بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15370
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: 1. خدا عین فبض است و تمام اسماء را افاضه کرد خوب شما هم می فرمایید: اسم مضل هم کمالی هست در خدا حالا باید آن را هم افاضه کند. دو سوال پیش می آید 1. این که می فرماید عده ای فقط با اسم مضل الهی متحد می شوند و مورد غضب قرار می گیرند مثل ابلیس و کفار تا اینجا مورد قبول اما بالاخره انسان کامل مقامش مقام تمام اسماء الهی است پس باید اسم مضل را هم بگیرد پس چه فرقی با انسانی که فقط اسم مضل الهی را لایق شده دارد؟ 2. خداوند از اول عین فیض بود تمام اسمائش را فیضان داد و در ملکوت هر اسمی شد ملکی، پس چرا اسم مضل ملک نشد و ملکی به نام مضل نداریم آیا می شود این مسئله را با بحث عین ثابته موجود در مباحث عرفانی حل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  اسم مضلّ ریشه در اسم جلال الهی دارد و انسان کامل به عنوان خلیفه‌ی الهی با نور اسم جلال، هرگونه خطوراتی را که شایسته‌ی حضور در قلب انسان موحد نیست، دفع می‌کند و می‌داند که جای هر اسمی کجاست. لذا با اسم هادی، راهِ قلب را به سوی حق می‌گشاید و با اسم جلال، مانع خطورات شیطانی می‌شود. موفق باشید

 

13643
متن پرسش
سلام استاد: جواب شما در سوال ۱۳۶۳۵ رو تا حدودی متوجه شدم اما در زمینه نفس در آیه وارد شده (لاتکونوا کالذین نسوا الله....) یعنی اگر خدا را فراموش کنیم خودمان را از یاد بردیم اما در حدیث آمده (من عرف نفسه عرف ربه) یعنی اگر خودمان را فراموش کنیم خدا را فراموش کردیم این اختلاف چگونه قابل حل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه‌ی مذکور می‌فرماید: اگر خدا را فراموش کنید خودتان را و موضوعات مهم خود را فراموش می‌کنید و به امور فرعی می‌پردازید، لذا از آن‌هایی نباشید که خدا را فراموش کردند. و روایت مذکور می‌فرماید: حال که نباید خدا را در امور خود فراموش کنید، اگر می‌خواهید ربوبیت ربّ را بشناسید، خود را باید بشناسید. موفق باشید

11075
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: برای اینکه سیر و سلوک کنیم یا شخصی که عارف هست باید حتما عرفان نظری هم بلد باشد؟ یا نه قرآن اهل بیت علهم السلام کافی هست؟ 2-چطور میشه تشخیص داد یک نفر عارف هست؟ لطفا ایمیل کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برای سیر و سلوک نیاز به عرفان نظری نیست، کافی است صادقانه سودای رجوع إلی اللّه و قرب به حق در ما زنده باشد و عبادات خود را در راستای چنین هدفی دنبال کنیم. مباحث عرفان نظری و عرفان عملی کمک می‌کنند تا راه‌های رجوع إلی اللّه را بهتر و دقیق‌تر طی کنیم 2- عارف کسی است که با خلوص کامل بندگی خدا را دنبال کند و اگر هم منظورتان کسی است که علم به عرفان نظری داشته باشد که مثل هر علمی، کسی به علم او پی می‌برد که خودش عالم به عرفان نظری باشد. موفق باشید
10510
متن پرسش
سلام: در جلسه دوشنبه گفتید برای شخص با تقوا کار یک نوع سلوک است. ۱- لطفا بیشتر توضیح دهید که هدف کار کردن رو چگونه در خود اصلاح کنیم بگونه ای که در سلوک موثر باشد؟ ۲- اگر در محل کار بعضا بیش از حدی که معصومین فرمودند از ما انتظار کار کردن داشته باشند مثلا ۱۲ الی ۱۶ ساعت در این جور مواقع نیت ما چگونه باید باشد اگر به آنها بله بگوییم نشان دهنده این است که ما رزق رو دست آنها می بینیم و تن به کار بیش از حد داده ایم. (یقینمان هنوز آن قدر کامل نشده که جرات نه گفتن داشته باشیم) اگر جواب نه به آنها بدهیم که مثلا مساوی است با از دست دادن کار (البته می دانم که اشکال در کمی تقوا ست) بنده فکر می کنم با شرایط موجود فعلا طبق مسیری که موجود هست پیش برویم و به صورت جدی سعی در حفظ تقوا و ورع داشته باشیم تا به لطف خدا به مرحله ای برسیم که جز الله نبینیم و اگر کسی خواسته بیجا داشت با قاطعیت جرات نه گفتن را داشته باشیم. آیا این فکر بنده درست است؟ لطفا توضیح بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی با کار خود یک نیاز جامعه را جواب می‌دهید و انگیزه‌ی شما بیش از آن‌که پول باشد خدمت است آن کار سلوک الی اللّه خواهد بود 2- بالاخره خداوند فعلاً این کار را برای شما مقدّر کرده و چون ترک آن یک نوع بیکاری است آن را به فال نیک بگیرید. موفق باشید
9862
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید این چند وقته سوالات زیادی در خصوص حرکت جوهری پرسیدم. بنده کتاب را می خوانم صوت ها را هم گوش می کنم و آنها را روی برگه پیاده می کنم. در آن کنار خودم استدلال هایی هم می کنم و گاهی هم سوالاتی پیش می آید. خلاصه از اینکه زیاد مزاحم شما می شوم عذر خواهم. آخر اطرافمان استاد فلسفه نیست. تازه اگر هم پیدا شود با مبانی و روش تدریس شما آشنا نیست. تازه بر ما هم خرده می گیرند آقا فلسفه را بدون منطق نمی فهمید و... از همین حیث بنده مزاحم شما می شوم. استاد شما می فرمایید: نفس دارای تجرد نسبی است و یک نحوه تعلق به بدن دارد، در نتیجه حکم بدن - به عنوان یک موجود مادی - در نفس سرایت می‌کند. خب برداشت من از رابطه ی نفس با بدن این گونه است: نفس داخل بدن است نه مثل داخل شدن چیزی در چیزی و خارج از بدن است نه مثل خارج شدن چیزی از چیزی. و از طرف دیگر هم که نفس نسبت به بدن حالت انضمامی دارد. حال بنده می خواهم در جزوه خودم همین جمله ی شما که فرمودید: نفس دارای تجرد نسبی است و یک نحوه تعلق به بدن دارد را شرح بدهم ولی تصور و تصدیق اش برایم سخت است. مگر نفس مجرد نیست؟ پس چطور می توان آن را نسبت به چیزی سنجید؟ خلاصه بنده از دیروز در همین یک جمله مانده ام و نمی توانم جمله را برای خودم باز کنم. و سوال دوم استاد اینکه می فرمایید ترجمه و تنقیح، معنی کلمه تنقیح چیست؟ با تشکر. خدا عمرتان دهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که ما نفس خود را طوری احساس می‌کنیم که گذشته و آینده را در خود دارد که بحثی نیست. پس از این جهت نفس ما مجرد است و در این هم که احساس می‌کنیم در عین آن‌که این جوان 20 ساله‌ی امروزی همان کودک 15 سال پیش است و در عین حال تغییراتی در درون خود از نظر علم و حیات کرده است هم بحثی نیست. پس ما در نفس خود با دو بُعد روبه‌روییم؛ یکی تجرد و یکی تغییر، و از آن‌جایی که ماده عین حرکت است و هر تغییری مربوط به عین حرکت است – که در جزوه‌ی اخیر روی این بحث شده – پس باید حرکتِ نفس مربوط به تعلق نسبی آن به ماده باشد و از این جهت اتحاد نفس و بدن انضمامی است که نه نفس عین بدن است و نه جدا از بدن، بلکه اتحادی با بدن دارد که آن اتحاد آن را عین بدن نمی‌کند. موفق باشید
9386

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و ارادت: در صوت جلسه اول معرفت نفس شما فرمودید طبق آیه 42 سوره ی زمر خداوند در خواب نفس ما را میگیرد و تا خودمان اراده میکنیم بخوابیم نمی توانیم بخوابیم. پس چرا داروهای بیهوشی باعث میشود توجه نفس از بدن قطع شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: داروهای بیهوشی موجب می‌شود که عرصه‌ی حضور نفس در بدن تنگ شود و نفس را بدون اختیارش از بدن بیرون می‌کنند. در کتاب «خویشتن پنهان» این موضوع بحث شده است. موفق باشید
8429
متن پرسش
سلام علیکم عبارات ذیل خطبه فدکیه خطاب به امیر المومنین قدری باورش مشکل به نظر می رسد. لطفا راهنمایی فرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر منظورتان آن خطابی است که زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» به حضرت علی«علیه‌السلام» داشته‌اند که بعضى از مورّخین در رابطه با موضوع بعد از این خطبه آورده‏اندکه: چون دختر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم آن‏گفتار را در مسجد مدینه فرمود و ابابکر با او برخوردى بى‏ادبانه کرد و حتّى به‏ على علیه السلام توهین کرد که در خانه نشسته و از زنان کمک مى‏گیرد، («شرح نهج‏البلاغه»، ابن ابى‏الحدید، ج 16، ص 214) حضرت به خانه آمد و به شوهر خود چنین گفت: «پسر ابوطالب! تا کى دست‏ها را به زانو بسته‏اى، و چون تهمت‏زدگان در گوشه خانه نشسته‏اى؟ مگر تو نه همان سالار سرپنجه‏اى؟! چرا امروز در چنگ اینان رنجه‏اى؟ پسر ابوقحافه، پرده حرمتم را درید و نان و خورش فرزندانم را برید! ...». چنانچه ملاحظه مى‏فرمایید؛ جمله فوق حالت سجع و آهنگین دارد، یعنى نظم خاصّى بر آن حاکم است. جناب آقاى دکتر شهیدى‏ در کتاب زندگى فاطمه‏زهرا علیهاالسلام مى‏فرماید: «چگونه چنین چیزى ممکن است که فاطمه علیهاالسلام با على علیه السلام این‏طور سخن گفته باشد؟ شیعه براى این دو بزرگوار مقام عصمت قائل است، آیا مى‏توان پذیرفت دختر پیامبر این‏چنین شویش را سرزنش کند، آن‏هم براى نان و خورش فرزندانش؟ آنچه مى‏بینید این است که این قسمت از گفتار پر از آرایش معنوى و لفظى است؛ اعم ازاستعاره، تشبیه، کنایه، طباق و سجع. اگر خطبه از چنین آرایش‏ها برخوردار باشد، زیور آن است، سخنى است که براى جمع گفته مى‏شود، باید در دل شنونده جا کند. در چنین گفتار، خطیب در عین حال که به معنى توجّه دارد، به زیبایى آن و نیز به آرایش لفظ باید توجّه داشته باشد، امّا گفتگوى گله‏آمیز زناشویى آن هم‏ در خانه خود، چرا باید چنین باشد؟ مگر دختر پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم مى‏خواست قدرت خود را در سخنورى به شوهر خویش نشان دهد؟»« زندگى فاطمه زهرا علیهاالسلام»، دکترشهیدى، ص 142.))) ظاهراً حق با جناب آقاى دکترشهیدى است که این قسمت را بعداً به کلمات حضرت اضافه کرده‏اند. و مى‏توان امکان داد براى از بین‏بردن پیام اصلى خطبه فاطمه‏زهرا علیهاالسلام که عالى‏ترین ابعاد معرفتى و سیاسى را گوشزد مى‏کند، چنین پیرایه‏هایى را بدان وصل کرده باشند. وقتى متوجه باشیم حضرت زهرا علیهاالسلام چگونه در آن خطبه جبهه‏اى را گشوده‏اند که تا نهایت تاریخ، سرنوشت‏ساز خواهد بود روشن می شود مسئله بصیرت حضرت فاطمه علیهاالسلام خیلى از این حرف‏هاى عادى که در مورد حضرت مى‏زنند، بالاتر است. موفق باشید
7962
متن پرسش
سلام استاد برای این بظاهر روحانیونی که براحتی اینهمه سرمایه های معنوی کشور و عالَم، نظیر امام و علامه حسن زاده و آیت الله جوادی و ... رو بر سر مسائلی نظیر وحدت وجود (که خودشان هم مطمئنم چیزی از آن نفهمیده اند و حرف چهار تا استاد معلوم الحال که نمیخواهم اسم بیاورم را میزنند) تخطئه میکنند و خطرشان به نظر اینجانب از صد اوباما برای این نظام و دین بیشتره نباید فکری شود؟2.یکی از همین مغز جامدان در مورد فصل معشوقه و صبیان و غیره ی اسفار ملاصدرا که در کتاب او این آدرس بود : جزء2 سفر ثالث اسفار چاپ مصطفوی ص 178 به بعد،که چون به عربی بود بنده خوب نتوانستم موضوع را بفهمم و آن روحانی با آن جمودش میگفت ملاصدرا در این فصل گفته زیر یک لحاف رفتن با نوجوان برای سلوک قبیح نیست! میشود بفرمایید آن فصل اصلا در مورد چیست و این موضوع چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- بهترین راه آن است که وحدت وجود در محافل علمی به‌خوبی تبیین شود تا معلوم گردد چقدر در توحید نکته‌های دقیقی در اعتقاد به وحدت وجود نهفته است 2- اولاً: این آقایان بین نظر به شمایل در بستر عشق عفیف را که عرفا مطرح می‌کنند با نظر به اعضاء تحت تأثیر شهوات فرق نمی‌گذارند. ثانیاً: این‌ها استعارات عرفانی که عموماً شاعرانه است را درست درک نمی‌کنند. لذا وقتی حافظ می‌گوید: «رشته‌ی تسبیح اگر بگسست عیب ما مکن.... دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود» و گزارش می‌دهد از حالت سلوکی خود آن‌گاه که تجلیات نور الهی موجب شد که نظم ذکرش به‌هم بخورد را، به ظاهرش تعبیر می‌کنند و تصوراتی مادی از آن در ذهن می‌آورند. عین این تعبیر در فصل عشق در کتاب اسفار هست که تنها کسانی متوجه مقصود این بزرگان می‌شوند که در تمام فضای کتاب اسفار سیر کرده باشند و حالا به این‌جا رسیده باشند . ولی اگر بخواهند یک پاراگراف را در آورند و در معرض دید عموم قرار دهند از فهم مقصود اصلی در حجاب می‌روند. موفق باشید
7606
متن پرسش
باسلام ببخشید ریشه فکری واصلی وسواس در درون انسان چیست
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ریشه‌ی فکری وسواس وَهم است و انسان با ادب وَهم از طریق نور عقل از آن آزاد می‌شود. موفق باشید
7262
متن پرسش
سلام:1نخستین پیام اصالت وجود جدا کردن حساب مفهوم وجود از دیگر مفاهیم تشخص و وحدت از نظر صدقشان بر امور و حقایق خارجی ست. لطفا پاسخ فرمائید *2 بحث اصالت وجود میان مفهوم عام وجود و حقیقت عینی به چه معناست *3معلول نسخه ضعیف از علت خوداست(دارای علم و.)مباشد آیا علم معلول بعلت یک نحوه اشرافیت بحق است *4تشخص شخص حقانی حق در مقام واحدیت تحت عنوان یک وجود واحده تعبیر به نفس رحمانی شده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصالت وجود یعنی آنچه در عالم عینی و بیرونی هست، وجود است و به همین جهت آتش عینی و بیرونی می‌سوزاند ولی آتنش ذهنی نمی‌سوزاند. چون آتش بیرونی وجودی است که به صورت آتش درآمده و به همین جهت منشأ اثر است. این بحث در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» طرح شده که چرا خدای مفهومی خدایی نیست که بتوان حیات و علم و قدرت را از او گرفت. وحدت و تشخص مربوط به وجود عینی و خارجی است. در رابطه با موارد 3 و 4 اخیراً عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 7221 داشته‌ام. موفق باشید
6169
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی می خواستم در مبحث امامت به صورت ریشه ای وارد شوم. تا ان شاءا... با شناخت صحیح دوست دار اهل بیت باشم لطفا راهنمایی بفرمایید که از کدام مبحث یا کتاب شما شروع کنم و چگونه ادامه دهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شروع بفرمایید و در ادامه کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت«علیهم‌السلام» را با شرح آن دنبال کنید تا برسید به سه جلد کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام». موفق باشید
3848
متن پرسش
سلام استاد باتوجه به آیه ی 82 سوره اسراء ( و ننزل من القرآن ما هو شفاء ...) وآیه 57 سوره یونس (...قدجائتکم موعظه من ربکم وشفاء لما فی الصدور...) و 44 سور فصلت (... قل هو للذین آمنوا هدی وشفاء...) چرا قرآن شفا ست نه دوا ؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شفاء در این‌جا یعنی وسیله‌ی تشفی قلب و راحت‌کردن سینه‌ها از تنگی و تنگ‌نظری. موفق باشید
2309

تفقه در دینبازدید:

متن پرسش
هو با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این ماه گرانقدر در تفسیر حدیثی که در زیر می آورم سوال داشتم: قال الباقر علیه السلام : الْکَمَالُ‏ کُلُ‏ الْکَمَالِ‏ التَّفَقُّهُ‏ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ. الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص32 منظور از تفقه در دین به مصداق چیست؟ اندیشیدن در آن یا آموختن تخصصی آن و یا ... و همین طور گمان می کنم منظور از "تقدیر المعیشه" چیزی بیش از "اندازه نگه داشتن در معاش" باشد، لطفا را هنماییم بفرمائید با سپاس فراوان التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت می‌فرمایند: کمال و همه‌ی کمال در این سه نکته نهفته است 1- تفقه و تعمق در دین – چه در امور عقیدتی و اخلاقی و چه در اموری مثل عبادات 2- شکیبائی در مقابل مصائب و مشکلات بر این مبنا که خداوند بنا به مصلحتی آن مشکلات را ایجاد کرده تا صبر ما را بیازماید 3- مدیریت در خرج و اندازه نگه‌داشتن و ولخرجی نکردن، تقدیر در معیشت است و انسان را متوجه هدفی بالاتر از پول‌درآوردن و خرج‌کردن می‌کند. موفق باشید
1781
متن پرسش
سلام استاد عزیز شما آیا شاگرد علامه حسن زاده هم بوده اید یا فقط برای برخی موارد به ایشان رجوع می کردید- اگر بودید چند سال ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده حدود دو سال هفته‌ای یک جلسه همراه با بعضی از برادران خدمت ایشان می‌رسیدیم و ایشان هرچه صلاح می‌دانستند می‌فرمودند ولی رابطه‌مان رابطه‌ای نبود که ایشان دستورالعمل بدهند و ما مثل یک شاگرد سلوکی از ایشان استفاه کنیم. بنده با مختصر اطلاعاتی که از ایشان دارم فکر نمی‌کنم ایشان بخواهند یک قطب باشند و یا استاد سلوکی قلمداد شوند. علامه حسن زاده کتاب‌های بسیار ارزشمندی را نوشته‌اند و انتظار دارند افراد با مطالعه‌ی آن کتاب‌ها به غنای علمی خود بیفزایند و به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» نزدیک شوند و آن خانواده را ملاک تعالی خود قرار دهند. موفق باشید
1391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در خصوص قسمت دوم دعای عرفه از لحاظ سندی فقط سید بن طاووس در اقبال نقل کرده و مرحوم مجلسی می فرماید این قسمت در برخی از نسخه های قدیمی اقبال هم نیست و با سیاق دعای ائمه هم سازگار نیست و شاید این قسمت افزوده مشایخ صوفیه باشد ری شهری در زمزم عرفان از قول اقای بهجت نقل می کند شخصی از قول رفیقش نقل کرد روزی بعد از خواندن دعای عرفه مرحوم سید بن طاووس را در خواب دیدم فرمود این زیادتی از من است و در جایی دیگر فرموده اند مرحوم سید گاهی هم دعا از پیش خود انشا می کند ذیل دعای عرفه هم یا روایت یا از خود سید است . مرحوم علامه تهرانی هم در یکی از کتب خود معتقد است این قسمت از دعا از امام حسین نیست و از شخصی به نام ابن عطا می باشد . در همان کتاب زمزم عرفان از قول مرحوم علامه طباطبایی نقل شده کیست که بتواند این گونه حقایق را بیان کند ؟ ما که عمری در مسائل فلسفی و عرفانی تلاش کرده ایم دهنمان میچاد این طور حرف بزنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که مستحضرید با توجه به آن خواب باز آیت‌الله بهجت در کتاب «در محضر آیت‌الله بهجت»، ج 2، ص 411در مورد آن قسمت از دعای عرف می‌فرمایند: «از مضمون بر می‌آید که مطالب توحیدی آن بالاتر از علوم متعارف است». و حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» باره‌ها به فرازهایی از آن به عنوان سخن حضرت امام حسین«علیه‌السلام» اشاره کرده‌اند. فکر می‌کنم ابن عطای مصری با توجه به دویست‌سال حاکمیت فاطمیون در مصر مطلب را از فرهنگ اهل بیت گرفته زیرا حقیقتاً سخن بالاتر از آن است که یک انسان بتواند این‌چنین سخن بگوید. موفق باشید
29928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در تبریز عارفی بود بنام شیخ قربانعلی تَرخان که میگن از عجایب گمنام روزگار ماست. ۴۰ سال در نابینایی بسر می برد و تصور اینکه چرا خداوند این نقص را به ایشان داد است را هم حتی در قلبش خطور نکرده و نیز استادی ظاهرا از اوتاد داشتند که شیخ قربانعلی در ۲۰سال مشایعتی که ایشان داشتند حتی یک بار سوال نپرسیده بودند که شما اهل کجایید و کی هستید که موجب تعجب آن استاد شده بود. و کرامات خاص دیگر که عارفی چون آیت الله فروغی با سوز و حسرت خاصی از ایشان یاد می‌کردند و اشک می ریختند. حتی علمی داشتند که هر سوالی از هر جای عالم‌ هستی از غیب و ظاهر پرسیده می شد؛ بطور تفصیلی جواب می‌فرمودند و... سوالم اینکه سلوک ذیل شخصیت امام راحل"قدس" ما را نیز می‌تواند اینجور تربیت کند یا نه افق تربیت فعلا در سطح پایین عالم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که با حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این تاریخ سراغ انسان می‌آید از جنس حق‌الیقین تاریخی است و موجب حضوری می‌شود در راستای اراده‌ی الهی در این تاریخ. سلوکی که حاج قاسم‌ها را می‌پروراند. موفق باشید

19337
متن پرسش
باسلام: و عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت حجت عجل الله فرجه، با توجه به اینکه در آستانه ی انتخابات مهم ریاست جمهوری هستیم و متاسفانه شاهد رفتارهای زشت و تبلیغاتی دولت مستقر که چوب حراج به ارزش ها و آبروی نظام زده تا به هرترتیبی رای کسب نماید و متوسل به انواع و اقسام دروغ ها گردیده و این موضوع باعث رنجش خیلی از طرفداران نظام شده است. در حال حاضر راهنمایی و ارشادات حضرتعالی و اینکه از چه کاندیدی حمایت می فرمایید می تواند کمک حال حقیر و خیلی دوستداران نظام و حضرتعالی باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال‌های شماره‌ی 19333 و 19335 و 19336 در این رابطه شد. عنایت بفرمایید که دو طرف این مناظره و منازعه یکسان نیستند. یک طرف مردم را متذکر انحراف دولت می‌کند که بنا دارد ارزش‌های انقلاب را زیر پا بگذارد برای تبدیل اهداف الهیِ انقلاب اسلامی به موضوع حاشیه‌ای، تا ارزش‌های اشرافی‌گری را به میان آورد و رانت‌هایی برای خود و گروه‌شان شکل داده است را ادامه دهد. و جریان دولت تلاش دارد جبهه‌ی مقابل خود را متهم کند به تندروی و گازانبری عمل‌کردن تا آراء جریان خاکستری را با این نوع ترس ایجادکردن به نفع خود و به سوی خود بکشاند و از این جهت باید مواظب بود دو طرف را یکسان ندانست و گرفتار تبلیغات رسانه‌های بیگانه شد که طوری القاء می‌کنند که دو طرف منازعه هر دو در یک حدّ در خطا و انحراف هستند. در حالی‌که یک طرف منازعه به عنوان نمونه 300 میلیاردتومان وام با صفر درصد به یکی از افراد خود می‌دهد. و این در جبهه‌ی اصلاح‌طلبی یک رویه است و لذا باید متوجه‌ی خطری شد که از طریق این جریان برای انقلاب به‌وجود آمده. و بحمداللّه در این منازعه برای مردم روشن شد با چه دولتی روبه‌رو هستند و اگر بخواهند مشکلات خود را حلّ کنند به چنین جریانی نمی‌توانند امید داشته باشند. موفق باشید  

18565

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیک استاد: خدا قوت. بنده طلبه هستم. می خواستم بپرسم برای شروع اسفار از آنجایی که شما با سیر درسی حضرت استاد جوادی آملی آشنا هستید به نظرتان با سی دی درسی ایشان درس را بخوانم یا اینکه شرح رحیق مختوم ایشان که به طور کامل موجود است و چه بسا مطالبی بیش تر از کلاس در آن باشد؟ کدام یک بهتر است برای فهم معارف اسفار؟ و جایگاه شرخ فارسی اسفار علامه حسن زاده چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار استفاده از صوت درس‌ها، کتاب «رحیق مختوم» را نیز جهت تطابق در معرض دید داشته باشید. شرح فارسی آیت اللّه حسن‌زاده را ندیده‌ام. بد نیست تطبیق کنید تا بیشتر مطالب در ذهن‌تان بماند. موفق باشید

18115
متن پرسش
سلام استاد: استاد در سوال 18086 شما فرمودید که در دنیای جدید بیماری های جدیدی به وجود اومده که طب جدید بهتر این بیماری ها رو میشناسه. ولی استاد همین بیماری های جدید هم درمانش توسط اساتیدی مثل آیت الله تبریزیان و دکتر روازاده بهتر درمان میشه. راستش اون مکالمه ای که در یک شبکه ی اجتماعی رخ داد و یکی از برادرا نظر شما رو خواست در مورد اون مکالمه. اون حرفا رو در مورد انجام ندادن واکسیناسیون بچه من زدم ولی بنده برای بیماریه خودم و بچه ام به اساتید طب اسلامی مثل آیت الله تبریزیان رجوع می کنم. خواستم نظر شما رو در مورد آیت الله تبریزیان بدونم. استاد پارسال 55 هزار نفر از سرطان مردند و الان هم 500 هزار سرطانیه ثبت شده داریم و سالی 90 هزار تا اضافه میشه. 8 میلیون دیابتی ثبت شده داریم که بالای 50 هزار قطع پا به خاطر دیابت داشتیم همین الان بالای 10 میلیون نازا داریم. ما توی جنگ 300 هزار نفر شهید دادیم ولی به گفته خود آمریکایی ها بعد جنک ما 25 میلیون ایرانی رو کشتیم به وسیله ی همین غذا و دارو. ما 500 روایت در مورد حجامت داریم اون وقت وزارت بهداشت ما مراکز حجامت رو تعطیل میکنه و خیلی حرفای دیگه با سیاست های دولت ها امروز تعداد کلاس اولی های ایران شیعه و سنی برابر شده. استاد با همه ی این وجود آیا من به این سیستم بهداشتی صهیونیستی اعتماد کنم و بچمه ام را واکسیناسیون کنم؟ آیا این نشانه ی افراطی بودن منه؟ تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بنده بیش از جنابعالی از وضع بهداشت و درمان کشور دل‌گیر باشم آن‌هم از جهات مختلف. آری! نظام مدرن مسلّم با روح نفس امّاره شکل گرفته است و آماری که دادید در همین رابطه است. ولی باز بر روی عرض بنده به صورت کلی فکر کنید و این به معنای آن نیست که روش واکسیناسیون را روش مفیدی می‌دانم. موفق باشید    

15147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد و خدا قوت: استاد بنده کتاب سلوک ذیل امام رو مطالعه کردم اما چند سئوالی ذهنم رو در گیر کرده بود؟ با توجه به این که امام یک شخص نبودند و یک مکتب بودند اگر بخواهیم رجوع به این مکتب داشته باشیم با چه روشی باید به آن در مقتضیات زمانه داشته باشیم یعنی: 1. برای فهم مکتب امام یک روش وجود دارد و یک چگونگی رسیدن به مکتب امام، از کجا متوجه بشویم که به چه روشی باید رجوع داشته باشیم به امام تا به تمام امام رجوع داشته باشیم؟ و ثانیا چگونه باید به آن برسیم؟ (چگونه رو حضرت عالی در بخش آخر کتاب توضیح دادید ولی روش شناسی فهم سخنان امام و رهبری رو بنده کاملا متوجه نشدم) 2. مکتب امام یعنی امام دارای یک منظومه فکری بودند؟ منظومه ی فکری امام رو چه طور می شود بدست آورد و تبیین کرد؟ آیا کسی مبانی نظری مکتب امام رو به دست آورده است؟ 3. اگر امام دارای یک مکتب بودند، مکتب یعنی این که برای تمام نظام ها برنامه دارد دیگر؟ آیا امام نیز دارای مکتب سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و.....بودند؟ و اگر بودند چه طور باید این مکاتب رو در صحبت هایشان بدست آورد؟ آیا کسی این کار را کرده است؟ 4. در آخر تفاوتی بین مکتب و نظریه پردازی و منظومه فکری و نظام ها و پارادایم وجود دارد؟ با تشکر فراوان با عرض پوزش لطفا کلی جواب ندهید و شماره ای به سئوالات جواب دهید، با عرض معذرت و آرزوی سلامتی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی 16 کتاب سلوک با طرحِ بحث «هندسه‌ی فکری» عرایضی شده است و در کتاب دوم یعنی کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» به تفصیل، موضوعات مطرح شده است. آثار حضرت امام در این موارد بسیار کارساز است. و در همین رابطه بنده وظیفه‌ی خود دانستم تفسیر سوره‌ی «حمد» حضرت امام و کتاب «مصباح‌الهدایه» شرح شود. حضرت امام ذیل فرهنگ تشیع و فقه آل‌محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مکتب خود را مطرح می‌کنند و از این جهت نیاز به مکتب دیگری نیست، مهم رویکردِ درستی است که حضرت امام در این تاریخ مدّنظرها قرار داده‌اند. موفق باشید

12726
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: سوالی که بنده داشتم اینه که آیا میشه برای افزایش تمرکز در نماز، چشم خود را ببندیم؟ آیا این کار صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی در کتاب «آداب الصلواة» می‌فرمایند: در ابتدای امر جهت امور سلوکی چنانچه موجب تمرکز بیشتر می‌شود، بستن چشم اشکال ندارد. موفق باشید

11421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا عرض سلام: نظر جنابعالی درباره رجوع به اشخاص دعا نویس و نوشتن عریضه چیست؟ (منظور اشخاص مومن و قابل اعتماد است) طلسم کردن واقعیت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار درست است ولی باید به دعاهای معتبر رجوع شود. موفق باشید

11284
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: بنده پس از مطالعه جزوه روش خواندن المیزان جنابعالی از جلد اول شروع به مطالعه تفسیر شریف المیزان نموده ام. اکنون به آیه 7 سوره حمد رسیده ام منتها علامه رحمه الله علیه بیشتر تفسیر آیه 6 و 7 را معطوف توضیح پیرامون صراط مستقیم نموده اند و آیه 7 و الذین انعمت علیهم و مغضوب علیهم و ضالین را توضیح چندانی نداده اند، خواستم بدانم آیا در محل ها و آیات دیگر توضیح می دهند یا اینکه بنده مطلب را به طور دقیق متوجه نشده ام؟ اگر امکان دارد بنده را راهنمایی بفرمایید (چون همانطور که فرمودید بنده مشغول یادداشت تفسیر علامه رحمه الله علیه هستم و نمی دانم پیرامون این آیه چه باید بنویسم). با تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در همین مسیری که جلو می‌روید موضوع برایتان حل می‌شود. عجله نکنید راه بسیار خوبی را شروع کرده‌اید. در زیر این آیه قسمتی را خالی بگذارید تا بعد. موفق باشید
11240
متن پرسش
سلام استاد گرامی: آیا خداوند انسانها را با انداختن شک در دل در برخی مسائل امتحان می کند یا نه اگر شکی ایجاد شد کار شیطان است که انسان را به هلاکت و گمراهی بکشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرصورت شک به خودی خود چیز بدی نیست و موجب می‌شود که انسان عمیق‌تر فکر کند، مگر این‌که تسلیم شک شویم. به همین جهت مرحوم شهید مطهری می‌فرمایند: «شک؛ گذر گاهی خوب و منزلگاه بدی است». موفق باشید
11052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در آیه قرآن داریم که زنان طیب برای مردان طیب و زنان فاسد برای مردان فاسدند، حال سئوال اینجاست که اولا ما می بینیم که زنانی طیب هستند ولی مردانشان فاسدند این چگونه توجیه می شود و ثانیا اگر مردی که فاسد است برود با زنی ازدواج کند مدام به او شک می کند که حتما او هم فاسد است فلذا زندگی بهم می ریزد این چگونه توجیه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته، اقتضای اولیه است ولی ممکن است خداوند به خاطر مصالحی یک زن طیبه را در یک زندگی فاسد قرار دهد همان‌طور که همسر فرعون را در خانه‌ی فرعون قرار داد و یا بالعکس؛ همان طور که می‌فرماید وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدا ولی می‌بینیم برخی اوقات فرزند فاسدی مثل فرزند حضرت نوح و یا جعفر کذاب را در خانه‌ی نبوت و امامت قرار می‌دهد. به هر حال، این امور به خاطر مصالحی فوق اقتضای اولیه است که خداوند به خاطر امتحان خود شخص و یا حتی جامعه و یا مصالحی دیگر فوق آن اقتضا عمل می‌کند.
نمایش چاپی