بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8946
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار 1) دلیل اینکه من جنسیت ندارد چیست؟ با توجه به اینکه آثار جسدی زن در تشکیل هست وی تاثیر دارد و با جسد مرد این اثر فرق می کند؟ 2) در صفحه 115کتاب آشتی با خدا فرمودید چیستی آن (من) همان هستی است چطور هستی و چیستی را یکی گرفتید؟ توضیح فرمایید 3) توصیه شما برای گروه چهار نفره ما متشکل از یک بازاری با سن 43 سال و یک کارمند شهرک صنعتی با 38 سال و یک کارمند دادگستری با سن 40 سال و یک خانم خانه دار 29ساله که قصد سیر و طی قوس صعودی را داریم چه می باشد؟ آیامی توانیم از همان سیر مطالعاتی پیشنهادشده استفاده کنیم؟ یا راه دیگری را پیشنهاد می فرمایید؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- این دو بحث را فعلاً در ذهن خود نگه دارید تا در بحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین 3- بعد از ده نکته و برهان صدیقین با توجه به این‌که جلد اول کتاب « فرزندم؛ این‌چنین باید بود» با ویرایش جدید در حال چاپ‌‌شدن است. پیشنهاد می‌کنم از آن کتاب، کارِ سلوکی‌تان را شروع کنید. موفق باشید
8572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم...خواستم نظر شما را راجع به انتخاب پیش دبستانی و دبستان بدانم. آیا مدارس مذهبی هر چند غیر انتفاعی را انتخاب کنیم یا مدارس دولتی که همه قشر دانش آموز در آن هستند؟ پیشاپیش از لطفتان در پاسخگویی سپاسگذارم... التماس دعای عاقبت بخیری
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بالاخره مدارسی که فضای دینی دارند بهتر است. موفق باشید
7722
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیقات روز افزون خدمت استاد عزیز در دستگاه دین، در سیر الی الله آیا رفع حجب همان مبارزه با هوای نفس است؟ یعنی آیا همه حجاب های بین عبد و رب از جنس هوای نفس عبد است؟ و می‌توان سیر نفس را فقط در مبارزه با هوای نفس خلاصه کرد؟ به عبارت دیگر آیا وقتی پرده ای برای عبد کنار می‌رود این در واقع بخشی از هوای نفس او بوده که زائل شده است؟ و آیا اگر در عبادتی مبارزه با هوای نفس نباشد سیری هم صورت نمی‌گیرد؟ آیا توجه به حق چیزی جز سرکوب هوای نفس است؟ آیا برای نزدیک شدن به خدا کاری به جز مبارزه با هوای نفس هم لازم است؟ مثلا کسی که نفسش به نماز علاقمند شده است و میلش به نماز است اگر بخواهد سیر بیشتری داشته باشد باید به دنبال سرکوب هوای نفس دیگری در نماز بگردد و از این طریق رفع حجاب کند یا همان نماز با علاقه هم می‌تواند عامل سیر باشد؟ چگونه؟ یا تکرار ذکر که در آن مبارزه با نفسی نباشد حاصلی ندارد؟ به بیان دیگر سیر به سوی خدا ناشی از چیست؟ آیا سیر الی الله فقط به دلیل رفع هوای نفس است؟ یا اگر نفس هیچ هوایی هم نداشته باشد باز هم سیر ادامه دارد؟ برخی از دوستان ما میگویند: خدا که حاضر است پس فقط ما باید رفع حجاب کنیم و این حجاب ها فقط هوای نفس ما هستند، آیا صحیح است؟ آیا نفس برای ملاقات خدا فقط باید هوایش را سرکوب کند یا نیاز به تغییرات دیگری هم دارد؟ به عبارت دیگر آیا نفس ما همین الان ظرفیت ملاقات با خدا را دارد و فقط مشکلش هوای نفسش است؟ ببخشید که سوال را به اشکال مختلف تکرار کردم. امیدوارم خداوند منظور من را به قلب شما برساند. با تشکر فراوان از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حقیقت انسان که همان فطرت یا قلب اوست خدا را می‌شناسد و هم‌اکنون توان اُنس با خدا را دارد و مرتبه‌ی بالاتر از قلب، روح است که مقام مشاهده‌ی حضرت حق است. یک قاعده‌ی کلی داریم و آن این‌که توجه به غیر حق، حجاب بین ما و خدا می‌شود و عموماً این توجهات را نفس امّاره ایجاد می‌کند. پس اگر بتوانیم به جای نظر به غیر حق به حق نظر کنیم به عالی‌ترین مقصد و هدف نظر کرده‌ایم و از آن به‌بعد به نور حق به قرب بیشتر نایل می‌شویم. در این دستگاه معلوم است که باید تکلیف خود را با میل‌های نفس امّاره تعیین کنیم تا در مسیر صحیح قرار بگیریم و دستورات شریعت برای همین امر است. موفق باشید
6540

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.لطفا فایل pdfانسان از تنگنای بدت تا فراخنای قرب الهی را برای دانلودقراردهید.
متن پاسخ
مسئول محترم سایت
3138
متن پرسش
باسلام و آرزوی سلامتی برای شما استاد ارجمند. جوانی هستم بزرگ شده روستا اخیرا به لطف خدا تشکیل خانواده دادم در پی تهیه مسکن هستم پول کافی برای ثبت نام مسکن مهر دارم اما دید مثبتی نسبت به آپارتمان نشینی (به خصوص مسکن مهر) ندارم .همچنین با همین پول می توانم در روستای خود زمینی تهیه کنم تا بعد ساخت و ساز نمایم . اما با توجه به امکانات کم روستا(از نظر فرهنگی مثلا جلسات فرهنگی و داشتن مسجد فعال و . . . ) دودل مانده ام چه کارکنم که پشیمان نشوم. لازم به ذکر است که همسرم نیز با زندگی در روستا مخالف است.(البته تا حدودی متوجه شده ام که جنابعاالی با کوچ از روستا به شهر و آپارتمان نشینی موافق نیستید. ) اگر لطف بفرمایید بنده را در این مسئله راهنمایی بفرمایید متشکر میشوم. خداوند شمارا حفظ بفرماید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده همان‌طور که می‌فرمایید کلیات را عرض می‌کنم شما باید بر اساس شرایط خودتان و همراهی با همسرتان زندگی خود را تنظیم کنید. موفق باشید
2798
متن پرسش
بسمه تعالی باعرض سلام و ضمن تبریک اعیاد سعید قربان و غدیر خدمت محضر شما استاد عزیزم اینکه خدا جیزی را برای انسان خواسته باشد برای انسان خیلی شیرین و قابل تحمل است هرجند که سخت ترین ها و تلخ ترین ها باشد، اما انسان یقین کند که این خواست خداست اما گاهی میشود که در مصایب و گرفتاری ها این مساله بشدت انسان را آزار می دهد که این گرفتاری بدلیل انتخاب و یارفتار اشتباه خود انسان بوده که اکنون گریبانگیر انسان شده و خدا هم دوست نداشت اینگونه شود و خود انسان با نداشتن ایمان خودش را گرفتار کرده و لذا هیچ اجر و پاداششی هم ندارد و یا می توان آن را عذابی جهت آن انتخاب و یا رفتار اشتباه در نظر گرفت مثال بارز این موضوع را می توان کسی را در نظر گرفت که روزی عاشق یک دختر از روی احساسات شده که او با دین و مذهب خیلی عمیق رابطه نداشته و حال مجبور است یک عمر با او با کراهت و سختی زندگی کند و مدام آرمانهایش را زیر پا بگذارد و یا کسی که سیگار می کشد و دجار بیماری سرطان می شود و... سوال دوم اینکه ما در روایات و کتب شما به این نتیجه رسیدیم که مقام همه اهل بیت مقام اول ما خلق اللهی است و همه یک مقام دارند اما روایات دیکری هستند که اولویت امیرالمومنین یا فاطمه زهرا یا حتی امام حسین و گاهی هم پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین را مطرح می کنند چگونه باید این دو را باهم جمع کرد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- قرآن می‌فرماید حتی اگر انسان گرفتار گناهان و سیئات شد و پیرو آن مشکلاتی برایش پیش آمد، اگر در جهت الهی قدم بگذارد نه‌تنها آثار آن گناهان را مرتفع می‌کند حتی جای آن گناهان را حسنه می‌نشاند. می‌فرماید: «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً» با این وصف چه جای نگرانی است. وقتی انسان در شرایط پیش‌آمده نیز با ادامه‌ی دینداری آن خطاها را تبدیل به نردبانی نماید برای صعود بیشتر. 2- همان امامانی که می‌فرمایند همه‌ی آن‌ها در مقام اصلی خود دارای حقیقت واحدی هستند معتقدند بعضی از ائمه«علیهم‌السلام» در مقام ظهور در دنیا امکان بیشتری جهت ظهور آن حقیقت داشته‌اند و از این جهت در مقایسه با ظهور نسبت به سایر امامان، بعضی افضل‌اند. موفق باشید
2400
متن پرسش
سلام.فکر می کنم شما به سوال من(2334) جواب نداده اید.بنده عرض کردم ویژگی ذاتی ماده،محدود و متناهی بودن آن است و نمی تواند غیر این باشد.جمع ماده ها نیز باز متناهی است و بی نهایت نمی شود.با توجه به این مقدمه ها این جهان مادی باید حتما حد داشته باشد چون حد، ذاتی آن است.پس این عالم باید محدود و تمام شدنی باشد و جایی دیگر ادامه نداشته باشد.در حالی که نمیشود این را فهمید و یا تصور کرد که دنیا یک جایی تمام بشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که روح شما در کنار بدن شما نیست که از یک جایی بدن تمام شود و روح شروع شود، عالم ماده در نظام مادی یک جایی تمام نمی‌شود و مجرد شروع شود. پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح آن مطالعه فرمایید تا معنای دو ساحتی‌بودن ماده و مجرد برایتان روشن شود. موفق باشید
1853

تقویت همت‌بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد با توجه به اینکه داریم به ماه رجب نزدیک می شویم چه توصیه هایی دارید برای بیشتر استفاده کردن از این ماه؟ چه مطالعه هایی داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده همان توصیه‌هایی که در کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» هست پیشنهاد می‌کنم یادآوری آن‌ها موجب تقویت همت‌مان می‌شود در بهتر انجام‌دادن اعمال ماه رجب. موفق باشید
741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در یکی از مباحث ماه رمضان فرمودید که قلب انسان در وسط بدن قرار نگرفته، بلکه سمت چپ است و قلب قرآن هم سوره یس است که وسط نیست و در نیمه پایانی قرآن است. اولا آیا این یک مقایسه ذوقی است یا یک ارتباط حکیمانه ای وجود دارد. ثانیا آیا این سخن با در نظر گرفتن این نکته است که ترتیب سوره ها در قرآن های امروزی با قرآن زمان نزول فرق دارد؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی مسلم یک سخن ذوقی است. با فرض این که ترتیب سوره‌ها به همان صورتی که در قرآن هست مورد تأیید امامان معصوم(علیهم‌السلام) بوده‌‌است ،آن سخن گفته‌شده زیرا سوره‌ی "یس" در همین قرآن‌ها در نیمه‌ی دوم قرآن قراردارد.
16666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و درود مجدد: ببخشید استاد. واقعا شرمنده که دوباره وقتتون رو می گیرم. استاد جوابتون در مورد احدیت ذاتیه خیلی برام رفع ابهام کرد. فقط یک مساله دیگه برام مونده که اگه این رو هم بهم بگید واقعا دعاگوتون هستم. و اون اینکه فرمودید رسیدن به فنای ذات در مقام احدیت، برای افراد نادری امکان دارد. منظورتون از این افراد چه کسانی هست؟ آیا شیعیان خالص حضرت علی (ع) ، امثال سید علی قاضی و علامه طباطبایی و .... را هم شامل می شود یا نه؟ بلکه فقط مخصوص پیامبر (ص) و 14 معصوم (ع) است؟ آخه داخل کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد، دیدم که نوشته بود: در امت های گذشته نهایت سِیرِ انسان، رسیدن به فنای ذاتی در مقام واحیت بود، اما به برکت وجود پیامبر اکرم (ص)، در امت ایشان، شیعیان خالص، امکان رسیدن به مراحل عالیِ فنای ذاتی که در مقام احدیت است، برایشان وجود دارد. خواستم اگر امکان دارد، توضیحی بفرمایید که مسأله چگونه است؟ بسیار ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد وقتی محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» سبیل و راهِ الی اللّه هستند، اگر کسی خود را منطبق به راهی کند که آن‌ها گشوده‌اند، در زیر سایه‌ی آنان قرار خواهد گرفت و به یک معنا در کنار آن‌ها، مقامات آن‌ها را احساس خواهد کرد. این سؤال‌ها برای کسی که می‌خواهد سالک باشد مهم نیست، بلکه گفت: «تو پای در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

15903
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: در جلسات برهان صدیقین در مسائل تشبیه حقیقت وجود به نور فرمودین که در نظام تشکیک وجود، نور وقتی نازل میشه و یا از منشور عبور میکنه و هفت رنگ تشکیل میشه اون حقیقت نوری که در هر کدام از این رنگ ها هست به مشابه وجود هست و اون الوان سبز و زرد و بنفش به مشابه ماهیت هست که از محدودیت ها ایجاد شده. از طرف دیگر می فرمایید امکان و ماهیت عدم هست و چیزی نیست و از اعدام و نیست ها و محدودیت هاست. اینجا من این سوال برام پیش اومده که نور سبز و زرد بالاخره درسته که از نبود 6 رنگ دیگه ایجاد شده اما در واقع از این باب که سبزه به هر حال موجوده و لاشئ نیست. یعنی سبزی در خارج واقعا هست گرچه از محدودیت ها این سبز سبز هست و در واقع این قدر وجود نازل شده و کم شده تا بالاخره یه چیزی تهش مونده، اما باز در مباحث دیگه می فرمایید امکان و ماهیت عدمه و اصلا نیست و لاشئ هست این دو تا رو من نتونستم جمع کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سبزبودنِ نور سبز، غیر از نوربودنِ آن است. سبزبودنِ آن به جهت جنبه‌ی عدمی آن است که شش نور دیگر نیست. ولی نوربودنِ آن مربوط به جنبه‌ی وجودی نور است. موفق باشید

15066
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید. برای آگاهی شما استاد گرامی و سایر عزیزان که از سایت بازدید می کنند تصمیم گرفتم جریانی را معرفی کنم که (به سرعت) در حال فراگیر شدن است و ما با چشمان خود این را دیده ایم. جریان انحرافی (عرفانِ حلقه). این به اصطلاح عرفان را محمد علی طاهری پایه ریزی کرده است و اوایل با نامهای دیگر (عرفان وِلایی و عرفان شعور کیهانی و..) به فعالیت می پرداخته ولی الان نامش شده: عرفان حلقه. بسیار زیاد انحراف درونش هست و برخی از اساتید نقد کرده اند آن را. ولی متاسفانه نقدها کمی سطحی است و عمیق و دقیق مبانی را نقد نکرده اند. دکتر منصوری لاریجانی فقط کتابی نوشته اند که نقد بسیار دقیقی است بر شعور کیهانی و... بهترین مطالب را هم در نقد و توضیح عرفان حلقه سایت نجات از حلقه می گذارد: تقدیم به استاد بزرگوار و دوستان: http://www.nejatazhalghe.ir/ این سایت. کانال تلگرامی هم دارد. ببخشید مزاحم شدم استاد. یک دفعه که رَگِ تبلیغی ما میگیرد اینجور چیزها میفرستیم. شرمنده . ببخشید. شماروهم اذیت میکنیم. التماس دعا .یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نقد عرفان حلقه

14234
متن پرسش
سلام علیکم: با گروهی از دوستان سعی در انجام کاری فرهنگی در محیطی با جمعیت 1000 نفر هستیم و به این نتیجه رسیده ایم که باید در بالا بردن اطلاعات خود در زمینه های فرهنگی - سیاست - غرب شناسی - ولایت فقیه و... تلاش کنیم ولی نه می دانیم از کجا شروع کنیم و نه چطور کار کنیم و موضاعت را از چه منابعی انتخاب کنیم لذا از جنابعالی درخواست دارم تا ما را در این زمینه کمک کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که پس از مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کتاب‌های «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» و کتاب «انقلاب اسلامی و برون‌رفت از عهد غربی» مطالعه شود و سپس کتاب «مدرنیته و توهّم» در کنار کتاب‌های مرحوم شهید آوینی و مرحوم مددپور دنبال شود. موفق باشید

14036
متن پرسش
سلام استاد: این سیوطی و مغنی بد جور اعصابم را بهم ریخته. اصلا نوری در آنها نیست. نه حسی نه نوری. هیچ، مثل چوب خشک است. قال ابن جنی. قال ابن خباض. قال سیبویه. قال ابن هشام و.... البته منطق هم تقریبا همینطور است ولی باز ازینها بهتر است چون کمی به عقل اضافه می کند چارچوب عقلی می دهد ولی اینها آدم را دیوانه می کند. بجای قال الله قال الرسول و... اینها را گذاشته اند و مجبوریم به خواندن آن. دو سوال داشتم در این مورد: 1. بنده اینها را شب امتحانی می خوانم. ایراد شرعی دارد؟ منظورم این است که وقت کم می گذارم و فقط اصل مطلب را می گیرم و می نویسم و بیشتر روی متن نمی مانم تا اذیت شوم. و کم مطالعه می کنم. 2. جمله ای از علامه حسن زاده شنیدم که مضمونش این بود که اینگونه دروس را با رویکرد ریاضت بخوانید برای خدا. ریاضت عقلی. آیا می شود؟ 3. بنده در ادبیات قرآن را تجزیه و ترکیب می کنم. این کار چطور است بنظرتان؟ هم ادبیاتم قوی می شود هم کلام معشوقه را می خوانم و به چشمم می خورد... بحمدالله. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ادبیاتِ عرب چیزی نیست که بشود شب امتحان خواند باید چندین سال همواره ممارست کرد تا بتوانیم از عهده‌ی فهم متون دینی که به صورت عربی نوشته شده است، برآییم و در این صورت است که به‌خوبی وظیفه‌ی خود را انجام داده‌ایم و از برکات تبلیغ دین بهره‌مند شده‌ایم 2- همان‌طور است که استاد فرموده‌اند 3- کار خوبی است إن‌شاءاللّه موفق باشید. موفق باشید

14002
متن پرسش
1. چگونه می شود که محی الدین که یک فرد سنی مذهب است به این درجات شهودی برسد در حالی که در مورد مساله امامت سنی ها مشکل دارند چگونه با عقیده ی ناقص می شود به این مقامات رسید؟ 2. منظور آیت الله جوادی که می فرماید لقمه ی حرام تبدیل به اندیشه می شود چیست مگر می شود ماده تبدیل به چیز مجرد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آیت‌آلله جوادی صراحتا معتقد‌اند محیی‌الدین از نظر عقیدتی شیعه است و بعضی معتقد‌اند حتی از نظر فقهی نیز شیعه است ولی تقیه کرده و مرحوم آیت‌الله حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد نظر علمایی که محیی‌ الدین و مولوی را شیعه می‌دانند آورده‌است وجناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب ارزشمند «جدال با مدعی» تحقیق بسیار خوبی در ساختار شیعی تفکّر محیی‌الدین کرده‌اند. 2ـ ماده به عنوان علت معدّه، بستری است تا نفس ناطقه قوه‌هایش را به فعل تبدیل کند؛ حال اگر نفس بستری را انتخاب کرد که سالم نیست، جهت تبدیل قوه‌ی آن به فعل، آن شخصیت، شخصتی انسانی و الهی نخواهد بود. موفق باشید

13732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یک مشکلی دارم که وقتی اوقات نماز بین کلاس های دانشگاه قرار می گیرد مردد می شوم که به نماز اول وقت برسم یا از کلاس بهره گیرم. ندایی در دلم می گوید اگر بری نماز اولا از درس جا می مانی و دوم باعث حواس پرتی دانشجویان دیگر می شود و حق الناس است. شما اگر جای من بودید چه کار می کردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که دین خدا به شما رخصت داده است که نماز را در غیر اول وقت آن بخوانید، بهتر است که کلاس را ترک ننمایید مگر این‌که وقت نماز، تلف شود که واجب است کلاس را ترک کنید. موفق باشید

12960

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
می خواستم نظر شما را در مورد نوشته اخیر دکتر داوری درباره توافق هسته ای بدانم؟ 2. آیا این نوع نگاه دست کشیدن از آرمان ها نیست؟ تفاوت این نگاه با نگاه یک انسان غرب گرای طرفدار آمریکا چیست؟ 3. به نظرمی آید این نگاه شور و حرارت انقلابی جوانان را می کشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در مورد سخنان جناب آقای دکتر داوری برداشت دیگری دارم. پیشنهاد می‌کنم به جواب سؤال شماره‌ی 12948 رجوع فرمایید. موفق باشید

12688
متن پرسش
دانشجو هستم، درسمان را مي خوانم و مطالعه هم مي كنم و نماز اول وقت به جماعت و مجالس اهل بيت (ع) هم مي روم و ترك گناه هم دارم ولي احساس خلاء مي كنم نمي دانم عيب كار كجاست؟ نمي دانم كجاي كارم اشكال دارد؟! انگار يه چيزي در زندگيم كم است! ولي احساس خلا، و كمبودي مي مي نمايم. چاره ي كار من چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک الی اللّه نیاز به معرفت خاص دارد. پیشنهاد می‌کنم مباحث شرح «رسالة الولایه» را که در 11 جلسه تنظیم شده است، دنبال کنید. موفق باشید

11082
متن پرسش
سلام: حضرت استاد آیا احادیثی نظیر «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْرا» و یا این‌که امیرالمومنین«علیه‌السلام» به فرزندشان محمد حنفیه فرمودند من برای تو از تنگدستی می‌ترسم... و این‌که اگر فقر از درخانه‌ای وارد شود، ایمان از در دیگر خانه می‌رود، صحیح است؟ و آیا به‌طور کلّی رابطه‌ی بین فقر و ایمان مانند جنّ و بسم الله است و قابل جمع نیست؟ آخر؛ ایمانی که بخواهد با فقر از بین برود، می‌تواند ایمان نام بگیرد؟ و اصلاً مگر یکی از ابتلائات از ناحیه‌ی خداوند نمی‌تواند فقر باشد؟ اصلاً فقر به چه معناست؟ آیا با توجه به ظرفیت انسان‌ها موضوع مختلف است؟ یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید ایمان انسان‌های معمولی در بستر فقر به مشکل می‌افتد، ولی به گفته‌ی آیت‌اللّه‌جوادی«حفظه‌اللّه» عموماً پیامبران، فقیرترین مردم روزگار خود بودند، ولی هرگز مشکلی در ایمان نداشتند. موفق باشید
10821
متن پرسش
با سلام خدمت حضرتعالی: استاد مدتی است که نفس‌ام دچار لجبازی شده و سعی می‌کند با هر کار خیر یک شرّ به طرق مختلف تحمیل کند. نظر حضرتعالی در این مورد برای درمان چیست؟ آیا شرایط محیط خانواده تاثیر دارد چون خواهر دوقلو دارم و....؟ در پایان خداوند شما را در کنف عنایت حضرت ولی عصر برای ما حفظ بفرماید. در ضمن ملتمس دعای حضرتعالی هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه قرار همین است که نفس امّاره مانع کار خیر شود، هرکس به هرجا رسید با مخالفت با نفس امّاره رسید. إن‌شاءاللّه آرام‌آرام مزه‌ی برکات مخالفت با نفس امّاره را خواهید چشید. برای آن‌که در این مورد افراط نکنید تنها و تنها در رعایت حرام و واجب الهی اصرار داشته باشید و در مکروه و مستحب در حدّ امکان عمل کنید. موفق باشید
10551
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند: نظر شما در مورد خلسه (حالتی بین خواب و بیداری) عرفایی همچون آیت اله قاضی، سید هاشم حداد چیست؟ آیا برای من که چند سالی است تزکیه و تهذیب نفس انجام داده ام پیشنهاد می کنید یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حالت خلسه در اختیار ما نیست، حالتی است که برای نفس سالک پیش می‌آید. وقتی نفس آماده شد، با پیش آمدن حالتی که به آن خلسه می‌گویند از عالَم کثرات تا حدّی آزاد می شود و یک نوع هوشیاری برتر به او دست می‌دهد. موفق باشید
10436
متن پرسش
با سلام و تشکر: نظر شما ذر مورد نقاشی از نوع مینیاتور چیه؟ ما از خانواده مذهبی و مقید به رعایت احکام هستیم، روحیه هنری زیادی دارم و واقعا با نقاشی کردن تخلیه روحی می شوم، واقعا فکرم درگیر شده که آیا نقاشی کردن من کار درستیه یا نه؟ اگه ممکنه توضیح زیادی به من بدید چون شدیدا به این کار وابستم. ممنون از زحمات زیادتون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نقاشی به عنوان ظهور روحیه‌ی خلاقی که در انسان‌ها هست اگر همراه با پیام باشد می‌تواند بعضی از ابعاد بالقوه‌ی انسان را به فعلیت برساند. ولی اگر بر ذهن خود متوقف شویم و خود را از صورت‌های ذهنی به حقایق ماوراء ذهن سیر ندادیم به خود ظلم کرده‌ایم. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9822
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده در حال تنظیم یک جزوه در خصوص حرکت جوهری هستم. سوالاتی از حضورتان داشتم. اگر می شود لطفا کمی مفصل توضیح دهید یا اینکه بنده را به کتابهایتان ارجاع دهید. سوال اول: شما فرمودید حرکت در مجردات راه ندارد چون فعلیت محض هستند، پس تکامل برزخیان در عالم مثال چگونه قابل توجیه است؟ سوال دوم: چرا بعضی از اعراض نفس مثل خشم می تواند در جوارح حسی ظهور کند ولی بعضی از اعراض مثل حسادت و یا صدق و دروغ نمی تواند ظهور کند؟ آیا این به خاطر محدود بودن بدن مادی است یا دلیلی دیگر دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب معاد روشن شد که تکامل برزخیان به رفع حجاب از آن‌ها است و نه تبدیل قوه به فعل 2- صفاتی مثل خشم تا حدّ بدن می‌تواند نزول کند ولی بعضی از صفات صرفاً در محدوده‌ی نفس حضور دارند. موفق باشید
9740
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: لطفا این پاورپوینت را در آدرس زیر مشاهده کنید و درستی یا نادرستی آن را بفرمایید و اگر قسمت نادرستی داشت لطفا توضیح دهید یا یک کتاب معرفی کنید. با تشکر فراوان از زحمات شما http://s5.picofile.com/file/8135809092/Quran_Dimension.pptx.html
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای بررسی این‌گونه فایل‌ها نیاز به فرصت دارد که بنده چنین فرصتی در اختیار ندارم. چنانچه سؤالی از موضوع خاص آن فایل دارید با طرح آن موضوع بفرمایید، بنده در خدمتتان هستم. با این‌همه آنچه بنده برداشت کردم تهیه‌کننده‌ی مطلب مورد اشاره درک روشنی از «وجود» و مراتب عالم غیب و معنویت ندارد و لذا با واژه‌هایی مثل بعد چهارم و بعد پنجم در مورد موضوعات غیبی، بر ابهامات موضوع اضافه می‌شود. موفق باشید
9441
متن پرسش
در سند صحیفه سجادیه، حدیثی از امام صادق (ع) آمده که در آن، هر خروجی را قبل از ظهور، مایه بلا و اندوه ائمه و شیعیان می داند. لطفا در مورد چگونگی مطابقت این حدیث با انقلاب اسلامی توضیح بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن سند نظر به خروج با عنوان مهدی امّت مطرح است، در حالی‌که انقلاب اسلامی صورت انتظار مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است که این‌همه بر روی انتظار و زمینه‌ی عملی انتظار تأکید شده. موفق باشید
نمایش چاپی