باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در سعهی آیه است که به فرمایش علامه، امامان بعضاً مصداقی از آن را مطرح میکنند که اصطلاحاً به آن «جَرْی» گویند و به همین دلیل خود علامه در این نوع مصداقها با اینکه از طرف معصوم صادر شده است، متوقف نمیشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها چیست؟!! قصهی حضور ما در محضر حق، مربوط به جهتگیریهای روح و روان ما است که باید در دنیا و در اعمال خود آن را شکل دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک حرف بدون دلیل و از اسرائیلیات است و مرحوم سلحشور، متوجهی این امر بودند و قضیه آنچنان بوده است که حضرت یوسف«علیهالسلام» پدر و مادر و برادران خود را در جایگاه رفیعی جای میدهند و چون بعداً بر آنها وارد میشوند، آنها بر او سجده میکنند و حضرت فرمودند این است تأویل رؤیای من. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دوکس دارای شرایط مساوی باشند، ولی متفاوت با آنها برخورد شود ظلم است. ولی اگر متفاوتاند ولی متفاوت با آنها برخورد شود، ظلم و بیعدالتی نیست. مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» در این مورد نکات ظریفی دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در علم حضوری به خود، علم به علم خود نیز مطرح است و این به معنای آن نیست که یک منِ دیگری داشته باشیم که به منِ مادون علم دارد، بلکه همان منِ انسان است که به خود علم دارد. و در مورد سخنان جناب مولوی، ایشان در این اشعار اشاره به مرحلهی فنای سالک دارد و این غیر از نسبتی است که ما در راستای مخلوقبودن با خدا برقرار میکنیم، به این معنا که وجود ما از وجوددهندگی خداست 2- در مقام فنا آنچنان حضرت حق بر قلب سالک تجلی میکند که هستِ او در هستِ حق فانی میگردد و او به چشم حق میبیند و به چشمِ حق میشنود. یعنی حضرت حق چنین احساسی را به او ارزانی میدارد 3- عرفا در مورد عین ثابته نکات ظریفی دارند که موضوع انتخاب اولیه را در میان میکشد و اینکه حضور ما در هر جای و هر زمانی در راستای آن انتخاب است، هرچند که هرکس بر اساس آن انتخابگری میتواند در هر موقعی در انتخاب خود تجدید نظر کند. موفق باشید