بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1912
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز 2 سوال خدمتتان داشتم: - اول اینکه چرا هر چه برنامه ریزی می کنیم آن که می خواهیم نمی شود و پس از مدتی عمل به آن انسان را خسته می کند و منجر به ترک برنامه می شود و از طرفی هم احساس نیاز به برنامه شدیدا" وجود دارد؟ - دوم اینکه در بحث انسان شناسی و در قسمت رویای صادقه درست است که انسان فوق زمان و مکان است و می تواند بر فرض مثال 2 سال بعد را حاضر بیابد ولی در عین حال شخص که با توجه به بدن استکمال نیافته، چطور می تواند در صحنه ای حاضر شود که فیض آن مرحله را از خداوند نگرفته است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1ـ دوباره برنامه‌ریزی کنید و با توجه به عدم موفقیت در برنامه‌ی قبلی واقع‌بینانه برنامه‌ریزی کنید و در برنامه‌ی خود جایی هم برای ورزش بگذارید تا در تصمیم‌گیری محکم‌تر شوید. 2ـ حضور تکوینی نفس ناطقه در صحنه‌‌های آینده غیر از حضور تشریعی اوست که باید با اراده و انتخاب به آن‌جا برسد. موفق باشید.
1500

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ؛ شوهرم بد اخلاق ،حواس پرت ، لج باز شده کارهایش بیشتر شبیه به بهانه است ، همه اش گیر میدهد ، مدام به من میگوید بچه ای ، اگر احوالش را بپرسم میگوید لوسم نکن اگر نپرسم میگوید چرا زن نیستی ، این رفتار را خانواده اش میگویند که یک سالی است پیدا کرده خودش هم نمیداند چه مشکلی دارد وقتی سرحال است محبت میکند و از کارهایی که کرده اظهار پشیمانی میکند اما طولی نمیکشد که دوباره به هم میریزد ، شما به او گفتید که حضرت عزراءیل علیه السلام کمکت کرده از دنیا کنده شدی به خواهرش گفتید که مشکل از کتاب خواندنش نیست شیطان دیده نمیتواند اعتقادش را ضعیف کند دست گذاشته روی اخلاقش ، مردم گفتند این باید زن بگیرد ، دیگری گفته باید برود پیش روان پزشک ، سیستم بدنش دچار اختلال شده ، خلاصه خانواده به دلیل اصرار طولانی مدت خودش برایش زن میگیرند خواهرش قبل از ازدواج به من گفته بود که یک سالیست در اخلاق و احکام بد شده حوصله اش کم شده اما گذشته اش را که گفت و اینکه در اعتقاد خیلی قوی هست و اینکه از وهمیات گریزان ، من هم که گذشته اش را شنیده بودم که عالی بوده و کسی است که نمیتواند به دنیا دل ببندد باهاش ازدواج کردم اما الان میبینم غیر قابل تحمل است ، اگر به خاطر کنده شدن از دنیا باشد برایم قابل تحمل میشود اما میترسم که نکند اشتباه انتخاب کردم و این آدم در کارش زیاده روی کرده باشد و با گیر دادنهایش مرا از دین و کتاب و معرفت و ... دلسرد کند چون اغلب اوقات وحشتناک میشود نمیدانم چه رفتاری بکنم چون اصلا معلوم نیست چه میخواهد بگوید من هر کار بکنم گیر میدهد ، دیگر واقعا دارم به خودم شک میکنم که آیا واقعا اینقدر وضعم خراب است مرا راهنمایی کنید که با او چه جوری رفتار کنم چون سر کار نمیرود شدیدا ولخرج است پولی نگه نمیدارد اصلا خراب کردن برایش کاری ندارد اگر هم من به او تذکر بدهم میگوید تو داری مرا به سمت دنیا میاوری ، بفرمایید چگونه در مقابلش رفتار کنم که شایسته رفتار یک زن است ؟ این را هم بگویم اگر خوب رفتار کنم به من میگوید اینها واقعیت تو نیست وقتی مردی آن وقت میفهمی که چقدر پوچی به من میگوید مشکلاتت را پنهان نکن بگذار مشکلات درونیت را ببینی و... حرف زیاد است خودش هم از ما میخواهد که برایش دعا کنیم چون خیلی داغون است اما من بیشتر نگرانم که نکند من باعث دنیایی شدن او بشوم به همین دلیل دیگر به او نمیگویم که چرا اسراف میکنی چرا مدیریت نمیکنی زندگیمان را و ....بفرمایید من چگونه رفتار کنم که به او کمک کنم از این داغونی درآید و کمکش کنم که راحت تر به اهداف بلندش برسد ، او سیگاری شده ، گاها نماز صبحش را قضا میکند نمازهایش را آخر وقت هم ممکن است بخواند ، حسابی گیج است گیج گیج گیج پدر و مادر من از این گیجیش و بیکاریش ناراحتند من باید مدام به آنها هم جواب بدهم تا نگران نباشند راهنماییم کنید و یک مرکز مشاوره قابل اعتماد که مدام با آنها در ارتباط باشم معرفی نمایید برایم مهم است که شما آن مشاور یا مرکز را تأیید کنید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ملاک صحیح و غلط‌بودن کارها سیره‌ی رسول خدا«صلواه‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» است، دائم به او متذکر شوید که باید راه ائمه را دنبال کند و شما هم بنا به توصیه‌ی ائمه با او خوش‌رفتاری کنید. به شوهرتان بگویید با مطالعه‌ی سیره‌ی علماء می‌تواند إن‌شاءالله بهره بگیرد. بنده هم پیشنهاد می‌کنم به مشاور رجوع کنید ولی خودم شخص خاصی را نمی‌شناسم، از بقیه سؤال کنید نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
21768
متن پرسش
با سلام و احترام: درباره سوال 21751، فرمودين زينت معنوی منظوره. با سرچ دیدم این تفسیر از آیه با معارف همخوانی داره و آیت الله جوادی هم فرمودن «هرچه جداي از جان آدمي است زينت او نيست». از طرفی به نظرتون میشه گفت چون آیات قرآن چهل هزار بطن دارن، و قرآن ظاهری داره و باطنی، تفسیر باطنی قرآن، نفی کننده ی تفسیر مادی و ظاهری نیست؟ چون درباره آیه مسجد که ذکر کردین، از بچگی شنیده بودیم میگفتن برا مسجد رفتن مثلا طلا همراه کنید یا لباس نو بپوشید ثواب داره یعنی معنی ظاهری آیه زينت در مسجد که فرمودين رو هم می گرفتن. بله من حضور داشتم در مناظره شون و به خاطر حجم بالای مطالب، این مطلب پاسخ داده نشد. تو جلسه برا همین روش دقیق شدم. ممنون میشم توضیح بدید معنی ظاهری آیه رو نمی گیریم درباره مسجد و زينت لباس؟ همینطور آقای سوزنچی تو همون مناظره گفتن روایاتی درباره صور مختلف حجاب که امروزه هست مثل فوکول و...، در اسلام داریم. شما اطلاعی دارید از کجا پيدا کنم این روایات رو؟ شخصی ازم پرسید ممکنه حفظ کردن حجاب، به صورت کلی سفارش شده و مثلا در حد چن تار مو که معمولا بیرون میذارن اشکالی نداشته باشه؟ جایی اومده چن تار مو هم اشکال داره؟ چه جوابی بدم؟ شرمنده وقتتونو می گیرم، با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

بباسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه جوادی در تفسیر مفصل آیه‌ی مذکور، آن روایات که می‌فرماید باید معطر و پاکیزه وارد مسجد شد؛ ربطی به این آیه ندارد و این آیه وجه معنوی را زینت انسان می‌داند. پس نباید گفت چون خداوند خواسته زینت‌ها را ظاهر کنیم و حجاب، مانع اظهار زیبایی‌ها است قرآن نظر به حجاب زن ندارد؛ همان‌طور که آقای سوزن‌چی بر آن تأکید دارند باید به موضوع تاریخیِ حجاب نیز نظر داشت زیرا واژه‌ها در معنایِ تاریخیِ خود اشارات اصلی خود را دارا هستند. و البته این‌که معنای حجاب در این دوران چگونه باید باشد، حرف دیگری است. مثل این‌که ما نمی‌توانیم امروز مانتو و شلوار را بی‌حجابی بدانیم. ولی در هرحال اصلِ موضوع که هویت زن نباید در حضور اجتماعی‌اش عامل تحریک شهوت شود؛ علاوه بر آن‌که یک موضوع شرعی است، یک موضوع اخلاقی است و ظرائف بسیاری در آن نهفته است که در هر صورت به‌راحتی نمی‌توان سخن آقای ترکاشوند را پذیرفت که می‌فرمایند مویِ سر حکم حجاب را ندارد؛ زیرا به فرمایش آقای سوزن‌چی این در موردی می‌تواند باشد که همراه با لذت نگردد «مع عدم تلذذ» و اگر هم کنیزان و یا اهل کتاب لازم نبوده است موی سر خود را بپوشانند، به جهت نحوه‌ی زندگی آن‌ها در آن شرایط بوده که با کارهای سطح پایین عموماً جذابیتی در آن‌ها پیش نمی‌آمده. و خود ما تا چندسال پیش در اصفهان می‌دیدیم که زنان یهودی در محله‌ی «جویباره» با آن‌که از نظر ثروت وضع خوبی داشتند، به جهت خساست‌شان از نظر ظاهر چه اندازه غیر جذاب ظاهر می‌شدند که البته امروز موضوع، متفاوت شده است. موفق باشید

20965
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی توفیقات روزافزون برای استاد گرامی، چند سوال داشتم از شما 1. شما در کتاب از برهان تا عرفان درباره برهان صدیقین گفته اید که این برهان مدعی است برای اثبات وجود خداوند نیاز به هیچ مقدمه و واسطه ای نیست. و بالاتر از برهان امکان و وجوب است. در حالی که اگر به متن برهان صدیقین که توسط شما تقریرشده دقت کنیم؛ می بینیم که در این برهان هم ابتدا کار را از موجود و نه وجود شروع می کنیم. و گفته شده که "موجودات" اطراف ما یا باید عین وجود باشند و یا به عین وجودی ختم بشوند. بنده اصل برهان صدیقین ملاصدرا را در اسفار ندیده ام. ولی طبق تقریر شما، ادعای برهان با خود برهان ناسازگاری دارد و باز هم در اینجا پای موجود و نظر به موجود در میان است. یعنی نظر به موجود، تقدم دارد بر نظر به وجود. خواستم در این زمینه توضیحاتی بفرمایید. 2. شما در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم و البته به طور پراکنده در بقیه گفته ها و آثار خود و به تاسی از فلسفه اسلامی، از دوگانه هستی و چیستی سخن گفته اید و چیستی را جنبه عدمی شیء و ماهیت را حد وجود دانسته اید. این نگاه، برکات و ثمرات خود را دارد. بنده هم مدتی با آن اقناع می شدم. اما به نظر می رسد چنین نگاهی تا حدی نادقیق و زمخت می باشد. طبق این نگاه، دیگر فرقی میان یک پیراهن و یا فرش خوش رنگ و دل انگیز با یک پیراهن و یا تصویر زشت و بدرنگ نیست. چرا که در هر دو، زنگ جنبه عدمی شیء هست؛ بر طبق مثال منشور و نور بی رنگ. در حالی که بنده فکر می کنم سیطره چنین نگاهی باعث می شود تا ما نتوانیم بسیاری از زیبایی ها و ظرافت های عالم ماده را ببینیم. چرا که این امور، جنبه عدمی آن هاست و ما باید به وجود و هستی شان نظر بیندازیم. مثلا ما می توانیم از رنگ سبز درختان در جنگل، به طراوت خود وجود منتقل بشویم. در حالی که هستی درخت با هستی یک شیء معمولی تر، تفاوتی ندارد. نمی دانم تا چه حد این اشکال بنده را وارد می دانید و راه حل شما برای رفع این مشکل چیست؟ شاید نیاز باشد دیوار میان چیستی و هستی اشیاء برداشته شود. 3. در بحث تشکیک وجود، کل عالم ماده یک مرتبه از وجود به حساب می آید. در حالی که به نظر می رسد این نگاه هم در عین راه گشا بودن، زمخت و ناپخته است. درست است که به اعتبار مجرد نبودن، تمام عالم ماده را می توان یک مرتبه از وجود به حساب آورد؛ اما شاید بتوان از منظرهای دیگر این نگاه را زیر سوال برد. مثلا از منظر عدم تعین. یعنی به این اعتبار که وجود امری بی تعین و بی صورت است؛ به نظرم باید میان مثلا نور بی رنگ و سنگ و یا نور آبی تفاوت قائل شد. چرا که نوربی رنگ مادی امری بی صورت و بی تعین است و همین امر باعث شده که ظرفیت بالایی برای تمثیل های عرفانی داشته باشد. یعنی خود عالم ماده را نمی توان یک دست دید. می خواستم نظر شما در این رابطه را نیز جویا شوم. 4. فکر می کنم بر خلاف گفته شما که تفکر اصالت وجودی ملاصدرا را بالاترین تفکر می دانید؛ تفکری بالاتر از آن هم وجود دارد و البته خودتان هم با این تفکر آشنایی کافی دارید و آن هم تفکر معنوی-تاریخی است که در واقع در آن اصالت نه با وجود، که با "ظهور تاریخی وجود" است و به واقع آن چه که در صحنه است، نه وجود، که "تقدیر وجود" است. به نظرم این تفکر، حقیقی ترین تفکر است و فکر می کنم تعلق و یا شاید تعصب شما به تفکر ملاصدرا این اجازه را به شما نداده که به این ضعف بنیادی و اساسی حکمت متعالیه و فلسفه اسلامی - که در نهایت بیرون از تاریخ متافیزیک نیست - ؛ به طور جدی اشاره کنید. فکر می کنم ناتوانی اصحاب فلسفه اسلامی در شنیدن ندای وجود در این تاریخ و بیرون از تاریخ بودن قریب به اتفاق آن ها، خود گواه محکمی بر ضعف بنیادین تفکر صدرایی و فلسفه اسلامی باشد. 5. در مورد نسبت حرکت جوهری و حرکت مکانی سوالی داشتم. آیا می توان گفت حرکت مکانی به این دلیل در عالم ماده وجود دارد که در ذات این عالم حرکت هست. (یا ذاتش عین حرکت هست.) آیا عقلا محال است که مرتبه ای از وجود در صحنه باشد؛ که حرکت جوهری داشته باشد؛ اما حرکت مکانی نداشته باشد؟ و همیچنین برعکس آن. یعنی آیا عقلا محال است که در مرتبه ای از وجود، ما حرکت جوهری نداشته باشیم؛ اما حرکت مکانی داشته باشیم؟ این سوال را از این جهت می پرسم که شما در ابتدای جزوه حرکت جوهری تان گفته بودید که بحث جرکت جوهری می تواند در این زمانه سرعت و شتاب، تحلیل خوبی در مورد حرکت و نسبت آن با ذات عالم ماده به ما بدهد. یعنی به نوعی خواسته بودید میان حرکت مکانی و حرکت جوهری، ارتباط برقرار کنید. 6. در برهان صدیقین و فضای عرفانی، برای نشان دادن نسبت میان مخلوقات (عالم) با خداوند، از مثال دریا و موج استفاده می شود. اما بنده فکر می کنم با توجه به عدم تشکیک ذاتی وجود، این مثال چندان به صواب نیست. نسبت میان حق و خلق را شاید بتوان به مانند نسبت میان "معنای عقلی" و "کلماتی" است که ما بر زبان می آوریم. یعنی وجود، امری "مطلقا دیگر" است و وجود و موجود، از دو جنس اند در نهایت. اگر چه وجود با مخلوقات هست، اما یگانه با آن ها نیست. همانند معنای عقلی که همراه با کلمات هست. اما یگانه با آن نیست. در حالی که مثال موج و دریا خیلی نمی تواند این "دیگر بودن وجود" را بنمایاند. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که از موجود، نظر به وجودِ‌ مطلق شود دیگر هیچ مقدمه‌ی عقلانی در میان نیست و به تعبیر علامه‌ی طباطبایی در تقریر «برهان صدیقین» در کتاب «اصول فلسفه»، «کافی است سوفسطائی نباشیم» یعنی همین‌که به واقعیت اطراف آگاه هستیم، می‌توانیم عین وجود را بیابیم  2- عنایت داشته باشید در آن‌جا که گفته می‌شود ماهیت، حدّ وجود است؛ نمی‌خواهد ماهیت را به عنوان مظهر وجود نفی کند 3- عالم ماده از نظر وجود، پایین‌ترین مرتبه‌ی وجود است ولی از نظر مظهریت کمال، یکسان نیست. مثل شدیت مظهریتِ چشم نسبت به کف پا در نشان‌دادن حالات نفس. ملاصدرا تحت عنوان «تفاوت مشهدبودنِ مخلوقات» این بحث را دنبال کرده است 4- اگر صدرا در وجودشناسی درست درک شود، اتفاقاً بهترین مبنا برای فهم وجود در آینه‌ی تاریخ سخن او خواهد بود در آن حدّ که هایدگر نیز از بحث هستی و زمان در شخصیت متأخر خود به هستی و تاریخ نظر می‌کند، یعنی وجود حقیقی در آینه‌ی تاریخ خود را به شکل حضوری و آزاد از انتزاعیات نشان می‌دهد و این از برکات تفکر صدرایی است به شرطی که با نگاهِ مشائی‌گری، صدرا را مطالعه نکنیم 5- اساساً وقتی حرکتِ مکانی یک حرکت عرضی باشد، مسلم ذاتی که محلِ پذیرش چنین حرکتی است که باید عین حرکت باشد در میان است 6- ذات حق، تشکیکی نیست ولی وجود، تشکیکی است و بحث در مورد وجود است، نه ذاتِ حق. موفق باشید   

18721
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد گران قدر: استاد موضوعی ذهنم را مشغول کرده و آن مطرح کردن بحث تمدن ذیل شخصیت و عرفان امام خمینی و انقلاب اسلامی است. راستش لازمه این تمدن جامعه ای سرشار از صدق و راستی، عدالت و معنویت، همبستگی قلبی و خودسازی تک تک افراد جامعه به دور از فاصله طبقاتی هست، که طرح این بحث توسط یک شخص که استاد بزرگوارمان باشید به مانند یک دست می ماند که صدایی ندارد و نیاز به یک جریان سازی ملی دارد، و مانند حرکت مدرس ها و شیخ فضل الله نوری ها کم رنگ جلوه کردن و به هدف غایی نرسیدن آن دور از انتظار نیست. تمدنی که باید همه دلبستگی ها و راحتی ها و تکنولوژی ها را دور زد و تقریبا از صفر شروع کرد، عرفانی که نیاز یا حداقل پیش زمینه دست یافتن به آن به مراتب بسیار سخت تر از زمانی شده که بزرگان عرفان ما در نجف اگر طلبه ای آن کرامات را نداشت متعجب می شدن و امروزه داشتن آن جای تعجب شده، دست یافتن به این تمدن را بسیار دور دست نمایانده. خواستم بدانم این هدف که بیشتر به رؤیا شبیه است، چگونه آن گرمی و روحیه دست یافتن به اینگونه تمدنی را در ما یا بهتر بگم در بچه حزب اللهی ها حفظ کند و ما را در حرکت به جلو تشویق کند؟ زمانی که دولت یا رسانه یا سیستم آموزش یک ملت با این هدف کاملا بیگانه باشند و کوچک ترین خبر از این بیداری نداشته باشند و در خواب زمستانی باشند...، برای نابودی زحمت دانشمندانمان و بتن کردن تمام دانشمان جشن و مدال فتح بگیرند و حتی تشویق به تدریس آن در دروس ابتدایی کنند، از رسانه و دولتی که مرگ هاشمی را بزرگ تر از مرگ یک امام زاده جلوه دهند، چه انتظاری ما داشته باشیم؟ پوزش می طلبم بابت اطاله کلام، ممنونم از بذل توجه گرانقدرتان.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید وقتی تاریخی شروع شود تا منجر به تمدن گردد سال‌ها در قبض و بسط خواهد بود تا از یک طرف آرام‌آرام و با افتان و خیزان‌ها از عهد قبلی به‌در آید؛ و از طرف دیگر آرام‌آرام و با افتان و خیزان‌ها به سوی هدف مدّ نظر جلو رود. بخواهند و نخواهند تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، جلو می‌رود. و هر اندازه نسبت به درست‌جلورفتن حساس‌تر باشیم با آسیب کم‌تری روبه‌رو می‌شویم ولی همان‌طور که رهبری انقلاب اخیراً در صحبت با مردم آذربایجان فرمودند: «اگر با همین سبک حرکت و به تعبیر رایج با همین فرمان جلو برویم، قطعاً پیروزی متعلق به ملت ایران است». پس بحث در پیداکردن راه نیست، بحث در بهترطی‌کردنِ راه است. و بحث «سلوک ذیل شخصیت امام» راه نمی‌گشاید، بلکه متذکر راهی است که گشوده شده تا با دقت بیشتر طی کنیم و خود را نسبت به راهی که گشوده شده، بیگانه نپنداریم. قبلاًها عرض شد این دولت، میهمان ناخوانده‌ای است که از جنس اهداف انقلاب اسلامی نمی‌باشد و باید حضور انقلاب را در جای دیگر جستجو کرد، نه در آینه‌ی حرکات چنین دولتی. اگر انقلاب اسلامی رویداد حقیقت در این تاریخ است‌. باید درستی انقلاب اسلامی را به افراد معرفی کرد. مردم به‌خوبی متوجه‌ می‌شوند چگونه حقیقت در این دوران پوشیده می‌شود وقتی آمریکا و آل ‌سعود که پدیدآورنده‌ی داعش و جبهة‌النصره هستند تا با ایران مقابله کنند، ایران را به عنوان بزرگ‌ترین کشور تروریست معرفی می‌کنند؛ مردم، وارونگی تاریخی را به عنوان حقیقت تاریخ احساس می‌کنند و عملاً متوجه می‌شوند علاج واقعه‌ی فلاکتِ این زمانه، رجوع به حقیقتی است که انقلاب اسلامی در مقابل آن‌ها گشوده است. موفق باشید   

18512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز:ان شاءلله که حالتان خوب باشد. مدتی ست در جامعه واژه ی «ازدواج سفید» به کار برده می شود که ترجمه ی تحت الفظی اصطلاحی انگلیسی است و در ایران به رابطه ی بین زن و مرد نامحرمی گفته می شود که بدون ایجاد پیوند زناشویی با یکدیگر زندگی می کنند و ارتباط زناشویی دارند. جدا از همه ی مسائل مربوط به این پدیده ی شوم، بحث بنده در مورد به کار بردن و رواج این واژه حتی در سخنرانی ها و محافل مذهبی ست. ما مسلمان هستیم و تا جایی که بنده اطلاع دارم روابط زناشویی در اسلام شیعی به سه صورت است: ۱. ازدواج دائم ۲. ازدواج موقت ۳. زنا ما شکل چهارمی به اسم ازدواج سفید نداریم. این عمل، زنا محسوب می شود. ازدواج نیست که بخواهد سیاه باشد یا سفید!!!! به نظر بنده به کار بردن این واژه برای عمل شرم آور زنا و فحشا، در عادی کردن این گناه نقش دارد. بنده اخیرا شنیده ام که افراد مذهبی هم شاید با تصور مودبانه تر بودن این واژه، از این کلمه استفاده می کنند. ولی واژه ی «ازدواج سفید» نه تنها زشتی و قبح این عمل را در کلام منتقل نمی کند، بلکه به کار بردن کلمه ی «ازدواج» برای این موارد، شکل عرفی و مقبول به این کار می دهد. قشری از جامعه در بیان و عمل، پدیده ی شرعی ازدواج موقت را اینقدر زننده و قبیح معرفی می کنند که گویا بدتر از زنا ست، بعد اسم زنای علنی رو می گذارند «ازدواج سفید»!!!!!!! مزاحم جنابعالی شدم تا نظرتان رو در مورد این واژه بدانم. شاید بنده گرفتار وسواس شده ام و زیادی سخت می گیرم. نمی دانم. خدا خیرتان دهد ان شاءلله. التماس دعا. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر شما موافقم مگر آن‌که این افراد که می‌خواهند بدون پذیرش بارِ حقوقی ازدواج، یا آزادشدن از مشکلات رسمی ازدواج با هم باشند؛ به حکم شرع صیغه‌ای بخوانند حال یا موقت و یا دائم که گرفتار گناه نشوند. شاید حال که شرایط طوری است که بعضی نمی‌توانند به طور رسمی ازدواج کنند اعم از دختر و پسر، افراد مذهبی توصیه کنند ازدواج سفید را به این شکل انجام دهند تا قبح زنا از بین نرود. موفق باشید

18241
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: لطفا راجع به این سوال که چند وقتی است ذهن دختر 9 ساله ام را و (همینطور دوستانش در مدرسه) درگیر کرده است: پاسخی قابل فهم کودکانه یا منبعی برای مطالعه خودم بفرمایید: خدا از کی (چه زمانی) بوده است؟ خدا چطور بوجود آمده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی ان که هر دو بر روی سایت هست، روشن کنید که خداوند فوق زمان و مکان است و عین بودن و هستی است. پس بنابراین به‌وجودآمدنی برای او نیست که بحثِ چگونه به‌وجودآمدن برایش باشد، عینِ بودن است. موفق باشید

18001
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: من مشاور یک دبیرستان دخترانه هستم و هر روز با تعداد زیادی از مادرانی که از مسإله اعتیاد بچه ها به صفحات اجتماعی مجازی و اثرات نامطلوب آن در تمام ابعاد زندگی آنان عاجز شده اند، مواجهم و می پرسند که چه باید بکنند؟ اکثر آنها هم که روی گوشیهای خود رمز دارند. من چه جوابی باید بدهم؟ بچه ها که گوشی ها را به هیچ وجه کنار نمی گذارند، آیا باید برای ساعات محدودی به آنها بدهیم یا با زور بگیریم و یا فقط می توانیم در مورد آثار بد آن به آنها آموزش دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که نمی‌توان به طور کلی آن‌ها را از آن فضای مجازی جدا کرد، خوب است لااقل در ساعات محدودی با آن ارتباط داشته باشند و از آن مهم‌تر باید آن‌ها متوجه شوند که ظرایفی از زندگی هست که آن ظرائف، بیرون از این نوع زندگی با فضای مجازی سراغ انسان می‌آید و این است آن نکته‌ای که باید به روش ماهرانه‌ای به آن‌ها تذکر داد. تذکرات آقای دکتر یامین‌پور در این مورد خوب بود، اگر بتوانید صوت آن را به‌دست آورید، تذکرات خوبی برای ارائه‌ به دانش‌آموزان دارند. موفق باشید

17505
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ببخشید مجددا مزاحم اوقات شریف شدم. یک سوالی بدجوری درگیرم کرده. این که ما شیعیان بالاخره باید از شخصیت «مختار» چه تحلیلی داشته باشیم؟ قبل از کربلا و بعد از کربلا! قیام مختار به بهانه ی حکومت چی؟! فیلم مختار بنده ملاحظه می کنم استنباط ام از شخصیت مختار این است که مختار عمدتا بر اساس منطق عقلی عمل می کرده نه بر اساس عشق و شیدایی به اهل بیت سلام الله علیهم، حال نظر جنابعالی چیست؟ به نظر شما بهتر نبود فیلم مختارنامه را بر محوریت اصحاب دیگر اهل البیت (علیه السلام) می ساختند تا بر محوریت مختار ثقفی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمانی که فیلم مختارنامه نمایش داده می‌شد عرایضی داشتم مبنی بر آن‌که مسلّم جناب مختار با برنامه‌ی اهل‌البیت کار خود را شروع نکرد. می‌ماند که دست انتقام الهی بود و از این جهت در روایات داریم که ائمه را با کار خود خوشحال کرد. موفق باشید

16165
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 16098 یعنی کسانی که چند زن می گیرند یا اصلا زن نمی گیرند این هم از قبل برایشان تعیین شده است؟ در مورد طلاق چی؟ کسی زن می گیرد و بعد طلاقش می دهد! اگر از قبل قسمت او بوده چرا منجر به طلاق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان به تقدیر خود راضی شود، آن‌چه بهترین است و مصلحت است، برای او پیش می‌آید. ولی اگر به تقدیر خود راضی نباشد و در چشم و هم‌چشمی‌ها قرار گیرد و خود را به آب و آتش بزند، آری! آن‌چنان سرگردان می‌شود که بعضاً به انواع طلاق‌ها نیز گرفتار می‌گردد. موفق باشید

15469

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: می گویند چرا حضرت آقا به جز یک مورد که در مورد بحث جمعیت بوده نمی گویند اشتباه کردم. جوابشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان متدین برای هرسخنی باید حجتی داشته باشد. اگر به نظر خود ایشان در موردی اشتباه نکرده‌اند و بقیه بگویند ایشان اشتباه کرده‌اند، مگر برای ایشان حجت است که کار خود را اشتباه اعلام کنند؟! موفق باشید

13982
متن پرسش
سلام: استاد کتابهای زیر را با چه ترتیبی بخوانم بهتر است؟ 1. شرح اصول کافی ملاصدرا 2. مفاتیح الغیب 3. شواهد الربوبیه 4. المظاهرالالهیه فی اسرار العلوم الکمالیه 5. کسر الاصنام الجاهلیه 6. رساله فی الحدوث 7. ایقاظ النائمین التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت تفکر فلسفی بعد از اسفار، شواهد الربوبیه و مفاتیح الغیب و عرشیه خوب است مطالعه شود. مطالعه‌ی ایقاظ النّائمین بعد از فصوص محی‌الدین بهتر است انجام شود. کسر الاصنام کتابِ انتقادی مرحوم آیت اللّه صدرالمتألهین است نه آن‌که یک کتاب فلسفی باشد. کتاب‌های شماره‌ی 4 و 6 را به عنوان شاهدِ تفکر جناب ملاصدرا دنبال کنید. البته بنده کتاب «المظاهر الإلهیه» را مطالعه نکرده‌ام. شرح اصول کافی بعد از مطالعه‌ی اسفار، دقتِ ما را نسبت به روایات اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بیشتر می‌کند. موفق باشید

13851
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: سوالی که از محضرتون داشتم اینکه بنده فکر می کنم که دعا کردن با راضی به رضای خدا بودن متضاد هست و حدیثی از امام محمد باقر (ع) هست که می فرمایند: به خدا سوگند هیچ مومنی بر خدای تعالی در حاجتش پافشاری نمی نماید، مگر اینکه حق تعالی حاجت او را برآورده می سازد. حال اینکه من نمی دانم در حاجتی که خواستاریم به آن برسیم چگونه رفتاری باید داشته باشیم ممنون از شما که سولاتی که داریم را می توانیم از شما بپرسیم. التماس دعا. سایه ی شما مستدام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که انسان وقتی متوجه حضور خدا در عالم شد به تقدیر الهی راضی است، با دعا کاری می‌کند که خداوند بهترین تقدیرات را برای او مقرر نماید و موانع اُنس با انوار الهی را برطرف نماید و به عبارت دیگر، دعا ظرفیت انسان را برای تقدیرِ برتر فراهم می‌کند. موفق باشید

12940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت استاد عزيزمان: سوالى داشتم: آيا هميشه اينطور هست که شخصى که نماز رو ترک کرده يک گناه بزرگى انجام داده و يا به سمت انجام گناهان همش رفته که خدا اون رو از توفيق نماز خواندن محروم کرده يا اينکه امکانش هست طرف آدم پاک و درستى باشه ولى از روى تنبلى و داشتن نگاهى اعتبارى به دين نماز رو ترک کنه؟ اگر حالت دوم امکان پذير باشد امکان برگشتش هست؟ در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان رازِ کوتاهی در نماز را به کدام صفاتی که می‌فرمایید نسبت دهیم، ولی در هر صورت امکان برگشت برای هرکس با هر موقعیتی هست زیرا تا انسان در این دنیا زندگی می‌کند فطرت او به‌عنوان مذکّر درونی در صحنه است. موفق باشید

10618

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و با دعا برای موفقیت بیشتر شما: سوال اول اینکه آدرس روایتی که در سخنرانی سوره واقعه گفتید امام صادق (ع) گفتند رابطه عادی با اهل سنت داشته باشید حتی دختر هم بدهید کجاست؟ سوال دوم روایاتی که می گویند در آخرالزمان مسلمان اهل اهواز و ری با امام می جنگند را چقدر احتمال درست بودن می دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم در اصول کافی دیدم 2- عموماً روایات مربوط به آخرالزمان تأویلی است و به ظاهر آن نمی‌توان اکتفا کرد. کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌ی ظهور» از جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی کمک می‌کند. موفق باشید
9543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آدمهایی هستند که در 60-70 سال عمرشان نه نماز خوندن و نه روزه گرفتند، بعد از مرگشان از آن ثروتی که گذاشته اند برایشان اصطلاحا نماز و روزه میخردند. اینکه یک نفر را اجیر می کنند تا این واجبات را ادا کند: 1- این کار چه قدر جبران واجباتی را که فرد در دوران حیات خود ترک کرده را می کند و موثر است؟ 2- بهتر نیست با این ثروت مدرسه یا مسجدی ساخت تا دیگران از آن سودی ببرند؟ 3- درست است که واجبات است ولی مگر نمی گوییم خداوند نیازی به این نماز ما ندارد و همه ی آن به سود خود بنده است پس آیا این نمازی که کسی دیگر بعد مرگ ما بخواند سودی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این نکته‌ی مهمی است که باید فقهای گرامی وارد موضوع شوند. متأسفانه مردم در این امور با فقیهی کارآزموده مشورت نمی‌کنند. موفق باشید
9532
متن پرسش

سلام علیکم: پاسخ شما به سوال شهید آوینی چیست؟ ایشان(به این مضمون) می فرمایند: «اون چیه که روایت فتح را از باقی روایت ها و مستندهای جنگی جدا می‌کنه. مثلا اگر دو فیلمبردار که یکی برای مستند روایت فتح و دیگری برای جای دیگر کار می‌کنه، از یک صحنه هر کدام برداشت متفاوت دارند و یکی روایت فتح می‌شه و دیگری نه»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در نگاه به جایگاه تاریخی حادثه‌‌ها است. شهید آوینی مخاطب خود را متوجه جایگاه تاریخی انقلابی می‌کند که رزمندگان ما بنا است در آینده به ظهور برسانند. موفق باشید

9080
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوالات قبلی یه اشکالی در فهم این جمله «آهنگ ملکوتی قرآن انسان را به مقام جامعیت نظام الهی منتقل می‌کند» پیش اومد. اگه امکان داره کمی توضیح بدید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر جا وحدت و نظم هست، زیبایی هم آن‌جا هست و صوت زیبا، صوتی است که پر از نظم است و نظم مطلق، در مقام وحدتِ مطلقِ احدی است و اگر صوتی از آن عالَم تجلّی کند، نهایت زیبایی و نظم و آهنگین بودن را در خود دارد و اگر تلاش شود قرآن با همان حالت آ‌هنگین خوانده شود قلب‌های آماده و آشنا به عالم ملکوت را به آن عالم منتقل می‌کند. موفق باشید
8526
متن پرسش
سلام استاد با عرض پوزش بنده برای سومین بار سوالم را در مورد آقای عبدالرضا داوری میپرسم نظر شما در مورد ایشان چیست مخصوصا رویه ای خوب تحلیل نمی کنند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر دو مرتبه جواب دادم. یا ایمیل خود را اشتباه داده‌اید و یا سری به ایمیل خود نمی‌زنید. موفق باشید.
8176
متن پرسش
با سلام .استاد عزیزمیخواستم از شما تقاضا کنم در بحثهایتان به مسائل و مشکلات زندگی زن و شوهر بیشتر توجه کنیدمخصوصا در مورد رفتارهای افراطی بعضی اقایان که واقعا زنان را کلافه کرده و برای هرچیزی از ما ایراد میگیرند ای کاش این گیر دادنها دوستانه و منطقی باشد متاسفانه اکثر انها به بحث و دعوا کشیده میشوداستاد عزیز مثلا همسر خودم خیلی شما را قبول دارند وتمام بحثهای شما را کار کرده ودر جلسات شما حضور دارد ولی صحبتهای شما را تا جایی قبول دارد که به نفع خودش باشدمن تمام شئونات اسلامی را رعایت میکنم و همیشه سعی کرده ام حرام و حلال را رعایت کنم ولی همسر با پوشش من مشکل داردبا روحیه حساس من مشکل داردهمیشه دوست دارد تنها باشد وکسی مزاحم خلوتش نشود زیاد حرف نمیزند با کسی(دوستان مذهبی اش) رفت و امد نمیکند که مبادا از دین دور شود تفریح نمیرود چون باید زندگی ما مذهبی ها با بقیه فرق داشته باشدو...از طرفی هم دلم نمیخوادهمسرم از من ناراضی باشدو اکثر اوقات کوتاه میام ولی باز هم هضم یک سری مسائل برام مشکله لطفا مرا راراهنمایی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً صحبت‌های فوق‌العاده نورانی رهبری عزیز را در روز شنبه 30/1/93 گوش دادید. بنده وظیفه‌ی خود دانستم که جلسه‌ی شنبه را منحصر کنم به شرح همان سخنان. چون این یک مشکل اساسی برای زن و مرد ما است که جای همدیگر را در این تاریخ نمی‌شناسند. امیدوارم جنابعالی و آن رفیقمان عرایض روز شنبه را که إن‌شاءاللّه مسؤلان محترم سایت روی سایت می‌گذارند، دنبال کنید. مقام معظم رهبری در آن صحبت می‌فرمایند: « من نمیگویم هرچه به نام دین در دهانها مى‌افتد آدم قبول کند؛ نه، از همان دین صحیح، که با شیوه‌ى درستِ استنباط و به وسیله‌ى اهل و شایستگان این کار انجام میگیرد، استفاده شود؛ » این سخن نکاتی دارد که إن‌شاءاللّه در عرایض بنده دنبال فرمایید. با این‌همه مطمئن باشید اگر جهت رعایت همسرتان از بعضی از خواسته‌هایتان کوتاه بیایید به حقیقت محمد و آل محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» قسم، در این دنیا و آن دنیا برای جبران آن خواسته‌ها، بهشت‌ها در قلب شما گشوده خواهد شد. موفق باشید
6454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد ارجمند - با توجه به علقه ای که بین روح و جسم حتی پس از مرگ وجود دارد و روح حالات جسم را درک می کند آیا اهدا اعضا افرادی که مرگ مغزی شد ه اند، به روح آنان فشار وار نمی کند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرایضی در این مورد داشته‌ام. بنده با نظر شما موافقم. موفق باشید
3769

بی تاریخیبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگ. در بسیاری از مباحث خود از اصطلاح بی تاریخ شدن استفاده می کنید. لطفا درباره مفهوم تاریخ و بی تاریخ شدن کمی توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با مطالعه‌ی کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» بتوانید جواب خود را دریافت فرمایید. موفق باشید
3140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
برای سریع خانه دار شدن مداومت در خواندن چه ذکر یا سوره‌ایی را توصیه میفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ( بنده نمی‌دانم. موفق باشید
2856
متن پرسش
با سلام.قیم به چه معناست؟و آیا ولی فقیه قیم مردم است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قیّم به کسی می‌گویند که قیام کسی با تکیه بر او ممکن است، مثل قیم یتیمان خردسالی که امکان ادامه‌ی زندگی آن‌ها به قیم آن‌ها است و ولیّ فقیه قیّم مردم نیست بلکه ولیّ فقیه مسیر اظهار ولایت الهی است. زیرا بنا به آیه‌ی 257 سوره‌ی بقره خداوند ولیّ مؤمنین است و خداوند از طریق فرستادن پیامبر و شریعت الهی امور مؤمنین را سر و سامان می‌دهد و ولیّ فقیه در زمان غیبت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه«علیهم‌السلام» احکام الهی را در جامعه‌ی مؤمنین جاری می‌نماید. در رابطه با دلایل حقانیت ولایت فقیه می‌توانید به جزوه‌ی «ولایت الهی» رجوع فرمایید. موفق باشید
2721
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی.اینکه جنابعالی می فرمایید غرب یک کلیت واحد است و اگر قسمتی از غرب را گرفتیم ان قسمت فرهنگش را به دنبال خود می آورد را کمی توضیح دهید. و اینکه الان ما هزاران الگو از غرب گرفته ایم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» و «علل تزلزل تمدن غرب» را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی