بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: شما در جواب سوال ۱۸۰۱۷ فرمودید که آیت الله جوادی فرمودند محیی الدین شیعه بوده ولی در جواب سوال ۱۷۸۹۴ فرمودید که آیت الله جوادی فرمودند محیی الدین بسیار به شیعه نزدیک بوده. از این کلام دوم بر می آید که شیعه نبوده ولی به شیعه بسیار نزدیک بوده.حال نفهمیدم کدام یک از این دو کلام درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنان‌چه دقت بفرمایید در جواب به آن سؤال عرض شده که: حضرت آیت اللّه جوادی فرمودند محی‌الدین در عقاید شیعه بوده. و این غیر از آن است که بگوییم که از همه لحاظ حتی از نظر فقهی شیعه باشد و در نتیجه می‌توان گفت که او به شیعه بسیار نزدیک است. آیت اللّه حسینی طهرانی در کتاب «روح مجرد» در مورد تشیع مولوی و محی‌الدین نکاتی فرموده‌اند که خوب است به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید

16318
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ببخشید سوالات ناقص اومدند: 1. در رابطه با نحوه و کیفیت قرآن خواندن در ماه رمضان چه توصیه ای دارید تا حداکثر استفاده را بتوان کرد؟ 2. به نظر جنابعالی با کدام سوره شروع کنیم و از چه تفسیری استفاده شود به چه کیفیتی؟ آیا خود را ملزم به خواندن یک جز در هر روز کنیم یا یک سوره را برای کل ماه در نظر داشته باشیم و روی آن کار شود و به تفاسیر آن رجوع گردد؟ زیرا متاسفانه آنطور که شایسته است افراد از قرآن بهره نمی برند و در ماه رمضان به یک قرائت صرف یا نهایتا به قرائت همراه ترجمه تحت الفظی آن بسنده می کنند. 3. شاید این برداشت شود که چون خواندن هر آیه از قرآن ثواب عظیم دارد باید روی کمیت قرآن کار کرد و توجه به کیفیت قرآن با اندازه کمیت ثواب و رفع حجب ندارد. لطفا این مسئله را نیز کمی شرح دهید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر آیت اللّه جوادی تذکر خوبی است که می‌فرمایند در ماه رمضان هر روز یک جزء قرآن را حتی با حداقل توجه بخوانید تا ثواب ختم قرآن در ماه مبارک رمضان نصیب شما بشود. در ضمن اگر فرصت داشتید یک سوره را جهت تدبّر در آیات قرآن انتخاب کنید و بر روی آن با عمق بیشتری کار کنید. موفق باشید 

15986
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد معزز: جناب استاد در مناجات شعبانیه دو فراز آمده که انگار با هم نمی خواند از یک طرف حضرت می فرمایید «الهی ما اظنک تردنی فی حاجه قد افنیت عمری فی طلبها منک» و در فراز دیگری می فرماید «و قد افنیت عمری فی شره السهو عنک و ابلیت شبابی فی سکره التباعد منک» حال چگونه این دو با هم جمع می شود؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فراز اول، مناجات‌کننده با نظر به رجایی که نسبت به خدا دارد با حضرت معبود سخن می‌گوید که گمان نمی‌کنم مرا در طلب آن‌چه عمری در پیِ آن بودم از درگاه خود برانی. ولی در فراز دوم، نظر به خودش دارد که چگونه دستش خالی است و از خود هیچ ندارد. لذا عرضه حال به حضرت معبود می‌کند که من با خودم چنین و چنان کردم. و از این طریق، رحمت پروردگارش را به شور می‌آورد. موفق باشید

15628
متن پرسش
سلام و ارادت حکیم فاضل: تفاوت بنیادین و اساسی بین فلسفه غرب و فلسفه اسلامی (حکمت متعالیه ملاصدرا) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع چیزی نیست که بتوان در سؤال و جواب دنبال کرد. تفکر، تفکر است هرچند موضوعاتِ مورد تفکر مختلف باشد. موضوعات فلسفه‌ی غرب وسعت زیادی دارد از تومیست‌ها بگیر تا رمانتیک‌ها و کلاسیک‌ها و ایدئالیست‌ها. پیشنهاد بنده آن است که اگر ما با حکمت متعالیه به‌خوبی آشنا شویم و سپس به آن فلسفه‌ها رجوع کنیم، بهتر می‌توانیم استفاده نماییم. موفق باشید

14830
متن پرسش
سلام: به نظرم در پاسخ به پرسش ۱۴۸۰۱ دقت کافی صورت نگرفته است. استاد طاهرزاده شرط مجتهد بودن را مطرح می کنند برای قاضی و آن را مویدی برای عادلانه بودن قانون و امکان تحقق عدالت در این دنیا که محل اشکال واقع شده است عنوان می کنند قاضی تنها کارش این است که با شواهد و ادله ای که بنابر ظاهر امر بدست می آورد عمل متهم را تطبیق دهد بر یکی از احکام از پیش تعیین شده. یعنی مجازات اعمال مشخص است مثلا مجازات سرقت زنا و... که قاضی در این امور اجتهاد نمی کند بلکه قوه ی اجتهادش به این معناست که احکام مندرج در قانون را می شناسد. که البته ربطی به اشکال مطرح شده ندارد. در ثانی مستشکل عنوان می کند که در یک معنا قوانین عادلانه اند و آن یعنی روی هم رفته اعمال قانون بهتر از عدم إعمال قانون است، و اصل اشکال ایشان این است که در این عالم عدالت محقق نمی شود و شما می فرمایید شارع الهی چون نظر به کلیت وجود بشری دارد پس اجرای شریعت در این عالم عین عدالت است، که به راحتی می توان گفت این گونه نیست چون چه بسا مجتهد با ادله ظاهری بر مجازات فردی حکم کند که در واقع مجرم نیست، بلکه باید گفت بالاخره اگر در این عالم بر فرد ایکس ظلم شود توسط حتی قاضی عادل در آن عالم جبران می شود و این هم جواب اشکال مستشکل نیست، (چون ایشان عدم امکان تحقق عدالت این دنیایی را مورد مناقشه قرار می دهند) چون قاضی مجتهد با بررسی تمامی ادله به این حکم رسیده و شارع هم در عالم دنیا حکم او را نافذ می داند و متهم به اعدام محکوم می شود اما قتلی انجام نداده نمی توان گفت که به به عدالت اجرا شد. به نظرم نحوی اشعری گری در پاسخ به سوال دیده می شود که البته ناخودآگاه بوده. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در همه‌ی امور بر اساس ظرفیت این عالم موضوعات را دنبال می‌کنیم و در این رابطه شریعت الهی بهترین راه است، در عین آن‌که این عالَم محدودیت‌های خود را دارد، نه آن‌که عالم ظرفیت بیشتری برای تحقق عدالت داشته باشد و شریعت الهی از آن کوتاه آمده باشد. به همین جهت بحث «تقدیرات الهی» پیش می‌آید که مثلاً قاضی مطابق تشخیص خود حکمی کرد که مطابق واقع نبود و او در حدّ خود برای احقاق حقش تلاش کرد و موفق نشد، معتقدیم تقدیر الهی برای آن فرد همان بوده است. موفق باشید

13744

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: آيا چنانچه در رابطه با هسر فكر زن ديگري انسان بكند در حكم زنا مي‌باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر اخلاقی نباید این‌کار را کرد، ولی از نظر فقهی حکم زنا را ندارد. موفق باشید

13665
متن پرسش
سلام علیکم: با آرزوی طول عمر برای حضرتعالی. استاد خاضعانه، خاشعانه و ذلیلانه از شما در خواست داریم مجددا شرحی بر معرفت النفس و الحشر بدهید. التماس داریم این تقاضا را رد نکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز مایل هستم که چنین کاری را خداوند به عهده‌ام بگذارد و معتقدم جلد هشتم و نهم اسفار، افقی بس بالاتر از فلسفه‌ی معمولی به روی ما می‌گشاید. دعا کنید امکان آن برای بنده محقق شود. موفق باشید

13259

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به تحقیقات جنابعالی شما نظر شهید مطهری را در مورد تشکیک در وجود حضرت رقیه صحیح می دانید یا مخالفان آن را؟ اگر ممکن است دلیل آن را هم بفرمایید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» نظر علامه سید جعفر عاملی  صحیح  است که منکر آن حضرت در تاریخ نشده اند عرایضی در جواب  10764داشته ام. موفق باشید

12960

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
می خواستم نظر شما را در مورد نوشته اخیر دکتر داوری درباره توافق هسته ای بدانم؟ 2. آیا این نوع نگاه دست کشیدن از آرمان ها نیست؟ تفاوت این نگاه با نگاه یک انسان غرب گرای طرفدار آمریکا چیست؟ 3. به نظرمی آید این نگاه شور و حرارت انقلابی جوانان را می کشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در مورد سخنان جناب آقای دکتر داوری برداشت دیگری دارم. پیشنهاد می‌کنم به جواب سؤال شماره‌ی 12948 رجوع فرمایید. موفق باشید

12337
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: شما در بحث برهان صدیقین فرمودید صفات خداوند در مخلوقاتش به نازله هست مثلاً درخت هم در حد وجود خودش علم و قدرت و حیات و... دارد، در صورتی که در بحث ملائکه می فرمائید هر فرشته حامل یک اسم است یعنی مثلاً فرشته ی قبض فقط اسم قابض را حامل است و از اسماء دیگر مثل علیم، سمیع و بصیر و حّی و... برخوردار نیست یا اینکه در اسم قبض این اسم را به کامله دارد و بقیه را به نازله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند در مورد فرشتگان هم از نظر درجه‌ی وجودی قضیه از همان قرار است. منتها در موقع ظهور بر اساس ظرفیت شرایطی که باید ظهور کنند به اسم خاصی ظهور می‌کنند که ما آن‌ها را در رابطه با ظهورشان، جبرائیل و عزرائیل و اسرافیل می‌نامیم. مثل نفس شما که در مرتبه‌ی خود، جامعیت دارد ولی در موطن گوش با قوه‌ی سامعه ظهور می‌کند. موفق باشید

12304
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: استاد طاهر زاده عزیز با توجه به اینکه بنده کسی را مانند شما و به سهولت در دسترس نداشتم تا حرفهایی که مربوط به وضع موجود است را باز گو کنم فرصت را مغتنم شمردم و از شما خواهش می کنم حتما این ایمیل را مانند سایر ایمیلها که جواب می دهید جواب دهید و شخصی هم پاسخ دهید. استاد گرامی بنده مباحث شما را پیگیری می کنم خدا را شکر تاثیر گرفته ام اما به وضع جامعه دینی خود مانده ام. من به سایر مسائلی که پیش آمده کاری ندارم مساله بنده که بیشتر درد قشر محروم است دلم را به درد آورده آیا این درست است که در جامعه دینی سالی چندبار گرانی راه بیندازند. آیا این عدالت است؟ آیا کسی که در این جامعه نه حقوقی دارد و نه بیمه ای به پای سایرین که هر ساله حقوقشان اضافه می شود گرانی را باید تحمل کند؟ آیا این درست است که مردم را هر لحظه با اینکه می خواهیم یارانه را برداریم به لرزه درآورند؟ این رعایت دین عزیز اسلام است در جامعه ما؟ چطور جامعه را دینی می دانیم؟ آیا این قهر های خدا را نمی بینیم؟ آیا نباید از اشک یتیم ترسید؟ آیا نباید از ناله درمانده به درگاه خدا ترسید؟ بیشتر مردم ما مانند طفلی هستند که دست به دست بزرگترها داده اند. استاد ببخشید مصدع اوقات شده ام اما وضع را چنان می بینم که گاهی انسانها باید ذلت را تحمل کنند به خاطر دیگران. آیا امام عزیز ما و رهبری عزیز این را می خواستند و می خواهند؟ ملتمس دعای خیرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید در این امور از چند نکته غافل نباشیم یکی این‌که هرکس در وظیفه‌ی فردی خود نسبت به فقر فقرا باید کوتاهی نکند و عملاً فقر فقرا برای امتحان بقیه است، دیگر این‌که متوجه باشیم انقلاب اسلامی یک رویکرد کلّی در تاریخ ما است که اگر آرام‌آرام بسترِ تحقق آن فراهم شود تنها بستری است که امید آزادشدن فقرا از چنین مشکلاتی که برشمرده‌اید فراهم خواهد شد و راه اصلی همین است. سومین نکته در رابطه با دولت‌ها است که بعضاً دغدغه‌ی اداره‌ی کشور را دارند بدون آن‌که نسبت به فقرای جامعه نظر خاصی داشته باشند و بعضی از دولت‌ها تمام تلاششان آن است که در هر تصمیم و برنامه‌ریزی جانب فقرا رعایت شود و این وظیفه‌ی ما است که سعی کنیم در انتخابات این‌چنین دولت‌هایی تقویت شوند تا انقلاب اسلامی هرچه بیشتر به اهداف عدالت‌مدارانه‌ی خود برسد. موفق باشید

12011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در آیه 34 سوره نساء تمهیداتی برای تنبیه زن گفته شده: مرحله اول پند و اندرز، مرحله دوم دوری از بستر و مرحله سوم زدن زن است. خواهشمند است تفسیر این مراحل را بیان نمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است، بعضی‌ها معتقدند این در رابطه با تمرد زنان است و خروج از خانه در فضایی که پای همخوابگی با مرد غریبه در میان باشد. موفق باشید

10862
متن پرسش

سلام استاد: زیارت قبول. میشه بفرمایید کربلا چه خبر بود و شما چه دیدید؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی بس عظیم و بزرگ در مقام عصمت و طهارت به نام حضرت حسین بن علی«علیه‌السلام» در کربلا حقایقی را به نمایش گذارد که بس عظیم بود که تنها انسان‌های معصوم توانِ دیدن آن را داشتند و در زیارت‌نامه‌هایشان آن نگاه را عرضه نمودند و بنده در بین عمل آن امام و نگاه این امام سعی داشتم با زیارت‌نامه‌های مأثور از امامان، به حقیقت کار حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» نظر کنم و خدا را شکر می‌کنم که به تصدیق محتوای آن زیارات مفتخرم و ارزش معارفی که دنبال کرده‌ام را در تصدیق مضامین زیارت اربعین و زیارت اول از زیارات امام حسین«علیه‌السلام» یافتم. چه بگویم که چگونه خداوند در زیارت اربعین حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» چه حرف‌هایی با ما دارد!! موفق باشید

10630
متن پرسش
سلام: شما در مباحث معرفت النفس گفتید چیزی که اعتباری باشد شدت و ضعف بر نمی دارد، اما تجرد شدت و ضعف بر می دارد. حال آیا این درست هست که بگوییم ماده شدت و ضعف بر نمی دارد پس ماده یک چیزی اعتباری است پس حالا چی بوده، بگویم پایین ترین شدت تجرد را ما به آن اعتبار ماده دادیم. در واقع سوال من این است که آیا ماده پایین ترین درجه تجرد است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ماده پایین‌ترین درجه‌ی وجود است و آن وجود است که شدت و ضعف برمی‌دارد و از آن‌جایی که مجردات دارای طیف وجودی‌اند، شدت و ضعف برمی‌دارند. موفق باشید
8293

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم مدتها پیش بنده خدایی سوالی مطرح کرد به عنوان تفاو ت قربانی کردن قبل از اسلام و قربانی کردن در بعد از شریعت دین اسلام و اصلا فرقی بین آنها هست یا نه ، بنده در جواب ایشان آیه 86 سوره مریم را جواب دادم و نذر یا قربانی را عهدی بین بنده و خدا معرفی کردم ، ولی ایشان دوباره سوال خود را پرسید و بیان می دارد جوابش را هنوز نگرفته است. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون قربانی‌کردن قبل از اسلام مبتنی بر سنت ابراهیم«علیه‌السلام» هنوز باقی‌مانده بود اسلام آن را امضاء کرد و کلیات آن را پذیرفت. منتها آن‌ها برای بت‌ها به عنوان واسطه‌های بین خودشان و خدا قربانی می‌کردند و اسلام بت‌ها را شکست تا قربانی برای خدا باشد. موفق باشید
8249
متن پرسش
سلام حاجی خداوکیلی انقد میشینید تو کتابا و جلسات میگید بندگی کنید چیزایی بتون میدن و چیزایی درک میکنید که بیان نمیتونید بکنید و قابل گفتن نیست و از این حرفا بدون تعارف و شکسته نفسی شما بعد از این همه سال زانو زدن در مکتب صدرا و محی الدین و طباطبایی ها و اخیرا امام چیزی دستتون اومده یا هنوز اندر خم یک کوچه اید اگه دستتون نیمده بذارید خدا وکیلی غربی زندگی کنیم لا اقل دنیامون خراب نشه دست ما جوونا را بی خودی تو حنا نذارید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چه کار به من داری؟! اگر واقعاً چیزی دستت نیامده و روح و روانت پس از این حرفا می‌تونه تصدق غرب بشه، بسم اللّه، چرا معطلی؟ نکنه نازکش می‌خوای برای ماندن در دین؟ این خبرا نیست. تازه باید ناز خدا را هم بکشی که محل‌ات بذاره. خداوند در قرآن به رسولش می‌فرماید: «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ × إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُون‏» آن‌ها بر تو منّت مى‏نهند که اسلام آورده‏اند؛ بگو: «اسلام آوردن خود را بر من منّت نگذارید، بلکه خداوند بر شما منّت مى‏نهد که شما را به سوى ایمان هدایت کرده است، اگر(در ادّعاى ایمان) راستگو هستید × خداوند غیبت آسمان‌ها و زمین را مى‏داند و نسبت به آنچه انجام مى‏دهید بیناست!». موفق باشید
7595
متن پرسش
با عرض سلام سوال حقیر پیرامون احادیثی است که به برتری برخی معصومین ع بر دیگران می پردازد؛ اگر کلنا نور الواحد و اگر اولنا محمد اوسطنا محمد و اخرنا محمد و....بشود نتیجه گرفت نور معصومین ع واحد است که می شود آیا درباره احادیثی که حضرت علی ع را از دیگر ائمه برتر می دانند باید چه گفت؟ اگر این برتری به روح ایشان و میزان اتصال روح ایشان به نور واحد است که داریم در زیارت جامعه که ارواح و طینت هم علاوه بر نورشان واحد است(اگر گفته شود اینجا منظور اصل روح ایشان است که این سخنی واضح است و همراهی با نور در آن کمی جای تامل دارد)؛ و اصلا در آن عالم که به مجردات نظر کنیم و نور واحد مد نظر باشد و قاعدتا نور واحد هیچ تفاوتی ندارد و تعدد در مجردات به شدت وجودی آن هاست، پس تمایز معصومین ع به چه چیزی می شوذ؟ به نظرم چون ایشان به اسم اعظم و مقام تعین اول و این ها رسیدند نمی توان گفت که رجوعشان به اسامی الهی هم شدت و ضعف داشته است. پس این احادیثی که ائمه ع را در قیامت و بهشت ها توصیف می نمایند به چه چیز اشاره دارند؟ نور واحد در قیامت چگونه حسین ع است در حالی که حسن ع هم است؟ دیگر اینکه آیا احادیثی مبنی بر افزوده شدن علم ائمه ع در شب جمعه ناظر به این است که ایشان تا ابد علمشان افزوده می شود و این فاصله آیا بین روح و حقیقت نوری ایشان است؟ و آیا حقیقت نوری مصداق انسانی(روحی) در عوالم دیگر که از حضرت محمد ص عالم ما اتصال بیشتری داشته باشد دارد(مثلا بگوییم تا به حال بی نهایت معصوم ع در عوالم قبل و بعد از عالم ما بوده اند و شاید با رجوعشان به نور واحد همه باقی به آن نور و به مقام ابدی خویش ساکن شده اند)؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حقیقت ائمه«علیهم‌السلام» نور واحد است ولی ظهور آن حقیقت در آن‌ها به جهت شرایطی که داشته‌اند متفاوت است و افضلیت علی«علیه‌السلام» با توجه به ظهور کامل‌تر آن نور واحد می‌باشد. در مورد اضافه‌شدن علم ائمه«علیهم‌السلام»، این مربوط به نفس ناطقه‌ی آن‌ها است مثل آن‌که نماز می‌خواندند. موفق باشید
6282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام اقای طاهرزاده. امیدوارم حالتون خوب باشه.تازه با شما و اثار شما اشنا شدم.سوالم در مورد روایتی ک خیلی من ب فکر واداشته تنها 1در خواست دارم اینکه برام روشن کنید ایا چنین حدیثی صحیحه یا حتی شما تا بحال اون شنیدید.. روایت این هست ک پیامبر برای حجامت میرن پیش یکی از صحابه خودشون اون فرد مرید و عاشق ایشون بوده بعد از اتمام کار فرد خون حجامت را سر می کشند ک پیامبر از این کار ناراحت می شوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم این روایت را شنیده‌ام ولی آخر آن را نشنیده‌ام که پیامبر از خوردن خون حجامت خود ناراحت شوند. در هر حال وقتی خداوند در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب می‌فرماید شما اهل‌البیت را از هرگونه پلیدی پاک کردم و لذا نه نقص علمی داشتند و نه نقص عملی و نه پلیدی جسمانی و به همین جهت طرف خوب می‌فهمیده آن خون مثل سایر خون‌ها پلید نیست. البته ما بیشتر به کمال آن بزرگان در جنبه‌های علمی و عملی نظر داریم و سیره‌ی علماء دین آن است که به جای ورود به این نوع ابعاد آن ذوات مقدس به ابعاد علمی و عملی آن‌ها ورود پیدا کنند. موفق باشید
5549
متن پرسش
با سلام و احترام و باز هم با عذرخواهی بابت تصدع اوقات شریف استاد عزیز بنده مدتی است در فضای مجازی موضوع ولایت اهل بیت را در بین برادران و خواهران سنی مذهب اما انقلابی و متمایل به جمهوری اسلامی مطرح میکنم اما بعضی از برادران و خواهران آزاداندیش اما کمی محافظه کار اهل سنت این گونه استدلال میکنند که در صدر اسلام هر چه اتفاق افتاده خدا میداند و ما فقط باید تابع قرآن باشیم و بحث های تفرقه انگیز را مطرح نکنیم. اما من این گونه استدلال میکنم که امروز شناخت کامل حقیقت اسلام که همان شناخت ولایت انسان کامل و استمرار آن در اهل بیت است و همین طور حوادثی که باعث شده این حقیقت در همان صدر اسلام سرکوب شود و به حجاب رود، تنها راه برون رفت جهان اسلام از اوضاع نابسامان امروزی است چرا که اگر حقیقت اسلام به درستی و به کمال شناخته شود دیگر مجالی برای جولان اسلام های امریکایی (ترکی-عثمانی، وهابی، سلفی) باقی نخواهد ماند. بنده میگویم چگونه میتوان اصحابی که قبل از کفن و دفن پیامبر (ص) و بر خلاف توصیه های ایشان در مورد خلافت و ولایت علی ابن ابی طالب (ع) به سقیفه هجوم بردند تا قدرت را بین خودشان تقسیم کنند را اصحاب راستین بنامیم و خلفای سه گانه را هم خلفای راستین رسول الله؟! آن هم با آن فجایعی که برای اهل بیت پیامبر در آن اثناء و بعد از آن به وجود آمد. واقعیت این است که بعضی از آن ها با این که هیچ تعصبی روی مذهب سنی ندارند از نفس مطرح شدن این مباحث هم میترسند چرا که اینها بنیان عقاید اهل سنت یعنی بیش از یک میلیارد مسلمان را در دنیا می لرزاند و میترسند که مطرح شدن این مباحث باعث تفرقه افکنی شود. میخواستم بدانم چگونه میتوان بین تبلیغ حقیقت کامل اسلام یعنی ولایت اهل بیت و امر خطیر وحدت جمع کرد؟ آیا اصلا ما در این مقطع در این زمینه نسبت به جهان اهل سنت و بلکه کل بشریت وظیفه داریم؟ با تشکر!
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زمینه فراهم شود تا ابتدا متوجه شوند ما نسبت به جهان اهل تسنن احساس تعهد می‌کنیم، چیزی که در جریان فلسطین بحمداللّه از خود نشان دادیم و نیز باید روشن کنیم در هرحال چه براداران مسلمان ما سنی باشندو چه شیعه پاره‌‌ی جان ما هستند و اگر یک تیغ در پای آن‌ها رود مثل آن است که در چشم ما رفته که بحمداللّه رهبر عزیز انقلاب در این مسیر قدم‌های ارزنده‌ای برداشته‌اند. پس از این‌که چنین فضایی فراهم شد ناظر «یدخلون فی‌ دین‌اللّه افواجا» خواهید بود. فعلاً با همین فضای آزاد‌اندیشی طرح موضوع کنید و به آن‌ها پیشنهاد کنید در این موضوعات فکر کنند، لااقل یک بار کتاب «الغدیر» را بخوانند بدون آن‌که تصمیم بگیرند شیعه شوند ولی بتوانند جایگاه شیعه را در متون اهل سنت بشناسند. موفق باشید
4373
متن پرسش
با سلام. بنده مدتی درس خارج یکی از آقایون شرکت می کردم. ایشان بسیار عصبی بودند و حتی در پاسخ به سوالات بسیار داد و فریاد می کردند چه رسد به اینکه به ایشان یک اشکالی هم بگیری. کافی بود طلبه ای فراموش کند تلفن همراهش را خاموش کند و زنگ می خورد دیگه... خلاصه سر مسایل بسیار جزئی اوقات همه را تلخ می کرد و به شاگردان ملبس و غیر ملبسش توهین می کرد و با حجت نقد علمی شخصیت علماء را مورد هجوم قرار می داد. همین اخلاقش یکی از عوامل مهمی بود که باعث شد درسش را ترک کنم. یه مواقعی که به ایشون می گفتیم اخلاق شما تنده و شایسته نیست ایشان یک پاسخی می دادند و می فرمودند که: "توی پیامبران هم، حضرت موسی اخلاقش تند بوده است." حالا سوال بنده توی این قسمته که واقعا حضرت موسی اخلاقش تند بوده است یا مثل خیلی چیزهای بی اساس دیگه این را هم به حضرت موسی بسته اند و واقعیت ندارد؟ اگه تند بوده این صفت نقص در پیامبری نیست؟ با تشکر از حضرتعالی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بزرگان ما مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» خود را خاک پای انبیایی مثل حضرت موسی«علیه‌السلام» می‌دانند و وقتی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله» می‌فرمایند: حیف این موسی که در دست بنی‌اسرائیل افتاد. و وقتی ما در روایت داریم همه‌ی انبیاء معصوم‌اند؛ این چه حرفی است؟ بنده عرایضی در سوره‌ی اعراف در مورد غضب مقدس حضرت موسی«علیه‌السلام» داشته‌ام. صوت آن روی سایت هست ملاحظه کنید آیا می‌شود غضب آن حضرت را غضب عادی دانست؟ موفق باشید
2309

تفقه در دینبازدید:

متن پرسش
هو با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این ماه گرانقدر در تفسیر حدیثی که در زیر می آورم سوال داشتم: قال الباقر علیه السلام : الْکَمَالُ‏ کُلُ‏ الْکَمَالِ‏ التَّفَقُّهُ‏ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ. الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص32 منظور از تفقه در دین به مصداق چیست؟ اندیشیدن در آن یا آموختن تخصصی آن و یا ... و همین طور گمان می کنم منظور از "تقدیر المعیشه" چیزی بیش از "اندازه نگه داشتن در معاش" باشد، لطفا را هنماییم بفرمائید با سپاس فراوان التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت می‌فرمایند: کمال و همه‌ی کمال در این سه نکته نهفته است 1- تفقه و تعمق در دین – چه در امور عقیدتی و اخلاقی و چه در اموری مثل عبادات 2- شکیبائی در مقابل مصائب و مشکلات بر این مبنا که خداوند بنا به مصلحتی آن مشکلات را ایجاد کرده تا صبر ما را بیازماید 3- مدیریت در خرج و اندازه نگه‌داشتن و ولخرجی نکردن، تقدیر در معیشت است و انسان را متوجه هدفی بالاتر از پول‌درآوردن و خرج‌کردن می‌کند. موفق باشید
2106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام چرا این سایت بخش نظرسنجی در مورد خود سایت همچنین بخش جستجو ندارد؟مجبور شدم در این قسمت سوالم را مطرح کنم. میخواستم خواهش کنم مطالبی که به صورت یادداشت ویژه یا جزوه موجود هست را هم در صورت امکان در قالب کتاب چاپ کنید.مثلا در بحث روزه و ماه رمضان مطالب زیاده ولی تا کنون فقط یک کتاب کوچک در این مورد چاپ شده.همچنین خواهش میکنم شرح مناجات شعبانیه راهم چاپ کنید.با تشکر
متن پاسخ
.
712

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی ((((((((خواهشا پاسخ فوری داده شود)))))) هر چند شما گفتید به سؤالات فلسفی و اعتقادی و عرفانی و قرانی پاسخ می دهید اماخواهشمندم درد دل این حقیر را گوش دهید و با ارائه راهکار این روح خسته ام را آرام کنید.من و همسرم مدت 1 سال است که با هم ازدواج کرده ایم همسرم بسیار متعهد و متدین دارای تحصیلات عالیه است از کسانی که در کلاسهای شما گاها شرکت می کند و بسیار علاقمند کتابهای شما می باشد.من هم بسیار او و زندگیم را دوست دارم او یک مشکل اصلی دارد و این اصلا اهل احساسات و عواطف نیست مثلا از زمان عقدمان با یکدیگر تا الان به هیچ بهانه و مناسبتی یک شاخه گل یا هدیه ای به من نداده . حتی روز تولد من یک تبریک ساده زبانی هم به من نگفت .خودش می گوید من اصلا هیچ اعتقادی به این مسائل ندارم اما چون دیدم شما علاقمند هستید خواستم به ظاهر احساسی شوم و برایت هدیه ای بگیرم اما فراموش کردم . بعضی وقتها به می گویم بیا با هم برویم تفریح می گوید این کارها یعنی چه ؟ استاد من این زندگی را با توسل و توکل آغاز کرده ام همه تلاش و سعی ام این بوده که رضایت خدا و اهل بیت را بدست آورم مجلس عقدم بدون گناه و ساده بودو مراسم عروسی نگرفتم که برکت زندگیم با گناه از بین نرود و به سفر نورانی مکه رفتیم .در ضمن من در مراسم خواستگاری با او در مورد عواطف و احساسات صحبت کردم او گفت که من چندان احساسی نیستم اما با همسرم قضیه اش فرق می کند و مشکلی دراین زمینه ندارم. استدعا دارم شما راهکاری به من و همسرم ارائه دهید چرا که دوست ندارم کانون گرم زندگی ام خدشه دار شود . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیکم السلام مسلم هراندازه انسان بیشتر به نور ایمان منور شود، بیشتر زیبایی‌ها را دوست دارد زیرا با زیباترین زیباها یعنی خدا مرتبط شده. ولی هرکس باید مواظب باشد بین زیبایی‌های ساختگی و وَهمی با زیبایی‌های واقعی فرق بگذارد، همان‌طور که یک گل واقعا زیبا است و همان‌طور که عشق و محبت زیباست، یگانگی و اتحاد نیز زیبا است. همان‌طور که «الله جمیل» است، و قلب انسان‌ها با اُنس با زیبایی‌ها تغذیه می‌شود و اوج می‌گیرد ولی اگر به جای رجوع به زیبایی‌های واقعی، فکر خود را مشغول زیبایی‌های من‌درآوری کردیم عملاً قلب خود را با زیبایی‌های واقعی تغذیه نکرده‌ایم. من نمی‌گویم روز تولد همدیگر به هم تبریک نگوییم و یا یک شاخه‌ی گل به همدیگر هدیه ندهیم، ولی آیا این کار یک عادت فرهنگ غربی است که وارد زندگی ما شده و یا ریشه در اصالت فرهنگی ما دارد؟ تا آن‌جا که می‌دانم یک کار وارداتی است. ممکن است بفرمایید در هرحال چون کار زیبایی است خوب است که ما انجام دهیم. بنده فکر می‌کنم عالَم ما عالَم دیگری است که با زیبایی‌های عمیق‌تری ارتباط دارد، آیا این‌همه وفاداری و ایثار که در خانواده‌های مذهبی هست زیباتر است یا این‌که به صورت احساساتی یک شاخه گل به همسرشان بدهند و از آن طرف هم به راحتی به نامحرمان نظر داشته باشند؟ می‌گویید زندگی خود را با توسل و توکل آغاز کرده‌اید، پس چرا نظر خود را به زیبایی‌های متعالی نمی‌اندازید تا خدای ناکرده شیطان با تحریک احساسات سطحی، شما را از داشتن یک زندگی توحیدی محروم کند؟ پیشنهاد می‌کنم بحث «ازدواج؛ تولدی دیگر» از کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» که برای زنان و مردان نوشته شده است را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
670
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی بنده یک دانشجوی رشته مهندسی هستم که که پس از اشنایی با مباحث حکمی و فلسفی شما به این مباحث علاقه پیدا کردم ودر صدد پیگیری این مباحث بیش از انچه که شما مطرح می کنید هستم لطفا در این باره سیری را به بنده معرفی کرده ومرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: سیر مطالعاتی که در سایت هست إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
18223

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. نظر علامه طباطبایی در خصوص جمع آوری قرآن به چه شکل است؟ آیا معتقدند قرآن در زمان پیامبر (ص) به همین ترتیب سور جمع شده بوده (مانند نظر علامه حسن زاده در کتاب قرآن هرگز تحریف نشده)؟ یا نه بعدا جمع اوری شده است؟ لطفا ذکر منبع بفرمایید. ۲. در مورد علامه طهرانی، وقتی سوالات و جواب های شما را می خواندم این موضوع برایم سوال شد که چرا شما در مورد ایشان از لفظ دانشمند استفاده می کنید؟ آیا در عارف واصل بودن یا جزء اولیاء بودن ایشان نظری دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چیزی در این رابطه از علامه‌ی طباطبایی به یاد ندارم، احتمالاً همان نظر علامه‌ی حسن‌زاده را معتقد باشند وگرنه علامه‌ی حسن‌زاده در کتاب مذکور متذکر می‌شدند 2- مسلّم ایشان عالمی جلیل‌القدر و عارفی ارزشمندند، ولی نه به معنایی که بعضی در مورد ایشان غلوّ می‌کنند و فرقه‌ای برای خود راه انداخته‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی