باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینکه از موجود، نظر به وجودِ مطلق شود دیگر هیچ مقدمهی عقلانی در میان نیست و به تعبیر علامهی طباطبایی در تقریر «برهان صدیقین» در کتاب «اصول فلسفه»، «کافی است سوفسطائی نباشیم» یعنی همینکه به واقعیت اطراف آگاه هستیم، میتوانیم عین وجود را بیابیم 2- عنایت داشته باشید در آنجا که گفته میشود ماهیت، حدّ وجود است؛ نمیخواهد ماهیت را به عنوان مظهر وجود نفی کند 3- عالم ماده از نظر وجود، پایینترین مرتبهی وجود است ولی از نظر مظهریت کمال، یکسان نیست. مثل شدیت مظهریتِ چشم نسبت به کف پا در نشاندادن حالات نفس. ملاصدرا تحت عنوان «تفاوت مشهدبودنِ مخلوقات» این بحث را دنبال کرده است 4- اگر صدرا در وجودشناسی درست درک شود، اتفاقاً بهترین مبنا برای فهم وجود در آینهی تاریخ سخن او خواهد بود در آن حدّ که هایدگر نیز از بحث هستی و زمان در شخصیت متأخر خود به هستی و تاریخ نظر میکند، یعنی وجود حقیقی در آینهی تاریخ خود را به شکل حضوری و آزاد از انتزاعیات نشان میدهد و این از برکات تفکر صدرایی است به شرطی که با نگاهِ مشائیگری، صدرا را مطالعه نکنیم 5- اساساً وقتی حرکتِ مکانی یک حرکت عرضی باشد، مسلم ذاتی که محلِ پذیرش چنین حرکتی است که باید عین حرکت باشد در میان است 6- ذات حق، تشکیکی نیست ولی وجود، تشکیکی است و بحث در مورد وجود است، نه ذاتِ حق. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم در بستری که حضرت روح الله خمینی در این تاریخ گشودهاست همواره زیباییهای برتری ظهور خواهد کرد. مگر به این آیهی قرآن شک دارید که میفرماید: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ» (106/بقره). هیچ آیهای از آیات الهی – مثل آیت حق حضرت روح اللّه خمینی – نبردیم مگر آنکه آیهای بهتر از او یا مثل او را آوردیم، آیا نمیدانید خداوند بر هرچیز قادر است – و خودش این انقلاب قدسی را بهخوبی حفظ مینماید -. در رابطه با اینکه هرگاه حقیقتی قدسی در تاریخ ظهور کرد، بر عکس باطل که زهوق و بیآینده خواهد بود، همواره زندهتر و تازهتر به بهترین نحو جلو خواهد رفت. و مولوی در همین رابطه میگوید:
اندک اندک جمع مستان میرسند
اندک اندک می پرستان میرسند
دلنوازان نازنازان در ره اند
گلعذاران از گلستان میرسند
اندک اندک زین جهان هست و نیست
نیستان رفتند و هستان میرسند
جمله دامنهای پرزر همچو کان
از برای تنگدستان میرسند
لاغران خسته از مرعای عشق
فربهان و تندرستان میرسند
جان پاکان چون شعاع آفتاب
از چنان بالا به پَستان میرسند
خرم آن باغی که بهر مریمان
میوههای نو زمستان میرسند
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سعی کنید به جهت آمادگی لازم که دارید، ذهن خود را تلمباره علم و معلومات نکنید. آنچه در حال حاضر از دروس حوزه بدان مشغولید، همانها را عمیقاً و دقیقاً بیاموزید و حواشیِ آنها را خوب دریافت نمایید 2- پس از آن، اگر فرصت یافتید سیر مطالعاتیِ روی سایت که به روش علمالنفسیِ حضرت امام و علامه تنظیم شده است؛ شروع خوبی است تا إنشاءاللّه مقدمهای شود برای رجوع به المیزان به همان روشی که در جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» توصیه شده است. البته عجله نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جبر به همان معنایی که فرمودهاند در میان نیست ولی طبق همان سخن، تفویض هم که به معنای به خودواگذشتهشدن باشد نیز نیست. و جمع این دو کار مشکلی است و هنر شیعه در جمع این دو است که نه جبر است و نه تفویض. عرایضی در جزوهی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست شده است، خوب است به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
بسمه تعالي. سلام عليكم: انديشهي واقعي انديشهاي است كه انسان با حقايق مأنوس شود نه آنكه فقط به حقايق دانا گردد لذا قرآن ميفرمايد: «أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها» (حج:46) يعني آيا آنهايي كه منكر نبوتند سيري در تاريخ و جغرافياي زمين كردهاند تا قلبهايي پيدا كنند كه به كمك قلبهايشان تعقل نمايند. اين نشان ميدهد كه تعقل حقيقي تعقلي است كه با شعور قلبي انجام گيرد وگرنه انسان فقط با مفاهيم حقايق مرتبط ميباشد. موفق باشيد
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظاهراً برای چنین افرادی در قیامت خیری نیست زیرا به حضرت حق رجوع نکردهاند تا از حضرت حق بهره بگیرند 2- همینطور است که میفرمایید. مرحوم شهید مطهری در کتاب شریف «عدل الهی» این موضوع را تبیین نمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر «ربّنا» را برای خدا خواند؟!! اینها روحشان برای نمایش است؛ حتی ربّناهایشان و حتی مثنویخواندشان. اگر یکی از آن ربّناهایی که فریاد زده بود، خالصانه بود و مزهی اُنس با خدا را شنیده بود؛ این اندازه دنیای ظلمانیِ استکبار بر قلب او شیرین نمیآمد! تأسف ما از آنجا است که عدهای صوت او را میشنوند، ولی زشتیِ اعمال او را که پشتکردنِ کامل به حقیقت است، نمیبینند!! آیا میتوان گفت احترام به هنر باید در حدّ ندیدنِ حقیقت ارزشمند باشد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه خلیفهی دوم میگوید: «مُتْعَتان كانَتا عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّه (ص) أَنَا أَنْهى عَنْهُما وَ أَعاقبِ عَلَيْهِما»[1] «دو متعه در زمان پيغمبر (ص) حلال بود من حرام كردم و عامل به آن دو را كيفر مىكنم». برای مقابله با این سخن، چنین توصیههایی میشد. در حالیکه در حالِ حاضر ما در چنین شرایط تاریخی قرار نداریم و برعکس، اگر بخواهیم چنین اعمالی را دنبال کنیم خانوادهها از هم پاشیده میشود. موفق باشید
[1] ( 1)- علىرضا كهنسال، نهجالحق و كشفالصدق، ص 281. تفسير كبير فخر رازى، ضمن تفسير آيهى\i« فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُن ..».\E
بباسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین را میگویند مراء، زیرا ما تنها وظیفه داریم حرف حق خود را اگر زمینهی گفتن آن فراهم است، تبیین کنیم بدون آنکه به دنبال محکومکردن طرف مقابل باشیم 2- در همان فوتبال هم باید بازی و فعالیت بدنی مدّ نظر باشد. به همین جهت امروز فضای فوتبال سالم نیست و از مسیر اصلی خود خارج شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان متدین برای هرسخنی باید حجتی داشته باشد. اگر به نظر خود ایشان در موردی اشتباه نکردهاند و بقیه بگویند ایشان اشتباه کردهاند، مگر برای ایشان حجت است که کار خود را اشتباه اعلام کنند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده در جریان این سخنها نیستم ولی میدانم آن دو بزرگوار که ذیل سایهی فرهنگِ روحانیت عمل میکنند هر دو احترام همدیگر را دارند و متوجهی دلسوزهای همدیگر نسبت به اسلام هستند 2- در مورد آیت اللّه مصباح، سخنان مقام معظم رهبری باید برای ما حجت باشد، در عین آنکه نمیخواهیم آیت اللّه مصباح را در قابی از عصمت بپیچانیم. بیشتر متوجهی جریانهای مغرضی هستیم که میخواهند ایشان را تخریب کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت غیبی و نوری ائمه و پیامبر یک حقیقت است و لذا عین ثابتهی آنها، همه محل تجلی اسم اللّه اعظم است. نور تشیع مظهر حقیقت نور ائمهی معصوم است. به اندازهای که هرکس توانسته باشد آن نور را بگیرد، ولی از نظر تکوین وجود همهی مخلوقات پرتو وجودی واسطهی فیض است. لذا لازم است بین جایگاه تکوینی و تشریعی آن عزیزان خلط نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطهی نقشهی مهندسی فرهنگی و سند شورای عالی از کسی باید سؤال شود که مواد آن را بهطور تخصصی بررسی کرده است و قسمت چهارم سؤال را نیز در دلِ عرایض خود جواب دادهام. از بنده انتظار نگاه فلسفی به فرهنگ داشته باشید و نه نگاه اجرایی که در توان بنده نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان تا در این دنیا است و تحت تأثیر بدن است در مقام نفس میباشد و لذا تغییر بدن بر نفس نیز سرایت میکند و قوههای او را به سوی فعلیت جلو میبرد. موفق باشید
