بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3774

فرهنگبازدید:

متن پرسش
سلام به نظر شما فرهنگ شخص زاده جامعه است یا فرهنگ جامعه زاده اشخاص جامعه یا اینکه در رابطه ای دوار شخص از فرهنگ جامعه میگیرد وبر فرهنگ ان می افزاید ودوباره از نو؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ جامعه بستری است تا انسان متذکر آرمان‌هایش شود و متقابلاً برای هرچه بیشتر آن آرمان‌ها فرهنگِ مناسب را در جامعه ایجاد کند. موفق باشید
1324

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام چندماه پیش توسخنرانیتون ازنداشتن زبان دین به روز ومتناسب بانیازهای جوانان صحبت کردید. نظرتون درمورد زبان دین ازمنظرحکمت متعالیه وبه کل فیلسوفان اشلامی چیه؟میشه درموردش پایان نامه نوشت؟باتوجه به این که این موارددر فلسفه دین درغرب بیشتر کارشده میشه اینهارادرموردفیلسوفان اسلامی هم گفت
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام اولاً: نظرتان را به جواب سؤال 1323 جلب می‌کنم. ثانیاً: نوشتن پایان‌نامه در این امر کار بسیار ارزشمندی است که همه‌جا قابل بحث است ولی کار سختی است چون مقدمات آن هنوز فراهم نشده. آقای دکتر داوری در کتاب «شاعران در عسرت» به تبعیت از هایدگر می‌خواهند حرف‌هایی در این رابطه بزنید. موفق باشید
17382

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: وقت شریف بخیر. نظر حضرتعالی در مورد کتاب «نشان از بی نشانها» چیست؟ استادی فرمودند اغراق هم در کتاب شده، فرزندشان مقداری گرایشات صوفیگری داشته. اما به نظر حقیر در باب کرامات چیزهایی گفته نشده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در بعضی موارد این‌طور باشد ولی روی‌همرفته مرحوم آقای نخودکی، مردِ عبور از دنیا به سوی عالم غیب و معنا بوده است و این راه را درست می‌شناخته در حدّی که امثال حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ایشان رجوع داشته‌اند. موفق باشید

16159
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا راه معرفت نفس که از طریق شناخت خود به شناخت حق می رسیم در عرض راه عرفان است که از طریق عشق و دل و تزکیه می باشد؟ پس چگونه عرفا گفته اند که مسیر ما معرفت النفس است؟ ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای معرفت نفس رجوع انسان به حق، رجوعِ وجودی می‌شود و از این جهت «قلب» به میان می‌آید که مسیر عشق به حق است. موفق باشید

15601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت 1. با مطالعه برخی نظرات آقای مستحسن در مورد برخی آیات احساس بدی به بنده دست داده است. استاد، احساس می کنم برخی جاها تاویل است. نمی دانم شاید اشتباه می کنم. برخی جاها هم از اعداد جفری استفاده می کند. که او را متهم کرده است در بین بعضی. البته من این دومی را قبول ندارم چون در حد یک عدد ابجد بوده. ولی در مورد تاویل کمی شک کردم. 2. کدام مباحث را به پدرم بدهم گوش کند؟ حوصله ی مباحث فلسفی و عقلی محض را ندارد. ولی اخیرا صوت آل عمران شما را گوش می داد که در مورد نفوذ دشمن صحبت فرمودید خیلی خوشش آمد. راهنمایی بفرمایید التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست از جناب آقای مستحسن بی‌تأمل و تعقل بپذیرید! مسلّم نکات خوبی در نوشته‌های ایشان هست ولی نه بدان معنا که تماماً تسلیم تفکر ایشان باشیم 2- مباحث قرآنی و شرح صوتی نامه‌ی 31 کمک‌شان می‌کند. موفق باشید

14184
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در پاسخ 14130 در این سئوال چند پیش فرض در ذهن دارم که نمی توانم جواب شما را بپذیرم لطفا راهنمایی کنید.پیش فرض های من اینگونه اند: همه اتفاقات عالم به اراده ی خداوند است حتی شنیده ها پس اتفاقی نیست از بین این همه ذکر و دعا مورد های خاصی را قلب توجه می کند. انجام عمل در زمان طولانی چهل روز توفیق می خواهد و این از جانب خداست. روایت از قول معصوم یا تاکیید عالمان مورد تاکید موجب می شود من امید صد در صد به نتیجه داشته باشم حال دلیل می آورند این ذکر درست انجام نشد من در جواب فقط یک جمله می گویم چرا ابتدای بیان ذکر نگفتید؟ اگر خداوند قرار نیست در انتهای این دوره زمانی که بیان شده است نتیجه خاص را نبینیم چرا در اتمام اینگونه بیان، ذکر نمی شود اگر به مصلحت بود؟ اگر قرار است برای نمک غذا دعا کنیم اما غذا را بدون نمک بخوریم خوب چه کاریه بی دعا غذا را می خوریم اگر خداوند تقدیر کرده بود که غذا نمک داره و اگر نه غذا نمک نداره، اگر قرار اجابت نشه چرا سفارش به دعا شده؟ خداوند فوق تقدیر است پس اگر اراده کنند تغییر می کنه، پس چرا نباید باور کنم که حالا توفیق یافتم حالا باید مهیا اجابت دعا باشم؟ با این باورها من دعا کردم دل شب بیدار شدم. اما نشده و من دنبال چرا هستم. چون باورم دارم از دست می دم چون نمی خواهم باور تمام این مدت پای منبر فریب خوردم دارم مقاومت می کنم اما وقتی جوابی برای چرای من نیست شکست می خورم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان نمونه در قرآن داریم: «لعلکم تتقون» یا «لعلکم تهتدون» بدین معنا که اگر روزه‌ی ماه رمضان را درست انجام دهید «لعلکم تتقون» شاید که به تقوای برسید و یا اگر از وَحی الهی پیروی کنید «لعلکم تهتدون» شاید که هدایت شوید. این‌که می‌فرماید شاید متقی و شاید هدایت شوید، به جهت آن است که در کنار این اعمال باید زمینه‌های لازم نیز فراهم باشد تا نتیجه حاصل شود و از طرفی بنا نشد ما برای خدا تکلیف معین کنیم و او در خدمت ما باشد! بنا شد که او شرایطی را برای بندگی ما به ما لطف کند و ما در متن چنان شرایطی، بندگی خود را نشان دهیم. موفق باشید.

14090
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شما بخیر. 1. در پاسخ به سوال 13948 که فرمودید به شرط اینکه خواندن قرآن حامل معرفتی باشد از این جهت هست که شیطان می تواند آیات قرآن را بر ما بخواند بدون داشتن محتوای معرفتی. درست است؟ 2. خواستگاری که پارسال به هم خورد و در قالب چندین کشف معلوم شد نجات من بود و عقلا هم حضرتعالی قبل از مکاشفات نظر منفی داده بودید من ازحضرت امیر خواستم اصلاح شوند آیه ای که پارسال باز کرده بودم مبنی بر درست شدن رابطه در حادثه ای ربط آن با شواهد بیرونی در قالب حدس روشن شد، دوباره شک کردم که شیطان مرا بازی داده و چنین چیزی امکان ندارد و این بنده خدا مشکل دارد. شب آیات قرآن الهام شد که برخی آیات حکم انجام شدنی اند استادم فرمودند شبهه دارد. رفتم امامزاذه تا ایشان مطلب را کشف بفرمایند ضمن خواندن قرآن همزمان با مطلب دیگر آیات آن شب تفسیر شد. اینها شیطانی است یا ممکن است علی رغم حکم به ظالم بودن کسی خداوند توفیق توبه نصیبشان نمایند آن وقت می شود مکاشفات اخیر را که خلاف قبلی هاست توجیه کرد؟ چنین چیزی امکان دارد؟ سپاس
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از این نوع کارها سر در نمی‌آورم. اگر سؤال عقیدتی دارید و بتوانم جواب دهم، در خدمتتان هستم. موفق باشید

13880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده چندین بار از آقای صمدی در شرح دفتر دل و شرح مناجات شعبانیه و شرح منظومه و دروس معرفت نفس و از آقای جوادی آملی و رمضانی شنیدم و خوندم که شخص محمد بن عبداله در قوس صعود با صادر اول اتحاد وجودی پیدا می کنند و پیامبر ما با اتحاد با اون مقام ساری در کل هستی میشن... از طرفی این ماجرا در قوس صعود هست... و در سیر عروجی ایشونه حتی آقای جوادی میگن که به هیچ عنوان شخص رسول الله صادر اول و اولین مخلوق نیست مگر به لحاظ اینکه چون ایشون به اتحاد تام با اون حقیقت در سیر عروجی خودشون رسیدن ما صادر اول رو حقیقت محمدیه گفتیم... اما شما و برخی از اهل علم موضوع رو طور دیگه ای عنوان کردید و برداشت من عینیت این دو بوده از برخی فرمایشات. بالاخره موضوع چیه خیلی درگیرشم استاد به خصوص اینکه هنوز وارد سیر مطالعات عرفانی نشدم و جسته و گریخته در سیر مطالعات فلسفی که با صوت تدریس آقای صمدی دارم به این موضوع برخوردم و مقالاتی که توی نت از برخی بزرگان دیدم...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه حرف خوبی آیت‌الله جوادی زده‌اند؛ بسیاری مباحث را با نکته‌ ای که ایشان می‌فرمایند می‌توان تطبیق داد. موفق باشید

13718
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید اینقد راحت و گستاخانه سوال می پرسم لطف خدا من جواب را بلدم اما جواب شما کجا و جواب من کجا؟ سوال را به شکل مطرح شده برای خودم از شما می پرسم «چرا باید برای شخصی بنام حسین بن علی عزاداری کنیم و یا اصلا این حادثه در کربلای سال 61 هجری در سرزمین دیگری و در ملیت و قومیت دیگری چه اهمیتی داره برای ما ایرانی ها یا ملل دیگر وقتی بدانیم که دو گروه یا دو شخص یا دو قوم سر مسئله حکومت یا بیعت یا هرچیز دیگری دعوا راه اندختن و یکی قویتر بوده یکی ضعیف تر و طبیعتا یکی از طرفین کشته میشه؟ میگید آزادگی و حریت و زیر بار ظلم نرفتن و شجاعت و این حرفا خوب ما هم میگیم این چه حرفیه؟ یک کسی حاکم بوده تو یک کشوری عده ای حکومت او را نپذیرفتن و قبول نکردن بیعت اون حاکم را و حکومت هم طبعا اونا را تعقیب و دنبال و بعد دعوا و بعد کشته شدن از طرفین و نهایتا تمام شدن غائله؟ سوال اینه اگر معصوم بودن یکی از طرفین را نپذیریم به لحاظ سیاسی چجور میشه اینو پذیرفت و چرا تا به این حد اهمیت داره؟ کربلا و عاشورا یک دعوای داخلی بوده به ما چه؟ به ما ایرانی ها چه؟ به اروپایی ها چه مربوط؟ ولو اینکه یکی بر حق بوده و مظلوم و در قلت و دیگری زورگو و قلدر و با خشونت؟» ممنون از تحمل شما استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً حرف بنده هم بر روی آیاتی است که اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را معصوم می‌داند و در قرآنی که هدایت بزرگ خداوند است برای کلّ بشر، چشم‌ها را متوجه‌ی عصمت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» کرده تا انسان‌ها در زندگی زمینی خود گمراه نشوند و شیعیان با هوشیاری خاص خود متوجه این قاعده شده‌اند، وگرنه اگر دعوای دو گروه از قوم عرب بود و راهی برای امروز ما در آن باز نمی‌شد چه اصراری بود که ما بر روی آن تا این اندازه متمرکز شویم؟! موفق باشید

13305
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. 1. آیا اینکه فرمودند برای انتخاب مرجع باید دو تا عالم نظر دهند آیا منظور از عالم این است که باید حتما معمم باشد؟ 2. آیا آن دو عالم را خودمان باید تشخیص دهیم که کی عالم است یا کی عالم نیست؟ چون اگر خودمان بتوانیم آن عالم ها را تشخیص دهیم خب همان اول خودمان می رویم و مرجع خود را انتخاب می کنیم چون وقتی قدرت تشخیص عالم از غیر عالم را داریم پس حتما قدرت تشخیص مرجع اعلم را هم داریم ولی در رساله ها نوشته که اگر خود عالم نیستی از دو تا عالم بپرس وقتی خودمان عالم نیستیم چه جوری عالم را تشخیص دهیم؟ 3. معیار های اعلم بودن چیست؟ 4. من از سه نفر که از نظر علمی بهشان اطمینان داشتم نظرشان را پرسیدم (که یکی از آنها خود شما بودید) شما نظرتان این بود که حضرت آقا اعلم هستند و دلیلتان هم در سایت دیدم و یکی از آن دو فرمود که من این سه نفر را پیشنهاد می دهم: حضرت آقا - آقای ...- آقای ...و نفر بعدی فرمود این دو نفر اعلم هستند: آقای... - آقای ... و فرمود که آقای ... از نظر مسائل اجتماعی از آقای ...اعلم تر است. آن عالمی که حضرت آقا و آقای جوادی و آقای سیستانی را معرفی کرده بود. برای رد آقای ...و آقای ...چنین دلیل آورد که چون ایشان با عرفان و فلسفه میانه ی خوبی ندارند شخصیت جامعی نیستند و آقای ... مواضع شان زیاد با انقلاب هم خوانی ندارد و خودم هم شنیده بودم که آقای ... با ولایت مطلقه مشکل دارند. آیا این ها در معیار اعلمیت دخیل اند؟ حالا با توجه به این که در بین نظرات شما بزرگواران رای اکثریت با حضرت آقا و آقای ... بود حالا با توجه به اینکه حضرت آقا رهبر هستند من می خواستم ایشان را انتخاب کنم. آیا این نحوه ای که مرجع ام را انتخاب کردم (با توجه به سوال قسمت دوم) درسته یا باید به نحو بهتری تحقیق کنم؟ اگر به نحو بهتری باید تحقیق کنم لطفا توضیح دهید و آیا اگر به تحقیق ادامه دهم ممکن است که دچار وسواس شوم؟ لطفا راهنمایی کنید. البته از یک نفر که عالم نبود (فرد عادی مثل بقیه بود) شنیدم که اگر کل ایران را بری و تحقیق کنی می گویند آقای ... و ...اعلم اند پس اگر حرف ایشان درست باشد این به این معناست که اکثر علما به این دو رای می دهند پس یعنی تمام آنهایی که از مراجع دیگری غیر ایشان پیروی می کنند در تحقیقشان اشتباه کردند و باید مرجع خود را تغییر دهند؟ در این مورد هم راهنمایی می خواستم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- لازم نیست فردی که برای اعلمیت مرجع به او رجوع می‌کنید معمم باشد. ولی به هرصورت باید در درس آن فرد شرکت کرده باشد تا در مقایسه با بقیه بتواند نظر دهد 2- رویهم‌رفته به اجمال می‌توانیم بفهمیم این افراد در این موارد صاحب‌نظرند. مثل این‌که شما به پزشک متخصص رجوع می‌کنید ولی لازم نیست خودتان متخصص آن رشته باشید 3- در مورد مرجع تقلید، اعلم‌بودن در فقه و آگاهی لازم به مسائل اجتماعی 4- به نظر می‌رسد همین اندازه که تحقیق کرده‌اید برای جمع‌بندی کافی باشد. در ضمن عنایت داشته باشید که اعلم‌بودن یک مرجع برای یکی، نفی اعلم‌بودن دیگری را برای فرد دیگری نمی‌کند. موفق باشید

9039
متن پرسش
سلام محضر استاد: در جلسه تفسیر به این مضمون فرمودید که حضرت امام (ره) بدون نیاز به سلاح انقلاب را جلو بردند و آنهایی هم که از سلاح استفاده کردند کار به جایی نبردند - اگر توجه به روایات ظهور بکنید میبینید که تعداد زیادی از آنها اشاره به کشتن و سر بریدنهای امام زمان (عج) از دشمنانشان و مخالفانشان دارد - تا آنجا که من در مورد ظهور فکر کرده ام به این نتیجه رسیدم که زمانی ظهور صورت میگیرد که قلبها و فطرتهای بشری حضرت را صدا میزنند که نمونه ی کوچکش را در انقلاب دیدیم و چه زیبا هم بود - استاد چطور آن روایات را با فریاد فطرت بشر که لبیک یا مهدی سر میدهد میشود جمع کرد؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همان‌طور که متوجه هستید فطرت‌های بشر ظهور حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را صدا می‌زنند. می‌ماند موانعی که اجازه نمی‌دهند مردم به امام‌شان متصل شوند برخورد قهرآمیز تنها با آن موانع است. موفق باشید
8498
متن پرسش
بنام خدا و با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی استاد یزدان پناه در بحث منازل السایرین منزل تذکر در توضیح استعداد فطری گفنتد همه انسان ها استعداد توحیدی و فطری برای سیرالی الله دارند اما استعداد ها متفاوت است بعضی فقط در حد فعلیت اخلاقی پیش می روند و بعضی قدم در سیر عرفانی هم می گذارند و این افرا د هم متفاوت اند و هر کسی به مرحله ی تجلی ذاتی نمی رسد. چون استعداد آن را ندارد . از طرفی در مباحث نفس داریم که همه ی انسان ها از مقام انسان کامل نازل شده و استعداد باز گشت به همان مقام را هم دارند . حال سوال این است که اگر همه ی انسان ها استعداد وصول به مقام انسان کامل را دارند دیگر جایی برای فرمایش استاد یزدان پناه باقی نمی ماند آیا وجه جمعی به نظر جنابعالی می رسد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم باید بین استعداد ذاتی انسان‌ها به ما هُو انسان و بین انسان بما هو حسن و رضا فرق گذاشت. همان‌طور که می‌فرمایید هرکس بنا به تعریفی که برای خود کرده همتی را برای خود در مسیر توحید شکل داده که از این جهت معلوم نیست همت او تا فنای ذاتی باشد، هرچند در ذات خود به عنوان «لا تبدیل لخلق اللّه» هیچ تفاوتی در مخلوقات خدا نیست. موفق باشید
7652
متن پرسش
باسلام چند وقتی است جناب پناهیان در سخنرانی هایشان اشاراتی میکنند مبنی بر نزدیک بودن ظهور . با عباراتی نظیر " یا زینب مثل اینکه شما مقدمه ساز ظهور هستی" اشاره به درگیری های سوریه. یا مثلا پس از تاکید بسیار زیاد که برای ظهور دعا کنید ، میگویند خبرهایی هست که من نمی توانم بگویم. یا اساسا طرح مباحثی که به قول خودشان قواعد ظهور است. در همین زمینه چند ماه پیش جناب رسول جعفریان نامه ای عتاب آمیز به پناهیان نوشتند با مضمون نقد همین رفتارهای پناهیان. البته کمی با زبان بی ادبی. خواستم نظر شما را بدانم. آیا این نحوبرخورد با ظهور توسط جناب پناهیان درست است؟ آیا این انحراف نیست؟ آیا این تعیین وقت نیست؟ آیا این سبک کردن بحث ظهور نیست؟ اصلا وقتی سیره حضرت امام و رهبری را با این افراد مقایسه میکنیم ، می بینیم تناقض وجود دارد. رهبری به فکر ساخت تمدن اسلامی است ولی این افراد دائما توجه مردم را به نزدیک بودن ظهور معطوف میکنند. لطفا توضیح کامل بدهید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سخنان آقای پناهیان را در آن رابطه که آقای جعفریان اشکال کرده بودند دنبال کردم. سخنان آقای پناهیان را سخنانی منطقی دیدم و اتفاقاً ما را متوجه آینده‌ای می‌کنند که ماوراء زندگی غربی باید فکر کنیم. قبلاً در این مورد عرایضی داشتم. موفق باشید
6955
متن پرسش
باسلام اینکه در روایت داریم اگر فاطمه زهرا(س)نبودند ما خلق نمی شدیم یکی از اساتید می گفتند با برهان امکان اشرف حل است لطف می فرمایید برای ما این مسئله را باز بفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مقام لیلة‌القدری حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها»بحمداللّه در حدّی مفصل عرایضی داشته‌ام. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
6917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی آیا شما شرحی بر دعای عهد دارید ویا برنامه ای برای این کار دارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم خدا توفیق این کار را به بنده بدهد. موفق باشید
6194

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام_جواب سوال من در باره عمل زیبایی داده نشده-یا لطفا راهنمایی کنیدکه درکدام قسمت سوالم را مطرح کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم سؤال‌تان چه بوده. موفق باشید
5907
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام منظور از این روایت که می فرماید هر کس فلان صلوات را در روز جمعه بفرستد تا یک سال برای او گناهی نوشته نمی شود چیست و روایاتی از این دست و با ان روایات که به پیامبر گفتند پیره زنی است شبها در حال نماز و روزها روزه است و بسیار اهل عبادت است ولی بد زبان است و همسایه ها را با زبانش ازار می دهد که پیامبر فرمود خیری در ان نیست و اهل دوزخ است و روایاتی از این دست چگونه قابل جمع است هستند کسانی که بسیار صلوات می فرستند ولی غیبت و تهمت و اختلاف افکنی کار هرروز آنها است ایا با گفتن این صلوات تا یکسال بر ای او هیچ گناهی نوشته نمی شود؟ با عرض تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نتایج هر عمل عبادی در صورتی محقق می‌شود که شرایط مقتضی فراهم باشد. آری اگر رویکرد انسان به انسان‌های معصوم باشد اگر در روز جمعه که شرایط برای نفوذ اعمال عبادی در قلب بیشتر فراهم است کسی با ذکر صلوات نظر به امامان معصوم بیندازد آنچنان نور این نظر بر قلب او نفوذ می‌کند که حقیقتاً تا یک‌سال گناه برای او جذاب نیست، همان‌طور نیز اگر شرایط مقتضی فراهم نباشد و روح انسان در صدد آزار بقیه باشد عبادات او نمی‌تواند بر قلب او نفوذ کند و مسیر قرب الهی برای او باشد. موفق باشید
5537
متن پرسش
سلام علیک استاد میخواستم نظرتان را راجع به اقای،امجد و همچنین موضع گیری های ایشان در انتخابات های گذشته و همچنین در رابطه با اینکه ایشان صحبتی کرده بودند مبنی،بر اینکه امام اگر عواقب حکم قتل سلمان رشدی را میدانستند اینگونه.حکم نمیکردند و فتوای آقای صافی را بر مهدور الدم بودن شخصی که.به امام.نهم توهین کرده بودند را جاهلانه.خواندند گفتند اینگونه حکم دادن باعث شلوغ شدن و بهم ریختن جامعه میشود زیرا امروز هر کسی دارد امروز به اسلام توهین.میکند. متشکرم و همچننین گویا ایشان صحبت هایی هم درباره ی نظام و ولایت فقیه در،عصر،غیبت داشته اند .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چون عین جملات این آقایان را نشنیده‌ام از عدم اظهار نظر عذرخواهی می‌کنم. موفق باشید
5221
متن پرسش
باسلام علت روحی کاهل نمازی و راه درمان ان چیست؟ کتابی رو که معرفی کردید خواندم اما چاره ای حاصل نشد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه شد با نماز در حضور حضرت حق قرار می‌گیرد و در معرض انواع انوار اسماء الهی واقع می‌شود مگر می‌تواند از نماز فاصله بگیرد و کار دیگری را بر نماز ترجیح دهد. باید در انجام نماز استمرار داشت تا مقصود حاصل شود. کتاب «آداب الصلات» حضرت روح الله غوغا می‌کند، چی می‌گویی خوانده‌ام و چاره‌ای نشد؟ مگر خواندنی است؟! دستورالعمل رفتن است. چند سال طول می‌کشد تا به کمک آن کتاب و از طریق نمازهای مستمر آرام‌آرام جلو بروید. موفق باشید
2359
متن پرسش
سلام علیکم.آیا امام زمان اگر ظهوربفرمایند این فرهنگ مدرنیته را جمع می کنند؟آیا برج و موبایل و کامیپوتر و این تکنولوژی ای که به ضرر بشر است را بر می دارند یا نه؟ 2.برای طلبه های پایه های 1-6 سیر مطالعاتی توسط استادی که دارند خوب است؟چندساعت مطالعه غیردرسی داشته باشند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- از آن‌جایی که حضرت با نور خود و مدیریت الهی جهان را مدیریت می‌کنند هر نوع تکنولوژی که موجب تخریب طبیعت شود را مدّ نظر قرار نمی‌دهد. 2- مطالعه‌ی غیر درسی در عین حال که لازم است بستگی به زمانی دارد که طلاب بتوانند درس‌های رسمی را خوب فهمیده باشند مثلاً در سال‌های اول، طلبه باید بیشترین وقت خود را در فهم ادبیات عرب بگذارد و عملاً در روز بیش از یک یا دو ساعت فرصت مطالعه‌ی غیر درسی را ندارد، ولی در سال‌های بعد این فرصت بیشتر می‌شود. موفق باشید
2148
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد در برهان صدیقین چگونه به این دو سوال پاسخ میدهیم: 1)وجود عالم های دیگر,غیر از عالم ماده مثل عالم ملائکه چگونه دربرهان صدیقین اثبات میشود؟ 2)چرا عالم ماده نمیتواند عین ربط به عین الوجود باشد؟(منظورم به طورمستقیم وبدون واسطه اشدالوجودوشدیدالوجود است)و چرا عالم ماده پایینترین مرتبه وجوددر این برهان شناخته میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در برهان صدیقین ثابت می‌شود از ان‌جایی که موجودات در عین موجودبودن عین وجود نیستند پس به عین وجود ختم می‌شوند و از آن‌جایی که وجود دارای شدت و ضعف است مراتب شدیدتر آن از محدودیت‌های عالم ماده آزاداند که به آن مجردات می‌گویند که در زبان شریعت به آن مراتب عالم ملکوت می‌گویند که محل انوار ملائکه‌اند. هر موجودی اعم از ماده و مجرد به اعتبار وجودشان عین ربط به وجود مطلق‌اند و عالم ماده از جهت محدودیتی که دارد و محدود به زمان و مکان است و در ذات خود عین حرکت است، پایین‌ترین مرتبه‌ی وجود خواهد بود زیرا در فلسفه ثابت می‌شود چیزی که در ذات خود عین حرکت است یک قدم با عدم فاصله دارد و از این جهت پایین‌ترین درجه‌ی وجود است. موفق باشید
1267

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم. خواهشاً هر سوال را به صورت جداگانه پاسخ دهید.1- سوالاتی در مورد جزوه نحوه مطالعه و ضرورت آن: شما فرمودید که مطالعه موضوع محور(پژوهش محور) انسان را عالَم دار نمی کند بلکه فقط یک سِری اطلاعات بدست می آورد و نمی تواند وحدتِ شخصیتی پیدا کند. در اینجا دو نکته وجود دارد: اولاً علامه شهید مطهری(که بنده ایشان را به هیچ وجه نمی توانم با افرادی نظیر آقای جوادی مقایسه کنم البته بر خلاف نظر شما!!!) می فرمایند « که در هر موضوعی که وارد می شوید، آن موضوع را تا انتها پیگیری کنید و مثال می زنند که من وارد اصول فقه شدم و الآن کتابی نیست که در باب اصول فقه مطالعه نکرده باشم.» به نظرم این نوع مطالعه باعث می شود که ذهن انسان فایل بندی شود و هر وقت انسان به آن نیاز داشت با اندک مروری می تواند یک تحلیل خوب و همه جانبه ارائه دهد ولی اگر از هر موضوعی چیزی خوانده باشد مثل این است که هزاران هزار برگه روی زمین ریخته باشد و حال انسان بخواهد دنبال موضوع معرفه النفس بگردد و باید بداند که نمی تواند به آن برسد. اما اگر روی یک موضوع متمرکز شویم و تمامی کتب عالمان عالَم دار را در این باب بخوانیم آنوقت فایلی در ذهن به نام معرفه النفس باز می کنیم و اطلاعات، تحلیلات و حاصل تفکرات خود را در آن قرار می دهیم. به نظرم این کار ذهن را خیلی منظم می کند و ما را راحت تر و سریعتر به وحدتِ شخصیتی می رساند.البته ناگفته نماند که ارتباط بین این فایل ها نیز بسیار اهمیت دارد و باید ما را به نقطه مطلوب برساند. ثانیاً به نظرم عالَم انسانهای بزرگی همچون امام، علامه، شهید مطهری و ... با یکدیگر اختلاف مبنایی ندارند که اگر یک موضوع را در آثار مکتوب این بزرگان دنبال کنیم دیگر وحدت شخصیت پیدا نکنیم. بنده هم اکنون 80 صفحه از کتاب مقالات آیت الله شجاعی را مطالعه کردم و واقعا شیفته اینگونه مباحث شده ام. انگار گمشده ام که همان معرفه النفس است را پیدا کرده ام به گونه ای که بنا دارم یکی دو سال خود را صرف معرفه النفس کنم. حال تصور نمی کنم که عالَم آیت الله شجاعی با علامه حسن زاده اختلاف مبنایی داشته باشد به گونه ای که اگر بعد از کتاب مقالات، کتب معرفه النفس علامه حسن زاده را مطالعه کنم دچار کثرت گرایی شوم و نتوانم شخصیت فکری پیدا کنم. بر عکس، به نظرم اگر آثار علماء عالَم دار در باب معرفه النفس (یا هر موضوع حقیقی دیگری) را مطالعه کنم و بتوانم با آن ارتباط قلبی برقرار کنم تازه به شخصیت فکری دست پیدا کرده ام. لطفاً نظر خود را بفرمایید. 2- شما در قسمتی از کتاب، خواننده را به سوی یک استاد داشتن و هم آغوش شدن با عالَم او دعوت می کنید ولی در جای دیگر می گویید که برای روبرو شدن با عالَم وسیع تر کتب علماء دیگر را نیز بخوانید. بنده متوجه منظور شما نشدم و نتوانستم این تناقض را حل کنم!(البته از نظر من تناقض است که انشاالله با توضیح شما رفع می شود) 3- در قسمتی از کتاب راجع به تخصص و شخصیت صحبت کردید و اینکه تخصصتان را در شخصیتان پیدا کنید. این مساله را مقداری توضیح می دهید. 4- چگونه استاد پیدا کنم؟ حجم کتبی که بنده از علمای مختلف مطالعه کرده ام آنقدر زیاد نیست که بتوانم تشخیص دهم با عالَم کدام عالِم هم آغوش هستم و کدام عالم می تواند نقایص بنده را مرتفع می سازد. 5- سوالات جانبی: سرعت مطالعه من بسیار کم است(شما در کتاب فرموده بودید خواندن یک کتاب 500 صفحه ای ظرف چند روز حتی با رعایت جزئیات). دوست دارم مطالب را به صورت کامل فرا بگیرم به نحوی که بتوانم برای دیگران به راحتی توضیح دهم. از این رو هر کتابی را که برای بار اول می خوانم با خط کشی و حاشیه نویسی همراه است و برای بار دوم آن کتاب را در دفتری مخصوص خلاصه می کنم که البته وقت زیادی می گیرد. آیا این روند درست است؟ آیا سرعت مطالعه اهمیت دارد یا دقت در مطالعه؟ آیا خلاصه کردن اهمیت دارد؟ 6- بنده الآن 5 سال است که در دانشگاه امام صادق در رشته معارف اسلامی و اقتصاد تحصیل می کنم. هر قدر تلاش کردم که با رشته ام ارتباط برقرار کنم نتوانستم حتی بعد از نامگذاری امسال توسط امام خامنه ای. هم اکنون حقیقتاً احساس خسران می کنم و اگر واحدهای معارف دانشگاه نبود کارم به جنون می کشید. گمشده من (و به تعبیر شما غم غربت داشتن و درد داشتن من) چیز دیگری است که در رشته ای نظیر اقتصاد نمی توانم آن را پیدا کنم. گمشده من موضوعاتی نظیر احساس حضور حق، معرفه النفس و ... می باشد و از مطالعه شبانه روزی در این موضوعات ذره ای احساس خستگی نمی کنم ولی چند مساله مهم وجود دارد که ذهنم را مشغول کرده است: الف) این علم اقتصاد برای من علم لا ینفع محسوب می شود؟ اگر می شود برای جبران چه باید کرد؟ ب) سالِ بعد باید پایان نامه ام را تصویب کنم و قاعدتاً باید وقت زیادی بر روی موضوعاتی بگذارم که نه تنها علاقه ای به آنها ندارم بلکه صرف وقت بر روی آنها را عِین وقت تلف کردن می دانم. حال چه باید کرد؟ ج) این یک سال را چگونه سپری کنم؟ آیا بر روی دروس اختصاصی اقتصاد وقت بگذارم د) بعد از اتمام درسم بر روی همین موضوعاتی که نسبت به آنها دغدغه دارم وقت بگذارم یا پیشنهاد دیگری دارید؟ 7- حوزه ای در تهران به نام مشکوه وجود دارد که سبک جدیدی را ارائه داده است و مورد تایید امام خامنه ای نیز قرار گرفته است. قصد داشتم که بعد از اتمام درسم وارد این حوزه شوم ولی می بینم که در حوزه نیز دروسی وجود دارد که به هیچکدام از ابعاد بنده پاسخ نمی دهند و احساس می کنم که با صرف وقت بر روی آنها احساس سرخوردگی مطالعه اقتصاد برایم تداعی می شود. از این رو منصرف شدم که به حوزه مشکوه بروم. آیا این کار درست است؟ آیا بهتر نیست که انشاالله در خانه با کتب عالمان عالم دار به شخصیت فکری برسم؟ با تشکر- موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- به نظر بنده فرمایش جنابعالی جدای عرض بنده در آن کتاب نیست زیرا کسانی را مثال زده‌اید که عالمان عالَم‌دارند 2- جنابعالی در قسمت اول سؤال‌تان روشن کردید که می‌شود در عین رجوع به عالَم عالمان از چند نفر نیز استفاده کرد، این حرف درستی است 3- بیش از آنچه در کتاب عرض کرده‌ام صحبتی ندارم 4- بنده معتقدم در ذیل شخصیت حضرت امام به علمایی که نام بردید می‌توانید به عنوان استاد رجوع کنید 5- بسیار روش خوبی است، خیلی نگران کندی مطالعه نشوید بعداً وقتی مطالب اصلی را به‌دست آوردید با یک نظر به یک کتاب همه‌ی مطالب آن را می‌شناسید 6- گفت: «هرکسی را بهر کاری ساختند.... میل آن اندر دلش انداختند» ممکن است آن موضوع برای شما لاینفع باشد و برای دیگری نه. بالاخره سعی کنید در پایان‌نامه هم به جنبه‌‌های کاربردی معنویت در اقتصاد بپردازید 7- ورود به حوزه و فربه‌شدن در ادبیات و فقه و اصول مقدماتی می شود تا انسان در موضوعات روحی با استحکام بیشتر جلو برود. موفق باشید
819

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام برای بهتر شدن قوه تحلیل و پیدا کردن فن بیان (غیر از راه افزایش مطالعه غیر درسی) چه باید کرد با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: در مورد تقویت قوه‌ی تحلیل بالاخره باید تدبّر در آیات قرآن و مطالعه‌ی تاریخ اسلام و مطالعه‌ی تاریخ معاصر را داشته باشیم و در تقویت فن بیان، سخنرانی‌های سخنرانان مشهور را زیاد گوش بدهید. موفق باشید
19351
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزيز بنده ١٧ سالم هست: فشار غرايز و نياز هاي عاطفي ما رو از پا در آورده و به گناه كشانده است. هر چه مي كنيم شكست مي خوريم، در اثر اين شكست هاي متوالي شيطان دارد باورهايمان را هم مي گيرد و به سمت تكذيب مي برد. استعدادهاي فوق العاده علمي و معنوي ام هدر مي روند. ديگر ني مدانم چه بايد بكنم. توصيه هاي غذايي و ورزش هم فايده اي ندارد، خودم فكر مي كنم بايد ادواج كنم اما خانواده مي گويند زود است و به فردي در سن تو اعتماد نمي كنند كه دختر بدهند و ... در حالي كه يکي از دوستانم اخيرا ازدواج كرد. ديگر نمي دانم چه بايد بكنم اگر همينطور ادامه پيدا كند يقينا در گناه بيشتر غرق خواهم شد و نابود خواهم شد مثل شمعي كه لحظه لحظه بيشتر آب مي شود. تمام استعداد هاي علمي و حالا معنوي را از دست مي دهم. مي ترسم باورهايم را هم كاملا از دست بدهم. يا خانواده بايد موافقت كنند و ازدواج دائم كنيم يا اينكه مخفيانه بروم ازدواج موقت كنم كه اين هم مي گويند خيلي مناسب نيست. استاد اميدم به شماست شما را هم خدا به معرفي كرده است. والله نمي خواهم گناه كنم اما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کافی است این تصور را از ذهن خود بیرون کنید که باید در این سن ازدواج نمایید و بیش از آن‌که به امکان ازدواجی فکر کنید، به غیرِ معمول‌بودن آن در این سن تفکر نمایید تا تصور آن در ذهن شما قدرت نگیرد و نگذارد شما به امور دیگر فکر کنید 2-  با توبه و باز هم توبه، تجلی نور خدا را جهت ضعیف‌شدن قدرت گناه برای خود شکل دهید. موفق باشید

18617

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: این سوال را یک بار دیگر هم پرسیدم ولی ظاهرا پاسخ ندادید. آیا امکان بازگشت به عدم در این دنیا وجود دارد؟ و اگر نه آیا در بهشت می توان از خدا طلب عدم کرد؟ زیرا خداوند در قرآن می فرماید هرچیزی که انسان بخواهد در بهشت برای او فراهم است.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن کسی که می‌خواهد به عدم رجوع کند، می‌خواهد با چه‌چیز روبه‌رو شود؟ آن‌چه قرآن وعده می‌دهد که انسان در بهشت هرچیزی خواست فراهم است، به این معناست که انسانی در میان است که با مطلوب خود روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی