با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد فرهیخته: غرض از مزاحمت، ما قصد داشتیم در روز تولد شهید آوینی 31 شهریور همایشی در تهران برای ایشان برگزار کنیم و جهت مراسم به دنبال استادی هستیم که نگاهی جامع مانند شما به این انسان حکیم داشته باشد. بسیار خوشحال می شویم اگر از وجود ارزشمند خود شما بهره مند شویم اما اگر مقدور نیست لطفا عزیزی را به ما معرفی بفرمایید. در پناه حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده که خودم متأسفانه نمی توانم خدمتتان باشم و بحمداللّه عزیزان زیادی در تهران جهت این امر تشریف دارند. مثل آقای دکتر محمد رجبی، و آقای دکتر اصغر مصلح و آقای دکتر یامینپور و آقای دکتر باوند و دهها و صدها انسان فرهیختهای که متوجه اشارات قدسی مرحوم شهید آوینی به تاریخی که در آن قرار داریم هستند، و این بهنرین نگاه به شهید آوینی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی توفیق نماز شب را از حضرت حق بخواهید و در انجام آن مصر باشید. و در مورد نمازهای قضا بنا را بر آن بگذارید که طی چندسال ،بعد از هر نمازی، نماز قضای خود را بدون هیچگونه انجام مستحباتی نسبت به نماز قضا، انجام دهید. در آن صورت چون عزمِ بهجاآورن نمازهای قضا را کردهاید، اگر در اولین نماز قضا هم به رحمت ایزدی بپیوندید برای شما جبران همهی نمازهای قضا را پذیرفتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً بر روی نکتهی مهم و مشکلی دست گذاشتهاید زیرا از یک طرف اندیشمندان جامعه باید متوجهی جایگاه افراد و افکار باشند چرا که این افراد تابع قانون «همه یا هیچ» نمیباشند و همه را با یک چوب نمیرانند. ولی افراد معمولی نمیتوانند با دیدن این صحنهها قضاوتهای حکیمانهای بکنند حتی متوجه نیستند ابتدای اعتراض به انتخابات سال 88 با انتهایِ آن متفاوت بود و انتهای اعتراضها را که بیشتر به جنبهی براندازیِ نظام کشیده میشد را، نباید پای کسانی گذاشت که در ابتدایِ اعتراضها پا به میان گذاردند و تذکرات رهبری که به بعضی از سران جریان اعتراض فرموده بودند ابتدایِ این کار دست شماست ولی انتهای آن دست شما نیست؛ در همین رابطه است. اشکال اساسی و واقعاً عنادآمیزِ امثال آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی آن بود که پس از آنکه معلوم شد جریان، جریانِ اعتراض سیاسی نیست بلکه جریان، براندازی است، کوچکترین سخن و قدمی در راستای جدایی از جریان انتهایی برنداشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کوتاهیهایی حتماً داشتهام که إنشاءاللّه خدا خودش به حکم «انّ الحسنات یذهبن السیئات» جبران میکند. نوع زندگیم طوری بوده است که باید هرچه زودتر شغلی دست و پا میکردم و به همین جهت شرایطی برای تمحضِ در فقه برایم پیش نیامد که اگر آن شرایط فراهم بود، کار بهتر جلو میرفت. تعجبم از شماست که چگونه انتظار دارید وقتی هر روز با تعداد زیادی از سؤال روبهرو هستم که بعضی را نیز باید به صورت شخصی جواب دهم و همین امر بیش از دو ساعت بنده را به خود مشغول میکند؛ انتظار دارید برای شما مفصّل سخن بگویم، بهخصوص که میبینم بعضی از کاربران به جای طرح سؤالهای جدّی، سؤالهای عادی خود را که به روشهای دیگر میتوانند بپرسند، باز از طریق این سایت سؤال میکنند. کاری که در مصاحبههای تلفنی روزهای یکشنه و 5 شنبه انجام دادم و مجبور شدیم بهکلّی آن وسیلهی ارتباط را قطع کنیم. زیرا رسالتی که ما برای خود تعریف کردهایم به عنوان سرباز ناچیزی از این انقلاب بزرگ، احیایِ تفکر دینی و قدسی است و نه چیز دیگر، به شکلی که بعضاً عادت کردهاند به جای آنکه سؤالات خود را با مطالعهی عمیق جستجو کنند، میخواهند با فرهنگِ سؤال و جواب مشکل خود را حلّ کنند و این غیر ممکن است. تنها در صورتی جوابها برای آنها مفید است که پس از مطالعات، سؤالی برایشان پیش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موسیقی اگر در راستای جهتی مقدس نباشد، عمل لغوی است ولی اگر از طریق موسیقی محتوایی مدّ نظر قرار بگیرد، تأثیر آن محتوا را شدت میدهد، به اصطلاح میگویند «موسیقی آنچنان را آنچنانتر میکند» 2- جریان فارابی چیز دیگری است. او توانسته با ارتعاشاتی که ایجاد میکند همان چیزی را در نفس و روان انسان پدید آورد که پدیدههای مادی به نحوی آن را پدید میآورد. شنیدهام اخیراً موسیقیهایی ایجاد شده است که عیناً کار مواد مخدّر را انجام میدهند. یعنی ارتعاشات، در سلسلهی اعصاب همان نقشی را ایفاء میکنند که مواد مخدّر انجام میداد. ظاهراً برادر علامه طباطبایی نیز به آنچه فارابی دست یافته بود، دست یافته بودند و آثاری را در این مورد مکتوب کردهاند، ولی چون نگران سوء استفاده از آن بودند، آنها را دفن نمودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهتر است که نام بنده بر روی کانال نباشد تا اولاً: موجب انتظارات بیش از حدّ از آن کانال نگردد. ثانیاً: با خودتان ارتباطهای مستقیم برقرار شود و خودتان بتوانید جوابگو باشید و مجبور نگردید موضوعات را به بنده حواله دهید که معلوم نیست از عهدهی من برآید زیرا وقتی کانال به اسم بنده باشد، عملاً بهجای اینکه شما را مخاطب قرار دهند، بنده را مخاطب قرار میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی از آن نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکار خاصی نمیخواهد انجام دهید. تنها با آرامش کامل وظایف الهی خود را در حدّ توانتان انجام دهید و در شب قدر هم، خود را به تقدیر الهی بسپارید «هرچه آن خسرو کند، شیرین کند». شما کارهای نیستید و کاری هم نمیتوانید بکنید، مگر امید به رحمت الهی. گفت: آن یکی بازی که بد من باختم/ خویشتن را در بلا انداختم. در بلا هم میچشم لذات او / مات اویم مات اویم مات او. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ تا میتوانید آنجایی که تلقّی قرآن در میان است ادب را نگه دارید ولی هیچ وقت کتابهایی مثل مفاتیح را نمیتوان به عنوان قرآن در نظر آورد و احترامی که برای قرآن لازم است را در مورد آن رعایت کرد. 2ـ با صحبتهای طولانی و ادامهی صمیمیت اگر شرایط فراهم شد، خوب است که با منطقی دوستانه از او بپرسید شما که اینهمه خوبی را در خود جمع کردهاید چرا نسبت به رعایت کامل حجاب که منجر میشود خوبی شما کامل شود کوتاهی میکنید؟ عنایت داشتهباشید که امر به معروف در فضای صمیمیت تأثیر خود را دارد و در همین رابطه قرآن میفرماید «مومنین و مومنات دوستان همدیگراند و در این راستا همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر میکنند» (سوره مبارکه توبه، آیه71). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بخواهد در قیامت گرفتار آتش نشود همین اندازه که خمس و زکات خود را بدهد و بعد از آن هرچه خواست ثروتاندوزی کند و زندگی خود را با دنیا بگذراند ،کافی است، ولی اگر بخواهد سلوک إلی اللّه داشته باشد و به او خطاب شود: « يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة × ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة × فَادْخُلي في عِبادي × وَ ادْخُلي جَنَّتي»؛ باید تعلقات دنیاییاش را کم کند تا در دنیا و آخرت افقی خاص در مقابلاش گشوده شود. شریعت الهی برای هرکس راه را مشخص کرد تا آنجا که برای عدهای فرموده: «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» آنهایی که در مسیر إلی اللّه تلاش کنند راههای رسیدن به خدا را حتماً به آنها نشان میدهد که معلوم است این راه ها راه های خاصی است . موفق باشید