باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جامعهی اسلامی وظیفه دارد که نیازهای خود را بر اساس عقل و تدبیر دنبال کند و این یک موضوع اساسی هر جامعهای است که میخواهد در امور دینی نیز موفق باشد 2- سیر إلی اللّه بستگی به نیت انسانها دارد در هر شغل و منصبی که باشند میماند که برای این کار معارفی لازم است که کسب آن معارف برای هرکس که بخواهد میسر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی برژینسکی در رابطه با تحقق انقلاب اسلامی از مسئولان «سیا»ی آمریکا پرسیده بود چرا انقلاب اسلامی را در ایران پیشبینی نکرده بودید؟ آنها در جواب گفته بودند: برنامههایی که ما به کامپیوترهای خود داده بودیم، چنین حساسیتهایی نداشتند. به این معنا که اصلاً آنها وجود و وقوع چنین پدیدههایی را نمیبینند. در مورد واقعهی نیجریه نیز قضیه از همین قرار است که دارد در اقصی نقاط عالم، چیزهایی پدید میآید که فرهنگ مدرنیته و نوکران آن نمیبینند و لذا هر تجمعی را میخواهند با برخورد نظامی از سر خود باز کنند و این جدّیترین غفلت از طرف آنها و ظریفترین حضور انقلاب اسلامی به نور امام حسین«علیهالسلام» در آن منطقه است، در آن حدّ که «بیبیسی» حتی یک خبر جزیی از آن همه کشتار نمیدهد. یعنی نمیبیند که چنین واقعهای در عالم بهوقوع پیوسته است. این عین سخن ابوسفیان است که میگفت ما بتها را میبینیم که میپرستیم، ولی چگون خدای نادیدنیِ محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» را بپرستیم؟ ولی در نهایت آنکه تاریخ را فتح کرد، خدای پیامبر بود، نه بتهای بشرساختهی مشرکان حجاز! به همان اندازه که یقین پیدا کردید، در پیروزی پیامبر بر ابوسفیان؛ یقین پیدا کنید بر فتحی که با فرهنگ اربعین از طریق امام حسین«علیهالسلام» در تاریخ واقع میشود. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 11845 داشتم که حسابی با بنده دعوا کرده بود ولی از سر دلسوزی و شور انقلابی، شما هم آنقدر عصبانی هستید که میفرمایید هرکس متن قرارداد را بخواند اگر بلاهت نداشته باشد میفهمد ما چه محدودیتهای دردناکی را پذیرفتهایم. همینطور است ولی اگر با دقت به سخنان مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» نظر کنید ایشان میفرمایند: «حالا محدودیتهایی را ممکن است لازم بدانند قبول بکنند ما حرفی نداریم، برخی از محدودیتها را قبول کنند ....» اگر این جملات که قبلاً هم فرموده بودند نبود همهی عصبانیت شما از بنده بهجا بود، ولی دقت کنید با چراغ سبز رهبری این محدودیتها گذارده شده، مواظب باشید این نکته مورد غفلت قرار نگیرد. از این مهمتر در تاریخ 19/11/93 در حضور جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی سخنانی فرمودند که بنده را ساعتها به خود مشغول کرد و فهمیدم بناست محدودیتهایی را ما بپذیریم. در آن تاریخ فرمودند: «طرف ایرانی، برخی از کارهایی که میتوانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است. کارهای متعدّدی را انجام داده: گسترش و توسعهی ماشینهای غنیسازی را متوقّف کرده، خب این را لازم دانستند که یک برههای متوقّف کنند؛ تولید اورانیوم بیست درصد را - که یک کار بسیار بزرگی است رسیدن به دانش و فنّاوری بیست درصد، کار بسیار بزرگی بود؛ این را کسانی که اهل فنّند میدانند که رسیدن از پنج درصد به بیست درصد، اهمّیتش خیلی بیشتر است از رسیدن از بیست درصد به بالا؛ این کار بزرگ را جوانان ما و فنّاوران متعهّد ما انجام دادند - متوقّف کردند، اقتضای مذاکره این بود که متوقّف بکنند؛ کارخانهی اراک را که یکی از کارهای بسیار بزرگ و مهمّ فنّاوری و یک هنر بزرگ فنّاوری است، فعلا متوقّف کردهاند؛ فردو را که یکی از برترین ابتکارهایی است که نیروهای ما و عناصر داخلی ما آن را برای امنیت دستگاههای سانتریفیوژ ما توانستند تأمین بکنند و تضمین بکنند، فعلا متوقّف کردهاند. این همه کارهای بزرگ انجام دادهاند، طرف ایرانی بنابراین منطقی عمل کرده است، طبق منطق مذاکره عمل کرده است؛» آیا نباید به این سخنان رهبری عزیز فکر کرد و نگوییم طاهرزاده شما عزیزان را منزوی کرده؟! آیا این نوع سخنگفتنی که بنده با شما عزیزان در میان میگذارم نزدیککردن شماها به سخنان رهبری است یا منزویکردن شما و راضیکردن کدخدا و رعیتهایش که منظورتان آمریکای خبیث و لیبرالهای عملگرا و سیاسیون یقهسفید است که به صورت مبنایی ما با آنها تقابل تمدنی داریم؟ همین طور است که میفرمایید: «سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی »، مرهم آن سخن خلافآمدِ عادت است که حافظ در وصف آن گفت:
«سالها پيرویِ مذهب رندان کردم ... تا به فتوی خِرد حرص به زندان کردم»
حرص همان روح اشرافیت است و رِند یعنی کسی که عرف جامعهی جهانی روی او حساب نمیکند زیرا با فکر و فرهنگ دیگری در جهان و تاریخِ خود حاضر شده است.
«من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه .... قطع اين مرحله با مرغ سليمان کردم»
راهی که انسان را به مقام توحید و «جامعیتِ خلق در حق» میرساند بدون سلوک در ذیل شخصیت توحیدی زمانه که متذکر حقیقت ملکوت است ممکن نیست. طی این مرحله نیاز به مرغ سلیمان دارد تا حقایق قدسی را مطابق این تاریخ برای ما بازگو کند.[1]
«سايهای بر دل ريشم فکن ای گنج روان .... که من اين خانه به سودای تو ويران کردم»
یعنی این دل من که در این زمانه یعنی زمانهی غلبهی کثرات آشفته شده، ای شخصیت ملکوتیِ دوران که گنج روان این تاریخ هستی! سایهای از نور توحیدی که به همراه آوردهای را بر دل و جان من بیفکن، زیرا به امید زندگی در ذیل شخصیت قدسی تو به همهی آنچه فرهنگ ظلمانی روزگار ساخته بود، پشت کردم.
«در خلاف آمد عادت بطلب کام که من .... کسب جمعيت از آن زلف پريشان کردم»
در این بیت جناب حافظ همهی سخن و راهکار خود را به میدان میآورد که اگر میخواهی به سر منزل عنقا برسی و کسب جمعیت و وصول به وحدت نصیب تو شود باید نگران خلاف عادت که به ظاهر منجر به یک نوع پریشانی در کثرات میشود، نباشی و در دل همین جلوههای متفاوت دوران، آن توحید ناب را مدّ نظر آوری. زلف پریشانِ خلافِ آمدِ عادت، راه ورود به حقیقت تاریخِ توحیدی دوران است که یک نوع بیتناسبی با مناسبات جاری در عادات و مشهورات زمانه را به همراه دارد. موفق باشید
[1] - حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در بازگوکردن حقیقت قدسی این زمان میفرمایند: «اگر من هم برگردم ملت اسلام برنمىگردد. اشتباه نكنيد، اگر خمينى هم با شما سازش كند ملت اسلام با شما سازش نمىكند» (صحيفه امام، ج1، ص: 303)
باسمه تعالی: سلام علیکم: کسی به امر بدیهی شک نمیکند منتها ابتدا باید موضوع بدیهی درست تصور شود، وقتی درست تصور شد، تصور آن مصادف با تصدیق آن است. موفق باشید
با سلام بعد از اعتکاف حالتی در من بوجود اومد که احساس کردم دیگه هیچ چیز این دنیا برام اهمیتی نداره. ولی این حالتم یه روز بیشتر دوام نیوورد. چه کار کنم این حالتو دوباره بدست بیارم و برام ملکه بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت معنوی در باطن شما حفظ شده، حادثههایی جلوآمده که باید تکلیف آنها را نیز روشن کنید تا با وسعتی بیشتر جنبهی معنوی خودتان رشد کند. باز روحانیتی و معنویتی میآید که در نتیجهی آن معنویت، این حادثهها شما را از خود نمیگیرد و به خودشان وصل کند. معنای صبر در دینداری همین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از برکت انتخابات اخیر همینکه عزیزانی امثال جنابعالی تا این حدّ به تفکر و تحلیل نایل شدهاید که بس مبارک و همهجانبه است. به نظر بنده تمام جوانبی که مطرح فرمودید قابل توجه است. بهخصوص مطلب آخر که موضوع شب قدر انتخاباتی را پیش کشیدید؛ به این معنا که 4 سال مردم را متوجهی اهدافی در انتخاباتشان بکنیم که گرفتار تحریکات نفس امّارهشان از طریق رقیب نگردند.
آری! ما باید در متن دموکراسی که در این تاریخ با آن روبهرو هستیم انقلاب خود را ادامه دهیم. بدین معنا که نه میتوان بدون رأی مردم انقلاب را شکل داد و جلو برد، و نه مانند غرب با هر مردمی و هر هوسی میتوان کنار آمد. این جا است که رسالت اصلاحِ جامعه و تربیت دینیِ فردفردِ افراد پیش میآید. دورهی آن گذشت که بگوییم هرکس با ما نیست، بر ما است. و دورهی آن گذشت که با برخورد تند و خشن، افرادِ ناصالح را به اردوگاه رقیب پرت کنیم. به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه»؛
«عمده نظر و هدف شما این باشد که چتر گفتمان انقلابی را در کشور باز کنید، بر روی سرِ همهی کشور باز کنید. این کار هم بسیار دشمن دارد. کسانی هستند که سعی میکنند سفرهی انقلاب را جمع کنند تا دیگر تفکر انقلابی وجود نداشته باشد.... نکتهای که باز تأکید خواهم کرد این است که باید در دلها نفوذ کرد، این کارها خیلی کارهای خوبی است که انجام گرفته، اما ارزیابی کنید ببینید این کارها، چقدر در دلها نفوذ کرده... ما باید مردم را با اخلاق تربیت کنیم و با اخلاق بار بیاوریم... شما در این مجموعه، مخاطبان خودتان را مشخص کنید و افزایش دهید، یعنی مخاطبتان فقط آن جوانی که از پیش به شما معتقد است نباشد ... قشر خاکستری و حتی قشر از خاکستری متمایل به سیاه را هم باید بربایید و جذب کنید».(بیانات رهبری در جمع دستاندرکاران جبههی فرهنگی انقلاب، آبان ماه 95). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همانطور که خودتان متوجه شدهاید باید در عین آنکه کار فرهنگی با جوانان را تعطیل نکرد، ولی شما به عنوان یک طلبه بهخصوص در ابتدای کارتان باید ممحض در دروستان باشید و در کنار آن فعالیتهای فرهنگی را مدیریت کنید، نه آنکه قصهی شما قصهی آن کسی باشد که رفت آب بیاورد، آب او را برد. یعنی آنچنان مشغول کارهای فرهنگی و سر و کلهزدن با جوانان شوید که فراموش کنید باید یک طلبهی با سواد و عمیقی باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تردید در اینکه آیا آنچه در ذهن داریم مطابق خارج است یا نه؟ تغییر از ساحت علم حضوری به علم حصولی است. موفق باشید
سلام و عرض ارادت: همراه با یک گروه مستند ساز، عازم پیاده روی اربعین هستیم، خواستم در صورت امکان، اگر موضوع یا سوژه ای را در این جهت مناسب می دانید، راهنمایی بفرمایید. استاد، اگر می شود هم نظر خودتان را بفرمایید و هم بفرمایید به نظر شما اگر شهید آوینی زنده بود چگونه با این پدیده روبرو می شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آوینی آن شهید بزرگوار با دید نافذ خود چشمهای بقیه را متوجه حقیقتی کرد که از طریق پیادهروی اربعین در حال وقوع است. حقیقت اتحاد روحانی تشیع برای تحقق تمدنی ماوراء تمدنهای معمولی بشری. تحقق بازگشت به خویشتن تشیع، تشیعی که شیعیان آن به جهت حکام جائر از همدیگر دور و بیگانه شدهاند. از طریق دوربین باید نزدیکی عمیقی که شیعیان در ذیل امام حسین«علیهالسلام» با همدیگر دارند به نمایش آید. همزبانیِ تاریخی شیعه در حال وقوع است که مستلزم گذشتن از عادات و اشتغالات روزمرّه است. همزبانی مستلزم عهدی است که باید تجدید شود تا تاریخ جدید بنا نهاده شود. عشق به حسین«علیهالسلام» موجب ظهور جانهای مشترکی است که یک حرف دارند و آن حضوری مشترک در ایجاد سرنوشتی قدسی. تا به ندای حسین«علیهالسلام» در عصر عاشورا گوش فرا ندهیم قادر به همزبانی نخواهیم بود. لبیک به ندای آن حضرت شروع شده و گشودگی حضور شیعه در پیادهروی اربعین، شیعه را از حجاب و دیدهنشدن خارج کرده، تاریخی شروع شده تا شیعه نشان دهد که چیست و راهپیمایی اربعین زمینهای برای همین امر است. راهپیمایی اربعین در حال حاضر پس از انقلاب اسلامی، رویداد اصلی تاریخ ما است و محل تجلی تشیع است تا گشودگی و برافراشتن جدیدی به عالم برگردد. تنها میتوانید با دروبین خود به مطالب نهفته در این حرکت اشاره کنید هرچند موضوع، موضوعِ بیکرانهای است که تنها میتوان به آن اشاره کرد. تاریخی است که بنا است حقیقت ، بیش از پیش خود را نشان دهد، چشمها توان دیدن حقیقت را در بسیاری از جهات از دست دادهاند، راهی که شیعیان پیاده بر آن گام میزنند راهی است به سوی حقیقت وجود که زمین را روشن خواهد کرد و زمان زیر پای راهپیمایان جادهی اربعین پیچیده میشود تا زودتر به افق حضور حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیعلیه» برسند. این جاده؛ مکانی چون سایر مکانها نیست، بلکه نقطهای است برای شروع بای بسم اللّه به طرف صراط مستقیمی که کیلومترها از مغضوب علیهم و «ضالّین» فاصله دارد . آن حوالت تاریخی که با اشراق خداوند بر قلب مبارک حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» شروع شد در این راه حضور گستردهی تاریخی خود را شروع کرده و دارد فضای بازی را میگشاید که در فتوح آن همهچیز از گذشتهی خود متمایز میشود، شما در این حالت تنها قادر به دریافت چیزی هستید که خدا بنا دارد به این ملت عطا کند بنابراین شما میتوانید دوربین خود را در برابر بخشش الهی باز نگه دارید. امکان مفتوحبودنِ بخشش الهی را ظاهر توان کرد او خود را آشکار میکند، ولی هر چشمی نمیتواند ببیند مگر چشمی که از استیلای ظلمات دوران آزاد شده باشد . خداوند اراده کرده است ما را در شرایط دیگری قرار دهد و از این جهت سختیهایی را باید در این راه تحمل کرد، ولی از عنایت و رحمت الهی مأیوس نشد تا پوشیدگی حقیقت، به ناپوشیدگی تبدیل شود. آغاز همواره پیکار با خلاف آمدِ عادت را در بر دارد و لذا شما با زیرساختهای آماده روبهرو نیستید، باید خودتان تاریخ جدید را بسازید و این کار آسانی نیست. این هنر بزرگ قرن ما است. موفق باشید
