدمیت» یعنی جنبه‌ی باطنی آدمیت که واژه‌ی رسایی نیست. موفق باشید
2091

فکر کردن؟بازدید:

متن پرسش
با سلام بنده این سوال را ارسال کردم ولی هفته هاست جوابی دریافت نکرده ام!!!! «با سلام من از جناب عالی شنیدم که فرمودید :«من پیشرفتم را مدیون کسانی هستم که مرا به فکر کردن واداشتند» میخواستم بپرسم فکر کردن یعنی چه ؟ چه مقدماتی دارد؟ چگونه وارد عالم تفکرو تعقل باید شد؟ من نیز دوست دارم با راهنمایی شما مسیر شما را ادامه دهم . باتشکر اگر مرا به تفصیل راهنمایی نمایید.» اگر لطف میفرمایید پاسخ دهید متشکر میشوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده این سوال را جواب دادم و با شماره‌ی 2028 در سایت هست. در پرسش و پاسخ سایت، قسمت همه‌ی موارد را بزنید و به شماره‌ی 2028 رجوع فرمایید. موفق باشید.
12805
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: استاد عزیز بنده در بحث روح و فطرت و انسانیت (که امام به عنوان انسان کل است) به برخی اشکالات بر خوردم لطفا راهنمایی بفرمایید. ما یک تن داریم و یک من داریم (که همان روح یا نفس ماست) که تن ما ابزار من ما است و ما از این ابزار استفاده می کنیم تا بتوانیم روح خودمان را رشد دهیم و به آن مبدا روح که همان مقرب ترین ملک نزد خداوند است و قرب خداوند است برسیم. و اینکه ما میل به کمال (چه منفی و چه مثبت) داریم بر اساس فطرت ما است که با رجوع به انسانیت می توان روح را به آن مقصد اصلی اش رساند و اوج فطرت انسانیت است و در اصل فطرت ما همان امام است. و فطرت جان جان همه انسان ها است و مقصد روح انسان می شود فطرت. خیلی شرمنده هم همه رو جابه جا فهمیدم کمک بفرمایید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب خوب متوجه شده‌اید، منتها در مباحث عرفانی؛ بین روح و نفس فرق هست ولی در این‌جا این‌دو به یک معنا گرفته شده است. در مباحث عرفانی آن وَجه از نفس ناطقه که به بدن نزدیک است، «نفس» گویند و مرتبه‌ی بالاتر از آن را «قلب» می‌گویند و بالاتر از آن «روح» است که باطن قلب می‌باشد. موفق باشید

12192

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: اگر با یک انسانی روبه رو باشیم که هستی عالم را قبول دارد و سوفسطائی نیست ولی خدا و معاد و اصول دین را قبول ندارد و مایل است در این زمینه اطلاعات دقیق به دست بیاورد آیا روش معرفت النفس را روش مناسبی می دانید یا از طریق براهین با ایشان صحبت کنیم یا روش دیگری را مناسب می دانید؟ در هر صورت توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش معرفت نفس و برهان صدیقین در کنار کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» خوب است. موفق باشید

9713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. نظرتان در مورد استفاده از کتاب «حافظ معنوی» که به روایت دکتر دینانی هست، برای فهم حافظ و البته در کنار سیر شما، چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه جناب دکتر دینانی به حافظ نگاه ارزشمندی است و در سلوک کمک‌تان می‌کند. موفق باشید
8997
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به بحث وحدت شخصیه وجود آیا می توان گفت غیر حق همان حق است که تعین پیدا کرده و محدود شده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بگو همان حق است که در مظهری از مظاهر عالم با اسمی از اسماء حسنایش ظاهر شده. موفق باشید
8003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . استاد من کتاب معرفت نفس و الحشر را تا حدودی خوانده ام . از طرفی هم شنیده ام که شما شرح جلد 8و9 اسفار را بصورت صوتی دارید . آیا این مجموعه صوتی شرح کتاب معرفت نفس و الحشر هست یا شرح کامل 8 و9 اسفار هست؟ سوال دوم : استاد این کتاب جدیدتان چه وقتی روی سایت می آید ؟ آیا روانه ی بازار شده است ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- نوارهای صوتی مربوطه در شرح کتاب «معرفت‌النفس و الحشر» است و کیفیت آن بسیار ضعیف است 2- هنوز در اختیار اداره‌ی ارشاد است. موفق باشید
7590
متن پرسش
انتقاد شدید امیرحسین دیالمه از ولنگاری در بوشهر وی عنوان کرد: بعضی از مسئولین بوشهری که در رأس مدیریتی قرار دارند نگاه های لیبرالیستی اصلاح طلبان را دنبال می کنند که سرانجامش نیست انگاری جوانان است. امیرحسین دیالمه از محققین و پژهشگران علوم دینی اظهار داشت:جریان روشنفکری سکولار که جریانی منقطع از اجتماع شیعه است با نفوذ خود در دولت اعتدال در حال بازسازی خود است. وی ادامه داد: خیانت هایی که جریان سکولار در فتنه های انقلاب اسلامی داشته هیچ وقت فراموش نمی شود. عضو جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه فتنه ۸۸ مولود علوم انسانی سکولار است، خاطر نشان کرد: امثال سروش و کدیور اگر در ایران حضور ندارند کسانی هستند که اهداف آنان را دنبال می کنند. وی اضافه کرد: امروز انقلاب اسلامی با تجلی گفتمان خود برای جامعه جهانی نشان داده است که حضور فعال برای حیات بشر دارد. دیالمه تاکید کرد: فتنه ۸۸ مبارزه و رزمی تمار عیار بین فلسفه علوم سیاسی غرب و فلسفه علوم سیاسی امام بود که سرانجام کف روی آب نابود شد. این فعال فرهنگی و سیاسی با اشاره به اینکه ولنگاری فرهنگی و مشی سکولاریستی و لیبرالیستی با عدالت اجتماعی امام و رهبری هیچ سازگاری ندارد، عنوان کرد: بعضی از مسئولین بوشهری که در رأس مدیریتی قرار دارند نگاه های لیبرالیستی اصلاح طلبان را دنبال می کنند که سرانجامش نیست انگاری جوانان است. پژهشگران علوم دینی در ادامه بیان داشت: در دوران اصلاحات و ریاست جمهوری محمد خاتمی حتی حکم راهپیمایی بر علیه خدا نیز داده شد. وی خاطرنشان کرد: وقتی از قم به بوشهر زادگاه خودم برای تبلیغ می آیم استان روز به روز دچار این آسیب اجتماعی بزرگ شده است و کاری برای فرهنگ شهدا نشده است بلکه سنگ اندازی هم می شود.در حالی که رهبری تأکید زیادی به مسائل فرهنگ شده است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسلّم دشمن در زیر پوست کشور سعی دارد با نگاه سکولاریستی ذهن‌ها را از حقایق، متوجه اعتباریات فرهنگ غربی کند، وظیفه‌ی ما است با طرح مباحثی مثل معرفت نفس در بین جوانان آن‌ها را متوجه حقایق وجودی بگردانیم تا دشمن را از برنامه‌ریزی‌هایی که برای آینده‌ کرده ناکام نماییم. موفق باشید
7520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استادبزرگوارنظرجنابعالی درموردآقای رائفی پوروسخنان ایشان چیست؟چون این سخنان درجوانان به خصوص دبیرستانیها تاثیرزیادی گذاشته است اگراشکالاتی یانقدهایی برآن واردهست راهنمایی بفرماییدواگرممکن هست مصادیق آن راهم بفرماییدتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن مقداری که بررسی کردم نقدی ندیدم ولی همه را بررسی نکردم؛‌ بهتر است کسانی دیگر در این مورد نظر دهند که روی این مطالب وقت می‌گذارند. موفق باشید
7342

شرط بصیرتبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . خسته نباشید استاد با توجه به نکته ای که رهبری فرمودند و گفتند بصیرت خود را افزایش بدهید من تصمیم گرفتم سخنرانی های استاد رائفی پور را هم گوش دهم . امروز یک سخنرانی از ایشان گوش دادم و تا حدی اطلاعات سیاسی ام به روز شد . خدا ایشان را عمر دهد . اوضاع منطقه - صهیونیسم - فتنه های آخرالزمان - یهودشناسی و ... را به زیبائی تبیین میکند .اما دو تا سوال برایم بوجود آمد و اول اینکه آیا ما باید بیشتر وقت خود را به روی حکمت و عرفان و المیزان بگذاریم یا به روی مباحث بصیرت افزائی . چون ایشان یک مباحث ریزی را مطرح میکنند که درون المیزان نمیتوان یافت و یا در مباحث دیگر حکمی . وسوال دوم اینکه شما همیشه میفرمایید مباحث را به جای سپردن به ذهن به قلب بسپارید . این دسته از مطالب مثل مطالب آقای رائفی پور را چگونه میتوان به قلب رساند . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما به اندازه‌ای که توسط حکمت و عرفان و قرآن متوجه‌ی قواعد عالم شویم می‌توانیم حوادث عالم را درست بفهمیم و جایگاه تاریخی آن‌ها را درک کنیم و به بصیرت لازم برسیم 2- آنچه تحت عنوان عقیده مطرح است باید إن‌شاءاللّه قلبی شود ولی اطلاعات مربوط به جامعه و امورات زندگی جای دیگری دارد. موفق باشید
6396
متن پرسش
سلام علیکم در جواب سوال 6322 فرموده اید که روح باید به اعتدال برسد که با اعضای خودش هم درگیر نشود،چگونه روح به اعتدال برسد؟(راستش یکی از نزدیکان من به نوعی بیماری خودایمنی مبتلاست که سیستم ایمنی بدن به سلولهای روده بزرگ حمله کرده و باعث خونریزی میشوند و اگر داروهای مربوط به این بیماری را که از جمله آنها داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی است مصرف نکنند،بیماری ایشان کنترل نمیشود.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روح از اعتدال خود در مدتی طولانی به مرور خارج شد آن عدم تعادل چیزی نیست که مثل پدیده‌های مادی و فیزیکی به‌راحتی جبران شود و به تعادل خود برگردد. بهترین راه آن است که در کنار مصرف داروها سعی شود آرام‌آرام از اضطراب‌ها کاسته شود و با رعایت پرهیزی که اطبای سنتی پیشنهاد می‌کنند، روح به تعادل خود برگردد. موفق باشید
2658
متن پرسش
با سلام به استاد و عزیز دلم بنده مدت حدودا 3 سال است که با آثار شما مانوس هستم و سیر مناسبی را تا بدینجا از این بابت طی کرده ام. در حال حاضر سرباز عقیدتی مرزبانی هستم و نیاز به پیدا کردن روش های نوین در آموزش های عقیدتی دارم. قبلا در مورد معرفت نفس فکر کردم و طی تماسی که با شما داشتم جنابعالی نیز تایید فرمودید. اما متاسفانه این سیر هستی شناسی متناسب با عقول ظاهربین همه نیست و احتیاج به یک حلقه گمشده دارد. فکر می کنم این حلقه را پیدا کرده باشم و اون متافیزیکه! آیا شما استفاده از تعالیم متافیزیک نظیر هاله های انرژی و چاکراها و امثالهم را به عنوان فتح باب برای اثبات حقانیت وضو و نماز و معارف دینی مناسب می بینید یا نه؟! احتیاج به مشاوره جدی شما دارم که خدای ناکرده دچار خطا نشوم با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خودتان را مشغول چیزهایی نکنید که مبنای درستی ندارد. به روش معرفت نفس ولی با زبان ساده‌ای که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده کار را را دنبال کنید.و راه برخورد با عرفان های منفی طرح درست معرفت نفس است موفق باشید
1136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد ، و سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و تبریک ولادت امام مهدی (علیه السلام) ، 3سوال خدمتتان داشتم : 1.در صفحه 62و 73 کتاب"معرفت النفس و الحشر" جهت ابطال تناسخ فرموده اید که «نفس انسان بوسیله ی بدن کامل میشود و استعدادهای بالقوه اش را بالفعل میکند تا اینکه بنابر صفات و افعال زشت یا زیبا در سعادت یا شقاوت فعلیت می یابد. نفس وقتی به فعلیت رسید دیگر نیاز به بدن ندارد وآنرا ترک میکند (علت مرگ طبیعی هم همین است ). دراین هنگام دیگر برای نفس ممکن نیست که این فعلیتش ازبین برود . لذا تناسخ باطل است چون لازم میدارد که نفس از همان جهت که کامل شده ، ناقص گردد و این عقلا محال است» حال سوال بنده در مواجهه بین بطلان تناسخ و اعتقادحقّه به رجعت است : به نظر میرسد با قیود خاصی، رجعت هم شبیه تناسخ است و لذا "عقلا" چطور ممکن است که نفوس به فعلیت رسیده ای مانند اهل البیت (علیهم السلام) و یا مومنین محض و حتی اشقیاء محض دوباره به بدنی از جنس بدن عنصری دنیایی که نقص و قوه هایی بهمراه دارد برگردند – وتنها تفاوتی که در ظاهر است این است که در تناسخ این برگشت به بدن نوزادی است و رشدعقلانی دارد ولی در رجعت به بدنی 40ساله با ظرفیت کامل عقلی برمیگردند که این هم دلیلی بر رفع نقص ذاتی از بدن مادی نیست- مگر آنکه رجعت به بدنی شبیه بدن اخروی و ازجنسی غیراز ماده ی با حرکت جوهری باشد و یا اینکه اصلاً بدن عنصری هویّتی متفاوت از آن چیزی است که ما میشناسیم (اشاره شده در سوال دوم) ، لطفا توضیحی مبسوط ارائه فرمایید؟ 2.با توجه به نگاه کتاب ده نکته از معرفت نفس برای نظر به جدا بودن حقیقت بدن و نفس انسان که این بدن در موقع مرگ از نفس جدا میشود ، و نگاه کتاب معرفت النفس و الحشر برای نظر به اتحاد حقیقی بین بدن و نفس ، و رابطه ی تجلّی بودن بین نفس انسانی و بدنش که این بدن هرگز از نفس جدا نمیشود (مانند رابطه ی تجلّی میان مجرّد مطلق و موجودات) و این بدن است که تا به حشر و "معادجسمانی" همراه نفس میماند، و همچنین نگاه به ذات مجرّد انسانی که بسیط است و یک کلّ واحد، که تمام مراتب را در خود دارد و هیچ مرتبه ای از او جدا نمیشود (پس مراتب بدن های نباتی و حیوانی هم پس از مرگ در نفس حاضرند ولی موضوع ظهورشان در جنس مادّی وجود ندارد) ، لطفاً جمع بین این نگاه ها بفرمایید؟ /// به نظر مینماید که تمام اینها در یک هویّت خاصّی از بدنِ عنصری مشترک اند که آن بدن نه از غذای جسمانی تغذیه میکند ونه در خاک دفن شده یا در دریا غرق میشود (وغذای مادی تنها معدّ کمال بدن است مانند معدّ بودن علم برای کمال نفس) و نفس از این بدن عنصری هم مانند بدن های برزخی و عقلی، هرگز جدا نمیشود و آن چیزی که در مرگ برزمین می افتد مانند ناخن و موی زائدی است که امروزهم از بدن اصلی ما جدا میشوند؛ یعنی هویّت اصلی بدن ما حس و حیاتش بالذّات است ونه بالعرض، و بنابر اعمال صالح ما ارتباطش با نفس شدیدترولطیف تر میشود؛ این مطالب در شرح "عین 20" ازکتاب «عیون مسائل نفس» علامه حسن زاده، درمورد این هویّت خاص اشاره شده (که ایشان این مطلب دقیق و عمیق را «سرّ معاد جسمانی» میخوانند و با آن شبهه آکل و ماکول را هم رأساً دفع میکنند)؛ لذا فهم کامل این مطلب دقیق، نیازمند تأمّل وتوضیح از سوی شماست تا برای مبتدیانی مثل بنده موضوع روشن تر شود ؟ (و توضیح شما بتواند تکمیلی برای کتاب ده نکته از معرفت نفس باشد) 3.استاد بزرگوارم ، بنده هم در خویش و هم در برخی جوانان اطرفم میبینم که با وجود محبّت به اهل البیت (علیهم السلام) و انس باخلوت و عبادات بعضاً طولانی و تلاش در حضوری کردن اعتقاداتمان به توحید و معاد ، بازهم اثرات جنود شیطان کم وبیش در اعمال ما باقیست! چطور میشود که قلبی هم عاشق عبادت خدا و اهل اشک در خلوت برسیّدالشهدا باشد، و هم هنوز دربرابر برخی معاصی مقاومتش استوار نیست و پایش بلغزد!!؟ آیا حرکت حُـبّـی و «اُنس حضوری» با خدا و قلبی کردن اعمال و عبادات نیازمند نوعی حرکت خاصّ برای تقویت غَضَب و «بُـغـض حضوری» بر هرغیرخدا نیست تا بند امیال و هوای نفس از «مبدأ میل» قلوب ما جدا شود؟ توضیح بفرمایید که راهکارهای سلوکی شریعت برای این مسئله چیست؟ شما بعنوان معلّم و پدر معنوی ما، حتی شده با یک «صلوات» برای بنده دعا کنید که دعای شما برای ما به اجابت نزدیک تر است ؛ حقیر هم ، همیشه برای توفیق روزافزون شما استاد عزیزم دعا میکنم * اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم *
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- با توجه به این‌که در روایت داریم مؤمنین محض و کفار محض رجعت دارند می‌فهمیم کسانی که ظرفیت بالا و قوه‌هایی دارند که هنوز به فعلیت نرسیده و زمانه امکان فعلیت‌یافتن آن استعدادها را به آن‌ها نداده، رجعت می‌کنند و در مورد ائمه«علیهم‌السلام» نیز می‌توان گفت از نظر ظهور کمالات و نمایاندن مدیریت و ولایت الهی، شرایط برایشان فراهم نبود و رجعت می‌کنند تا از این جهت هم مسئولیت خود را به اتمام برسانند. 2- همین‌طور که می‌دانید آن بدنی از نفس جدا است که به عنوان ابزار جهت استکمال نفس در اختیار نفس ناطقه است و مسلّم وقتی مابالقوه‌های نفس انسان به فعلیت رسید آن را رها می‌کند ولی آن بدنی را که با اراده‌های ممتد خود ساخته و شکل اخلاق و ملکات اوست همواره با او هست حال هرچه می‌خواهیم اسم آن را بگذاریم دستگاه آن مشخص است. 3- بحمدالله همین‌که در مسیر حضوری و قلبی‌کردن رجوع إلی‌الله هستید خدا را شکر کنید ولی بدانید انسان به راحتی از خطورات گذشته آزاد نمی‌شود و حجاب‌ها و صور ذهنی گذشته فعالانه نقش خود را بازی می‌کنند عمده آن است که خیال‌اند و ناپایدار و محبوب شما حقیقت است و پایدار، تسلیم آن‌ها نشوید آرام‌آرام زورتان به آن‌ها می‌رسد، خداوند به نور ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» از صراط دنیا عبورتان دهد. موفق باشید
797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی جناب استاد ایا ایه الکرسی فقط همان ایه اول است ؟ یا شامل دو ایه بعدی هم می شود؟ برخی نظر دارند که همین که می گوییم ایه الکرسی معلوم می شود منظور یک ایه است و طبق نقل اقای ری شهری در کتاب زمزم عارفان ظاهرا مرحوم اقای بهجت همین نظر را داشته اند ولی بعضی از بزرگان مانند مرحوم ایه ا... کشمیری می فرمودند انهایی که می گویند یک ایه است بیخود گفته اند و ایه الکرسی هر سه ایه است. بحث دیگری که اینجا مطرح است این است که بزرگانی مانند ایه ا... بهجت و کشمیری که هر دو بزرگوار با ملکوت اذکار اشنا هستند چرا دو نظر متفاوت دارند مثلا در بعضی از دستورات که می گویند ایه الکرس را صد مرتبه بگویید چگونه بر انها روشن نمی شود که منظور یک ایه است یا سه ایه بر اساس ان ملکوتی که تشکیل می شود
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: آن‌جایی که می‌فرماید آیت‌الکرسی خوانده شود منظور همان یک آیه است. ولی یک وقت می‌فرماید آیت‌الکرسی تا «هم فیها خالدون» خوانده شود، که معلوم است نظر بر سه آیه دارد و در مواردی که معلوم نیست منظور یک آیه است یا سه آیه، ممکن است بنا بر احتیاط و برای رسیدن به کمال مطلوب بفرمایند سه آیه خوانده شود، ولی در همان موارد هم چون شرع دقیقاً مشخص نفرموده یک آیه یا سه آیه، اگر کسی یک آیه را بخواند إن‌شاءالله به نتیجه می‌رسد. موفق باشید
نمایش چاپی