بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18565

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیک استاد: خدا قوت. بنده طلبه هستم. می خواستم بپرسم برای شروع اسفار از آنجایی که شما با سیر درسی حضرت استاد جوادی آملی آشنا هستید به نظرتان با سی دی درسی ایشان درس را بخوانم یا اینکه شرح رحیق مختوم ایشان که به طور کامل موجود است و چه بسا مطالبی بیش تر از کلاس در آن باشد؟ کدام یک بهتر است برای فهم معارف اسفار؟ و جایگاه شرخ فارسی اسفار علامه حسن زاده چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار استفاده از صوت درس‌ها، کتاب «رحیق مختوم» را نیز جهت تطابق در معرض دید داشته باشید. شرح فارسی آیت اللّه حسن‌زاده را ندیده‌ام. بد نیست تطبیق کنید تا بیشتر مطالب در ذهن‌تان بماند. موفق باشید

16847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ما یک گروه 6 نفره طلبه هستیم که دو سه سال است به صورت گروهی کار علمی و انقلابی می کنیم و الان حدود پایه 4 هستیم و از فارغ التحصیلان دانشگاه در رشته های مختلف در حال حاضر بعد از مطالعه و مباحثات دو سه ساله انقلابی به این نتیجه رسیدیم که در کنار تحصیل روی مکتب امام خمینی (ره) به عنوان نسخه نجات بخش انسان از این ظلمات و نسخه نجات بخش و پیش برنده انقلاب اسلامی به سمت اهداف مقدس خودش تمرکز تخصصی بکنیم. به عبارتی تصمیم گرفتیم که از همین حالا تمام وقت هایی که در کنار تحصیل گیر می آوریم را متمرکز بر فهم تخصصی مکتب امام بکنیم و شاید هم حتی بیشتر؛ به تحصیلمان هم رنگ و بوی مکتب امام را بدهیم (ان شاء الله) ابهامات برای ما وجود دارد: 1. برای فهم تخصصی مکتب امام توسط طلاب علوم دینی چه مسیری باید طی بشود؟ 2. برای متخصص شدن در مکتب امام چه لوازمی وجود دارد؟ 3. برای اینکه حتی تحصیل حوزوی ما رنگ و بوی مکتب امام پیدا بکند چه کارهایی باید کرد؟ ********* فضا برای چگونگی تغذیه صحیح از مکتب امام برای در استوای فهم دقیق و تخصصی از آن پیدا کردن یک مقدار مبهم است. خداوند شما و امثال شما را برای همه ما و برای انقلاب عزیزمان حفظ بکند. ارادتمند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است و در چنین فضایی انسان و اشارات دین معنایِ حقیقی خود را نشان می‌دهند. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»» بر همین اساس تدوین شده است و در جلسه‌ی 16 کتاب بحث «هندسه‌ی فکری» مطابق اهداف انقلاب اسلامی متذکر جواب سؤال‌‌های جنابعالی خواهد بود. موفق باشید

15691
متن پرسش
سلام: من خواب دیدم که مار کوچک و سبزی با حالت پروازی دنبالم کرده بود و فرار می کردم و داخل اتاقی شدم و در رو بستم. ولی مار هم داخل شده بود و تا رومو برگردوندم پرید و دور گردنم پیچید. من شروع به آیت الکرسی خواندن کردم و منتظر نیش مار بودم ولی مار نیش نزد. می خواستم لطف کنید و تعبیر خوابمو بگید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تعبیر خواب نمی‌دانم. موفق باشید

14626
متن پرسش
سلام: استاد بنده سوالی در زمینه ی معرفت نفس دارم. در مبحث معرفت نفس و این که «من» جسم نیست، بنده تا اونجایی که «من» اجزای بدن نیست به جز مغز موافقم اما به مغز که می رسیم یه کم مشکل دارم. به نظر میرسه من درون سرم و پشت چشم ها قرار دارم. در عرفان بودایی ظاهرا اعتقاد دارند «من» حاصل فکر است و منی وجود ندارد بلکه من مجموعه ای از خاطرات و افکار است و در نتیجه من توهمی است که به وجود آمده و ما فقط آگاهی هستیم، یعنی فقط مشاهده وجود دارد و مشاهده گری وجود ندارد. می خواستم نظر شما را در این مورد بدانم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما در خواب بدون این بدن، خود را حسّ می‌کنیم و وقتی ما قوای خود مثل بینایی و شنوایی را حسّ می‌کنیم، آیا خبر از آن نمی‌دهد که یک موجودی هست که بدون این بدن خودش نزد خودش می‌باشد؟! موفق باشید

14378
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: نمی‌دانم درد دل خود را چطور بیان کنم. در ابتدا از حضرتعالی و کاربران محترم عذر می‌خواهم که مطلبم طولانی می‌شود. اما چاره‌ای ندارم. مطلبم را از این طریق مطرح می‌کنم تا ان‌شاءالله با پیگیری و همراهی دیگر مراجعه کنندگان به سایت عزیز المیزان که در این باره با بنده توافق دارند بلکه بشود کاری کرد و از این دردسر عظیمی که گریبان جوانان مملکت ما را گرفته است و کیان مملکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به خطر انداخته است، نجات پیدا کنیم. معضلی که در نظر دارم با شما درمیان بگذارم، به ورزش حرفه‌ای و به‌ویژه فوتبال ارتباط دارد. می‌دانیم که مقام معظم رهبری بعد از اینکه به مقام الهی ولایت نائل شدند از اولین سیاستهایی که اعلام کردند حمایت از ورزش قهرمانی بود و آن را برای ایجاد انگیزه در توسعه ورزش همگانی و همچنان نماد نشاط و سلامت جامعه در منظر جهانیان با اهمیت تلقی کردند. واضح است که راه رسیدن به قهرمانی در جهان – البته معمولا و نه ضرورتا – ورزش حرفه‌ای است. اما مشکل در این است که آیا همانطور که از آموزه‌های دینی برداشت می‌شود و رهبر معظم هم همین را تأکید دارند، قهرمانی و به تبع آن ورزش حرفه‌ای وسیله است یا هدف؟ متأسفانه تلقی مسئولان اجرایی کشور در عمل و نه ادعا صورت دوم یعنی هدف بودن ورزش است و از این رو نگاه ایشان به ورزش حرفه‌ای همان نگاهی است که در غرب به ورزش است که این نگاه باعث می‌شود ورزش حرفه‌ای با همان لوازم و حواشی در کشور نهادینه شود. البته با یک تفاوت اساسی و آن اینکه در غرب مؤسسات تجاری با سرمایه گذاری روی ورزش آن را به مرحله سوددهی می‌رسانند و پس از مدتی از سود سرشار آن استفاده می‌کنند اما در ایران مسئولان روی ورزش به اسم «سرمایه گذاری» همواره و الی الابد از سرمایه بیت المال که سهم مردم مستضعف و از جمله بینوایان و پابرهنگان است، «هزینه» می‌کنند و از بیت المال و حق مردم به جیب مشتی مفت خور زالو صفت سرازیر می‌کنند. اما خطری که جوانان، نوجوانان و نونهالان ما و به تبع، آینده کشور ما را تهدید می‌کند چیست؟ می‌دانیم که یک جوان برای پیشرفت، علاوه بر انگیزه‌های شخصی به الگو نیاز دارد. وجود الگو است که او را وامی‌دارد با هر جان کندنی هست مشکلات و ناملایمات را پشت سر بگذارد و یقین پیدا کند که اگر این مسیر را به همان دلیل که دیگران پیموده و به نتیجه رسیده‌اند، طی کند حتما به نتیجه خواهد رسید. حال سؤال این است که در حال حاضر اجتماع ما چه طیفی را به جوان به عنوان الگو معرفی می‌کند؟ یک پزشک متخصص، یک مهندس زحمت‌کش، یک صنعت‌گر کارآفرین، یک مخترع؟ نه! اینها معرفی نمی‌شوند. الگوی جوان ما یا فوتبالیست است یا خواننده پاپ و یا بازیگر سینما! نیاز به دلیل هم نیست. مثل روز روشن است. جوان وقتی می‌بیند اگر بخواهد به آن شغلهای مفید مورد نیاز جامعه برسد و در کنار خدمت به مردم یک زندگی آبرومند برای خود تشکیل دهد باید درس بخواند، بی خوابی بکشد، خون دل بخورد، اگر پزشک است شب و روز در بیمارستان کشیک باشد، اگر مهندس است روز و شب دنبال انجام پروژه‌های سنگین باشد، اگر مخترع است باید کلی مطالعه و تحقیق کند و کلی سرمایه‌گذاری کند تا یک اختراع جدید به ثبت برساند تازه اگر اختراع او را دیگران به اسم خود ثبت نکنند، چیزی که متأسفانه در مملکت ما خیلی رخ می‌دهد؛ بله اینها الگوی جوان معرفی نمی‌شوند. این کارها زحمت دارد و درآمد زیادی هم ندارد. جوان اگر می‌خواهد پیشرفت کند لازم نیست درس بخواند، لازم نیست بی‌خوابی بکشد، لازم نیست به مغز خود فشار بیاورد، لازم نیست چند سال زحمت بکشد تا ثمر کار خود را ببیند تازه آن هم اگر شرایط جور باشد. جوان می‌بیند اگر دنبال عشق جوانی خودش باشد بی‌سواد هم که باشد اشکالی ندارد. کافی است هنر دنبال توپ دویدن را بلد باشد. بازی می‌کند، کیف جوانیش را می‌برد و بدون زحمت فوق‌العاده به همة امکانات مادی می‌رسد. اگر یک کارمند در ماه دو میلیون تومان و در سال بیست و چهارمیلیون تومان و در سی سال خدمت – با صرف نظر از تورم و افزایش حقوق – حدود هفتصد تا هشتصد میلیون تومان درآمد داشته باشد، یک مهندس مثلا با یک سوم این زمان مثلا در ده سال این درآمد را داشته باشد و یک پزشک مثلا با پنج سال، یک فوتبالیست تنها با یک فصل بازی، تکرار می‌کنم «بازی» – یعنی عشق و حال – همین درآمد را دارد. خب جوان با خود می‌گوید: مگر مغز خر خوردم (از تعبیر عامیانه‌ام عذر می‌خواهم) این همه زحمت بکشم بعد هم معلوم نیست موفق بشوم یا نشوم. میروم هم ورزش می‌کنم و هم به ثروت می‌رسم. این یک طرف مشکل. طرف دیگر کسانی هستند که به رغم این همه وسوسه، یا عقلشان و یا توان جسمیشان و یا علاقه‌شان اجازه نداده است به فوتبال بپردازند و دنبال درس را گرفتند. وقتی می‌بینند با این همه زحمت و تلاش باید بازهم دنبال یک زندگی آبرومند بدوند و تلاش طاقت‌فرسا تحمل کنند، و می‌بینند از طرفی مسئولان اجرایی توان مدیریت استفاده از این تخصص را ندارند و از طرف دیگر با چراغ سبزی که غرب به آنها نشان می‌دهد و وعده یک زندگی راحت را به آنها می‌دهد و امکان پیشرفت بیشتر علمی را برای آنها فراهم می‌سازد، خیلی باید دغدغه میهنشان را داشته باشند که نلغزند و فریب وعده‌های آنها را نخورند و این زحمت‌ها را بر خود هموار کنند. یادم می‌آید قرارداد یکی از فوتبالیستها برای یک فصل بازی یعنی یک سال، دو میلیارد تومان بود. درست است که همه این پول به او نمی‌رسد اما درصد بالایی از آن مال او خواهد بود. فکر کردم اگر این پول را بین چهل نفر انسان با استعداد تحصیل کرده توزیع می‌کردند، هر نفر پنجاه میلیون تومان، ولو به صورت وام بهتر نبود (اگر چه ارزش آن را داشت حتی اگر کمک بلاعوض هم می‌بود مشروط به اینکه آن را در عملی کردن تخصصشان در جامعه مصرف کنند). و آیا دیگر این چهل نفر فرضی با این تسهیلات حاضر بودند بازهم مملکت خود را ترک کنند؟ بنده یک فرض که شاید خیلی‌ها آن را فوق‌العاده بدبینانه بدانند و انجام آن را غیرممکن، مطرح می‌کنم. اگر اساسا فوتبال حرفه‌ای از این مملکت برچیده شود، چه اشکالی پیش می‌آید؟ در نگاه کلان فوتبال هزینه بر است نه سودآور. یعنی بیت المال با واسطه (برای باشگاه‌های نیمه دولتی یا خصوصی) یا بی واسطه (برای باشگاه‌های دولتی) برای آن هزینه می‌شود. باشگاه‌های خصوصی و نیمه دولتی و حتی دولتی مشروط به تأسیس باشگاه‌های ورزشی و اداره آنها، از معافیتهای مالیاتی کلان برخوردار خواهند شد. پس در هر صورت بخش عمده مخارج از بیت المال و بخش کوچکی از جیب مردم تأمین می‌شود. حال اگر همانطور که گفته شد این هزینه در امور علمی و آموزشی مملکت هزینه شود بهتر است و مانع خروج استعدادهای درخشان از مملکت شود یا صرف فوتبال؟ حتی اگر این کار موجب هجوم فوتبالیستها به سمت باشگاه‌های خارجی شود. نگه‌داشتن اینها برای کشور مفیدتر است یا نگه‌داشتن تحصیل‌کردگان و دانشمندان؟ تهدید دیگر این است که جوانانی که به فوتبال حرفه‌ای روی می‌آورند، آنها که از ایمان قوی و سواد کافی و فرهنگ اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند، وقتی با این ثروت انبوه روبرو می‌شوند، «بعضاً» مدیریت صحیحی در خرج کردن این ثروت ندارند و با زمینه‌های شهوانی که به اقتضای سن و سالشان دارند، به‌راحتی به فساد و فحشا و انواع و اقسام منکرات دچار می‌شوند که متأسفانه اندکی از اخبار آن در رسانه‌ها درز پیدا می‌کند و صدالبته خیلی خبرها هم مخفی می‌ماند. بروز فساد و فحشا حقیقت تلخی است که در فوتبال ما رخنه کرده است و مسئولان گوش خود را گرفته‌اند تا اخبار آن را نشنوند. و مگر همین فحشا نیست که خبر آن را یکی از جوانان سالم وادی فوتبال در برنامه زنده 90 به گوش همه مردم رساند و مردم را هشدار داد نونهالان خود را به مدارس فوتبال نفرستند اگر می‌خواهند مورد تعرض افراد فاسد قرار نگیرند. ببخشید که خیلی حرف زدم. اما چاره‌ای نداشتم. درد دلی بود که باید مطرح می‌کردم. خیلی تعجب می‌کنم که ورزشی که از اساس با یک طرح استعماری به وجود آمده است – از نظر بعضی کارشناسان توپ نماد کره زمین است که اینها بین خود می‌چرخانند – چطور اینقدر مهم شده است که بجای اینکه عامل نشاط و پویایی جامعه باشد نماد فساد اقتصادی اخلاقی و خشونت و غیبت و تهمت شده است. به قول حضرت استاد طاهرزاده در پاسخ به سؤال 14220 ورزش را بیش از اندازه بزرگ کرده‌اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. نظام ورزشی ما به‌خصوص فوتبال در مسیری نیست که تابلویی از ارزش‌هایی باشد که انقلاب اسلامی متذکر آن است. ولی عنایت داشته باشید برای عبور از این مشکل کارهای بخشنامه‌ای جواب نمی‌دهد. باید در یک عزمِ ملی و با رویکرد فرهنگی از آن مشکل به مرور عبور کرد زیرا فعلاً نمی‌شود میلِ به این ورزش‌ها را از روح جوانان بیرون کرد. لااقل در حال حاضر نظام رسانه‌ای ما تا این حدّ به چنین موضوعاتی دامن نزند! موفق باشید

11285
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز خدا شما را ان شاءالله برای ما حفظ کند. استاد من سیر مطالعاتی اول شما را که در سایت هست شروع کردم و الان به مباحث کتاب از برهان تا عرفان رسیدم. خدا رو شکر مطالب رو همان موقع که می خوانم و گوش می دهم خیلی خوب می فهمم و درک می کنم اما یه مدت بعد مطالب کتاب از یادم میره چکار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست این نوع مطالب در حافظه‌ی شما بماند. بنا است در چنین فضایی فکر کنید و تفکر شما از این طریق شکل بگیرد. موفق باشید
10591

هوای نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می شود گفت ما هر وقت از نفس خودمان تبعیت کنیم در واقع از دشمن درونی تبعیت کرده ایم که نفس اماره است؟ و وقتی از نفس و هوای دیگران تبعیت کنیم در واقع از دشمن بیرونی که همان شیطان است تبعیت کرده ایم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. با این تأکید که وقتی هم از هوای دیگران تبعیت می‌کنیم آن‌ها را انعکاس نفس امّاره‌ی خود می‌یابیم. موفق باشید
10542
متن پرسش
سلام مومن: چرا پس عصبانی میشید لحن پیامتون منظورمه من پسر خوبی هستم دعوام نکنید. یه نظری به سایتتون کنید می بینید که سوال 10434 اصلا روی سایت قرار نگرفته اخوی ایمیلم رو هم میذارم که گله نفرمایید. خدا شما رو با خلیفه چهارم اهل سنت محشور کنه ان شاء الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در زیر سایه‌ی نورانی مولی الموحدین«علیه‌السلام» که دلِ شما را برده است، در دنیا و آخرت زندگی کنید. اشتباه از طرف ما بود که جواب را به صورت شخصی فرستاده بودیم، در حالی‌که جنابعالی ایمیل‌تان را در آن سؤال مثل همین سؤال که می‌فرمایید ایمیل‌تان را قرار می‌دهید، نگذاشته بودید. حال در شماره‌ی 10434 جواب را پیدا خواهید کرد. خداوند اصحاب فتنه را بکشد که عامل یقه‌گیری من و شما شده است. موفق باشید
10429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی: من کنترل رویاها و افکارم را همیشه ندارم. گاه افکار گناه به مغزم هجوم می‌آورند و منجر به گناه می‌شود. از دست رویاها و خیالات باطل و گناه چگونه رها شوم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم علاوه بر مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» سخنانی که در روز تاسوعا تحت عنوان «حرّ یعنی تجسم توبه در تاریخ پر از گناه» عرض کردم را دنبال بفرمایید، إن‌شاءاللّه راه‌کاری در جلوی شما قرار می‌گیرد. موفق باشید
9562
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: بنده در سؤال اخیری که درباره خودداری جناب عالی از مطرح کردن بحث تعدد زوجات پیش آمد دقیق متوجه نشدم که علت آن خودداری چه بوده چه آن که در جریان جلسات تفسیر حضرت عالی نیستم. اما با این حال اگر مسئله مربوط به عدم پذیرش تعدد زوجات توسط بانوان است به نظر بنده پاسخ روشنی به این دسته از بانوان وجود دارد و آن این است که در مواردی که برای تعدد زوجات توجیه عقلی و شرعی وجود دارد مخالفت بانوان چیزی جز پیروی از هواس نفس و شیطان نیست. مگر ما نمی دانیم که حسادت از رذائل اخلاقی است پس چه طور یک مؤمن می تواند در برابر این حکم الهی به خاطر حسادت سرکشی کند؟ اما این استدلال که تعدد زوجات می تواند باعث عدم عدالت شود به نظر بنده این جا در مفهوم برقراری عدالت در چند همسری باید دو معنای را تمیز دهیم. 1- عدالت به معنی ادای حقوق تمام زوجات 2- عدالت به معنای برخورد کاملا برابر و یکسان با همه زوجات بدون توجه به فضیلت های آنها. به نظر بنده آن عدالتی که مورد نظر اسلام است اولی است نه دومی چه آن که پیامبر (ص) هم همه زنان خود را به یک اندازه دوست نداشتند و البته این تفاوت مبتنی بر این حقیقت بود که گرچه پیامبر تمام همسران را به حکم انسان بودن به طور کلی دوست دارند اما آن دسته از انسان ها و تبعا همسران ایشان که بندگان خالص تری برای خدا بودند را بیشتر دوست داشتند و راز محبت بیشتر ایشان نسبت به حضرت خدیجه (ع) نیز همین بود. این را عرض کردم که بگویم عدالتی که در قرآن برای چندهمسری ذکر شده به این معنی نیست که تمام همسران را باید یکسان دانست چه آن که هیچ دو انسانی مثل هم نیستند و حتی خدا نیز محبتش نسبت به همه انسان ها بر اساس تفکیکی که بین معنای رحمان و رحیم می کنیم یکسان نیست. پس چه طور انتظار داریم که یک شوهر تحت هر شرایطی همه زنانش را به یک اندازه دوست داشته باشد؟! عدالتی که در چند همسری باید لحاظ شود چیزی جز عدالت در احقاق حقوق اساسی همه زنان نیست و این منافی این است که شوهر آن همسری که با تقوی تر و فاضل تر باشد را بیشتر دوست داشته باشد به شرطی که معیار اختلاف در دوست داشتن همین معیارهای دینی و الهی باشد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد چند همسری، موضوع همین طور است که می‌فرمایید ولی موضوع تعدد زوجات رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» چیز دیگری است و در بحث و تبیین آیات 50 تا 52 سوره‌ی احزاب عرض بنده آن بود که تعدد زوجات رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به جهت آن بود که دست آن حضرت باز باشد، زیرا هرکدام از ازدواج‌های پیامبر«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن شرایط، قدمی در راستای شکل‌دادن به نظام نوپای اسلام نهفته است و نمونه‌های آن را عرض کردیم و وقتی هم که نظام مورد نظر شکل گرفت آیه‌ی 52 سوره‌ی احزاب نازل شد که دیگر ازدواج مجدد را برای رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» ممنوع فرمود. موفق باشید
8619

عین ثابتهبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز من بعد از کمی تفکر و تحقیق در مورد ارتباط بین عین ثابته هر کس با اختیارش، به نتیجه زیر رسیدم. لطفا اگر این نتیجه گیری درست است ان را تکمیل کنید و اگر غلط است تصحیح کنید. عین ثابته هر کس، سیر هر کس است از پایین ترین مرتبه تا بالا ترین مرتبه وجودی خودش. حال هر کس با همتی که از خود نشان میدهد میتواند خود را در این سیر بالا و پایین کند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از این جهت حرف درستی است. زیرا اختیار ذاتی انسان است. موفق باشید
7731
متن پرسش
انتقاد شدید امیرحسین دیالمه ازکنسرت هفته بوشهر آقایان مسئول این اعتدال نیست این ابتذال است... استاد امیرحسین دیالمه از شاگردان علامه حسن زاده آملی در نشستی با موضوع:«انسان در عرف عرفان» نسبت به کنسرت در بوشهر واکنش نشان داد. عضو جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در سخنانی فرمودند:«ولنگاری فرهنگی که در اتفاقات هفته بوشهر رخ داد نشان داد که جریان ضد ارزشی اصلاح طلبان در اوایل دولت اعتدال می خواهند تیشه به ریشه فرهنگ و گفتمان انقلاب اسلامی بزنند.اگر کند و کاوی جامعه شناختی در فزون خواهی سیاسیِ طبقۀ متوسط متجدد در جامعه متأخر ایران یعنی اصلاح طلبی سکولار کنید، درمی یابید که اینان در دوران اصلاحات چطور بر علیه گفتمان حضرت روح الله شمشیر کشیدند.اکبر گنجی مهره اصلاح طلبان سکولار و جیره خوار سازمان های جاسوسی که در دولت اصلاحات بروبیایی داشت کارش تا جایی کشید که گفت:«ما تلاش می کنیم خمینی را به گونه ای تفسیر کنیم که مخالف با دموکراسی نباشد!!!؟خمینی دیگر وجود ندارد آنچه وجود دارد فقط برداشت های ما از سخنان اوست.اما او به هر حال یک روزی خواهد رفت و هیچ کس نمی تواند جلوگیری کند این یک تکامل تاریخی است.خمینی متعلق به موزه تاریخ است.»(منبع:کیهان،24/1/79) این مدرس عرفان و فلسفه با اشاره به این موضوع که نظریات سروش در حال بازتولید است،فرمودند:مسئولین سکولار بوشهر اگرمبنایشان بر ساختن آرمان شهری براساس نفی ارزش های دینی است بدانند که این با تجلی اشراق انقلاب اسلامی هیچ وقت محقق نمی شود.سکولارهای بوشهر چون که بتوانند حاکمیت فکری-فرهنگی بر لایه های اجتماعی یعنی مردم داشته باشند جریان اصیل حزب اللهی را از پست های مدیریتی بیرون می کنند تا بتوانند زمینه فتنه ای بزرگ تر از فتنه 88 را برای سال های آتی فراهم کنند.تعجبم از این است که فتنه گران 88 و حامیان قتل و غارت 88 ،حال در پست حکومتی و دولتی قرار گرفته اند. عضو دفتر مطالعات فرهنگی اشراق روح الله فرمودند:کلید واژه اعتدال همچون کلید واژه اصلاحات لغزنده است و ترس ما این است که این کلید واژه همچون کلید واژه اصلاحات فتنه ای برای انقلاب اسلامی تهیه نماید.مقام معظم رهبری جدیداً فرمودند:«من نگران فرهنگ هستم».چه شده است که علی زمان نگران شده است؟آقای وزیر ارشاد به جای نامه دادن به رهبر،لطف کنند قانون را زیر پا نگذارند. طبق بند یک ماده 15 قانون مصادیق مجرمانه رایانه ای تبلیغ در سایت های ممنوع جرم است و وزیر فرهنگ در فیس بوک حضور دارند.چرا باید استاندار بوشهر در فیس بوک حضور داشته باشد؟چرا قانون شکنی می کنید جناب آقای سالاری؟یا فهمتان کم است یا تعمدی بر این قانون شکنی وجود دارد. این شاگرد درسی حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند:« انقلاب اسلامی جهان‌بینی مدرن را به چالش کشید و در بحث مدیریت اسلامی، انقلاب اسلامی مدعی است که شیوه و روش مدیریت جهانی که به مدیریت مدرن مطرح شده، باطل است باید مدیریت خدایی حاکم شود. این اعتقاد را داریم که خداوند متعال برترین مدیر جهان هستی است و در حقیقت جهان‌بینی اسلامی نخستین اندیشه و فکری است که در مقابل اندیشه مدرن قد علم کرده است. انقلاب اسلامی تئوری جدیدی را در حوزه سیاسی در مقابل نئو لیبرالیسم ارائه داد و آن حکومت ولایت فقیه و مردم سالاری دینی است. عامل قدرت نظام جمهوری اسلامی ظهور اندیشه ای مخالف با نظام امانیسم و مادی‌گرایی بوده است. برای ایرانیان هزاران کانال ماهواره ای به صورت رایگان برای تغییر فکر در کشور برنامه ریزی کرده اند و در صورتی که در هیچ جای دنیا نمی توانید این هجمه را ببینید و در صورتی که برای دیدن شبکه های ماهواره ای دیگرِ کشورها باید پول پرداخته شود. ایشان فرمودند:بعد از امام فتنه ها شروع شد و در زمان اصلاحات به اوج خود رسید و بیشترین حملات علیه دین و ارزش های دینی شد. از سال 76 سعی بر این شد که مراجع که مفسران دین محسوب می شوند را به کنار بگذارند و این گونه القا کنند که افرادی که به علوم شیمی و فیزیک آشنایی دارند می توانند تفسیری از دین برای جامعه داشته باشند و موضوع فهم های مختلف و قرائت شخصی از دین مطرح شد. در دوران اصلاحات شدیدترین حملات علیه دین و ارزش های انقلاب شد. آنقدر برخی ها در دوران اصلاحات جلوتر رفتند که الهی بودن قرآن و کلام خدا را زیر سؤال بردند و گفتند که قرآن کلام پیامبر نه خدا و در آن تناقض پر است و نمی تواند راهگشا برای بشریت باشد. دشمنان بعد از فتنه 88 فهمیدند که آن که می تواند کشور را نجات دهد، ولایت فقیه است، امروز برنامه های سنگین و حساب شده ای را علیه ولایت فقیه آغاز کرده اند که در ادامه دوران اصلاحات است.» این طلبه صاحب قلم در سخنان پایانی خود فرمودند:جریان حزب اللهی چه آنان که وبلاگ ، وب سایت و چه آنان که سایت خبری دارند در جهت اتحاد حزب اللهی ها بکوشند و مباحث علمی-دینی-فرهنگی-اخلاقی را ترویج دهند و امر به معروف و نهی از منکر و از آمران آن دفاع نمایند.هشدار شدید بعضی از طلاب و دانشجویان انقلابی قابل تقدیر است و بنده این ولنگاری فرهنگی-اجتماعی را به گوش مراجع تقلید می رسانم و معتقدم این اتفاقات سازماندهی شده بود که می خواست هاله معنوی یوسف بوشهریعنی شهید صبوری را خنثی کند و این را بدانید که وقتی مشکلی برای کشور در حال تحقق است شهدا سر از خاک درمی آورند و آن را خنثی می کنند.» منبع:گروه فرهنگی همیار ولایت حاج آقا تا کی باید این چیزها رو ببینیم و تکلیف ما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تکلیف ما همان‌گونه است که امثال گویندگان سخنان فوق انجام دادند تا دولت مرز خود را از جریان هایی که می خواهند بر روی رای مردم موج سواری کنند، روشن کند. هیچ اشکال ندارد چند جریان فکری در زیر سایه‌ی نظام اسلامی در کنار هم باشند، خطر از آن‌جا ناشی می‌شود که عده‌ای بخواهند در زیر پوست دولت جهت‌گیری نظام را از اهداف مقدس‌اش منصرف کنند. به نظرم این انتقادها جایگاه جبهه‌های فرهنگی و جریان‌های سیاسی را شفاف می‌کند. موفق باشید
6974
متن پرسش
بسمه تعالی: سلام علیکم خسته نباشید: میخواستم بپرسم علت این‌که خودنمایی نهی شده چیست؟ یا چه اشکال داره که یه نفر بعضی وقت‌ها خودنمایی کنه تا مثلاً کارش پیش بره؟ جداً شرمنده‌ام از این سوالم، ولی برای استحکام عقلم می‌پرسم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودنمایی به این معنا که انسان به جای آن‌که نمایش کمالات الهی باشد و حق را بنمایاند خود را به عنوان منشأ کارها و کمالات معرفی نماید، در این صورت چنین فردی حجاب حق و حقیقت شده. ولی اگر کسی بگوئید بنده به لطف خدا و به توفیق الهی توانستم چنین کاری را انجام دهم و از این طریق، بقیه را متوجه توانایی‌ها و استعدادهای خود بکند، اشکال ندارد. موفق باشید
5327
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشد و تشکر. چند سوال در مورد مباحث معرفت نفس داشتم: 1- سوالی که در مثال هایی که برای اثبات نفس مجرد به کار می رود پیش می آید این است که مثلا در خوب دیدن یا پرت شدن حواس سر کلاس درس این ذهن انسان است که به خاطر فعل و انفعالاتی که در مغز اتفاق می افتد متوجه جای دیگری می شود؟(این شبهه ای است که ممکن است از طرف کسانی که نفس مجرد را قبول ندارند خیلی مطرح شود) 2- جایگاه مغز انسان در ادراکات انسان چیست؟ چون شما در بحث دیدن و شنیدن تنها به چشم و گوش اشاره می کنید و حرفی از مغز انسان نمی زنید. 3- بعضی خوابها است که انسان خودش را در آن خواب می بیند مثل بقیه افرادی که در خواب می بیند؟ چنین چیزی چطور توجیه می شود؟ 4- چرا بعضا حالاتی که در خواب برای انسان پیش می آید مثل ترس و دلهره در همان زمان به صورت نفس زدن شدید یا عرق کردن یا صحبت کردن در جسم انسان ظاهر می شود؟ 5- عالم خواب همان عالم ماده است یا عالم دیگری است؟ مثلا انسان هایی که در خواب مشاهده می کنیم همین بدن مادی شان را می بینیم یا چیز دیگری است؟ یا مثلا خیابان و ساختمان هایی که می بینیم؟ 6- آیا انسانی که به طور مادر زادی کور است اگر خواب ببیند چه چیزهایی را در خواب می تواند مشاهده کند؟ 7- بعضی هستند که مثلا قبل از خوب تصمیم می گیرند که نیم ساعت بیشتر نخوابند و دقیقا سر نیم ساعت از خواب بیدار می شوند، چنین چیزی چطور امکان دارد؟ 8- اگر حضور نفس در بدن به معنی تدبیر بدن توسط نفس و توجه نفس به آن است پس چطور در خواب که نفس تماما دریافت می شود، نفس همچنان به قلب و ریه اش توجه دارد و آنها را تدبیر می کند؟ 9- تدبیر حرکات غیر ارادی بدن مثل تپش قلب توسط نفس چگونه است؟ آیا واقعا هیچ اراده ای در کار نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره چه موضوع را به ذهن نسبت دهیم و چه به مغز، آنچه انسان در این موارد احساس می‌کند آن است که خودش را در آنجا می‌یابد. مثل این‌که حالا خودتان را در این‌جا می‌یابید. مگر همین حالا ذهن شما در احساس شما که خودتان را در این‌جا می‌یابید در صحنه نیست؟ ولی باز خودتان هستید که این‌جا هستید 2- مغز ابزار است برای نفس، ادراک‌کننده همچنان که در شماره‌ی 1 و 2 ده نکته روشن شد نفس انسان است، این‌که از مغز مثالی نمی‌زنیم چون موضوع را مبهم می‌کنیم وگرنه فرقی بین چشم و مغز نیست، در هر حال وقتی نفس در میان نباشد هیچ ابزاری به خودی خود هیچ ادراکی ندارد 3- به این معنا است که انسان با تصور خود در خواب روبه‌رو می‌شود 4- این یکی از عظمت‌های نفس است که به کمک قوه‌ی واهمه‌ی خود صورت‌سازی می‌کند و ملاصدرا در بحث معاد در این مورد نکات دقیقی دارد 5- در خواب با صورت‌های مثالی روبه‌رو هستیم چه آن صورت‌ها را ذهن ساخته باشد و چه از عالم برزخ بیاید 6- آن صورت‌هایی است که ذهن او می‌سازد 7- آری! نفس انسان زمان را در رابطه با دنیای بیرون خود می‌شناسد 8- در نوارها و در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شده که تدبیر نفس گاهی از راه دور انجام می‌شود، مثل کاری که مرتاض‌ها در نگه‌داشتن قطار می‌کنند 9- مربوط به بُعد تکوینی نفس است به این معنا که آن کار در حوزه‌ی نفس شما هست ولی در حوزه‌ی اراده‌ی جزئی و شخصی شما نیست. موضوع بُعد تکوینی و تشریعی نفس در کتاب «خویشتن پنهان» بحث شده. موفق باشید
3060
متن پرسش
سلام علیکم. استاد آیا میتوان در یک کار گروهی تشکیلاتی که مثلا یک نشریه داده میشود و در آن برای اسلام و به خاطر دغدغه ی دینی،مطلبی اشتباه را که به نظر ما رسیده به خاطر اینکه به نظر من رسیده که اشتباه است کمک نکرد یا باید به کلیت کار نگاه کرد و اگر مطلب اشتباهی در آن بود هم آن را نشر دهیم؟اگر در آن احساس کردیم که این حرف در نشریه یک نسبت خلاف واقعی به یک فرد است و یا یک نوع توهین به کسی باشد ولی کلیت بحث دفاع از اسلام باشد چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عموماً باید به کلیت امور نگاه کرد ولی اگر این طور که می‌فرمایید ظلمی در کار است و شما در نشر آن ظلم شریک خواهید بود نباید وارد شد. موفق باشید
1861
متن پرسش
بسم رب الحسین/با عرض سلام خدمت استاد عزیز آیا اینکه ما فلسفه ها را به درست و نادرست یا حق و باطل تقسیم بندی کنیم با آزاداندیشی-که از تاکیدات رهبری حکیم انقلاب هست-منافات ندارد؟ آیا این احتمال وجود ندارد که با تقسیم فلسفه ها به حق و باطل آزاد اندیشی دفن شود و ما در صدد تحمیل عقاید و ایدئولوژی خود به سایر اندیشه ها برآییم؟آیا این باعث نخواهد شد که ما در دام بنیادگرایی و طالبانیسم نظری اسیر شویم و تفکر را به اسارت ایدئولوژی در آوریم؟به نظر من اگر به آزاداندیشی آسیبی وارد آید این آسیب قطعا حجاب حقیقت اسلام خواهد شد و زمینه را برای رشد قارچ گونه نامحرمان سرای حق مساعدتر خواهد کرد و شاید این تقسیم بندی باعث زایش روز افزون خشونت-چه در نظر و چه در عمل- شود .آیا این که ما با پیش فرض های ذهنی و عقیدتی خودمان به ساحت تفکر وارد شویم اندیشه را عقیم و ابتر نخواهد کرد و حجاب حقیقت نخواهد شد؟ خواهان نظر حکیمانه شما استاد گرانقدر و عزیز هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فلسفه به معنای واقعی آن عبارت است از جستجوی حقیقت منتها بعضاً دیده می‌شود که عده‌ای به نام فیلسوف ابزارهای خدادادی حقیقت را تعطیل می‌کنند و تنها به حسّ خود محدود می‌شوند. در این حالت است که می‌گوییم اینان به دنبال حقیقت نیستند زیرا حقایق بالاتر از آن است که تنها خود را در محدوده‌ی محسوسات ظاهر نماید، ما علاوه بر حسّ، برای رسیدن به حقیقت، عقل و قلب هم داریم و فلسفه‌ای حقیقتاً به جستجوی حقیقت است که برای رسیدن به حقیقت همه‌ی امکانات بشری را جهت یافتن حقیقت به‌کار گیرد. بنده معتقدم اگر حسّ و عقل و قلب را به‌درستی جلو ببریم به حکمت متعالیه‌ای می‌رسیم که بر اصالت وجود و تشکیکی‌بودن آن نظر دارد. موفق باشید
1667

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد گرانقدر. من مطلب مربوط به کد:1653 را مطالعه کردم. این بنده خدا که این مشکل را دارد ممکن است به یک مشکل ناهنجاری هورمونی یا مشکل دوجنسی بودن یا two sectual یا TS مبتلا باشند که این امر نیازمند تشخیص ودرمان است. چرا که این امری که ذکر کرده اند(جذب ناخودآگاه به همجنس) از علائم همین مشکل است. که پاینده باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام عینا مطلب فوق را جهت اطّلاع خدمت آن عزیز ارائه می‌دارم. موفق باشید.
17135
متن پرسش
با سلام: جناب استاد بنده عرض کردم که یک نظام طولی رو به صورت تشکیک البته نه تشکیک در وجود چون واضحه که عرفا تشکیک رو قبول ندارن، اما یک تشکیک رو به صورت فانی در حق باید قایل باشیم، چون عرفا قایلید که ملایکه موجودند، برزخ موجود است، اما فانی و مستهلک در حق است مثل واحدیت و مقام احدیت که مستهلک و فانی در حق است، چون بالاخره موجودات عقلی احساس موجودیت دارن، این احساس موجودیت ها که دروغ نیست، موجودات مثالی همینطور و موجودات طبیعی همینطور و باز طبق الواحد باید یک نظام طولی در کار باشه. من نمیگم موجودیت استقلالی دارن ولو وجود رابط اما میگم بالاخره در اون وحدت صرفی که در صحنه است و واقعا هم صرف و بسیط محضه این مراتب فانی هستند و عقل هم این مراتب رو از وجود حق انتزاع میکنه. ایا اشتباه می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم می‌توانیم اسمِ این حالت را تشکیک به صورت طولی بگذاریم؟ با توجه به این که از نظر عرفا خداوند با همه‌ی مخلوقات، هست زیرا ذات، از صفات منفک نمی‌باشد. آری! می‌توانیم موضوع تشکیک در ظهور را به میان بیاوریم، ولی در هر حال به همان معنای وحدت وجود، همه‌جا حق است و لاغیر، که اصطلاحاً واژه‌ی «حقّ مخلوقٌ بِه» مطرح می‌شود. موفق باشید

16907

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. یه واعظ معروفی میگفتن که هر کی به اهل بیت (ع) توهین کند نباید سکوت کرد، درسته؟ چون واقعا آدم میشنوه تو اتوبوسی، مترویی. اگر خیلی ناجور می گفت باید چیکار کرد؟ همین طور نشنیده بگیریم؟ 2. یه مورد پیش اومد من واقعا هیچ تزلزل در عقاید احساس نکردم ولی دیدم نمیتونم جواب بدم، طرف می گفت: «حاج اقای طبرسی رو هشت میلیارد خرج کردن بردن خارج عمل کردن مگه امام رضا شفا نمیده؟!!» آدم معلوم الحالی بود، کار با اون ندارم، نمیدونم چیزی که می گفت راسته یا نه ولی راستم باشه به نظرم کار درستی کردن. من تو جونم احساس کردم که حرفش باطله و امام رضا (روحی فداه) بی برو برگرد روحو شفا میده حالا جسمو صلاحو خودشون بهتر میدونن، ولی چی باید به طرف می گفتم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین به چنین عقیده‌ای که متوجه‌ی شفای اصلی مولایمان حضرت ثامن الحج«علیه‌السلام» هستید. آری! اولاً: مگر بنا است حضرت هر بیماری را شفا دهند؟! و ثانیاً: مگر بنا است ما با چنین افرادی هم‌زبان شویم؟! نهایتاً می‌توان به آن‌ها گفت که آیا این نوع شایعات قابل پذیرش است که ما نیز دامن بزنیم؟ قرآن می‌فرماید: « اذا مرّوا باللغو، مرّوا کراماً» یعنی انسان در مقابل چنین سخنان لغوی، باید بزرگوارانه بگذرد و خود را هم‌سنگِ چنین افرادی نکند. موفق باشید

14912
متن پرسش
سلام و ادب خدمت شما استاد عزیز و گرامی: استاد من در مورد رزق و روزی مطالبی جمع آوری کردم و تصمیم دارم اجرا کنم. متاسفانه به شما دسترسی ندارم. در صورت امکان این محتوا را ببینید و اگر قسمتی را می‌دانید که اشکال دارد به من بگویید تا حذف کنم و اگر شما مطلبی مدّ نظرتان است که در این مورد برای عموم مردم خوب و تاثیرگذار است؛ بیان فرمایید ممنون دارتان می‌شوم. اگر مطالب ساختار ادبی ندارد عذر خواهی می‌کنم قصدم نشان‌دادن محتواست. بسم الله الرّحمن الرّحیم: عوامل گشایش رزق و روزی: امام باقر«علیه‌السلام» فرمودند: کسی که دهان خود را به سوی آسمان باز کرده و می‌گوید خدایا مرا روزی بده، در حالی‌که برای به‌دست‌آوردنِ روزی تلاش نمی‌کند، دشمن دارم. عوامل افزایش رزق: 1. درستکاری؛ رعایت تقوای الهی (و من یتق الله یجعل له مخرجا) 2. استغفار (اکثر الاستغفار تجلب الرزق) 3. خوش اخلاقی 4. انفاق (مفتاح الرزق الصدقه) 5. با وضو بودن 6. نشسته شانه زدن 7. انگشتر عقیق در دست داشتن 8- شکر نعمت (الحمد الله رب العالمین) 9. دست کشیدن از کار هنگام صدای اذان 10. نماز شب (ان صلاه الیل تضمن الرزق نهار ) 11. شستن دست قبل و بعد از غذا. 12. صله رحم 13. نیکی به پدر و مادر (پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم» هرکس دوست دارد عمرش افزوده شود و روزی‌اش فراوان باشد، به پدر و مادرش صله و احسان کند) ( پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم» هرکس عهد کند به پدر و مادرش نیکی کند و صله‌ی رحم به‌جا آورد ضمانت می‌کنم مال و عمرش افزایش یابد) 14. قرائت سوره‌ واقعه هنگام خواب 15. کمک به مومنان 16. خلال‌کردن دندان 17. انجام تعقیبات نماز (به‌خصوص نماز صبح و عصر) 18. همسایه ی خوب‌بودن 19. مهمان نوازی 20. قرائت آیه‌ی «ما شاءالله لا قوة الا بالله» 21. زیاد صلوات فرستادن. عوامل فقر: 1. گناه‌کردن (ان العبد لیذنب فیروی عنه الرزق) (اللهم غفر لی ذنوب التی تغیر النعم) 2. اسراف 3. ظاهر به فقر 4. نفرین پدر و مادر 5. تنبلی و کسالت (کثرت النوم و الکسل یورث الفقر حضرت امیر«علیه‌السلام») 6. گوش‌کردن موسیقی حرام 7. بی توجهی به نیازمندان 8. ترک نهی از منکر 9. خوردن و آشامیدن در حالت جنابت 10. ترک رابطه‌ی خویشاوندی 11. خواب قبل از طلوع آفتاب 12. بی‌حرمتی به نان 13. باقی‌گذاشتن تار عنکبوت در خانه 14. شستن اعضای بدن در دستشویی 15. نشستن ظرف‌ها در منزل 16. سخن دروغ‌گفتن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنظیمی است بسیار عالی در موضوع رزق. حقیقتاً هر اندازه انسان به رعایت این نکات توفیق بیابد، به همان اندازه رزقی پاک و با برکت نصیب او خواهد شد. موفق باشید

13346
متن پرسش
بسم الله النّور و السّلام با سلام و تهیات مجدد خدمت استاد مکرم: امروز توشه ی دیگری نیز داشتیم، و آن برخورد با این سخنرانی گذشته از آقای احمدی نژاد که چند ماه پیش ایراد گشته بود. بعد از بصیرتی که بحمد الله با اشارات جناب عالی نسبت به اندیشه متعالی شرح اسماء تاریخی مرحوم فردید کسب کردم، این اشارات آقای احمدی نژاد در نظر بنده دلالت و معنای متفاوت و عالی تری پیدا کرده. به دشواری هایی که در دوره آقای احمدی نژاد به وجود آمد کاری ندارم، اما حالا که آن دوره گذشته هر چه فکر می کنم می بینم ظهور چنین فکری در عرصه اجرایی کشور یک پدیده واقعا منحصر به فرد بود که البته نخبگان ما و جریان های سیاسی بنا به دلایلی که می دانیم توانایی درک و همراهی با این تحول مبارک را نداشتند و شد آن چه شد. «انسان منتظر به دنبال نشانه نیست. بلکه به دنبال راه و وظیفه و فهم فرایند حرکت در مسیر اراده الهی و استقبال از ظهور کامل است. منتظر به دنبال نقش آفرینی در فرایند ظهور است. در این فرایند است که راه معلوم می شود و وظیفه انسانهای منتظر تعیین می گردد. اگر فرایند را بفهمیم، موقعیت و مسئولیت خودمان را خواهیم شناخت. در حوادت کدام غلط و کدام درست است؟ جلوی چه کسی بایستم و چه کسی را یاری کنم؟ حق و باطل چیست؟ معیار حق و باطل با میزان همراهی و انطباق با این حکمت و یا ضدیت با آن تعریف می شود. حق چیست؟ هر آنچه در راستای تحقق امر ظهور کامل و برپایی حکومت توحید و عدالت و عشق و آزادی باشد حق است. باطل چیست؟ هر آنچه که مانع از تحقق ظهور کامل و برپایی حکومت جهانی و یا دوری عده ای از مردم از حرکت در این مسیر باشد باطل است. البته به فضل الهی حوادث و اتفاقات حتی اگر توسط مستکبران و شیاطین و برای مانع تراشی طراحی و اجرا شوند نهایتا به نفع اراده الهی مصادره می شوند.انَهم یکیدون کیدا و اکید کیدا. دشمن طراحی می کند و برای شکستن پرچم توحید حمله می کنند اما در نهایت آن پرچم توحید است که بالا خواهد رفت. گرچه ممکن است مسیر بشریت را برای رسیدن به قله موعود طولانی تر نمایند.» ۱۳ خرداد ۱۳۹۴/ همدان در شرح این گفتار آقای احمدی نژاد این را نوشتم: نمی دانم این بصیرت را دکتر با غور در آراء بلند مرحوم سید احمد فردید دریافته است، یا با تدبر حکیمانه خود در آیات و روایات. البته تنها تحفظی که دارم نسبت به اولین جمله بیان زیر است که می گوید «انسان منتظر دنبال نشانه نیست.» آری اگر اوج بصیرت ما در فهم جایگاه حوادث در نسبت آنها با اراده نهایی بقیة اللهی، به صرف مطالعه در بعضی نشانه های خاص آخرالزمان که در روایات آمده فروکاسته شود، چنین قشری گری ای، به روشنی افاده کننده ی علم حضوری به زمینه های عینی تجلی اسماء الهی در شرایط مختلف تاریخی نخواهد بود. اما اگر روایات را در متن یک بصیرت عقلی و اشراقی به ذات پدیده ها نگریست و از توقیت که در روایات نیز از آن نهی شده نیز بر حزر بود، آنگاه جایگاه و نگاه درست به روایات آخرالزمان محقق خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مسلّم آقای احمدی‌نژاد از جنس انقلاب است و حضور او در امور اجرایی نشان داد که انقلاب ظرفیت حضور چنین افرادی را در امور اجرایی خود دارد. می‌ماند که آقای احمدی‌نژاد به عنوان اولین تجربه حضور مجریان از جنس انقلاب با ناشی‌گری‌هایی همراه بود که بنده تعبیر کردم به «غفلت او از تاریخی که در آن قرار داشت». مسلّم بدانید این فکر و روحیه ادامه می‌یابد و مسئولان واقعی نظام اسلامی تنها کسانی خواهند بود که با سیاست متعالیه امورات کشور را مدیریت کنند وگرنه همچنان‌که در گذشته و حال مشخص است، خود آن مسئولان حجابِ انقلاب خواهند بود. نکته‌ی آخری که نیز در مورد نقد نگاه آقای احمدی‌نژاد فرمودید، نکته‌ی دقیقی است که شواهد اگر در دل بصیرت باشد یک‌نوع راهنمایی به موضوع خواهد بود. موفق باشید.

13136
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه بنده با نوجوانان سر و کار داریم ممنون می شوم به سوالات ما پاسخ دهید: ۱. در مطالب چند بزرگوار دیدم که قبل از بلوغ شخص چه واجبی را ترک کند و چه گناهی مرتکب شود برای او گناهی ثبت نمی شود در مورد ترک واجبات که مشخص است تکلیف ندارند ولی اگر گناهی مرتکب شوند درست است که برایشان گناه ثبت نمی شود ولی اینجا دو سوال پیش می آید اولا برای آنها هم حالت ظلمات در اثر گناه ایجاد می شود یا ظلمات و حجاب ایجاد نمی شود بلکه فقط آن نورانیت که در اثر ترک می توانند بدست بیاورند کسب نمی کنند؟ اگر آن اعمال ظلمات برایشان ایجاد می کند ظلماتشان در چه حدی است چون ظاهرا نباید مثل افراد بالغ برایشان ظلمت ایجاد شود. ۲. ترک گناه و انجام کارهای نیک مثل نماز برای قبل از بلوغ هم ثواب دارد؟ ۳. قوه اختیار و انتخاب از چه سنی در انسان ایجاد می شود؟ ۴. بعد از بلوغ که انسان مکلف می شود معمولا عقلش کامل نیست مثلا دختر ۹ ساله و پسر پانزده ساله اگر غیبت کند یا گناه دیگر انجام دهد کامل نبودن عقل آنها یاعث نمی شود گناه برای آنها ثبت نشود؟ اگر گناه ثبت می شود آثار آن با شخصی که همان گتاه را در سنین بالاتر مثلا ۳۰ سالگی مرتکب می شود متفاوت است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قبل از تکلیف انتخاب‌های منفی انسان آنچنان در شخصیتش نفوذ نمی‌کند که با آن انتخاب‌ها شخصیت فرد ساخته شود ولی انتخاب‌های مثبت او زمینه می‌شود که در حین تکلیف، با جدّیت بیشتر انتخاب‌های مثبت را ادامه دهد 2- مسلّم با توجه به عرض بالا، انتخاب‌های مثبت که قبل از بلوغ انجام می‌دهد، نقش‌آفرین است و به همین جهت اگر به جوانان خود متذکر شویم که رعایت دستورات دین قبل از بلوغ چه اندازه مفید است آن‌ها از آن غفلت نمی‌کنند 3- اختیار از همان سنین کودکی در انسان شکل می‌گیرد ولی انتخاب‌های شخصیت‌ساز از سنّ تکلیف به بعد می‌باشد 4- اگر بستر صحیحی برای رشد دختران فراهم شود و گرفتار انواع بازی‌های خیالی که در کارتون‌ها هست، نشوند؛ به‌خوبی در سن 9 سالگی و پسران در سن 15 سالگی می‌توانند با زندگی جدّی برخورد کنند و بنده این را در فرزندان خود تجربه کرده‌ام  5- مسلّم تأثیر گناه بر شخصیت انسان در حدّی است که آن شخص گناه را، گناه بشمارد و لذا برای انسان 30 ساله تأثیر گناه، بیشتر است.

12726
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: سوالی که بنده داشتم اینه که آیا میشه برای افزایش تمرکز در نماز، چشم خود را ببندیم؟ آیا این کار صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی در کتاب «آداب الصلواة» می‌فرمایند: در ابتدای امر جهت امور سلوکی چنانچه موجب تمرکز بیشتر می‌شود، بستن چشم اشکال ندارد. موفق باشید

11833
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: در چند روز اخیر و با توجه به اتفاقات مرتبط با کشور عربستان و افزایش تنش ها شعری منتشر شده است که آن را به فردوسی نسبت می دهند. با مضمون: عرب ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﺞ ﺍﻧﺪیش ﻭ ﺑﺪ ﺧﻮﯼ ﻭ ﺍﻫﺮیمن ﺍﺳﺖ ﭼﻮ ﺑﺨﺖ ﻋﺮﺏ ﺑﺮ ﻋﺠﻢ چیرﻩ ﮔﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯ ﺍیرﺍنیاﻥ تیرﻩ ﮔﺸﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﺭﺳﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ﮔﻮیی ﻧﺘﺎﺑﺪ ﺩﮔﺮ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ ..... بنده در انتساب این شعر به فردوسی شک دارم چون این شاعر ارادت خاصی به پیامبر (ص) داشته است. آیا این مطلب حقیقت دارد؟ در صورت منفی بودن تقاضامندم که پاسخ را به همراه ذکر سند بفرمایید. ممنون از زحمات شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی ندارم. در هر صورت اسلام آمده که ما خوبی و بدی افراد را بر اساس تقوا بسنجیم نه بر اساس قومیت. قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير»، اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است‏. موفق باشید

10930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: با بی حوصلگی چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
نمایش چاپی