باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در شب قبل، خبر شهادت خود و همهی یاران را دادند، مسلّم اینطور نبوده است که با زندهبودنِ حضرت عباس«علیهالسلام» بخواهند پیروزی نظامی بهدست آورند و معنای تغییر سرنوشت جنگ نیز به معنای پیروزی نظامی نباید باشد. آنچه به ذهن میآید در تحقق برنامههای حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» باید نقشی حضرت عباس«علیهالسلام» ایفا میکردند که آن با شهادت ایشان بههم خورد و کار برای امام سختتر گشت. و حال حضرت باید یکتنه آنچه را که باید انجام میدادند، انجام دهند و امید کسانی را که در لشکر عمر سعد بودند ولی راضی به باقیماندن در آن لشکر نبودند را در پیوستن به امام در آخرین ساعات، همچنان زنده نگه میداشتند و این کار را کردند تا آنهایی که نباید مُهر مقابله با امام در پیشانیشان میخورد از آن مهلکه نجات یابند و به امام بپیوندند. شاید قضیه از این قرار باشد، واللّه اعلم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای تحقق یک تمدن اگر نتوانیم تعریف مناسبی از حرکتهای خود با ادبیات انقلاب داشته باشیم، عملاً ادامهی تمدن غربی هستیم. در غرب برای کلیسارفتن هم باید از دولت اجازه گرفت و کلیسایی ساخت، زیرا در آنجا سیاست است که تکلیف دیانت را روشن میکند. در حالیکه در نظام مقدس اسلامی، این دیانت است که تکلیف سیاست را باید روشن کند. و دقیقاً معنای افراط و تفریط در فضای عهد غربی، طوری تعریف میشود که نهتنها باید برای راهپیمایی 22 بهمن اجازه بگیریم، حتی باید برای مسجدرفتن و پرستش خدا هم، وزارت کشور اجازه دهد. حال ماییم و بر سر دو راهیِ ادامهی فرهنگ غربی یا ورود به معانی جدیدی که انقلاب اسلامی باید آن معانی را به تاریخ ما برگرداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در راه سلوک بعضاً سالک به موضوعاتی برمیخورد که لازم است وظایف خود را از نظر فقهی بداند. حال اگر در امور فقهی مجتهد باشد بهتر میداند که چه باید بکند 2- هرکس با قلب خود متوجه جلوات انوار الهی گردد معلوم است که به اُنس بیشتر و حضور بیشتر نیاز دارد و اشک و ناله، قدمهایی است جهت اُنس بیشتر. گفت: «رحم کن بر آنکه چون رویِ تو دید / فُرقتِ تلخ تو چون خواهد چشید» 3- عموماً سالک طالب نظر به صورت باطنی افراد نیست و خداوند هم به این راحتیها اسرار افراد را برای حتی سالکان و عارفان باز نمیکند إلاّ موارد استثنایی و آنهم برای دستگیری افراد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «مبدأ» به معنای مبدأ مخلوقات است که خدا است و «معاد»، معاد یا برگشت مخلوقات است در محضر خدا، که قیامت است و «جنت لقاء» مقامی است که انسان توانسته باشد به همهی حجابهای بین خود و خدا پشت کند حتی نظر به خود به عنوان موجودی مستقل نداشته باشد، همهچیز را در جنبهی حقّانیاش بنگرد 2- مکان و زمان به معنای دنیایی آن، آنجا نیست ولی معنای مکان و صورت معنا هست مثل مکانی که در ذهن ما برای صورتهای ذهنی هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» سخت معتقد به نگاه ملاصدرا هستند، حتی آیتاللّه شجاعی غیر از این نکته که فرمودید جای دیگر ندیدم که از دستگاه فکری ملاصدرا عدول کرده باشند، به همین جهت بنده این نظر ایشان را در کتاب معاد نیاوردم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی ندارم جز اینکه فراموش نکنید حقیقتاً به زیارت امامی میروید که امکانِ قرارگرفتن در معرض پرتو نورِ عصمت، برای شما هست. بعد از اذن دخول و زیارت به همان شکلی که در مفاتیح هست، نماز جعفر طیّار در هر روز از روزهای زیارت فراموش نشود. در هر روز گویا روز اول است، تمام آداب را بهجا میآورید. و در هر عصر با زیارت جامعهی کبیره، حضرت را زیارت کنید. و قبل از اذن دخول با این ابیات زیارت را شروع کنید:
«دل همیشه غریبم هوایتان كرده است / هواى گریه پایین پایتان كرده است
وَ گیوه هاى مرا رد پاى غمگینت / مسافر سحر كوچه هایتان كرده است
خداش خیر دهد آن كسى كه بال مرا / كبوتر حرم باصفایتان كرده است
چگونه لطف ندارى به این دو چشمى كه / كنار پنجرههایت صدایتان كرده است؟
چگونه از تو نگیرم نجات فردا را / خدا براى همین ها سوایتان كرده است
چرا امید ندارى مدینه برگردى / مگر نه آنكه خدا هم دعایتان كرده است
میان شهر مدینه یگانه خواهرتان / چه نذرهاى بزرگى برایتان كرده است
تو آن نماز غریب همیشه ها هستى / كه كوچه هاى خراسان قضایتان كرده است
سپیده اى و به رنگ شفق در آمده اى / كدام زهر ستم جابجایتان كرده است»
علی اکبر لطیفیان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب آن سؤال عرض کردم نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید هفتهای دو بار مشرف شوید و به زیارت اکتفا کنید و به دروس خود بپردازید خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نیازهای فطری مربوط به ابعاد روحانی و قدسیِ روح ماست و نیازهای غریضی، مربوط به ابعاد جسم ما میباشد و از آن جهت که در هر حالت جسم ابزار است و اصالت ندارد، نیازهای غریضی آنچنان نیست که در عرض نیازهای فطری قرار بگیرد و اولویت مسلم با نیازهای فطری است ولی تعادل در آن است که در آنجایی که فطرت در صحنه است از کشش های غریضی نیز استفادهی منطقی بشود. و تمدن اسلامی از این جهت نسبت به غرایز بی تفاوت نیست. موفق باشید