- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اصل توحید به عنوان یکی از محکمات اندیشهی دینی موضوعی است که انسان باید قبل از پذیرفتن هر دینی بدان رسیده باشد و دین بر مبنای نگاه توحیدی با ما سخن میگوید و در عین حال توحید ما را تفصیل و تبیین میکند. از طرفی عقیدهی توحیدی آن است که متوجه باشیم خداوند به عنوان یک حقیقت مطلق یگانه در عالَم حاضر است و امکان آنکه چیزی در کنار او باشد محال است زیرا حضور مطلق حضرت حق نفی میگردد و وحدت وجود بر این مبنا جایگاه سایر ابعاد دینداری را تعیین میکند. بنابراین نمیتوان توحید را نیز از خود دین گرفت به این معنا که خودِ دین بگوید که خدایی هست و این دین از طرف خدا آمده است. به همین جهت گفته میشود ابتدا باید عقیدهی توحیدی را عقلاً بهدست آورد. حال با توجه به این امر گفته میشود امکان، برای هر مخلوقی ذاتیِ آن مخلوق است و علمِ خدا به امکانِ ممکنالوجود یعنی علم خدا به امکان چیزی که میتواند موجود شود و علم خدا علم به چنین معلومی است و این ربطی به اتحاد بین ذات و صفات ندارد زیرا ذات حضرت حق با علمِ او متحد است و نه با معلومش، وگرنه لازم میآید که خداوند به هرچه علم دارد عین آن باشد. حال با توجه به این امر محدودیت معلوم که همان ممکنالوجود است از خودِ معلوم است و صدام در امکان ذاتیاش محدود به صدامبودن خودش است و خداوند وجود صدام را به او داده است، نه امکانِ او را. و اگر ممکنالوجود طوری باشد که دارای امکانات مختلف است مثل انسان، به همان معنا که امکانش ذاتی اوست، انتخاب و اختیارش نیز ذاتی او میباشد و لذا میتواند صدامیت را در محدودیت امکان خود انتخاب کند و هم میتواند چمرانبودن را در محدودهی امکان خود انتخاب کند. بنابراین اشکالی که در این مورد برایتان پیش آمد منتفی خواهد شد. و دیگر معنا نمیدهد که بحث وجودِ جهنمی ماهیت را به میان بیاورید زیرا انسان در مقام امکان خود، خودش زمینههای جهنمی و یا بهشتیبودنِ خود را فراهم میکند و اگر زمینهی خوبیها را فراهم کند از آن جهت که خداوند کمال مطلق است، خوبیهایش به خدا نسبت داده میشود و اگر از اختیار خود برای تجلی کمالات استفاده نکرد در محدودیت خود از آن کمالات محروم است، در حالیکه امکان آن کمالات را داشت. و علم به آن نقصها وقتی به صورت وجودی پیش آمد، به خودیِ خود عذابآور است. بنابراین دقت فرمایید که محدودیتها، ذاتیِ امکانِ موجودِ ممکنالوجود است و نباید آن را به خدا نسبت دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری اسماء صفات، تجلی نور ذات الهیاند در محدودهی ظرفیت اشیاء، ولی هرگز از این نکته برنمیآید که ما در تجلیات اسماء و صفات با ذات روبهروئیم زیرا حضرت حق با صفات خود آنهم در محدودهی مخلوقات برای ما ظهور میکند که بهترین تعبیر در این مورد همان است که بگوییم ما همواره با آیات الهی که حاکی از کمالات حقاند روبهروئیم. 2- انسان به عنوان شخص خاص از رحم مادرش شروع میشود و تا ابد باقی میماند. آن وجهی که در علم خدا از اول بوده غیر از شخصیت خاص انسان است. آن وجه وجود علمی اوست قبل از خلقت. موفق باشید
سلام علیکم. برخی موارد را که ما سنت کرده ایم از جمله اعتکاف در ماه رجب، آیا غیر از پیامبر (ص) که در ماه رمضان میگرفتند در سیره ائمه (ع) هم دیده شده که اعتکاف بگیرند یا مخصوص پیامبر بوده؟ نکته مهم آنست که آیا خود پیامبر (ص) نمیتوانست به این شکلی که ما آنرا باب کرده ایم برای مردم و صحابه که ظرفیت بالایی هم داشتند سنت کنند؟ آیا سوال برانگیز نیست که چرا نکردند؟ 2. در همین رابطه آیا صحیح است که ما با مقدمات غیر صحیح به هدفی صحیح بیندیشیم؟ یعنی آیا صحیح است که زمان اعتکاف برای توجیح کار، بسیاری مساجد را حتی مساجد محل و دانشگاه ها که قطعا حکم مسجد جامع را ندارند و فقط افراد بومی آن محل و دانشجویانِ همان دانشگاه در آن نماز میخوانند بگوییم جامع؟ آیا اعتکاف نباید همه شرایط را داشته باشد تا بشود اعتکاف؟
باسمهتعالی: سلامعلیکم: 1- گاهی شرایط تاریخی طوری به صورتی مطلوب فراهم میشود که باید از آن استفاده کرد که از جمله ابتکاری است که در سالهای اخیر پیش آمده که درست اعمال امّ داود را با اعتکاف در مساجد ترکیب کردند. یادم هست قبل از انقلاب هم در ماه رجب به صورتی محدود در مسجد سیّد اصفهان اعتکاف برقرار میشد. 2- بالاخره این مراجع هستند که با جمعبندی روایات و توجه به جهت آنها تشخیص میدهند معنای مسجد جامع چیست. این هنر زندهبودن اجتهاد در شیعه است. موفق باشید
علیک السلام؛
جواب: باسمه تعالی
جمع این دو کار ممکن است؛ در عین وارستگی و شوق معنوی، در دانشگاه باشید و دانشجویان را مدد برسانید. این کار مقدماتی میخواهد که میتوانید با آموزش زبان عربی شروع کنید تا در برخورد با آیات و روایات مستقیماً از خود آنها استفاده کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام شواهد حکایت از آن دارد که اولین انسان، اولین پیامبر یعنی حضرت آدم بوده است که فرزندان او به اقصی نقاط زمین منتشر شدهاند و شواهد زیادی ارتباط این نسلها را با همدیگر از نظر علمی تأیید میکند و بنده در جلسهی اول شرح سورهی «سجده» نقطهضعفهای نظریهی تکامل را در رابطه با انسان از نظر علم تکامل انواع مطرح نمودم. متأسفانه عدهای به جهت عدم آشنایی نسبت به تفاوت بین وجود انسان با تکامل سایر انواع، موضوعِ انسانهای اولیه را به عنوان حاصل تکامل انواع پیش کشیدهاند. موفق باشید