بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18520
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواننده اگر شما و نوع نگاه شما را از قبل نشناسد، با توجه به پاسختان به سوال 18500 اینگونه متوجه می شود که نظام اسلامی دست یک عده طماع زیاده خواه را باز گذاشته تا هرچه می خواهند ببرند تا دلشان متوجه اسلام شود که قطعا منظور جنابتان این نبوده است. استاد این موضوع امروزه بسیاری را به نظام بدبین کرده است. من یک دانشجو هستم که در مقام دفاع از حقانیت نظام اسلامی از لحاظ اصل و بنیان آن هیچ کمبودی احساس نمی کنم اما بدون تعارف وقتی در مقابل انتقاد اطرافیان و جامعه از وضع موجود فساد های اقتصادی می رسم هیچ توجیهی نمی یابم. چند وقت اخیر فایلی در فضای مجازی و با اسم یکی از خطیبان معروف منتشر شد به این مضمون که حضرت امیر (ع) دستور دادند که فلان فرد فاسد اقتصادی را در نماز جمعه شلاق بزنند. در مقابل گاهی ما می شنویم که مثلا از طرف قوه قضاییه گفته می شود ما فلان چیز ها را نمی گوییم تا آبروی خانواده افراد محکوم (که خب گناهی ندارند) ریخته نشود. استاد مگر آن فرد شلاق خورده خانواده نداشت. استاد خواهش می کنم که این سوال را با این دید که یک جوان که قلبش به امید اعتلای اسلام و نظام اسلامی و رسیدن پرچم آن به صاحب اصلی اش می تپد، نوشته پاسخ فرمایید. با تشکر فراوان از زحماتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! اگر بحثی که از سیره‌ی رسول‌اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عرض شد که عده‌ای مثل ابوسفیان به طمع مال هم که شده، تقابل با نظام اسلامی را ادامه ندهند؛ و وسیله‌ی توجیه کار متجاوزان به حقوق جامعه شود؛ چیز خوبی نیست. ولی از آن جهت که متوجه باشیم این افرادِ حریص به مال دنیا با حبّی که نسبت به مال دنیا پیدا کرده‌اند از محبتی که می‌توانستند به رسول خدا داشته باشند و این عالی‌ترین لطف خداوند است محروم شده‌اند؛ تذکر خوبی است. 2- همین‌طور است که می‌فرمایید. معلوم نیست که چرا وقتی جرم طرف معلوم شد برخوردی مثل برخوردی که علی«علیه‌السلام» با مجرمین انجام می‌دادند، نباید با او بشود؟! صحبت مقام معظم رهبری را بهانه می‌آورند. در حالی‌که رهبری، قبل از اتهام را گفتند. همان‌طور که متوجه هستید اسلام و انقلاب هیچ کمبودی برای ادامه‌ی راه خود ندارد و به لطف الهی به مرور این موانع را نیز پشت سر می‌گذارد. موفق باشید

17295
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: حضرتعالی در جزوه سبک زندگی به شیوه تمدن اسلامی یا در بعضی از آثار دیگرتان فرمودید که برای نظام سازی بایستی «فکر» و «برنامه ریزی» کنیم، از طرفی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام (ره)» بخش ویژه ای را اختصاص دادید به بحث «تجلی اشراق بر قلب جوانان » از همین رو بنده را به تامل وادار کرد که جمع بین این دو مطلب مذکور از حضرتعالی چگونه ممکن است؟ لطف بفرمایید چگونه باید عمل کرد؟ آیا برای دمیدن یک روح توحیدی و نوری در جامعه باید فکر کنیم یا با تزکیه منتظر تجلی اشراق الهی شویم؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با اُنس با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» متوجه‌ی هندسه‌ی فکری مربوطه شدیم، برنامه‌ریزی در دلِ چنین هندسه‌ی فکری در مسیر تربیت اسلامی و اقتصادِ مربوطه معنا می‌دهد و در افق انقلاب اسلامی و انسان ترازِ انقلاب، اقتصادی برنامه‌ریزی می‌شود که در آن جوابگوی به حرص و ثروت‌اندوزی و اشرافیت معنا ندارد. موفق باشید

14390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: من جلسه بحثی دارم و 30 نفر جوان می آیند اما از آنجا که بالاخره گاها خطاهایی سر می زند گرچه تمام تلاشم را برای عدم انجام خطا به کار می برم. با خود می اندیشم که نکند مصداق اتامرون الناس بالبر..... شوم چند بار قصد تعطیلی جلسه را گرفتم ولی از آن طرف می ترسم که خدا عقابم کند که چرا جلسه را ترک کردی حال مرددم چه کنم اگر این جلسه نباشد و خدای نکرده خطایی رخ دهد دیگر وجدان از بابت جلسه آزارم نمی دهد می ماند خودم و خدا و عذر خطا. استاد آیا جلسه را تعطیل کنم یا این خود خواست شیطان است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما سعی کنید بدون هیچ ادعایی در بستر شریعت الهی آن‌چه را دین فرموده‌ است به زبان امروز برای جوانان تبیین کنید و متذکر باشید که خود شما هم به دنبال آن هستید که خداوند توفیق‌تان دهد به آن‌چه می‌گوئید عمل کنید. موفق باشید

14360
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد بنده در سوال قبل پرسیدم که آیا ما کثراتی که مشاهده می کنیم اشتباها کثرت می بینیم فرمودین بله. سوال: آیا به عقیده شما آسمان و ماه و زمین و... به عنوان تجلیات حق در خارج از ما و فارغ از نوع دیدن ما و فارغ از تزکیه ما واقعا به عنوان تجلی حضور دارند که تمام ذاتشون رو هم خدا پر کرده باشه یا تمام این چیزهایی که ما اطراف خودمون می بینیم صرفا تجلی خدا به «ادراک» ماست و چیزی از این ها هیچ کدوم در خارج از ادراک ما نیست؟ (از منظر عرفان). ظاهر حرف شما این بود که خدا فقط بر ادراک ما تجلی میکنه و در خارج چیزی نیست جز همون ذات خدا بدون تجلی خلقی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه وحدت وجود، خدا همه‌ی عالم را پر کرده حتی در جواب طلب اعیان ثابته‌ی مخلوقات، این خدا است که در صحنه است. منتها حدّ ظهور او برای ما متفاوت است و این نوع نگاه با نگاه سوبژکتیویته که ملاک فهم عالَم را صرفاً ذهن انسان قرار داده و معتقد است که انسان به عالَم، معنا می دهد، فرق دارد. موفق باشید

14075
متن پرسش
سلام علیکم: با تبریک حلول ماه ربیع الاول لطف و کرم امام حسین (ع) به جناب حر را می دانم و ثواب های بی حد زیارت آقا را شنیده ام اما به دلیل گناهان زیاد خجالت می کشم به کربلا بروم (شاید هم چون دستم به گوشت نمی رسد می گویم بو می دهد). البته می دانم (یا حداقل به زبان می گویم ) که عالم محضر اهل بیت (ع) است اما باز هم از رویارویی با حضرت به شدت خجالت می کشم. لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر و آرزوی توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «با کریمان کارها دشوار نیست» آن‌ها خانواده‌ی کرم‌اند بدون آن‌که بدی‌های ما را به چشم آورند، دستگیری می‌کنند، آن‌هم چه دستگیری‌هایی! موفق باشید

13556

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در بعضی اذکار و منجمله در زیارت عاشورا که صد بار لعن و سلام داریم در روایت آمده که می توانی ذکر را بگویی و بعد بگویی تسع و تسعین مره و یا مأه مره. اولا چرا دو نحوه وارد شده و ثانیا از نظر ریاضی بهتر نیست که مأه مره بگوییم؟ چون مره یعنی تکرار و به عبارتی یعنی آن یک مرتبه که گفته ایم را ضربدر عدد مذکور کرده ایم و بنابراین اگر ضربدر صد کنیم مقصود از ذکر حاصل شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که شما چگونه آن ذکر را تصور کنید. اگر وقتی آن ذکر را گفتید، آن را یک‌بار در نظر بگیرید، می‌گویید علاوه بر آن یک‌بار، نود و نه بار دیگر هم رویش. ولی اگر معنای آن ذکر را با گفتن آن ذکر در نظر بگیرید، می‌گویید آن معنا، صدبار باشد. موفق باشید

13353
متن پرسش
با سلام: اعتقاد من در ضمینه وحدت وجود به این شرح هست که تمام آنچه که ما از طریق حس ظاهر می بینیم و احساس می کنیم در واقع انشاء نفس ناطقه ماست در مورد ملموسات و مبصرات و .... و حقیقت عینی و خارجی به این نحو نیست که یک آسمان جدا، یک زمین جدا و ... باشد بلکه آن حقیقت خارجی یک حقیقت واحد و لایتناهی است که نفس ما در اثر ارتباط با اعیان ثابته اشکال و صور ذهنی را انشاء می کند و اگر کسی نفس خود را قوی کند و واقع را آن طور که هست ببیند یکپارچه وحدت می بیند و خبری از کثراتی که با چشم ظاهر می بیند نیست و بلکه کثرت بینی از ناحیه حواس ماست و گرنه در خارج از ذهن هر چه هست واحد است و جلوه حق است و رابطه جلوه و ظهور با ذات حق رابطه عینیت است...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که بدان رسیده‌اید، با این فرض که اعیان ثابته و ظهورات آن را به عنوان منشأ کثرات منکر نیستیم، بلکه آن‌ها را مظهر می‌دانیم که آن حقیقت واحده را در محدوده‌ی خود نشان می‌دهند، در عین آن‌که در همان حال حضرت اللّه است که در کنار آن مظاهر و آن صفات خاص در صحنه است، به همان معنایی که مولایمان می‌دید و می‌گفت: «ما رَايْتُ شَيْئاً الّا و رَايْتُ اللَّه فيهِ وَ مَعَه». موفق باشید‏

13263
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در پاسخ به سوال 13242 قانع نشدم و سوالاتی در ذهن دارم که عرض می کنم: اولا چگونه به آن علم نظر داشته باشیم که گرفتار فرهنگ پنهان تکنولوژی نشویم در ثانی این روحیه را چگونه در خود به وجود آوریم که مدام به آن علم نظر داشته داشته باشیم چون تفکیک آن علم و این تکنولوژی خیلی سخته و هر لحظه باید مراقب بود به بهانه نظر داشتن به آن علم گرفتار تکنولوژی و فرهنگ پنهان آن نشویم. سوال دیگر این است که مگر آن علمی که شما می گویید اصلا قابل تفکیک با این تکنولوژی است؟ من در بحث تفسیر خطبه ی 83 نهج البلاغه «قسمت4» شما یک بحث معرفت نفس پیش کشیدید و فرمودید که: اسلحه این جوری به وجود آمد: از مرگ ترسیدیم پس گشتیم در طبیعت نظام عالم دنبال چیزی که مرگ را کنترل کند و آن چیز اسلحه بود که تند تند آدم بکشیم که یک وقت ما را نکشند. شما هر چیزی که در دنیا بطلبی دنیا بهت می دهد روح شما مجرد است مجرد در عالم تجرد می تواند سیر کند عالم ماده باطنش عالم مجرد است اگر روح دنبال چیزی بود کجا سیر می کند؟ در عالم مجرد، در عالم مجرد که سیر کرد اشارات عالم مجرد قلب او را متوجه ی ابزاری از عالم ماده می کند که مطلوب اوست (که در عالم مجرد دنبالش می گشت). پس انسان قبل از رنسانس این جوری نبود که ابزارهای رنسانسی را می خواست و نیافت بلکه چون نمی خواست نیافت پس شما آنچه می خواهید را می یابید. تا این جا سخن شما بود. حالا می خواهم نتیجه بگیرم که انسان رنسانسی در عالم تجرد دنبال علمی گشت که باهاش بتواند تکنولوژی درست کند. علم که جنسش مادی نیست بلکه مجرد است پس روح انسان رنسانسی در عالم تجرد آن علم را یافت و در عالم ماده مطابق آن علم تکنولوژی را ساخت پس چه جوری شما می گویید یک علمی در دل این تکنولوژی نهفته که اگر ما به آن نظر کنیم به مرور تکنیک مطابق فرهنگ خودمان را می یابیم؟ مثلا روح خواجه نصیر در عالم تجرد گشت علمی را پیدا کرد که آن علم در عالم ماده شد رصد خانه ی مراغه، حالا یک انسان رنسانسی خودش را بکشد نمی تواند با علم خواجه نصیر به ابزاری غیر از رصد خانه ی مراغه برسد چون آن علم و ابزار مطابق هم هستند. البته این غرب شناسی خیلی پیچیده است (لااقل برای خودم) چون من برای رد حرف خودم مثال نقض دارم و آن این که شنیدم (البته فقط شنیدم مطالعه و تحقیق نکردم) که غربی ها آثار دانشمندان ما را ترجمه کردند و یاد گرفتند. یعنی مدتی شاگردی ما را کردند که حالا به این جا رسیدند. سوال این جاست که آنها چطور توانستند علم را از دانشمندان اسلامی بگیرند اما به تکنولوژی ای برسند که ضد اسلام و یا ضد عالم دینی است در حالی که طبق سخن قبل آن علم عالم تجرد و این ابزار عالم ماده مطابق هم هستند و در ثانی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شما خواندم که اگر می خواهید عالم دار شوید کتابهای علمای عالم دار (مثل علامه طباطبایی) را بخوانید، خب علمای گذشته ی ما مثل ابن سینا و غیره هم که عالم دینی داشتند چطور غربی ها با ترجمه ی آثار آنها وارد عالم آنها نشدند و ابزاری ساختند بر خلاف عالم آنها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در این مورد سخن هایدگر کمک می‌کند که می‌گوید: «علم نمی‌اندیشد» یعنی در دل علم تکنیکی غرب می‌توان اندیشه‌ای را إعمال کرد که رویکردش به غیر از رویکردی باشد که غرب از علم خود گرفته است و از آن طریق از دام تکنولوژی و حکومت آن رهایی یافت. فراموش نکنید که امروز متفکران دنیا معتقدند این تکنیک است که بر اندیشه‌ی عالمان حکومت می‌کند و آن‌ها را به تکنیکی مافوقِ تکنیک گذشته می‌کشاند. اصلاً علم و تکنیک نمی‌اندیشید که بخواهد به تفکر گوش کند. متفکر معاصر باید بداند که مهار زندگی و فرهنگ انسان معاصر در دست اموری است که نمی‌اندیشند؛ بنابراین برای فهم وضع کنونی بی‌خانمانی و رفع بحران، باید در جستجوی راه‌های دیگری باشد. اگر قرار است انسان‌ها آینده‌ای روشن داشته باشند، این آینده نمی‌تواند تداوم گذشته یا حال باشد. «هورکهایمر» و «آدورنو» سرنوشت انسان اسیر تکنیک و مناسبات ساخته‌ی خودش را شرح دادند. اگر انسان به قصد سلطه بر طبیعت صاحب دانش و تکنولوژی شده، اکنون همین دستاوردها اسارت وی را باعث شده است. امروز تهدید سرشت انسان موضوعی کاملاً ملموس است. در گذشته، طبیعت مرجع نهایی نظم و سامان حیات ما تلقی می‌شد و همه‌ی تغییرات و تخریب‌ها، در نهایت، در دریای طبیعت منحل می‌گشت؛ اما امروز، بنیاد طبیعت دستخوش تهدید است و به دشواری می‌توان علائمی حاکی از غلبه‌ی عقل و اراده‌ی آدمی بر سرنوشت خود نشان داد. موفق باشید

13197
متن پرسش
با توجه به مذمت حب دنیا راه کارهای عملی رقیق شدن حب دنیا در قلب انسان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان رقابت با اهل دنیا را کم کند و آرزوهای دنیایی را در درون خود فرو نشاند، قلب او به خودی خود، سیر به سوی پروردگارش را  دنبال می‌کند. در این مورد خوب است شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» را که حضرت امام تنظیم کرده‌اند، همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. موفق باشید

13007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای شروع کردن تفسیر آقای جوادی آملی از کدام سوره شروع کنیم خوب است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین روش آن است که از همان ابتدای سوره‌ی حمد شروع فرمایید. موفق باشید

12870
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوار: سوالاتی را می خواستم به عرضتان برسانم: 1. اینکه آیا میل به فساد جزء فطرت آدمی است؟ (چنان چه دکتر سروش در کتاب حکمت و معیشت دفتر اول با استفاده از آیه و روایت و عقل و تاریخ دست به اثبات آن می زند و منافاتش را با اختیار بر طرف می کنند و فلسفه صبر نبی بر مصایب را به علت دانستن این سرشت معرفی می کنند تا به اینجا رسند که این صفات که حضرت در ابتدای نامه بیان می دارند جز سرشت آدمی است و به هستی شناسی وا دارد) 2. اگر می شود اين تاجر غرور را توضيح دهيد و در كتاب خود به آن صورت توضيح نداده ايد. 3. اينكه افرادي از طريق علومي به عمر انسان خبر دهند حقيقت دارد و حتمي الوقوع است و از راه دعا نمي توان جلو آن را گرفت؟ 4. براي سير مطالعاتي ابتدا سير خودتان را مطالعه كنيم يا شهيد مطهري؟ 5. براي مطالعه بيش تر در نامه 31 چه کتابی پیش نهاد می کنید (لطفا اگر مي شود توضيح بيشتري در كتابتان بر مقدمه نامه 31 بزنيد و حق مطلب بيان نشده) 6. براي فلسفه چه سیری پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میل به فسادکردن مربوط به طبع آدمی است و نه فطرت او، و لذا وقتی انسان در متن طبع خود قرار داشته باشد آن مشکلات که حضرت مولا علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند روی می‌دهد. _ پیشگویی‌ها اولاً معلوم نیست درست باشد، ثانیاً از طریق دعا و صدقه و صله‌ی رحم عمر انسان حتی اگر مقدّر هم شده باشد تغییر می‌کند _ بعد از ده نکته و آشتی با خدا، مطالعه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری کمک زیادی به شما برای رجوع به حقیقت می‌کند. _ مباحث صوتی «یابن جندب» که شرح روایت حضرت صادق«علیه‌السلام» به یکی از اصحاب آن حضرت است، کمک‌کار خوبی است. موفق باشید

12352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پدری دارم 45 ساله کارگر. با اعتقادات سالم و تقریبا خوب. ولایی و... حتی مرا خودش فرستاد طلبگی ولی خودش نماز نمی خواند و کمی زود عصبانی می شود. چکار کنم که نماز خوانش کنم و مهربانتر...؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما سعی کنید با پدرتان مدارا کنید و با مهربانی‌های زیاد إن‌شاءاللّه انگیزه‌ی نمازخوانی در او ایجاد می‌شود، ولی مستقیماً در مورد این‌که بخواهید او را نمازخوان کنید، وارد نشوید. موفق باشید

11882
متن پرسش
با سلام: آیا بدی موجود است یا خیر؟ در بعضی جاها مثالی که زده اند مثال نور است بدین صورت که هرجا نور در آن مکان به حداقل خود برسد آنجا را تاریکی می نامند و این در صورتی است که اگر همه ی وجودات، موجودیت خود را از خدا می گیرند و ما بخواهیم به مثال بالا استناد کنیم در آن صورت یک عدم وجود دارد که خدا در آنجا نیست و این حضور تام خدا را زیر سوال می برد. حال اگر پاسخ شما در تایید موجود بودن بدی است انتصاب آن به هستی خدا چگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم «شرّ» عدمِ «خیر» است و مسلّم چون «عدم» غیر از «وجود» است، عدم خیر نیست و موجود شرّ از آن جهت که وجود دارد و خیر است به خدا منسوب است نه از آن جهت که نسبت به ما شرّ است. مثل سیل که از جهت آب‌بودن خیر است، ولی آب از آن جهت که روان است نسبت به ما به عنوان سیل شرّ می‌شود که با درست‌عمل‌کردن می‌توانیم خود را در معرض شرّبودن آب قرار ندهیم. و در همین رابطه در قرآن داریم: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ ما خَلَق‏» یعنی اگر در زیر سایه‌ی حضرت حق زندگی کنید و از این طریق به او پناه ببرید از وجه شرّی مخلوقات در امان خواهید بود. موفق باشید

10700
متن پرسش
با عرض سلام: آیادر قیامت تکامل وجود دارد؟ چرا ؟ در مورد دلایل موافقان و مخالفان تکامل قیامتی کتاب معرفی می فرمایید؟ بسیار متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» از آیت‌اللّه شجاعی در این مورد خوب است. بنده هم در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» سخن آیت‌اللّه شجاعی را در مورد تکامل در برزخ آورده‌ام. ایشان می‌فرمایند در برزخ و قیامت تکامل به معنایی که ما کمالاتی بر کمالات دنیایی خود اضافه کنیم نیست، ولی رفع حجاب هست و از این جهت می‌توان گفت در برزخ و قیامت برای مؤمن تکامل می باشد. موفق باشید
10597
متن پرسش
سلام استاد: این درست است که می گویند ملاصدرا زن را جزء انسان نیاورده و حیوان محسوب کرده؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار بد فهمیده‌اند. ملاصدرا با نظر به توصیه‌های اخلاقی که در روایات هست مبنی بر رعایت کسانی که در زیردست انسان هستند و می‌فرمایند رعایت زنان خود و کنیزان و غلامان و حیوانات را بکنند سخن گفته و این ادبیات مربوط به آن زمان بوده، نه آن‌که بخواهد زنان را جزو حیوانات بیاورد. مبنای فلسفه‌ی ملاصدرا آن است که نفس ناطقه، زن و مرد ندارد و زن و مرد مربوط به بدن است و روح زن و مرد از نظر رتبه و درجه‌ی وجودی یکسان است. موفق باشید
10511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشه در آیه ۴۳ سوره ال عمران «یَامَرْیَمُ اقْنُتِى لِرَبِّکِ وَاسْجُدِى وَارْکَعِى مَعَ الْرَّ اکعین» با توجه به معنای ظاهری آیه این چه جور نمازیست که اول قنوت بعد سجده بعد رکوع آمده است. در حالی که در نماز رکوع قبل سجده است. چون ما معتقدیم حتی ترتیب کلمات قرآن کریم بی حکمت نیست. آیا نماز خاصی منظور است؟ آیا قنوت و سجده و رکوع معنا دیگری می دهند؟ لطفا توضیح دهید. از هر کسی که پرسیدم جواب قانع کننده ای به من نداده است؟ با تشکر از شما استاد گران قدر. خدا شما را حفظ کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست این دستورات به صورت نماز باشد، بلکه یک دستورالعمل سلوکی است که حضرت در زندگی خود در آن ورود کنند و در مقابل حضرت حق نهایت خضوع و قنوت را داشته باشند و نیز اهل سجده باشند و با نمازگزاران نماز بگذارند. موفق باشید
9988
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: 1- وجه التفاتی شهود فرد (مثل شهود قلبی مرگ) ماده اش چیست؟ 2- آیا صورت های خیالی حقه و نورانی می توانند ماده وجه التفاتی شهود افراد باشند؟ 3- غیر از صورت های خیالی نورانی چه چیز دیگری می تواند وجه التفاتی شهود قرار گیرد؟ 4- آیا اصطلاح خواطر رحمانی معادل کامل صورت های خیالی حقه است؟ یا صورت های خیالی حقه قسمی از خواطر رحمانی به حساب می آیند؟ خداوند بر توفیقات شما بیفزاید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در امور مجرد از جمله شهودی اموری که نفس ناطقه دارد بحث ماده و صورت معنا ندارد و تنها بحث حضور نفس در مراتب مختلف عالم مطرح است و احساس حضوری نفس در آن مراتب 2- صورت‌های حقه‌ی نورانی همان حضور نفس است در آن مرتبه‌ای که آن صُوَر بر نفس تجلی می‌کنند که اصطلاحاً گفته می‌شود بر قلب سالک تجلی کرده. ولی حقیقت قضیه آن است که نفس وقتی در آن مرتبه قرار گیرد یک نحوه یگانگی و اتحاد با آن حقایق نورانی پیدا می‌کند 3- عرض کردم اساساً بین شهود حقایق و حضور نفس در آن مرتبه دوگانگی مطرح نیست. تنها باید سالک تلاش کند از کثرات منصرف شود تا به آن حضور دست یابد 4- حرف خوبی است تنها بحث در شدت و ضعف درجه‌ی صورت‌های حقه‌ی خیالی است که مراتب بالاتر آن را خواطر رحمانی تشکیل می‌دهد. موفق باشید
9670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
نظر شما درباره استاد مرتضی رضوی و آثار ایشان و نگاه نو ایشان به عالم از دریچه سخنان اهل بیت و انتقادات ایشان به تصوف و عرفان یا به قول خودشان بوداییات و یونانیات چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی در این مورد ندارم. موفق باشید
9449
متن پرسش
سلام: بنده شنیده ام آیت الله بهجت (ره) در زمان حیاتشان یک بار گفته بودند از بانک های ما آتش میبارد و اگر این مسئله ربای بانک ها که به ظاهر اسم بانک داری اسلامی دارند حل شود مسئله خشک سالی و خیلی مسائل دیگر حل میشود. حال سوال بنده این است چرا برای حل این مسئله اقدامی اساسی نمیشود؟ وقتی این مسئله در قرآن صراحتا جنگ با خدا و رسول اعلام شده چرا آنقدر سرسری گرفته میشود؟ چرا تنها به شیطان بزرگ میپردازیم و از این شیاطین بزرگ داخلی راحت میگذریم؟ ایا سود 22 درصدی کمرشکن بانک ها مسئله کمی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه بگویم اگر فکری نکنیم مافیای بانک، انقلاب را می‌بلعد. آقای احمدی‌نژاد خواست سه کار بکند و سرنگون شد: یکی مسئله‌ی گمرکات و دیگری مسئله‌ی مالیات و سوم موضوع بانک‌ها بود که دیدید همان‌ها آنچنان نقطه‌ضعف‌های آقای احمدی‌نژاد را بزرگ کردند و نفس دولت‌اش را گرفتند که نتواند به هیچ‌یک از امور سه‌گانه دست بزند. موفق باشید
9279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بخشی از صحبت های علامه طباطبایی (ره) در مورد نفس: «نفس خود را مى یابد که منقطع از غیر خداست و حال آن که غیر متذکر چنین درکى ندارد و همین متذکر هم قبل از تذکرش نفس خود را بسته و مربوط به عالم مى یافت ...» غیر متذکر چنین درکی ندارد یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور موجوداتی است که علم به خدا ندارند مثل جمادات. موفق باشید
6600
متن پرسش
سلا م اگه پدری متحجرداشته باشی والان به دلیل اینکه بدونی داره گناهی مثل تفرقه بین فامیل میندازه با او مشاجره کنی گناهکار محسوب میشی یعنی من از پدرم به خاطر اینکه سر او داد زدم عذر خواهی کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بله عذرخواهی کنید و با پدرتان مشاجره نکنید. موفق باشید
6319
متن پرسش
سلام علیکم چرا ملک الموت از طرفی قابض و از طرفی ممیت نامیده شده؟شاید به این جهت که موت هم نوعی قبض است و ایندو جدای از یکدیگر نیستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست می‌فرمایید. موفق باشید
5898

معنای ظلمبازدید:

متن پرسش
با سلام و خداقوت میخواستم در بحثهای مدیریتی 3 سوال رو بپرسم: 1- چگونه تصمیم گیری ما ظلم است 2-چگونه تصمیم گیری ما اساس ظلم است 3- چگونه تصمیم گیری ما پایه گزاری اساس ظلم است. باتشکر و التماس دعا از استاد بزرگوار
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: ظلم عبارت است از عدم رعایت حق ذی‌حق. معلوم است اگر تصمیم ما منجر به نادیده‌گرفتن حقی شود ظلم است و اگر پایه‌گذار یک سنت غلط شویم که در دل آن سنت، حقوق افراد یا حقوق اللّه نادیده گرفته شود، تصمیم‌گیری ما اساس آن ظلم‌ها است. قسمت سوم سؤال، همان قسمت دوم است. موفق باشید
4810
متن پرسش
با سلام شما فرمودید ابهت غذا را بشکنید وزیاد به غذا نیاز ندارید استاد عزیز افق کمترین مقدار غذا چقدر است که افراط نکنیم وکارمان نتیجه بدهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود فرد دارد باید نه آنچنان کم بخوریم که امکان ادامه‌ی کار نداشته باشیم و نه آنچنان زیاد بخوریم که سنگین شویم. موفق باشید
3226
متن پرسش
با عرض سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار همانطور که در قرآن آمده هدف از خلقت ما بندگی و عبودیت است. حال من یک سوال داشتم اینکه یک نفر چگونه می تواند بفهمد که از چه راهی بهتر می تواند بندگی خدا را به جا آورد؟ ممکن است انسانی به طرق مختلفی بتواند کار کند ولی چگونه می تواند بفهمد که بهتر ین راه کدام است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شریعت الهی مطابق فطرت همه‌ی انسان‌ها نازل شده، با عقیده‌ سالم قرآنی و رعایت حرام و حلال الهی می‌توان بندگی کرد و خداوند در این راه آن‌چه شما را به سعادت نزدیک می‌کند در قلب شما القاء می‌فرماید. موفق باشید
نمایش چاپی