باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که عموم انسانها از جهت فطری متوجه حضور خدا و ابدیت خود هستند، میماند که با تزکیهی لازم آن را احساس میکنند و لذا در کنار روزهی ماه رجب برای آنکه عقل هم چموشی نکند و همراهی نماید مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن پیشنهاد میکنم. از طرفی فراموش نکنید اگر دغدغهی رسیدن به حقیقت را داشته باشید راهکارها کمک میکند، و اگر مایلید به قول خودتان در سیاهچال حیات باقی بمانید کسی کاری به شما ندارد که میفرمایید بگذارید درآن حیات بمانیم!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان در همان سعهی قلبیاش تا بینهایت میتواند جلو رود زیرا قلب او برای درک حقایق عالم ظرفیت بینهایتی دارد به همان معنایی که خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «لا يَسَعُني اَرْضِي وَلا سَمائي و لَكِنْ يَسَعُني قَلْبُ عَبْدِي المُؤمِن» زمين و آسمانم گنجايش مرا ندارند ولى قلب بنده مؤمن من دارد. و از این جهت انسانها تفاوتی نسبت به همدیگر ندارند 2- هرکس در مقام امکانِ ذاتی خودش به کمال لازم میرسد. حال اگر امکانِ ذاتیاش انسان باشد، میتواند به کمال ذاتی خود برسد، چه امام خمینی باشد و چه صدام. زیرا از نظر انسانبودن و داشتنِ ظرفیت تجلی همهی اسماء تفاوتی ندارند 3- همینطور است. انسان با گناه، از سعهی اصلی انسانی خود دور میشود و با توبه جبران میگردد 4- سعهی ذاتی همان مقام امکانی افراد است و سعهی عرضی آن چیزی است که انسان با ارادهی خود بهدست میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نگاه اصالت وجودی، چنانچه انسان سلوک لازم را در خود ادامه بدهد آنچه را تحت عنوان ماهیات میبیند، همه را مظاهر وجود در اعیان مختلفه مییابد و این غیر از سوفسطاییگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینطور است و جناب ملاصدرا در جلد 8 و 9 اسفار، بهخوبی به آن پرداخته است 2- حجت الهی همیشه در عالَم با مظهریت خاص بوده است، حال یا با مظهریت انبیاء و یا با مظهریت اولیاء؛ تا اینکه با رسول خدا«صلواتاللّهعلیه» مظهریت تامّ آن حقیقت به صحنه آمد و با ائمه«علیهمالسلام» تا غیبت امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» ادامه یافت و با به صحنهآمدن حضرت حجت«عجلاللّهتعالیفرجه» به کس دیگری منتقل نشد، ولی در غیبت رفت. از این جهت حجت، همیشه در عالم بوده است و اگر بگوییم بعد متولد میشود، از تحقق تامّ و تمام آن تا مرحلهی مظهریت غفلت شده. مظهریتِ حجت الهی یک بحث است، غیبت آن بحث دیگر. ولی غیبت غیر از عدم خلقت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فطرت در عموم انسانها به صورت بالقوه است و گرایش به خوبیها در انسان مطرح است ولی فطرت در امام به فعلیت تبدیل شده و لذا مقام امام عین کمال و خوبی و پاکی است. و روح باطنِ فطرت است که اولیاء الهی از انوار و تشعشعات آن بهرهمند میشوند. عرایضی در جلسات پنجاهم به بعد شرح کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهلالبیت علیهمالسلام» در این مورد شده. موفق باشید