بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5496
متن پرسش
باسلام 1.در پاسخ سئوالی فرموده بودید مشکل آن است که هم برای مردان و هم برای زنان جایگاه همسر دوم مرد گم شده است.می خواستم ببینم منظورتان از گم شدن چیست؟ 2.آیا توبه بعد از مرگ داریم و اگر داریم آیا برای کفار هم هست؟ 3.آیا کفاری که قاصر هستند نه مقصر در آن دنیا بالاخره به بهشت می روند؟ 4.بعضی می گویند ما یک شریعت عامه داریم یک شریعت خاصه در شریعت خاصه عارف بجایی می رسد که حلال را برای شاگردانش می تواند حرام کند و بالعکس بعد برای دلیل حرفشان می گویند روایت داریم که معصوم فرمود به کسی وضو نگیر و نماز بخوان آیا این گونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- زنان و مردان باید بدانند همسر دوم برای ادامه‌ی هوس‌بازی مرد نیست بلکه شرایطی است که در آن شرایط وظیفه‌ی مرد اقتضاء می‌کند نگذارد خانم دیگری گرفتار بی‌ثمری و بی‌سرپرستی باشد . نگاهی به جواب شماره5433 بیندازید. 2- قرآن می‌فرماید انسان‌ها تا در این دنیا هستند می‌توانند توبه کنند 3- اگر طالب بندگی خدا بوده‌اند به تعبیر قرآن مستضعف حساب می‌شوند و قرآن در این مورد می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمی‏ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً»(سوره‌ی نساء، آیه‌ی 97) 4- این حرف‌های مزخرفی است که شیطان مطرح کرده مگر خود معصوم می‌توانستند احکام الهی را برای خود نفی کنند چه رسد برای دیگران. موفق باشید
4501
متن پرسش
باسلام:مادرکارهایمان به عقل رجوع کنیم یا احادیث جایگاه عقل وعلم وشرع رابیان کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل به ما می‌گوید به نظر خدا و انسان‌های معصوم رجوع کن و به کمک عقل در آن متون تدبّر می‌کنیم. موفق باشید
4014

«معرفت نفس»بازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار : 1- در پاورقی کتاب ده نکته ارجاع داده اید به کتاب شرح معرفت نفس آیت الله صمدی که ایشان خواندن چند کتاب مثل شرح طهارت و .. را قبل معرفت نفسشان تاکید کرده اند آیا به نظر شما آن کتابها را هم باید بخوانیم و همچنین خواندن معرفت نفس ایشان شاید چند سالی طول بکشد آیا این دور ماندن از سیر شما ایراد ندارد و در کنار آن مطالعه کتابهای دیگرتان را پیشنهاد نمی کنید با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نوارهایی در سال‌های قبل از ایشان دیدم تحت عنوان «معرفت نفس»، منظورم آن سخنان بود. موفق باشید
2543
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید شما فرمودید در کتاب هدف حیات زمینی آدم“ که آدمیت همه ما فریب خورد در مقابل شیطان نه شخص آدم ! اگر این طور است پس راجع به ائمه ما چه می فرمایید که آیا آدمیت آنها نیز همینطور است یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب "هدف حیات زمینی آدم"ملاحظه فرمودید که حضرت آیت‌الله‌ جوادی«حفظه‌الله» می‌فرمایند همین‌که ما در زمین هستیم از جهت آدمیت به شجره نزدیک شده‌ایم، موضوع مقام ائمه از آن جهت که دارای حقیقت نوری هستند جدا است چون آن‌ها از آن جهت فوق بهشت هستند ولی از جهت آدمیت و مقیم‌شدن در زمین فرقی با بقیه ندارند. موفق باشید.
1435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ؛ آیا تقوای اعتقادی از تقوای عملی ارزشمندتر است ؟ اگر کسی تقوای اعتقادی نداشته باشد یا اصلا از جهت اعتقاد و ایمان خیلی ضعیف باشد ولی تقوای عملی داشته باشد ارزشی دارد ؟ یعنی می خواهم بدانم آن کسی که در زمان پیامبر خدا شهید شد ولی بد اخلاق بود، رسیدنش به مقام شهادت به چه دلیل بوده ، و بد اخلاقیش چه معنایی داشته ، آیا شهید شدنش به خاطر تقوای اعتقادیش نبوده، و بد اخلاقیش به خاطر بی تقوایی در عملش ؟ می خواهم بدانم کسی که فقط مواظب عملش هست شایستگی شهادت را ندارد ؟ می خواهم بدانم اینکه می گویند در برزخ کتکها را می خورید ولی در قیامت به انتخابی که کردید میرسید آیا میشود گفت که مربوط به کسانی هست که ایمان قوی دارند اما عملشان ضعیف بوده ؟ آیا میشود گفت که کتک در برزخ به خاطر خطاهای در عملشان هست نه به خاطر بی ایمانی ؟ پس کسی که با نیت پاک مواظب عملش هست ولی به ایمانش افزوده نشده یعنی در قیامت جایگاهی ندارد یا جایگاه پایینی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: قرآن می‌فرماید: « ً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه‏...» یعنی آنچه انسان را به سوی خدا سوق می‌دهد و موجب قرب او می‌شود، عقیده‌ی پاک است. بعد می‌فرماید: عمل صالح آن عقیده را بالا می برد ، به این معنا که عمل صالح موجب می‌شود تا آن عقیده‌ی پاکی که جهت‌گیری به سوی خدا است به بهترین نحو صعود کند. ولی عنایت داشته باشید عموماً در هر تقوای عملی تقوای اعتقادی هست، هر اندازه توحید خود را شدت بدهیم عمل ما زیباتر و نورانی‌تر خواهد بود. موفق باشید
18756
متن پرسش
سلام: سوالات زیادی ذهنم رو مشغول کرده من به این نتیجه رسیدم خیلی از جوونا به وادی دین وارد نشدن پس نمیشه بهشون گفت دین اینو میگه پس چرا تو انجام نمیدی. همه خوشونو اسیر تکنولوژی کردن و دارن مثه خدا می پرستنش حتی شاید خود من. اگه به مردم بگی پیامبر فلان حرفو گفته شاید دیگه براشون اهمیت چندانی نداشته باشه ولی اگه بفهمن دانشمندان فلان حرفو زدن حتما انجام میدن. چند وقتی است خیلی کم با نوشته های به اصطلاح نواندیشان دینی مثل دکتر سروش، مجتهد شبستری، بابایی و ... آشنا شدم واقعا چه تفاسیر اشتباهی از دین دارند. بیشتر به متن های ادبی شبیه است تا فلسفی. انگار فقط با کلمات بازی می کنند. و وقتی اینها را می خوانم چقدر جای خالی افرادی مثل شهید مطهری را احساس می کنم. واقعا جامعه ما این روزها به این چیزها گره خورده است و من احساس می کنم چقدر دستم برای مبارزه برای دین خالیست. نمی دانم باید چه کاری بکنم. آیا باید فلسفه بخوانم؟ چطور می توانم فهمم را از دین، از تفکر اسلامی و ... به آن درجه برسانم که بتوانم به این جریانات پاسخ بدهم؟ درد دل اندکی از یک جوان دانشجو!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر کنید که این شور و شعور را در شما ایجاد کرده است. به نظرم اگر سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال کنید و آرام‌آرام با قرآن و منطق قرآنی آشنا شوید، راه برایتان گشوده می‌شود. زمان پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» از این‌هم بدتر بود، ولی خداوند با منطق قرآن، کار را جلو برد و هدایت واقعی را به صحنه آورد. موفق باشید

16758
متن پرسش
با سلام: نظر شما استاد گرامی درباره ی این گردهمایی چیست؟ فردا دوشنبه ٢١ تير ماه، روز عفاف و حجاب است، به همين مناسبت گردهمايي تحت عنوان ما خانوادهايمان رادوست داريم در ميدان نبوت تهران ساعت ٦، بعد از ظهر برقرار است. در صورت امكان با حضور خود بر شكوه اين جمع بيافزاييم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در راستای نمایاندن تعهد ما بر عفاف و حجاب باشد؛ کار خوبی است ولی نه به آن معنا که فکر کنیم از این طریق می‌شود با بی‌حجابی مقابله کرد که آن، بیشتر یک کار فکری و فرهنگی است و باید با اصلاح نظام آموزشی که از آن غفلت فراوان شده است، مشکل را حل کرد. موفق باشید

16570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: ببخشید مزاحم شدم. می خواستم بدونم می توانم قبل از خواندن کتاب های «ده نکته» و «برهان صدیقین» از صوت های تفسیر شما استفاده کنم (با توجه به حضور بنده در کلاس های ده نکته و آشنایی اجمالی با مباحث شما) و اینکه انس با قرآن چگونه هر روز بدست می آید؟ در صورتی که شما جایی فرمودین از تفسیر های صوتی هفته ای یک بار استفاده شود؟ و آیا خواندن قرآن در هر روز برای ما طلبه ها (بدون توجه به معنی و تفسیر) لازم است؟ و بالاخره اینکه جایگاه حفظ قرآن در انس با قرآن چیست؟ و آیا شما برای ما طلبه های پایه پایین پیشنهاد می کنید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نگاه اجمالی به مباحث «ده نکته» و «برهان صدیقین» دارید، اُنس با صوتِ شرح و تفسیر قرآن کمک زیادی به انسان می‌کند. خوب است که در کنار آن در ماه رمضان، یک جزء از قرآن حتی با توجه اجمالی به معنی آن، خوانده شود. آری! چقدر خوب است اگر طلبه استعداد لازم را دارد در جایی که در آیات تدبّر می‌کند، آن آیات را حفظ نماید. ولی بالاخره وظیفه‌ی اصلی ما تدبّر در قرآن است و اگر حفظ‌کردنِ قرآن وقت زیادی از ما بگیرد که ما را از بقیه‌ی کارها بازدارد، وظیفه‌ای نداریم. موفق باشید

16127

جایگاه دعابازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيز: جناب استاد با توجه به سوال 16057 و جواب حضرتعالي، من جواب سوالم را نگرفتم و احساس کردم پاسخ شما بیشتر ناظر به مقام رضا و حکمت است، ولی سوال اين است با توجه به روايات فراوان که مثلا امام کاظم می فرماید دعا برمی گرداند آنچه مقدر شده و آنچه نشده .... و یا روایت «لا یرد القضا الا الدعا» و یا روایت زیاد دعا کن که دعا کلید رحمت و رسیدن به هر حاجت است و جملات بزرگانی چون شهید مطهری که می فرماید دعا قضا و قدر را عوض می کند. یا پاسخ که در سایت اساتید و طلاب آمده که دعا و توسل و شفاعت در رتبه بالاتر از مقدرات قرار داشته و بر آنها احاطه دارد و آنها را تغییر می دهد. حال با توجه به این مطلاب آیا شما معتقدید چیزی که مقدر نشده می شود با دعا مقدر شود و یا فقط کارکرد دعا در این حوزه این است که ظهور آنچه مقدر شده را خوب می کند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با نظر به همان نکات که جنابعالی می‌فرمایید و با نظر به مباحث «قضا و قدر» و با نظر به آیه‌ی 22 سوره‌ی حدید که می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏ دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است؛ و اين امر براى خدا آسان است‏. عرض خود را خدمت‌تان نوشتم. لذا با توجه به این موارد می‌توان گفت امثال روایات «الدّعا یردّ القضاء و لو ابرم ابراما» می‌خواهد بگوید آن قضایی که شما را از تقدیر شما محروم می‌کند، از طریق دعا می‌توانید دفع کنید، نه آن‌که تقدیر الهی را تغییر دهید. موفق باشید

16026
متن پرسش
با سلام و درود خدمت استاد طاهر زاده: ببخشید با عرض پوزش 1. در کتاب حکمت عرفانی نوشته استاد امینی نژاد نوشته که فنای ذاتی در مرحله واحدیت روی می دهد ولی بالاترین و برترین حالت فنای ذاتی در مرحله احدیت است. خواستم اگر امکان دارد توضیح بفرمایید این دو چه فرقی دارند؟ یعنی با رسیدن به فنای ذاتی مرحله واحدیت، شخص به کمال نمی رسد؟ 2. مگر نمی گویند که پیامبران معصومند و اشتباه نمی کنند؛ پس چطور در ماجرایی که از حضرت عیسی (ع) نقل شده آمده که یک روز حضرت عیسی (ع) به یارانش گفت که این جوان امروز می می میرد ولی یاران حضرت آن جوان را فردا سالم دیدند و تعجب کردند و پیش حضرت آمدند و ماجرا را گفتند. و حضرت گفت که آن جوان را بیاورید. بعد جوان آمد و ازش حضرت پرسید که دیروز چه کار کردی؟ بعد جوان گفت که...؛ پس چطور این قضیه توجیه می شود. با توجه به اینکه حضرت عیسی (ع) به کمال رسیده بودند و به لوح محفوظ متصل بودند و نباید در خبر دادن از آینده اشتباه می کردند؟ 3. شنیدم در کتاب فتوحات مکیه سخنی بدین معنی گفته شده که عرفای کامل شیعه و مسلمان از پیامبران گذشته بالاترند مگر انبیا اولوالعزم که دیگر حتی عرفای کامل مکمل شیعه هم نمی توانند به مقام آنان برسند. ولی در کتاب انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (ره) سخنی بدین مضمون آمده که ولی ای که مظهر اتم اسما و صفات الهی بشود این ولی از انبیا اولوالعزم بالاتر است. خواستم اگر امکان دارد نظر خود را بفرمایید که کدام حرف درست است تا این ابهام برای بنده برطرف شود و در ضمن آیا عرفای شیعه می توانند از مرسلین بالاتر روند یا ممکن نیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مقام واحدیت که مقام اسم اللّه و مقام جامعیت اسماء الهی است، چنان‌چه سالک جان خود را در معرض تجلیّات آن اسماء قرار دهد از خود، در همه‌ی ابعادِ بشری، فانی و به حق، باقی است. منتهی شاهدِ فنای خود می‌باشد. و با تجلیّات نور احدی، این نحوه وجود هم از او گرفته می‌شود و تنها به نور حق می‌بیند و می‌شنود، بدون آن‌که مقام کثرتِ اسمائی در میان باشد. که البته این مباحث را باید در «منازل‌السائرین» جناب خواجه عبداللّه انصاری دنبال بفرمایید 2- حضرت عیسی«علیه‌السلام» در آن مقام، با نظر به لوح «محو و اثبات» هر آن‌چه در عالَم واقع می‌شود را می‌بینند و می‌یابند. منتهی وقتی آن جوان با نیّتی جدا از شخصیت قبلی خود عمل می‌کند، در واقع بَداء حاصل می‌شود و از عالَمِ «لوح محفوظ» قاعده‌ی دیگری جاری می‌گردد که آن مربوط به علم خدا است و نه علم انبیاء  3-  انبیاء الهی حامل اسمی و یا اسمائی از انوار الهی هستند و بر آن اساس، هدایت تاریخی خود را انجام می‌دهند. ولی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌‌علیه‌وآله» حامل اسمِ اللّه است و از طرف خدا مأمورند که اعلام کنند: «هذهِ سَبيلي أَدعو إِلَى اللَّهِ». و عرفای امت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که به نور اسم اللّه در صحنه‌اند، در مقامی بس بالاتراند از انبیائی که منوّر به اسمائی از انوار الهی هستند. موفق باشید

15911
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در تجلی خداوند و صادر اول، روح خدا، که زیاد هم در قرآن بکار رفته است اول اینکه آیا صادر اول است؟ و دوم اینکه آیا تجلی این روح جزو خلق حساب می شود و جزو هفت آسمان یا نه؟ من کتابهای زیبای «معرفت النفس و حشر» و «ده نکته در نفس» و «از برهان تا عرفان» و «هدف حیات زمینی آدم (ع)» و چندی دیگر را هم مطالعه کرده ام. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روایت داریم که روح، اعظم مخلوقات است لذا می‌توان آن را با صادره‌ی اول تطبیق نمود 2- به این جهت «روح» وجهِ خلقی دارد، نه آن‌که از شئونات الهی باشد که فوقِ وجه خلقیِ حضرت حق‌اند مثل اسماء الهی. موفق باشید

15832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. در روایات تصریح شده که نباید افراط و تفریط در خوردن گوشت کرد و هر روز نباید خورد بلکه باید هر رفته یک بار گوشت را مصرف نمود و فاصله زمانی نباید بیشتر از 40 روز شود زیرا فرد بداخلاق می شود. حالا با توجه به روایتی که از شما در یکی از مباحث شنیدم که فرمودید خوردن سه روز پشت سر هم گوشت باعث قساوت قلب می گردد و آن وقت دیگر عبادات راه به جایی نخواهد برد. و با توجه به تغدیه غربی و غیر اسلامی امروزی که اکثر غذاهای روزانه گوشتی هستند. شما چه راهکار را برای نحوه و فواصل زمانی گوشت خوردن می کنید؟ (لطفا راهکار عملی که خودتان از آن استفاده می کنید بفرمایید) 2. آیا مقدار کمی از گوشت که در غذا و یا خورشت هست هم به عنوان یک وعده خوردن گوشت محسوب می شود یا صرف خوردن گوشت ملاک است؟ 3. در خصوص تغذیه اسلامی خود حضرت استاد از روش خانگی و محلی استفاده می کنند؟ به چه صورت؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. بالاخره تا آن‌جا که ممکن است بیش از یک روز در میان مصرف نشود - حتی‌الامکان - 2. غذای گوشتی یعنی همین گوشت‌هایی که در خورش هست. 3. سعی بنده در استفاده از غذاهای سنتی است و نان را هم خودمان می‌پزیم و این بسیار در تغذیه مؤثر است. موفق باشید

14202
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: با توجه به پاسخ سوال 14187 - البته بنده این سوال را نپرسیده بودم - اما مگر نه اینکه کبوتر با کبوتر باز با باز؟ استاد گرامی انسانی که با معارف الهی انس بسته خدا را دوست داره به نظر شما آیا درسته که دختری با انسانی که از لحاظ معنوی جایی است که اهل نماز هم نیست یا با ولایت فقیه و حکومت مشکل داره ازدواج کند؟ شمایی که این مباحث را تدریس می کنید و باور دارید و به باور رسانده اید، کسانی را که در جلسات دروس شما به نوعی حضور دارند که زندگی چند روزه دنیا را به عقبی ترجیح دهند؟ آیا بیشتر طلاقهای ما به علت عدم تفاهم فکری و عقیدتی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. زن و شوهر باید در افق معنوی شریعت الهی به‌سر ببرند. بحث در نگاه‌های جزئی است که در آن نگاه‌ها نباید متوقف شد. آخر در ابتدای ازدواج مگر یک جوان چه درآمدی دارد که حالا بحث خمس آن درآمد را در جلسه‌ی خواستگاری با او در میان بگذاریم؟ این یک نوع بدسلیقگی و نشناختن شرایط است. موفق باشید

13357
متن پرسش
به نام خدا با سلام و با تشکر از پاسختان: در جوابم فرموده بودید خداوند زمینه ی نور معرفت را خود به خود در مادر فراهم می کند. اما من در سه ماه اول تولد نوزادم که حقیقتا فرصت مطالعه کتابهای اخلاقی و معرفتی نداشتم به عینه متوجه افول اخلاق و سست شدن اعتقاداتم شدم که ضعف پس از زایمان هم مزید بر علت می شد ولی این نور معرفت را در خودم احساس نکردم در حالی که نیاز شدیدی به این نور داشتم و خیلی احساس می کردم از خدا دور شده ام و پس از سه دوباره ماه با مطالعه و کار معرفتی با دوستان حال روحم بهتر شد. و سوال دیگر اینکه منظورتان از کلیات و جزئیات چیست؟ و این به تعویق انداختن مطالعه جزئیات تا کی ادامه پیدا می کند. از شما به خاطر صراحت در صحبتم عذر خواهی می کنم ولی پرسیدن این سوالات را وظیفه خودم می دانم چون خیلی دیگر از مادران مبتلا به این مشکلند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سعی کنید به وظیفه‌ی خود نسبت به فرزندتان، دل بسپارید و او را به عنوان هدیه‌ی حضرت حق بپرورانید تا إن‌شاءاللّه نور تدبیر الهی بر قلب شما تجلی کند و خود را در زیر سایه‌ی پروردگار فرزندتان احساس کنید. 2- یک روحانی باید هم مطالب را بداند و هم خود را مجهز کند که بگوید ولی آن کسی که می‌خواهد عمل کند، دیگر کاری به جزئیات سخن آن روحانی ندارد، بلکه در حدّ موقعیت خود سخن او را می‌گیرد تا عمل کند؛ منظورم از عبور از جزئیات و نظر به کلیات، این نکته بود. موفق باشید

7626
متن پرسش
با عرض سلام. استاد دو تا سوال داشتم : 1)شما به وجود "چشم سوم" که وسط دو ابرو است اعتقاد دارید ؟ و آیا انسان های مؤمن هم آن را فعال می کنند یا خیر ؟ آیا می شه در جهت اهداف تمدن اسلامی این چشم رو برای تسریع مطالعه فعال کرد یا فقط مال آدم های بد هست ؟ 2) با سرچ توی اینترنت مطالب مثبت و منفی در رابطه با این چشم پیدا کردم ، لذا خیلی برام سؤال شده ، یک سری تمرین ها برای فعال کردن چشم سوم هست که در ادامه میارم ، به نظر شما این تمرین ها ممکنه که ایمان و آرامش ناشی از آن را در انسان های مؤمن مختل کند یا نه حتی کمک کننده ی ایمان هم هست ؟؟ نظرتان راجع به انجام این تمرین ها چیست آیا آسیبی به اشخاص مؤمن و سالک می رساند ؟ استاد ، این رو هم بگم که روزانه بیش از سه چهار هزار نفر تو همین شهر قم ، دو سه تا از این تمرین ها رو انجام میدن تا مطالعه ی بهتری داشته باشن ، نظر شما چیه ؟؟؟؟؟؟؟ ما هم انجام بدیم ؟؟؟ من الآن هر روز به مدت کمتر از ده دقیقه روی دو سه تاش وقت می ذارم ، خواستم اگر شما تأیید کنید مطمئن باشم که از قابلیت های طبیعی جسم انسان هست و با مسائل غیر الهی ارتباطی نداره. حتی حضور در نماز هم بیشتر میشه و اثرات مثبت دیگه ای هم داره. لطفا این سؤال رو پاسخ بدین چون هیچ کس دیگه ای نیست که ازش بپرسم و من به هیچ کس دیگه ای جز شما اعتماد ندارم و واقعا مستأصل شدم. تمرین ها : "تکنیک اول:چشمان خود را متقاطع کنید و به نقطه ای بین دو ابرو خیره شوید،اول با چشمان باز و سپس با چشمان بسته. تکنیک دوم:با چشمان باز به نوک بینی خود خیره شوید و سپس چشمان خود را ببندید. تکنیک سوم:شمعی را در مقابل خود قرار دهید و چشمان خود را متقاطع کنید.در این حالت شما دو شمع خواهید دید.سپس بر روی شمعی که برجسته تر و واضح تر است تمرکز کنید و یا این که به فاصله ای که بین دو شمع است،خیره شوید. تکنیک چهارم:هر دو دست را ببندید و لی انگشت اشاره،باز باشد.مانند زمانی که به جایی اشاره می کنید.حالا هر دو دست را در جلوی رویتان قرار دهید.انگشت اشاره ی سمت راست را دقیقا رو به روی چشم سمت راست قرار دهید و انگشت اشاره ی سمت چپ را جلوی چشم چپ هر دو انگشت،با چشم ها،حدودا 60 سانتی متر فاصله داشته باشند.حالا چشمان خود را متقاطع کنید ،شما باید یک انگشت را در بین این دو انگشت ببینید،با جلو بردن دو انگشت یا عقب بردن یا کاهش فاصله و یا افزایش آن،انگشت سوم را میتوانید ببینید.حالا روی انگشت سوم تمرکز کنید و به دقت آن را نگاه کنید تا به صورت انگشتی واقعی در بیاید. این عمل را تکرار کنید. با انجام این تکنیک،قدرت روشن بینی شما افزایش پیدا می کند. دقت کنید که این عمل باید در حالت خاصی از بدن شما انجام شود.یعنی ستون فقرات کاملا صاف باشد و گردن هم راست.نفس عمیق بکشید و خود را ریلکس کنید و بعد این عمکل را انجام دهید. تکنیک پنجم:در این تکنیک نیاز به فردی دارید. از او بخواهید به شما نگاه کند. حالا شما به چشمان او خیره شوید و چشمانتان را متقاطع کنید،شما همانند تمرین قبل،باید چشم سومی را در بین این دو چشم ببینید. این تمرین نیروی عظیمی را در چشمان شما ایجاد می کند و همچنین قدرت مغناطیسی و روشن بینی را در شما افزایش می دهد. تکنیک ششم:شیئی را در فاصله ای نزدیک خود قرار دهید.سپس به آن خیره شوید.حالا به سرعت جسم را از جلوی دید خود دور کنید و به نقطه ای که به جای مانده خیره شوید . با تارکردن چشمان خود بهتر خواهید دید.دقیقا جایی که جسم قبلا در آن جا بوده خیره شوید.به زودی شما تصویری را در این نقطه خواهید دید.اگر این اتفاق افتاد نشان دهنده ی این است که قدرت روشن بینی شما افزایش پیدا کرده است. تکنیک هفتم:شیئی را دور از خود قرار دهید . حالا به آن خیره شوید. سپس جسمی دیگر را بین چشم خود و آن شیئ دور قرار دهید ولی توجهتان بر روی شیئ قبلی باشد.این عمل را تکرار کنید انجام این عمل ، روشی بسیار عالی و موثر برای توسعه ی قدرت روشن بینی می باشد. البته سعی کنید زیاد بر چشمانتان فشار نیاورید و تمرینات به مدت طولانی نباشد". من خودم عین تمرین های بالا رو انجام ندادم چون اطمینان ندارم ولی دو تا از تمرین های مشابه آن چه در بالا آورده شده ، روزانه انجام میدم. واقعا از شما سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- این‌ها ساخته‌ی ذهن بعضی‌ها است که متوجه وجود روح یا نفس ناطقه و استعدادهای آن نیستند 2- روح ابعادی دارد که اگر به نور شریعت الهی فعّال شود انسان از مرحله‌ی نفس به مرحله‌ی قلب می‌رسد که با حقایق مرتبط می‌شود و باز اگر سیر خود را از کثرت به سوی وحدت ادامه دهد به مرحله‌ی روح می‌رسد و جنبه‌ی حقانی موجودات را می‌یابد. این نوع تمرکز و برکتی که به همراه دارد را مقایسه کنید با آن نوع تمرکز که نهایتاً انسان از بعضی از استعدادهای نفس ناطقه و جنبه‌های وحدانی او استفاده می‌کند بدون آن‌که راهی به سوی خد ا در آن باشد. بنده معتقدم دوستانی که مشغول این کارها شوند، واهمه‌ی خود را بر قلب خود حاکم می‌کنند و دیگر به این زودی‌ها به تعادل لازم برنمی‌گردند. این نوع تمرکز‌ها سیر به سوی اللّه را از آدم می‌گیرد. موفق باشید
7045
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله در باب رزق برخی روایات می گوید رزق هر کسی مشخص است که چه بخواهد چه نخواهد به او می رسد. حال در زمینه این روایات 2 تا سوال داشتم: 1- خب اگر اینطور است یعنی اگر من نوعی فقط در خانه بنشینم هم آن رزق معلوم به بنده می رسد؟ اگر آری چگونه؟ منظور من از این سوال این است که چند راه مثال بزنید که چگونه من حتی اگر در خانه بنشینم و هیچ کاری نیز نکنم آن رزق معلوم به من می رسد. 2- این روایات با روایات زیادی که می گوید فلان کار موجب افزایش رزق است و فلان کار موجب کمی رزق چگونه جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رزق معلوم انسان در صورتی می رسد که شخص خودش موانعی در رسیدن آن ایجاد نکند. تنبلی یکی از موانع رسیدن رزق است. روایاتی که می فرماید رزق انسان می رسد نظر به آن دارد که انسان آنچه باید انجام دهد را انجام دهد و بی خودی حرص نزند. آری بعضی از کارها هست که اگر انسان انجام دهد رزقش وسیع می شود و این با موضوع قبلی مانعۀ الجمع نیست. موفق باشید
6997

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. کسی که نمازش قضا شده است، چگونه آثار اون رو جبران کند؟ یعنی با چه اعمالی میتونه تا حدودی عوارضش را از بین ببرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید برنامه‌ ای بریزد تا نمازهایش که قضا شده است را بخواند؛ همین کار آثار منفی کارش را مرتفع می‌کند. موفق باشید.
4239
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز بنده میخواستم بدانم غم اصلی حضرت فاطمه (ُس)برای چه بود وچرا باید اینقدر ان حضرت مظلوم واقع شوند 2-در اول زیارت حضرت فاطمه امده -یا ممتحنـه امتحنک الله الذی خلقک- میخواستم بدانم تفسیر این جمله یعنی چه؟ در حالی که این امتحان قبل از خلقت, برای هیچ کدام از اولیائ خدا نبوده است و ایا مقام حضرت فاطمه از پیامبر بالاتر است چرا ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه جواب این سؤالات را در کتاب «بصیرت حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» و جزوه‌ی «غم اصلی حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
4150
متن پرسش
در استدلال عقلی بر وجود امام زمان (یا همان استدلال سومِ شما در اثبات لزوم سلوک ذیل شخصیت حضرت امام)، سؤال و جواب‌های بسیاری بین ما رد و بدل شده‌است. وقتی شما این استدلال را برای معصوم به کار می‌برید، می‌فرمایید: «وجود امام زمان را هم اثبات می‌کند»، وقتی دربارة حضرت امام به کار می‌برید، می‌فرمایید: «فقط وجود سیره‌اش را ثابت می‌کند.»! اگر این استدلال لزوم وجود مصداقش را هم ثابت می‌کند، حضرت امام مصداقش نیست. و اگر لزوم وجود مصداقش را ثابت نمی‌کند، نمی‌توان وجود امام زمان را از طریق این استدلال ثابت کرد!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود مقدس حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان یک حقیقت صاحب اصلی همه‌ی نوری است که زعیمان الهی در زمان غیبت به بشریت می‌رسانند و لذا طبق قاعده‌ی صاحب و تابع، اشخاصی مثل حضرت امام به نور تابعیت خاص از حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در صحنه‌اند و به همان دلیل که عالم هستی امام می‌خواهد حکمت خداوند اقتضاء می‌کند در زمان غیبت نور هدایت الهی توسط زعیمی ظهور کند، هرچند آن به تبع صاحب اصلی هدایت دوران یعی حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشد و سیره‌ی آن زعیم مدت‌ها در حکم حضور آن زعیم است تا تاریخی جدید ظهور کند و تا خود حضرت ظهور بفرمایند که بنده معتقدم بعد از نور جامع حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» جهان آماده‌ی ظهور خود حضرت است و بی‌حساب نبود که حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمود: این انقلاب را به صاحب اصلی‌اش تقدیم می‌کنیم. حضرت روح الله معارفی را برای ما به یادگار گذارد که با رجوع به آن‌ها إن‌شاءاللّه ظرفیت فهم مقام حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» فراهم می‌شود. موفق باشید
3402
متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز همه ی ما خوانده و شنیده ایم که قرآن کریم کتاب انسان سازی است. شما بعنوان شخصی که سالها با قرآن مانوس بوده اید تا چه اندازه این واقعیت را لمس کرده اید؟من بدنبال کسی می گردم که خودش اعتراف کند که با همه ی وجودش به این حقیقت رسیده است که قران کتاب انسان سازی است نه اینکه امانتدار و ناقل گفته های دیگران باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تا حال کسی را دیده‌اید که مدتی با قرآن مأنوس باشد و از عظمت انسان‌سازی آن حیرت نکند؟ این گوی و این میدان. خودتان تجربه کنید، چرا می‌خواهید تماشاگر باشید، بازیگر شوید. موفق باشید
2905
متن پرسش
سؤال19: ما قبول داریم که امام‌خمینی حکومتی بنا نهادند که دیگران خیلی که هنرکنند، باید آن حکومت را خوب حفظ کنند. و شاید اگر حضرت امام نبود، هیچ عالم دیگری نمی‌توانست چنین کاری کند؛ خصوصاً که آن انقلاب و سیرة امام در شکست‌دادن حکومت پهلوی از طریق به صحنه آوردن مردم با دست خالی و شهیدشدن آنها، بر خلاف عقل انسان‌های عادی، بلکه بر خلاف عقل اندیشمندان و عرفایی مثل شهیدمطهری و علامه طباطبائی بود، تا آنجا که آیت‌الله میانجی گفته‌بود: «امام‌خمینی به سیرة عقلا عمل نمی‌کند.»! البته الآن که انقلاب پیروز شده، ما همه بسادگی می‌پذیریم که آن استراتژی عاقلانه بوده. پس شاید بتوان گفت که حضرت امام در شکست‌دادن حکومت شاه، عقلی فوق حتی عقل علما و عرفا و فلاسفه و مفسرین داشته‌است. آری، ما قبول داریم که این انقلاب، بدون امام‌خمینی پیروزنمی‌شد. اما بحث بر سر این مطلب است که ما می‌خواهیم از طریق استدلالی عقلی که در صفحة 46 آمده، مقامی خاص را برای حضرت امام حتی در این زمان (بعد از رحلت‌شان) هم ثابت کنیم! لبّ استدلال شما در دلیل سوم این جمله است: «خداوند به همان دلیل که پیامبر فرستاد و امامان را پرورش داد، در زمان غیبتِ امام زمان، فقیهی که بتواند جامعه را درست هدایت کند می‌پروراند.»، طبق این استدلال، مصداق این استدلال در زمان حاضر باید فرد زنده‌ای باشد. پس این استدلال، نه تنها این مقام را برای حضرت امام در این دوران اثبات نمی‌کند، بلکه نفی هم می‌کند!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: لازمه‌ی هدایت الهی در زمان غیبت امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» فقه و فقهایی است که الفبای حیات دینی در زمان غیبت را در زمانی تدوین کند، حال در یک زمان شیخ طوسی این کار را می‌کند و سال‌ها آن فقاهت جوابگوست، و یک زمان صاحب جواهر به میدان می‌آید و فقه جواهری را شکل می‌دهد و با این‌که او رحلت می‌کند ولی سیره‌ی او زنده است و در دوران معاصر که نظام سیاسی جهان شکل خاصب به‌خود گرفت خداوند حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی» را پروراند که سال‌ها پس از رحلت او سیره‌ی او در صحنه خواهد ماند، پس از آن برهان لازم نمی‌‌آید نظر به شخص خاصی که زنده است بکنیم. عمده سنت پرورش فقیهی است که الفبای حیات دینی در زمان غیبت را تدوین کند، سایر فقها سال‌ها باید بر اساس آن الفبا و در آن جاده حرکت کنند. موفق باشید
1196

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام وعرض خسته نباشید بنده 2 سوال دارم 1- شما عوامل رکود مسلمانان در قرون گذشته را چه می دانید و عواملی اصلی و حوادثی که در بیداری اسلامی چه در ایران( انقلاب اسلامی)و چه در کشورهای خاورمیانه موثر بود را چگونه تحلیل می کنید و آینده این انقلاب ها را چگونه ارزیابی می کنید. 2- من هر چند وقت یکبار دچار حالتی می شوم که حوصله انجام اعمال مستحبی را ندارم و این حالت همواره بعد از مدتی که در این امور فعال هستم صورت می گیرد و این موضوع خیلی بنده را اذیت می کند می خواستم بدانم این نتیجه انجام گناه خاصی است که اعمال از من سلب توفیق می شود یا عامل دیگری در مین است ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- دویست ساله‌ی اخیر حاکمان جهان اسلام سخت تحت تأثیر غرب قرار گرفتند و یک نوع از خودباختگی از خود نشان دادند و با رویکردی که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» نشان دادند سرنوشت جهان اسلام إن‌شاءالله تغییر می‌کند. 2- نمی‌توان علت آن را حتماً ارتکاب گناه دانست، شاید قلب توان ادامه‌ی آن را ندارد. به ما دستور داده‌اند در این موارد به خود فشار نیاورید و به انجامواجبات بسنده کنید. موفق باشید
1121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی.انشاءالله هشتم شعبان عازم عمره دانشجویی هستم. خواهش میکنم توصیه هایی به بنده در خصوص این سفر بفرمایید. این سفر برای من خیلی مهمه، اگر کتاب یا جزوه ای هم معرفی کنید خیلی ممنون میشوم. تعجیل در فرج آقا صلوات یاعلی مدد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی با آرزوی توفیق کامل. دو جزوه در سایت هست مطالعه فرمایید، یکی حقیقت حج و دیگری وظیفه‌ی حجاج پس از برگشت. مطالبی دارد که در حین اعمال به کارتان می‌آید. التماس دعا. موفق باشید
1006

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام منظور رهبری از این جمله چیست؟ یک جمله‌ى کوتاه هم درباره‌ى نقش هنر عرض کنم. البته شما خودتان هنرمندید و مناسبتى ندارد که من با شما در این زمینه چیزى بگویم - همه‌ى شما بهتر از من مى‌دانید - لیکن عزیزان من! زبان هنر زبانى است که هیچ چیزى جایگزین آن نیست. حتّى در نوشته‌ها هم بایستى هنر به کار برد. حتّى در فرهنگِ کلامى هم هنر است که اثر مى‌گذارد! یک عبارت را شما مى‌توانید دو نوع بیان کنید: هنرمندانه و غیر هنرمندانه. اگر هنرمندانه بیان کردید، اثر مى‌گذارد ولى همان عبارت اگر غیرهنرمندانه ادا شد، اثر نخواهد گذاشت! هنر این‌گونه است؛ هیچ چیز جاى هنر را نمى‌گیرد. امروز فرهنگ استعمارى در سطح جهان - فرهنگ متجاوزانه تعبیر کنیم - که مى‌خواهد همه‌ى دنیا را تسخیر کند - البته این فرهنگ، مقوله‌ى مرکّبى است، مقوله‌ى بسیطى نیست - بیشترین و رونده‌ترین وسیله‌ى مورد استفاده و مرکب سیرش، هنر است. فیلم مى‌سازند، نمایشنامه، اثر هنرى و رمان درست مى‌کنند و مى‌فرستند! ما چرا نقش هنر را در کارهاى معمولىِ زندگى خودمان، این‌قدر دست کم مى‌گیریم؟! الان همین کارهاى هنرى که آقاى چینى‌فروشان اشاره فرمودند و من هم بعضى از آنها را دیده‌ام، کاملاً حاکى از هوشمندى است. ظاهراً یکى دو تا از آنها هم از تلویزیون پخش شد که خیلى هوشمندانه و خوب تهیه شده بود. این‌گونه کارها را هرچه مى‌توانید باید تکثیر کنید. هنر، تا آن نهایى‌ترین لایه‌هاى ذهن انسان نفوذ مى‌کند و ماندگار و سازنده است. هرچه مى‌توانید از هنرِ خوب، هنرِ فاخر - نه آبکى و پیش پا افتاده - استفاده کنید. دیدار با مسؤولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان/1377
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چون روح انسان در برخورد با هنر متذکر ابعاد نهفته‌ی خود می‌شود و در همه‌ی ابعاد شکوفا می‌گردد ولی در اموری که هنرمندانه عرضه نشود با یک بُعد از ابعاد انسان سخن می‌گوید. مثلاً در قرآن چون مطالب را با زیبایی و هنرمندانه ارائه می‌فرماید گویا دارد با تمام وجود ما سخن می‌گوید. همین حالت را شما در مثنوی مولوی می‌بینید یا در نوشته‌های مرحوم شهید آوینی. موفق باشید
658
متن پرسش
با سلام استاد گرامی اینکه فرمودید در قبر میپرسند " نظرتان راجع به این شخصی که در بین شما آمد ومیگفت پیغمبرم" چیست؟ این در بین شما بودن یعنی فقط از اعراب میپرسند؟ یا پیامبر در بین فارسها هم آمد؟ پس چرا در قرآن آمده دررهر قومی پیغمبری از خودشون آمد؟ یعنی پیغمبر فارسها کیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: به‌جز پیامبران اوالعزم که «نذیراً للعالمین» هستند و برای هدایت همه‌ی مردم آمده‌اند، سایر پیامبران مأمور هدایت قوم خود بودند. لذا در قبر در مورد پیامبر اسلام«صلی‌الله‌علیه‌وآله» از همه‌ی مردم می‌پرسند. موفق باشید
نمایش چاپی