بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12377
متن پرسش
سلام علیکم: آیا هم زمان با خواندن سیر مطالعاتی شما، می توان کتاب هایی دیگه ای را هم مطالعه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی،همه‌ی امید ما آن است که مطالعه‌ی کتاب‌های ما زمینه‌ای شود تا بتوانید به کتاب‌های ستون‌های معرفتِ دینی رجوع نمایید و در اقیانوس بیکرانه‌ی آثار حضرت امام و علامه و آیت‌اللّه جوادی و آیت ‌اللّه حسن‌زاده و آیت ‌اللّه مطهری و امثالهم سیر نمایید!! و قدم به قدم به منبع معرفت و دیانت یعنی قرآن و روایت نزدیک شوید. موفق باشید

11729
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: می خواستم ببینم عرف امروزه در مورد سفره های غذا برای میهمانیها چگونه است؟ مثلا جایی که آدم میره پنج نوع غذا براش میارن اگه بیان منزل ما و یک نوع غذا بزاریم بی احترامی میدونن مثلا اگه دو نوع بزاریم غیر اخلاقی تلقی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد به میهمان احترام بگذاریم ولی نه به قیمت بی‌احترامی به حکم خدا! باید با یک خورش از میهمان پذیرایی کرد نه بیشتر. موفق باشید

10840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: استاد شما در کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شوند»، معنی مقابل عزت را به گونه ای عنوان کرده اید که بنده هر چه فکر می کنم دلیل آن را نمی فهمم. شما در پاورقی صفح ی 163 کتاب، عزت را نفوذناپذیر، غلبه ناپذیر و شکست ناپذیر معنی کرده اید که معنای مقابل هیچ یک از این ها «نفله» یا «پوچ» و «تلف شده» و «هدر رفته» نمی شود. معنای مقابل عزیز به صورت تحت اللفظی طبیعتا می شود: «نفوذ پذیر» یا « غلبه پذیر» و این معنی با هدر رفته و پوچ فرق می کند. در معنای عرفی هم کسی بی عزت را تلف شده نمی پندارد. در عرف معمولا کسی را که دارای جاه و جلال و یا مقبولیت از طرف مردم است را عزتمند می نامند. لطفا توضیح دهید که چگونه این معنا را از بی عزت برداشت کردید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان‌ها در ذیل عزت الهی قرار نگیرند تحت تأثیر امیال نفسانی خود قرار خواهند گرفت و گرفتار پوچی می‌گردند و از این جهت زندگی آن‌ها تلف می‌شود و به هدر می‌روند. موفق باشید
6122
متن پرسش
با سلام چرا هنگام رحلت پیامبر عزرائیل امد درصورتی که مقام پیامبربالاتر ازفرشته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» باید دنبال کنید که بحث می‌شود یک مقام، مقام نفس ناطقه‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است که جبرائیل«علیه‌السلام» به آن وحی ‌می‌کند و عزرائیل«علیه‌السلام» هم همین مقام یعنی نفس ناطقه‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را قبض می‌نماید. ولی یک مقام هم مقام حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است که همان مقام اولُ ما خلق اللّه است که فوق جبرائیل و عزرائیل است. موفق باشید
5815
متن پرسش
مفاهیم کلی مثل انسان آیا در خارج یافت می شوند؟ منظور از تشخص در فلسفه چیست؟ ماهیت با جوهر چه فرقی دارند؟ اگر ساده و مفصل توضیح بدین ممنون میشم
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مفصل این بحث‌ها را باید در کتاب‌ها دنبال کنید. با فرض آن‌که رفقا مطالعه کرده‌اند و حالا سؤالی دارند می‌توان جواب سؤال‌شان را داد. 1- در فلسفه‌ی صدرایی مفاهیم کلی یک حقیقت کلّی سِعِی دارند. 2- وقتی به موضوع به اعتبار جنبه‌ی وجودی‌اش نظر ‌کنیم بحث تشخیص به میان می‌آید 3- ماهیت به اعتبار چیستی شیئ به پدیده نظر دارد و جوهر به اعتبار ان‌که وقتی چیزی در خارج باشد مثل عرض در موضوع نباشد. مانند این‌که می‌گوییم انسان جوهر است ولی گرما جوهر نیست چون گرما در موضوع یافت می‌شود بدین‌معنی که باید چیزی باشد که گرم باشد. موفق باشید
5632
متن پرسش
سلام و عرض ارادت. استاد عزیز! با توجه به اظهارات بسیار زشت و نابجای آقای رفسنجانی بر علیه سوریه و محور مقاومت ، آیا هیچ راهی وجود دارد که این اظهارات را حمل بر نیت خیر ایشان کنیم؟ لینک فایل صوتی ایشان : http://nocutpress.com/fa/news/2240/سخنرانی-هاشمی-رفسنجانی-علیه-دولت-سوریه-فایل-صوتی-فیلم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده صوت سخنان آقای هاشمی را گوش دادم فقط باید متأسف بود زیرا از ابتدا هم موضع‌گیری آقای هاشمی نسبت به سوریه به نفع جبهه‌ی مقاومت نبود که بحث آن طولانی و غم آن بسیار است. موفق باشید
3490

ولایت فقیهبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ان شاءالله خدا خیرتون بده می خواستم بپرسم چرا در کتابها در مورد ولایت فقیه اونچه شما در سی دی ولایت نبی تا ولایت فقیه توضیح واضح می دهین کتاب پیام های آسمانی سوم درس یازدهم مبحثی داره به نام رهبری در عصر غیبت ، از امام خامنه ای زیاد حرفی به میان نیامده فقط در حد اسم بردن خیلی این مبحث در کتابها ثقیل و مبهم است ؟ لطفا برامون دعا کنین
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: موضوع ولایت فقیه یک موضوعی علمی است که باید به همان روش علمی بحث شود و مصداق آن را خبرگان باید تعیین کنند. موفق باشید
1604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد من دانشجوی رشته مدیریت هستم میخواهم مقاله ای درباره مدیریت منابع انسانی در سازمانها با دیدگاه اسلام درباره انسان بدهم لطفا موضوع تحقیقی خاصی یا منبع خاصی با توجه به آثار خودتون یا دیگران معرفی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده چند جلسه بحث در شرح نامه‌ی حضرت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مالک اشتر داشته‌ام، شاید به کارتان بیاید. ولی در هرحال کتاب‌هایی که به استناد نامه‌ی حضرت به مالک اشتر در رابطه با مدیریت نوشته شده مفیدند. موفق باشید
373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند.در خصوص بحث امامت و عصمت و انچه از قران میشود استفاده و اثبات کرد از دوران دانشجویی در دانشگااه علوم پزشکی و در رادیو معارف بسیار شنیدهام و به نظر هم خیلی متین است اما ته دل نمیتوانم بپذیرم اهل تسنن چرا با این دید به این ایات و روایات نگاه نمیکنند .؟ نمیتوانم بپذیرم که تقییه میکنند (همچننان که بعضی ها این را دلیل میدانند.)ایا چون از ابتدا اینجور در ذهنشان نقش بسته است نمیتوانند جور دیگری فکر کنند ؟ اگر علت این باشد این مسئله در خصوص مسیحیان هم باید صدق کند؟میتوانم بگویم این مسئله بزرگترین دغدغه دینی من وخیلی افراد است که باعث میشود ته دل محکم کمی احساس سستی کنیم ومسلم است این شرایط چراگاه شیطان است و در موقع مقتضی ضربه خود را خواهد زد .لطف فرموده پاسخ دهید ارادتمند شما .دکتر صادقی .تبلیغ شما را در سایتم میکنمwww.drsadeghilab.ir
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام عنایت بفرمائید که یکی از طرفندهای دشمنان اسلام آن است که وقتی نتوانستند در مقابل رهنمون‌های دینی حرفی منطقی داشته باشند، موضوع را سیاسی وجناحی می‌کنند و این سخت‌ترین ضربه‌ای است که همیشه به مسیر های هدایت‌‌های الهی وارد شده ، از طرفند فرعون بگیرید که به مردم مصر گفت: «این مرد – یعنی حضرت موسی – نقشه کشیده است شما را از شهرتان بیرون کند» و سعی کرد از این طریق موضوع نبوت حضرت را در حجاب ببرد. یا وقتی جادوگران در مقابل معجزه‌ی حضرت متوجه شدند کار موسی«علیه‌السلام» چیزی فوق معجزه است و اسلام آوردند، گفت: این نقشه‌ای بوده از قبل که موسی به عنوان رئیس جادوگران با تبانی جادوگران کشیده. یا در دهه‌های اخیر موضوع دفاع انقلاب اسلامی از مردم مظلوم فلسطین و شیعیان لبنان را سعی کردند سیاسی جلوه دهند و حقانیت موضع‌گیری انقلاب اسلامی را در حجاب ببرند. در موضوع ولایت جامعه‌ی اسلامی پس از رحلت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله»، جنابعالی عنصر اُموی را ساده نگیرید که چگونه کار را تا آن‌جا کشاندند که بالاخره معاویه جانشین پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» شد و در این دوره آن‌قدر فضا را آلوده کردند و جعل حدیث نمودند که سال‌ها طول می‌کشد تا گرد و غبارها فرو نشیند و جهان اسلام متوجه اصل مسئله بشود. اقدام بسیار کارساز مرحوم علامه‌ی امینی در «الغدیر» یکی از آن اقداماتی است که آرام‌آرام فضا را شفاف می‌کند و مرز بین جریان اموی در جهان اسلام را از سایر مسلمانان روشن می‌نماید و این اولین قدم است. کتاب «حزب علوی و حزب اُموی» از آقای حجت‌الاسلام دکتر محسن حیدری، از انتشارات دفتر انتشارات اسلامی نکات خوبی در این رابطه دارد. در ضمن جزوه‌ی «چه شد که کار به قتل حسین«علیه‌السلام» کشیده شد؟» با ویرایش جدید که بر روی سایت هست، إن‌شاءالله می‌تواند کمک کند. موفق باشید
16641

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و قبولی طاعات حضور استاد گرامی: استاد آن جا که معصوم می فرماید《نحن صنائع ربنا و خلق صنائعنا》نکاتی را که من از این فرمایش فهمیده ام خدمت شما عرض می کنم خواهشمندم درستی یا نادرستی شان را برایم روشن بفرمایید. 1. یعنی علت حقیقی《وجود》و《هست》و《من》من همان امام است به اذن الله. 2. منظور از فطرت که طبق فرمایش قرآن باید به آن رجوع کنم همان امام است. 3. در نزدیکی به شجره ممنوعه، درحقیقت من توجه ام را از امامم گرفته ام (برگردانده ام).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است که می‌فرمایید با این توجه که امام را یک حقیقت می‌دانیم و نه صرفاً یک شخص. عرایضی در کتاب «مبانی نظری مهدویت» در رابطه با حدیث مذکور شده است. موفق باشید

14475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی با سلام خدمت شما استاد بزرگوار و طلب توفیق روز افزون و طول عمر پر برکت از درگاه حضرت حق برای جنابعالی: 1. برای بنده سوال پیش آمد که شما فرمودید طبق روایت حضرت نوح (ع) چند صد حج عمره و تمتع بجا آوردند خانه کعبه قبل از حضرت ابراهیم (ع) بنا شده بوده است منبع رجوعی برای مطالعه هست؟ 2. سوال دیگر بنده مبنی بر این است که چرا قبلا اینقدر مردم به حج نمی رسیدند وقتی دقت می کنم به زندگی گذشتگان و اطرافیان و خودمان اینقدر حاجی نداشتیم منکر این عمل نیستم چون واقعا از عاشقان دین شدم متذکر این نکته ام که اینقدر پول به چه راهی بدست می آید که صرف زیارت می شود؟ آیا معرفت انسانها هم بالا رفته و آیا سایر احکام را هم بجا می آورند و آیا در این حقوق ها حق دیگران ضایع نمی شود تا بقیه راهی مکه شوند؟ 3. استاد با این همه تکیه در مورد نماز شب و روایات گاه سخنانی از شما در بعضی قسمتهای مباحث می شنوم مبنی بر اینکه اگر کسی در این انقلاب نقشی نداشته باشد - البته چیری که برداشت کردم شاید درست نتوانم منظورم را برسانم - این نماز شب فایده ای ندارد شاید بعضی ها نتوانند نقشی بیافرینند یا به نوعی محدودیتهایی دارند و باز هم عنوان کنم که تضادی با انقلاب ندارند یعنی تا جایی که بتوانند در حد خودشان از مدافعان امام و رهبری هستند آیا این هم به نوعی نماز شبش فایده ای برای او ندارد؟ 4. سوال آخر بنده این است که جدیدا حالتی برایم پیش می آید که اگر مثلا بگم چند وقتی فلان اتفاق برام نیفتاده یا قبلا سیستم بدنم فلان عمل را این طور انجام میداده چندی است به آن حالت نیست واقعا برایم به زودی پیش می آید آیا این تدبیر نفسم است؟ آیا این نحوه ای تجرد است؟ اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ نزدیک‌ترین منبعی که می‌توانید به آن رجوع کنید کتاب «صهبای حج» آیت‌الله جوادی است. 2ـ در گذشته مسیر بسیار سخت و طولانی بوده است و باید با پای پیاده عموما این راه را طی می‌کرده‌اند. 3ـ آن‌چه که باید مورد نظر باشد، روایاتی است که می‌فرمایند «اگر کسی نسبت به ولایت امامان معصوم عناد داشته‌باشد عبادات او قبول نمی‌شود»که امروز مصداقش انقلاب اسلامی می‌تواند باشد. 4ـ فکر نمی‌کنم لازم باشد نسبت به این موضوع حساس باشید. موفق باشید

13541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: با همة احترامی که به مقام علمی آیت الله مصباح (حفظه الله) و آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) قائل هستم برایم سوال بزرگی است که چرا این بزرگان هیچ موضع گیری سیاسی در خصوص برجام و سایر بی توجهی های دولت نسبت به خطوط قرمز و منویات امام خامنه ای صورت ندادند؟؟؟!!!! آیا وجود آقای مشایی در دولت دکتر احمدی نژاد که آن را به جریان انحرافی تعبیر کردند و آنقدر روی آن تاکید کردند بیشتر از تصویب این توافق برای کشور و اسلام خطر داشت؟؟؟!!! بنده خدای نکرده قصد جسارت به این بزگواران را ندارم ولی واقعا جواب این سوال برایم بی پاسخ مانده!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کار را به عهده‌ی صاحب‌نظران در این فنّ گذاشته باشند تا متهم نشوند در امری ورود پیدا کرده‌اند که در آن صاحب‌نظر نیستند. موفق باشید

13350
متن پرسش
سوال شما: سلام خدمت استاد گرانقدر: با تعدادی از دوستان تصمیم گرفتیم برخی شبها (هفته ای یک شب) را به بیابانهای اطراف محل زندگی برویم و مدتی مشغول فکر و تدبر در احوالات خویشتن باشیم و پی توبه و استغفار. از حضرتعالی تقاضا دارم بفرمایید کدام ادعیه مناسب حال است؟ و اینکه به کدام موارد بیشتر توجه نماییم؟ از توجه شما بسیار متشکرم (پاسخ خصوصی باشد ممنون) پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) تنهایی و خلوت وقتی مفید است که خطورات تا حدّی فرونشسته باشد وگرنه همان خطورات در تنهایی به سراغ انسان می‌آید. 2. همین‌که جمعی می‌خواهید این کار را بکنید و به نحوی مدّ نظر همدیگر هستید، نتیجه‌ی لازم را نمی‌گیرید. این نوع موارد، مواردی نیست که کسی از کس دیگر با خبر باشد. 3. دعاها باید با ذوق انسان تطبیق کند یکی با دعای عشرات می‌تواند با خدا مأنوس شود و دیگری با مناجات شعبانیه و آن دیگر، با مناجات خمسه عشره. موفق باشید سوال مجدد اینجانب: تشکر از پاسخ استاد عزیز حضرت استاد چاره چیست؟ چه باید کنیم؟ اساسا بلد نیستیم چگونه تنها باشیم؟ در جمع یک مشکل داریم در خلوت مشکل دیگر؟ با این خیالات چه باد کرد، خیلی آزار دهنده می شوند. مخصوصا وقتی انسان میخواد حال خوبی پیدا کند؟ خواهشمندم راهنمایی بفرمایید، مخصوصا اینکه روز مبارک عرفه نیز نزدیک است. تشکر بی پایان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تأمل بر کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را پیشنهاد می‌کنم بدین شکل که هرکدام از عزیزان به طور جداگانه یک جلسه از شرح این حقیر را گوش دهند و نکات مهم آن را بر اساس کتاب، مشخص نمایند و هرجلسه در کنار هم قرار بگیرید و نکات یادداشت‌شده را با هم در میان بگذارید تا به مرور از طریق تذکرات آن کتاب، قدم‌های لازم برداشته شود. موفق باشید

12541
متن پرسش
سلام: استاد بنده طلبه هستم خیلی وقت است که می خواهم فلسفه بخوانم ولی می ترسم آن حجابی که امام (ره) می فرمایند مرا بگیرد. از نظر شما چکار کنم؟ بخوانم؟ استعداد فوق العاده ای هم دارم. 2. برای خواندن فلسفه باید اصول بخوانم یا ربطی بهم ندارند؟ 3. شنیدم برخی می گویند برای خوب فلسفه خواندن باید منطق بسیار قوی داشته باشی. این مطلب تا چه حد درست است؟ 4. در خواب چند روز پشت سر هم می دیدم که وضو می گیرم و حمام می کنم و راحت به آسمان می روم مانند پرنده. این خوابها از چه چیز نفس خبر می دهد. ممنون استاد. خوار و بار که ما شما رو داریم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت امام فلسفه را خواندند ولی از آن عبور کردند و اگر کسی نسبت به فلسفه اگاهی لازم را نداشته باشد و جایگاه آن را نشناسد، گرفتار حجاب فلسفه خواهد شد 2- برای خواندن فلسفه اصول فقه نیاز نیست، ولی یک طلبه باید اولویت را به فقه و اصول بدهد و نه به فلسفه 3- تفکر متأثر از علم منطق ربطی به فلسفه ندارد ولی در فلسفه فیلسوفان در ارائه‌ی نظر خود از اصطلاحات منطقی استفاده کرده‌اند و از این جهت لازم است که منطق خوانده شود 4- بنده تعبیر خواب نمی‌دانم ولی إن‌شاءاللّه خوب است. موفق باشید

12202
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت: استاد دوستی دارم که در مورد شمس و مولانا مطالعاتی داشته و امروز من مطلبی رو ازش خوندم که برای من شبهه ایجاد کرده: «شمس موسیقی را تا حد وحی ناطق پاک و نوای چنگ را تا حد قرآن فارسی بالا می برد و می ستاید (ش.110) و مکتب مولوی میراث این آموزش و ستایش را به بهای همه تعصب ورزی ها و کارشکنی ها، قرن ها به جان می خرد و تا به امروز آن را زنده نگه می دارد. مولوی پس از برخورد با شمس، موسیقی دوستی و سماع را تا بدان حد گسترش می دهد که حتی به طور هفتگی، مجلسی ویژه سماع بانوان، همراه با گل افشانی و رقص و پایکوبی زنان در قونیه بر پای می دارد. (افلاکی،468/3 و 591/3 خط سوم صفحه آ74)» با توجه به بیانات شما در مورد مولوی که فردی عرفانی است، برپایی مجلس ساز و آواز و رقص و پایکوبی زنان در مورد ایشان صحت دارد؟ لطفا تشریح فرمایید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا عنایت داشته باشید که آن نوع موسیقی که عرفا بدان نظر دارند صورتی قدسی دارد که حاصل اُنس با آن فضای معنوی جمع‌الجمعی، مثنوی مولوی است و از آن‌جایی که مولوی سخت عالِم متشرعی است، باید گزارش‌های افلاکی را در آن فضا معنا کرد. و موضوع سماع و حلّیت آن در بین فقها مورد بررسی است و این غیر از ساز و آوازهایی است که ما تصور می‌کنیم. موفق باشید  

10865
متن پرسش
سلام: آیا با انجام اوامر الهی و ترک محرمات تخلیه و پس از آن تحلیه صورت می گیرد؟ آیا حصول تخلیه و تحلیه قطعی ست؟ آلوسی در تفسیر خود در ذیل آیه 33 سوره احزاب می گوید این آیه در بیان این است که اگر اهل بیت (ع) به اوامر الهی عمل کنند و از نواهی او دوری کنند قطعا تخلیه و تحلیه در آنها صورت می گیرد اما در افراد دیگر این امر قطعی نیست یعنی ممکنه تخلیه و تحلیه حاصل نشه. به نظر شما این حرف درسته " و الآیة متضمنة الوعد منه عزّ و جلّ لأهل بیت نبیه صلّى اللّه علیه و سلم بأنهم أن ینتهوا عما ینهی عنه و یأتمروا بما یأمرهم به یذهب عنهم لا محالة مبادئ ما یستهجن و یحلیهم أجلّ تحلیة بما یستحسن، و فیه إیماء إلى قبول أعمالهم و ترتب الآثار الجمیلة علیها قطعا و یکون هذا خصوصیة لهم و مزیة على من عداهم من حیث إن أولئک الأغیار إذا انتهوا و ائتمروا لا یقطع لهم بحصول ذلک." روح المعانی /ذیل ایه 33 احزاب
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رویکرد ما به جای فرار از جهنم رجوع الی اللّه باشد رعایت اوامر و نواهی الهی جهت امر تحلیه کافی است و تحلیه‌ی بعد از تخلیه حاصل می‌شود و از آن جهت که رویکرد اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در همه‌ی امور «ابتغاءً لوجه اللّه» بود آلوسی آن سخن را گفته. موفق باشید
10232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مقام معظم رهبری پس از دیدن اجرای گروه سرود آباده به نام «قصه بابا» که مضمون آن درباره درد دل فرزند شهید است، گفتند: «کاری که اجرا کردید کار خوبی بود، چرا که صدای سازتان بر نفس انسان ها غالب نیست» منظور مقام معظم رهبری از این که فرمودند ساز شما بر نفس انسان ها غالب نیست، چه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سررشته ندارم ولی این سرود در زمان خودش تمام رشته‌های جان ما و امثال ما را به حرکت در آورد. موفق باشید
8876
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد عزیز درباره استغفار های امامان علیهم السلام گفته می شود اینها للدفع است. بخاطر مشغول شدن به کثراث و در آمدن از آن وحدت خاص، بخاطر وظایف شرعی و وجودک ذنبک می باشد که البته بسیاری از ادعیه آن بزرگواران با این سه دلیل توجیه می شود، اما فرازهای زیادی هم دیده می شود که در این سه مورد قابل گنجاندن نیست مثلا حضرت امیر علیه السلام در دعای کمیل میفرمایند «خدعتنی الدنیا بغرورها. و لا تفضحنی بخفی ما اطلعت علیه فی سری.... ما عملته فی خلواتی من سوء فعلی» براستی خداوند چه عملی از حضرت سراغ دارند که ایشان می خواهند خداوند آن را رسوا نکند و برای ایشان در خلواتشان چه سوء فعلی متصور است و یا می فرمایند: «خالفت بعض اوامرک..... فتجاوزت... بعض حدودک» می بینیم که امام می فر ماید من در بعضی حدود تو مخالفت کردم. آیا واقعا امری و حدی هست که خداوند در هر بعدی فرموده باشند و امام علیه السلام مخالفت فرموده باشند و یا «لم احترس فیه من تزیین عدوی» و بسیاری موارد دیگر که در ادعیه این ذوات مقدسه و جود دارد توجیه اینها چه می تواند باشد؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: وقتی حقیقت حق در ذات خود بر اساس «وحدت وجود» آن است که جز حق نیست و حق است که از طریق عین ثابته‌ی مخلوق در نزد خود ظهور کرده و همه باید بالحق به جنبه‌ی حقانی مخلوقات که تجلی حق از طریق عین ثابته‌ی مخلوق برای حق است، عالم را بنگریم، حال اگر یک لحظه کوچک‌ترین اصالتی به مخلوقات بدهیم، در همان لحظه دنیا با ما خدعه کرده و حضرت از طریق «خَدَعَتْنِی الدُّنیا بِغرورِها» دارند متذکر این خطر برای خود در محضر حق می‌شوند که در این حدّ هم نمی‌خواهم به چیزی اصالت بدهم. و حضرت سید الشهداء و در همین راستا در دعای عرفه اظهار می دارند « إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثَارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَار» از حق می‌خواهند در همین حدّ هم که در سرّ خود چنین گرفتاری برایم پیش آید که مخلوق را جدای از تو بنگرم مرا مصون بدار که این خلاف امر تو است که باید در عبودیت خود تنها تو را عبادت کنم و هیچ نحوه استقلالی به هیچ‌چیز حتی یک لحظه نداشته باشم. که این از ظریف‌ترین نحوه‌ی ارتباط مخلوق با خالق است و حضرت تا این حدّ نسبت به تحقق آن حساس‌اند. در اصطلاح عرفا هست که وقتی سالک می‌تواند در مقام تعیّن اول و فناء در فناء حاضر باشد، حضور او در مقام تعیّن ثانی و نظر به اسماء، یک نوع گناه به حساب می‌آید و همواره در مقایسه با عظمت حق از نقص عبودیتِ خود غافل نیستند تا آن‌جا که اظهار می‌دارند: «ما عَبَدْناک حقَّ عبادَتِک». موفق باشید
5878
متن پرسش
با سلام: استاد من گاهی اوقات دچار بی‌حوصلگی می‌شوم و حتی حوصله‌ی گفتگو با خدا و این‌که مشکلم را به او بگویم و از او کمک بخواهم را ندارم یک گوشه می‌نشینم و فقط گریه می‌کنم بعد از گذشت چند ساعت هم پشیمان می‌شوم که چرا لحظاتی که می‌توانم بهترین استفاده را از آن‌ها بکنم این‌گونه سپری می‌شود! نظر شما درمورد این مشکل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم کتاب «آشتی با خدا» را تا آخر بخوانید. موفق باشید
5572
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز بنده چندین سوال داشتم و ازشما خواهش می کنم جواب را هم فقط به ایمیلم ارسال کنید. 1 راجع به گریه کردن است شاید سوال بی موردی باشد اما من خیلی برام این مهم شده که فلسفه گریه کردن چیست البته من قبلا خیلی حساس بودم و سر هر موضوعی غصه فراوان می خوردم و اشکم سرازیر بود اما به لطف الهی و طی این مباحث خداراشکر این گریه کردن محدود به زمان نیایش با خدا شده و گاهی هنگام قران خوندن. حال می خوام بدونم این گریه از لحاظ عرفانی و فلسفی چه معنایی می دهد؟ 2 استاد گرامی من الان چند وقتی احساس می کنم کسی از طریق قلب با من صحبت می کنه البته الان مبحث حرکت جوهری قسمت 7 هستم هر چند هنوز تفکر زیادی ندارم بعضی وقتا هم کمی فکر می کنم احساس سردرد خاصی دارم اولا این سردرد طبیعی است؟ در ثانی اون که حرف می زنه می تونم اعتماد کنم ؟من مثلا هرچی که می گم دعوت به صبر می کنه . یا دعوت به سکوت ؟ خواهش می کنم من را راهنمایی کنید 3 من بعضی روزها غم زیادی را احساس می کنم به طوریکه اگه کسی پیشم باشه سختمه نمی تونم راحت ارتباط- با فرد کناریم داشته باشم- برقرار کنم و بعضی روزها را هم خدارا شکر خوبم فقط از عمق و جود شکر می کنم با وجو اینکه ارزوهایی داشتم و نرسیدم ولی وقتی نعمتهای خدا را ذکر می کنم گریه میکنم. استاد بزرگوار با این شرح احوالات و ضمن پاسخگویی به پرسشها ازتون می خوام مرا راهنمایی کنید و اینکه این مباحث در تفکر من اثر می گذارد؟ البته از افکار روزمره خداراشکر راحت شدم تا حدی. با سپاس فراوان .
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «عاشق شده‏اى، اى دل سودات مبارک باد ......... از جا و مکان رستى، آنجات مبارک باد» «از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور ....... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد» «اى پیشرو مردى، امروز تو برخوردى‏ ............ اى زاهد فردایى فردات مبارک باد» «کفرت‏همگى دین‏شد تلخت‏همه‏شیرین‏شد ............. حلوا شده‏اى‏ کلى، حلوات مبارک باد» «در خانقهِ سینه غوغاست فقیران را .............. اى سینه‏ى بى‏کینه غوغات مبارک باد» «اى عاشق پنهانى آن یارْ قرینت باد ............. اى طالب بالایى بالات مبارک باد» «اى جانِ پسندیده جوییده و کوشیده‏ .............. پرهات بروییده پرهات مبارک باد» «خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردى‏ ........... کالاى عجب بردى کالات مبارک باد» 2- سعی کنید بدن خود را تقویت کنید که آن سردردها سراغ‌تان نیاید، در حال حاضر به آن صحبت درونی خیلی توجه نکنید. به مطالعه و ورزش و کارهایی که باید انجام دهید مشغول باشید و از تقویت خود نیز غافل نباشید 3- تأکید بنده آن است که در مطالعه و ورزش و کارهایی که باید بکنید خود را مدیریت کنید تا إن‌شاءاللّه نتیجه‌ی لازم گرفته شود. موفق باشید
4460
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی: اینجانب چه در مسایل معنوی یا مطالعه یااهداف وبرنامه هایم دایم این شاخه به ان شاخه میروم وهیچ کاری رابه سرانجام نمی رسانم و ارامش ندارم چکار کنم از این وضع خلاص شوم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد ازش کار بیاید. موفق باشید
3532
متن پرسش
سلام علیکم چرا در بحث حرکت جوهری گفتید:اگر جوهر در خودش متحول نبود عطای الهی موقف میشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جواب این سؤال را در کتاب «از برهان تا عرفان» و شرح آن به وسیله‌ی سی‌دی دنبال کنید در آن‌جا بحث شده. موفق باشید
2974
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی در یکی از وبلاگهای مخالف فلسفه نقدی وجود دارد نسبت به از برهان تا عرفان نوشته یکی از اساتید که جمله زیر قسمتی از ان می باشد توضیح بفرمایید منظور از عین شیرینی چیست؟ ایا مثلا شکر را عین شیرینی میدانید ؟ همانطور که اب مثلا عین تری است؟ ایا همه شیرینی های عالم از شکر است؟ (وجود عین شیرینی محال ذاتی است و در خارج هم هرگز عین شیرینی وجود ندارد و همین طور وجود حقیقتی به نام «عین وجود» هم تصوری باطل است و تا کنون هیچ عاقلی در مقابل چیزهای شیرین یا سفید یا … معتقد به وجود چیزی به نام عین شیرینی!! یا عین سفیدی!! نبوده است لذا فلاسفه هم مجبور شده‌اند حرف خود را برگردانند و بگویند: منظور ما از عین وجود، کلّ أشیاء موجود است![۴] درست مانند این که کسی بگوید: منظور من از عین شیرینی تمام شیرینی‌های خارجی است! که البته در این صورت اصل مدّعای خود را نقض کرده و به بطلان آن اعتراف کرده است.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شما با کسی که ذاتی و ذات را نمی‌فهمد و متوجه نیست منظور از عین تری مجموع آب‌ها نیست بلکه ذات تری است، چه می‌توانید بگویید؟ مگر بنا است همه فلسفه را بفهمند؟ مگر وظیفه‌ی ما بحث با این نوع افراد است؟ موفق باشید
2782
متن پرسش
با سلام. می خواستم بدانم آیا تغییر اسم افراد در طالع و اتفاقات زندگی آنها اثر دارد و آیا مبنای روایی در این کار است؟ در بین مردم مصطلح است که اگر فردی چند بدیمنی مکرر نصیبش شود می تواند به کمک علم اعداد اسم خود را تغییر داده و از این اتفاقات رهایی یابد؟ اگر این موضوع صحت دارد، کیفیت تعیین آن چگونه است و به چه کسانی در این موارد می بایست رجوع کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض کرده‌ام این‌ها حرف‌های بی‌پایه‌ای است به آن‌جا رجوع کنید، چون ما حق نداریم بی‌دلیل اسم خود یا فرزندان و یا همسر خود را تغییر دهیم مگر آن‌که اسم آن‌ها تداعی‌کننده‌ی یک انسان متعالی نباشد. موفق باشید
37472
متن پرسش

سلام و عرض ارادت خدمت معلّم عزیز و بزرگوار جناب استاد طاهرزاده. روز معلّم را خدمت جنابعالی تبریک عرض می کنیم. به لطف الهی از حضرتعالی چیزهای زیادی یاد گرفتیم. امیدواریم که خدای متعال به احسن وجه از شما بپذیرد و شما را در دنیا و آخرت و در عالی ترین درجات با پیغمبر اکرم و اهل بیت طاهرینش علیهم‌السلام محشور فرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از لطف جنابعالی. امید است بتوانیم در راهی حاضر شویم که با دل‌زندگیِ تمام، موجب حیاتی فعّال برای رفقا و برای خودمان باشیم. آری! قصه ما قصه خاصی باید باشد به همان معنایی که جناب ملک الشعرای بهار فرمود: «روح پدرم شاد  که می‌گفت به استاد / فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ». حال مائیم و جهانی که تنها با شور و شوق معنوی در تاریخی که تاریخ توحید است در مقابل شرک، باید عشق را به معنای امروزین آن مزمزه کنیم. موفق باشید
نظر جنابعالی را به نامه ای که مشهور است آقای ابراهام لینکلن به معلم پسرش نوشته جلب می کنم. 
به پسرم درس بدهيد. او بايد بداند كه همه مردم عادل و همه آن ها صادق نيستند، اما به پسرم بياموزيد، كه به ازاي هر شياد، انسان صديقي هم وجود دارد.
به او بگوييد، به ازاي هر سياستمدار خودخواه، رهبر جوانمردي هم يافت مي شود.
به او بياموزيد، كه در ازاي هر دشمن، دوستي هم هست. مي دانم كه وقت مي گيرد، اما به او بياموزيد، اگر با كار و زحمت خويش، يك دلار كاسبي كند بهتر از آن است كه جايي روي زمين پنج دلار بيابد. به او بياموزيد، كه از باختن پند بگيرد. از پيروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر داريد. اگر مي توانيد، به او نقش موثر كتاب در زندگي را آموزش دهيد. به او بگوييد، تعمق كند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقيق شود. به گل هاي درون باغچه و زنبورها كه درهوا پرواز مي كنند، دقيق شود. به پسرم بياموزيد كه در مدرسه بهتر اين است كه مردود شود اما با تقلب به قبولي نرسد. به پسرم ياد بدهيد، با ملايم ها، ملايم و با گردن كش ها، گردن كش باشد. به او بگوييد، به عقايدش ايمان داشته باشد حتي اگر همه بر خلاف او حرف بزنند. به پسرم ياد بدهيد،  كه همه حرف ها را بشنود و سخني را كه به نظرش درست مي رسد انتخاب كند. ارزش هاي زندگي را به پسرم آموزش دهيد. اگر مي توانيد به پسرم ياد بدهيد كه در اوج اندوه تبسم كند. به او بياموزيد كه از اشك ريختن خجالت نكشد. به او بياموزيد كه مي تواند براي فكر و شعورش مبلغي تعيين كند، اما قيمت گذاري براي دل بي معناست. به او بگوييد، كه تسليم هياهو نشود و اگر خود را بر حق مي داند پاي سخنش بايستد و با تمام قوا بجنگد. در كار تدريس به پسرم ملايمت به خرج دهيد، اما از او يك نازپرورده نسازيد. بگذاريد كه او شجاع باشد، به او بياموزيد كه به مردم اعتقاد داشته باشد توقع زيادي است اما ببينيد كه چه مي توانيد بكنيد.
 

نمایش چاپی