بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31928
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار آیا عبارات اولیه خطبه اول نهج البلاغه که راجع به صفات پروردگار هست، خلاف نظر فلاسفه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام جمله؟! کدام فلسفه‌ای است که مخالف سخنان عقلِ مجسم یعنی علی مرتضی «علیه‌السلام» باشد؟ موفق باشید

31926
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود: ۱. آیا کدح یا همان رنج، سنت لا یبدل الهی در زمین است که در همه اعصار و در هر شانی از شئون حق بر انسان تقدیر می‌گردد؟ ۲. آیا انسانی که برای رسیدن به آینده مهدوی که تمام نسبت های حاکم در عالم توحیدی می‌گردد باید رنج بکشد تا از کمیت ها عبور کند و به کیفیت ها برسد، در آن آینده مهدوی رنجی نخواهد داشت؟ ۳. و مگر می‌شود در کره ای خاکی که از جنس ماده است زندگی کرد و کمیت نداشت و سراسر کیفیت بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه! زیرا بنا به فرمایش جناب مولوی:

ور به هر زخمی تو پر کینه شوی                        پس کجا بی‌صیقل آئینه شوی

«کدح» همان صیقلی است که انسان نیاز دارد تا به درخشش آید. ۲. رنجی که جان را به شکوفایی می‌آورد و سختی‌هایی که تکامل‌ساز است، از آنِ ما و سختی‌هایی که جهان مدرن به بشر تحمیل کرده و تکامل‌سوز است؛ از آنِ بایدن و ترامپ ۳. آری! کمیّت‌ها هم در جهان کیفی برای انسان با وجه کیفی ظهور می‌کنند و لذا فرمود:

«سر پیری جوان شدن عشق است / این جهان آن جهان شدن عشق است». یعنی در جهان کمیّت‌ها، کیفی‌بودن مدّ نظر است. موفق باشید

31925
متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود: استاد عزیز، در فقه اسلامی رقص را بر ما حرام کردند، اما ما با خواندن این جملات شما ساعت ها رقصیدیم. خودتان پاسخگوی فقها باشید. آن را برای دوستان به اشتراک می‌گذرام تا ورای ترس از دوزخ ابدی، آنها نیز برقصند و مشعوف گردند. و آن جملات این است: باید از خود سوال کنید که به وجود خدا باور دارید؟ یا حضور خدا را در عالم احساس می‌کنید؟ هر دوی این حالات خوب است. ولی آیا می‌توان به این نکته فکر کرد که خدا اراده کرده است تا در این تاریخ حاضر شود و دست و زبان شما را هم در اختیار بگیرد. اگر بنا باشد خدا جهانی غیر از جهان مدرنیته بسازد، با دست و زبان شما می‌سازد. ما با این جملات ناگاه خود را در آسمان احساس می‌کنیم که در حال چرخیدن به گِردِ خود و همچنان بالارفتن هستیم، به صورت همان چرخیدنی که عارفان در سماع بدان دست می‌زنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چه گفته‌ام که منجر به چنین احوالاتی در شما شده است؟ هرچه هست قصه بودنی است که انقلاب اسلامی به ما عطا کرده و در بحث «امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و بودنی به وسعت بودنِ آخرالزمانی» (https://eitaa.com/matalebevijeh/8042) از آن گفتم آنچه گفتم. موفق باشید

31924
متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام و احترام: بر اساس اندیشه صدرا در آخر الزمان، بشر یا در وجوه انسانی خود و یا در وجوه حیوانی خود کامل می‌شود. حال سوال اینجاست که اگر در حکومت مهدوی همه نسبت های حاکم در عالم توحیدی می‌گردد، چگونه باز عده ای در وجوه حیوانی خود کامل می‌شوند؟ و مگر پس از استقرار شکل گیری حکومت مهدوی الهی، بستر برای تبدیل به حیوان کامل شدن بسته نمی‌گردد؟ پس چگونه باز عده ای در وجه حیوانی به کمال می‌رسند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در هر دوره‌ای حتی زمان حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با همه ابعاد خود در صحنه است، هم با قوه‌های غضبیّه و شهویّه و هم با قوه فطری و الهی. و در هر زمانی باید بتواند هرکدام از وجوه خود را که خواست انتخاب کند و به همین جهت در زمان آن حضرت در مقابل بهترین انسان‌ها، شقی‌ترین انسان‌ها نیز در صحنه‌اند ولی حاکمیت و نظام ارزشیِ جامعه، نظام ارزشیِ کاملاً توحیدی است. موفق باشید 

31923
متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام و احترام: به تعبیر فیلسوف وزین جناب هایدگر تکنولوزی حوالت تاریخی این زمان و به تعبیر شما هدیه الهی خدا برای بشر است تا بتواند قدرت انکشاف برای یافت استعداد های طبیعت را داشته باشد . حال سوال اینجاست، خدایی که اراده بی حکمت نمی‌کند چرا چنین تقدیری برای زمانه کرده است؟ آیا می‌توان چنین اندیشید که به اوج رسیدن کشف استعداد های طبیعت، مقدمه ای برای شکل گیری حکومت مهدوی الهی در عالم است؟ چرا که مهدی (علیه السلام) و یاران او اگر قرار است حکومتی جهانی (و نه قبیله ای و منطقه ای) تشکیل دهند، برای بهترین مدیریت در حکومت جهانی خود، لازم است از همه استعداد های طبیعت بهره ببرند. برای مثال اگر قرار است فرمایشات مهدی (علیه السلام) در زمان حکومتشان به همه جهانیان برسد لازم است رسانه در میان باشد و اگر قرار است بهترین رسیدگی به وضع معیشت مردم سراسر عالم باشد باید سرعت و مظاهر آن (همچون هواپیما و قطار سریع السیر) در میان باشد تا مدیران مهدوی بتوانند بدون فوت وقتی امورات را سامان دهند. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته نیز می‌توان فکر کرد که اوج وسعت انسان عبارت از آن است که در همه عالم ملکوت و ناسوت، با وجه قدسی آن‌ها حاضر شود و حضور در طبیعت از این جهت قابل توجه است و لذا ماهیت تکنولوژی در راستای ظهور استعدادها که مسلّماً در حکومت حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» همچنان حاضر است، غیر از ماهیت تکنولوژی در قالب گشتل می‌باشد که مربوط به وجه غفلت‌زده غرب است. موفق باشید  

31922
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت: برای بخشش گناهان به غیر از استغفار کار دیگری هست که انجام بدهیم؟ گاهی با توجه به شرایط جدیدی که پیش می آید متوجه نمی‌شویم که کاری گناه یا اشتباه است تا چند بار تکرار می شود و بعد می فهمیم اما کار از کار می گذرد یا اینکه مطالعه می کنیم یا سخنرانی گوش می دهیم اما توان تشخیص تفصیل را توجه به آن اجمال نداریم در این موارد باید برای پیشگیری از گناه چه کنیم؟ چون متاسفانه بیشتر اوقات با تجربه و آزمون و خطا متوجه حقایق می شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همیشه قصه بشر همین بوده است که بعضاً خطا می‌کند و حضرت حق او را متوجه خطایش می‌نماید تا با نور توبه به سوی پروردگارش برگردد. به گفته جناب مولوی:

ای خدا ای فضل تو حاجت روا

با تو یاد هیچ کس نبود روا

این قَدَر ارشاد، تو بخشیده ای

تا بدین، بس عیب ما پوشیده ای

گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن

مصلحی تو ای تو سلطان سُخن! 

کیمیا داری که تبدیلش کنی

گرچه جوی خون بود، نیلش کنی

این چنین میناگری ها کار توست

این چنین اکسیرها اسرار توست

آری! سنت توبه، موضوع بسیار مهمی است و واقعاً با طلب مغفرت مسئله حل می‌شود زیرا او توّاب است مگر تجاوز به حق النّاس که باید آن را جبران کرد. پیشنهاد می‌شود کتاب «با دعا در آغوش خدا» را که روی سایت هست مطالعه بفرمایید. موفق باشید   

31918
متن پرسش

سلام محضر استاد: دومین بار اخیراً مزاحم می‌شوم و این بار می‌خواهم از خان دانش‌تان بعد از مدت‌ها بهره بگریم. سؤالی که ذهنم را مشغول کرده در مورد جناب حافظ و اشعار او است. اخیراً به تفسیر غزل ۷۳ «حاصل کار گه کون و مکان این‌همه نیست» رجوع کردم و مسئله‌ای که از قدیم داشتم برای زنده شد. در سایت گنجور این غزل با شماره ۷۴ آمده و به برداشت‌های مخاطب عام که نگاه می‌کنیم می‌بینیم برداشت غالب این است که دین و دین داری که این قدر رنج و سختی دارد مهم نیست مهم آسایش در دنیا است و همین که دلت صاف باشد و حتی سدرة المنتهی هم به آن عظمتش در برابر خوشی دنیا چیزی نیست! اما تفسیر شما خیلی متفاوت است. تأکید افراطی بر ظواهر نباید باشد و اگر عشق الهی باشد انسان دین را در آغوش می‌گیرد و برای دیگر ادیان نیز سهمی از حقیقت قائل است. تفسیر صحیح هم البته همین است. اما اشکالی که من به جناب حافظ دارم این است که چرا این حرفهای خوب را در زبانی زده که این قدر برای عوام شبهه انگیز است؟ چه طور می‌شود یک ظاهراً عارف عملاً از زبان فسق و فجور دارد برای بیان معارف عالی استفاده می‌کند؟ شایع است که در دوره شیوع تصوف در قرون میانه برخی فسق و فجورها در بین صوفی‌های منحرف زیاد شده بوده از شرب خمر و حتی ملاعبه و معاشقه و حتی لواط با کودکان و بی توجهی به شریعت. حالا به ظاهر ادبیات جناب حافظ که نگاه می‌کنیم ظاهراً انعکاس دقیقا همین فرهنگ سخیفی است که در بین صوفیه منحرف شایع بوده. صحبت از شراب و مغ بچه و میخوانه و مستی است. می‌دانم همه اینها تمثیل از عشق الهی است ولی به نظر شما این که خیل زیادی در تاریخ اشعار حافظ را حمل به لا ابالی گری می‌کنند به گردن جناب حافظ نیست؟ آیا قابل تصور است که مثلاً خداوند در قران با همچین زبانی بخواهد دیگران را به معارف هدایت کند؟ منکر جذابیت شعر و بیان حافظ نیستم منتها برایم سوال بود که چه طور مثلاً علامه طهرانی رضوان الله علیه که موسیقی را هم مطلق حرام کرده اند (حتی موسیقی با مضمون سالم و مذهبی) به خواندن اشعار حافظ توصیه می‌کنند که ظاهرش از موسیقی‌های سالم این زمانه هم به مراتب شبهه‌ناک‌تر و غلط‌اندازتر است. البته این اشکال آخر را باید از محضر شاگردان ایشان بپرسیم. عذرخواه از تصدیع و تشکر از عنایت

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله را از چند جهات باید بررسی کرد یکی عُرف زمانه حافظ و کلماتی که حتی به نحوی جنابعالی در مثنوی هم ملاحظه می‌کنید که در زبان محاوره بعضاً این کلمات ردّ و بدل می‌شده است. ولی مسئله مهم‌تر گرفتاریِ حافظ است نسبت به کلمات دینی که به جهت سطحی استفاده‌شدن از آن‌ها به نحوی مندرس شده است. در حالی‌که آن کلمات در بدو پیدایشش در صدر اسلام، قدسی‌ترین کلمات بوده. و این‌جا است که حافظ برای مدّ نظر آوردنِ آنچه که باید مدّ نظر آورد باید عملاً کلماتی اختراع کند. کاری که هایدگر نیز در زبان آلمانی کرد. و معلوم است که آن کلمات در فضای شخصیت حافظ، معانی خاص خود را به میان می‌آورد همان‌طور که کلمات حضرت امام بر اساس شخصیت حضرت امام، معانیِ خاص خود را داراست. و اتفاقاً بنده مکرر عرض کردم ما در این زمانه نیز یک «حافظ» کم داریم تا آزاد از واژه‌های متافیزیکی که ما را گرفتار مفاهیم منجمد می‌کند، ما را متوجه «بودنِ» خود و شرف حضورمان بگرداند. موفق باشید  

31911
متن پرسش

سلام جناب استاد گرامی وقت عالی بخیر: یک تأمل نظری داشتم درباره مفهوم کمیت که در بیانات شما به کرات برای نقادی فرهنگ مدرن به کار می‌رود. به نظرم استناد به این مفهوم نیازمند دقت‌هایی است. این طور نیست که بشر مادی‌گرای جدید فقط به دنبال کمیت‌ها است. ما کمیت را با پول و خانه و ماشین و این جور مادیات شناسایی می‌کنیم اما همین امور را برای لذت‌های حسی و وهمی طلب کنیم که این لذات از سنخ کیفیت هستند نه کمیت! به علاوت کیفیات قابل اشتداد هستند و از این جهت خودشان قابل کمیت هستند. لذا است که می‌شود از «مقدار» ایمان افراد مثلا سخن گفت همان طور که از «مقدار» خودخواهی‌شان. می‌شود از «بزرگی» قصر بهشتی و «عده» خادمین بهشتی آن‌ها سخن گفت چنان که از «مقدار» ثروت دانلد ترامپ و «اندازه» پنت‌هوس‌هایش! لذا تعبیر دقیق‌تر از خصوصیت فرهنگ مدرن انحصار زندگی به کمیت‌ها و کیفیت‌های حسی و خیالی است و غفلت از کمیت‌ها و کیفیت‌های معنوی نه غفلت از مطلق کیفیت‌ها. این اشکالی بود که با مطالعه سیطره کمیت رنه گنون نیز در ذهنم پدیدار شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می‌فرمایید در جای خود صحیح است ولی عرایض بنده مربوط به جهان کمیت‌ها و جهان کیفیت‌ها است. به طوری که در جهان کمیت‌ها هر کیفیتی هم رجوع به جهان کمیت‌ها دارد و برعکس، جهان کیفیت‌ها طوری است که هر کمیتی با روح کیفی آن مدّ نظر قرار می‌گیرد. موفق باشید

31910
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: استاد جان دیدن فیلم های سکسی و پورن به قصد سرگرمی جایز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً حرام است. زیرا روح و روان و قلب انسان را تماماً آلوده و فاسد می‌کند و امکان اُنس با انوار الهی را از انسان می‌گیرد. این جریان، یکی از خطرناک‌ترین جریان‌هایی است که شیطان برای بشر آخرالزمان به میان آورده است. موفق باشید

31909
متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: پانزدهم نوامبر یعنی 24 آبان ماه مصادف است با شهادت ادواردو (مهدی) آنیلی علاقه مند بودم که چند خطی را پیرامون این شهید عزیز و متن زیر بنویسید که آن را در کانال مذهبی که در فضای مجازی راه انداخته ایم انتشار دهیم. التماس دعا. یا حق. ادواردو (مهدی) آنیلی او فرزند یکی از ثروتمندان میلیاردر ایتالیایی بود. از مادر یهودی و از پدر مسیحی. او در سن ۲۰ سالگی یعنی ۴ سال قبل از انقلاب اسلامی در نیویورک دانشجوی فلسفه ادیان بود. انجیل و تورات را خوانده بود اما او را قانع نکرده بود. تا اینکه بر حسب اتفاق در کتابخانه دانشگاه چشمش به قرآن می افتد و با خواندن آیات آن احساس می کند این نمی تواند کلام بشر باشد. قرآن را کامل خواند و تصمیم بزرگ خود را گرفت و مسلمان شد. با وجود اینکه می دانست مورد سوء قصد از سوی صهیونیست ها قرار خواهد گرفت دست از حمایت مظلومین جهان بویژه فلسطینی ها بر نداشت. خانواده آنیلی برای بازگشت او به مسیحیت او را به صورت کامل از لحاظ اقتصادی تحریم کرده بودند و برای اینکه او را از ارث محروم کنند سعی در دیوانه جلوه دادن وی داشتند. او علاقه عجیبی به انقلاب اسلامی داشت به گونه ای که به ایران سفر می کند و در ایران مذهب تشیع را می پذیرد و به دیدار حضرت امام خمینی (ره) می روند او در مصاحبه هایش علیه سیاست های کاپیتالیستی سخن می گفت و حامی طبقات محروم اجتماعی بود. بینش و درک سیاسی شهید آنیلی و مسلمان شدن ایشان جامعه صهیونیست را به هراس انداخته بود و همین باعث دسیسه چینی آنها برای به شهادت رساندن وی شد. روزی جسد او را در زیر پلی خارج از شهر پیدا می کنند و پیکر وی را با عجله و بدون کالبد شکافی دفن می کنند. دولت ایتالیا از انجام تحقیقات پیرامون مرگ ادواردو جلوگیری می کند. به گونه ای که چهار مستند ساز ایرانی که در آخرین روزهای دسامبر ۲۰۰۰ باری تحقیق بیشتر و ساخت مستند در مورد شهید در حوالی واتیکان مشغول فیلم برداری بودند، توسط نیروهای امنیتی دستگیر و پس از دو روز به ایران برگردانه شدند. او تنها وارث ثروت خانواده آنیلی بود. خانواده آنیلی مالک شرکت ماشین سازی فیات – فراری – لامبورگینی و ... و چندین بانک خصوصی و باشگاه های اتومبیل رانی و ورزشی یوونتوس بود. درآمد سالانه خانواده آنیلی در آن زمان 60 میلیارد دولار (یعنی سه برابر درآمد نفتی ایران) تخمین زده شده بود. قسمتی از سخنان ادوادو در مصاحبه با مانیفستو 15 ژانویه 1998 زمانی که ما در آن زندگی می کنیم دوران افول ارزشهاست. تنها هدف و اسطوره پول جمع کردن است. پول پرستی بسیار بدتر از مواد مخدر است. ما همه از رواج مواد مخدر در میان جوانان نگرانیم ولی متوجه نیستیم که در حال ورود به دنیایی هستیم که اساس آن بر میزان حساب بانکی اشخاص پایه ریزی شده است. اما تمام اینها پایان می یابد و به اعتقاد من در آینده پس از یک (شبهه رنسانس) وارد عصری می شویم که دیگر بر پایه خردگرایی دکارت نیست. او در سفر زیارتی خود به مشهد الرضا علیه السلام به دوستانش اینگونه تذکر می دهد: در ایتالیا شهری بود که به عنوان مرکزی مذهبی شناخته می شد. کسانی که مخالف آن مکان مذهبی بودند، کوشیدند با پدیدآوردن تفریحگاه های بسیار پیرامون شهر، چهره شهر را دگرگون کنند. شما مراقب باشید که مشهد را تنها با نام امام رضا علیه السلام بشناسند. هدیه به روح شهید ادواردو (مهدی) آنیلی فاتحه مع الصلوات

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید ادواردو آنیلی مظهر وجدان بشر آخرالزمانی بود از آن جهت که متوجه وسعت بیکرانه خود در عالَم معنا گشته بود. بشری که می‌داند جهان مدرن یعنی جهانِ کمّیّت‌ها؛ جوابگوی روح گشوده‌اش نیست و لذا خیلی زود متوجه اموری شد که بالاخره انسان‌های صادق، دیر یا زود متوجه آن می‌شوند و این‌همه فعالیت نظام استکباری برای زشت‌جلوه‌دادن روح انقلاب اسلامی و آنچه را که انقلاب اسلامی متذکر آن می‌شود؛ راه به جایی نخواهد برد. موفق باشید

31908
متن پرسش

این ترکیب جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را چگونه می‌بینید؟ چرا افرادی مثل دکتر داوری و کچوئیان و گلشنی کنار گزاشته شده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آقای دکتر داوری و دکتر گلشنی و دکتر ولایتی به جهت کهولت سن، واقعاً توان کار در شورایی که باید جریان‌های فرهنگی کشور را رصد کند و لایحه بدهد؛ ندارند. ولی همان‌طور که می‌فرمایید امثال آقای دکتر کچوئیان، موضوع‌شان متفاوت است و احتمالاً باید خودشان عدم آمادگی خود را اعلام کرده باشند. موفق باشید

31907
متن پرسش

سلام: جسارتا حقیر که آن شعر( به خاطر برخی تعابیرش برای بی صبران نسبت به دولت جناب رییسی) را چندان نپسندیدم ادبیات نسبت به مخالفین بهتر نیست شایسته تر باشد تا موجب نشود از ما رمیده شوند بالاخره آنها نیز تا حدودی حق دارند چند ماه پیش در سوالات مینوشتم ده روز گذشت حال استاد گرانقدر باید بنویسم صد روز گذشت و روزی نیز شاید خواهم نوشت 1460 روز و ای بسا 2920 روز گذشت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد بحث در جهت‌گیری دولت آقای رئیسی است که آن جهت‌گیری در راستای اهداف انقلاب می‌باشد و این ذاتیِ انقلاب اسلامی است که دیر یا زود، خود را می‌یافت در مقابل دولت‌هایی که در راستای تحقق ژاپن اسلامی و یا بگو کره جنوبی بودند، وگرنه هرگز ضعف‌هایی که هست و پیش خواهد آمد؛ مورد تأیید نیست. به نظر بنده خوب است که سری به «یادداشت روز» امروز کیهان تحت عنوان «امیدها و الزاماتِ اصلاحات اقتصادی هوشمند» بزنید. موفق باشید

31906
متن پرسش

سلام استاد عزیز: راجع به آیت الله حسینی تهرانی می‌خواستم نکته‌ای را خدمت شما عرض کنم. احساس می کنم حتی آقای محمدصادق تهرانی یعنی فرزند ایشان نیز به گونه ای که مطالب را در کتاب نور مجرد درباره ایشان گفته‌اند که اینطور برداشت می شود که گویا تنها و تنها در این زمان ایشان بودند که به درجات عالی توحیدی رسیدند و هر کدام از علما بالاخره در زندگیشان یک اشکالی پیدا می‌شود. و تنها کسی که به مقام توحید مطلق رسیده است ایشان می‌باشند یا حداقل به جامعیت ایشان کسی نیست. من کاری به عقاید آقای محمد محسن طهرانی ندارم که معلوم الحال است بلکه بحثم با آقای محمد صادق است. استاد در نور مجرد ایشان را خیلی بزرگ نمایی کرده اند بگذارید یک مطلب جالب خدمت شما بگویم همانطور که می دانید حتی آقای محمد صادق تهرانی که میانه ای خوبی با انقلاب دارد قائل به جدایی حیات سلوکی و حیات سیاسی شاگردان آقای تهرانی است. یعنی آنها حیات سلوکی خود را ذیل ایشان تعریف می‌کنند و حیات سیاسی خود را ذیل امام و رهبری. استاد عزیز بنده از یکی از شاگردان آیت الله سعادت پرور پرسیدم که آیا شما چنین عقیده ای دارید و آیا آیت الله سعادت پرور اینگونه فکر می کردند؟ البته اسمی از آقای علامه طهرانی نبردم. ایشان به شدت موضوع را رد کردند و فرمودند مرحوم استاد سعادت پرور به هیچ عنوان حیات سلوکی خود را جدایی از حیات سیاسی نمی دانستند و خود را ذیل امام در زمان حیاتشان و ذیل رهبری در بعد از حیات امام قرار داده بودند. والسلام علی من اتبع الهدی. امید که دل در گرو انقلاب و رهبری و امام داشته باشیم به جای بزرگان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امر هستم. می‌ماند که ما چه وظیفه‌ای داریم؟ به نظر بنده در عین احترام به علامه طهرانی به عنوان دانشمندی ارزشمند، برای افرادی که حضرت امام و رهبری را تنها در امر سیاسی محترم می‌شمارند، مانند خود مقام معظم رهبری، برایشان احترام قائل هستیم. در حالی‌‌که سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام «رضوان‌الله‌ تعالی‌علیه» سلوکی است که ما را در هویتِ «حق الیقینی» مستقر می‌کند و در دل آن حاج قاسم‌ها ساخته می‌شود. زیرا اینان افق شخصیت خود را حضرت امام و رهبری قرار داده‌اند. موفق باشید

31902
متن پرسش

سلام علیکم: در صحبت‌های اخیری که در رابطه با علامه حسن‌زاده کرده‌اید مقایسه‌ای بین ایشان و شهید حاج قاسم سلیمانی می‌نمایید. برای بنده این سؤال پیش آمده که چگونه این دو بزرگوار را در یک جایگاه جای می‌دهید؟ در حالی‌که یکی از آن‌ها عارفی است در کسوت روحانیت و دیگری مبارز سلحشوری است در کسوت نیروهای نظامی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر این دو بزرگوار در این است که هر دو متوجه تاریخی هستند که در آن قرار دارند و توجه به جایگاه رهبر معظم انقلاب گواه این ادعا است به طوری که حاج قاسم سلیمانی در جمع رزمندگان، رمز عاقبت به خیری را اینگونه بیان می‌کند: رزمنده‌ها! یادگاران جنگ! یکی از شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری این است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.

و علامه حسن‌زاده در وصف رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «رهبر عظیم الشأنتان دوست بدارید، عالِمی، رهبری، مؤمنی، موحدی، سیّاسی، دینداری، انسانِ ربّانی، پاک و منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده؛ خدایا! به حق پیامبر سایه این رهبر عظیم الشأن حضرت آیت الله معظم خامنه‌ای عزیز را مستدام بدار.

حال مقایسه کنید آیا این دو بزرگوار هر دو در یک افق و یک جایگاه در این تاریخ که تاریخ ظهور توحید است، قرار ندارند؟ موفق باشید

31901
متن پرسش

سلام استاد: سوال۱. در قرآن آمده که همه موجودات در آسمان و زمین تسبیح خدای مهربان می گویند. تازگی به فکر افتادم که با این وجود هوا و اکسیژنی هم که نفس می کشم ذکر خدا می گه، درسته؟ همه ذرات ریز و درشت تسبیح می گویند. درسته؟ خیلی دوست دارم دید توحیدی به همه چیز داشته باشم. راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام عالم از نظر وجودی و در تکوین خود متوجه خالق خود هستند و با نظر تکوینی به خالق خود، تسبیح‌گوی او می‌باشند. در این مورد خوب است بعد از مباحث «معرفت نفس» از «برهان صدیقین» کار را شروع کنید. موفق باشید

31900
متن پرسش

سلام استاد: در رابطه با سؤال 31871 شما اختیار دارید. اگر آن مطالب می‌تواند برای کاربران عزیز مفید باشد، بسیار خوشحال می‌شوم که در اختیار آنان قرار گیرد. فقط دعا کنید آنچه نوشته ام در قلبم حیات پیدا کند و اگر در این حد نشود دست‌کم سقوط نکنم، که من از عاقبتم می‌ترسم و در اینباره شدیدا و عمیقا به دعا محتاجم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که عرض شد صفای خاصی در تک‌تکِ آن نوشته هست که توصیه می‌کنم کاربران عزیز هر نکته‌ای را به صورت عکس‌نوشته در آورند و در اختیار رفقا در فضای مجازی قرار دهند.

فرشتگان همه دست به دست هم داده‌اند که شما و امثال شما را بپرورانند. گوش سپردن به ندایِ بی‌صدایِ فرشتگان از طریق انقلاب اسلامی و صحنه‌های بس عظیم آن در جلوه رهبر معظم انقلاب، راهِ گشوده‌ای است که به گفته جناب حافظ:  

در مکتب حقایق پیش ادیب عشق                     هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی           

            دست از مس وجود چو مردان ره بشوی                        تا کیمیای عشق بیابیّ و زر شوی           

            گر نور عشق حق بدل و جانت اوفتد                  بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی          

            از پای تا سرت همه نور خدا شود                      در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی  

            وجه خدا اگر شودت منظر نظر              زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی       

            بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود                        در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی     

            گر در سرت هوای وصالست حافظا             باید که خاک درگه اهل هنر شوی

موفق باشید

31897
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. در مورد شرایطی که مسلم به کوفه رفت, در کتاب دکتر شهیدی بیان شده است که مسلم فردی با ایمان و پاکدلی بوده و گویا شناخت سیاسی کاملی نداشته و شناخت کاملی از چند رنگی مردم کوفه در زمان تصمیم گیری نداشته حالا سوال اینجاست که چرا امام حسین برای ارزیابی این مردم باید همچین فردی رو به سوی کوفه بفرستن؟ ۲. گفته شده وقتی حر جلوی امام رو میگیره امام حسین میگن خب بذار ما برمی‌گردیم (مثه اینکه به یمن می‌خواستن برگردن) آیا همچین نقلی درسته؟ و آیا اگر هم درسته چرا امام همچین صحبتی کردن؟ مگه نه اینکه امام برای قیام اومده بودن؟ ۲. اینکه مسلم در خانه ی شریک می‌توانست عبید الله را بکشد و نکشت, آیا کار درستی بود؟ مسلم می‌گوید چون یاد روایت پیامبر افتادم که مرد با ایمان کسی را به ترور نمی‌کشد آیا این صحبت برداشت سطحی از دین و عدم شناخت صحیح از دشمن نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصل است بخصوص که جریان اُموی در لکه‌دارکردنِ شخصیت جناب مسلم‌بن‌عقیل بی تأثیر نبوده. به هیچ وجه نمی‌توان گفت معرفت جناب مسلم نسبت به کوفه ناقص است، زیرا که کوفه ابعاد گوناگونی داشته و امکان قیام در مقابل جریان شام در او همواره فعّال بوده، هر چند عبیدالله از ضعف کوفیان توانست استفاده کند. جناب آقای دکتر محمد حسین رجبی دوانی در رابطه با شخصیت مسلم بن عقیل نکات خوبی را مطرح کرده‌اند. https://t.me/rajabidavani  2- در این مورد نکات نسبتاً مفصلی در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» شده است که خوب است به آن کتاب رجوع شود. ۳. شواهدی در میان است که اتفاقاً جناب مسلم بن عقیل نباید عبیدالله را در خانه شریک می‌کشت زیرا متوجه شده بودند که خانوداه شریک نگران هستند که متهم شوند شریک در خانه خود مهمان خود را به قتل رسانده است. در این مورد نیز استاد رجبی دوانی نکات قابل ملاحظه‌ای را مطرح کردند. موفق باشید

31896
متن پرسش

سلام خدمت استاد: چه می‌شود که طلب ها تغییر می‌کند؟ برای مثال چگونه فردی که در مسیر مبانی معرفتی در حال حرکت است و به قول خودمان سیروسلوک می‌کند به فردی تبدیل می‌شود که دچار امیال دنیوی شده و دچار دنیا زندگی می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به گفته جناب مولوی: «ای بردار عقل یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». انسان باید بتواند در خزانِ روح خود، خود را حفظ کند و منتظر حضوری باشد بالاتر از حضور گذشته. ولی متأسفانه بعضی‌ها چون در خزانِ روح خود قرار می‌گیرند این گونه عمل نمی کنند. به سخن جناب مولوی در دیوان شمس نظر کنید و رازِ ریزش‌های از انقلاب اسلامی را در عین بی‌صبری نسبت به دولت آقای رئیسی که تازه کار را شروع کرده است، بیابید که چگونه قصه بعضی چنین است:

اندک اندک روي سرخش زرد شد

اندک اندک خشک شد چشم ترش

وسوسه و انديشه بر وي در گشاد

راند عشق لاابالي از درش

اندک اندک شاخ و برگش خشک گشت

چون بريده شد رگ بيخ آورش

اندک اندک ديو شد لاحول گو

سست شد در عاشقي بال و پرش

عشق داد و دل بر اين عالم نهاد

در برش زين پس نيايد دلبرش

خواجه مي گريد که ماند از قافله

ليک مي خندد خر اندر آخرش

عشق را بگذاشت و دم خر گرفت

لاجرم سرگين خر شد عنبرش

ملک را بگذاشت و بر سرگين نشست

لاجرم شد خرمگس سرلشکرش

خرمگس آن وسوسه ست و آن خيال

که همي خارش دهد همچون گرش

موفق باشید      

31895
متن پرسش

بنام خدا سلام و خسته نباشید: با توجه به اینکه برزخ نزولی منزه از اصل ماده یعنی قوه و استعداد و تغیر و حرکت می‌باشد چگونه حضرت آدم علیهم اسلام از خاک برزخ نزولی آفریده شده اند؟ قوه و استعداد و حرکت با توجه به تعاریف که فقط در خاک عنصری و مادی محض است نه تجرد مثالی. تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خلقت آدم با «طین» از این جهت یعنی همین بدن شما که بستر جذب روح خواهد بود و پس از آن حضور برزخیِ او شروع می‌شود تا پس از تجربه آن برزخ، باز به خود آید و خود را در زمین احساس کند و سیر آسمانی‌اش که همان برزخ صعودی است را شروع نماید. عرایضی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» در این رابطه شده است. موفق باشید

31892
متن پرسش

سلام: آیا می‌شود درموقع بیداری وهوشیاری روح ازبدن جدا شود وعالم دیگری برود اما هم زمان جسم خودش رو احساس کند و اطراف خودش رو حس کنه و این اتفاق هرازگاهی بیفته و دست خود انسان نباشه و فقط نیمه شب اتفاق بیفته و اگرمی‌شود این موضوع میتونه چی باشه؟ میشه کامل توضیح بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان حکایت تجرد نفس است با ساحات مختلفی که دارد. مفصّل آن را در کتاب «خویشتن پنهان» می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

31891
متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با عرض معذرت دیروز امتحان نسبتا شدیدی برای من در حیطه ی شهوت جنسی بوجود آمد و الحمدالله ۹۰ درصد سربلند بیرون آمدم و مهارش کردم. بعد از آن و تا امروز دچار کسالت عجیبی شدم و انگار حالتی از کرختی و له شدن روحی برایم ایجاد شده. ممنون میشم راهنمایی ام کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم حالت پیش‌آمده حالت بدی باشد. نوعی به خود آمدن است برای حضور در ساحتی برتر که هنوز به خوبی در چشم‌انداز ما قرار نگرفته است تا به سوی او قدم بزنیم. موفق باشید

31890
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: چند سالی است به علت عدم تربیت قوه خیال، متاسفانه قوه خیالم از کنترلم خارج شده و تصاویر و افکار نامناسب در خصوص افراد (بعضا سوءاخلاقی) در مقابلم قرار می دهد. این مورد برایم آزار دهنده و خسته کننده شده است. راه مبارزه با این پدیده شوم چیست؟ به عبارتی نحوه ریاضت قوه تخیل چگونه است تا بتوانم افسار آن را در اختیار عقلم قرار دهم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسئله را نباید امری غیر عادی بدانید. بالاخره  «آب گِل خواهد که بر دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد» و این خطورات و صورت‌های خیالی همان گِل‌هایی است که جلوی ما سبز می‌شوند تا مانع سیر ما گردند. راه حلّ آن توجه به جهان اولیای الهی است و با اذکاری مثل صلوات و یا سوره قل هو الله احد، نظر را به افقِ افق‌ها معطوف می‌داریم و از خیالاتِ پیش‌آمده عبور می‌کنیم. موفق باشید   

31889
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: من شنیدم که افراد بزرگ جهان اسلام مثل علامه جعفری یا حضرت آقا رمان‌های خارجی خوانده‌اند. خواندن این ها چه کمکی به این اشخاص می‌کنه؟ البته که این اشخاص کار درست را انجام می‌دهند اما می‌خواستم از حکمت این کار مطلع شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رمان‌هایی که در جهان غرب تدوین می‌شود مربوط به متفکران بزرگ آن خطه است برای طرح تنگناها و راه‌های عبور از آن تنگناها. و اگر کسی واقعاً بخواهد روح جهان غرب را درست بشناسد، ناگزیر است از مطالعه رمان‌های بزرگ آن خطه بخصوص که امروز روحِ بشر این دوران تحت تأثیر روح بشر غربی است. موفق باشید       

31888
متن پرسش

با سلام: استاد کجای کار من اشتباه است؟ چرا با من حرف نمی زنید؟ از من نا امید شدید؟ اشتباهاتم زیاد است ولی جهتم عوض نشده. خیلی از بهبودی اوضاع دلسرد می شوم وقتی جواب پرسش های مرا نمی دهید، خدا را صدا می‌زنم اما با پاسخ های شما جواب او را می شنوم اگر تقدیر من سر کردن روزگار در تیمارستان است بمن بگوئید راضی هستم. فقط اگر خدا همین را بخواهد. من که دیگر به درد نمی‌خورم در جامعه نمی توانم جایگاهی داشته باشم ودرساختن گلستانی که گفتید مشارکت کنم. همه درها به رویم بسته شده، من دختر خانه نشین نیستم. اما انگار تقدیر این است، ممکن است به نحوی در کارم گشایشی حاصل شود؟ راستش امیدم در حال اتمام است و همینطور انگیزه ام. دوست داشتم از جوانی ام بیشتر استفاده کنم اما نشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران خود نباشید به تقدیری که خداوند برایتان پیش آورده، راضی باشید خداوند هم همین را دوست دارد. موفق باشید

31887
متن پرسش

اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر قرآن. لطفا ی منبع معرفی کنید برای ارائه مقاله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خاصی به نظرم نمی‌آید. منابعی مثل «مهجة البیضاء» نکات خوبی در این رابطه دارد که تحت عنوان «راه روشن» ترجمه شده است. موفق باشید

نمایش چاپی