بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5271
متن پرسش
سلام علیکم استاد به نظر شما اگر روحانیون مثل بیشتر ائمه بکه روشنگری و تبیین احکام اسلامی می پرداختند و به ظاهر در سیاست دخالت نمیکردند و فقط نقش ناظر داشتند کلامشان نافذتر و مقبولیتشان نزد مردم بیشتر نبود
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم. حاکمان غاصب، مانع حاکمیت ائمه«علیهم‌السلام» بودند مکرراً امامان می‌فرمودند حاکمان غاصب حق ما را غصب کرده اند. موفق باشید
3226
متن پرسش
با عرض سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار همانطور که در قرآن آمده هدف از خلقت ما بندگی و عبودیت است. حال من یک سوال داشتم اینکه یک نفر چگونه می تواند بفهمد که از چه راهی بهتر می تواند بندگی خدا را به جا آورد؟ ممکن است انسانی به طرق مختلفی بتواند کار کند ولی چگونه می تواند بفهمد که بهتر ین راه کدام است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شریعت الهی مطابق فطرت همه‌ی انسان‌ها نازل شده، با عقیده‌ سالم قرآنی و رعایت حرام و حلال الهی می‌توان بندگی کرد و خداوند در این راه آن‌چه شما را به سعادت نزدیک می‌کند در قلب شما القاء می‌فرماید. موفق باشید
3204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم.استاد به نظر خودتان این مباحث شما جایگاهش در مرتبه ی زبان برای تبیین لزوم رجوع به ائمه و قران و خدا یک زبان ناقص یا به عبارتی حد واسط نیست؟چون که شما در تمام مباحثتان عموما برای شروع تبیین جایگاه هر حقیقتی ابتدا از خود انسان و اینکه انسان را از پوچی نجات میدهد بحث میکنید!البته به این بحث که باید از حقیقت انسان شروع کرد تا او را در مفاهیم متوقف نکنیم واقفم ولی به نظرم اینگونه شروع برای کسی که در وادی دنیاست خوبست(آشتی با خدا)ولی بعد از آن باید با زبانی حرف زد که از خدا شروع کرد و انسان با نظر به خدا خود را ببیند و تکلیف خود را روشن کند نه اینکه دائم خدا را نیز برای اینکه خودش به یک جایی برسد بخواهد و به عبارتی عبادتش مانند بردگان باشد!آیا این نوع از سخن گفتن متفاوت از نحوه ی رجوع امام خمینی به فلسفه نیست که میگفت ما هیچیم و هر چه هست تویی!ما اگر چنانچه خطا میکنیم نادانیم!البته در اینکه شما هم برهان صدیقین را گفتید و در تفسیر قران نیز از اینکه خدا همه کاره است میگویید واقفم ولی کتاب کربلا و آشتی و فعالیتها ی فرهنگی و چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی و ...را به نظر میرسد که خود محوری مضمری پشت آن است و لازم است که از این ادبیات عبور کنیم و زبان جدیدی را تاسیس کنیم.خدا حفظتان کند به حق زهرای مرضیه.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر بتوانیم آرام‌آرام به زبانی که حضرت امام روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» سخن می‌گویند نزدیک شویم خیلی بهتر است. موفق باشید
3192
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . . سوالی از محضرتون در رابطه با حضور در فضای مجازی داشتم،راستش رو بخواید،ما حدود 2 سالی هست که به صورت فعال در این فضا حضور داریم،یه توضیحاتی خدمتتون عرض میکنم بعد سوالم رو مطرح میکنم،بنده فضای مجازی کاری خودم رو به 2 بخش خصوصی و عمومی تقسیم کردم،در بخش خصوصی با تبلیغ سیر مطالعاتی شما و کلا مباحث مطالعاتی و راهنمایی دوستان در این زمینه فعالیت داشتم،که اکثرا با پیام خصوصی این فعالیت صورت میگرفت،الحمد لله مفید هم بوده و با دوستانی آشنایی پیدا کردم و اینها هم تغییرات شگرفی داشتند،حتی میشه گفت چند نفر نمازخون و عاشق نظام هم از همین آثار شما تربیت شدند،اما در بخش عمومی،کلا به تبیین بیانات رهبری عزیز میپردازم که این صحبتا رو در معرض دید عموم قرار میدم،حالا چه صحبتای خود ایشون،چه صحبتای بقیه بزرگان در رابطه با مقام و منزلت ایشون و رهنمود هاشون. . . حالا سوال،استاد واقعا هدفم قرار گرفتن ذیل فرمایش رهبری در فضای مجازی بوده و هست،اما در این 1 ماه اخیر بسیار فکرم مشغوله که دیگه کار بیشتر از این ،از دستم بر نمیاد،واقعا احساس میکنم این فضا فکرم رو به خودش مشغولتر میکنه،حالا نظر شما در رابطه با این حضور چیه؟آیا حضورم رو به کل در این فضا قطع کنم یا کمتر سر بزنم؟. . .ضمن عذر خواهی از مزاحمت های پی در پی. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این‌که امروزه چاره‌ای نداریم که از طریق این فضاها پیام انقلاب را به بقیه برسانیم حرفی نیست ولی همین‌طور که می‌فرمایید باید به اندیشه و روان و قلب خود برنامه بدهیم تا همه‌ی فکر و ذکر ما حضور در فضای مجازی نشود و این به عهده‌ی خودتان است. موفق باشید
2531

عوامل مرگبازدید:

متن پرسش
سلام.شما در سخنرانی های شرح ده نکته از معرفت نفس فرموده بودین نفس موقعی از بدن انصراف میده که یا کامل شده باشه یا بدن قابل استفاده نباشه و فرمودین که یه بحث هم هست که اجل فرده یعنی ممکنه هیچ کدوم از اینا نباشه اما اجل یکی سر برسه و باید بره.میشه در این مورد توضیح بفرمایید؟چه حکمتی در رسیدن اجل به این شکل هست؟چرا فردی که هنوز مستعد کامل شدنه باید از اینجا بره؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعضی مواقع انسان‌ها به جهت اخلاق و رفتار خود عمرشان کوتاه می‌شود – مثل قطع رحم – در چنین شرایطی نه نفس ناطقه‌ی او کامل شده و نه بدن او امکان ادامه‌ی حیات را از دست داده، روح او طوری شده که از امکان ادامه‌ی حیات و بهره‌مندی بیشتر از زندگی محروم گشته است. موفق باشید
1584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدا سلام علیکم استاد . باتوجه به داستان موسی ع وخضر ع چرا اکثر خیر از راه بظاهر بد میرسد چه سری هست که خیر از چیز هایی که اکراه داریم برسد .کتاب رزق را خوانده ام چرا نتیجه اعمال بزرگی مانند قرائت برخی سوره های شریفه زیاد شدن روزی قرار داده شده ایا زیاد شدن روزی اینقدر اهمیت دارد
متن پاسخ
این طور نیست که اکثر موارد خیر از راه به ظاهر بد برسد، عجیب این است که امور به ظاهر بد هم برای انسان مؤمن خیر خواهد بود. گفت: «دیگران را تلخ می‌آید شراب عشق و ما...آن ز دست دوست می‌گیریم و شکّر می‌شود». آن زیادشدن رزقی که می‌فرمایید با قرائت بعضی از سوره‌ها و یا ادعیه، به معنی گشایش رزق است تا برای زندگی دینی گرفتار رزق دنیایی‌تان نباشید. موفق باشید
1170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تبریک ماه رمضان. جناب استاد، سوالاتی دارم که ممنون می شوم پاسخ دهید. اول اینکه وقتی شب قدر در کشور ما یک شب و در عربستان شب دیگر است شب قدر واقعی کدام است؟ مثلا در کشورهای اروپایی چه شبی است؟ سوال دومم این است که اگر خانمی پس از آشنایی با افکار و آراء وعقاید یک نفر به این نتیجه برسد که این فرد ممکن است همان کسی باشد که یک زندگی خوب را می تواند با او تشکیل دهد، آیا اشکال دارد خودش پیش قدم شود و این مسئله را مطرح کند؟ دیدگاه دین مبین اسلام نسبت به این مسئله چیست؟ و صرف اینکه انسان در قلبش علقه وعلاقه ای نسبت به یک نامحرم احساس کند گناه است؟دعا برای اینکه خداوند اگر به صلاح است شرایط ازدواج با آن فرد را فراهم کند چه؟ متشکرم
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1ـ همان‌طور که صبح هر سرزمینی مربوط به خودش است، مثلا صبح مردم مالزی چندین ساعت زودتر از صبح مردم ایران است و صبح مردم ترکیه دیرتر از صبح مردم ایران، و هر کسی باید در صبح سرزمین خود نماز صبح رابخواند، شب قدر هر سرزمینی مربوط به همان سرزمین است و مطابق روزی است که شب قبل از آن ماه دیده‌شده. 2ـ این که زن به مردی که احتمام می‌دهد می‌تواند با او ازدواج کند پیشنهاد ازدواج دهد اشکال ندارد الا این که موجب وَهن و کوچکی زن شود، بهتر است که حرکاتی غیر مستقیم نشان دهد تا اگر مرد آماده‌ی ازدواج بود پا پیش بگذارد. صرف علاقه گناه نیست ولی نباید به واهمه اجازه داد که این علاقه را شدید کند و ذهن و ذکر اسان را اشغال نماید. ولی دعاء‌برای تحقق چنین امری اشکال ندارد. موفق باشید
1168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد طاهرزاده‌ی عزیز چندی پیش، توفیق مطالعه‌ی کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» نصیبمان شد. در رابطه با مجموعه سخنرانی‌‌هایی که در این کتاب گردآوری شده‌اند، سؤالی برایم پیش آمد. فرمایش حضرت علی (علیه السلام) خطاب به فرزندشان، امام حسن (علیه السلام)،«واعلم یا بنی! ان الرزق رزقان: رزق تطلبه و رزق یطلبک»، را این گونه ترجمه و تفسیر فرموده‌اید: «ای فرزندم! رزق دو نوع است، یکی آن رزقی که تو به دنبالش می‌دوی تا آن را بیابی، و یکی هم رزقی که خودش به دنبال توست. رزق اولی چون برای تو تقدیر نشده، به آن نمی‌رسی، هرچند همواره به دنبال آن باشی، ولی رزقی که دنبال توست و برای تو مقدر شده، حرکت می‌کند تا به تو برسد.» (صفحه‌ی 22 کتاب) و در صفحه‌ی بعد، مجدداً تأکید نموده‌اید که: «سخن امیرالمؤمنین (علیه السلام) به فرزندشان این بود؛ یک رزق است که به سراغ تو می‌آید و یک رزقی هم هست که به سراغ تو نمی‌آید، هرچند هم به دنبالش بدوی، به آن نمی‌رسی.» سؤال این است که آیا این ترجمه و تفسیر با فرمایش آن حضرت مطابقت دارد؟ با توجه به این که این فرماش حضرت امیر (علیه السلام)، در ابتدای 4 فصل از مجموع 5 فصل کتاب آمده است، به نظر می‌رسد، فهم صحیح از این فرمایش، از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. درست است که سخن امام معصوم، از عقل قدسی نشأت گرفته است و اگر عقل معمولی (وهم) آن را تصدیق نکرد، باید آن وهم عقل‌نما را عوض کرد؛ لیکن همانگونه فرموده‌اید باید تک‌تک حرف‌هایی را که امام معصوم زده است بگیریم و بر آن‌ها دقت کنیم و ببینیم منظور آن حضرت چه بوده است. (صفحه‌ی 23) به نظر می‌رسد، ترجمه و تفسیر جناب استاد، از فرمایش حضرت امیر (علیه السلام) با منظور آن حضرت، تفاوت‌هایی دارد. 1-به نظر حقیر ترجمه‌ی صحیح‌تر فرمایش حضرت علی (علیه السلام)، چنین می‌تواند باشد که رزق دو قسم است، قسمی که بسته به تلاش و فعالیت فرد حاصل می‌شود و قسمت دیگر که مقدر است و هرچند شخص در طلب آن نباشد، آن رزق در طلب اوست. 2-در متن فرمایش حضرت، در مورد رزق نوع اول، عبارت «به آن نمی‌رسی» اساساً وجود ندارد. 3-برداشت جناب استاد، بیشتر شبیه برداشتی جبرگرایانه از قضا و قدر است که رزق را به صورت امری تقدیر شده و محتوم تلقی می‌نماید؛ تا تفکر اهل بیت (علیهم السلام) که بر «امر بین الامرین» تأکید می‌ورزد و ضمن رد اندیشه‌ی جبرگرایانه به تفویض کامل هم معتقد نیست. 4-مؤید این مسأله، حدیث منقول ازحضرت امام رضا (علیهم السلام) در صفحه‌ی 167 همین کتاب است که می‌فرمایند: «و بدان که رزق دو نوع است؛ رزقی که به دنبال توست و رزقی که تو به دنبال آن هستی، پس آن رزقی که تو به دنبال آن هستی، از طریق حلال آن را دنبال کن که اگر آن را از راه درست طلب کرده باشی برایت حلال است و الا اگر از راه حرام به دست آورده باشی، استفاده از آن حرام است.» و رزقی را که فرد آن را طلب می‌کند «دست یافتنی» می‌داند و توصیه می‌فرماید که آن را از طریق حلال به دست آورید. 5-مسأله‌ی کار و کوشش و کسب درآمد را ظاهراً حضرت استاد، صرفاً جهت تأمین معاش می‌دانند و در صفحه‌ی 36 توصیه می‌فرمایند که «شما عموماً مال مناسبی که بتوانید لباس و مسکن و غذا برای خود تهیه کنید، دارید، بقیه اوقاتی را که صرف بیشتر کردن این مال می‌کنید باید صرف معرفت و عبادت خدا کنید» در حالی که اگر حضرت علی (علیه السلام) به میزان مایحتاج اندکی که از دنیا از خوراک و پوشاک مصرف می‌فرمودند، می‌خواستند کار کنند، قائدتاً دلیلی بر آن همه تلاش و کار و کوشش و آباد کردن زمینهای بسیار و کندن آن همه چاه نبود. فی‌الواقع عبادت را نمی‌توان در شکلهای خاصی مثل نماز و تلاوت قرآن و ... محصور کرد. و همان گونه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: عبادت ده جزء دارد، نُه جزء آن در طلب حلال است. به نظر حقیر به جای تشویق مردم به رها کردن تلاش و کوشش اضافه بر نیاز شخصی باید به اصلاح نیت‌ها همت گماشت و انگیزه‌هایی مثل کمک به نیازمندان، آبادانی و پیشرفت نظام اسلامی، خودکفایی از کفار و دشمنان در زمینه‌های مختلف و ... را تقویت نمود. در پایان از محضر استاد بزرگوار بابت تصدیع وقت و جسارت سؤال پوزش می‌طلبم و استدعای دعای خیر در این ایام و لیالی ماه مبارک رمضان دارم.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی ضمن تشکر از دقت و توجهی که نسبت به متن کتاب فرموده‌اید، عنایت داشته‌باشید که مبنای بحث را در آیات قرآن داریم که می‌فرماید: رزق بعضی را بسط داده‌ایم و رزق بعضی را محدود کرده‌ایم« اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِر» و این جبر به معنای آن که ما نتوانیم سرنوشت خود را تغییر بدهیم نیست، مثل آن که انسان ها را در دو جنس خلق کرده‌اند. در سوره‌ی فجر ملاحظه فرموده‌اید که خداوند می‌فرماید برای امتحان انسان‌ها بعضی را « إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ » رزق او را محدود قرار می‌دهند. این نوع انسان‌ها باید متوجه این موضوع باشند که در محدود بودن رزق خود بندگی خود را ادامه دهند. ولی این‌که فرموده‌اید از بعضی روایات بر می‌آید که انسان‌ها می‌توانند ماوراء رزقی که برای آن‌ها مقدر شده، رزق به دست آورند حرف درستی است. عمده آن است که این ها بدانند عمر خود را گرفتار کثرت گرایی کرده‌اند و این غیر از آن است که تصور شود چون رزق مقسوم است پس تلاش لازم نیست، آری هم تلاش برای رشد معارف باید داشته‌باشیم و هم همین‌طور که فرموده‌اید برای رونق اجتماع و ایجاد ثروت برای جامعه باید تلاش کرد. موفق باشید
1074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز از اینکه مزاحم اوقات شما میشوم عذر میخواهم.من مدت زیادی است که وسواس شدید در الفاظ نماز پیدا کرده ام به گونه ای که هیچ حضوری در نمازم ندارم وآنقدر این وسواس شدید شده که حتی نمی توانم در نماز الفاظ را به طور عادی بگویم وهرچه فشار به مغزم می آورم که لفظ را بگویم به زبانم نمی آید وجدی زبانم قفل می شود تا جایی که احساس میکنم یک بیماری روانی شده حتی در نماز جماعت هم اذیت می شوم و از آن هم محروم می شوم راه حل های ساده هم مشکلم را حل نکرده واقعا از این طرز نماز خواندن خسته شده ام و برایم یک مشکل و بلای عظیم و اساسی شده که مرا درمانده و مستاصل کرده است.عاجزانه از شما درخواست میکنم که اگر امکان دارد این حقیر درمانده راکمک کنید.با عرض تشکر فراوان والتماس دعای خیر شما.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی احتمالاً مشکل یک مشکل هورمونی است و باید به روان‌پزشک رجوع کنید. موفق باشید
989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام می خواستم درمورد نوعی از خواب که می بینم سوال بپرسم خواب هایی که در رابطه با اتفاق های روزانه نیست که مشغولیت ذهنی داشته ام بلکه یکسری اتفاقات گاهی خیالی که تا به حال حتی در مورد آنهافکر هم نکردم و فقط باعث این می شود که در هنگام بیداری خستگی در تنم می ماند؟ من کتاب آشتی با خدای شما را مطالعه کردم لطفا با آن مبانی بیشتر به من توضیح دهید. یک سوال دیگرم این است که اسلام برای خوابیدن راحت چه چیزهایی را توصیه کرده است. ممنون اجرکم عندا...
متن پاسخ
موضوع خواب را در سی‌دی شرح کتاب «ده نکته از معرفت نفس» در جلسه‌ی سوم و در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» دنبال بفرمایید. إن‌شاءالله پس از مطالعه‌ی آن دو کتاب می‌توانید احوالات خود را تحلیل کنید. اساتید بزرگ می‌فرمایند: اگر در طول روز با وضو باشید و با وضو بخوابید و در روز ذهن خود را مشغول رقابت‌های افراد و کینه با بندگان خدا نکنید و سعی کنید صادق باشید و بعد از نماز مغرب و عشا ذهن خود را مشغول تصاویر مهیج نکنید، إن‌شاءالله خواب شما پاک و نورانی خواهد بود. موفق باشید
919

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدامت استاد طاهرزاده آقای استاد من یک جوان 21 ساله هستم که اعتقاد به دین و نماز در من کم شده لطفا من را راهنمایی کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: سعی بفرمایید به کسی کینه نداشته باشید و به مباحث معرفتی بپردازید إن‌شاءالله روحانیتی بهتر از روحانیت قبل به سراغ شما می‌آید. موفق باشید
20106
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: جای شهید عزیز حججی در سایت‌تان خالی است. نگاه شهید حججی به کجا است؟ و چه می‌خواهد بگوید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم رویدادها با نوعی مقصود یا تدبیر الهی به صحنه می‌آید و وقتی متوجه باشیم تاریخْ با تدبیر الهی صحنه‌ی حضورِ حقایقی است که در افق جان انسان‌های بزرگ سوسو می‌زند و تنها انسان‌های متعالی می‌توانند متوجه شوند خداوند چه تقدیری را برای ما اراده کرده است؛ به اهمیت اراده‌ی انسان‌های بزرگی پی می‌بریم که ماورای همه‌ی تنگناهای اشرار، تصمیم‌های بزرگی به صحنه می‌آورند تا در راستایِ تحقق اراده‌ی الهی قدم به میدان آورند مانند یاران حسین«علیه‌السلام» که اگر می‌خواستند برای رفتنِ بهشت و دوری از جهنم کار کنند، به راحتی می‌توانستند با اذن آن حضرت از آن معرکه بیرون آیند، ولی آن‌ها در افق جان خود متوجه‌ی تاریخی بودند که با حسین«علیه‌السلام» در حال وقوع است و خواستند بیرون از آن تاریخ نباشند. حججی‌ها این مردان بزرگ خواستند بیرون از تاریخی که با خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌‌علیه» در حالِ وقوع است؛ قرار نداشته باشند. لذا به افقی بس زیبا و غیر قابل توصیف برای اسیرانِ ظلماتِ زمین نگاه می‌کنند. افقی که اگر دور هم باشد، نزدیک است زیرا کسی که پای در راه بگذارد هرگز از هدف فاصله ندارد. انسان یعنی هستیِ در راه و دیگر هیچ. و امروز راهِ ما راهی است که حضرت روح اللّه در مقابل ما گشود و حججی‌ها رهروانِ آن راه هستند و بدین لحاظ در مؤثرترین نحوه‌ی زندگی قرار گرفتند. به امید آن‌که از طریق این مردان بزرگ، «امید» به تاریخِ ما برگردد. موفق باشید

18520
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواننده اگر شما و نوع نگاه شما را از قبل نشناسد، با توجه به پاسختان به سوال 18500 اینگونه متوجه می شود که نظام اسلامی دست یک عده طماع زیاده خواه را باز گذاشته تا هرچه می خواهند ببرند تا دلشان متوجه اسلام شود که قطعا منظور جنابتان این نبوده است. استاد این موضوع امروزه بسیاری را به نظام بدبین کرده است. من یک دانشجو هستم که در مقام دفاع از حقانیت نظام اسلامی از لحاظ اصل و بنیان آن هیچ کمبودی احساس نمی کنم اما بدون تعارف وقتی در مقابل انتقاد اطرافیان و جامعه از وضع موجود فساد های اقتصادی می رسم هیچ توجیهی نمی یابم. چند وقت اخیر فایلی در فضای مجازی و با اسم یکی از خطیبان معروف منتشر شد به این مضمون که حضرت امیر (ع) دستور دادند که فلان فرد فاسد اقتصادی را در نماز جمعه شلاق بزنند. در مقابل گاهی ما می شنویم که مثلا از طرف قوه قضاییه گفته می شود ما فلان چیز ها را نمی گوییم تا آبروی خانواده افراد محکوم (که خب گناهی ندارند) ریخته نشود. استاد مگر آن فرد شلاق خورده خانواده نداشت. استاد خواهش می کنم که این سوال را با این دید که یک جوان که قلبش به امید اعتلای اسلام و نظام اسلامی و رسیدن پرچم آن به صاحب اصلی اش می تپد، نوشته پاسخ فرمایید. با تشکر فراوان از زحماتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! اگر بحثی که از سیره‌ی رسول‌اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عرض شد که عده‌ای مثل ابوسفیان به طمع مال هم که شده، تقابل با نظام اسلامی را ادامه ندهند؛ و وسیله‌ی توجیه کار متجاوزان به حقوق جامعه شود؛ چیز خوبی نیست. ولی از آن جهت که متوجه باشیم این افرادِ حریص به مال دنیا با حبّی که نسبت به مال دنیا پیدا کرده‌اند از محبتی که می‌توانستند به رسول خدا داشته باشند و این عالی‌ترین لطف خداوند است محروم شده‌اند؛ تذکر خوبی است. 2- همین‌طور است که می‌فرمایید. معلوم نیست که چرا وقتی جرم طرف معلوم شد برخوردی مثل برخوردی که علی«علیه‌السلام» با مجرمین انجام می‌دادند، نباید با او بشود؟! صحبت مقام معظم رهبری را بهانه می‌آورند. در حالی‌که رهبری، قبل از اتهام را گفتند. همان‌طور که متوجه هستید اسلام و انقلاب هیچ کمبودی برای ادامه‌ی راه خود ندارد و به لطف الهی به مرور این موانع را نیز پشت سر می‌گذارد. موفق باشید

17633

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بنده طلبه حوزه علمیه هستم. از نظر سنی نیز 20 سال سن دارم و به قول بزرگان در طلایی ترین سن یادگیری و عمل قرار داریم. امکانات مادی و معنوی بسیار بسیار خوبی از کودکی داشته ایم که اگر اطاله کلام نمی شد عرض می کردم. الحمدلله از نظر استعداد و توانایی فعالیت هم در شرایط بسیار خوبی قرار دارم و علی رقم اینکه نوجوان هستیم راحت توانایی این را داریم به حول و قوه الهی که روزانه 16،17 ساعت مطالعه داشته باشیم. همه این شرایط عالی باعث شده تا شدیدا دغدغه مند شویم برای اینکه از این دوران طلایی بهترین استفاده ممکن را داشته باشیم. از طرفی علاقه و جذبه شدیدی به مرحوم علامه طباطبایی دارم. و همچنین شدیدا علاقمندم در زمینه قرآن فعالیت داشته باشم. اما قرآنی شناسی جامع و ناظر به همه جوانب دین و همچنین پاسخگو به سوالات زمانه دقیقا مثل علامه طباطبایی. برای رسیدن به این امر دقیقا چه باید بکنیم؟ از شما خواهشمندم شرایط و لوازم امتثال به این امر را بیان فرمایید. (اعم از علمی و غیر علمی) از نظر علمی دقیقا چه علومی در این زمینه لازم است؟ مقدار اهمیت و تعمق لازم در هر کدام چقدر باید باشد؟ کتب لازم در هر علم کدام است؟ کدام یک از این کتب باید درس گرفتنی باشد و کدامیک مطالعاتی؟ از شما بسیار ممنونم که وقت گرانبهایتان را در اختیار ما می گذارید. اجرتان با خدا. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سعی کنید به جهت آمادگی لازم که دارید، ذهن خود را تلمباره علم و معلومات نکنید. آن‌چه در حال حاضر از دروس حوزه بدان مشغولید، همان‌ها را عمیقاً و دقیقاً بیاموزید و حواشیِ آن‌ها را خوب دریافت نمایید 2- پس از آن‌، اگر فرصت یافتید سیر مطالعاتیِ روی سایت که به روش علم‌النفسیِ حضرت امام و علامه تنظیم شده است؛ شروع خوبی است تا إن‌شاءاللّه مقدمه‌ای شود برای رجوع به المیزان به همان روشی که در جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» توصیه شده است. البته عجله نکنید. موفق باشید  

16305

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی، خدا قوت عرض می کنم: برخی دوستان، بخاطر اینکه وقت شریف شما زیاد گرفته نشود بعضی موارد در سطح پایین را از بنده راهنمایی می گیرند و بنده هم دقیقا طبق فرمایشات جنابعالی، به آنها راهنمایی می کنم، که چگونه کار کنند و... کتب را، صوت ها را و... (البته اگر استاد صلاح ندانند بنده کاری نمی کنم، ولی در هرصورت در خدمت هستم، حتی اگر اینجا در تهران باشم دوست دارم به شما کمکی کرده باشم، و این قضیه مرا بسیار مسرور می کند) بخاطر این قضیه چند نکته را خواستم با استاد مشورت کنم: 1. بعضی از افراد که خیلی پیگیر معرفت نفس هستند، و بیشتر با معرفت نفس کار می کنند و انس دارند پس از «ده نکته» و از «برهان تا عرفان»، صلاح است که سراغ کتاب «خویشتن پنهان» بروند (بجز قسمتی که نظرات علامه (ره) نوشته شده)؟ یا اینکه معاد را کار کنند و سپس آن کتاب را کار کنند؟ 2. یکی از دوستان کتب دکتر شریعتی زیاد خوانده است و الان به کتب شما رجوع کرده است، صلاح است پس از «ده نکته»، سری به کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» بزند، و سپس سیر را ادامه دهد؟ 3. استاد خوشحال می شوم اگر باعث شوم وقتتان در پرسش و پاسخهای غیر اصلی کمتر گرفته شود، (گرچه خودم هم وقتتان را گرفته ام). به همین خاطر آماده خدمت هستم، ایمیل و شماره بنده را به هرکسی که صلاح دانستید مختارید بدهید، 09190172061 طلبه : مهدی وحدتی فر Mahdi12vahdati@gmail.com
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا بسیار بسیار شما را مأجور دارد که در جواب به سؤال‌ها، بار سنگینی از دوش رفقایی که در کانال‌های تلگرام و یا به طور خصوصی مشغول جوابگویی به سؤالات هستند می‌توانید بردارید.  شماره‌ی جنابعالی را به جناب حاج آقا نظری خواهم داد زیرا ایشان هم به دنبال کسانی بودند که افراد را جهت جواب‌گویی به سوالات به آن‌ها ارجاع دهند 2- به نظرم اگر کتاب «خویشتن پنهان» بعد از بحث معاد که همراه با شرح صوتی است، به افراد معرفی کنید به همان شکلی که سخنان حضرت علامه در پاورقی به حساب آید، بهتر است. 3- کار خوبی کرده‌اید در مورد رجوع به کتاب "ادب خیال، عقل و قلب» به آن رفیق عزیز. موفق باشید  

16043
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر خسته نباشید: تشکر از راهنماییهای مفیدتون و وقتی که به ما اختصاص میدین. ان شالله که جمیع خیر دنیا و آخرت نصیبتون شه و عاقبت بخیر شین. ببخشید اگر امکان داره در مورد متن زیر توضیحی مرقوم بفرمایید، تشکر استاد. آیت الله جوادی آملی (نقل به مضمون): راه خانمها برای رسیدن به خدا از آقایون کوتاهتر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم محی الدین نیز در رابطه با درک مطالب عرفانی نیز چنین عقایدی دارد زیرا دین بیش از آنکه حصولی و استدلالی باشد حضوری و قلبی است و زنان از این جهت استعداد بیشتری دارند اگر بتوانند آن را به صحنه آورند. موفق باشید

15833
متن پرسش
سلام: چه می شه آقای محمد رضا شجریان که ربنا می خونده الان این قدر تغییر کنه شعار مرگ بر دیکتاتور سر بده و 180 درجه برگرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر «ربّنا» را برای خدا خواند؟!! این‌ها روح‌شان برای نمایش است؛ حتی ربّناهایشان و حتی مثنوی‌خواندشان. اگر یکی از آن ربّناهایی که فریاد زده بود، خالصانه بود و مزه‌ی اُنس با خدا را شنیده بود؛ این اندازه دنیای ظلمانیِ استکبار بر قلب او شیرین نمی‌‌آمد! تأسف ما از آن‌جا است که عده‌ای صوت او را می‌شنوند، ولی زشتیِ اعمال او را که پشت‌کردنِ کامل به حقیقت است، نمی‌بینند!! آیا می‌توان گفت احترام به هنر باید در حدّ ندیدنِ حقیقت ارزشمند باشد؟ موفق باشید 

15658
متن پرسش
سلام علیکم: 1. فرموده اید: مراء آن نوع بگو مگویی است که طرفین قصد استعلا و برتری نسبت به هم داشته باشند. خب اگر کسی در بگو مگویی حرفش حق و درست باشد باعث استعلا و برتری اش می شود چون حرف حق فی نفسه برتر و عالیست اینجا مرا محسوب می شود؟ 2. فرض کنیم دو تیم فوتبال هر کدام سعی کند بر تیم دیگری استعلا و برتری پیدا کند این نوع استعلا و نظیر آن مشکل ندارد و با مساله مراء ربطی ندارد؟
متن پاسخ

 بباسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین را می‌گویند مراء، زیرا ما تنها وظیفه داریم حرف حق خود را اگر زمینه‌ی گفتن آن فراهم است، تبیین کنیم بدون آن‌که به دنبال محکوم‌کردن طرف مقابل باشیم 2- در همان فوتبال هم باید بازی و فعالیت بدنی مدّ نظر باشد. به همین جهت امروز فضای فوتبال سالم نیست و از مسیر اصلی خود خارج شده است. موفق باشید  

14831

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در صحیت های شهید بهشتی جایی هست که ایشان فرموده اند: «من مكرر به جناب آقای مصباح هم گفته ام. گفته ام دوست عزیز، چرا این بحث هایی كه احتیاج به رسیدگی بیشتر دارد باید اینطور مطرح شود؟.... مدرسه ای كه بخواهد یك مشت انسان لجوج، پرخاشگر بی جا و متعصب تربیت كند، نتوانند با هم دو كلمه حرف بزنند چه ارزشی دارد؟ در این صورت جه خدمتی به اسلام و به حق كرده اند؟ به چه انگیزه ای ؟....» حال سوال این است که اختلافات شهید بهشتی با علامه مصباح بر سر چه بوده است وشروع این اختلافات از چه موقعی وبر سر چه موضوعی بوده است ؟؟؟ وسوال بعد به نظر شما علامه مصباح امروز نظراتشان احتیاج به رسیدگی بیشتر ندارد به قول شهید بهشتی ؟؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده در جریان این سخن‌ها نیستم ولی می‌دانم آن دو بزرگوار که ذیل سایه‌ی فرهنگِ روحانیت عمل می‌کنند هر دو احترام همدیگر را دارند و متوجه‌ی دل‌سوزهای همدیگر نسبت به اسلام هستند 2- در مورد آیت اللّه مصباح، سخنان مقام معظم رهبری باید برای ما حجت باشد، در عین آن‌که نمی‌خواهیم آیت اللّه مصباح را در قابی از عصمت بپیچانیم. بیشتر متوجه‌ی جریان‌های مغرضی هستیم که می‌خواهند ایشان را تخریب کنند. موفق باشید

14520
متن پرسش
با سلام: بنده به توفیق الهی تا صوت سوم جلسات تفسیر حمد امام که شرح فرمودین رو گوش کردم آیا برداشتهای بنده صحیحه؟ در مورد تشکیک در وجود: 1. کل عالم وجود به مراتب گوناگون دارای وجود هست که مرتبه اعلی عین الوجوده که الله هست و این عین الوجود تجلی میکنه و مراتب مادون ایجاد میشه که ضعیف تر از عین الوجود هستن و هر مرتبه ای گر چه تجلی مرتبه مافوق هست اما به این لحاظ که ضعیفتره عین مرتبه مافوق نیست و از جهت اینکه وجوده نازله اون مرتبه مافوق هست به تمام کمالات که نازله کمالات مافوق هست. از hین جهت مرتبه مادون هم همون مافوق هست اما به نازله، یعنی وجودات نداریم بلکه همه یه وجود هستند اما به تشکیک و شدت و ضعف، در نظام طولی. اما از آنجایی که وجود تجلی میکنه مراتب نازله وجود به هر حال عین الوجود نیستن بلکه مرتبط ولو به نحو عین الربط به عین الوجود هستن. 2. برداشت من از صحبت عرفا. یک وجود بیشتر در صحنه نیست که این وجود البته تجلی میکنه، به این معنا که اسم جامع الله تجلی میکنه. اما این بار در تجلی الله مراتب مادون ایجاد نمیشه بلکه الله یک تجلی واحد میکنه گرچه آسمان و زمین و ... هم ظهور دارند اما اینها صور اسماء هستند و جلوات اسم الله هستن که در هر کدوم از این جلوات عارف کامل اسم الله رو به جامعیت میتوانه ببینه. حالا این آسمان و زمینی که ما با چشم سر می بینیم اشتباه ندیدیم اینها سراب نیست اما در حد خودمون دیدیم اگه بالاتر بریم اسماء الهی رو در اینها بیشتر و بیشتر مشاهده می کنیم... به چشم دل نه به چشم سر.. و البته این آسمان و زمین در واقع و تکوین هم میتونیم بگیم که اسم الله هست که به این صور متجلی شده... به صورت سنگ .. انسان یا...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه متوجه امر هستید. جلوتر بروید تا به جامعیتِ لازم که جمع بین تشکیک در وجود و تشکیک در ظهور است، دست یابید. موفق باشید

14390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: من جلسه بحثی دارم و 30 نفر جوان می آیند اما از آنجا که بالاخره گاها خطاهایی سر می زند گرچه تمام تلاشم را برای عدم انجام خطا به کار می برم. با خود می اندیشم که نکند مصداق اتامرون الناس بالبر..... شوم چند بار قصد تعطیلی جلسه را گرفتم ولی از آن طرف می ترسم که خدا عقابم کند که چرا جلسه را ترک کردی حال مرددم چه کنم اگر این جلسه نباشد و خدای نکرده خطایی رخ دهد دیگر وجدان از بابت جلسه آزارم نمی دهد می ماند خودم و خدا و عذر خطا. استاد آیا جلسه را تعطیل کنم یا این خود خواست شیطان است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما سعی کنید بدون هیچ ادعایی در بستر شریعت الهی آن‌چه را دین فرموده‌ است به زبان امروز برای جوانان تبیین کنید و متذکر باشید که خود شما هم به دنبال آن هستید که خداوند توفیق‌تان دهد به آن‌چه می‌گوئید عمل کنید. موفق باشید

13760
متن پرسش
سلام: آیا یک شخص میتونه با همین بدن خاکی به عوالم بالا صعود کنه به این معنی که به تجرد مثالی و عقلی حتی همین بدن خاکی برسد؟ و بعد دوباره به عالم ماده نازل شود؟ برخی این موضوع که حضرت مسیح در آسمان است را اینگونه تفسیر کردند که منظور از آسمان، عوالم غیر مادی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» روشن شده است که اگر ماده از مرتبه‌ی مادی‌بودن بالاتر رود، دیگر از مادی‌بودن در می‌آید و این‌که قرآن می‌فرماید حضرت مسیح«علیه‌السلام» را به بالا برده است، باید بالابردن رتبه‌ای باشد که یک‌نوع برگشت به هویتِ مجرد است و این غیر از بالابردن مکانی است. موفق باشید

13583
متن پرسش
ما تجلیات و پرتوهای وجود امام و ظهورات اوییم که او در هر مظهری به شکلی خود را می نمایاند امام خود برتر ماست یعنی حقیقت امام است که در آینه های مختلف صور مختلف به خود گرفته و همه اوست و نمایش اوست مانند نفس انسان و حالات او و صفات او که هر صفتی خود انسان است و حقیقت او نفس ناطقه است... این مبنا در مورد رابطه همه ائمه با ما صادق است چون در مقام تجرد محض همه آنها یک حقیقت واحد اند .... صوت شما رو هم در مورد اعیان تدریس مصباح امام شنیدم بسیار نافع بود اما رابطه عین ثابت پیامبر (ص) و ائمه (ع) چطوره چه نسبتی هست؟ من این مبنا رو از کتابی ک در مورد زیارت عاشورا داشتین برداشت کردم آیا درست فهمیدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت غیبی و نوری ائمه و پیامبر یک حقیقت است و لذا عین ثابته‌ی آن‌ها، همه محل تجلی اسم اللّه اعظم است. نور تشیع مظهر حقیقت نور ائمه‌ی معصوم است. به اندازه‌ای که هرکس توانسته باشد آن نور را بگیرد، ولی از نظر تکوین وجود همه‌ی مخلوقات پرتو وجودی واسطه‌ی فیض است. لذا لازم است بین جایگاه تکوینی و تشریعی آن عزیزان خلط نشود. موفق باشید   

13582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: امسال هم قصد پياده روي اربعين داريد؟ در سايت حج و زيارت براي اين منظور ثبت نام كرده ايد؟ امكان دارد كه ما هم در خدمت شما باشيم؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز مانند سال گذشته در کاروانی که زحمت رفتن به کربلا را به عهده گرفته بودند؛ امسال نیز ثبت نام کردم. شماره تلفن عزیزان عبارت از: 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

12650
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در یکی از سؤال ها، دوستی از شما درخواست کردند که مواضعتان را نسبت به یک مقاله در یک نشریه زودتر مشخص کنید چون فضا بد است و کلی ریزش در طالبان معارف شما به وجود آمده است. البته بنده نمی دانم حفظ این جماعت و نگرانی از ریزش آدم هایی که با بادی می رویند و با نسیمی می ریزند چه اهمیتی دارد، اما استاد عزیز به نظر می رسد باید کمی تندتر و واضح تر احمدی‌نژاد را زیر سؤال ببرید بلکه این جماعت کمتر بریزند!!! یا کمتر بریزانند!!! بگذریم اما چند نکته: 1. استاد عزیز حداقل به واسطه چندسال مانوس بودن با آثار شما به خوبی می فهمیم که انتقاد شما از احمدی‌نژاد با نوع انتقاد جماعت مذکور در بالا فرق دارد. در دستگاه تفکری شما اگر احمدی‌نژاد نمره 15 می گیرد و باید به فکر رویش جدید بود، بسیاری از این آدمهایی که جماعت حزب اللهی دنبالشون راه افتادند نمره زیر 5 هم نمی گیرند؛ اما گویا شما اصرار دارید که با در لفافه حرف زدن، خودتان را در کنار نقادی شریعتمداری، قدیانی، زاکانی و هرندی و ... بگذارید. اشکالی ندارد خسروان صلاح خویش بهتر بدانند. لابد حفظ این جماعت خیلی مهم است! 2. فرمودید موافق بازگشت به گذشته نیستید، حق با شماست چون در همین دو سال دیدیم چند تا بهتر از احمدی‌نژاد توی این مملکت ظهور پیدا کرده!!! هر طرف را که نگاه می کنیم یک مسئول انقلابیِ توانمندِ هزارهزاربار بهتر از احمدی‌نژاد می بینیم. احمدی‌نژاد دیگه کیه! فورانی از توانمندی های انقلابی داریم!!!! 3. استاد ببخشید لحنمان بد است! خود من هم موافق بازگشت احمدی‌نژاد به قدرت نیستم؛ اما احمدی‌نژاد یکی از سرمایه های واقعی انقلاب بود. او یکی از رویش های این تاریخ است. مگر هر تاریخی چندتا از این آدمها می پروراند. بله درست است انقلاب ظرفیت ساختن چند پله بالاتر از احمدی‌نژاد را هم دارد، اما با همین یکی چه کردیم که حالا دنبال بهترش را می گردیم. می خواهید چشم بر روی این واقعیت ببندید که بیشتر مشکلات پیش آمده از فاعلیت احمدی‌نژاد نبود بلکه مشکل قابلیت حزب اللهی ها بود. این سؤال را منصفانه جواب دهید که بر فرض احمدی‌نژاد هیچ کدام از این اشتباهاتش را نمی کرد، ما الان به نقطه ای بهتر از الان می رسیدیم. به جای انتظارِ کسی بهتر را کشیدن، بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده می شود. مگر یاران امام علی همه بدون اشتباه و ناب ناب بودند. جناب مالک اشتباه نداشت. حتی اشتباهاتی که باعث شد امام معصوم در معذوریت قرار گیرد. حالا استاد عزیز خوب است عده ای که خود صبح و شام با کارهایشان به ولی اشان چیزهایی تحمیل می کنند به جای اصلاح خود، دنبال ضعف های مالک بگردند که چنین بود و چنان بود، خدایا بهتر تر! از آن را نصیبمان کن. البته قصدم تقدس بخشیدن نبود که بگویم احمدی‌نژاد شأن مالک اشتر را دارد. حاشا و کلا؛ اما باور دارم که هنوز فاصله ای عمیق با بسیاری از این انقلابی نماهای ما دارد. باور بفرمایید که کار کردن در آن موقعیت واقعا سخت بود و معتقدم احمدی‌نژاد خیلی مراقبه و خودسازی کرده بود که تازه این طور شد! (خدا واقعا به داد ما برسد) براستی استاد این جماعت مدعی فکر می کنند در آن موقعیت بودند اشتباهات کمتری می کردند؟؟؟!!؟ 4. البته که نباید به فکر بازگشت به گذشته بود؛ اما گذشته احمدی‌نژاد نیست. گذشته سطحی نگری، دهن بینی، بی تقوایی و جمود و قبیله گرایی ما حزب الهی هاست که تا اصلاح نشود هزار تا بهتر از احمدی‌نژاد بیاید آش همین آش و کاسه همین کاسه است. 5. استاد عزیز عذر می‌خواهم این مطالب را نوشتم باور بفرمایید که اصلاً مسئله من احمدی‌نژاد یا فلانی یا بهمانی نیست. بلکه مسئله عدم انتقاد شما از این رفتارهای حزب‌اللهی‌هاست. برای چه و به چه قیمتی؟!!! طرف می‌آید سؤال می‌پرسد که به خاطر فلان موضعِ شما تمام معارفتان زیر سؤال رفته و شما به جای متذکر کردن ایشان که مؤمن خدا اصلاً این چه منطقی است، تازه کلی قسم حضرت عباس می‌خورید که نه بابا این‌طور نیست و آن‌طور است!!!! یاللعجب!!! آخر چه خیری در این جماعت است مادام که متذکر نگردند که کمی خود را اصلاح کنند. استاد عزیز به جای انتظارِ بهتر از احمدی‌نژاد را داشتن، خوب است دعا بفرمایید که خدا ما نیروهای به اصطلاح انقلابی را کمی هدایت فرماید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید «بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده می‌شود.» و به همین دلیل بنده احساس می‌کنم کارهای فرهنگی بسیار حساسی زمین مانده است و باید کاری کرد که ماوراء جبهه‌بندی‌های سیاسی، تفکر به جامعه برگردد. موفق باشید

نمایش چاپی