بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10114
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: همسر بنده طلبه است و در زندگی دچار یک مشکل اعتقادی اخلاقی شده ام. می خواستم اگر امکان دارد زمانی را بفرمایید تا حضورا خدمت برسم و در این زمینه از جنابعالی مشورت بگیرم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بنده نتوانسته‌ام در تکالیفی که برای خود شکل داده‌ام فرصتی جهت این امور بگذارم. عزیزان دیگری هستند که در این موارد کمک می‌کنند. موفق باشید
8646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: بعضی گفته اند منظور از شجره ممنوعه مقام و یا علم محمد و آل محمد(علیهم السلام) بوده و گویا منبع روایی هم دارد. نظر شما راجع به این تفسیر چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور است که هیچ کس نباید طلب مقام عصمت آن عزیزان را بکند بلکه باید به کمک هدایت آن عزیزان به سعادت برسد. موفق باشید
6207

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد می خواستم کتب برای محرم امسال مطالعه کنم کتب شماراچند وقت پیش خواندم اما به اجمال بود و من نیزشناختم محدود وفضای صحبت شما سنگین می خواستم ببینم کدام کتب را برای شروع ومقدمه معرفی می کنید؟ یا از کتب وصوت خودتان؟(-راز شادی امام حسین(ع) در قتلگاه زیارت عاشورا اتحادی روحانی با امام حسین(ع)-کربلا مبارزه با پوچی ها) تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دی‌وی‌دی مربوط به مباحث کربلا و کتاب «کربلا مبارزه با پوچی‌ها» را دنبال بفرمایید، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
6049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.آیا شما آیت الله فائزی را می شناسید که مرحوم شده اند؟از شما خواهش می کنم چند خط راجع به ایشان بگویید و بگویید کار اصلی ایشان در زمان حیاتشات چه بوده و چه اثری از خود بر جای گذاشته اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ایشان را نمی‌شناختم. موفق باشید
4815

عبور از جبربازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید سوالم این بود که آیا قانون تجربی قابل نقض است؟منظورم اینه که وقتی شخصی از دوران کودکی تحت یک شرایط خاص تربیت و بزرگ میشه حتی اگر قاتل باشه آیا این شخص کاری جز کشتن نداره؟ یعنی نمیتونه از اون محیطی که بزرگ شده از لحاظ فکری خارج بشه و شخصیت جدیدی درست کنه؟ اخه استاد روانشناسان میگن تجربه ثابت کرده که اکر شخصی در یک محیط رشد کنه صددرصد قابل تغییر نیست.........با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جزوه‌ی «جبر و اختیار» و در تفسیر آیه‌ی 172 سوره‌ی اعراف عرایضی در نقض این حرف‌ها داشته‌ام. موفق باشید
4025
متن پرسش
سلام استاد از این که این سوال رو از محضرتون میکنم معذزت میخوام. اگر شما در شهری بودید که استاد خوبی برای فلسفه خواندن پیدا نمیکردید و بعد از این که توسط یک استاد عزیزی با حضرت علامه آشنا می شدید و میخواستید بدایه و نهایه ایشان را مطالعه کنید، چه کار میکردید؟ فلسفه را باید با استاد خواند یا با سی دی های موجودمثل آیت الله مصباح و فیاضی و.... پیشنهادتون به بنده که اول راه هستم چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استاد آماده‌ای باشد بسیار بهتر از سی‌دی‌های موجود است ولی خدا را شکر که این سی‌دی‌ها هست که بالاخره انسان محروم نماند.موفق باشید
3765
متن پرسش
سلام علیکم اگر بخواهیم نسبت به تاریخ بعد از انقلاب اعم از شخصیتها و جریانات سیاسی شناخت صحیح و تحلیلی پیدا کنیم؛ مطالعه چه کتابهایی را پیشنهاد می کنید؟ تاریخ معاصر قبل از انقلاب را مطالعه داشته ام. اساسا با چه رویکردی و چه روشی این مطالعه می بایست صورت بگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی کمک کند که تا در نظر به انقلاب اسلامی، رویکرد نظام‌سازی امام را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
3398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام زیارت انشا الله قبول اقا طلبه سیرجانی 4 ماه است به علت قیام برای امر به معروف زندانی است و به حمد الله صدایی از کسی در نیامد نه از فقیه نه از فیلسوف نه از سپاه نه از بسیج حقیقتا این یعنی مرگ جامعه امام حسین برای امر به معروف شهید شد ولی ما دلمان را خوش کردیم به عزاداری به اربعین زیارت رفتن ولی از اصل قضیه غافل شدیم کسی این مرد را حمایت نکرد صدایی از کسی در نیامد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تا آن‌جا که اطلاع دارم رفقای با غیرت عدالت‌خواه موضوع را دنبال می‌کنند. موفق باشید
2297

اعیان ثابتهبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد طاهرزاده (حفظةالله) احتراماً، بنده قبلاً سوالی در مورد رب مقید و رب مطلق را سوال نمودم که توضیحی مختصر از طرف حضرتعالی ارسال گردید ولی راستش نتوانستم جواب را خوب حلاجی نمایم . در صورت امکان توضیحی کامل کننده را ارائه فرمائید . ضمنا در مورد اعیان ثابته اگر کتابی موجود می باشد معرفی فرمائید . با تشکر و آرزوی سلامتی حضرت استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: من یادم نمی‌آید که سوال چه بوده در ضمن در مورد اعیان ثابته بحث شسته و رفته‌ای ندیده‌ام، عموما عرفا به صورت پراکنده در نوشته‌های خود مباحث خوبی را مطرح کرده‌اند. شاید جواب شماره‌ های 2170و 1899 و1363 کمک کند.
1600

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد انساءالله حالتوخوب باشد.برای فردی که میخواهد دوره ی جوانی را در زمینه ی تدبر درقرآن واحادیث قراردهد آیا نیاز به یادگیری فلسفه ومنطق دارد؟آیا فلسفه ومنطق ابزار فهم قرآن و تفقه دردین اند؟چرا علمای بزرگ شیعه در پایان عمر از سرمایه گذاری در این موضوع احساس رضایتمندی ندارند؟.باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: تفکر فلسفی یک نوع تفکر است، مثل تفکر ریاضی. معلوم است اگر انسان خواست با فکری متعادل و جامع زندگی را ادامه دهد باید تفکر فلسفی را بشناسد تا مثل علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» بدون آن‌که تفکر فلسفی را بر تفسیر قرآن غالب کند، از نگاه فلسفی به قرآن نیز غافل نباشد، چنانچه تفسیر شریف المیزان را ملاحظه بفرمایید؛ علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» بعد از آن‌که آیات را تفسیر می‌کنند، بابی را باز می‌کنند و از نظر فلسفی آن موضوع را بررسی می‌نمایند تا اولاً: بحث قرآنی با فلسفه مخلوط نشود. ثانیاً: معلوم شود از نگاه فلسفی نیز آیات پیام‌های بزرگی دارند. اگر علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الهع‌علیه» فلسفه نمی‌دانستند نمی‌توانستند این دو موضوع را تفکیک کنند. آیا شما شخصیت‌های بزرگی مثل حضرت امام و علامه طباطبایی«رضوان‌اله ‌علیهما» را می‌شناسید که در آخر عمر از تفکر فلسفی خود پشیمان شده باشند؟ یا خود را محدود به تفکر فلسفی نمی‌دانستند و درست همان زمان که تفکر فلسفی داشتند می‌گفتند: «طومار حکیم و فیلسوف و عارف.... فریادکشان و پای‌کوبان بِدَرم» این شعر از حضرت امام«رضوان‌الها‌علیه» است، زیرا این بزرگان حرفشان این است: «یک دوست که آن جمال مطلق باشد... بگزین تو و از کون و مکان دل بر کن». موفق باشید
1270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد گرانمایه، مدتی است دچار تشویش ذهن شده ام. من همیشه سعیم بر آن بود که دانسته هایم در حیطه دین را عملی کنم بیشترین اهمیت را به حرفهای پیامبر و ائمه میدهم و ازبین نظرات صاحبنظران مختلف نظرات معصومین را بر همه ارجح میدانم خب کاملا مشخص هست که در حد فهم و درک خودم این کار می کنم. مثلا برداشتم از آیات قرآن رو سعی میکنم عملی کنم ومعلومه به باطن آیات که اشراف ندارم. داشتم زندگیمو میکردم و سعی میکردم محرماتو ترک کنم و واجباتو انجام بدم تا این که یک نفر در زندگیم پیدا شد که سیستم مغزمو پاک بهم ریخته. البته عقایدم از بین نرفته اما اون فرد معتقده این منش تعبدیه و انسان با این رویکرد هیچ چیز از خدا نمی فهمه و این عرفان و عشقه که اهمیت داره و با این رویکرد تعبدی به جایی نمیرسی و ...ببینید مثلا من اینجوریم که اگه بکسی در زندگیم بیش از خدا اهمیت بدم عمیقا ناراحت میشم و واقعا دوست دارم هرچی خدا میگه رو عمل کنم. اما ایشون میگه با سکوت و عرفان به درکهای عمیقی از زندگی رسیده.میگه خیلی ازاحادیث باید به روز بشه و به درد این دوره نمیخوره. من دیدگاهم اینه که احادیث رو میشه به روز "تفسیر" کرد نه اینکه چون زمانه عوض شده دورشون ریخت. خب خیلی ادعای ارادت به پیامبر رومیکنه و ایشون رو حائز مقام بی مقامی میدونه کسی که از مه انبیا بالاتره و ... اما روایات مربوط به پیغمبر رو یه جور دیگه ای تفسیر میکنه. حقیقتا ایشون در خیلی از حالات روحانی به جاهایی رسیدن اما یه جورایی کاملا در قید و بند دین نیست. حجاب و این جور احکامو واجب نمیدونه. معتقده باید به تاویل قرآن عمل کرد نه به شکل ظاهری آیات. استاد گرامی، سوال من این است که من همین رو از دین میدانم و تا جایی که میشه به همون عمل می کنم آخر من چطور بتوانم به آن حالات عرفانی دست یابم وقتی که دین مجموعه ایی از دستورالعملها را به ما می دهد که شاید بیشتر نتایجش را هم در آن دنیا ببینیم. من از قرآن این را میفهمم که مثلا حجاب واجب است آخر تاویلش را که نمیتوانم بروم از امام زمان بپرسم. تکلیف چیست؟ آیا دیدگاه ما تعبدی است؟ اصلا مگر تعبد بد است؟ایشان خوب بحث میکند اما من از بس که در دو وادی مختلف هستیم خیلی حوصله بحث با ایشان را ندارم اما خب دیدگاهشان را تحلیل می کنم و خیلی وقتها بهشون میگم: بهرحال درستی و نادرستی دیدگاههای ما در آن دنیا برای همدیگر مشخص خواهد شد ولی ایشان می گوید آن دنیا به این شکلی که شما فکر میکنید نیست و اینطور نیست که به درستی و نادرستی عقیده دیگری در آنجا بتوان پی برد و...بهرحال با خودم فکر میکنم شاید دیدار با این فرد فرصتی باشد که دیدگاههایم را تعمیق کنم، شاید هم این فرد نشانهایی است برای تصحیح عقایدم و چون نمیدانم خدا چرا این فرد را سر راهم گذارده گیچم که در این میان چه چیز درست و چه نادرست است. لطفا کمکم کنید. سربلند باشید و برای ما هم دعاکنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در ابتدا پیشنهاد می‌کنم جواب کد:1241 را مطالعه کنید. ثانیاً: مطمئن باشید رعایت دستورات شریعت الهی چون مطابق فطرت انسان است و همان خدایی که فطرت را در انسان‌ها گذارده شریعت را برای انسان‌ها آورده، پس اگر مطابق شریعت الهی عمل کنیم مطابق عمیق‌ترین لایه‌ی وجود خود عمل کرده‌ایم و در فردای قیامت که ظاهر دنیا عقب می‌رود و باطن همه‌چیز آشکار می‌شود، کسانی در عالی‌ترین شرایط قرار دارند که مطابق شریعت الهی عمل کرده باشند، همان شریعتی که فقهای بزرگ آداب آن را از درون آیات و روایات استنباط کرده‌اند و اظهار نموده‌اند، همان شریعتی که عرفای بزرگ بیشتر از همه مقید به رعایت آن هستند. ثالثاً: خوب است که انسان به عقاید خود نگاه عرفانی داشته باشد ولی آن نگاهی که علمای بزرگی مثل حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» داشتند. رابعاً: ما در تمام مراحل زندگی در حال امتحان هستیم در روبه‌روشدن با فرد مذکور نیز باید طوری امتحان بدهید که شیطان تقید و تعبد شما را نرباید. قبلاً در جواب‌هایی که به عزیزان داده ام عرض شده ،هر سخنی که تعبد ما را از ما بگیرد سخن شیطانی است هرچند در قالب عرفان گفته شود و مسلّم راه ما را در مسیر رجوع إلی‌ الله می‌بندد و به بهانه‌ی سکوت ما را گرفتار ناکجاآبادها می‌کند. موفق باشید
18238
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: با گذشت ایام 9 دی (روز بصیرت) و دوباره گرم شدن تنور مباحث مربوط به فتنه، کلیپ ها و صوت هایی از برخی عاملان و سران فتنه و کسانی که به شدت جهت براندازی نظام فعال شده بودند، در فضای مجازی منتشر گردیده است. (من جمله صوت مکالمه بین نیک آهنگ کوثر فراری از کشور با برخی اعضای خانواده جناب هاشمی رفسنجانی) پس از در میان گذاشتن این محتوا با برخی دوستان نزدیک، این بحث مطرح گردید، که چنین کاری (یعنی انتشار صوت مکالمه ی چنین اشخاصی که بنده به این اطمینان رسیدم که از معاندین نظام هستند) می تواند مصداق تجسس باشد و انتشارش اشکال دارد. در اینجا یک بابی باز می شود تحت عنوان انواع مخالف (اپوزیسیون) در نظام اسلامی. طبق تعاریف علوم سیاسی (موریس دورژه) مخالفین به دو دسته تقسیم می شوند: 1. اپوزیسیون قانونی: این نیروهای سیاسی شاید علاوه بر سیاست‌مداران و مجریان با برخی سیاست‌ها هم مخالفت بورزند، اما مخالفتشان به اصول کلی و مبانی مشروعیت نظام برنمی‌گردد. این گروه، چهارچوب قانونی موجود را در حکم قاعده بازی می‌پذیرد. 2. اپوزیسیون معارض: یعنی گروهی که معاند نظام بوده و در پی براندازی است. این گروه نه تنها با مجریان سیاسی، بلکه با اصول کلی و مبانی مشروعیت نظام هم مخالفت دارد. در تاریخ اسلام نیز پیامبر و ائمه مخالفان نظام اسلامی را به دو گروه کلی تقسیم نموده اند: 1. منتقدان حکومت که صرفا در چهارچوب پذیرفته شده نظام، انتقاد می کنند و به سلاح متوسل نمی شوند. 2.معارضان: یعنی آنان که در برابر نظام اسلامی شورش مسلحانه می کنند که به اصطلاح فقهی «باغی » محسوب می شوند. نمونه های فراوانی از برخورد ائمه با این دو گروه در تاریخ اسلام ذکر شده است که در لینک زیر می توانید به آنها دسترسی پیدا کنید: http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3410/15879/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-(%D8%B9)-%D9%88-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86 حال در اینجا بحث بر سر مصداق یابی است. آیا کسانی که فیلم حضورشان در بین فتنه گران در خیابان و سخنان بسیار زشتشان در مورد براندازی نظام و ولایت فقیه منتشر شده (اشاره به برخی فرزندان جناب هاشمی رفسنجانی) و مهدی هاشمی ای که طبق تحقیقات به عمل آمده از دفتر کارش در دانشگاه آزاد کلی مدارک مهم کشوری (از قراردادهای مهم گرفته تا نامه های محرمانه و ...) کشف شده و اخیرا هم صوت مکالمه ی او با نیک آهنگ کوثر در فضای مجازی منتشر گردیده است، و سایر فتنه گران؛ آیا پخش کردن چنین محتواهایی به منظور آگاه نمودن مردم و شناخت دوست از دشمن، می تواند مصداق تجسس و ... باشد؟!؟ انتشار کردن آنها چه حکمی دارد؟!؟ تکلیف تقوای سیاسی چه می شود؟!؟ ممنون می شوم اگر به این سوال پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً بر روی نکته‌ی مهم و مشکلی دست گذاشته‌اید زیرا از یک طرف اندیشمندان جامعه باید متوجه‌ی جایگاه افراد و افکار باشند چرا که این افراد تابع قانون «همه یا هیچ» نمی‌باشند و همه را با یک چوب نمی‌رانند. ولی افراد معمولی نمی‌توانند با دیدن این صحنه‌ها قضاوت‌های حکیمانه‌ای بکنند حتی متوجه نیستند ابتدای اعتراض به انتخابات سال 88 با انتهایِ آن متفاوت بود و انتهای اعتراض‌ها را که بیشتر به جنبه‌ی براندازیِ نظام کشیده می‌شد را، نباید پای کسانی گذاشت که در ابتدایِ اعتراض‌ها پا به میان گذاردند و تذکرات رهبری که به بعضی از سران جریان اعتراض فرموده بودند ابتدایِ این کار دست شماست ولی انتهای آن دست شما نیست؛ در همین رابطه است. اشکال اساسی و واقعاً عنادآمیزِ امثال آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی آن بود که پس از آن‌که معلوم شد جریان، جریانِ اعتراض سیاسی نیست بلکه جریان، براندازی است، کوچک‌ترین سخن و قدمی در راستای جدایی از جریان انتهایی برنداشتند. موفق باشید 

15828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده ی عزیز: با توجه به تاکیدات مکرر شما در کتب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ادب خیال، عقل و قلب» به ورزش کردن، سئوالی در ذهن ما پیش آمده که چه نوع ورزشی مدنظر اسلام است یا در کدام ورزش می توان به تمام ابعاد وجودی خود پاسخ داد؟ و مسئله ی دیگر این که چقدر باید برای این موضوع وقت گذاشت؟ آیا توصیه می شود که در باشگاه ها ثبت نام کرد و در هفته، سه جلسه ی یک ساعت و نیمه به باشگاه رفت تا ورزش کرد؟ خیلی ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در ورزش تحرکی منظم و کلاسیک است، حال به هر صورت که باشد، ولی ورزش قهرمانی منظور نیست. موفق باشید

11058
متن پرسش
سلام علیکم: آیا برای تسخیر تکنولوژی فناوری اطلاعات(IT) به فلسفه مابعدالطبیعه مسلط شویم؟ آیا می شود در کنار تحصیل این رشته به طور جد به فلسفه پرداخت یا کار بی فایده ای است و باید زحمت را به دوش متفکران گذاشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما با مبانی هستی‌شناسی وارد این علوم شویم در درست تجزیه و تحلیل‌کردن موضوع دچار خطای پوزیتیویست‌ها نمی‌شویم. موفق باشید
10373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اگه کسی امکان استفاده از سهمیه ای که به ایثارگران و شهدا رو میدن واسه تحصیلات استفاده کنه،‌ مخصوصا در زمینه های مالی، ‌به نظر شما با خط و راه اصلی که شهدا واسش رفتن،‌ در تضاد نیست؟ آیا بهتر نیست کسی که میتونه ازش استفاده کنه،‌ هر چند نیاز هم داشته باشه، ‌استفاده نکنه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امکانات، امکاناتی است که نظام اسلامی برای جبران خساراتی که به آن خانواده‌های گرامی رسیده است، قرار داده‌اند و دلیل ندارد برای جبران یک‌هزارم آن خسارات از آن امکانات استفاده نکنید. حقی است که نظام برای آن‌ها قائل شده. موفق باشید
10327
متن پرسش
سلام علیکم: این که در آیه 19 سوره آل عمران، خداوند می فرماید: دین نزد من اسلام است و در آیه 85 همین سوره می فرماید: و هر که جز اسلام دینى [دیگر] جوید هرگز از وى پذیرفته نشود و وى در آخرت از زیانکاران است، پس با وجود ادیانی که در سراسر جهان وجود دارند، تکلیف پیروانشان در آن دنیا چیست؟ آیا این نوعی تبعیض نیست؟ اسلام که با تبعیض مخالف است. خواهشمند است ساده بیان فرمائید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که می‌فرماید: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام‏» به آن معنا است که «الاسلام هو التسلیم» اسلام، تسلیم‌شدن به حکم خدا است پس هرجا هرکس به حکم خدا تسلیم شد در اسلام وارد شده. موفق باشید
9221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام. بهترین دعای کوتاه یک جمله ای تاثیر گذار در حق همسر و فرزندان، که می شود بر آن مداومت داشت کدام دعاست. لطفا عربی آن را بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات را باید در متن ادعیه بر اساس روح خود پیدا کنید. در دعای شریف ابی‌حمزه جواب سؤال خود را می‌یابید. موفق باشید
9148
متن پرسش
در پاسخ شما به سؤال 9135 برای اثبات استدلالیِ این مطلب که امام زمان به دنیا آمده‌اند و الآن در قید حیات هستند، نهایت استدلال شما این قسمت است: «ختم نبوت، با ظهور بالفعل نبی مکرم محقق شد، ولی ختم ولایت که با حضور حضرت امیرالمؤمنین به نحو محمدی شروع شد، با ظهور مهدی به انتهای خود می‌رسد.»، حداکثر توان این استدلال این است که ثابت می‌کند باید در نهایت امام زمانی بیاید، اما ثابت نمی‌کند که: «آن امام زمان به دنیا آمده و الآن هم هست اگرچه غائب.»! این که شما در ادامه می‌فرمایید: «حقیقت ولایتی که از طریق امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» ظاهر شد، حتماً آن ولایت در حال حاضر صورت خاص در انسان خاص را می‌طلبد.»، این هم مدعای شماست، دلیل شما برای این مدعا چیست؟ و دلیل شما برای این مدعا نمی‌تواند قاعده‌ای باشد که قبلش فرمودید: «هر حقیقتی، صورت خاص مناسب خود را در عالم مادون دارد.»؛ چرا که ممکن است شرایط ظهور آن حقیقت به طور کامل فراهم نباشد؛ کما این که قبل از پیغمبر اسلام، شرایط ظهور انسان کامل وجود نداشت و لذا هیچ صورتی مناسب آن حقیقت، در عالم نبود. خلاصة اشکال: چگونه میتوان از طریق «غایت مفقود، محال است.»، وجود امام زمان حیّ را ثابت کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید همان‌طور که روح یا نفس انسان بدن مناسب خود را می‌سازد و از طریق بدن ظاهر می‌شود وقتی نبوت به صورتی کامل در شخص حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ظهور کرد، ولایت که باطن نبوت است باید در شخص ولیّ کامل ظهور کند و در راستای ظهور نبوت، آن ولایت همچنان در اشخاص مختلف به ظهور خود ادامه می‌دهد و به همان دلیل که شرایط ظهور نبوتِ کامل فراهم شد و حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ظهور کردند، شرایط ظهور ولایت که جزء لاینفک نبوت است و به اعتباری نفس رسول اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است، فراهم شده و به ظهور خود در سایر امامان ادامه می‌دهد. موفق باشید
9029

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای تربیت فرزند چه کتابی را پیشنهاد میکنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این امور تخصصی ندارم. قبلاً که در این وادی مطالعاتی داشتم کتاب «گامی در مسیر تربیت اسلامی» از مرحوم رجبعلی مظلومی خوب بود ولی امروز کتاب‌های بیشتری آمده که صاحب‌نظران این فن از آن اطلاع دارند کتاب‌ها و بحث‌های آقای دهنوی و آقای تراشیون هم خوب است. موفق باشید
8859
متن پرسش
سلام علیکم: برای فهم فصوص چه مقدماتی لازم است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و خویشتن پنهان و معاد از یک طرف، و از طرف دیگر به عقلی مخصوص نیاز است که استاد باید تشخیص دهد. موفق باشید
8739
متن پرسش
سلام علیکم نظر حضرت عالی درباره این جمله چیست؟ «اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو به خاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد! پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت، پیامبر (ص) بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نذیر باشیم. همه باید کاری کنیم که آرامش در جامعه حاکم باشد.»
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اصل حرف درست است به شرطی که موجب سوء استفاده‌ی افراد هنجارشکن نگردد و این جمله امتیازی برای آن‌ها نشود. آری باید بر ارزش‌های قدسی تأکید نماییم تا قبح ناهنجاری‌ها آنچنان در جامعه روشن شود که فضای فرهنگی جامعه امکان بروز چنین حرکات را ندهد. البته این غیر از برخوردی است که باید با هنجارشکنانی کرد که مأمورند فضای ارزشی جامعه را از بین ببرند، این‌جا دیگر بحث ناآگاهی و تذکردادن نیست، بلکه برای حفظ ارزش‌های نظام اسلامی باید برخورد امنیتی کرد و متأسفانه بعضاً این‌ دو با هم خلط می‌شود، یک طرف همه‌ی ناهنجاری‌ها را پای دشمن می‌گذارد و می‌خواهد برخورد امنیتی کند، و یک طرف چشمش را به ناهنجاری‌هایی که صورت دشمنی و مقابله با نظام است می‌بندد. موفق باشید
3716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شما در جلسة دوم، علت این که برخی مبتلا به فتنة 88 شدند را نگاه‌کردن به انقلاب با «عقل غربی» دانستید. بعد ما در سؤال (2724) اشکال کردیم که: علتش، بی‌تقوایی است، نه عقل غربی. شما پاسخ دادید که: هر کس بی‌تقوایی به خرج بدهد، گریزی از فکر غربی ندارد؛ چون آن فکر را انعکاس امیان خود می‌داند. بعد ما در سؤال(3133) اشکال کردیم که: «مگر هر کس دنبال هوای نفس بود، دنبال فکر غربی و تغییر طبیعت است؟»، و شما پاسخ فرمودید: فکر غربی، وجوهی دارد که یک وجهش تغییر طبیعت، و وجه دیگرش بی‌تقوایی و تبعیت از هوای نفس است. پس منظور شما این است که: علت این که آنها مبتلا به فتنة88 شدند، بی‌تقوایی بود که این بی‌تقوایی، یکی از وجوه فکر غربی است. ما پاسخ آن سؤال‌مان را گرفتیم، بسیار عالی بود! اما به خاطر«رابعاً» که در این سؤال خدمت‌تان عرضه می‌گردد، به ما حق بدهید که هرگز چنین جوابی به فکر خودمان نرسد. اکنون در این راستا چند سؤال برای ما مطرح شد: اولاً آیا ممکن است لطف کنید تمام وجوه فکر غربی را برای ما احصاکنید؟ یا این که وجوه مختلفی دارد که اصلاً قابل احصا نیست؟ ثانیاً مسلّماً انقلاب اسلامی هم وجوهی دارد، آیا فکر غربی وجوهی دارد که با برخی وجوه انقلاب اسلامی مشترک باشد (مثلاً تأمین امنیت برای مردم صرف نظر از روش این کار)؟ ثالثاً در صورت پاسخ مثبت به سؤال قبلی، آیا می‌توان گفت: «ممکن است کسی مبتلا به برخی وجوه فکر غربی باشد، اما با انقلاب درگیر نشود (به خاطر اشتراک آن وجوه بین دو تمدن)؟ رابعاً این که «فکر غربی وجوهی دارد، و پذیرفتن یک وجه، مستلزم پذیرفتن وجوه دیگر نیست.»، چگونه با این مطلب که خودتان بارها فرموده‌اید: «غرب، یک مجموعه است؛ نمی‌شود قسمتی از آن را بگیری و قسمتی دیگر را نگیری.»، قابل جمع است؟ آیا این جمله تنها مختص تکنولوژی است و آن امکان تفکیک تنها مختص فکر و فرهنگ است؟ فکرمی‌کنم در اصل مطلب به تفاهم رسیده‌باشیم، اما در نحوة بیان این مطلب: وقتی یک مشکلی ناشی از یکی از وجوه فکر غربی است، آیا بهتر نیست آن مشکل را به همان وجه نسبت بدهیم نه به کل فکرغربی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم بشود تمام وجوه یک فکر را شمارش کرد، چون آن فکر در عرصه‌های مختلف ظهورات مختلف دارد 2- اگر به ظاهر مشترکاتی بین تفکر غربی و انقلاب اسلامی هست، مثل ایجاد امنیت، چون با دو رویکرد می‌باشد نباید آن‌ها را یکی دانست چون به یک‌جا ختم نمی‌شود 3- پس در نهایت نمی‌تواند کنار انقلاب باشد 4- جهت کلی غرب یک فکر است ولی وجوه آن بستگی به شرایط دارد. هندوستان و ژاپن هر دو فکر غربی را پذیرفته‌اند و در آن مسیر حرکت می‌کنند ولی چهره‌هایی از غرب که در ژاپن ظهور می‌کند در هندوستان ظهور نمی‌کند، از این جهت می‌توان گفت پذیرفتن یک وجه از فرهنگ غرب مستلزم پذیرفتن وجوه دیگر نیست. موفق باشید
2881

غریزه وفطرتبازدید:

متن پرسش
با سلام تفاوت غریزه وفطرت چیست؟آیا غریزه جزیی از فطرت می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فطرت و غریزه دو نوع گرایش‌اند در انسان که انسان در وجود آن‌ها نقشی ندارد و به همین جهت به آن‌ها فطری یا غریزی می‌گویند. منتها جهت گرایش‌های فطری به سوی موضوعات روحی و پایدار است ولی گرایش‌های غریزی به سوی موضوعات جسمانی است. وظیفه‌ی ما است که گرایش‌های فطری و غریزی خود را از طریق شریعت الهی جهت‌دهی کنیم. موفق باشید
2253

غیر مربوطبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وارادت مادر همسر م بسیار به ایشان وابسته است البته ایشان نسبت به دیگر فرزندان توجه بسیار ی به مادرش دارد وهمین توجه به مادر این وابستگی را ایجاد کرده است همسر من آرامش ورفاه مادی ومعنوی خود وهمسرش را در شهر دیگری می بیند من نیز به این نتیجه رسیده ام تنها گیر و مانع این مسافرت و جابجایی مادر ش است در ضمن چهار فرزند داریم ودر این شهر از نظر مالی هم تحت فشاریم اما در شهر مد نظر شرایط بهتری خواهیم داشت مادر ش بر حسب ظاهر نه نمی گوید اما قلبا بسیار ناراحت می شود وقتی مسأله را جدی می بیند اگر امکان دارد راهنمایی بفرمایید چه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌چیزی نیست که بنده بتوانم جواب دهم. با کسی مشورت کنید که از نزدیک زندگی شما را می‌شناسد. موفق باشید.
2226

سیاست خارجیبازدید:

متن پرسش
باسلام. استاد سوالی از محضرتان داشتم که سوال خیلی از دوستان است و آن اینکه چرا رسانه ملی کشورمان و مقامات کشور در برابر کشتار مسلمانان در میانمار موضع چندان محکمی ندارند و یا در مورد کشتار مسلمانان چچن و یا در مورد کشتار مسلمانان آذربایجان؟ اما اگر یک فلسطینی زخمی یا کشته شود روزی هزار بار تصاویرشان در تلویزیون پخش می شود. استاد مگر مسلمان با مسلمان به لحاظ نژاد فرق دارند؟ اگر مسلمانان میانمار و آذربایجان و چچن اهل تسنن هستند فلسطینی ها هم اهل تسنن هستند. دلیل این فرق گذاری فاحش چیست؟ جز اینکه احتمالا ممکن است مسائل و مقاصد سیاسی پشت قضیه باشد؟ مگر رسول الله صلی الله علیه و آله نفرمود اگر مسلمانی فریاد دادخواهی مسلمانی را بشنود و کمک نکند مسلمان نیست؟مسلمین باهم چه فرقی دارند که حکومت ما -به عنوان ام القرای جهان اسلام- اینقدر تفاوت برایشان قایل است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گاهی درگیری‌ها به اختلاف قبیلگی برمی‌گردد و باید مواظب باشیم دشمنان اسلام آن را به جنگ بین مسلمانان و غیر مسلمانان تبدیل نکنند، کاری که وزارت امور خارجه سعی می‌کند در میانمار انجام می دهد این است که موضوع به شکل رفع اختلاف دو قبیله حل شود . گاهی جنگ بین مسلمانانی است با روحیه‌ی القاعده که القاعده در چچن مأمور است برای تضعیف روسیه در جوامع بین المللی به نفع امریکا جنگ بین چچن‌ها و دولت روس راه بیاندازد که نظام دیپلماسی ما در این موارد به شکلی موضع‌گیری می‌کند که با همان بلندگویی که سعودی با روسیه برخورد می‌کند، برخورد ننماید و در آذربایجان نیز ظرائف خاصی هست که باید رعایت شود و بحمدالله دستگاه دیپلماسی خودش مواظب است ولی قضیه‌ی فلسطین یعنی تقابل با اسرائیل و اسرائل همه‌ی کفر است و باید با تمام وجود از فلسطین دفاع کرد تا با همه‌ی کفر درگیر شد. موفق باشید.
نمایش چاپی