باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از اهل تحقیق این طور میفرمایند: دعای صنمی قریش به هیچ وجه معتبر نیست بلکه به نظر بعضی از محققین جعلی است. این دعا نخستین بار در حدود سال ششصد هجری توسط یکی از راویان ترویج و علنی شد. ادبیات این دعا با ادبیات دعاهای دیگر تفاوت فاحشی دارد. هیچ دلیل معتبری نداریم که ثابت کند دعای صنمی قریش از سوی معصوم (ع) توصیه شده و ثوابهای آنچنانی را دارا باشد. برخی از کسانی که دعای صنمی قریش را ترویج می کنند قصدشان ایجاد درگیری بین شیعه و سنی است زیرا منظور از صنمی قریش در این دعا «شخصیتهای مقدس نزد اهل سنت» است. بنابراین باید به جای چنین دعای مشکوک و تفرقه افکنی به قرائت زیارت ها و ادعیه معتبری مثل زیارت عاشورا و زیارت امین لله و صلوات و دعاهای صحیفه سجادیه بپردازیم که واقعا معجزه می کنند.
تاثیر دعای صنمی قریش بیش از هر چیزی افزایش نفرت بین شیعه و سنی است که موجب می شود سنی های معتدل به وهابی های افراطی تبدیل شوند.
اینکه گفته شده است بعضیها دعای صنمی قریش خوانده اند و حاجت گرفته اند گرچه محال نیست ولی ما به راستگویی این مدعیان شک داریم چون می دانیم که این افراد مأموریت دارند که با ترویج این دعا بین شیعه و سنی درگیری و اختلاف ایجاد نمایند.
قرآن کریم به ما می فرماید ایجاد دشمنی بین مسلمانان کار شیطان است (۱). نباید از شیطان غافل شویم. اگر دعای صنمی قریش که یک دعای مشکوک و فاقد سند معتبر است حاجت می دهد قطعا زیارت امین لله و زیارت عاشورا که معتبر هستند چند برابر حاجت می دهند بنابراین چرا دعاهای معتبر را رها کنیم و وقت خود را به دعاهای مشکوک و تفرقه افکن بگذرانیم؟!
اگر دعای صنمی قریش در سطح گسترده رواج یابد موجب بیشتر شدن کینه بین شیعه و سنی خواهد شد.
متاسفانه مدیران گروه های اجتماعی منتسب به شیعیان انگلیسی که به عمد به دنبال ایجاد درگیری بین شیعه و سنی هستند بر قرائت این دعا بسیار تأکید می کنند در حالی که این کار دقیقا کمک کردن به انگلیس و اسراییل و آل سعود است.
لذا وقتی گروههای تفرقه افکن سعی می کند مردم را با احادیث مشکوک و ضعیف به سمت اختلاف و کینه سوق دهند راه حل این است که ما هم مردم را آگاه کنیم.
( وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ كَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا”( و به بندگانم بگو: «آنچه را كه بهتر است بگویند»، كه شیطان میانشان را به هم می زند، زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است (اسراء/ ۵۳). ( به سایت http://masalnews.ir/ رجوع شود). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با برنامه و بدون دلواپسی و بدون افراط و تفریط و با رعایت سایر وظایف از جمله وظایفی که فرزند نسبت به خانواده دارد، باید جلو بروید. کتاب سرمایهی بسیار بزرگی است و عموماً بعداً هم باید با رجوع به کتابهایی که مطالعه کردهاید شخصیت علمی خود را ادامه دهید. آری! گوشدادنِ صوت، حال و هوای خود را دارد و افق را راحتتر برای انسان روشن میکند ولی «چه خوش بُود که برآید به یک کرشمه، دوکار» هم مطالعه و دقت در کتابها، و هم گوشدادنِ صوتها و فهم افقها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که با حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در این تاریخ سراغ انسان میآید از جنس حقالیقین تاریخی است و موجب حضوری میشود در راستای ارادهی الهی در این تاریخ. سلوکی که حاج قاسمها را میپروراند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در اینکه با مردمی که به جهت سوء مدیریت و برنامههای غلط به مشکل اقتصادی افتادهاند؛ همراهی کرد، بحثی نیست. بهخصوص که دشمنان نظام میخواهند از چنین مطالباتی به نفع خود استفاده کنند 2- به نظر بنده آقای احمدینژاد دست به کارهایی زدند که دیگر هیچ جایی در آیندهی انقلاب ندارند. در حالیکه میتوانستند به عنوان یک سرمایه برای انقلاب بمانند. آقای مهدی محمدی تحلیلی در این مورد داشتهاند که برایتان میفرستم. موفق باشید
اصولي هست كه محمود احمدي نژاد تا بدانها پاي بند بود هم به مردم خدمت كرد و هم به انقلاب. اين اصول مستقل از احمدي نژاد وجود داشت و هميشه خواهد داشت. امام به ما آموخته شاخص آن هم ولي فقيه است نه خود ما و نه هيچ كس ديگر. در فتنه ٨٨ اهل بغي عليه آن اصول شوريدند نه عليه شخص احمدي نژاد و انقلاب با همه وجود پاي احمدي نژاد ايستاد. بايد هم مي ايستاد. صدبار ديگر همان وضع تكرار شود همان كار را بايد كرد. ديري نپاييد كه احمدي نژاد تصور كرد خود بخشي از اصول و بلكه عين اصول است. اينكه چرا و چگونه چنين شد خود داستاني است. انحراف از اينجا آغاز شد. او از خودش و از اصولي منحرف شد كه همه قدر و قيمتش به سبب پاي بندي به آنها بود. نظام جمهوري اسلامي تا توانست صبر پيشه كرد شايد او بيغوله را از شاهراه تشخيص بدهد. اما نشد. باز هم بماند كه چرا. در تمام اين مدت كه نظام صبوري مي كرد، او تلاش كرد پروژه انقلاب منهاي اصول را پيش ببرد. نتيجه نوعي اصلاح طلبي و چپ روي درجه سه بود كه البته با تهوري بي سابقه بيان مي شد. حالا مرزها روشن شده. راه بازگشت البته بسته نيست اما راه فعلي جز اينكه او را به خيل عظيم ايستادگان شكست خورده در مقابل انقلاب ملحق كند، عاقبتي ندارد. انقلابيون سربلندند كه چه در ٨٨ و چه امروز پاي اصول انقلاب به روايت رهبري ايستاده اند. فتنه گران حالا دربدر به دنبال راهي براي بازگشت مي گردند. عاقبت ديگران هم بهتر از اين نخواهد بود.
اعتراض به مشكلات اقتصادي حق مردم است. اگر مرز اعتراض با آشوب روشن باشد، بايد در برابر آن خاضع بود. اگر معترض در چارچوب جمهوري اسلامي فرياد مي زند كه براي جوانم شغل مي خواهم يا گله دارد كه مختصر پس انداز زندگي اش را در فلان موسسه اعتباري بالا كشيده اند، بايد سخنش را شنيد. به جاي برخورد با او، بايد با مسئولي برخورد كرد كه كار را به اينجا كشانده است. حتي اگر از منظر صرفا امنيتي نگاه كنيم، امروز بايد كنار مردم ايستاد. دشمن زماني قادر به سوء استفاده خواهد بود كه ميان مردم و نظام شكافي ببيند و به عميق تر شدن آن طمع كند. «آنها كه امكانات كشور دستشان است» بايد ياد بگيرند اگر نمي توانند از درد مردم بكاهند لااقل با مردم همدردي كنند. وقتي چنين شد، حناي شيادان و مدعيان هم ديگر رنگي نخواهد داشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ای بابا! اگر همهی مستمعین اینطور که شما برداشت کردهاید، برداشت کرده باشند که خاک بر سر من است!! اتفاقاً آیات مذکور خبر از آن میدهد که امثال آقایانی که در عین باورِ ایمانی جهتِ داوری به طاغوت رجوع میکنند. لذا قرآن میفرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيداً» (60/ نساء) آیا ندیدی کسانیکه در باورِ خود به آنچه تو نازل کردهای و آنچه در قبل آمده، ایمان دارند و اینکه در داوری به سوی طاغوت نظر میکنند. در حالیکه به آنها امر شده است به طاغوت کافر باشند و این شیطان است که آنها را گمراه میکند، آنهم گمراهیِ بسیار شدیدی. بنابراین اینطور نیست که بخواهند با اسلام مقابله کنند بلکه گرفتار یکنوع اغفال از طرف شیطان شدهاند تا آن اندازه که شیطان بخواهد آنها را به تعبیر علامه طباطبایی از صراط مستقیم بهکلّی بیرون کند. و خداوند در ادامه میفرماید: «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (61) چون به آنها گفته شود که به سوی آنچه خداوند نازل کرده است و به سوی رسول خدا بیایید، در این صحنه میبینید منافقان، فعالانه وارد میشوند تا آنها را ای رسول خدا از تبعیت نسبت به تو منحرف کنند. ملاحظه میکنید که قرآن نمیگوید آنها منافقند، بلکه میگوید جریان نفاق سعی دارد آنها را از رجوع به رهبریِ نظام منصرف نماید. قرآن در ادامه میفرماید: «فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفيقاً» (62) اینان چگونه خواهند بود وقتی با قرارگرفتن در چنین مسیری با مشکلات روبهرو میشوند به جهت اعمالی که خود انجام دادهاند و ای پیامبر به سوی تو خواهند آمد و به خداوند سوگند میخورند که ما جز نیکی و رفع مشکلات، قصد دیگری نداشتیم. عنایت دارید که به جهت خطای محاسبه، با مشکل روبهرو میشود و به سوی رهبری نظام برمیگردند. در حالیکه اذعان نمیکنند اشتباه کردیم، ولی خداوند در آیهی بعد میفرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما في قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ في أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَليغاً» (63) آنها کسانیاند که خداوند میداند چه در درونشان میگذرد. پس ای پیامبر از آنها فاصله بگیر و آنها را نصیحت کن و در ارتباط درونی و تنگاتنگی که با آنها داری، سخنانِ رسا و نافذی را با آنها در میان بگذار. ملاحظه میکنید که در این آیه از طرفی به رهبری نظام متذکر میشود که خط خود را از آنها جدا کن تا اشتباهِ محاسباتی آنها به پای تو نوشته نشود، ولی از نصیحت به آنها خودداری ننما، زیرا زمینهی اصلاح و امید به برگشت در آنها هست. و از این مهمتر اینکه به تعبیر علامهی طباطبایی در تنهایی و خلوتی که رهبری نظام با آنها دارد میفرماید با کلماتی رسا و نافذ، آنها را متذکر اشتباهاتشان بگردان.
و سپس برای اینکه گمان نشود راهی جز اطاعت رسول خدا جهت رسیدن به اهداف حقیقی وجود ندارد، میفرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً» (64) ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر آنکه به اذن الهی باید بدون هیچ چون و چرایی اطاعت شود و ای پیامبر! اگر آنهایی که از این مسیر فاصله گرفتند و به خود ظلم کردند از خدا طلب استغفار و آمرزش بخواهند و رسول خدا نیز برای آنها آمرزش طلب کند، حتماً آنان خداوند را توّاب و رحیم مییابند. در این آیه در عین آنکه متذکر میشود باید در اطاعتِ رهبریِ نظام که به تعبیر حضرت رضا«علیهالسلام» مؤیّد به مدد الهی است؛ هیچگونه سستی ننمایند، آنها را به جهت خطای در محاسبه بهکلّی طرد نمیکند و راهِ بازگشت را در مقابلشان میگشاید که اگر اولاً: به سوی رهبری نظام برگردند و در این فضا از خداوند طلب استغفار کنند و رهبری نظام نیز نسبت به آنها ترحم نماید و از خدا برایشان طلب مغفرت نماید، آنها برگشتِ خدا به خود را مییابند.
آیات مذکور نشان میدهد که جریان مذکور که گمان و باور دارند در مسیر دینداری قدم میزنند، ولی امیدشان به داوریِ طاغوت است، بهکلّی از گردونهی نظامی که مکتب وَحی بهوجود آورده، بیرون نیستند هرچند که جریان نفاق و وسوسههای شیطانی در آن جریان فعّال است. لذا باید در مسیر رهنمودهای رهبری نظام طوری عمل کنیم تا با دست خود آنها را از گردونهی نظام بیرون نیندازیم، بلکه به همان طریقی که رهبریِ نظام الهی عمل میکنند امید برگشت آنها را داشته باشیم. و از آن عجیبتر که ملاحظه میکنید در دو آیه میفرماید: «جاؤُكَ». یعنی اینان بالاخره چارهای ندارند که به رهبری نظام برگردند. و این است که قبلاً در جواب کاربران محترم عرض شد؛ آینده، عظمت و قدرت رهبری چندین و چند برابر خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز متوجهی این امر هستم و قبول دارم که نه میتوان همهی آنچه امروز در میان دختران و پسران هست را، عشق وارونه یعنی سکس نامید و نه از فضای سیطرهی مدرنیته میتوان غافل بود که چگونه عشق را که ودیعهی الهی است به سکس تبدیل کرده است و این زیباترین دریچهی ارتباط با حقیقت را اینچنین آلوده نموده، در آن حدّ که راهِ گشودهی ارتباط با خدا را که در امثال دعای «مشلول» انسان را به حیرت میاندازد، از مقابل انسان خارج نموده. حال باید تلاش کرد تا با خودآگاهیِ لازم متوجهی این امر گشت و با نظر به این نکته که گرفتار عشق وارونه نباید شد؛ پا در میان گذارد. شرح غزل شمارهی 24 حافظ با همهی طول و تفصیلاش توجه به این امر بود تا نه از دوستداشتنها محروم شویم و نه دوستداشتنها را خاکآلوده و زمینی نماییم. کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت«علیهمالسلام» قصهی دوستداشتنهای آسمانی را با ما در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت ربالعالمین همیشه زمینهی اعمال نیک را خودش فراهم میکند، عمده آن است که ما آن را پیگیری کنیم 2- همهی انسانها استعداد ارتباط روحانی با انسان کامل که مظهر آن حضرت علی«علیهالسلام» است را دارند و در شیعه این شرایط بیشتر است. اساساً حضرت علی«علیهالسلام» حقیقت سرّ و جان هر انسانی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب بسیار خوبی است و اساساً رنهگنون از نادر، متفکرانی است که در نقدِ غرب به روشی حکیمانه وارد شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسیر إنشاءاللّه به آنجایی میرسد که شیطان دائماً زمین میخورد. بنا نبود که شیطان در میان نباشد. بنا بود ما در مقابل اغوائات شیطان مأیوس نشویم. سرِ خودتان را زیر بیندازید و مشغول وظیفهی طلبگیتان باشید و اضطرابی بهخود راه ندهید. در قسمت «پرسش و پاسخ برگزیده» عرایضی تحت عنوان «وقتی در مسیر حق باشید روز به روز قدرت صورتهای خیالی باطل، برایتان ضعیف و ضعیفتر میشود» شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «روات حدیث» کسانیاند که روح و فرهنگ و مذاق احادیث اولیاء معصوم را چشیده باشند. حال یکوقت در حدّ نکات فقهی به این مرحله رسیدهاند و یکوقت بالاتر، در حدّ نکات عرفانی و معرفتی، و یا از این هم بالاتر، در حدّ ولایت سیاسی، هرکدام در جای خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این دولت را آینهی نظر به اهداف اصلی انقلاب اسلامی نمیدانم. ولی معتقدم اگر به روش حکیمانه و بدون جبههگیریهای افراطی جایگاه دولت را درست تبیین کنیم، منجر میشود در آیندهی انقلاب نسبت به جریانهای متفاوت، خودآگاهی لازم را بیابیم و از افراط و تفریطها آزاد شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است و درست میفرمایند. پیشنهاد میکنم بعد از مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح آن و کتاب «از برهان تا عرفان» را همراه با شرح آن مطالعه بفرمایید تا إنشاءاللًه این معارف را به لطف الهی بیابید. موفق باشید