بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13670
متن پرسش
چگونه آن رزقی که خدا برای ما مقدر کرده را بدست آوریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم وظیفه‌ی شرعی وقتی عمل کنیم و در کسب رزق بدون هر حرص و ولعی اقدام نماییم، هرکاری که پیش آمد خداوند از آن طریق رزق مقسوم ما را به ما می‌رساند. هنر ما در این‌جا است که به آن‌چه که از طرف خدا به ما می‌رسد و مصلحت ما در آن است، راضی باشیم و خود را گرفتار آرزوهای بلند دنیایی نکنیم. موفق باشید

13135
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: آیا منظور از روح القدس، مقام نور اهل بیت، اولین مخلوق، همان عقل یا روح است؟ چرا در بعضی از آیات مربوط به حیات زمینی خدا فرموده «تو و همسرت» و به صورت جزئی خطاب کرده در حالی که می فرمایید خطاب به مقام است؟ و آیا بهشت برزخ قوس نزول هم مثل بهشت برزخ قوس صعود جلوه ی قلب انسان است، یا جدای نفس انسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در این نوع آیات دو مقام مدّ نظر است: یک مقام مقامی است که آیه‌ی 11 و 12 و 13 سوره‌ی اعراف به آن نظر دارد که آن‌جا مقام جمعی است و بعد که از آن مقام هبوط کردند در مقامی قرار می‌گیرند که آیه‌ی 19 به بعد آن سوره متذکر آن است که تازه به آدم و همسرش می‌فرماید در بهشت قرار بگیرید و مواظب باشید شیطان شما را وسوسه نکند. در حالی‌که شیطان از آن مقام قدسی هبوط کرده، ولی حال در مقام پایین‌تر که مقام جنّت است با آدم و همسرش روبه‌رو شده است. که مفصل این بحث را در تبیین آیات فوق می‌توانید دنبال کنید. قوس نزول مابإزاء قوس صعود است برای انسان، منتها در قوس صعود انسان خود را همراه با انتخاب‌هایی که کرده است حس می‌کند. موفق باشید

12855
متن پرسش
با سلام استاد لطفا بفرمائید: 1. رابطه ی گناه مخصوصا از نوع شهوت جنسی و شکم و چشم چرانی با تقویت قوه واهمه و زیاد شدن خیالات مزاحم و بیهوده چیست؟ 2. چه اتفاقی در خود نفس و چه اتفاقی در ارتباط نفس با منبع نور الهی و واسطه فیض می افتد که با گناه مخصوصا از نوع شهوت جنسی و شکمی و چشم چرانی قوه واهمه قوی می شود و خیالات مزاحم زیاد و قوی می شوند؟ 3. چرا مومنین واقعی هیچگاه دچار توهم و خیالات مزاحم و بیهوده نمی شوند؟ نفس آنها چگونه است که به این نوع مشکلات دچار نمی شوند؟ 4. چه راهکاری برای درمان و خلاصی از این نوع درد و مصیبت هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها از طریق قوه‌ی واهمه است که انسان به گناهان و شهوات اصالت می‌دهد و انسان‌های مؤمن با عدم پیروی از قوه‌ی واهمه، خود را از گرفتاری‌های فوق‌الذکر نجات می‌دهند. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست کمک می‌کند. موفق باشید

10512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نام خدا من 25 سال دارم (قبلا خلاف میلم تا کاردانی عمران پیش رفتم) و تازه از خدمت آمده ام. اکنون بین انتخاب دو مسیر از زندگیم مانده ام. بسیار علاقمند به علوم دینی هستم. برای همین در این مانده ام که مشغول به تحصیل در حوزه شوم یا مشغول به تحصیل در رشته ی فقه و حقوق اسلامی در دانشگاه دولتی در تهران. هر دو را بسیار دوست دارم خصوصاً اینکه اشتغال در شغل های حقوقی مثل قضاوت را بسیار دوست دارم. از طرفی هم بسیار دلم با حوزه هست. علت اینکه نسبت به حوزه مرددم این هست که بعد از چند سال سربازی و با این سن (25 سال) می خواهم تازه شروع به تحصیل در حوزه کنم و دیگران خصوصاً پدر و مادرم مدام متذکر می شوند تو با این وضع تا بیایی درس بخوانی و تا بتوانی پخته شوی و بتوانی زندگی تشکیل دهی خیلی دیر است. و با این وضع مملکت، چگونه می خواهی خانه بخری و زن بگیری و خرج آن ها را بدهی. تو تا بیایی در موقعیت علمی به جایی برسی بیش از 10 سال طول می کشد و تا آن موقع می خواهی چه کنی؟ اگر از 18 سالگی شروع کرده بودی توجیهی داشت ولی الان دیگر دیر است. حوزه جای درس خواندن است و مثل دانشگاه نیست که در حین آن هم درس بخوانی و هم کار کنی؛ و از این قبیل نصیحت های مشفقانه. توضیحات آن ها منطقی هست ولی من صفای طلبه ها را با هیچ عوض نمی کنم. برای همین به علوم دینی و حوزه و استاد محوری حوزه ها بسیار علاقه دارم و تمام فکرم این هست که اگر بخواهم با سلامت و سعادت از دنیا بروم و بخواهم خودم را اصلاح کنم و خدمت به اسلام کنم بهترین راه حوزه هست هرچند از طریق دانشگاه هم می توانم ولی حوزه طبعاً چیز دیگری است. غنایی که حوزه دارد به هیچ وجه دانشگاه ندارد. اگر دغدغه ی مسائل مالی برایم با توجه به وضع فعلیم حل شود نگرانیم گویا تمام می شود زیرا نزد دو نفر که یکی از آن ها حاج آقای قاضی زاده بود استخاره کردم یکی گفت جز به حوزه اصلاً فکر نکن و فقط برو حوزه؛ و دیگری گفت موانعی فعلاً داری ولی ابتدا اون ها رو حل کن بعد سریع برای حوزه اقدام کن. اکنون می خواستم بدانم به نظر شما من با این وضع چه راهی را برگزینم و آیا به این دغدغه هایم جا دارد اعتنا کنم؟ لطفاً به تفصیل راهنمایی کنید که من در این برهه ی حساس از زندگیم چه راهی برگزینم که کم نیاورم و پشیمان نشوم و این وسوسه ها را خنثی کنم؟ بسیار متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در دانشگاه هم بخواهید رشته قوق را ادامه دهید معلوم نیست زودتر از حوزه به سر و سامان زندگی برسید. به نظرم حال که خداوند علاقه به حوزه را در قلب شما انداخته توکل کنید به خدا، خودش حلّ می‌کند. موفق باشید
8150

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت مدیریت سایت .چرا فایل و لینک روحیه ی تمدن سازی وعرفان اسلامی(دغدغه ی اجتماعی عرفای نجف) غیرفعال شده؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ایرادآن برطرف شد.
7547

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آیا خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها ، دو در داشته است یا فقط همان یک در رو به داخل مسجد را داشته است ؟! در کتب اهل سنت در مورد قضیه ی سد الابواب روایاتی را دیدم که تصریح کرده بودند که خانه ی حضرت زهرا (س) فقط یک در داشته و آن هم به داخل مسجد باز می شد ! با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است . آن خانه یک در داشته. موفق باشید
6226
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم. مدتی است با یکی از شاگردان شما ازدواج کردا هم که بسیار مومن و با اخلاق است فقط تنها مشکلی که همسرم دارد این است که با هدیه خریدن برای من مخالف است و سالگرد ازدواج و روز تولد را قبول ندارن ولی من به عنوان یه دختر جوان دوست دارم شوهرم برایم هدیه بیاورد هرچند ان هدیه ناچیز باشداز طرفی چون تازه ازدواج کرده ام خانواده ام از همسرم انتظار دارند برایم هدیه بیاورد و من را تحت فشار قرار میدهند واقعا نمیدانم چه کنم چون نه میتوانم خانواده ام را راضی کنم و نه همسرم رالطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:بنده نمی‌گویم رفقای ما از این نوع ظریف‌کارهای انجام ندهند ولی شما هم خودتان را بالاتر از این‌ها بدانید و به افق‌های بالاتری در زندگی مشترک خود نظر بیندازید و همسرتان را مشغول این امور نکنید. موفق باشید
5607
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم از طلاب قم هستم و 3سالیست با اندیشه شما اشنا شده ام و با مطالعه کتب شما بالاخص سلوک ذیل اندیشه امام که خود شما به بنده در سوالیکه کرده بودم پیشنهاد دادید،حیاتی جدید پیدا کردم اما مدتیست متحیر گشته ام وان مساله تولید علم هست که حضرت اقا مدت 12 ساله که ازحوزه مطالبه میفرماید و ما دنبال اجرای این مهم هستیم تا دین به تمامه در بستر انقلاب اسلامی به ظهور در آیداما انچه مااز شما اموخته و یافته ایم اینست که باید ازعالم حصول به حضور رویم ودر این عالم هست که ما سیر داریم بسوی حق.اما انچه از حوزه میبینیم بجای اجرا در اوردن این امر وحتی بحث تولید علم ،این است که بدنبال نظام فکری ریاضی گونه هستند واین گونه با روایات معامله میکنند و ایا این گونه باید بدنبال احکام الهی در شئون مختلف دین در تولید علم بود؟!یا نه. لطفا راهنمایی بفرمایید تا درزمینه تولید علم چطورعمل کنیم وحتی تولید علم را در کلام اقا معنا کنید .وسوال دیگر اینکه جایگاه مقدم داشتن علم حصولی برای حضور چقدر وتا چه حد است وایا میتوان گفت اگر در جایی علم حصولی مثلا در برهان صدیقین یا هر مسئله دیگر چه فقهی چه اخلاقی و چه عرفانی نداشته باشیم در این صورت از ان حضور خاص در ان مسئله محروم یا ناقصیم ؟ودر صورت محرومیت باید چه کنیم .با تشکر از استادی که مارا یاری کرده و راه او را نشان ما داده
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با فقه به نظر بنده در زمان غیبت امام معصوم بهترین روش‌ همین روشی است که در حوزه معمول است که مجتهدین عمل می‌کنند تا تکلیف مکلَّف را از متون دینی استنباط کنند. ولی همین‌طور که متوجه‌اید در سایر علوم دینی نباید از جنبه‌ی حضوری آن علوم غفلت کرد که به نظر بنده روش معرفت نفس به‌خوبی در این امر کمک می‌کند، آری وقتی می‌خواهیم با دشمنان عقیده‌ی خود محاجّه کنیم باید به روش کلامی عمل نماییم و از استدلال کمک گرفت ولی این غیر از روش فلسفه‌ی اسلامی است که مبتنی بر بدیهیات است، نه برای آن‌که طرف مقابل را محکوم کنیم بلکه برای آن‌که انسان طالب حقیقت را اقناع نماییم و در همه‌ی این موارد می‌توان به تولید علم پرداخت هم در معرفت نفس و عرفان و هم در فقه و کلام و فلسفه. موفق باشید
5258

قطع رحمبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرانمایه و آرزوی صحت و سلامتی. استاد یکی از مشکلات و دغدغه‌های عمیق بنده که بخصوص نمود آن در این مراسم‌های به اصطلاح افطاری به شدت برایم رخ نمود، جوانان وحتی میان‌سالان و افراد مسنی هستند دیگر در صحبت‌هایشان بی‌رحمانه همه چیز را زیر سوال می‌برند. از روزه و ماه رمضان گرفته (البته ماهواره و متاسفانه بعضی موارد داخلی خودمان از جمله مثلا فتوای آقای شبیری زنجانی در ساختارشکنی روزه داری بی تاثیر نیست) تا حتی معاذاله وحیانی بودن کتاب آسمانی و ... البته بحث‌های مطرح شده عمیق نیست ولی شدیدا در حال گسترش است. از طرفی دلم می‌سوزد و مواردی را مطرح می‌کنم ولی با توجه به اینکه مطالعه عمیقی پشت آنها نیست، صرفا به مباحثاتی بیهوده منجر می شود. بحث صله ارحام و نزدیکی افراد هم مطرح است. واقعا در این جلسات چه می‌توان کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما نباید قطع رحم کنیم، اگر آمادگی داشتند و جنابعالی هم توان روشن‌کردن موضوع را در خود دیدید موضوع را برایشان روشن می‌کنید. در مورد فتوای مذکور نیز شایان ذکر است اولا اگر یک مجتهد نظرش را مستند به منابع اسلامی نقل کند، نبایستی به فتوا اعتراض کرد (البته بنده نفیا و اثباتا در مورد مجتهد بودن فرد مورد نظر و صحت و بطلان نظرشان تخصصی برای نظر دادن ندارم) ثانیا: فتوای مد نظر شما از جناب آقای بیات زنجانی است نه از آیت الله شبیری زنجانی که از مراجع تقلید مورد تأیید جامعه‌ی مدرسین می‌باشند. موفق باشید
4769
متن پرسش
سلام استاد. تعریف سوبژکتیویته از نظر شماچیست؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را مفصل در حدّ توان خود در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شرح کرده‌ام. موفق باشید
2924
متن پرسش
طلبه پایه چهارم و21سال سن دارم، آن ترتیبی که برای سیرانسان شناسی را که فرمودید را دیدم ولی بخاطر اینکه می خواهم از کتابهای دیگر شما هم استفاده بشود آیا سیر ذیل خوب است که پیگیری کنم اگر اشکالی داشت یا کتب بالاتر از فهم ما بود تذکر دهید و اصلاح بفرمائید:1.جوان و انتخاب بزرگ2.آشتی باخدا3.ده نکته از معرفت نفس همراه صوت4.جزوه انسان در اسلام همراه صوت.5.ازعرفان تا برهان همراه صوت.6.خویشتن پنهان7.معرفت النفس والحشر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خوب است ولی پیشنهاد می‌کنم بعد از کتاب «از برهان تا عرفان» کتاب «معاد» را مدّ نظر قرار دهید و بعد از آن کتاب«خویشتن پنهان» را شروع کنید، در آن صورت شاید بسیاری از مطالب معرفت‌النفس و الحشر را به‌دست آورده باشید. در ضمن جزوه‌ی «انسان در اسلام» با ویرایش جدید در دست چاپ است، بگذارید کتاب که چاپ شد آن را مطالعه فرمایید. موفق باشید
2921
متن پرسش
با سلا م و خسته نباشی خدمت استاد بزرگوار...سوال بنده این است که در بعضی مداحیها مداحان مقام ابی عبد الله را به مقام خدا نسبت میدن وبه این صورت میخونن.....ابی عبد الله ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو لب نمیکنم باز بالی بده تو برای پرواز..... بنده چنین برداشتی بدی ندارم و بعضی از دوستان فکر میکنن که گفتن این بیت شعر اشتباه و نباید مقام خدا رو به امام حسین نسبت دادو فکر میکنم که بیشتر این شعر میخواد این پیاغمو برسونه که ما همیشه و همه جا باید با عاشورای حسینی و شیوه ی زندگی ابی عبد الله رو داشته باشیم....و از شما استاد گرامی هم میخوام یه توضیحی در این مورد بدین...با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون ما می‌دانیم مداحان عزیز خداپرست هستند باید سخن آن‌ها را تا آن‌جا که ممکن است حمل بر صحت کنیم و همین‌طور که شما می‌فرمایید از آن ابیات این‌طور برداشت کنیم که می‌خواهند یک لحظه چشم از وجود مقدس مولایمان حسین«علیه‌السلام» بر ندارند. گوارایشان باد. موفق باشید
2441
متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد بزرگوار جناب آقای طاهرزاده مطلب شما را تحت عنوان «ریاست جمهوری آینده و نسبت آن با غرب» مطالعه کردم.مطلب محظوظ کننده و راهگشایی را در پاسخ به سوال کننده مرقوم فرمودید.در همین خصوص سوالی برایم ایجاد شده که از شما استاد بزرگوار می پرسم. در بند(5) بخش های "د" و " ه" مصداق گفتار شما " رئیس دولت نهم " است.حال آنکه به زعم بنده هر هشت بند پاسخ شما مشمول " رئیس دولت دهم " نیز می شود علی الخصوص که مقام معظم رهبری نیز در آخرین دیدار خود با هیات دولت اشاراتی به توفیقات هر دو دولت نهم و دهم داشتند و اظهار رضایت نمودند.می خواستم بدانم شما میان این دو دوره وجه یا وجوه تمایزی قائلید؟ یا یک دوره را بر دوره ی دیگر رجحان می دهید؟اگر اینچنین است مرحمت بفرمایید و دلایلی ذکر کنید؛ پیشاپیش از بذل توجه و عنایت شما سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عنایت داشته باشید که این مقاله در اواخر دولت نهم نوشته شده و بنده معتقدم همان روحیه در دولت دهم ادامه داشته که منجر شد مقام معظم رهبری در صحبت اخیرشان در هفته‌ی دولت بفرمایند: در این سال‌هایی که دولت نهم و دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش‌های انقلاب کاملاً برجسته شده. موفق باشید
1995
متن پرسش
با سلام استاد عزیز هنگامی که توفیق زیارت بزرگانی چون آیت الله جوادی (حفظ ا..) حاصل می شود به نظر حضرتعالی بهترین سوال و درخواست به نظرتان چه باشد بهتر است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هر آنچه خودتان تشخیص می‌دهید بپرسید . در آن فرصت‌های کوتاه که نمی‌توانید با ایشان بحث علمی راه بیندازید، بخواهید تذکری به شما بدهند. موفق باشید
1919
متن پرسش
سلام علیکم بعد از مطالعه مطلب حکم مجسمه سازی این سوال برام پیش اومد که آیا این حکم برای عروسک ها نیز صدق میکند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: طبق نظر مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» که در سایت دفتر حفظ و نشر آثار معظّم‌له آمده ساخت و خرید و فروش و نگهداری مجسمه را جایز می‌دانند. متن استفتاء و جواب ایشان که از سایت فوق‌الذکر گرفته شده این‌چنین است: «س 1222: ساخت عروسک و مجسمه و نقاشى و ترسیم چهره‌ی موجودات زنده اعم از گیاهان، حیوانات و انسان چه حکمى دارد؟ خرید و فروش و نگهدارى و ارائه‌ی آن‌ها در نمایشگاه چه حکمى دارد؟ ج: ساخت مجسمه و نقاشى و ترسیم چهره‌ی موجودات ولو ذى‌روح اشکال ندارد. همچنین خرید و فروش و نگهدارى نقاشى و مجسمه جایز است و ارائه‌ی آن‌ها در نمایشگاه هم اشکال ندارد.»( البته فتوای قبلی ایشان که در جزوه به آن اشاره شده کمی با فتوای اخیرشان فرق می کند و باز موضوع رعایت اخلاقی روایات مذکور در رابطه با عدم نگهداری مجسمه در منزل به جای خود محفوظ است) موفق باشید.
1626

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر همراه با عذرخواهی بابت تصدیع وقت حضرتعالی .مدتهاست فکرم مشغول موضوعی شده و حالت شک و تردید دراین مورد مرا به خود مشغول کرده است .این موضوع هیپنوتیزم یا دقیقتر خودهیپنوتیزم است . با مطالعات فراوانی که در این زمینه داشتم اینگونه علمای این فن بیان داشته اند که خودهیپنوتیزم روش علمی ترک عادات کهنه و ایجاد عادات جدید بوسیله تلقین به ضمیرناخودآگاه است زیرا دراین حالت فرد بسیار تلقین پذیر است . یعنی اگر ذهن انسان تحت تاثیر محیط و خانواده تحصیل و... برنامه ریزی شده است هم اکنون فرد خود میتواند برنامه جدیدی را به ناخودآگاه ذهن بدهد و شخصیت جدید خود را شکل دهد و عادات بدی را که دارد را ترک و باعادات حسنه جایگزین نماید. علاوه بر خواص دیگر مثل تمرکزفکر و افزایش حافظه و موارد دیگر. سوال بنده از حضرت عالی این هست که آیا واقعا خودهیپنوتیزم و ایجاد رابطه با ضمیرناخودآگاه چنین خواصی دارد؟ آیا شرع مقدس چنین راههایی را تجویز میکند؟ آیا اهل بیت که اول و آخر همه راههای خیر به به آنها ختم میشود در این مورد بیانی داشته اند؟ آیا اگر کسی از چنین راهی بخواهد به مبارزه با رذایل اخلاقی و تقویت اراده بپردازد وهن مقام ائمه میباشد؟لطفا ازلحاظ حکمی و معرفت النفس در این مورد بنده و امثال بنده را راهنمایی ببفرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همین طور که می‌فرمایید خود هیپنوتیزم یک نوع تلقین است و چون در آن حالت روح انسان بیشتر تحت تأثیر تلقین‌کننده قرار می‌گیرد آنچه تلقین می‌شود نسبت به تلقین‌های عادی، کمی بیشتر می‌ماند. ولی از آن‌جایی که هر نوع تلقینی خیال انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد بدون آن‌که عقل انسان را متوجه حقیقت بنمایاند، به خودی خود پایدار نیست مگر آن‌که خودِ انسان سعی کند آن تلقین را بپذیرد. بسیار پیش می‌آید که خانمی یا آقایی را در شرایط عادی با تلقین تشویق به کار می‌کنیم که پس از مدتی آن کار را ادامه ندهند. پس اولاً: در هیپنوتیزم موضوعِ ضمیر ناخودآگاه در میان نیست، بلکه همان خیال است که تحت تأثیر تلقین‌کننده قرار می‌گیرد. ثانیاً: از طریق هیپنوتیزم شخصیت جدیدی که منور به اندیشه و عقل شده باشد ایجاد نمی‌شود و عمری که صرف می‌شود تا تمرکز لازم به‌دست آید بسیار ارزشمندتر از آن است که در این امر مصرف شود. اگر ما به جای این کار اندیشه‌ی خود را بر روی معارف عالیه در امور قدسی صرف کنیم تا با حقیقت قرآن و روایات آشنا شویم برکات فوق‌العاده‌ای نصیب خود می‌کنیم که منجر به شخصیت برتری برای ما می‌شود. موفق باشید
1570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام مجضر استاد عزیز لطفا نظر خود را در مورد مرحوم علی صفایی حائری (ع ص) و آثار ایشان و مطالعه آثار ایشان بیان فرمائید.آیا مطالعه آن را برای قشر دانشجو و طلبه توصیه می فرمایید و تاچه حد مطالعه آن آثار را لازم میدانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: خدا رحمت کند آن دانشمند بصیر را، از سخنان عالمانه‌ی آن مرد غافل نشوید. در حدی که فضای فکری ایشان را بشناسید و بتوانید از آن استفاده کنید .موفق باشید
771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز (دامت توفیقاته) خدا قوت طبق نقل برخی از سیاستمداران اردوگاه اصولگرا از جمله جناب آقای ....بخشی از توصیه های رهبر معظم جنبه ولایی دارند و برخی جنبه ارشادی در فرمایشاتی که جنبه ارشادی دارند میتوان بر اساس سلیقه و نظر خویش عمل کرد یا موضع گرفت ولی در فرمایشات ولایی و استراتژیک چنین نیست و تابع امر و نهی رهبری هسنیم برای بیان این نکته آنها بحث حق والی بر رعیت مبنی بر نصیحت و مشورت را بیان میکنند عین جمله ایشان چنین است: " باید خود را در معرض شان هدایتی رهبری قرار می دهیم و شان هدایتی، استدلالی است" " ما همه یک پدر داریم و بقیه با هم برادریم" با توجه به فتوای رهبری در مورد شمول اعتقاد و التزام به ولایت مطلقه فقیه و همچنین ایرادات نگاه افرادی مثل همان فرد چگونه میتوان بین دستورات ولایی و ارشادی تفکیک کرد؟ در جنگ احزاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) سیاستی را برای از بین بردن اتحاد قبایل کفار اعمال کردند و به یکی از آنها وعده ثلث خرمای یثرب را دادند ولی روسای قبیله اوس و خزرج به پیامبر گفتند اگر این مساله وحی است سمعا و طاعتا ولی اگر نظر خودتان است مخالفیم! استاد عزیز آیا میتوان چنین برخورد کرد ؟ به دلیل بیسوادی قادر به آوردن استدلال در مورد تحلیل اشتباه بودن چنین نگاهی نیستم ولی قلبا معتقدم سلیقه و نظر و توصیه معصوم مثل وحی حرمت اطاعت دارد همچنین نسبت به ولایت فقیه این مساله صادق است لطفا مرا مفصلا راهنمایی فرمائید. خداوند شما را در حصن حصین خویش محفوظ دارد و مورد رحمت قرار دهد. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: آری دستورات خدا و رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه‌»علیهم‌السلام» و پیرو آن دستورات ولی فقیه یا وِلایی و مولوی است و یا ارشادی. به طوری که حضرت علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» دستور خداوند به آدم«علیه‌السلام» را که می‌فرماید: به این شجره نزدیک نشو، دستورات ارشادی می‌دانند و نتیجه می‌گیرند که چون آن دستور ولایی و مولوی نبود تخلف از آن عصیان به‌حساب نمی‌آید تا عصمت حضرت آدم«علیه‌السلام» را از بین ببرد. از محتوای حکم و دستور روشن است که منظور إعمال ولایت است. یا یک توصیه‌ی ارشادی، می‌ماند که آیا اگر توصیه‌ی انسان‌های معصوم را عمل کنیم بهتر از مشکلات خارج نمی‌شویم؟ اگر حضرت آدم«علیه‌السلام» توصیه‌ی خدا را شنیده بود گرفتار هبوط و عریانی می‌شد؟ در عین آن‌که نمی‌خواهیم بگوییم اگر کسی توصیه‌ی ارشادیِ ولی فقیه را نپذیرفت فعل حرام انجام داده ، معتقدیم خداوند به ولی امر مسلمین مددهای خاص می‌کند و لذا اگر به توصیه‌های ایشان عمل شود مسلّم ملت به مشکلات کمتری گرفتار می‌شوند. موفق باشید
651
متن پرسش
سلام بر شما این صحبت شما رو که میگویید دانشگاه ها بی عالم است،را کاملا میپذیرم چون قبلا از اینکه به دانشگاه بروم این را کاملا حس میکردم،و تصمیم داشتم که به دانشگاه نروم و این را هم به خانواده توضیح میدادم ،گمان میکنم خانواده بسیار ناراحت میشدند اما به روی خودشان نمی آوردند, و میگفتند هرچه خودت صلاح میدانی و ماجراهایی پیش آمد که به دلیل طولانی شدن نامه نمیتوانم بگویم ،البته این را هم بگویم که به رشته معماری علاقه بسیار داشتم و این رشته را وارد عالم خودم کرده بودم ولی دانشگاه را میشناختم که به چه وضعیتی گرفتار است ،الان که به دانشگاه رفتم میبینم که دانشگاه بسیار لجام گسیخته است ،نه تنها چیزی به من نمی آموزد بلکه من را وارد بازی هایی میکند که خودشان زورکی اسمش را گذاشته اند علم و خیلی علاقه دارند که این دروس را سریع بگذرانند ،کلا از شور و نشاط خبری نیست در محیط آموزشی ما و تا به حال به غیر از چندین مورد طعم فهمیدن را اصلا نچیشیده ام،تا قبل از رفتن به دانشگاه زندگی ام به زیباترین شکل که اصلا انتظار نداشتم و خودم را لایق آن همه زیبایی نمیدانستم داشت سپری میشد اما به نظرم دانشگاه با نحوه آموزش بی هدفش تنها وقتم را از من میگرفت و هیچ چیزی کف دستم نمیگذاشت.البته در اوایل توانستم این اسب وحشی را مهار کنم اما وقتی به ترم بالاتر رفتم دیدم موضوع خیلی وحشتناک تر از این چیزهاست.به نظر شما ما با ان وضعیت چه کار کنیم ؟ آیا شما این وضعیت را قبول دارید؟ اسلامی بودن دانشگاه ها خلاصه شده در داشتن نماز خانه،اصلا در این دانشگاه به اصطلاح اسلامی ،کاری به اسلام و مخصوصا دیدگاه اسلام د ارتباط با علم ندارند وقتی که من به وضوح میبینم که این دانشگاه با اگثر دانشجویانش هنوز معنای خداوند را نمیفهمند گذاشتن وقت نماز و زیارت نامه خواندن چه فایده ای دارد نمیدانم؟به نظرم اسلامی که در دانشگاه ها تبلیغ میشود اسلام حاشیه ای است که اصلا کاری به عرفان و فلسفه نداشته!! و یا شاید دانشگاه و سیستم آموزشی ما اصلا اسلام را نفهمیده اند که جهت دهی نمیکنند این دروس را؟! اگر میتوانید به مسئولان بگویید که نام اسلام را از دانشگاه ها بردارند چون اگر مسلمانی احیانا از کشور های دیگه برای تحصیل به این دانشگاه ها بیا یند و این وضعیت رو ببیند مایه شرمندگی و ادعای باطل است. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: مسلّم تا ما نگاهمان به عالم و آدم قدسی نشود و بر آن اساس اندیشه نکنیم هیچ قدمی در اسلامی‌کردن دانشگاه‌ها بر نداشته‌ایم و همچنان دانشگاه‌های ما ادامه‌ی غرب خواهند بود و خروجی آن کسانی نیستند که به اهداف مقدس نظام اسلامی وفادار بمانند، ولی راه رسیدن به هدف، فرار از دانشگاه نیست بلکه ابتدا باید عمیقاً نقص‌ها را شناخت و گوشزد کرد و سپس طرح جایگزین ارائه داد که ما هنوز در هر دوی آن‌ها، حتی در قسمت اول ضعف داریم. پس خود را مجهز کنید جهت آن دو امر مهم. عالمان به جای آن‌که تلاش کنند گلیمشان را آب نبرد، سعی می‌کنند بگیرند غریق را. موفق باشید
17227
متن پرسش
سلام استاد دوسوال دارم: 1. اینکه شما می گویید شعر هم مثل موسیقی بر خیال تکیه داره و شعر رو اگر با خیال پاک به سراغش بری به سلوک کمک میکنه ولی در موسیقی چیزی رو به نام خیال پاک مطرح نمی کنید و چرا نمیشه با خیال پاک سراغ موسیقی رفت و به سیر و سلوک کمک کرد؟ 2. شما گفتید باید با توجه به سرعت زیاد بشر امروز و مشکلات روانی و روحی که ایجاد میکنه باید علاوه بر طب سنتی از علمی که روح این نوع بیماری ها رو می شناسد در ارتباط باشم با این تفاسیر باید از علم پزشکی امروز که تحت تاثیر غرب شکل گرفته بهره بگیریم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. اشارات موسیقی در هر حال به محتوای آن که همان اشعار باشد، مربوط است. حتی سنفونی‌های بتهون که به ظاهر موسیقی صرف است، با تداعیِ معانی‌ها مخاطب خود را متذکر می‌شود مثل سرورد فیلم امام علی«علیه‌السلام» که تنها یک سرود نیست، معانیِ مورد اشاره‌ی آن سرود را متذکر می‌گردد 2. علم پزشکی به اعتبار تجربه و آزمون یک حرف است، و نگاه آن به انسان بدون در نظرگرفتنِ روح حرف دیگری است. در قسمت اول است که می‌توان از هر علم تجربی، آزاد از تفسیر اومانیستی آن استفاده کرد. موفق باشید

14953
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در سبک زندگی اسلامی و ایجاد خانواده با نشاط روش برخورد با خانواده چگونه باید باشد که کدورتی حاصل نشود؟ مثلا زنانی که عاشق بازار و مد و تجمل گرایی اند و تحمل ساده زیستی را ندارند چه رفتاری باید داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید روح فرهنگ ظلمانیِ غرب را درست مطرح کنیم، دیگر مطابق آن عمل نمی‌نماییم بلکه به صورت عقلایی آن‌چه را نیاز داشته باشیم، می‌خریم در عین آن‌که سعی بر زیبایی و مفیدبودن آن داریم، حال چه مطابق مدّ باشد و چه نباشد، مسئله‌ی زیبایی غیر از تجمل است. در تجمل چیزهای من‌درآوردی در میان است و این غیر از آن است که زیبایی‌های فطرت‌پسند را شکل دهیم. موفق باشید

14431
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز: لطف بفرمایید به دو پرسش ذیل طبق «شریعت اسلام» پاسخ دهید: 1. ارتباط کلامی یک زن با برادر شوهر خود باید در چه حدود و ثغوری باشد تا به فریضه صله ارحام خدشه ای وارد نکند؟ 2. اساسا طبق سیره اهل بیت (ع) ارتباط کلامی زن با اقوام و دوستان نامحرم بایستی چگونه باشد تا به صله ارحام خدشه ای وارد ننماید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که لازم است باید با ارحام غیر محرم ارتباط داشت ولی اگر بی‌خود بهانه‌ای برای صحبت فراهم کنیم مثل آن است که بی‌دلیل با نامحرم صحبت کرده‌ایم. باید ارتباط طوری باشد که گمان نکند ما نسبت به شخصیت آن‌ها بیگانه و بی‌تفاوتیم، ولی نه بیشتر از آن. موفق باشید

12746
متن پرسش
از كجا بدانيم كه چقدر از تلاش ما در طلب رزق صحيح است و چقدر از تلاش ما غلط و زياده روي يا كم كاري است؟ چه معياري دارد كه با آن سعي خود را بسنجيم كه آيا كم است يا به اندازه است يا حرص است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ وظیفه هرکار سالمی که پیش آید ما باید انجام دهیم این معنی تلاش رزق به طور صحیح است و نباید در راستای طلب رزق از سایر وظایف انسانی غافل باشیم اعم از اُنس با خانواده، خدمت به پدر و مادر، صله‌ی رحم، دیدارِ دوستان، حضور در جلسات مذهبی و تدبّر در قرآن و روایات. موفق باشید

12537
متن پرسش
ستاد عزیز، سلام علیکم: به توصیه حضرتعالی برای تداوم حضور قلب در نماز تلاش می کنم خود را در محضر امام عصر (عج) و پشت سر ایشان تصور کنم و از ملک قابض در خواست کمک دارم اما مجددا اوهام و خیالات حمله ور می شوند. آیا مداومت در این روش مفید است. البته احساس می کنم این روش بیشتر از توجه به معانی کلمات و عبارات و یا تلاش در جهت حفظ حضور کمک می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن خوبی است. عنایت داشته باشید بنا نیست خیالات سراغ ما نیاید، بلکه بنا است بتوانیم از خیالات جزئی عبور کنیم و با خیالات قوی‌تری روبه‌رو شویم. گفت: «ز آبِ خُرد، ماهی خرد خیزد / نهنگ آن بِه که در دریا ستیزد». موفق باشید

12312
متن پرسش
با سلام و عرضه خسته نباشید: من با توجه به آیات «و من یتق الله یجعل له مخرجا» و همچنین «و من یتق لفتحنا ابواب السماوات و الارض» سعی کردم که تا جایی که می شود از گناهان دوری کنم و همچنین اخلاق حسنه داشته باشم و ... و حقیقتا بعضی از معاصی را به لطف خدا ترک کرده ام اما نمی دانم چرا بعد از چند سال مشکلات ما حل نشده و همچنان سخت من را از زندگی بیزار کرده است؟ مگه قرار نیست با تقوا راه خروج از مشکلات باز شود؟ واقعا تا کی باید صبر کرد؟ هرچه هم استغفار کرده و هرچه هم به زیارت اهل بیت (کربلا، مشهد، قم، شیراز، مناطق جنگی) می روم باز هم حاجات ما برآورده نشده و قصه ها تمام نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «اسْتِغْنائُكَ‏ عَنِ الشَّي‏ء خَيرٌ مِنْ اسْتِغْنائِكَ‏ بِهِ»؛ استغناء و بى‏نيازى تو از يك چيز، بهتر از استغناء تو با آن چيز است، زيرا نخواستن بالاتر از داشتن است. شما چه می‌دانید که خداوند چه طرحی را برای برون‌رفت از مشکلاتتان طراحی کرده‌ است! شاید بخواهد به‌جای برآوردن آرزوهایت آزادشدن از آن‌ها را به شما بدهد. معجزه‌ی تقوا را در نجات از امیال ساده نگیرید. موفق باشید

نمایش چاپی