بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9571
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام: مقام حضرت محسن و حضرت علی اصغر با توجه به اینکه این بزرگواران به سن انتخاب نرسیده اند چگونه قابل تحلیل است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امام معصوم یعنی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» است که با ولایتی که بر هستی دارند متوجه طلب و تقاضای عین ثابته حضرت علی‌اصغر«علیه‌السلام» هستند که می‌خواهد در آن صحنه نقش داشته باشد و او را شرکت می‌دهد. موضوع حضرت محسن هم که فرق دارد. موفق باشید
8359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز در جواب سوال 8252 ، " اخوی عوضی گرفتی من از اونا نیستم" فرمودید که با سوال کننده هم عقیده اید. یعنی آیا شما با این میزان عزاداری برای اهل بیت موافق نیستید؟ ضمن قبول اینکه باید به معارف هم پرداخت، نه اینکه فقط عزاداری باشد، آیا شما این حد از عزاداری برای معصومین را قبول ندارید. لطفا توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سؤال‌کننده گله‌مند بود چرا در مواقعی که جای عزاداری نیست باز عزاداری انجام می‌شود. در حالی‌که دستور ائمه«علیهم‌السلام» آن است که در غم ما غمناک و در شادی ما شاد باشید. موفق باشید
7780

بصیرت واقعیبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. باعرض سلام و تحیت حضور استاد محترم. در شرح حدیث ای اباذر فرمودید: باید تعظیم یاد خدا نمود و طبق حدیث درست نیست مثلا بگویید: خدایا این سگ را خفه کن و...و این نوعی برخورد سخیف با موضوع است؛ استاد سوال من این است که اگر انسان دائما و در تمام امور خداد خدا کند چی؟ما در روایات داریم که حتی نمک غذاتان را از خدا بخواهید و یا بند کفشتان را هم از خدا بخواهید، استاد اینها سخیف یادکردن نیست؟مثلا بنده اتوبوس که زودتر از موعد مورد انتظار برسد هم خدا را شکر میکنم و یا حتی اگر دیرم شده باشد از خدا میخوام زودتر ماشینی چیزی برسد؛ استاد اینها اشکال دارد؟ 2- استاد ما در برخی روایات داریم خداوند بندگان بسیار دعاگوی خود را دوست دارد و در برخی روایات داریم که به اندازه نمک غذا (یعنی اندک) دعا کنید این روایات چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا را در همه‌ی امور ناظردانستن و متوجه باشیم در هر صحنه‌ای خدا است که خدایی می‌کند، نشانه‌ی بصیرت واقعی است و تعظیم خدا آن است که متوجه حضور متعالی حضرت حق در عالم باشیم و از این جهت او را پائین نیاوریم 2- رجوع انسان در همه‌ حال باید به سوی خدا باشد و در این راستا است که می‌فرمایند حتی نمک غذایتان را هم از خدا بخواهید. موفق باشید
7350
متن پرسش
سلام خداقوت موضوع اینه که من مدتی است دنبال اینم که اوقات فراغتم رو یه جوری پر کنم اما هنوز به نتیجه ای نرسیدم . با وجود پسر یک ساله ام نمیتونم در کلاسی شرکت کنم چون بخاطر تحصیل همسرم در شهری غریب زندگی میکنم و کسی نیست که بخوام حتی برای یک ساعت تو هفته بگذارمش پیشش. دنبال کلاسای مجازی هم هستم اما خب خیلی زیادن و من اطلاعی ندارم که کدوم مناسب هستن. علاقه مندیهای من نقاشی ،زبان انگلیسی ،مباحث مذهبی ،بافتنی و این چیزاست. البته علاقه ای به حوزه رفتن ندارم اما بعضی مباحثشو دوست دارم دنبال کنم درباره نقاشی و زبان هم 2تا از مهارتهایی هستن که من واقعا بهشون علاقه دارم و همینطور فکر میکنم استعدادشم دارم اما چون هدفی براشون نداشتم نصف و نیمه رها شدن و همیشه ازین بابت حسرت میخورم.که ای کاش یه راهی بود که من با اموزش اینا میتونستم در راستای هدفم که رضای خداست ازشون استفاده کنم.که البته الان اگه راهی هم باشه نمیدونم چطوری با وجود بچه میتونم کسب مهارتمو تو این 2 موضوع تکمیل کنم! خلاصه واقعا موندم چکار کنم از یه طرف شدیدا نیاز دارم یه کاری بکنم در کنار امور فرزند و شوهر و خانه داری چون زندگی برام یکنواخت شده و غیر از اون حس میکنم واقعا نیازه که تو این مملکت هر کاری از دستم برمیاد انجام بدم.خصوصا که به شهری جدا از خانواده اومدم اوقات فراغتم بیشتر شده و اگه بخوام خوبم به زندگیم برسم یکم که از خوابم بزنم وقت برای کارای دیگه دارم. از اینا گذشته حس میکنم شروع یه فعالیت جدید و مداوم در جهت استعدادها و علاقه مندیهام و در جهت هدفم اصلیم که نزدیکی به خداست میتونه نشاط بیشتری در انجام وظایف زنانه و مادرانه بهم بده. گفتم این موضوع رو با شما مطرح کنم شاید بتونین راهنماییم کنین. من اصفهان که بودم از کلاسای شما در قایمیه استفده میکردم و خیلی علاقه مند بودم.اما الان تهرانم و فقط کتاباتونو مطالعه میکنم اونم بندرت! ممنونم ازتون. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره فرزندتان إن‌شاءاللّه بزرگ می‌شود و شما فرصت حضور بیشتر در جلسات و محافل پیدا می‌کنید. در این فرصت اولاً: کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را خوب مطالعه کنید تا رویکردتان به جایگاه زن درست باشد. ثانیاً: مباحث معرفت نفس را دنبال کنید تا روح‌تان آماده شود که در فرصت‌هایی که در آینده پیش می‌آید مفید واقع شوید. در ضمن گروه فرهنگی المیزان دارای بخش آموزش مجازی می باشد که می توانید با شماره 09133278065تماس بگیرید. موفق باشید
6045
متن پرسش
با عرض سلامو خسته نباشید خدمت جناب اقای طاهرزاده سوالی که برای من پیش امده این است که اگر انسان در معاد بخواهد همسر دنیایی خود در کنارش باشد میسر است واین در چه صورتی است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت‌های این دنیایی در آن دنیا نیست چون قرآن می‌فرماید: «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُون‏» ولی از طرفی می‌فرماید: «مِمَّا یَشْتَهُونَ» متقین هر آنچه را بخواهند دارند. موفق باشید
5556
متن پرسش
سلام، با توجه به اهمیت ورزش و توصیه موکد مقام معظم رهبری به جوانان و تاکید شما ، به هدف ورزش که قوی کردن اراده جهت حاکمیت من آدمی بر تن اوست آیا هرگونه تحرکی با این هدف صحیح است.برای خانم هایی که بخواهند ورزش کنند چه ورزشی مناسب است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگون تحرکی خوب است ولی امروزه باید به قصد ورزش‌کردن ورزش کرد، چه راهپیمایی و کوهنوردی و چه تنیس روی میز به طور مستمر و چه حرکات کششی، بالاخره باید در یک ورزش کلاسیک وارد شوید و بتوانید مستمراً کار را ادامه دهید. موفق باشید
5424
متن پرسش
سلام وخداقوت هفته ی پیش همین سوال فرستاده شد 1.نظرحضرت عالی برای شروع فلسفه چیست آیا اول باید ازمنطق شروع کرد واینکه برای شروع کتاب آموزشی ساده هست ونظرتان درمورد آموزش فلسفه آقای مصباح چیست؟ 2.علت اینکه درحوزه اینقدردیر شروع میکنند خواندن فلسفه را عیب نیست واینکه درکنارلمعه هم میشود فلسفه راخواند؟ 3.دروس لمعه خواندن حضرت آقا گفتند نیازی نیست کل آن خوانده شود یعنی چه ونحوه ی نگاه ما به خواندن لمعه باتوجه به زمان زیادی که میگیرد باید چطورباشد؟ 4.برای آشنایی با مبادی فکری حضرت عالی برای معرفی به دوستان کدام کتابهایتان را توصیه میکنید؟(سلوک ذیل امام (ره)،تمدن زایی شیعه و..). تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً جواب در شماره سوال 5348 جواب دادم
3958

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت نظرتون را میخواستم بدونم در باره اظهارات زیر. آیا این وحدت وجودی که در متن زیر بررسی شده، آیا همان وحدت وجود ملاصدرا است یا اشتباه تصور کردند و از دل آن نسبی گرایی را درآورده اند؟ متن: چند روز پیش پسرم -محی الدین_ میگفت: بابا میخوا ستم به دوستم بگویم که خدایشان را نپرستند و خدای ما را بپرستند. گفتم: خوب. چرا نگفتی؟ گفت: با خودم فکر کردم شاید ناراحت بشه، نگفتم. ************ با خود فکر کردم این چه مقوله ایست که ما مسلمانها دائماً درصدد "هدایت زبانی" دیگران به دین خودمان هستیم؟! محی الدین فرزندیست که اساساً در محیطی بزرگ شده که دائماً احترام به ادیان دیگر و نقد "خود" را دیده و شنیده است، ولی با این حال درصدد هدایت زبانی "دیگری" است! مسلمان جماعت را جان به جانش کنند دست از هدایت دیگری بر نمیدارد و خودش را برتر می بیند. خیلی برایم این حرف محی الدین عجیب بود. گرچه به خودش اجازه نداد بر زبان بیاورد ولی با این حال برایم عجیب بود که چرا خدای دین خود را برتر از خدای دین دوست بودایی اش می داند و می بیند! چرا او برغم اینکه در خانه و محیطی بزرگ شده است که "وحدت ادیان" و "وحدت وجود" مشی عملی و نظریش بوده، بازهم در پس و پشت ذهنش، خود را مکلف به هدایت زبانی "دیگری" می بیند!! این "خود برتربینی" هستی شناختی(نه روانشناختی) چیزی است که سالها ذهن مرا به خود مشغول کرده است. من نمیتوانم به صرف اینکه دین اسلام برترین ادیان و کامل ترین ادیان است، "خود" را برتر از دیگران ببینم تا چه رسد به اینکه بخواهم آنها را با زبان به مشی و منش خود دعوت کنم. هرگاه رفتم تا غیر مسلمانی را به اسلام دعوت کنم خود را مخاطب این کلام وحی دیدم که میفرماید: مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبْصِرُونَ(بقره/ 17) "سرگذشت آنان مانند کسانى است که آتشى افروختند، چون آتش پیرامونشان را روشن ساخت ، خدا نورشان را خاموش کرد و آنان را در تاریکىهایى که مطلقاً نمىدیدند واگذاشت" شاید کسانی با توسل به "شبه علوم وهمی"، شأن نزول این آیه را برای "منافقان" بدانند و "خود" را مخاطب این کلام الهی نبینند! ولی من نمیتوانم خود را اینگونه فریب دهم و مصداق این آیه نبینم. واقعاً چرا نباید خود را مصداق این آیه ببینم؟ آیا وقتی نماز میخوانیم، نوری از نمازمان برمیخیزد؟ ایا از عبادات ما نوری برمیخیزد؟ چگونه است که هم نماز میخوانیم و هم مغرور و متکبر هستیم؟ کدام عبادت ما میتواند مُرده زنده کند؟ کدام عمل صالح ما میتواند اتاق تاریک خانه مان را روشن سازد؟ ایا براستی ما میتوانیم با یک "حمد" بیماری را شفا دهیم؟ اگر اینطور نیست، پس لاف بیهوده نباید بزنیم و به آنچه اولیاء دین دارند، غره نشویم. به قول ما ترکها "تو رو سن نه"! من هرگاه توانستم با یک "ذکر" یک بیمار را شفا دهم و با یک "کلمه" مُرده را زنده کنم و با "عملم" اسباب آرامش و راحتی برای مردمان فراهم کنم، آنگاه به خود اجازه میدهم "دیگری" را به دین خود دعوت کنم. این است معنای آن حرفی که میزنیم و میگوییم: دوران اسلام گرایی به پایان رسیده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بر اساس نوری که به قلب شما رسیده است بخواهید انسان‌ها را هدایت کنید حرف همین است که می‌فرمایید. ولی وقتی بر اساس نوری که بر قلب حضرت محمد«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بخواهید متذکر سخن آنان باشید تا در آن اردوگاه جای بگیرید کار خوبی است. حضرت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به فرزندشان می‌فرمایند: «وَاْمُرْ بِالْمعروفِ تکُن مِن اَهله» امر به معروف کن تا از اهل معروف باشی. معروف یعنی آن‌چه حق و پسندیدنی است و انبیاء اهل معروف‌اند. آیا با توجه به این امر می‌توان گفت دوران اسلام‌گرایی به پایان رسیده است یا باید گفت تازه شروع شده است زیرا تنها اسلام است که با ابعاد عمیق انسان‌های سرگشته‌ی این دوران گفتگوها دارد. در ضمن وحدت وجودی که مورد بحث در محافل عرفانی است. در مورد نحوه‌ی حضور مطلق حضرت حق است و این‌که مخلوقات در عرض خدا نیستند بلکه همه مظاهر انوار اسماء الهی‌اند. موفق باشید
2646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی با توجه به اینکه جنابعالی مدتی با حزب جمهوری اسلامی همکاری داشتید چه شد که میرحسن نخست وزیر شد؟ او که نه سابقه انقلابی بدرد خوری داشت نه از لحاظ فکری عمیق بود از شاگردان پیمان و مرتبط با نهضت ازادی و اقای خامنه ای هم که خوب ایشان را میشناخت
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده با حزب جمهوری اسلامی اصفهان ارتباط داشتم و از ریز جریان اطلاع ندارم. همین‌قدر می‌دانم که روش مرحوم شهید بهشتی آن بود که افراد را در زیر چتر خود می‌آوردند و با آن سعه‌ی صدر مخصوص‌شان در مسیری صحیح هدایت می‌کردند و آقای موسوی در این راستا و از طریق شهید بهشتی وارد حزب شد و تقویت گشت ولی اگر پشت پرده برنامه‌ای بود که در آن زمان رو نشده بود و میرحسین نفوذی بوده، مسئله‌ی دیگری است. موفق باشید
2357

ذهنبازدید:

متن پرسش
با سلام همین طور که فوه بینایی قوه تفکر و... از تجلیات نفس انسان است ایا ذهن هم از نفس انسان است یا حقیقتی است مربوط به تن؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نفس ناطقه مراتبی دارد که یکی از مراتب آن ذهن است و بعضاً در ساختن صورت‌هایش تحت تأثیر جسم است. موفق باشید
455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت. لطفا بفرمایید چرا حضرت رسول صل الله و علیه و آله قبل از اینکه در بستر بیماری بروند آن مطلب مهم را مکتوب نفرمودند؟ و چرا وقتی درخواست قلم و کاغذ کردند کسانی مانند حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها خواست ایشان را اجابت نفرمودند و اجازه دادند آن ملعون جسارت کند و نهایتا درخواست آن حضرت بی پاسخ بماند؟ 2 ـ لطفا در مورد طی الارض توضیحاتی را بفرمایید چگونه ممکن است بدن که گرفتار زمان و مکان است از آنها خارج شود و فاصله ها را در بی زمانی یا زمان کوتاهی طی کند؟ آیا در جریان تشرفاتی که نقل میشود که حضرت مهدی علیه السلام یا یکی از یاران ایشان گمشده هایی را در اندک زمان به مقصد میرساندند همین مسئله طی الارض مطرح است؟ممنون و التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی 1- نبی اکرم«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» در زمان‌های مختلف موضوع رجوع به علی«علیه‌السلام» را مطرح می‌فرمودند، ولی جریانی که بعداً سقیفه را به‌پا کرد سعی می‌کرد خود و جامعه را به نشنیدن بزند و این آخرین تأکید رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» بود که فرمودند کاغذ و قلمی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. ولی وقتی شخص عمر آنچنان برخوردی را کرد دیگر نوشتن آن فایده‌ای نداشت، چون می‌گفتند در حال هذیان نوشته شده و اعتبار ندارد و موجب دو دستگی شدیدی می‌شد که موجودیت اسلام را به خطر می‌انداخت. 2- موضوع طیّ الأرض در بحث «حرکت جوهری» بحث شده به آن‌جا رجوع کنید، آری؛ موضوع به مقصدرساندن افرادی که گم شده‌اند توسط حضرت یا یاران حضرت نیز از همین قرار باید باشد. موفق باشید
14431
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز: لطف بفرمایید به دو پرسش ذیل طبق «شریعت اسلام» پاسخ دهید: 1. ارتباط کلامی یک زن با برادر شوهر خود باید در چه حدود و ثغوری باشد تا به فریضه صله ارحام خدشه ای وارد نکند؟ 2. اساسا طبق سیره اهل بیت (ع) ارتباط کلامی زن با اقوام و دوستان نامحرم بایستی چگونه باشد تا به صله ارحام خدشه ای وارد ننماید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که لازم است باید با ارحام غیر محرم ارتباط داشت ولی اگر بی‌خود بهانه‌ای برای صحبت فراهم کنیم مثل آن است که بی‌دلیل با نامحرم صحبت کرده‌ایم. باید ارتباط طوری باشد که گمان نکند ما نسبت به شخصیت آن‌ها بیگانه و بی‌تفاوتیم، ولی نه بیشتر از آن. موفق باشید

11641

«جنت لقاء»بازدید:

متن پرسش
سلام. 1- لطفا" اصطلاح مبدا و معاد و اصطلاح جنه القاء را توضیح دهید. 2- آیا در قیامت زمان و مکان برچیده می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «مبدأ» به معنای مبدأ مخلوقات است که خدا است و «معاد»، معاد یا برگشت مخلوقات است در محضر خدا، که قیامت است و «جنت لقاء» مقامی است که انسان توانسته باشد به همه‌ی حجاب‌های بین خود و خدا پشت کند حتی نظر به خود به عنوان موجودی مستقل نداشته باشد، همه‌چیز را در جنبه‌ی حقّانی‌اش بنگرد 2- مکان و زمان به معنای دنیایی آن، آن‌جا نیست ولی معنای مکان و صورت معنا هست مثل مکانی که در ذهن ما برای صورت‌های ذهنی هست. موفق باشید

11458
متن پرسش
سلام: استاد گرامی آیا شما با این نظر ملاصدرا که در زیر آورده ام مخالفید؟ اگر نیستید چرا در کتاب خویشتن پنهان بارها غیر از آن حرف زده اید و نفس و بدن را دوگانه دانسته اید جوری که انگار بدن نیست و اصلا مهم نیست؟ «رابطه نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا» جسمانية الحدوث و روحانية البقاء؛ صدرالمتألّهين معتقد است روح پيش از جسم وجود نداشته است و اينگونه نيست كه قبل از تعلق و ارتباط با بدن، فعليت داشته و سپس به بدن تعلق يافته باشد. روح به وسيله حركت جوهري ماده تكون يافته است و هرچند خاصيت و اثر ماده نيست، اما كمال جوهري ماده است؛ بنابراين مبدأ پيدايش نفس، ماده جسماني است. بر اساس حركت جوهري، ماده بدني اين استعداد را دارد كه در دامان خود موجودي بپروراند كه مراحل وجودي را از ضعف به كمال طي نمايد. بنابراين استعداد و آمادگي بدني و حركت در جوهر از شرايط وجود نفس است و نفس در ضمن جوهر بودن با بدن وابستگي حقيقي دارد. معناي جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس اين است كه رابطه نفس و بدن، رابطه‌ي بنيادين، عميق و در اصل هستي است. خلاصه اينكه؛ ماده جسماني، در ذات و جوهر خود كامل شده و داراي درجه‌‌اي از وجود مي‏شود كه به حسب آن درجه، غيرمادي و غيرجسماني است و آثار و خواص روحي از قبيل انديشه، اراده و حالات روحي ديگر، مربوط به آن درجه از وجود است. او مي‏گويد: وقتي در قرآن تدبر مي‏نمودم، آيه‏ دوازدهم سوره مؤمنون را به دقت مطالعه كردم، متوجه شدم خداوند پس از بيان مراحل پيدايش ماده‌ي انسان (نطفه، علقه، مضغه، عظام و لحم و تكميل بدن) مي‏فرمايد: ثم انشاناه خلقا آخر.. . يعني همين ماده بدني را آفرينش ديگري كرد. به فعليتي جديد در آورديم. پس ارتباط نفس و بدن، بنيادين و در آغاز پيدايش و اصل هستي بوده است. هويت نفس وابسته به بدن است؛ ارتباط نفس و بدن رابطه خارجي عرضي نيست؛ بلكه نحوه وجود نفس و نفسيت آن به اين است كه با بدن ارتباط دارد. نفس موجودي جوهري است كه در هويتش ارتباط با بدن وجود دارد و بر او عارض نشده است. پس ارتباط نفس و بدن، ارتباط زايد بر ذات نيست؛ بلكه در محور وجود و ذات نفس، ارتباط با بدن نهفته است
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید نفس، «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» است و به تعبیر ملاصدرا، بدن با نفس اتحاد انضمامی دارد یعنی بدون بدن نیز دارای حیات است و بدون بدن ناقص نمی‌شود و از این لحاظ وقتی بحث معرفت نفس می‌شود به نفس نظر می‌شود و این به معنای آن نیست که بخواهیم جسمانیة الحدوث بودن آن را نفی کنیم. موفق باشید

9416
متن پرسش
سلام علیکم: میخواستم نظر جناب عالی در مورد این مقاله با نام «خودسازی و دیگرسازی» بدانم. http://www.rajanews.com/detail.asp?id=195041
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این یک حرف اساسی و منطقی و راه‌بردی است اگر معتقد باشیم که انقلاب اسلامی باید با هویت اسلامی‌اش ادامه یابد. موفق باشید
9203
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من کتاب معاد شما را داشتم میخوندم چند تا سوال برام پیش آمده است. اول اینکه: در صفحه 64 از زبان امام علی (ع) نقل شده که در بزرخ به تبع عالم دنیا صبح و شب و .... وجود دارد. چطور میتوان این مسئله را قبول کرد با توجه به اینکه در آن عالم زمان و مکان معنا ندارد؟ دوم اینکه: در جایی در روایتی از امام رضا (ع) فرمودید که بهشت و جهنم همین الان وجود دارد پس چطور میتوان قبول کرد که انسان در برزخ باید منتظر قبامت باشد و اینکه روز قیامت هنوز واقع نشده است. در صفحات 62-64 به این مسئله اشاره کردید که انسان باید در قیامت منتظر قیامت باشد. عنوان کتاب معاد بازگشت به جدی ترین زندگی میباشد در حالیکه ما در عالم معاد تا حالا نبوده ایم که به آن بازگردیم؟ سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ در برزخ هنوز از جهتی نظر به دنیا داریم، شب و روز دنیا را می‌فهمیم و آیه‌ی «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذاب‏» یعنی «عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند؛ و روزى که قیامت برپا شود(مى‏فرماید:) آل فرعون را در سخت‏ترین عذابها وارد کنید» همین را متذکر می‌شود. 2ـ آری درست است که قیامت همین حالا است ولی اهل برزخ هنوز آمادگی حضور در قیامت را که از نظر وجودی در مرتبه‌ی بالاتری است پیدا نکرده‌اند. 3ـ از آن‌جهت که طبق آیه‌ی قرآن داریم «انا لله و انا الیه راجعون» بحث معاد یا بازگشت مطرح است چون می‌فرماید شما باز به حضرت حق رجوع می‌کنید. موفق باشید
8621

مصداق صدقهبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مصادیق صدقه دادن چه چیزی است آیا فقط به مسکین کمک کردن صدقه محسوب میشود و یا اینکه کمک به ساختمان مسجد، کمک به فعالیت های فرهنگی صدقه است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی این موارد که فرمودید، مصداق صدقه است. موفق باشید
7655
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در مورد داستان زیبای حضرت خضر و موسی علی نبینا و علیهما السلام ایا می توان گفت حضرت موسی خواهان رسیدن به مقام کشفیات ذاتیه بوده و برای همین خداوند او را به حضرت خضر ارجاع می دهد چون مرحوم علامه طهرانی می گوید در کشفیات ذاتیه هست که سر قضا و قدر برای سالک هویدا می شود و با توجه به اینکه 3 داستان مطرح شده ذیل ملاقات موسی و خضر در مورد سر قضا و قدر است ایا می توان این مطلب رسیدن به کشفیات ذاتیه را برای حضرت موسی مطرح نمود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم نکته‌ی خوبی است. زیرا سالک باید در مقام فنای ذاتی در شرایطی قرار گیرد که از خود هیچ ارده‌ای بروز ندهد و شرط حضرت خضر«علیه‌السلام» با حضرت موسی«علیه‌السلام» نیز همین بود که «فَلا تَسْئَلْنی‏ عَنْ شَیْ‏ءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً» سؤال نکن تا خودم برایت به موقع بگویم. موفق باشید
7253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز جدیدا دوستانی هستند که مگویند ما میخواهیم در فیس بوک ورود پیدا کنیم و تبلیغ و کار فرهنگی انجام دهیم با توجه به اینکه مقام معظم رهبری با شرایطی ورود به فیس بوک را جایز میدانند،این دوستان هم میگویند ما میخواهیم که کار کنیم تبلیغ کنیم،کما اینکه میدانید این شبکه از یک فرد صهیونیستی است آیا عضویت در این شبکه و افزودن مشترکین اینها چگونه.است؟میخواستم نظرتان را در جوانب و زوایای این شبکه و در صورت مجوز کار در این شبکه چگونه وچه کسانی صلاحیت کار را دارند؟!با عزض ارادت و معذرت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر مقام معظم رهبری اطلاعی ندارم، اگر ممکن است نظرشان را به بنده بدهید. موفق باشید
6574
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد بنده از سال 88 بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد فلسفه اسلامی با آثار حضرتعالی آشنا شدم. از آشتی با خدا و ده نکته شروع کردم و بسیاری دیگر از آثار مکتوب را خوانده و درسهای متعددی از جمله تمامی درسهای معاد، نقد مدرنیته و گزینش تکنولوژی و جنود عقل و جهل را طی سه سال گوش دادم و برخی را با دوستان مباحثه کردم. هچنین برخی از آثار شهید مطهری، علامه طباطبایی و چند جلد تفسیر تسنیم را گوش داده‌ام.(این توضیحات صرفا برای تبیین موقعیت است تا ضعف ها و کاستی های مطالعاتم را گوشزد بفرمایید.) از سال گذشته در دانشگاه مشغول به تدریس دروس معارف(اندیشه اسلامی) شدم و متوجه شدم خطر مادی شدن دین و شبه قدسی شدن دینداری جدی است. این نوع نگرش آنچنان عمیق در افکار جوانان - که آبشخور فکری شان همه چیز هست جز منابع اصیل اسلامی – عمیق شده که گاهی از تصحیح و تغییر آن حتی در جمع معدود دانشجویان خودم نا امید می شوم. گاهی احساس میکنم شاید وظیفه من اصلا تدریس نیست، شاید این روش اصلا نتیجه نمی دهد. با توجه به اینکه من خانم هستم و وظیفه تامین اقتصادی خانواده را ندارم؛ نگاه من به تدریس منبع درآمد نیست واقعا احساس وظیفه میکنم چون هم چند سال را به طورکامل به مطالعه و مباحثه‌ گذراندم و هم به لطف الهی توان خوبی در برقراری ارتباط با دانشجو، انتقال مطلب و پاسخگویی دارم. لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید که به همین تدریس ادامه دهم یا راههای تاثیر گذارتری وجود دارد. بنده از هیچ تلاشی دریغ ندارم چون میدانم اگر من دین خدا را یاری نکنم خداوند دیگرانی را جایگزین میکند. میخواهم به مفیدترین روش یاور دین خدا باشم. از توجه و راهنمایی حضرتعالی پیشا پیش سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری اگر به‌طور مشخص کسی هست که شما جای او را گرفته‌اید و او بهتر از شما می‌تواند معارف الهی را به گوش دانشجویان برساند، باید جای خود را به او بدهید. ولی اگر این‌طور نیست با حوصله و دلسوزی و پشت‌کار و بدون حرص و عجله انچه را حق تشخیص می‌دهید با دانشجویان در میان بگذارید تا آن‌هایی که به دنبال حق و حقیقت‌اند محروم نشوند و خدا هم شما را در زمره‌ی یاران دین خودش به‌حساب آورد. موفق باشید
6469

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.استاد آن جوانی که پیامبر(ص) بعد از نماز صبح مشاهده کردند وحال عجیبی داشتند چه شخصیتی می باشندشما در برخی از کتب فرمودید زیدبن حارثه ودربرخی دیگر حارثه بن زید ودربرخی آمده مالک بن حارثه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات شیعه یعنی در کافی عنوانش هست «حارثة بن مالک» ولی در روایات اهل سنت «زید بن حارثه» آمده. موفق باشید
6016
متن پرسش
باسلام1.حدودیکسال است مباحث شماراپیگیری میکنم ولی شما هرچه میفرمایید باید حضوری باشد نمیدانم چرا برای من حصولی میشود،چکارکنم و باید ازکجا بفهمم حضوری است؟ ۲.آیت الله جوادی میفرمایند ما یک جهاد اوسط داریم و یک جهاد اکبر که معرفت نفس است و جهاداوسط مقدمه جهاد اکبر است، سوال این است که چرا شما بدون مقدمه که جهاد اوسط است دوستان را وارد معرفت نفس میکنید؟ ۳.حال که فهمیدیم معرفت نفس درست است،باید از کجا شروع کنیم با کتاب خواندن که نمی شود چون می گویند باید حضوری باشد؟ ۴.کتابهایی را که به رهبری هدیه دادید کدام کتابها بود؟ ۵.برای درک محرم چکارکنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اول باید موضوعات حصولی باشد و سپس به نور ایمان و تزکیه‌ی لازم حضوری می‌شود. مطلب إن‌شاءاللّه با پیگیری شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» حل می‌شود 2-جهاد اکبر بودن معرفت نفس به لحاظ موضوع است و نه به لحاظ آن‌که باید مثلاً اخلاق را که جهاد اوسط است ابتدا طی کرد. بر عکس، بعد از معرفت نفس اخلاق جای خود را باز می‌کند 3- مباحث معرفت نفس عموماً به صورت تذکری است و خود به خود حالت حضوری‌اش پیش می‌آید 4- تمدن‌زایی شیعه، آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود، مباحث انقلاب اسلامی 5- معرفت به مقام نورانی امام حسین«علیه‌السلام» غوغا می‌کند. موفق باشید
4823
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه اکثر جوانان حامی دکتر جلیلی وارد عرصه اجرایی هنوز نشدند می خواستم اگر برایتان امکان پذیر باشد مثال ها و مصداق هایی در رابطه با عدم تناسب ساختارهای اجرایی و اقتصادی و ... با اهداف انقلاب برایمان مطرح کنید تا بتوانیم ملموس تر دکتر را در محافل عمومی حمایت و تبلیغ کنیم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار مشکلی است همین اندازه باید مسئله را طرح کرد که نظام اداری ما ظرفیت تحقق اهداف انقلاب را ندارد، چیزی که چندین بار رهبری عزیز در مورد آموزش و پرورش مطرح کردند و منجر به تدوین سند راهبری شد. موفق باشید
4726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وارزوی قبولی طاعات وعبادات شما...سوالاتی درباره سخنان اقای روحانی در برنامه خبر شبکه دو دارم...ایشان در باره وضعیت گفتگوها دران برهه گفتند که تصمیمات اتخاذ شده تحت نظر وبا تدبیر مقام معظم رهبری بوده وهمچنین تعلیق گوشه ای ازفعالیت ها نیز بدلیل وقوع جلوگیری از جنگ با امریکا بوده است و رهبری نیز تصمیمات اتخاذ شده را "پخته"ارزیابی کردند...دکتر ولایتی نیز گفته اند:«هم توقف و هم تاکید بر استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای که در دولت گذشته و این دولت تجربه شده است با تدبیر مقام معظم رهبری صورت گرفته است »...ولی رهبری در جمع دانشگاهیان از عقب نشینی در برابر غربی هها در ان برهه انتقاد کردند وفرمودند:«در آن دوره بواسطه همراهی با غربی ها و عقب نشینی هایی که انجام گرفت، آنها آنقدر جلو آمدند که من مجبور شدم شخصاً وارد میدان شوم.»...اقای روحانی نیز نماینده اقا در شورایعالی امنیت بودند وهستند...نمی توانم بین این موارد جمع بندی کنم!!!...1-نظرات رهبری در مورد هسته ای چگونه اعمال می شده؟حضور نماینده ایشان درصدر هییت مذاکره کننده به چه معناست؟2-ایا ایشان ان انتقاد هارا نسبت به دولت وهییت مذاکره کننده داشته اند یا به مواضع کلی نظام دران برهه(به این معنا که روند انجام شده تحت نظر خود را تجربه ای نامطلوب دانسته اند؟)...3-اگر مذاکرات تحت نظر ایشان انجام شده چه انتقادی به دولت وقت وارد است؟!!!...التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم آقای علی باقری در این رابطه مطالب را روشن کردند؛‌ سخنان ایشان را سایت رجانیوز آورده‌است. موفق باشید.
3591
متن پرسش
سلام علیکم! حدیثی داریم بدین شرح: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ.»(الکافی ج5 ص330) حال در رابطه با این حدیث چند سوال داشتم: 1- فرض بفرمائید جوانی مثلاً 20 ساله باشد که بنشیند با خودش حساب کند بگوید من الان کار ندارم؛ بعد به دلیل درس و سربازی و ... حداقل تا 3 4 سال دیگر نیز نمی توانم کار پیدا کنم. پدر پولداری نیز ندارم که تا زمانی که سر کار می روم خرجم را بدهد. خانه هم ندارم. سربازی نیز نرفته ام. و ... . پس ازدواج نمی کنم. حال این شخص که ازدواج نمی کند به دلیل بحث مالی آیا طبق این حدیث به خدا سوء ظن دارد یا خیر دارد تدبیر می کند زندگی اش را؟! اگر این جوان سوء ظن دارد یعنی اگر در همین وضعیتی که هست برود ازدواج کند خدا همه مشکلاتش را حل می کند؟!!! یعنی به طور ناگهانی مثلاً سر کار می رود خانه پیدا می کند و ...؟!!! در صورتی که ما می بینیم در مورد خیلی ها این اتفاق نمی افتد. اما اگر این حدیث شامل این جوان نمی شود؛ پس منظور این حدیث چیست؟! 2- به نظر می رسد محتوای این حدیث با آیه: «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏»(النور:33) در تضاد است. چون از طرفی حدیث می گوید اگر کسی به خاطر مشکلات مالی و ترس از فقر ازدواج نکند؛ به خدا سوء ظن دارد. اما این آیه می گوید کسی که مشکل دارد فعلاً صبر کند تا خدا مشکلش را برطرف کند. البته به نظر می رسد این آیه با آیه قبلش نیز در تضاد باشد. چون آیه قبل می گوید اگر فقیرند خدا غنیشان می کند. اما اینجا می گوید تا وقتی مشکل دارند صبر کنند. بالاخره مشکل دارد طبق آن حدیث و آیه قبل ازدواج بکند یا طبق این آیه صبر کند؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نظر مبارکتان باشد که این حدیث با نظر به یک نوع زندگی ابراز شده که انسان‌ها مجبور نیستند برای جای‌دادن وسایل زندگی حداقل یک آپارتمان یک‌خوابه داشته باشند و برای درآمد اقتصادی حقوقی مناسب آن زندگی که کرایه‌ی آپارتمان آن برابر حقوق یک کارگر است داشته باشند. مشکل زندگی مدرن آن است که زندگی‌ها را سخت کرده‌اند و لذا از حکم خدا دور شده ایم. آری اگر پذیرفتیم به ساده‌ترین شکل در همان شهر و روستای خود زندگی کنیم و به ساده‌ترین کار حتی کارگر ساختمان دست زدیم، آیا باز هم این نوع تنگناها که می‌فرمایید به‌وجود می‌آید؟ چه کسی سبک زندگی را عوض کرد؟ آیا این کار را به گردن خدا بگذاریم یا به گردن خودمان؟ موفق باشید
نمایش چاپی