بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5002
متن پرسش
با عرض سلام خالصانه و خسته نباشید به محضر استاد بزرگوار. به نظر حضرتعالی اولاً : جایگاه « روایات اهل البیت(ع) »در تفسیر قرآن کریم ، بالخصوص در تفسیر به روش قرآن به قرآن چیست؟ ثانیاً: آیا اینکه حضرت علامه طباطبایی (رض) در تفسیر شریف المیزان (بعنوان نمونه شاخص در تفسیر به روش قرآن به قرآن) صرفاً به یک « بحث روایی» و در قالب بیان روایاتِ متناسب با آیات مورد بحث و آن هم در آخر هر بحث قناعت فرموده اند، را چگونه ارزیابی میکنید؟ با تشکر . التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در جزوه‌ی «چگونگی کار با تفسیر المیزان» عرض کرده‌ام؛ روش تفسیر قرآن با قرآن از خود اهل‌البیت«علیهم‌السلام» شروع شده بنابراین به کمک روایات عملاً قرآن را با قرآن تفسیر کرده‌ایم و علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» دقیقاً همین‌طور عمل کرده‌اند به طوری که ابتدا تمام روایات مربوط به آیات مورد بحث را دیده‌اند و سپس بحث خود را شروع می‌کنند و در آخر نیز بحث روایی را مطرح می‌کنند. و روح المیزان به کمک روایات شکل گرفته. موفق باشید
2857
متن پرسش
با سلام در کلاس اندیشه اسلامی استاد فرمودند هیچ برهان کاملی برای اثبات خدا وجود نداردو تمامی برهان ها دارای نقص هستند و دانشجویان را ارجاع دادند به کتاب فلسفه علم اقای جان حوک .می خواستم نظر جنابعالی را در این ارتباط بدانم و اگر کتابی در نظر دارید برای جواب به این شبهه معرفی نمایید(البته ایشون معتقد هستند که خدا وجود دارد ولی برهان کاملی برای اثبات وجود ندارد)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اشکال آقای جان هیک و امثال او آن است که تنها به روش‌های حسّی تکیه دارند و تنها برهان نظم را می‌شناسند. پیشنهاد می‌کنم به کتاب «از برهان تا عرفان» رجوع فرمایید تا ملاحظه شود چگونه ملاصدرا دلایل عقل‌پسندی در اثبات وجود خدا به عنوان حقیقتی که عین کمال است، ارائه داده است. موفق باشید
2021
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار چندی است که به اتفاق دوست عزیزی منتظر فرصتی برای مطالعه اثار شما بودیم. هردو کتب گوناگونی را از شما مطالعه کرده و فایل صوتی چندید اثر از شما را گوش داده بودیم، اما با دریافت سیر مطالعاتی که بر سایت هست تصمیم گرفتیم دراین مسیر حرکت کنیم و چند کتاب را هم مطالعهه کرده ایم ضمن مرور اثار متوجه مطابقت کامل تیتر های کتاب مجمل ده نکته با کتاب خویشتن پنهان که شرح همین نکات است شدیم به نظر شما خواندن ده نکته جدای از خویشتن پنهان ضروری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به جواب شماره‌ی 2016 رجوع فرمایید. موفق باشید
1998
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم اینجانب پایه 1 حوزه علمیه می باشم باتوجه به تاکیدات مقام معظم رهبری، به نظر حضرتعالی از چه پایه ای باید مطالعه فلسفه را شروع کرد و از چه کتابی؟ چه مدتی باید بر روی فلسفه سرمایه گذاری کرد؟ بسیار ممنون و متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پس از گذراندن ادبیات و ملکه‌شدن در آن خوب است که بدایه و نهایه را به مرور بخوانید، ولی اسفار را چند سال که درس خارج را گذراندید شروع کنید. شاید برای ابتدای کار کتاب «ده نکته از معرفت نفس» و «از برهان تا عرفان» قسمت برهان صدیقین همراه با سی‌دی کافی باشد. موفق باشید
1934
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد گرامی در خصوص علت تفاوت ماهیتها در عالم ماده ایا می توان گفت این تفاوتها ریشه در تفاوت در اسماء دارد چون عالم ماده هم تعین مادی اسم الله می باشد و چون بین اسماء جلالیه و جمالیه فرق است این تفاوت در عالم ماده هم جلوه گر است مثلا کوه که نماد عظمت است فرق دارد با گل که نماد جمال است. چون سوال جدی در اینجا هست که در عالم ماده که وجود از لحاظ شدت یکسان است پس این تفاوتها از کجا نشات میگیرد؟ و ایا در عوالم بالا مثلا عالم مثال بین موجودات از لحاظ وجودی شدت و ضعف وجود دارد یا اینکه در هر مرتبهای موجودات از لحاظ وجودی در یک مرتبه هستند. مثلا ایا وجود کوه در عالم مثال شدیدتر از وجود گل در همان عالم می باشد؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علت تفاوت ممکن‌الوجودها در ذات خودشان است که در علم خدا به عنوان عین ثابته‌ی آن پدیده، موجود است و خداوند هر ممکن‌الوجودی را با تجلی اسماء، موجودیت می‌دهد و لذا ممکن‌الوجودها به واجب بالغیر تبدیل می‌شوند در حالی‌که ذات امکانی آن‌ها نسبت به وجود و عدم، لا اقتضا بود و خداوند است که به آن‌ها وجود می‌دهد و تفاوت پدیده‌های مادی به جهت امکانی است که در ذات آن‌ها است که در عین این‌که همه‌ی آن‌ها در یک مرتبه از وجود قرار دارند چون در مقام مادی‌بودن دارای ذاتی هستند که عین حرکت است و حرکت در مراحل مختلف صورت‌های متفاوتی از قوه و فعل دارد، متفاوت می‌باشند. در این مورد به مباحث «اعیان ثابته» و «حرکت جوهری» رجوع فرمایید. موفق باشید
824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. می خواستم نظر شما را در مورد طب سنتی بطور کل جویا شوم؟ 1- با توجه به دستورات طب سنتی بسیاری از مواد غذایی که ما در قرن کنونی استفاده می کنیم ممنوعه است. از طرفی رعایت کردن این مسائل باعث به سختی افتادن خانواده و اطرافیان می شود و از طرف دیگر با توجه به دانسته هایم و اینکه مثلا ماکارونی یا رب صنعتی یا شیرینی و شکر و قند فلان تاثیرات بد را بر بدنم می گذارد دچار عذاب وجدان می شوم که حق النفس را چه کنم. 2- مورد بعدی در مورد غذاهای ممنوعه از نظر طب سنتی اینست که مثلا در حکایات عرفا آمده است که آنها چای و قند می خورده اند و ... آیا چشم بزرخی آنها متوجه مضر بودن این مواد غذایی نمی شده است یا اینکه قضیه چیز دیگریست؟ 3- آیا تحت دستور آب درمانی قرار گرفتن بیماران سرطانی که از آنها قطع امید شده است مجاز است. (دستورات آب درمانی که خوردن 40 روز آب و عسل و تنقیه کردن می باشد برای برخی از بیماران موجب تولد مجدد بدن شده است و برخی را هم به کما و نهایتا مرگ برده است) 4- آیا زیر بار قرص و شربت نرفتن و تنها به داروهای گیاهی روی آوردن در صورتیکه بیمار شویم مجاز است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: موضوعی که سؤال فرموده‌اید موضوع گسترده‌ای است که در حدّ سؤال نمی‌توان به همه‌ی ابعاد آن پرداخت. ولی به نظر بنده طب سنتی با روح و خلقت انسان بهتر هماهنگ است تا طب جدید. 1- همین طور که می‌فرمایید بعضی از غذاها روی‌هم‌رفته برای بدن مضرّ است ولی به این معنی نیست که مثلاً این حبه قند نقش یک قاشق سمّ را داشته باشد که مضر بودن آن برای همه در هر شرایطی محرز نیست و عرفا نیز بر همین اساس از چای استفاده می‌کنند به‌خصوص که استفاده‌ی زیادِ این نوع مواد تبعات مورد بحث را به همراه دارد. 2- روی‌هم‌رفته آب‌درمانی برای کسانی که بیماری اساسی دارند یک کار مفید و تجربه‌شده است مگر برای کسانی که تقدیر آن‌ها مرگ باشد . 3- اساساً نقش دارو و درمان بیماری‌ها نقش علت معدّه است و نقش اساسی را نفس ناطقه به عهده دارد و بهترین دارو به قول رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» پرهیز است. می‌فرمایند: « الْمَعِدَةُ بَیْتُ کُلِّ دَاءٍ وَ الْحِمْیَةُ رَأْسُ کُلِّ دَوَاءٍ فَأَعْطِ نَفْسَکَ مَا عَوَّدْتَهَا» معده خانه بیمارى و پرهیز سرآمد همه دارو ها است و به نفس خود آنچه را که عادت داده‏اى بده‏ ، و لذا تا آنجا که ممکن است باید از داروهای شیمیایی کم‌تر استفاده کرد ولی چون ما بدن خود را از قبل به داروهای شیمیایی عادت داده‌ایم به‌کلی نمی‌توان از آن‌ها فاصله گرفت. موفق باشید
15903
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: در جلسات برهان صدیقین در مسائل تشبیه حقیقت وجود به نور فرمودین که در نظام تشکیک وجود، نور وقتی نازل میشه و یا از منشور عبور میکنه و هفت رنگ تشکیل میشه اون حقیقت نوری که در هر کدام از این رنگ ها هست به مشابه وجود هست و اون الوان سبز و زرد و بنفش به مشابه ماهیت هست که از محدودیت ها ایجاد شده. از طرف دیگر می فرمایید امکان و ماهیت عدم هست و چیزی نیست و از اعدام و نیست ها و محدودیت هاست. اینجا من این سوال برام پیش اومده که نور سبز و زرد بالاخره درسته که از نبود 6 رنگ دیگه ایجاد شده اما در واقع از این باب که سبزه به هر حال موجوده و لاشئ نیست. یعنی سبزی در خارج واقعا هست گرچه از محدودیت ها این سبز سبز هست و در واقع این قدر وجود نازل شده و کم شده تا بالاخره یه چیزی تهش مونده، اما باز در مباحث دیگه می فرمایید امکان و ماهیت عدمه و اصلا نیست و لاشئ هست این دو تا رو من نتونستم جمع کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سبزبودنِ نور سبز، غیر از نوربودنِ آن است. سبزبودنِ آن به جهت جنبه‌ی عدمی آن است که شش نور دیگر نیست. ولی نوربودنِ آن مربوط به جنبه‌ی وجودی نور است. موفق باشید

14844
متن پرسش
سلام: آیا می شود بخاطر زیبا نبودن زن او را طلاق داد؟ آیا این کار ظلم به اوست؟ اگر مرد به گناه بیفتد باید این کار را انجام دهد؟ اگر زن اول با گرفتن همسر دوم مخالف باشد باید چکار کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. در معرض گناهم. چکار کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر چشم نداشت ببیند با چه کسی ازدواج می‌کند؟!! این هوس‌بازی‌ها را نباید زیر پوشش این الفاظ پنهان کرد! در حالی‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: هر آن‌چه در بقیه‌ی زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

14696
متن پرسش
سلام علیکم: استاد نفس اماره چیست و علت وجودش برای چیست و از کجا نشئت می گیرد و چه رابطه ای با غریزه دارد؟ در پناه حق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بُعدی از شخصیت انسان که میل به بدی دارد را، نفس امّاره گویند و انسان‌ها با مقابله‌ی آن رشد می‌کنند. ولی غریزه به خودی خود بد نیست مگر آن‌که در اختیار نفس امّاره قرار گیرد. موفق باشید

13403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت. پس کتب شما که بحمدلله هم خودم هم در گروهی که در مسجد تشکیل داده ایم داریم روی آنها کار می کنیم. پس این کتب اگر بخواهید سیر مطالعاتی عرفان بفرمایید چگونه می فرمایید برای من طلبه؟ الان وارد اسفار شده ام روی جلد ۸ و ۹ دارم کار می کنم. اگر تذکری توصیه ای دارید خواهشمندم بفرمایید تا إن شاءالله آن را اجرا کنم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه پس از کار بر روی اسفار، با ورود به مباحث فصوص الحکم که جناب استاد یزدان‌پناه شرح فرموده‌اند، نتیجه‌ی لازم را خواهید گرفت. موفق باشید

12878
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت: آنگونه که بنده متوجه شده ام سیاست آقای هاشمی در زمان جنگ و مذاکرات هسته ای سیاست «بده بستان» یا به عبارتی معامله با قدرتهاست. در زمان جنگ سیاست آقای هاشمی این بود که ما باید یک نقطه استراتژیک در خاک عراق را بگیریم و سپس با صدام وارد مذاکره شویم تا سرزمین ما را آزاد کند و جنگ تمام شود. اما نظر امام و مردم حزب الله این بود که ما تا نابودی صدام جنگ را ادامه خواهیم داد. در نهایت هم امام با پذیرش قطعنامه جام زهر را نوشیدند و جنگ مطابق سیاست آقای هاشمی به پایان رسید. شما فرمودید که اگر ما آن زمان مقاومت بیشتری انجام می دادیم اکنون قدرت بسیار بیشتری در منطقه داشتیم. الان هم همین سیاست توسط آقای روحانی دنبال می شود. ما در مذاکرات قبول کردیم که از غنی سازی 20 درصد دست برداریم و به زیر 5 درصد اکتفا کنیم. این سیاست شاید مثل پذیرش قطعنامه منجر به صلح شود اما آیا بهتر نیست ما کلاً توافق هسته ای با غرب را کنار بگذاریم و به کار خود ادامه دهیم تا بعدا مثل پذیرش قطعنامه پشیمان نشویم؟ آیا خود مذاکره با غرب «جام زهر» نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که بتوانیم در هر صحنه‌ای در عین استغناء از غرب، اولاً خود را در جهان اثبات کنیم، ثانیاً: روحِ فریب‌کار و دروغ‌گوی فرهنگ غربی را نشان دهیم، وگرنه آری! پشیمان خواهیم شد. موفق باشید

11872
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: استاد اگه اجازه بفرمایید می خواستم به این عزیزان منتقد توافق عرض کنم که دلواپسی شما بجا اما انقلاب اسلامی و امت اسلامی فقط تو بچه حزب الهی با اون فهم و بصیرت و رحیه انقلابی نیستی عزیز من، بلکه تمام اقشار جامعه باید با این انقلاب بیان بالا و رشد کنن، بصیرت پیدا کنن تا انقلاب هم رو به جلو بره، نمیشه بهشون گفت شما بچسبید به زندگیتون کاری به چیزی نداشته باشین تا ما خودمون انقلاب رو اداره کنیم. بزارین یه مثال بزنم برا بهتر روشن شدن موضوع. در فتنه 88 آقای حجت الاسلام راشد یزدی می گفتند که در اوج فتنه و اغتشاشات و اون همه آبروریزی برای نظام من با رهبر انقلاب داخل ماشین نشسته بودیم و به (قم یا جمکران درست یادم نیست) می رفتیم که من داشتم خدمت آقا شکوه می کردم و می گفتم که چقدر بد شد چه ضربه حیثیتی خورد نظام، اما آقا در جواب فرمودند که این حرفا درست اما این انقلاب هم باید بیمه بشه قوی بشه رشد کنه. ببینید رفقای حزب الهی عزیز در اوج اون اتفاقات در ظاهر بسیار تلخ حضرت آقا چه نوع دیدی دارن کجاها رو می بینن و این همون بصیرت و باطن بینی اولیای الهی هست از شناخت دقیق و عمیق سنت های الهی حاصل میشه. شما این جمله آقا رو در ابتدای این مذاکرات که فرمودند به مذاکرات خوش بین نیستم اما به اذن الله از آن ضرری هم نمی کنیم رو با همین دید نگاه کنید. عزیزان ولی خدا که به منبع نور وصل هست داره این حرف رو میزنه و دیر یا زود تحقق این حرف رو خواهیم دید همینطور که تحقق اون حرف اقا به آقای راشد در مورد فتنه 88 رو داریم الان می بینیم. این در مورد داخل کشور بود اما در مورد خارج از کشور هم تقریبا همینطوره یعنی اینو بدونیم که این انقلاب قراره در دل کل ملتها و نظام های این جهان بدرخشه و پیش بره و دعوت خودش رو به سمت معنویت و گذر از ظلمات مادی گری پیش ببره و همه ملتها فقط اون ملت های طرفدار نظام اسلامی نیستن بلکه بسیاری تحت تاثیر تبلیغات و القائات رسانه های صهیونیستی دید منفی به این انقلاب و کشور دارن و این نظام رو جنگ طلب خشن و غیر قابل تعامل و گفتگو میدونن نه فقط ملت ها بلکه بعضا دولتها و سیاست مداران اونها هم همین دید رو دارن که این گفتگو ها و امتیاز دادن ها برای رفع بهانه جویی که ان شاءلله با نقض عهد طرف مقابل و کارشکنی مداوم و لجاجت اونها میتونه باعث بشه که این دید هم در خارج و هم در در داخل تا حدود زیادی از بین بره و زمینه درخشش بیشتر و سرعت سیر بیشتر انقلاب اسلامی در دل تاریخ فراهم بشه. پس عزیزان بفرموده رهبر انقلاب بهتره عجله نکنیم و ببینیم آخرش چی میشه. این نکته هم بگم که این جمله حضرت آقا مقام معظم رهبری قبل از انتخابات ریاست جمهوری 92 در دانشگاه افسری امام علی من رو خیلی به خودش مشغول کرده و خیلی قابل تامله و شما هم روش تامل کنید تامل فراوان، اقا فرمودند ما نمی دانیم خداوند چه تقدیری برایمان در نظر گرفته و قلب ها رو به چه سمتی هدایت میکنه، انتخابات ریاست جمهوری مورد نظر ایشون بود. استاد معذرت می خوهام دعام کنید و خدانگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با شما موافق هستم که باید در نحوه‌ی حضور خودمان در این تاریخ جدّاً فکر کرد. تفکر، یک موضوع تاریخی است و انسان‌ها و ملت‌ها باید در بستر تاریخی که دارند مراحل تفکر را یکی بعد از دیگری طی کنند تا قدم قدم به تفکر نهایی که متناسب با اهدافی است که برای خود در نظر گرفته‌اند، برسند از این رو ما باید متوجه باشیم فعلاً در کدام مرحله از تفکرِ تاریخی خود قرار داریم تا جایگاه خود را پاس داریم و موقعیّت خود را جدّی بگیریم.

در غرب وقتی رنسانس از حالت شورِ احساسی‌اش جلوتر آمد و به طور طبیعی به بازخوانی خود نشست، زمینه ظهور یک نوع تفکر شروع شد که حاصل آن بازخوانی، شخصیت‌هایی مثل هگل و شلینگ و فیخته شد که پدران فکری فرهنگی غرب‌اند. در انقلاب اسلامی نیز این سیر در حال وقوع است ولی با رویکرد قدسیِ مخصوص به خود.

در غرب بعد از شور احساسیِ رنسانس، آرام‌آرام اندیشیدن نسبت به تاریخی که در آن قرار گرفتند به صورتی جدّی پیش آمد و در واقع می‌توان گفت هگل و هم‌دوره‌ای‌هایش حاصل میز فکرهایی‌اند که بعد از آن شورِ رنسانسی ظهور کرد. این کار مهمی است که افرادِ متعلق به انقلاب اسلامی نیز بتوانند آرام‌آرام وارد فاز اندیشیدن نسبت به تاریخی شوند که در آن قرار دارند و معلوم است که فکرکردن فضای خاص خود را می‌خواهد و باید افق خاصی در میان باشد. بنده معتقدم ما نیز می‌توانیم آرام آرام خود را به تاریخی وارد کنیم که تاریخ تفکر نسبت به جایگاه انقلاب اسلامی است و بدانیم انقلاب اسلامی در مسیر حرکتِ خود به جلو در حال ظهور و طلوع زمینه‌ی تفکرِ خاصی است که می‌خواهد به طور همه جانبه خود را بیابد، البته نمی‌گویم در آن فضا قرار گرفته‌ایم، معتقدم در حال ورود به آن نوع فکر هستیم.

البته چون آن فکری که امثال هگل بدان نظر داشتند در زمینه‌ای مطرح شد که از یک طرف ارسطوئی و از طرف دیگر از تثلیث کلیسائی متأثر بود، به آن نتیجه‌ای که باید برسد نرسید و با آن همه دقت که هگل نسبت به هندسه فکری خود داشت و واقعاً هم چیز عجیب و غریبی بود. با این همه به بن بستی که آن مکتب در مقابل خود داشت و کلیسا نتوانست با طرح فلسفی سیاسی هگل خود را بازخوانی کند، کلیسا نتوانست به نتیجه‌ای که هگل می‌خواست برسد، برسد إلاّ آن‌که بگوئیم زمینه‌ای شد جهت ظهور نهضت پدیدارشناسی.

هگل با آن حیطه‌ی تفکر و عمقی که به فرهنگ غرب داد تصور می‌کرد می‌تواند همه مسائل را حل کند و واقعاً کسی که در آن تاریخ با آن اندیشه روبه‌رو می‌شد گمان می‌کرد هگل ابهامات حرکت مدرنیته را جهت رسیدن به مقصدی که مدرنیته برای خود طراحی کرده رفع می‌کند و غرب به مطلوب خود برسد. هگل یک شخصیت مذهبی است و می‌خواهد کتاب مقدس را به تاریخ خود برگرداند، البته جایگاه تاریخی هگل بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌ها است که بنده بتوانم به این راحتی توصیف‌اش کنم. عرض بنده تنها آن است: همان‌طور که رنسانس در مسیر خود به منزل‌هایی رسید که در نهایت به هگل و امثال هگل منجر شد، ما نیز به یک معنا باید این مسیر را طی ‌کنیم تا بتوانیم در شرایط تاریخیِ تفکرِ نسبت به انقلاب اسلامی وارد بشویم و این نشست‌ها می‌تواند ما را در آن شرایطِ تاریخی قرار دهد که نتیجه‌اش هگل می‌شود، البته با رویکرد قدسیِ مخصوص انقلاب اسلامی و نظر به نور مهدی(عج)، هر چند ما هنوز به آن بلوغ از تفکر که شایسته هدف بزرگ انقلاب اسلامی است نرسیده‌ایم. افق ما بحمدالله حضرت مهدیg است و همین امر انقلاب اسلامی را آینده‌دار کرده است. هگل به نکات ظریفی از معرفت نزدیک می‌شود حتی به حرف‌هایی که محی الدین در عرفان نظری پیش می‌کشد نظر دارد، ولی نمی تواند بهره لازم را از آن نکات ببرد زیرا زیرساخت‌های فکری فرهنگیِ لازم در آن زمین موجود نبود[1] و ما در جایی هستیم که در سیر حرکت انقلاب اسلامی می‌توانیم قدرت تفکر را إن‌شاءالله به جامعه‌مان برگردانیم. با این فرض که عزیزان در شرایطی از آمادگی و تفکر قرار دارند که نحوه‌ای از تاریخ‌سازی به صورتی که انبیاء داشتند را در خود دارا می‌باشند.

موفق باشید

 


[1] - انقلاب فرانسه سرچشمه‌ی تفکر هگل است و می‌توان گفت انقلاب اسلامی می‌تواند سرچشمه‌ی تفکری شود که روح انقلاب اسلامی را در خودآگاهی مخصوص به خود تبیین کند و به یک معنا انقلاب اسلامی، هگل خود را متولد نماید. در رابطه با شخصیت فکری هگل به کتاب «هگل» از آقای دکتر علی اصغر مصلح، از انتشارات علمی رجوع فرمائید.

11306
متن پرسش
سلام استاد گرامی آیا شما برطرف شدن برخی مشکلات خلق و خو و روحی را با اصلاح مزاج از طریق طب سنتی اسلامی قبول دارید؟ مثلا دکترهای طب سنتی اسلامی میگویند وقتی سودا در بدن زیاد شود روی خلق و خو و افکار تاثیر میگذارد و بعضی وقت ها باعث احساس افسردگی و یا وسواس میشود،و برای برطرف کردنش باید سودای بدن دفع شود چون سردی بدن زیاد شده و باعث خشکی سر شده و برخی مشکلات روحی به وجود آمده،در این شرایط آن شخص باید برخی دستورات طب سنتی مانند خوردن غذاهای گرم و تر و برخی داروهای گیاهی دفع کننده سودا را رعایت کند و حجامت یا زالو درمانی کند تا بعد از چند ماه سودا از بدنش دفع شود و به تعادل برسد و مشکلش رفع شود. آیا شما قبول دارید؟ چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه یادتان باشد که شرایطی که در بدن به‌وجود می‌آید در رابطه با روح، حکمِ علّت معدّه را دارند و در واقع زمینه هستند و به همین جهت اصالت را باید به روح یعنی نفس ناطقه داد که می‌تواند ماوراء این زمینه‌ها کار خود را بکند. علت حقیقیِ خُلق و خوی انسان، روح اوست. موفق باشید
10821
متن پرسش
با سلام خدمت حضرتعالی: استاد مدتی است که نفس‌ام دچار لجبازی شده و سعی می‌کند با هر کار خیر یک شرّ به طرق مختلف تحمیل کند. نظر حضرتعالی در این مورد برای درمان چیست؟ آیا شرایط محیط خانواده تاثیر دارد چون خواهر دوقلو دارم و....؟ در پایان خداوند شما را در کنف عنایت حضرت ولی عصر برای ما حفظ بفرماید. در ضمن ملتمس دعای حضرتعالی هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه قرار همین است که نفس امّاره مانع کار خیر شود، هرکس به هرجا رسید با مخالفت با نفس امّاره رسید. إن‌شاءاللّه آرام‌آرام مزه‌ی برکات مخالفت با نفس امّاره را خواهید چشید. برای آن‌که در این مورد افراط نکنید تنها و تنها در رعایت حرام و واجب الهی اصرار داشته باشید و در مکروه و مستحب در حدّ امکان عمل کنید. موفق باشید
9364
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید به ما دستور داده‌اند از قضای الهی راضی باشیم و نه از مقضی. اگر میشود این جمله را توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثلاً ما در دفاع مقدس هشت‌ساله به این راضی نبودیم که صدام جوانان ما را شهید کند، به اراده‌ی الهی راضی بودیم که با تحقق این دفاع، اسلام و تشیع، عظمت خود را نشان داد. موفق باشید
9120
متن پرسش
عطف به سوال رجعت: لطفا نظرتان را در مورد این مقاله بگویید (نقد ادله استاد رفیعی قزوینی در رباب رجعت) http://nameh-i-hikmat.sadiqjournals.ir/?_action=articleInfo
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید کلّ برنامه‌های سایت مذکور را در این مورد جستجو کرد و ظاهراً برای ورود به آن سایت رمز عبور می‌خواهد که مقدور بنده نیست. موفق باشید
8395
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد برای پاکسازی وهم از فکر بد و ورود آن چه باید کرد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک کند. موفق باشید
6126
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیک نظر به این که انسانها در حرکت خود از نظر زمانی و مکانی شرایط یکسانی ندارند و با لاخره جایی بین شدت و ضعف به خاطر مرگ متوقف می شوند تکلیف قوه و فعل در این شرا یط متفاوت چه می شود در هر دو بعد تن و نفس؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها قبل از آن‌که به دنیا بیایند در علم خدا شرایط زمانی و مکانی خود را انتخاب می‌کنند و خداوند بر اساس انتخاب آن‌ها، آن‌ها را خلق می‌کند و هرکس بنا به تقدیری که ریشه در انتخاب خود دارد در شرایطی قرار می‌گیرد که باید بالقوه ها‌ی خود را به مابالفعل تبدیل کند. موفق باشید
5540
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و عبادات 1- بنده مغازه ای ( فروش بستنی ، شربت و آبمیوه های سالم سنتی است ) دارم که جهت ترویج حجاب و عفاف ، بنری زده ام که بر روی آن نوشته ام "ورود خانم ها فقط با حجاب اسلامی " از شما استاد عزیز و گرامی تقاضا مندم اگر نقصی و یا اشتباهای در این مورد است . راهنمایی بفرمایید ؟ و یا طرحی در جهت ترویج احکام و مبانی دین اسلام و فرهنگ سازی صحیح و سالم ، این بنده حقیر را راهنمایی بفرمایید .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون تجربه نشان داده بعضی از خواهران بی‌حجاب عنادی با دین ندارند و به جهت تربیت غلط و یا عادت غلط رعایت حجاب را نمی‌کنند به جای آن‌که بنویسید فقط خانم‌های با حجاب وارد شوند، بنویسید؛ «خواهران محترم! سعی بفرمایید با رعایت حجاب، محیط زندگی را هرچه معنوی‌تر بنمایید». و سعی کنید مستقیم به مشتری‌های بی‌حجاب چشم ندوزید تا متوجه شوند از وضع ظاهری آن‌ها دلگیر هستید. موفق باشید
4047
متن پرسش
سلام م چندتاسؤال پرسبدم چچه طور از بین اینهمه جواب،‌ جواب سؤالم پیداکنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت المیزان از نظر فنی این امکان را دارد که به طور هم‌زمان جواب سؤالات را برای ایمیل کاربران ارسال کند ولی این مشروط بر آن است که عزیزان ایمیل خود را در محل مربوطه بنویسند تا حتی اگر صلاح نبود سؤال و جوابشان در معرض دید سایر کاربران قرارگیرد برای خودشان ارسال شود و لذا اگر سؤال عزیزان طوری نبود که در معرض دید همگان قرار گیرد و از طرفی ایمیل هم ننوشته باشند، نمی‌توانند به جواب سؤال خود دسترسی پیدا کنند. موفق باشید. موفق باشید
3827
متن پرسش
باسلام به محضر استاد طاهرزاده عزیز ودوست داشتنی استاد شاید بنده بسیاربسیارکوچک ترازآن باشم که بخواهم محضرتون پیشنهادی را مطرح کنم ولی با توجه به شناحت نسبی که به آثارشما دارم وبا توجه به اینکه شماخوب نیازهای جامعه رو تشخیص میدهید ومباحثی رو که مطرح میفرمائید حکایت ازهمین مسئله هاست خواستم به عنوان کسی که خیلی خیلی شمارو دوست داره وشدیدا بهتون علاقه مند هست پیشنهاد بدهم که با توجه به نیازجامعه بحثی را تحت عنوان ازولایت نبی تا ولایت فقیه مطرح فرمائید وانشالله با توجه به صلاحدید خود حضرت عالی به صورت کتاب ویا جزوه که قطعا کتاب بهتر است منتشر فرمائید تا ما دوستاران شما بتوانیم بهتر وبیشتر ازمباحث شما درزمینه ولایت فقیه وریشه های تاریخی ولایت الهی استفاده کنیم البته شاید هم قبلا این ایده مطرح شده باشه ونظر این حقیر تازه نباشه به هرحال هرکسی هم که مطرح کرده یا اصلا خود شما به این موضوع رسیده باشید که چنین چیزی نیازجامعه هست بازهم جای شکر باقی است بازهم جسارت حقیر را بپذیرید که به شما پیشنهاداتی را مطرح میکند التماس دعا امید وارم درراه دفاع ازمبانی دینی جوانان ونوجوانان وعلاقه مندان به دینداری موفق وموید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک سلسله بحث‌ تحت عنوان «از ولایت نبی تا ولایت فقیه» داریم که به صورت سی‌دی در آمده، در ضمن کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که در دست چاپ است علاوه بر بحث نبوت و امامت به بحث ولایت فقیه نیز پرداخته. موفق باشید
3227
متن پرسش
با سلام در برخی علوم مثل ترمودینامیک یا فیزیک کوانتومی مباحث مطرح می شود که غرابت نزدیکی به مبانی دینی دارد. مثلا چندی پیش فایلی را دیدم که ارتباط مباحثی چون وجود جهان های چهاربعدی و بعد چهارم و گذشت زمان را در آن با ایات قران تشریح کرده بود و نتیجه گرفته بود که برخی از این مباحث با ایات قران کاملا همخوانی دارد. کتابهایی نیز در رابطه با علم و دین منتشر شده که از جمله آن به کتاب اندیشه های کوانتومی مولانی نوشته آقای محسن فرشاد می توان اشاره کرد. برای بنده که تحصیلات در علوم مهندسی است این مطالب بسیار جذاب و حتی راهگشاست و حتی احساس می کنم در بینش اینجانب تاثیر عمیقی دارد و حتی با اینکه یک فردی مذهبی هستم برایم از خیلی از مباحث صرفا مذهبی ملموس تر است.. حال می خواستم نظر جنابعالی در مورد اینگونه مباحث را جویا شوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با این‌که تمام عالم آیات الهی است ، اگر انسان فطرت خود را سالم نگه داشته باشد از هریک از آیات الهی به حقیقت منتقل می‌شود ولی باید فراموش نکرد که نباید تنها از آینه‌ی محدود جهان محسوس به عالَم قدس و ملکوت نگریست. موفق باشید
2208
متن پرسش
باعرض سلام. سوالی که از حضرتعالی داشتم اینکه حضرت مسیح که به اسمان خدا رفتند ونه اینکه کشته شدند جسمشان الان کجاست در همین راستا جسم امام زمان که از نظرها غایب شدند کجاست؟آیا بحث کن فیکونی در میان است که ایشان جسم خودرا ایجاد یا نیست میکنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که در برهان صدیقین روشن شد، وجود هر اندازه که نازل شود، احکام کثرت وجسمیت را پیدا می‌کند و همان اندازه که شدید و متعالی شود، از حالت جسمانیت در می‌آید، بنابر این چون وجود مقدس حضرت عیسی«علیه‌السلام» به تعبیر قرآن بالا برده‌شده‌اند، جسمشان از حالت جسم مادی به جسم نوری شدت می‌یابد و دیگر مشکل آن که باید در جای خاصی باشد در میان نمی‌ماند. موفق باشید.
16318
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ببخشید سوالات ناقص اومدند: 1. در رابطه با نحوه و کیفیت قرآن خواندن در ماه رمضان چه توصیه ای دارید تا حداکثر استفاده را بتوان کرد؟ 2. به نظر جنابعالی با کدام سوره شروع کنیم و از چه تفسیری استفاده شود به چه کیفیتی؟ آیا خود را ملزم به خواندن یک جز در هر روز کنیم یا یک سوره را برای کل ماه در نظر داشته باشیم و روی آن کار شود و به تفاسیر آن رجوع گردد؟ زیرا متاسفانه آنطور که شایسته است افراد از قرآن بهره نمی برند و در ماه رمضان به یک قرائت صرف یا نهایتا به قرائت همراه ترجمه تحت الفظی آن بسنده می کنند. 3. شاید این برداشت شود که چون خواندن هر آیه از قرآن ثواب عظیم دارد باید روی کمیت قرآن کار کرد و توجه به کیفیت قرآن با اندازه کمیت ثواب و رفع حجب ندارد. لطفا این مسئله را نیز کمی شرح دهید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر آیت اللّه جوادی تذکر خوبی است که می‌فرمایند در ماه رمضان هر روز یک جزء قرآن را حتی با حداقل توجه بخوانید تا ثواب ختم قرآن در ماه مبارک رمضان نصیب شما بشود. در ضمن اگر فرصت داشتید یک سوره را جهت تدبّر در آیات قرآن انتخاب کنید و بر روی آن با عمق بیشتری کار کنید. موفق باشید 

15986
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد معزز: جناب استاد در مناجات شعبانیه دو فراز آمده که انگار با هم نمی خواند از یک طرف حضرت می فرمایید «الهی ما اظنک تردنی فی حاجه قد افنیت عمری فی طلبها منک» و در فراز دیگری می فرماید «و قد افنیت عمری فی شره السهو عنک و ابلیت شبابی فی سکره التباعد منک» حال چگونه این دو با هم جمع می شود؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فراز اول، مناجات‌کننده با نظر به رجایی که نسبت به خدا دارد با حضرت معبود سخن می‌گوید که گمان نمی‌کنم مرا در طلب آن‌چه عمری در پیِ آن بودم از درگاه خود برانی. ولی در فراز دوم، نظر به خودش دارد که چگونه دستش خالی است و از خود هیچ ندارد. لذا عرضه حال به حضرت معبود می‌کند که من با خودم چنین و چنان کردم. و از این طریق، رحمت پروردگارش را به شور می‌آورد. موفق باشید

نمایش چاپی