بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10259
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با آرزوی سلامت و طول عمر و مزید امتنان حضرت عالی بر ما آیا انفاق در دین مبین اسلام غیر از خمس و زکات شرعی است؟ و آیا معنای زکات با انفاق در روایات یکی است؟ چون ظاهرا انفاق و زکاتی که در روایات است حد مشخصی ندارد حال آن که خمس و زکات فقهی حد و شرایط مشخصی دارد. و از لحاظ سلوکی این که آیا با اکتفاء به خمس و زکات شرعی، برکات انفاق نصیب سالک می شود؟ عموما یک سالک در استفاده از اموال در مقایسه با یک مؤمن عادی چه نکاتی را باید مد نظر داشته باشد؟ آیا استفاده از قالی منقش دست باف، دکوراسیون و مبلمان و لوازم برقی گران قیمت اثر منفی بر سلوک دارد؟ با تشکر!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- واژه‌ی زکات در قرآن شامل همه‌ی انفاقات می‌شود اعم از انفاق واجب و مستحب - تا این‌که در آیاتی که در مدینه نازل شد بحث خمس از غنائم پیش آمد، اعم از غنائم جنگی یا سودی که در اثر کسب و کار پیش می‌آید - و بحث زکات به اقلام نه گانه پیش آمد مثل گندم و کشمش و غیره. در کنار خمس و غنائم و زکاتی که به اقلام نه گانه تعلق می‌گیرد، باز انفاق مطرح شد و آن نظر به نقطه‌های خالی جامعه و افراد آن است از نظر افتصادی که مسلمانان باید نسبت به آن احساس مسئولیت کنند تا جامعه‌ی مورد نظر اسلام صورت بالفعل به خود بگیرد و از برکات چنین جامعه‌ای برخوردار شوند 2- در مورد قسمت دوم سؤال باید عرض کنم باید بین جمال و زیبایی با تجمل فرق گذاشت. انسان نیاز به زندگی زیبا دارد ولی تجمل آن نوع زیبایی‌های من‌درآوردی است که نفس امّاره را به میدان می‌آورد و مانع نظر به حضرت حق می‌شود. به نظرم قالی دست‌بافت تجمل نیست، ولی موارد دیگری که نام بردید را باید هرکس خودش مشخص کند. موفق باشید
9726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزمان: همسرم نسبت به بقیه خانمها تمایل کمتری به دنیا دارد و پس از ازدواج نیز کمی بهتر شده اند اما هنوز با آن چیزی که مد نظر است، فاصله است. چگونه باید عمل کرد که هم ایشان حرکت کند و هم من گرفتار تجمــل و بخــل نشوم؟ و هم ایشان گفته هایش به صحنه عمل بیاید؟ و در مواردی مثل شکر و شیرینی و مواد مضر دیگر، کمی مانده ام که باید کلا بی خیال شوم یا خیر؟ با اینکه هر دو از نظر تئوری قبول داریم. حتی بعضی مواقع شاید مادرشان را که می بینند بدتر می شوند و کمی ناامید شده ام. نمی دانم چرا بحث تکنولوژی و زندگی تجملاتی و اقتصاد مقاومتی، فهمیدن و عمل کردنش برای بسیاری این همه دشوار است. ممنون از عنایت شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی در این موارد به همسرتان سخت‌گیری نکنید، بگذارید راحت باشد. موفق باشید
8234
متن پرسش
با سلام ببخشید یک سوال برای من پیش امده راستش من می رفتم کلاس فلسفه چند روز پیش هم از شما مشورت گرفتم می خواستم ببینم شما که گفتید نروم می خواستم ببینم در حد جزوه گرفتن هم نگیرم بنویسم منظورم جزوه کسانی است که در جلسه شرکت می کنند و ایا من می خواهم نروم چگونه نروم که بی احترامی نشود اخه یه جورایی موسسش ما بودیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عرض بنده آن بود که فلسفه همه‌ی تفکر شما را می‌طلبد و باید ممحض آن بشوید تا آن را درک کنید. در حالی‌که شما به عنوان طلبه در حال حاضر باید ممحض ادبیات عرب باشید و نباید ذهن خود را مشغول چیز دیگری بکنید مگر همان دروس رسمی حوزه. برای دوستان روشن کنید که مشورت کرده‌ام گفته‌اند حالا وقتش نیست. موفق باشید
7131
متن پرسش
عرض سلام و خسته نباشید به محضر استاد بزرگوار سوالی دارم که با توجه به طولانی بودن آن نیازمند تماس تلفنی هستم چطور میتوان با استاد تماس تلفنی داشته باشم؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه تماس تلفنی برایم مقدور نیست. بنده در این سایت جهت جواب به سؤالات عقیدتی می‌توانم در خدمت عزیزان باشم ولی بنده آمادگی مشاوره‌دادن را در خود نمی‌بینم و آن را کار خودم نمی‌دانم. موفق باشید
7114
متن پرسش
سلام علیکم صحبتهای شما استاد عزیز را درمورد زنان در مشهد گوش دادیم . فرمودید هنر ما اینه ک از قاعده های عالم حوادث را پیش بینی کنیم تا بتوانیم برخورد مناسبی باآن داشته باشیم .بر اساس چه قاعده و سنتی می فرمایید رجوع تاریخ در آینده به زن مسلمان هست ؟ آیا اینکه غرب دیگر نه خانواده دارد و نه زن به معنای حقیقی آن رببطی به این قاعده دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی از طریق انقلاب اسلامی شروع شده که در ذیل آن انسان‌ها نسبت به سنن عالم به آگاهی همه‌جانبه‌ای می‌رسند. در این راستا جایگاه زن در تعریفی ماوراء تعریفی که مدرنیته از زن دارد ظهور می‌کند و آنچه از زنان در اثر ظلمات مدرنیته به حجاب رفته ظهور خواهد کرد و دوران سرگشتگی زنان به‌سر می‌آید، زیرا متوجه جایگاه خود می‌شوند. در جواب سؤال شماره‌ی 6275. تحت عنوان «زن گمشده اصلی انقلاب» عرایضی داشته‌ام، خوب است به آن نیز رجوع کنید. برای فهم تاریخ جدید و حضور در آن جلساتی که در قم داشته‌ام را به صورت نوشتار تکمیل می‌کنم إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
6777
متن پرسش
با سلام خدمت استاد زیارت قبول مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه 29/03/1388 درباره مشروعیت نظام می فرمایند: "دشمنان ملت ایران میدانند که وقتى اعتماد وجود نداشت، مشارکت ضعیف خواهد شد؛ وقتى مشارکت و حضور در صحنه ضعیف شد، مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها این را میخواهند؛ هدف دشمن این است. میخواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهورى اسلامى بگیرند" به نظر می رسد در اینجا مقام معظم رهبری مشارکت مردم را در مشروعیت نظام دخیل می دانند درحالیکه علامه مصباح یزدی نقش مردم را در مقبولیت نظام تعریف می کنند و مشروعیت نظام را کاملا از مقبولیت جدا می کنند: "به اعتقاد ما اصل تشریع حکومت و حاکمیت فقیه از طرف خداوند و امام زمان(علیه السلام) است و همچنین تعیین شخص آن هم باید به نوعى به امام زمان(علیه السلام) و اجازه آن جضرت انتساب پیدا کند امّا تحقّق و استقرار حاکمیت و حکومتش بستگى به قبول و پذیرش مردم دارد" (در کتاب نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه) به نظر شما آیا این دو نظر با هم متفاوت هستند؟ زیرا در ظاهر متفاوت به نظر می رسند. اگر متفاوت نیستند لطفا تبیین کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصطلاح مشروعیت در جمله‌ای که از رهبری آوردید به معنای مشروعیت شرعی نیست بلکه به معنای مشروعیت عرفی است که در مباحث سیاسی به‌کار می‌رود. ولی در هرحال سخنان دیگر رهبری در جای دیگر که جمهوریت نظام را از اسلامیت آن جدا نمی‌دانند حاکی از آن است که اگر مردم نظام اسلامی را قبول نداشته باشند حاکمیت ولیّ فقیه شرعی نیست و از این جهت می‌توان گفت دو نگاه در موضوع قبول و ردّ مردم مطرح است: یکی آن‌که قبول مردم را شرط مشروعیت شرعی نظام می‌داند و دیگری مقبولیت مردم را شرط تحقق نظام می‌داند. موفق باشید
5832
متن پرسش
با سلام استاد از شما سئوالی شده بود که عارف بجایی می رسد که حلال خدا را حرام میکند که شما جواب رد داده بودید پس قضیه علامه طهرانی که فرمودند اگر آقای حداد به من می گفت این لیوان خون را بخور می خوردم چه می شود مگر خون خوردن حرام نیست؟ 2.در باب خوف و رجا ایت الله محمدتقی آملی می فرمودند که رجا باید بالاتر از خوف باشد ایا اینگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- مثال آیت‌اللّه طهرانی«رحمت‌اللّه‌علیه» در رابطه با اندازه‌ی ارادت ایشان به آقای هاشم حداد است با این فرض که مرحوم حداد هیچ حرف خلاف شرع نمی‌زنند. به همین جهت فرموده اند: در مثال مناقشه نکنید 2- با غلبه‌ی رجاء بر خوف سالک با امیدواری بیشتر جلو می‌رود. در روایت هم داریم خدا بیشتر دوست دارد بنده‌اش به او امیدوار باشد ولی حضرت صادق «علیه‌السلام» که در آن روایت می‌فرمایند باید خوف و رجاء یک اندازه باشد می‌خواهند اوج تعادل یک انسان را متذکر شوند. موفق باشید
5799
متن پرسش
باسلام1)باتوجه به اینکه قرآن بطون مختلفی داردلطفا آیه6سوره طلاق راتفسیری عرفانی بفرمایید2) از عرفاکرامات زیادی نقل می کنندمثلا شنیدن تسبیح کل موجودات عالم.لطفاتوضیحی در این باره بفرمایید3)شیعه قائل به تکامل برزخی است آیا این یعنی در برزخ قوا به فعلیت می رسند؟چون فرمودیدوقتی قیامت شد دیگر عالم عالم ثبات است نه حرکت
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- چیزی در مورد این آیه در رابطه با نگاه عرفانی نمی‌دانم 2- این منحصر به عرفا نیست. قرآن و به‌خصوص ائمه«علیهم‌السلام» خبر از تسبیح موجودات می‌دهند جای بحث آن این‌جا نیست. إن‌شاءاللّه در مباحث فلسفه و عرفان نظری وارد شوید برایتان روشن می‌شود. 3- در برزخ تکامل به معنای رفع حجاب است، نه‌این‌که انسان در آن‌جا هنوز دارای اراده است و می‌تواند به معنای دنیایی آن تکامل یابد، در کتاب معاد عرایضی در این مورد داشته‌ام. عنایت داشته باشید در بحث سؤال و جواب‌ها نمی‌توانیم درس بدهیم می‌توانیم سؤالاتی را که در حین مطاله‌ی یک موضوع عقیدتی برای کاربران عزیز پیش آمده جواب دهیم. موفق باشید
3323

خرافاتبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشی در سایت های اجتماعی مشاهده میشه که بعضی ها پیام هایی را با این مضمون که مثلا اگر این پیام و به 10 نفر ندی یه اتفاقه بد یا خوب میفته یکی از این پیام ها به این شکل است: این5اسم خداروبه 10نفربفرس بزرگترین مشکلت حل میشه(یاالله)(یاکریم)(یارب)(یاسبحان)(یامجید)قبل ازحذف امتحانش کن من خودم اعتقادی به اینا ندارم ولی بالاخره آدم و می ترسونند ممنون میشم موضوع رو برام روشن کنید با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این کارها برای آن است که بفهمند چه تعداد آدم ساده و بی‌عقل در دنیا وجود دارد. موفق باشید
3209
متن پرسش
سلام علیکم. چرا باید امام معصوم در دعای ندبه اینچنین امام زمان را مورد خطاب قراردهند." لیت شعری این استقرت بک النوی ...... ام ذی طوی ..." ایا میتوان قائل به مکان خاصی برای امام زمان شد اگر این طور نیست مفهوم این عبارات جیسیت؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» صورت نهایی ظهور همه‌ی آرمان‌های انبیاء و اولیاء معصوم هستند و ‌لذا همه طالب محل استقرار ایشان می باشند بدون آن‌که نظر به مکان خاصی مدّ نظرشان باشد و لذا می‌فرمایند آیا در ذی طوی هستید یا در رضوا. در واقع از این طریق جهت عشق خود را به آن حضرت اظهار می‌کنند در عین آن‌که حضرت از جهت جسمانی در مکان خاصی هستند ولی محدود به آن مکان نیستند. موفق باشید
2682
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدر آیا تعقیبات نماز حتما باید با حفظ حالت نماز مثل رو به قبله بودن و صحبت نکردن انجام شود؟ و اگر حالت نماز از بین برود مثلا با یکی از اعضای خانواده حرف بزنیم یا تلفن زنگ بزند جواب بدهیم یا غیر از این آیا دیگر آثاری که برای تعقیبات بیان شده است مثل اینکه اگر پس از نماز صبح یازده بار سوره توحید را بخوانیم گناهی در آن روز برای ما نوشته نمی شود به زعم انف شیطان، این آثار مترتب نمی شود؟ اگر به نظر شما تعقیباتی در بین تعقیبات نماز ارجح هستند لطفا بیان بفرمایید. با تشکر فراوان و آرزوی سلامتی و توفیق شما زیر سایه امام زمان علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:1- همین‌که می‌فرمایند واجب نیست در تعقیبات نماز رو به قبله باشیم و یا با کسی صحبت نکنیم نشان می‌دهد که آثار تعقیبات نماز با فرض تغییر جهت نسبت به قبله و یا هرکار دیگر پای برجا است ولی هراندازه حضور ما در تعقیبات بیشتر باشد نتیجه‌ی آن برای ما بیشتر است. 2- خودتان به کمک مفاتیح آن تعقیباتی که با روح‌تان می‌خواند را انتخاب کنید و حدّاقل یک‌سال با آن‌ها مشغول باشید و پس از یک‌سال اگر خواستید تغییر دهید. موفق باشید
1920

هیپنوتیزمبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر همراه با عذرخواهی بابت تصدیع وقت حضرتعالی .مدتهاست فکرم مشغول موضوعی شده و حالت شک و تردید دراین مورد مرا به خود مشغول کرده است .این موضوع هیپنوتیزم یا دقیقتر خودهیپنوتیزم است . با مطالعات فراوانی که در این زمینه داشتم اینگونه علمای این فن بیان داشته اند که خودهیپنوتیزم روش علمی ترک عادات کهنه و ایجاد عادات جدید بوسیله تلقین به ضمیرناخودآگاه است زیرا دراین حالت فرد بسیار تلقین پذیر است . یعنی اگر ذهن انسان تحت تاثیر محیط و خانواده تحصیل و... برنامه ریزی شده است هم اکنون فرد خود میتواند برنامه جدیدی را به ناخودآگاه ذهن بدهد و شخصیت جدید خود را شکل دهد و عادات بدی را که دارد را ترک و باعادات حسنه جایگزین نماید. علاوه بر خواص دیگر مثل تمرکزفکر و افزایش حافظه و موارد دیگر. سوال بنده از حضرت عالی این هست که آیا واقعا خودهیپنوتیزم و ایجاد رابطه با ضمیرناخودآگاه چنین خواصی دارد؟ آیا شرع مقدس چنین راههایی را تجویز میکند؟ آیا اهل بیت که اول و آخر همه راههای خیر به به آنها ختم میشود در این مورد بیانی داشته اند؟ آیا اگر کسی از چنین راهی بخواهد به مبارزه با رذایل اخلاقی و تقویت اراده بپردازد وهن مقام ائمه میباشد؟لطفا ازلحاظ حکمی و معرفت النفس در این مورد بنده و امثال بنده را راهنمایی ببفرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بخش دوم سوال حذف شود. بنده در کتاب جایگاه «جن و شیطان و جادوگر در عالم» تا حدّی روشن کردم که انسان در هیپنوتیزم بر روی خیالات خود متمرکز می‌شود و به همان اندازه که خیالات ناپایدارند تأثیرات هیپنوتیزم ناپایدار است و انسان را از رجوع به حقیقت که از طریق معارف دینی و اخلاق فاضله در بستر بندگی به دست می‌آید محروم می‌کند. پیشنهاد می کنم به آن کتاب رجوع فرمائید. موفق باشید.
1638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد.سالهاست سوالی در ذهنم هست که بارها خواستم مطرح کنم اما بدلیل ترس از برداشت ناثواب افراد قادربه طرح نشدم. 1-آیا نه این است که طلحه وزبیر برای اسلام خدمات بزرگی انجام داده بودندوحتی بارها مجروح شده بودند؟ 2-آیا نه این است که طلحه وزبیر ازحضرت علی(ع)بدلیل زحماتی که برای اسلام انجام داده بودندسهم بیشتری از حکومت می خواستند اما حضرت بین ایشان وبقیه مسامانان حتی انان که هیچ زخمی نخورده بودندتفاوتی نگذاشت؟ 3-اگر این وقایع صحت دارد پس رویه حکومتی حال حاضر در دادن امتیازات بی حدوحصر به جانبازان اسراوخانواده شهدا و حتی نوه شهدا را چگونه می شود توجیه نمود؟ 4-آیا حضرت علی(ع) به بازماندگان جنگهاشخصا کمک می کرد یاسهمی اضافه ازبیت المال وحکومت به انهامیداد. 5-آیامعیارحضرت درانتخاب استانداران وبقیه عوامل حکومتی صرفا پرهیزگاری وخداترسی حال حاضر فرد بوده یا اینکه تعداد جنگهای شرکت کرده وجراحات وارده هم موثر بوده است؟ 6-ایا کمکهای حکومت اسلامی که ازسر لطف است تبدیل به سهم خواهی نشده است؟ 7-آیامقایسه این امتیازات با امتیازات بازماندگان جنگهای مختلف در بقیه دنیا از طرف برخی مسولین صحیح است؟اگر چنین است پس چرادم از سیره علوی می زنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظر بنده اگر امروز هم ما به افراد به جهت زحمات بیشتری که در راه اسلام و انقلاب کشیده‌اند، پول و امتیاز مادی بیشتری بدهیم، اشتباه کرده‌ایم ولی اگر خارج از آن موضوع، از آن‌جایی که مسئولیت‌های حساس، انرژی و کار بیشتری از افراد طلب می‌کند و از این جهت که طرف کار حساس‌تری را به عهده گرفته، امتیاز مادی بیشتری به او بدهند، این اشکال ندارد و عدالت را مختل نمی‌کند. به نظر بنده در حال حاضر در کشور ما این دو موضوع مخلوط شده و در بعضی موارد بدون دلیل بعضی از امتیازات مادی را در اختیار بعضی‌ها قرار می‌دهند که ابداً استحقاق آن را ندارند و موجب فساد جامعه و خودِ آن افراد می‌شوند. با توجه به حقیقت انقلاب اسلامی امیدوارم روز به روز ما از این تنگناها خارج شویم و به عدالت علوی نزدیک گردیم. موفق باشید
749

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت شما جناب استاد در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرموده اید حضرت عیسی در اثر معنویتی که داشت با همین بدن به آسمان عروج کرد . استاد چگونه این بدن مادی می تواند در ان عالم غیر مادی وارد شود آیا تغییری در او صورت می گیرد ؟ یا به همان نحو وارد می شود که ظاهرا محال است. و ایا معاد جسمانی با همین بدن است ؟ چون در داستانی دیدم با عنایت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام یک حوری با ایجاد تغییراتی به این عالم امده است و با طلبه ای ازدواج کرده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: منظور بدنی است مناسب آن نشئه و از آن‌جایی که همیشه نفس ناطقه در هر نشئه‌ای بدن خود را با خود دارد گفته می‌شود انسان همیشه با بدن خود در هر نشئه‌ای حاضر است که ممکن است این جمله موجب شود افراد تصور کنند منظور بدن مادی است. موفق باشید
15749

معنای توسلبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده در بحثی که با یک عزیز داشتم به شبهه ای برخورد کردم. ایشان به بنده گفت اگر بپذیریم انبیا زنده هستند خیلی هنر کنند صدای چند نفر را می شنوند ولی اینکه بگوییم آنها صدای همه را می شنوند یعنی صفت سمیع بودن را به آنها نسبت داده ایم و این شرک است. در جواب این شبهه چه می توان گفت؟ به راستی توسل یعنی چه؟ حاجت از اولیای خدا خواستن یا اینکه خدا را به حق اولیای خدا قسم دادن جهت حاجت گرفتن و از اولیای خدا التماس دعا داشتن جهت برآورده شدن حاجات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌های الهی بعد از رحلت از این دنیا، چون گرفتار گناهان خود نیستند و به تجرد کامل خود رسیده‌اند، در همه‌ی عالم به تمامه حاضرند مثل حضور نفس انسان در بدن. و این طور نیست که کاری و توجهی آن‌ها را از توجه دیگری باز دارد و توسل به آن‌ها موجب مددرساندن به روح و روان همه‌ی انسان‌هایی می‌شود که به آن‌ها متوسل شوند تا ما با نورانیت بیشتر به عالم معنویت نظر کنیم و از خداوند بخواهیم به نور آن حقیقتی که آن‌ها را منوّر کند به ما نیز نظر نماید. و قرآن در این رابطه می‌فرماید: حتی شهداء می‌توانند به افرادی که به آن‌ها نظر می‌کنند، بشارت دهند و نگرانی‌های آن‌ها را برطرف نمایند می‌فرماید: «وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (170)/ آل‌عمران). موفق باشید

15500
متن پرسش

با سلام خدمت استاد: من یک طلبه انقلابی هستم. ولی چندی است که خصوصا بعد از نتایج انتخابات 7 اسفند تهران، یک سوال ذهن من را مشغول کرده: آیا به نظر شما بهتر نبود که ما بعد از انقلاب به جای اینکه تمرکز اصلی خود را بر روی مقابله مستقیم با استکبار جهانی یعنی آمریکا بگذاریم، و با مقابله مستقیم با جبهه کفر تمرکز آنها را به سمت خود جلب کنیم، با اتخاذ رویکرد تقیه که منش اصلی شیعه در زمان غیبت می باشد و روایات بسیاری هم پیرامون آن وارد شده است، به بازسازی درونی جامعه خود می پرداختیم و مبانی اسلامی (غیر از جهاد) و سبک زندگی اسلامی جامعه خود که در زمان طاغوت رو به زوال بود را درست می کردیم؟ به نظر شما آیا روایات تقیه شامل الان جامعه ما در مقابل استکبار جهانی نمی شود که ما با علنی کردن و مبارزه آشکارمان با جبهه استکبار و صهیونیست جهانی موجب شده ایم آنها هم تمرکز اصلیشان را بر روی ایران اسلامی ما بگذارند و خدای نکرده به خاطر اینکه با کنار گذاشتن تقیه، توجه ما از ساختن درون به مبارزه با بیرون جلب شده، خودمان زمینه را برای آندلیسه کردن کشورمان فراهم آورده ایم. که شاید اثرات ابتدایی آن در رای نیاوردن علمایی همچون آیت الله مصباح یزدی و آیت الله یزدی دامت برکاتهما در انتخابات تهران در حال نمایان شدن است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقیّه همیشه لازم است و نظام اسلامی تنها خواست که از زیر اردوگاه استکبار درآید و این تحمل برای نظام استکباری، نبود. به همین جهت ابتدا سعی کردند با قائله‌هایی مثل قائله‌ی کردستان و گنبد و منافقین، نظام اسلامی را ساقط کنند و سپس جنگ آن‌چنانی را به ما تحمیل کردند که البته خداوند برکات فراوانی برای ملت ایران در مقابل این توطئه‌ها مقدر کرد و چهره‌ی جهانی از انقلاب ظهور داد. این‌طور نیست که ما آندلسی شویم. مسئله بسیار از همه جهات متفاوت است. در اعتکاف ماه رجب ملاحظه خواهید کرد بر خلاف ظاهر چند چهره‌ی ناهنجار، چه رویش‌هایی در جوانان ما واقع شده است! موفق باشید

15171
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: یه سوال بدجوری منو درگیر کرده و جوابش خیلی برام مهمه همه قبول داریم که این نظام و این انقلاب شکل گرفت که ان شاالله به ظهور امام زمان (عج) منتهی بشه، و این هم می دانیم که برای ظهور امام زمان (عج) نیاز به یاران قرص و محکمی برای ایشان است تا ظهور شکل بگیره؛ قبول دارید که وضعیت کلی جوانانی که دهه شصت زندگی میکردن (هم از لحاظ کمیت و هم کیفیت) از جوانان امروزی بهتر بودن؟ نمیگم تو این عصر، ما کسانی مثل شهید همت نداریم، اما از همان زمان با توجه به هجمه فرهنگی دشمن، به تدریج مردم ما شدن اینی که الان می بینیم، با این تفاسیر امید خیلی کم رنگ نیست؟ چرا که اگر زمانی از این انقلاب امام زمان شرایط ظهورشان می بود، همان زمان اوایل انقلاب بود که مردم حداقل از الان بهتر بودن، تو این چند سال از لحاظ اعتقادی پیشرفت کردیم یا پسرفت؟ همین الان 55 درصد تهران اصلاً نمیان رای بدن، یعنی اصلاً رهبری رو قبول ندارن، 45 درصدی هم که میان می بینید که به کی رای میدن، این تهرانه، شهرای دیگه هم درسته وضعیت روی کاغذ بهتره، ولی نسبت به قبل همه جا بد تر نشده آیا؟ من تو مدرسه شاهد درس میخونم، از سی نفر کلاس حداقل 25 نفر دوست غیر همجنس دارن، تازه تو مدرسه شاهد! خلاصه، نه اینکه نا امید باشم، نه، همه چیز دست خداست ولی همش یه حسی بهم میگه اگه قوم موسی نفاق کردن و خدا داستانشونو گفت تا ما درس بگیریم، اگه مردم امام علی (ع) رو نشناختن تا داستانشو بشنویم درس بگیریم، اگه امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و... هر کدام ماجراهایی داشتن و به ما رسیده تا از هر کودومشون یه درس بگیریم، ما هم یه روز یه درس میشیم، یعنی جمهوری اسلامی ایران یه روزی خدایی نکرده خدایی نکرده از بی بصیرتی مردمش شکست میخوره و رهبر تنها میمونه تا صد ها و هزاران سال بعد قومی یه جای دنیا پیدا بشن تا انقلاب کنن و حکومتی برای ظهور امام زمان تشکیل بدن، اون موقع سرگذشت ما براشون میشه درس تا موفق بشن، سر گذشت مردمی که انقلاب کردن، پای امامشون وایسادن، تو جنگ سخت پیروز شدن، اما مغلوب جنگ نرم شدن، رفته رفته روسری ها رفت عقب و ... این اعتقاد من نیستا، من شدیداً امیدوارم، اما این فکری که میاد سراغمو شدیدا عذابم میده؛ بی زحمت این شما و این دغدغه فکریه من. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده را فراموش نفرمایید که وقتی یک تمدن الهی در صحنه‌ی تاریخ ظهور کند، جبهه‌ی مقابل با آن در اوج انحطاط با آن تمدن الهی به مقابله برمی‌خیزد. و همه‌ی آن‌چه می‌فرمایید تلاش و نفوذ فرهنگ استکبار است در بین مردم و جوانان ما که با پایداری و تقوایی که جبهه‌ی ایمانی انجام می‌دهد، عملاً جبهه‌ی استکبار از شکوفایی فرو می‌افتد و آرام‌آرام از صحنه‌ی تاریخ محو می‌شود و رویکردها، تغییر می‌نماید. و از این جهت خداوند به جبهه‌ی ایمانی می‌فرماید: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ» (120/آل‌عمران). اگر (در برابرشان) استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشه‏ هاى (خائنانه) آنان، به هیچ‌وجه به شما زيانى نمى‏ رساند؛ خداوند به آنچه انجام مى‏ دهند، احاطه دارد. موفق باشید     

15112
متن پرسش
سلام: اگر خاطر شریفتان باشد، بنده برنامه ای بلند بالا نوشته بودم و برای شما هم ارسال کردم تا مشورت کنم (هم در آن معارف بود هم عقاید بود هم دشمن شناسی و...) که شما فرمودید: در برنامه تان نکات مفیدی را مد نظر قرار داده اید. پس از مدتی که تا همین چندروز پیش بنده این برنامه را اجرا می کردم و به طور جامع خود را رشد می دادم. ولی طی مشورتهای دیگر با شما و خواندن مطالب اخیرتان در موردِ طلبه ها به این نتیجه رسیدم که: درست است که می توان جامع بود ولی از آن جامع تر وقتی است که ما در فقه هم به مرحله ای برسیم. و فهمیدم که فقه می تواند در این موارد دیگر هم کمک کار باشد. و... حال برنامه ام تغییر کرده است و آن را عرضه می دارم تا استاد ایراداتش را بفرمایند: ۱. دروس حوزه + مباحثه. ۲. فقه از پایه ی پایه به بالا + اصول فقه همینطور. ۳. خواندن اخبار از سایت ها. ۴. خواندن پرسش و پاسخهای سایت لب المیزان به مدت کوتاه ۵. مباحث قرآنی استاد هفته ای یک صوت ۶. مباحث نهج البلاغه را یک روز در هفته با صوت استاد گوش می دهم. ۷. دوره دروس سالهای قبل حوزه در حد توان. ۸. سخنرانیهای آقا + صحیفه امام هفته ای یک بار نیم ساعت. 9. هر وقت کِسِل شدم اشعار مولوی و امام یا حافظ کمی می خوانم. ۱۰. جمعه ها استراحت است و مشغول دعا و خواندن کتب جنبی می شوم ولی نه هر کتابی. مثلا کتب شهید مطهری می خوانم و برخی کتب استاد را که نخوانده ام. ۱۱. شبها قبل از خواب و بعد از نماز عشا تلاوت قرآن سوره هایی که تفسیرش را کار کرده ام. ۱۲. سپس نوشتنِ برخی اعمال نیک و بدِ خودم به رَمز یا همان محاسبه. ۱۳. هفته ای یک بار زیارت شهدای گمنام + نماز جمعه. ۱۴. برای عده ای در مسجد کلاسِ یک ساعته دارم که هفته ای یک بار است. ضمیمه: عید و تابستان کلاً المیزان مطالعه می کنم این برنامه من است در کل هفته ها. به نیت ۱۴ معصوم. ۱۴کار و فعالیت انجام خواهم داد. اگر ضعفی در آن می بینید بفرمایید تا درستش کنم استاد. مرا ببخشید. إن شاءالله خداوند بر ٱنسِ شما با خود بیفزاید و درجه وجودیتان را شدیدتر بکند. ما را هم دعا کنید یه مبلّغَکی بشویم استاد. تمام تلاش و آرزویمان این است که بتوانیم در راستای اهداف انقلاب و تمدن اسلامی آینده سهیم باشیم. چنان که حضرت آیت الله جوادی حفظه الله. صددرصد هستند. تمامِ نیت بنده (چه از سوالاتی که از جنابتان می پرسم چه از خواندنِ درس) این است که بتوانم در راه اعتلای کلمه الله کاری کرده باشم. بتوانم هم خودم پله ای بالاتر روم و هم دستِ برخی دیگر را بگیرم با مدد الهی. ما که از اینجا رانده و از آنجا مانده ایم استاد! دلمان خدا شاهد است به همین کتب و سایت و پرسش و پاسخ از شما خوش است. هم از شهدا جاماندیم. هم به جُرگه عرفا راه نمی دهند ما را. بقول مرحوم سعادت پرور: «دست رد به سینه ام زدند و گفتند برو تو نامَحرَم این بزمی». ما هم همین طوریم استاد. نمی دانم چه بگویم. چگونه بگویم. دردی در دلم می جوشد که توان نوشتنش را ندارم استاد. آتشی در دلم همیشه حس می کنم که این آتش نمی گذارد بنشینم یک جا. بخاطر همین برنامه زیادی چیده بودم برای خودم. استاد بنده خیلی سختم است که می بینم به هیچ دردی نمی خورم. از شهدا که جا ماندیم و تمام شد. گفت: ما سینه زدیم و بی صدا باریدن / از هرچه که دم زدیم آنها دیدند /// ما مدعیان صف اول بودیم / از آخر صف شهدا را چیدن/ استاد! این اواخر دو تن از دوستانم شهید شدند و سومیشان هم رفته و گفته که بر نمی گردد تا سوریه آزاد شود. اگر شما در جبهه بودید ولی شهید نشدید لااقل می گویید در جبهه بودم. من چه بگویم که هم از شهدای دفاع مقدس جا ماندم. هم از این رفقای هیئت و در جبهه ای هم حضور ندارم. در طلبگی هم که فعلا به دردی نخورده ام. بنده اوایل خیلی بحثای عرفانی دوست داشتم و خوشم می آمد با کسی حرفهای عرفانی بزنم ولی وقتی می بینم ساکت ترین بچه های هیئت که حرفهای عرفانی هم نمی زدند رفتند و شهید شدند دوست دارم زبانم را به دور بیاندازم. از خودم بیزارم استاد. هرچه بدبختی می کشم از دیدن خودم است. معرفت النفس خواندم بهتر نشدم. معاد خواندم بهتر نشدم. مقالات خواندم بهتر نشدم. دائم در جنگم. و حسرت می خورم که می بینم که در نه کنار شهدا جا دارم نه کنار عرفا. با خودم می گفتم کاش یک ٱنس عارفانه با خدا داشته باشم. به این آرزویم رسیدم (اوایل طلبگی) قدر ندانستم و رفت. الان برای آن هم می سوزم. هر از چندگاهی هم سر به ما نمی زند. خیلی سخت است استاد! من چرا نباید پیشرفتی در خود حس کنم؟ گفت: عشق در آمد از درم، دست نهاد بر سرم، دید مرا که بی توام، گفت مرا که وایِ تو روزانه چندین بار به حال خودم تاسف می خورم که چرا نتوانستم با او انسی داشته باشم. (بنده به شدت احساسی هستم) و نیازِ به انس دارم به شدت. و می دانم که کسی جز او نمی تواند کمالی داشته باشد. به همین خاطر خود را می کشم تا آنچه در عرفان هست کمی هم نصیب من بشود. ولی تا الان هرچه آموختم شده أسود و سواد و واقعا. رویم هم اسود است. استاد! تنها خواسته قلبی من الان این است: که یا خدا کمک کند به انسی برسم و یا زودتر از دنیا بروم که حداقل حجابهای دنیوی مانع نشود. شاید بنده منظورم از انس آن نباشد که عرفا می گویند. ولی بالاخره حبّ را که می توانم درک کنم...! دریغا... از یک نسیمِ ملایم از طرفِ او... اصلا محل نمی گذارد... اصلاً. مثل اینکه باید بیشتر خودم را لِه کنم. حدودا یکی دو سال است که نظری معنوی به ما نمی کند. و بعضی وقتها یک مثقال نشان می دهد و سریعا قطعش می کند «و همین قضیه حال مرا خیلی بدتر می کند و آشفته تر می شوم» چون اگر نباشد می گوییم نیست. اگر هم باشد می گوییم هست. (قایِم باشَک بازی می کند). جلوه ای حس می شود. گریه می آید. به قول امروزی ها اتصال برقرار می شود و خودت حس می کنی که مرتبطی ولی ناگهان انگار کسی می آید و این رابطه را قطع می کند. مخصوصا بنده در نماز ظهر و عصر بیشتر حس می کنم نمی دانم چرا. مثل این می ماند که یک بچه که از بستنی خوشش می آید را بستنی نشانش بدهی ولی بستنی را به او ندهی. خدا دارد این کار را می کند با من. در اذیتم استاد. دفعه پیش گفتید برخی سوالات در مورد قبض و بسط را بخوانم ولی کارساز نبود. اوضایم بدتر است. کمی کمک کنید. من را هم ببخشید زیاد شد. ولی (واجب بود) التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این هست که انسان در چنین مسیری باید همه‌ی این حالات را تجربه کند تا در یک جمع‌بندی برای خود راهی را مشخص نماید. باید با حوصله جلو رفت و بیشتر به ابدیتی فکر کنید که در جلو شما است. موفق باشید

14495
متن پرسش
سلام استاد: در مورد اینکه آیا ابن عربی، مولوی و حافظ و.... شیعه بودند یا خیر. این سالهای اخیر یک کتابی چاپ شده به نام «قبول اهل دل» از حجت الاسلام موسوی مطلق که به بیان معصومین در آثار این بزرگواران پرداخته و انصافا هم خوب بیان کرده اند ایشان. این کتاب با اشراف جناب آقای عبدالقائم شوشتری بوده. بنده هیچ کتابی را در این رابطه به جامعیت این کتاب ندیدم. البته کتاب آقای غفاری (جدال با مدعی) کار عالی است ولی این کتاب موضوعش کمی فرق دارد و خوب تبیین شده است بحمدلله. این لینک معرفی این کتاب است: http://abdolghaem.ir/node/465 این مساله را به آن خاطر عرض کردم که هم دوستان بیینند. هم جناب استاد اگر احیانا خواستند در این رابطه به کاربران توضیح دهند وقتشان زیاد گرفته نشود و به این کتاب ارجاع دهند (البته اگر صلاح دانستند). التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد تشیع ابن عربی و مولوی و حافظ بحمداللّه بزرگان دین مطالب ارزشمندی گفته‌اند. موفق باشید

13802
متن پرسش
سلام: کتاب توحید علمی و عینی و کتاب الله شناسی علامه طهرانی چگونه کتابی است؟ آیا صلاح می دانید بخوانم؟ اگر توضیحی یا تذکری صلاح می دانید بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب بسیار ارزشمندی است. اگر بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید، نکات بسیار خوبی نصیب عقل و قلب و روح‌تان خواهد شد. موفق باشید

13696
متن پرسش
سلام: استاد یه حرفی دارم نمیدونم اسمشو بذارم گله، درد و دل ... راستش من از طریق شما به سمتی کشیده شدم که خدا رو هزار بار شکر می کنم. اما احساس میکنم از یه جایی به بعد رها شدم! مشکل من اینه که الان اگه بخوام رو به عرفان های جدید و یا حتی بودیسم و هندوئیسم و... بیارم کلی سایت پیدا می کنم با کلی دستور العمل و حتی استاد. اما برای عرفان اسلامی در به در دنبال یه راهنما می گردیم کسی نیست. از شما هم می پرسیم همش پاسخ هاتون کلیه. آخه یه ذکری، یه دستور العملی... یه راهی که بتونیم شروع کنیم و دلمون قرص باشه که نتیجه میگریم نه این که از این کتاب به اون کتاب، از این سایت به اون سایت، از این دستور به اون دستور ... واقعا چرا من مسلمون تو یه کشور شیعه اگه بخوام برم سمت عرفان اسلامی کسی نیست دستمو بگیره ولی برای عرفان سرخپوستی و هندی و بودیسم و یوگا و... کلی راهنما دارم! تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طریق حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» طریق توحید است و این طریق با سیر عقلی و قلبی، گشوده می‌شود که در آثارشان مثل «شرح دعای سحر» و تفسیر حمد و کتاب «مصباح‌الهدایه» ظهور دارد. چرا از این طریق؛ قلب خود را جلو نمی‌برید تا عباداتتان با کیفیت لازم شما را به مقصد برساند. موفق باشید

13402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: بنده کتاب ده نکته را کار کردم و کتاب خویشتن پنهان را هم در نکته آخرم تمنا می کنم این سوال بنده را جواب دهید، این پرسش ها برای من باید حل شود و همینطور بگویید به کدام نکته مراجعه کنم. 1. می خواستم بدانم وقتی انسان به حالت مجردش نزدیک می شود چگونه مثل آیت الله بهاءالدینی رحمه الله علیه یک کاری را در جای دیگر انجام می دهد در حالی که جسم و حواس جای دیگر است. و اینکه امیر المومنین صلی الله علیه وآله چگونه هم با پیامبر صلی الله علیه وآله سر سفره بوده اند و همزمان با آن سر سفره ظاهرا شام چند تن دیگر حاضر بوده اند؟ آیا نفس قادر است چند بدن ایجاد کند یا چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان مطالب ده نکته اگر با دقت دنبال کنید، جواب خود را می‌یابید. تفصیل آن را در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» مطالعه نمایید. موفق باشید

13286

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. شما استناد به سخن آقا می فرمایید که ایشان می فرمایند توسعه به معنای توسعه غربی نیست، سئوال اینست که از این جمله چگونه نفی کامل و مطلق تکنولوژی غربی را می فرمایید؟ 2. آیا این درست است: کثرت در مقابل توحید نیست بلکه شرک در مقابل توحید است، کثرت به خودی خود بد نیست و خداوند این را خواسته و عرفا نیز می گویند در پیشگاه ما سیاست یعنی تعامل کثرت ها برای رسیدن به توحید نه نفی کثرت ها، پس کثرت باید باشد چون استعدادها مختلف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحث نفی کامل تکنولوژی غربی در میان نیست. بحث خودآگاهی نسبت به فرهنگ آن نکنولوژی در میان است 2- سیر و سلوک عرفا، نظر به وحدت است در کثرت و نه اصالت‌دادن به کثرت. موفق باشید

12604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ضمن قبولی طاعات و عبادات شما، چندی پیش یکی از فعالان فرهنگی در تلویزیون بحثی را مطرح کردند به عنوان اینکه حجاب در جمهوری اسلامی نباید اجباری باشد امروز مشکل جمهوری اسلامی حجاب است یا نه ربا خواری و دزوغ و دزدی و ... بنده سخنان ایشان را شنیدم، خیلی متاسف شدم که ایشان با این مبانی یکی از فعالان فرهنگی در نظام اسلامی است. اولا قیاس مع الفارقی که داشتند و در ثانی حجاب واجب است نه اجباری، نمی دانم این قید اجباری را اینها چگونه و از کجا در مقام وجوب آورده اند. استاد می خواستم نظر شما را در این باره بدانم در حالی که سخنان این آقا در شبکه های مجازی هم فرآوان یافت می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد در جواب سؤال 12182 قبلاً عرایضی داشته‌ام. موفق باشید

12046
متن پرسش
با سلام: شما در فرمایشاتتان همیشه می فرمایید که باید همیشه در مواجهه با حوادث و اتفاقات همه کاره را خدا بدانیم، حال سوال بنده این است که کسی که دچار بیماری روحی شده و یا دچار وسواس شده و یا دچار شک در اعتقادات شده و یا...، این اتفاقات و مشکلات را از جانب خدا بداند که بر او نازل شده؟ و به خود بگوید خدا خواسته که من دچار بیماری روحی و یا شک و یا... شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خدا را همه‌کاره ندانست و در مقابل خدا برای خودش هم نقش قائل شد، به این مشکلات افتاده. خدا خواسته است ما با رعایت دستورات الهی گرفتار این مشکلات نشویم. موفق باشید

نمایش چاپی