باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت رضا«علیهالسلام» میفرمایند: چون بر مزار متوفی وارد شدی برای او 7 مرتبه سورهی «انّا انزلنا» بخوان و سپس برای او دعا کن و او نیز برای تو دعا خواهد کرد و از این طریق جنابعالی از دعای پدر محروم نخواهید شد. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: بنده دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مشغول انجام پروژه ای هستم که جهت تبیین جایگاه و اهمیت پدیده ی پیادهروی در ایام اربعین حسینی و همچنین آسیب شناسی و ارائه راهبرد چگونگی نقش آفرینی و استفاده از این جریان عظیم در لایه های عمومی و تخصصی به متولیّان امر؛ در حال انجام است. در این مسیر پیچیدگی هایی وجود دارد که دانستن حقایق روایی و تاریخی، به روشن شدن آن ها و اتخاذ تصمیمات صحیح کمک شایانی خواهد نمود. لذا خواهشمندم جهت تقویت غنای بحث، در این بحث مشارکت فرمایید. ضمن قدردانی از فرصتی که برای مطالعه و پاسخگویی اختصاص داده اید، سوالات در دو بخش الف و ب به شرح زیر به استحضار می رسد: الف) بر طبق (اولا روایات و ثانیا سیره معصومین علیهم السلام)؛ 1. با توجه به اختلاف نظر تواریخ در مورد حرکت اهل بیت علیهم السلام از شام به مدینه؛ آیا کاروان اسرا، در این مسیر از کربلا هم گذشتند؟ آیا رسیدنشان به کربلا در روز اربعین بوده است؟ آیا در بازگشت از شام به کربلا، مسیر را پیاده طی کردند؟ 2. آیا تاکیدی بر پیادهروی و ترک مَرکب برای زیارت معصومین علیهم السلام وجود دارد؟ اینکه در روایات به ازای هر قدم که برای زیارت برداشته می شود، ثوابی معین شده؛ می تواند مقصود اولا ترویج نفس زیارت، ثانیا افزایش عظمت میزان ثواب با کوچکترین مقیاس زمانه باشد. قدم مقیاسی برای تقسیم مسافت خانه تا حرم است؛ و الا فرقی نمی کند این گام ها با پای انسان طی شود، با اسب و یا با وسایل نقلیه ی امروزی. چنانکه در روایت هشتم از باب چهل و نهم کامل الزیارت، می بینیم که قدم برداشتن و اسب راندن در عرض هم آمده است. تاکید ویژه بر پیادهروی زمانی معلوم می گردد که در مقام مقایسه حالت پیاده با حالت سواره باشند و اجر پیادهروی را بیشتر بدانند. اما ما در سایر روایات نیز چنین مقایسه ای نمی بینیم، بلکه نهایتا علاوه بر سفر پیاده به سفر سواره هم اشاره شده و برای هرکدام نوعی از اجر معین شده که قابل مقایسه نیست و گویی بیشتر می خواهد بگوید هر کس هرطور می تواند به زیارت برود و مثلا نداشتن مَرکب باعث ترک زیارت نشود. 3. اگر چنین تاکیدی وجود دارد؛ هدف از تاکید بر عملی چون پیادهروی، در کنار سایر اعمال زیارت معصومین علیهم السلام چیست؟ 4. پیادهروی برای زیارت تمام ائمه اطهار علیهم السلام سفارش شده است و یا فقط بر روی پیادهروی برای زیارت امام حسین علیه السلام، تاکید شده است؟ 5. در پیادهروی به قصد زیارت سید الشهدا علیه السلام، فرقی بین زمانهای خاص با سایر اوقات است؟ و مشخصا اربعین امتیازی بر اوقات خاص دیگر چون عاشورا و سایر اوقات عام دارد؟ 6. سیره یا واقعه ای از پیادهروی معصوم برای زیارت اباعبدالله علیه السلام وجود دارد؟ اگر وجود دارد، معمولا این مسافت چه مقدار بوده است؟ آیا هر چه میزان پیادهروی بیشتر باشد بهتر است؟ 7. چرا زیارت امام حسین علیه السلام افضل اعمال اکثر زمانهای خاص است؟ دلیل وعده پاداش های عظیم برای زیارت ایشان چیست؟ 8. زیارت اربعین چرا جزء پنج نشانه ی شیعه قلمداد شده است؟ آیا بین زیارت از راه دور و نزدیک تفاوتی وجود دارد که زائران مشقت و سختی راه و شلوغی را به جان می خرند؟ 9. آیا میان پیادهروی فردی و جمعی تفاوتی وجود دارد؟ همراه نمودن خانواده در این پیادهروی ممدوح است؟ 10. در زمان ائمه علیهم السلام، مانند امام صادق علیه السلام، آیا نسبتی میان شناخت امام حسین علیه السلام و مردم جهان در آخرالزمان بیان شده است؟ 11. آیا سرّ خاصی در عدد چهل، نهفته است؟ 12. در مجموع آیا ظرفیت پیادهروی اربعین، ظرفیت ویژه ی معرفی شده از سوی معصومین علیهم السلام است یا خودبخود توسط شیعیان ایجاد شده است؟ آیا اربعین کربلا، نشان از میعادی خاص دارد؟ 13. آیا منزلت و اجر خدمت به زوار، بالاتر از پیادهروی و یا زیارت است؟ ب) به نظر شخصی جنابعالی؛ 1. هر کدام از هفت سوال بخش اول. 2. آیا میان (اربعین، تمدن سازی و ظهور) ارتباط ویژه ای وجود دارد؟ ظرفیت اربعین چطور می تواند در خدمت تمدن سازی و زمینه سازی ظهور قرار گیرد؟ 3. آن قالبی که در این پدیده معنوی حرکت به سمت معصوم علیه السلام موضوعیت بیشتر دارد، چیست؟ (پیادهروی، اجتماع عظیم، ارتباطات، بین المللی بودن و...) 4. فرهنگ این پدیده به تدریج و خودجوش توسط مردم و نهادهای عراق، ایران و سایر کشورها در حال ساخته شدن است. برای فرهنگ سازی و هنجارسازی زائرین، روی کدام محورهای محتوایی تمرکز بیشتری باید نمود؟ 5. آیا مردم ایران و عراق (چه از جهت تاریخ شیعه، چه از جهت مردم شناسی فعلی و چه از جهت ماموریت نهایی) شباهتی با هم دارند؟ 6. ابعاد اجتماعی پدیده پیادهروی اربعین چیست؟ 7. تبادلات فرهنگی این پدیده، تا چه حد برای مردم ایران، عراق و سایر کشورها فرصت و تا چه حد چالش است؟ 8. مهم ترین برنامه ریزی دشمن، برای انحراف این مسیر از جریان اصلی خود، چه چیزهایی می تواند باشد؟ 9. با وجود اتفاقات منطقه و وضعیت مستضعفین جهان، اربعین چه نقشی می تواند ایفا کند؟ 10. اهمّ آسیب شناسی وضعیت فعلی پیادهروی اربعین در ابعاد (زائرین، نهادهای رسمی و گروههای خودجوش مردمی) چیست؟ 11. در دو سال اخیر در ایام اربعین، بدلیل استقبال گسترده زائرین، شاهد راه اندازی کاروان توسط افراد کم تجربه، سفرهای انفرادی بسیار و ورود بسیاری از نهادها و گروههای مردمی ایرانی، برای خدمت رسانی (فرهنگی، بهداشتی یا تغذیه ای) در خاک عراق بوده ایم. این عرصه با چه فرصت ها و تهدیداتی روبروست؟ 12. آیا شبیه سازی پیادهروی اربعین در ایام نیمه شعبان، عرفه، 29 صفر و... را توصیه می فرمایید؟ 13. آینده پژوهی این جریان چطور است؟ 14. چه وظیفه و راهکارهایی برای (زائرین عمومی، نهادهای رسمی و گروههای خودجوش مردمی) در این حوزه پیشنهاد می دهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد اختلاف است. اگر بپذیریم اهلالبیت«علیهمالسلام» بیش از ده روز در شام نبودهاند، میتوان پذیرفت برگشتِ آنها به مدینه با زیارت حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در اربعین اول واقع شده است و مسلّم این حرکت به صورت پیاده نبوده است 2- در هر حال روح روایات، نظر مثبتی نسبت به پیادهرفتن دارد، حتی با داشتن مرکب در آن حدّی که در مورد سفر حج با اینکه سؤالکننده از رسول خدا«صلواتاللّهعلیه» پرسش میکند که مرکب برای سفر دارم، پيامبر خدا (ص) مى فرمايد: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَشَدَّ مِنَ الْمَشْيِ إِلَى بَيْتِهِ»[1] خداوند به چيزى به اندازه پياده روى به سوى مسجدالحرام عبادت نشد. درست است كه در قديم ماشين نبود، اما اسبِ تيزرو بود، ولى باز مردم به جهت توجه به آن روايت و روحيه ى صبر بر سختى ها، پياده به خانه ى خدا يا زيارت ائمه عليهم السلام مى رفتند، چون در روايت هست براى هر قدمى ثواب مى نويسند. حضرت امام خمينى «رضوان الله تعالى عليه» به هنگام ديدار از جانبازانِ قطع نخاعى وقتى به استقبال آن ها رفته بودند، قدم هاى خود را كوتاه برمى داشتند، چون مى دانستند به تعداد قدم هايشان حَسنه خواهند داشت. در هر حال حرف بنده اين است:
حضور دل نتوان يافت در لباس حرير |
پس از فتيله ى ابريشمى چراغ مساز |
|
وقتى روشن شد با رفاه نمى توان به نتيجه رسيد و رفاه، ابتدا موجب غفلت از مرگ مى شود و سپس مرگ را سخت تر مى كند پس براى خوب زندگى كردن و راحت مردن، بايد سختى كشيد، چرا كه:
هر كه شيرين زيست، آخر سخت مُرد |
هر كه اندر بند تن شد، جان نبرد |
|
هنر خوب مردن مربوط به كسانى است كه هم زندگى دنيايى را مى شناسند و هم بعد از اين زندگى را، و تنها ملت هاى خدادوست هنر خوب مردن را يافته اند. 3- طبق آن روایت، پیادهرفتن روحیهی رفاهطلبی را تقلیل میدهد 4- آنچه برای ما تأکید شده در مورد زیارت حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» و حج است ولی شاید بتوان آنرا به سایر زیارات نیز سرایت داد 5- نفسِ پیادهروی یک ثواب دارد و زیارت اربعین، ثواب دیگر. خوشسلیقگی را ببین که چگونه عدهای این دو را با هم جمع کردهاند 6- نفسِ پیادهروی مطلوب است. هرکس مطابق موقعیت خود 7 و 8 – اینها سؤالاتی نیست که مربوط به من و شما باشد، حکمتی است در نزد اولیاء معصوم 9- همراهنمودن خانواده، حرکت را همهجانبه به میدان میآورد 10- نمیدانم 11- نمیدانم 12- کار زیبایی است 13- عرایضی در رابطه با نسبت پیادهروی اربعین و تمدنسازی، قبلاً شده است. خوب است به آن رجوع فرمایید. شاید متن نوشتاری آن را در قسمت یادداشت ویژه بیابید. اجازه دهید همین اندازه بس باشد وگرنه فرصت زیادتری نیاز است که بنده از جوابگویی به سایر سؤالات باز میمانم بهخصوص که جوابدادن به بعضی از سؤالات، اهمیت چندانی ندارد. موفق باشید
[1] ( 2)- شيخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 630.
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانهای الهی بعد از رحلت از این دنیا، چون گرفتار گناهان خود نیستند و به تجرد کامل خود رسیدهاند، در همهی عالم به تمامه حاضرند مثل حضور نفس انسان در بدن. و این طور نیست که کاری و توجهی آنها را از توجه دیگری باز دارد و توسل به آنها موجب مددرساندن به روح و روان همهی انسانهایی میشود که به آنها متوسل شوند تا ما با نورانیت بیشتر به عالم معنویت نظر کنیم و از خداوند بخواهیم به نور آن حقیقتی که آنها را منوّر کند به ما نیز نظر نماید. و قرآن در این رابطه میفرماید: حتی شهداء میتوانند به افرادی که به آنها نظر میکنند، بشارت دهند و نگرانیهای آنها را برطرف نمایند میفرماید: «وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (170)/ آلعمران). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمیکنم با توجه به توصیفی که میفرمایید اگر در سایر اوقات ذهن شما مشغول فوتبال نباشد، مانع کار شما گردد 2- علماء گذشته هم مطابق فرهنگ جاری زمان خود جهت تقویت بدنشان حتی بهتر از امروزیها تلاش میکردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصائب در ذات خود مصیبت نیست بلکه بستگی به تعلقات ما دارد و به همین جهت معصوم میفرمایند: به اندازهای که در مقابل مصائب صبر و رضایت پیشه کنید، مقام شهداء نصیبتان میشود. یعنی از هرگونه تعلقی مانند شهداء آزاد میشوید، کافی است ما نگاهمان را به زندگی عوض کنیم تا همچو شاعر ندا سر دهیم: «در بلا هم میکشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». شاعر در بلا هم آنچنان خدا را یافته است که ماتِ خدا شدهاست و هیچچیز دیگر در منظرش نمانده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ظلمات کفر و نفاق بیشتر به صحنه آید باید اسلام نیز با نور بیشتری در صحنه حاضر شود و آن عرفان اسلامی است که باید در کنار فقه، در این موارد مطرح شود . تا صدسال پیش مردم ما دغدغهی چنین انحرافها و فسادهایی را در جامعه نداشتند و لذا از حوزههای علمیه انتظار احکام شرعیه را داشتند که انصافاً در آن تاریخ، حوزههای علمیه بهخوبی نقش خود را ایفاء کردند ولی امروز حوزههای علمیهی ما علاوه بر وظیفهی گذشته، باید ابعاد دیگر اسلام را به معنای فقه اوسط و از آن مهمتر فقهِ اکبر را به صحنه آورند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نوری که از طریق ملائکه و روح در شب قدر بر قلب مؤمنین متجلی میشود از جنس وجود است و نه ماهیت. یعنی مثل آن نیست که شما مطلبی بخوانید و علم و فهمی در شما ایجاد شود، بلکه شخصیتاً در ابعاد وجودی شما نوعی گرایشی فراهم میشود که در انتخابهای خود وَجه مثبت عالَم را مدّ نظر قرار میدهید و به همین جهت میفرمایند تقدیر انسان شکل میگیرد. مثل آنکه شما در تقدیر مردبودن و یا زنبودنتان انتخابهای مناسب مردبودن و زنبودن میکنید، بدون آنکه در فکرتان آن باشد که زنانه انتخاب کنید یا مردانه. و به همین جهت باید امیدوار باشید که بعد از شب قدر ناخودآگاه به لطف الهی در تقدیر برتری قرار گرفتهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن بود که با فرض رعایت قوانین نظام اسلامی و با نظر به اینکه وزارت کشور نیز باید متوجه باشد که تجمعات سالم، حقِ شهروندی مردم است، میتوان اقدامات مربوطه را انجام داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هدف بنده هم در رابطه با ورود به این نوع مسائل، دعوت به تفکر است و آزادشدن از مشهورات زمانه. ما باید باور کنیم در بعضی موارد تحت تأثیر مشهورات یا تفکرات سیاسی احزاب هستیم. اگر «تفکر» به جامعه برگردد و انسانها بتوانند همدیگر را بفهمند تفاوت سلیقه، منجر به تضاد و دوقطبیشدن جامعه نمیگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در جواب سؤالاتی که قبلاً شد میتوانید جواب خود را بیابید. اجازه دهید در مورد این موضوع بیشتر از این بحث را ادامه ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. حضرت جواد«علیهالسلام» در شرایط خاصی قرار داشتند که برای سازماندهی به شیعیان به این اقدامات دست زدند تا بحمداللّه شیعه سازماندهی شد در حدّی که با غیبت حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» سازمان شیعه ادامه یافت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت اصل چنین بیانیهای که در لوزان سوئیس مطرح شد نشانه حضور مستقل انقلاب اسلامی در تاریخی است که مدرنیته با تمامیتخواهی خود حاضر نبود هیچ رقیبی را تحمل کند و حالا توسعه و تحقیق در انرژی هستهای ایران را به رسمیت میشناسد و این یعنی حضور فرهنگی انقلاب اسلامی با هویتی که مخصوص به خودش است و این غیر از آن است که محتوای قرارداد لوزان را بیعیب بدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عقل درست جلو رود در ذات خود قدرت درک معقولات را دارد همانطور که حسّ ما در شرایط عادی قدرت تشخیص محسوسات را دارا می باشد 2- وجود عقل از بالا است ولی خاصیت درک معقولات از خودش است. مثل آنکه وجود آب از خداوند است ولی رطوبت آب از خودش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است که رفیق شما میخواهند بر اساس عقل حرکت کنند ولی مواظب باشند عقل خود را همهی عقل به حساب نیاورند. اتفاقاً ما در رشتههای زمینشناسی که رشتهی دانشگاهی این حقیر هم هست بحثی در رابطه با بلورها که از جمله عقیق جزء آنها است، داریم که بلورها با مدیریتی ماوراء آن مدیریتی که طبیعت بر روی معادن عادی دارد، مدیریت میشوند. یعنی یک روحی متعالی آنها را میسازد و شاید شریعت الهی جهت ارتباط با روحی که عقیق را مدیریت کرده به ما فرموده از انگشتر عقیق استفاده کنیم. موفق باشید