به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: بعضی از عرفاء وقت گفتن ذکر یونسیه در سجده را بعد از نماز عشاء عنوان می کنند. می خواستم بدانم این وقت فلسفه خاصی دارد یا اگر کسی بعد از نماز صبح بگوید هم از اثرات آن بهره مند می شود؟ اجرکم عند الله و جزاکم الله خیرا. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت یونس«علیهالسلام» با تمام وجود یکمرتبه در محضر حق اظهار داشتند: «سبحانک انّی کنت من الظالمین» و حضرت حق خبر دادند که: «و نجّیناه من الغم» ما او را از آن غم رهانیدیم؛ عمده چنین رجوعی است که حضرت یونس داشتند. در جزوهی «اعتکاف» که بر روی سایت هست، عرایضی در رابطه با ذکر مذکور شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم، ذیل نور اولیاء که واسطهی فیضِ ربوبی هستند، معنای خود را میتوانند جستجو کنند و ما نیز میتوانیم در جمال آنها آثار انوار حق را با همان واسطههایی که در صحنه هستند، بیابیم. مگر شما امروز نور خدا را به مدد حضرت صاحب الأمر«عجلاللّهتعالیفرجه» در جمال حضرت امام خامنهای«حفظهاللّه» مشاهده نمیکنید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ماهیات در ذهن به عنوان صور متعدد به صورت علم مطرح است و علمِ به کثرت که کثرت نیست تا با وحدت شخصی وجود جمع نشود! از طرفی حضرت استاد جوادی که نفیِ ماهیت در خارج را مطرح میکنند، به معنای نفی استقلالی ماهیات است، نه آنکه «وجود» به صورتهای مختلف، مطابق عین ثابتهی اشیاء ظهور نداشته باشد. و این همان حدّ وجودی است که مرحوم علامه برای ماهیات به زبان فلسفه اظهار میدارند. موضوع روشن است باید زبان علمی آن را بدانیم بهخصوص که نباید بین زبان عرفان و فلسفه خلط نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که حضرت حق به تمام ابعادِ وجودی ما آگاهی دارد و به همین جهت، او از ما به ما نزدیکتر است. ولی همانطور که عرض شده آگاهی او بر مبنایِ انتخابهایی است که ما انجام میدهیم، حتی انتخابهایی که در آینده بدان میپردازیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ترجمهی آقای حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان با ویرایش استاد حسین ولیّ، خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فقهای عظام اجازهی والدین را برای حضور در حوزه شرط نمیدانند ولی تا آنجا که میشود با آنها مدارا کنید و از تصمیم خود منصرف نشوید 2- این مربوط به خود آنها است و اثرات وضعی آن نیز به خود آنها برمیگردد 3- به مرور وبا صبر و تقوا، إنشاءاللّه مشکل حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در حوزههای علمیه برای کسی که بخواهد بر روی متون اسلامی، کار اساسیتری انجام دهد بهتر است. ولی دانشگاه امام صادق«علیهالسلام» نیز جای خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با هدایت شما به سوی سورهی مبارکهی انعام راه بسیار خوبی را جلوی شما گشودهاست. در ادامهی فهم آن سوره استقامت بورزید زیرا بعد از مدّتی به برکاتی دست مییابید که در هیچ جای دیگر نمییابید و تصور آن را هم نخواهید کرد. موفق باشید
سلام: لطفا در چند سطر عظمت پیاده روی اربعین را بیان بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی در قسمت صفحهی اول سایت قرار گرفته. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه آقای هوشنگ ابتهاج شعرهای خوبی دارد، حرفی نیست. ولی وقتی بخواهیم او را با جناب حافظ لسانالغیب مقایسه کنیم، او را کودکی میدانیم که اساساً قابل مقایسه نیست با حافظ و اشارات او. در این مقایسه است که اشعار آقای ابتهاج بسیار سطحی جلوه میکند. از این جهت ابداً درست نیست که ایندو را با هم مقایسه کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصداق دیگر اطاعت از رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» ائمه«علیهمالسلام» هستند و به تبع آن امروز از یک جهت علماء و مراجعی هستند که متذکر سیرهی رسول خدا و ائمهی هدی«علیهمالسلام»اند، و از طرف دیگر ولیّ فقیه است که متذکر حاکمیت سیرهی رسول خدا و ائمهی هدی«علیهمالسلام» در روابط اجتماعی میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صدای وداع جنابعالی از این حقیر را شنیدم. آری! «کز سنگ ناله خیزد روزِ وداعِ یاران» و این در حالی است که اصیلترین همسُخنی در این تاریخ در بستر انقلاب اسلامی و اشارتهای آن به ظهور میآید. آیا در سخنان اینجانب نظر به آن ذات نشده است؟ و یا آن ذات، ذات اصیلی نیست؟ میدانید که در طریقت امثال این حقیر، وداع با اشخاص مهم نیست، اما مهم آن است که بگویی با چه وداع کردهای که اینچنین زیبا، این وداع را به زبان آوردی و به زیبایی قصهی وداعِ خود را سرودی. سرودِ وداع تو، هرچند وداع با من است؛ سرودِ زیبایی است. این بلبلزبانی، دلکندن از چیست که اینچنین با طراوات است؟ میپذیرم که به قول حافظ:
میلِ من سوی وصال و قصدِ او سوی فراق
ترکِ کام خود گرفتم تا بر آید کامِ دوست
از این جهت من به این وداع راضی هستم. وقتی در این جنگل تاریک، تو راهی به سوی روشنیگاه بیابی و رهسپارِ آن شوی، ولی:
خوش خرامان میروی ای جان جان بیمن مرو
ای حیات دوستان در بوستان بیمن مرو
چون حریف شاه باشی ای طرب بیمن منوش
چون به بام شه روی ای پاسبان بیمن مرو
لااقل وقتی با روزنههایی از حقیقت آشنا شدی، اگر هم ما را شایستهی همراهیِ با خود نمیدیدی لااقل گزارشی و خبری از آنچه یافتهای به ما هم میدادی! موفق باشید
