باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم که در روایت داریم که خداوند میدانسته اگر آن کس را که رزقش را وسیع کرده، وسیع نمیکرد و آن کس را که رزقش را وسیع نکرده، وسیع میکرد؛ هر دو کافر میشدند. آیا خود جنابعالی به تجربه به این نرسیدهاید که بعضیها بر خلاف تقدیر الهی مثلاً اصرار میکنند از مسیر طبیعی رزقی که برایشان تعیین شده به مسیرهای دیگر برای رزق بیشتر رجوع کنند و کار خودشان و فرزندانشان را به وادیِ کفر و بیایمانی کشاندهاند؟! مگر جز این است که خداوند راهِ بندگی ما را در همان نوع زندگی قرار داده است که به طور طبیعی در مقابل ما است؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه فهم سخن عرفا کار آسانی نیست، حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در نامهای که به احمدآقا یعنی به فرزندشان داشتند فرمودند مواظب باش اگر سخن آنها را نفهمیدی، ردّ نکنی. و در همین رابطه بعضی از علماء، مولوی را شیعه میدانند. به قول آيتالله انصارى همدانى «رحمةاللهعليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. اخيراً كه مقام معظم رهبرى «حفظه الله تعالى» در جلسه اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. کسانی میتوانند در مورد مولوی نظر دهند که مدتی با تفکرات عرفانی او مرتبط باشند. موفق باشید
[1] - مقام معظم رهبرى« حفظهاللهتعالى» در ديدار با شهداء در سال 1387- مولوى در ديباچهى دفتر اول مىگويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين
باسمه تعالی: سلام علیکم: جایگاه انقلاب اسلامی در این تاریخ، عبور از فرهنگی است که به هیچ حقیقتی معتقد نیست و حقیقت را نسبی میداند و انقلابیبودن یعنی وفاداری نسبت به حق و حقیقت. و در دلِ این پایداری است که تعارض اصلی انقلاب اسلامی با روحِ استکبار مشخص میشود. خوب است در این مورد به جواب سؤال شمارهی 15295 و به متن «زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» و هوشیاری نسبت به ظرفیت تاریخی که با اسلام شروع شد» که در قسمت «یادداشت ویژه» بر روی سایت همراه با صوتِ مربوطه هست نیز رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه عارف همهی عالم، مظاهر اسم جمال و جلال الهی هستند و شیطان با اسم جلال الهی از درگاه حق رانده شد و در این رابطه ما او را لعنت میکنیم ولی از جهت دیگر از آن جهت که او مظهر اسم مُضلّ میباشد، خداوند از طریق او هرکس که شایستهی قرب الهی نباشد، دفع میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه شجاعی نور چشم اهل سلوکاند و آثار ایشان در جلوبردنِ انسان بسیار اساسی است. در ضمن از تذکر جنابعالی بسیار متشکرم وگرنه اگر صدبار دیگر هم ایشان عمامهی سفید بر سر میگذاشتند، بنده آن را سیاه میدیدم!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره آنچه که عرض میکنم را با توجه به احساسی که نسبت به ورود به درس خارج دارم، احساس میکنم و نیز نسبت به خلأهایی که نباید داشته باشم و دارم. لذا اگر بتوانید با همین رویکرد که نسبت به تمدنسازی اسلامی دارید، مجهز به علوم حوزوی به شکل رسمی آن بشوید، بهتر است وگرنه به همین روشی که فعلاً جلو میروید، خوب است. در جزوهی «عالَم طلبگی» وظایفی نسبت به ذی طلبگی شده است 3- یک مجتهد بعد از مدتی خودش متوجه میشود میتواند یک موضوع فقهی را در همهی جوانب ممکن بنگرد و از این جهت او در فقه، صاحبنظر میشود. در کلام و فلسفه و عرفان و تفسیر نیز موضوع از همین قرار است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خداوند بخواهد گناهان مبتنی بر شرک خفی را نبخشد که بهجز 14 معصوم و سایر انبیاء کسی برایش در بهشت باقی نمیماند! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی باید کرد زمینهای فراهم گردد که طرف مقابل متوجهی دلسوزی شما گردد زیرا خداوند در قرآن میفرماید حوزهی امر به معروف و نهی از منکر، مربوط به مؤمنین است در إزای اظهار محبتی که باید به هم داشته باشند یعنی در فضای دوستانه، نه در فضای تحکم و تحقیر. فرمود: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (71توبه)». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مقام پیامبر خدا و ائمهی هُدی«علیهمالسلام» همانطور که در مباحث «حقیقت نوری اهلالبیت» بحث شده، از نظر مقام، اولِ آنها برگشت دارد به آخر آنها، یعنی همه در یک مقاماند با این تفاوت که صاحب آن مقام حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» است و تفاوت، در ظهور است و چون حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» در موقعیت اظهار همهی آرمانهای انبیاء و اولیاء قرار میگیرند، مورد نظر همهی اولیاء و انبیاء هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است که رفیق شما میخواهند بر اساس عقل حرکت کنند ولی مواظب باشند عقل خود را همهی عقل به حساب نیاورند. اتفاقاً ما در رشتههای زمینشناسی که رشتهی دانشگاهی این حقیر هم هست بحثی در رابطه با بلورها که از جمله عقیق جزء آنها است، داریم که بلورها با مدیریتی ماوراء آن مدیریتی که طبیعت بر روی معادن عادی دارد، مدیریت میشوند. یعنی یک روحی متعالی آنها را میسازد و شاید شریعت الهی جهت ارتباط با روحی که عقیق را مدیریت کرده به ما فرموده از انگشتر عقیق استفاده کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فیلم را دیدم . « فیلم فروشندهی 2 » بهخوبی متذکر جریانی شده است که در عین آنکه میخواهد در کنار انقلاب باشد، از یک طرف به هیچوجه متوجهی حقیقت انقلاب و جایگاه تاریخی آن نیست و از طرف دیگر با نوعی خودباختگی نسبت به غرب، گرفتار نوعی خوشبینی نسبت به غرب شده است که 200 سال است جریان روشنفکری با این نوع خوشبینی به ما ضربه زده است. بنده اولاً: به جهت تجربهی طولانی خود از قبل از انقلاب تا در متن انقلاب و ثانیاً: به جهت تجربهی اجرایی خود با گوشت و پوست و استخوان این جریان را میشناسم. مهمترین مسئلهای که فکر میکنم باید شدیداً بر روی آن فکر کرد آن است که اولاً: جایگاه این جریان را درست بشناسیم و از آن مهمتر عقلانیتِ عبور از آنها را بیابیم. ما در رابطه با این جریان، میتوانیم به سه راه فکر کنیم: یا تقابل مستقیم با آنها به روشی که آنها ما را متهم به تندروی بکنند و مردم را نگران امنیتشان از طریق ما بنماید. یا اینکه به اسم درک واقعیت، و با تصورِ اینکه ما نمیتوانیم راهی جز راهی که تمدن غربی جلوی بشر گشوده است همراه با این جریان در اردوگاه غرب قرار بگیریم و مثل ترکیه و مشی حزب عدالت و توسعه نحوهای از استقلال را برای خود پیشه کنیم. و یا راه سومی که حضرت امام و رهبری معظم در مقابل ما گشودهاند تا ما را با روشی کاملا حکیمانه از این نحوه تفکر عبور دهند و به جای آنکه متهم به تندروی و یا ارتجاع شویم؛ مسیری بس دقیق را در مقابل ما بگشایند. که این عملاً تقابل کیفیت با کمیت است.
جریان گرفتار غرب نمیتواند طوری عمل کند و بر ارزشهای الهی تأکید نماید و خود را جدا از اردوگاه غرب معنا کند تا جریان نفوذی در بین آن ها جاخوش نکند. لذا است که فراموش نکنید دولت بیش از آنکه خودش بخواهد دارای تفکری است که نفوذیهای مأمور غرب، بهخوبی در اکثر جاها میتوانند عنان امور را در دست بگیرند و حتی کار ها را از دست دولت درآورند. حال باید از خود بپرسیم ما در نسبت با این نفوذیها چه عملی باید در برابر دولت داشته باشیم. جز این است که به هر حال باید دولت را نجات داد به جای آنکه او را به سوی دامنِ نفوذیها هُل داد؟
اگر بتوانیم در این شرایط حساس درست عمل کنیم از یک طرف همانطور که فیلم مذکوز متذکر است، از اختلافی که اخیراً بین صاحبنظرانِ وزارت خارجه پیش آمده است به نفع جبههی انقلاب استفاده خواهیم کرد، به شرطی که آنها گمان نکنند اگر با عبرتگیری از حرکات گذشته خواستند حرکت مطابق رهنمودهای رهبری را پیشه کنند؛ از طرف امثال ما گرفتار طعنهها می شوند.
در آخر نظر جنابعالی را به این وعدهی الهی جلب میکنم که میفرماید: «وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»(هود/115) و بدین لحاظ باید بدون آنکه طمأنینه و امیدواریِ خود را نسبت به آینده از دست بدهیم، هوشیارانه جریانها را رصد کنیم. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم علامهی جعفری دستگاه خاصی ندارند که بتوان با نظام فکری مرحوم ملاصدرا مقایسه کرد. علامهی جعفری بیشتر تحت تأثیر فلسفهی مشاء هستند که البته نگاه عرفانی ایشان جای خود دارد و نمیشود نگاه عرفانی را با معانی و مفاهیم فلسفی مقایسه کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به نتیجهی خوبی رسیدهاید که بدون اهانت به کسانیکه بیشتر در کرامتها متوقفاند؛ به توحید و سلوک توحیدی نظر کنیم. بالاخره این افراد هم اگر در تقویت قدرت نفس کوشیده باشند، از مسیر آموزههای اسلامی و ارادت به اهلالبیت«علیهمالسلام» خارج نشدند و از دستورات آنها استفاده کردهاند. البته راهِ توحید، راهِ دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد تشرفات چیزی ندارم بگویم مگر آنکه هرکس به اندازهای که با قلب خود رعایت شریعت بکند، از نور حضرت که مجسمهی عصمتاند محروم نیست، مگر آنکه مأموریت خاصی داشته باشد که حضرت به صورت خاص او را مدد میکنند، و امروز آن مددها را در کلام و رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» ملاحظه میکنید 2- در مورد قسمت دوم سوال نظرتان را به این سوال جاب می کنم. سؤال: گاه شبهاتى راجع به جايگاه زن در اسلام مطرح مى شود و به آياتى از قبيل 5 و 6 سوره مؤمنون، 24 سوره نساء و 14 سوره آل عمران و آياتى كه مضمونى به ظاهر مردسالار دارد استناد شده و مى گويند در خطبه 80 نهج البلاغه زنان افرادى كم عقل خوانده شده اند يا به علت عادت ماهيانه كه امرى غير ارادى است براى آنها نقص در ايمان قائل شده اند. لطفاً راجع به خطبه حضرت و آيات نامبرده توضيح بفرماييد.
جواب: در مورد خطبه 80 نهج البلاغه كه سيد رضى صراحت دارد كه پس از جنگ جمل ايراد شده و با توجه به اينكه روش سيد رضى تقطيع كردن خطبه هاى حضرت بوده و قسمتهايى را مى آورده كه جنبه ى بلاغت آن زياد بوده معلوم مى شود عايشه مورد خطاب است. به گفته ى آيت اللّه جوادى اين خطبه هيچ پايگاهى ندارد، چون برهانهايى مى آورد كه خود را نقض مى كند، لذا به اهلش وا مى گذاريم. براى آنكه فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانيم بايد آيات زيادى را مدّ نظر قرار دهيم، در ضمن در رابطه با موضوع كنيزان كه در جنگ اسير مى شدند و به عنوان غنائم جنگى خريد و فروش مى شدند، لازم است مفصلًا بحث شود، همين قدر بدانيد كه اسلام با ورود آنها در خانواده ى يك مرد مسلمان نه تنها پناهى براى او ايجاد مى كرد و جلوى فحشاء گرفته مى شد، زمينه ى مادرشدن او پيش مى آمد و جهت شخصيت او تغيير مى كرد كه البته شرح آن احتياج به بحث طولانى دارد. اما در مورد شخصيت زن در اسلام، عنايت داشته باشيد ابتدا بايد آيات صريح را كه موضوع را روشن مى كند مورد توجه قرار داد و سپس بقيه ى آيات را بر مبناى آنها تحليل نمود. رجوع شود به کتاب زن، آنگونه كه بايد باشد. موفق باشید