باسمه تعالی: سلام علیکم: در نقد عرفان حلقه
باسمه تعالی: سلام علیکم: کوتاهیهایی حتماً داشتهام که إنشاءاللّه خدا خودش به حکم «انّ الحسنات یذهبن السیئات» جبران میکند. نوع زندگیم طوری بوده است که باید هرچه زودتر شغلی دست و پا میکردم و به همین جهت شرایطی برای تمحضِ در فقه برایم پیش نیامد که اگر آن شرایط فراهم بود، کار بهتر جلو میرفت. تعجبم از شماست که چگونه انتظار دارید وقتی هر روز با تعداد زیادی از سؤال روبهرو هستم که بعضی را نیز باید به صورت شخصی جواب دهم و همین امر بیش از دو ساعت بنده را به خود مشغول میکند؛ انتظار دارید برای شما مفصّل سخن بگویم، بهخصوص که میبینم بعضی از کاربران به جای طرح سؤالهای جدّی، سؤالهای عادی خود را که به روشهای دیگر میتوانند بپرسند، باز از طریق این سایت سؤال میکنند. کاری که در مصاحبههای تلفنی روزهای یکشنه و 5 شنبه انجام دادم و مجبور شدیم بهکلّی آن وسیلهی ارتباط را قطع کنیم. زیرا رسالتی که ما برای خود تعریف کردهایم به عنوان سرباز ناچیزی از این انقلاب بزرگ، احیایِ تفکر دینی و قدسی است و نه چیز دیگر، به شکلی که بعضاً عادت کردهاند به جای آنکه سؤالات خود را با مطالعهی عمیق جستجو کنند، میخواهند با فرهنگِ سؤال و جواب مشکل خود را حلّ کنند و این غیر ممکن است. تنها در صورتی جوابها برای آنها مفید است که پس از مطالعات، سؤالی برایشان پیش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که قبلاً بنده در مباحث مربوط به زن عرض کردم ما در نسبت به فهم جایگاه زن در دورهی «فَترت» بهسر میبریم. به این معنا که نه در این تاریخ میتوانیم به گذشته برگردیم، در حالیکه گذشته، مربوط به گذشته است و نه میتوانیم تعریفی که فرهنگ مدرنیته از «زن» کرده است را بپذیریم و به همین جهت آن کاربر محترم حق دارد که بگوید راهکار عملی در صحنه نیست! مباحث رویهمرفته گستردهای در ستون راستِ بخش پرسش و پاسخها تحت عنوان «زن، خانواده، مرد» شده است که بعضاً خواهران بسیار دقیق و دیرباوری سؤالات جدّی و دقیقی کردهاند و بنده نیز به حکم وظیفه موضوع را با جدیّت دنبال کردم، به امید اینکه آرامآرام شرایط تحقق اندیشهی اسلامیِ حضور و طلوع زن در این تاریخ فراهم شود. پیشنهاد بنده آن است که اگر سیری در آن مباحث بشود و سؤال و جوابهای اصلیِ آن قسمت، گزینش گردد شرایط تفکر در این موضوع مهم ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهتر است که نام بنده بر روی کانال نباشد تا اولاً: موجب انتظارات بیش از حدّ از آن کانال نگردد. ثانیاً: با خودتان ارتباطهای مستقیم برقرار شود و خودتان بتوانید جوابگو باشید و مجبور نگردید موضوعات را به بنده حواله دهید که معلوم نیست از عهدهی من برآید زیرا وقتی کانال به اسم بنده باشد، عملاً بهجای اینکه شما را مخاطب قرار دهند، بنده را مخاطب قرار میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان در غفلت از تقابل تمدنیِ اسلام با استکبار است. و اساساً روح دینی در إزاء تقابل با استکبار شکوفا میشود و مفتخر به مددهای الهی میگردد. به همین جهت خداوند شاخصهی روح شیطان را، استکبار و زیر بارنرفتنِ حق معرفی کرد و فرمود: «أبا واستکبر». و مسلّم امروز آمریکا مظهر تامّ و تمام استکبار و شیطانصفتی است و رئیس جمهور آمریکا نماد کامل شیطان در این دوران است و طبیعی است که دستدادن با رئیس جمهور آمریکا، یعنی دستدادن با شیطان و یعنی زیرپاگذاشتنِ همهی عهدی که ملت مؤمن ایران با خدا بستهاند آنجایی که خداوند فرمود: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (60/ یس) ای بنی آدم! مگر عهد نکردی که شیطان را نپرستی که او دشمن آشکاری برای تو میباشد؟ و لذا هرگز نباید به بهانهی رعایت احترام با شیطان دست داد. زیرا همهی انبیاء«علیهمالسلام» آمدهاند تا بنیآدم، شیطان را تحقیر کند و آن را زیر پا بگذارد. نه آنکه به بهانهی رعایت احترام به آن دست دهد و عملاً با اینکار، عهدی که همهی انبیاء و اولیاء و امامان با خدا بستهاند را، زیر پا بگذارند. البته جنابعالی نگران نباشید، همیشه نقشههای شیطان به ظاهر، پیچیده، ولی در باطن ضعیف و بینتیجه است به همان معنایی که قرآن عزیز فرمود: «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (76/ نساء) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مىكنند؛ و آنها كه كافرند، در راه طاغوت[ بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکار خاصی نمیخواهد انجام دهید. تنها با آرامش کامل وظایف الهی خود را در حدّ توانتان انجام دهید و در شب قدر هم، خود را به تقدیر الهی بسپارید «هرچه آن خسرو کند، شیرین کند». شما کارهای نیستید و کاری هم نمیتوانید بکنید، مگر امید به رحمت الهی. گفت: آن یکی بازی که بد من باختم/ خویشتن را در بلا انداختم. در بلا هم میچشم لذات او / مات اویم مات اویم مات او. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیاء معصوم و در ذیل آنها شهداء به جهت آنکه گرفتار گناهانشان نیستند میتوانند در این دنیا نقش داشته باشند و راههای سعادت و حقیقت را به ما متذکر شوند که قرآن در این رابطه میفرماید: «فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (170 / آل عمران) شهداء به جهت فضل و برکتی که خداوند به آنها داده است به یاران همسنگرشان که در همان مسیر قدم گذاشتهاند، بشارت میدهند که نگران شکست این مسیر نباشید، که این مسیر روز به روز در برکت جدیدی خواهد بود. و اینکه میفرمایید رضایت از خداوند با تقاضا از او منافات دارد یا نه، عنایت داشته باشید خود خداوند به ما میفرماید از او تقاضا کنیم و نیازهای خود را با او در میان بگذاریم. در آیهی (77) سورهی فرقان میفرماید: «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ» ای پیامبر به آنها بگو اگر دعای شما و تقاضایتان از حضرت حق نبود، حضرت حق هیچ توجهی به شما نمینمود. بنابراین تنها باید در زیر سایهی دستورات حضرت حق وظیفهی خود را در آن حدّ که تشخیص میدهیم انجام دهیم و امیدوارِ الطاف حضرت حق باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب را باید فقها روشن بفرمایند. موضوعِ تبعات اجتماعیِ اجباریبودن یا اختیاریبودنِ حجاب بحث دوم است. بنده فکر میکنم به همین صورت که نظام عمل میکند خوب است که از یک طرف سختگیری نمیکند و از طرف دیگر با هنجارشکنها که فضای جامعه را بهشدت آلوده میکنند برخورد مینماید. فراموش نکنیم اگر نفس امّاره را آزاد بگذاریم هیچ محدودیتی را نمیخواهد. اگر بخواهیم در کلیّت یک کشور - و نه در محدوهی یک اقلیت - خانواده را حفظ کنیم، نباید عواملی که موجب میشود زنان آنچنانی با تبرّج خود ذهن مردها را به خود جلب کنند در جامعه میدان داشته باشند. در لبنان مذهبیها تکلیف خود را با سایر قشرها روشن کردهاند، ولی ما یک کشور هستیم و در یک کلیّت باید تکلیف خود را داشته باشیم و نه در یک اقلیت. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خدا را از اینهمه همزبانیِ جنابعالی و دلسوزیِ آن رفیق ناصح شکر میکنم. از عظمت انقلاب همین بس که چنین ناصحانی فهیم و آن دلسوزانی ناصح را تربیت نموده که هر دو دغدغهی درخشش انقلابی را دارند که در این تاریخ طلوع کرده است. نمیدانم از دلسوزی آن عزیز ناصح بیشتر باید شکر کرد که این چنین دغدغهمند تلاش دارد معارف نورانی الهی در حجاب نرود و در غبار سیاستزدگی قرار نگیرد؛ یا از همدلی جنابعالی که با سخن خود در نوشتهی فوق بهتر از آنچه من میخواستهام بگویم از زبان بنده اظهار فرمودهاید. آیا این معجزهی انقلاب نیست که در حال پروراندن چنین شخصیتهایی عجیبی است که ره صدساله را در ذیل انقلاب نورانی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» یکشبه طی کردهاند؟! گفت: «زانکه او کف دید و دریا را ندید / زانکه حالی را دید و فردا را ندید» بیچاره آنهایی که انقلاب مقدس اسلامی را میخواهند در آینهی خیابان و ادارات و بازاری که هنوز گرفتار روح مدرنیتهاست پیدا کنند و متوجه نیستند در باطن این تاریخ چه روحهای بزرگ و چه شعورهای متعالی در حال تولد است.
بنده حرفی بیشتر از آنچه که حضرتعالی در جمعبندی هوشیارانهی خود زدهاید ندارم. امیدوارم خداوند از ما قبول فرماید که از این طریق راهِ اُنس خود و دوستان را به خدایی که توسط حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در این تاریخ ظهور کرد، رهنمون باشم.
گفته میشود بعد از آنکه مرحوم علامه محمدتقی جعفری آن حکیم عارف که برای آیندهی خود سخت به روحانیت او محتاجیم، پس از شرح مثنوی، مولوی را در خواب دید که با تعجب از او میپرسد که مثنوی ما اینهمه معنا داشت و ما نمیدانستیم! و این قصهی بین من و شماست که گویا بنده باید متن جنابعالی را چندبار بخوانم تا بفهمم چه چیزهایی گفتهام. آیا با توجه به چنین افرادی جای آن نیست که باید شدیداً به آیندهی انقلاب امیدوار بود؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چهار جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» عرایضی در این رابطه شده است. بالاخره همه در هر شغل و کسوتی باید نظر به اُنس و قرب خدا داشته باشیم تا در زندگی احساس بیثمری نکنیم. موفق باشید
