بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چنانچه من مقداری پول داشته باشم، که الآن به آن نیاز ندارم، از منظر اسلام، بهترین کار کدام یک از موارد زیر است؟ 1. آن را پس انداز کنم برای روزی که ممکن است به آن احتیاج پیدا کنم؟ 2. آن را به دیگری قرض بدهم، تا هم مشکل شخص دیگری حل شود و هم در موقع نیاز، به من برگرداند؟ 3. آن مقدار پول را، به دیگری ببخشم و یا انفاق کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه مورد در جای خود خوب است. معلوم است که اگر نیازمندی باشد که باید به او انفاق کرد و نمی‌تواند قرض را تحمل کند، باید به او داد و اگر کسی نیازمند قرض است، معلوم است جایی برای پس‌انداز نمی‌ماند. موفق باشید

15559
متن پرسش
سلام و ارادت: همانطور که مستحضرید در برزخ برای برخی رفع حجاب صورت می گیرد و رشد معنوی نیست. آیا فردی که می میرید و وارثانش برای او خیرات می کنند. آیا این خیرات در رفع حجاب تاثیرگذار است؟ خیرات هر چه چقدر زیاد و ارزشمند باشد؛ آیا موجب رشد معنوی میت در برزخ می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که انسان زمینه‌ی تأثیر آن خیرات را در دنیا فراهم کرده باشد، آن خیرات به او می‌رسد. مثل این‌که در دنیا دوست داشت به فقرا کمک کند و حالا که بازماندگانش، ادامه‌ی کار او را می‌دهند عملاً احساس می‌کند خودش آن کار را انجام داده. ولی خیرات و مبرات برای چنگیزها و صدام‌ها بی‌فایده است. موفق باشید

14323
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: حضرت استاد ممنون از جوابی که فرمودین من باز برای این که اطمینان قلبی پیدا کنم عرض می کنم: سوال اول) در مبنای عرفانی اگر واژه عین الربط رو برای تجلیات استفاده کنیم آیا از مبنای عرفان به تشکیک وجود تنزل کردیم؟ یعنی ملاصدرا برای عین الربط هم بهره ای از وجود قائله؟ در واقع صدرا در مساله تشکیک وجود عین الربط رو مطرح میکنه یا وقتی به وحدت شخصی میرسه عین الربط رو مطرح میکنه؟ سوال دوم) در حین تدریس من اینطور متوجه شدم که به جای استفاده از کلمه ماهیت در مورد تجلیات از کلمه ی مفاهیم استفاده کردین آیا در عرفان از تعینات خلقی تعبیر به مفهوم میشه؟؟ سوال3) فرمودین ظهورات رو اگ متفاوت میبینیم این به جهت ماست منظورتون این بود که ما وقتی کثرات خلقی رو که در عرض هم هستن رو با چشم ظاهری میبینیم ما در واقع به غلط کثرت میبینیم؟؟ سوال چهارم) تفاوت تجلی در تشکیک وجود و عرفان آیا اینه که توی عرفان هم تجلی رو مطرح میکنن اما برای تجلی حظی از وجود قائل نیستن اما در تشکیک وجود تجلی مطرح میشه ولی برای تجلی هم وجود قائل هستن؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألهین در رابطه با تشکیک وجود، عین‌الربط‌بودنِ معلول را مطرح می‌کند، نه در رابطه با وحدت وجود. ولی اگر به نحوی وحدت وجود در منظرش نبود بحث عین‌الربط‌بودنِ مخلوق به این شکل برایش ظهور نمی‌کرد 2- به اعتبار آن‌‌چه از آن تعینات در ذهن هست، آن‌ها را مفهوم می‌نامیم 3- همین‌طور است 4- تجلی در عرفان با نظر به تشکیک در ظهور مطرح است. موفق باشید

14221
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده طلبه ای که برای تزکیه و ریاضت و خودسازی و مهم تر از همه تحصیل علم وارد حوزه شده تا خلوتی برای کتب عرفانی و انس با خدا داشته باشد، ضعف ها، ترس ها و نقص هایی در خود می بیند که نه می تواند به کسی بگوید و هم دیگران از او انتظار نداشتن چنین نقص ها و ترس ها را دارند از جهت دیگر هم شیطان به این موضوع دامن می زند خواهش می کنم امید رهایی از این نقص ها را با دلیل برایمان بیان کنید. یا هر پاسخ مناسبی که می بینید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که یک طلبه راه را به لطف الهی درست پیدا کرده است، حال به مرور نقص‌ها و ضعف‌هایش را پشت سر می‌گذارد و بدون ادعا سعی می‌کند فرهنگ امامان معصوم را به جامعه متذکر شود. موفق باشید

13861
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيز و گرامي: اين روايت كه مي فرمايد هر كه عاشق شود و عفت بورزد و كتمان كند و بميرد شهيد مرده است كدام عشق است؟ اگر عشق مجازي دنيايي است واقعا كسي كه عاشق شود و واقعا طرف مقابل را به شدت دوست داشته باشد ولي به خاطر خدا حريم را رعايت كند و بميرد ثواب شهيد را به او مي دهند يا تازه مي گويند چرا كسي غير خدا را دوست مي داشتي؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که طرف عفت نگه داشته و ذیل اراده‌ی الهی خود را حفظ کرده، در واقع برای خدا جایگاهی بالاتر از میل خود قائل شده و این خود، یک نحوه فنای از خود و بقای به حق است. موفق باشید

13572

تناسخبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: آیا تناسخ یعنی خارج شدن روح از یک بدن و رفتن در یک بدن دیگر محال می باشد. چرا؟ لطفا اگر منابعی برای مطالعه بیشتر و عمیق تر در این مساله هست اعلام بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در ابتدای کتاب «معرفت نفس و حشر»، دلایل غلط‌بودن نظریه‌ی تناسخ را با همین عنوان مطرح می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13090

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: من به توفیق الهی دروس عقیدتی شما را تمام کرده ام و این دروس در منظرم هست. اما به تازگی اتفاقی افتاده که فکر می کنم به صورت عمیق این دروس را کار نکرده ام. من دچار حادثه ای شده ام که بدنم آسیب دیده و عضوی از بدنم برای همیشه معلول شده و در پی این آسیب دیدگی به هیچ وجه نتوانستم بحث من مجرد فارق از بدنم را تفکیک کنم و دروس از منظرم می رفت و دچار بی حوصله ای می شدم در صورتی که در ابتدای شروع دروس با خود عهد کرده بودم به بدنم اصالت ندهم. اشکال کار را در کجا می بینید آیا خدا دانیم با خدا داریم متفاوت بوده؟ آیا نیاز به بازنگری در دروس دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته طول می‌کشد که انسان از اعضایی که مدت‌ها بدان عادت کرده است و نفس ناطقه‌ی او مبتنی بر آن اعضاء تصور هر عملی را داشته است، آرام‌آرام در حیطه‌ای فوق اعضاء مطلوبات خود را شکل دهد. در این راستا تمرکز و توجه کارساز است. مباحث «رسالة الولایة» إن‌شاءاللّه راه‌گشاست. موفق باشید

12849
متن پرسش
سلام: استاد عزیز در یکی از صحبت های امام خامنه ای هست که می فرمایند جوان با همه خوبی هایی که دارد یک بدی دارد و آن این است که ثبات قدم ندارد. بنده این را در درون خودم زیاد می بینم اما بنده دوستانی دارم که با وجود جوان بودن ثبات قدم فوق العاده ای دارند، مثلا بنده چند روز به شدت در نگاه به نامحرم خودم را کنترل می کنم و چند روز نمی توانم این کار را بکنم. چند روز نماز اول وقت در دستور کارم است چند روز هر وقت شد می خوانم. اما دوستانی دارم که همیشه آنها را در ثبات شخصیتی اسلامی و رعایت حرام و حلال می بینم. می خواهم بدانم به نظر شما نقاط قوت آنها چیست که ثبات دارند و نقاط ضعف بنده چیست که بی ثباتم و اینکه چگونه می شود ثابت قدم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه سنت‌ها و حقایق پایدار عالم شد تا از لحظه‌گرایی آزاد گشت. کتاب «فرزندم؛ این‌‌چنین باید بود» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

11138

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتی امام علی (ع) خطبه متقین را می فرمودند و آن شخص در اثر شنیدن آن خصوصیات مردند این چه نوع مرگی است؟ و در کدام نوع از مرگهایی که در معرفت النفس شرح داده اید قرار دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مرگ با جذبه‌های الهی پیش می‌آید که به فعلیت‌یافتن همه‌ی مابالقوه‌ها می انجامد که همان مرگ طبیعی است. موفق باشید
11128
متن پرسش
سلام: من یک مرتبه دیگه سوال فرستادم. درخواست کرده بودم راهنمایی کنید که چطور می تونم با خیالم مواجه بشم. خیالات زیادی دارم و مرتب در فکر هستم هر فکری دیگران در مورد من می کنند و هر برخوردی تصمیم دارند بکنند را در خیالاتم می بینم و از قبل اکثرا با خبر هستم. فضای فکرم پر از این افکار است. البته با آقای موسویان صحبت کردم و یک مقدار این مشکلم حل شد اما هنوز قسمت عمده این امر باقی هست. برای اینکه خودم رو تغییر بدم احتیاج به کمک دارم. اصلا نمی دونم این حد از خیالات آیا خوبه یا نه؟ یعنی هر چیزی در خیالم بیاد معمولا می‌دونم که اتفاقی هست که قراره بیافته. آیا این مسئله بدی هست و من نباید اجازه بدم ذهنم مشغول این ها باشه؟ نمی دونم چه کار باید بکنم. لطفا راهنمایی کنید. ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع خیالات و افکار توجه داشت وگرنه قوه‌ی واهمه همه‌ی شخصیت شما را اشغال می‌کند. موفق باشید
9435

نماز شببازدید:

متن پرسش
سلام من با بلند شدن از خواب در نیمه شب برای نماز شب مشکل دارم، آیا از فضائل نماز شب آگاهی کامل ندارم یا باید کار دیگری برای محدودیت خواب انجام بدهم یا توفیقی است که من ندارم؟ و یا .....؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با کنترل غذا در شب بدن را آماده کنید و اگر بیدار نشدید در روز قضای آن را انجام دهید تا روح، نماز شب را بشناسد و آثار حضور روحانیت نیمه شب را احساس کند. موفق باشید
7889
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی استاد بنده جوانی 22 ساله هستم و مشکل گناه چشم و مرا آزار میدهذ از طرفی هم شرایط ازدواج دا هم ندارم وعلاقه دارم خود را در زمینه خودشناسی پرورش دهم اما نمیدانم از کجا شروع کنم لطفا بنده را راهنماایی کنید که اول از چطور چشمانم را پاک کنم و دوم اینکه از کجا برای خودشناسی شروع کنم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وقتی نظر به معارف اسلامی انداختید دل شما طالب نظر به معنویات می‌شود و می‌توانید از نگاه به نامحرم عبور کنید. سیر مطالعاتی روی سایت را مفید می‌دانم. موفق باشید
7826
متن پرسش
سلام استاد . داد از اینهمه رابطه ی عادی که بین دختر و پسرهای مذهبی ما در این هیئت ها و گروه های فرهنگی تحت عنوان کار فرهنگی هست.در حالیکه روحشان خبر ندارد که این یک رابطه ی مدرن شده است در قالب دین. استاد شاید دوستان ناراحت شوند ولی بنده شهرستانهای مختلف کار کرده ام و شیوع آنرا در بین اعضای هیئات اصفهانی متاسفانه بیشتر دیدم. آیا نباید چنین مکرهایی را هم متذکر بود؟یا بنده فکرم جمود دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متأسفانه دوستان هیئتی بر روی معارف اسلامی و اخلاق کمتر وقت می‌گذارند تا جایگاه احکام الهی را بدانند و آن را کامل رعایت کنند. ابتدا باید هیئت‌های ما کلاس معارف شود تا عزاداری‌ها انسان‌سازتر گردد. موفق باشید
5840
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز در جواب سوال 5809 فرموده اید ((همان واجبات را انجام دهید به لطف الهی از پل صراط دنیا و آخرت عبور می‌کنید و راه اُنس با خدا را در مقابل خود می‌گشایید.))استاد انسان چکار کند که در هنگام عبور از پل صراط دچار اضطرابهای عظیم روز قیامت نشود روزی که خداوند میفرماید حتی کودکان از اضطراب پیر میشوند یعنی نتنها از این پل رد شود بلکه حتی دچار اضطراب نباشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: هر اندازه انسان از تعلقات دنیایی آزادتر باشد با سرعت بیشتری پل صراط را طی می‌کند. در کتاب معاد عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
5169
متن پرسش
با سلام وقبولی طاعات 1.کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» بیرون آمده است؟چون درسایتم نیست. 2.کتاب انسان در اسلام خیلی وقت پیش گفتید اماده چاپه چطور؟ 3.کتاب ترجمه اسفارتون نه درسایت است نه بیرون ولی درسیر است چطور؟ 4.شرح صحیفه سجادیه صوت آن چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:موارد 1-2و4 بزودی انشاالله اصلاح میگردد.
4013
متن پرسش
سلام استاد جان در روایات داریم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: حضرت مهدی ، خودش همنام من است و پدرش هم همنام پدر من . و ابن تیمیه می گوید : بر این اساس مهدی فرزند حسن عسکری، مهدی آل محمد نیست؛ چون اسم پدر این مهدی، عبدالله نیست و باید مهدی بن عبدالله باشد. این احادیث تفسیرش چگونه است؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب به این سؤال در تخصص بنده نیست باید روایات متعدد دیده شود و صحت و سقم موضوع بررسی گردد. موفق باشید
3785
متن پرسش

سلام استاد. درود بر شما به گرمای پاسخهاتان. استاد مدتی است هر زمان احساس می کنم قلبم زنگار گرفته روایت فتح را می بینم، با شهدا مانوس می شوم و اشک می ریزم و خدا می داند جقدر احساس می کنم زلال می شوم، استاد نمی دانم چرا اینقدرصدا و کلام و جنس حرفهای شهید آوینی قلبم را روشن می کند و اشکم را جاری. استاد خوب ما، ایا این ارتباطات تاثیری در روحانیت قلب دارد یا ما داریم راه را اشتباه می رویم و باید مستقیم سراغ امام حسین برویم. به نظرم می رسد من به ان شدت هنوز ظرفیت ارتباط مستقیم با خود سیدالشهداء را ندارم. استاد من اصلا نه جبهه ها را دیده ام و در زمانی که جنگ تمام شد کودک بودم اما نمیدانم چرا اینقدر قلبم در انجا حضور دارد. استاد راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید آوینی با ملکوت حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آشنا شده بود و از آن زاویه به شهدایی نظر می‌اندازد که ظهور ملکوت حضرت روح الله هستند. حضرت روح اللهی که با سیر و سلوک خود عالی‌ترین آشنایی را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» پیدا کرده، پس به‌حمدالله قصه‌ی شما قصه‌ی رجوع کامل به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» است مواظب باشید جاده را گم نکنید. جاده‌ی روایت فتح به نور رسول خدا«صلواة‌الهل‌علیه‌وآله» ختم می‌شود. موفق باشید

1551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد اگر فلسفه به این جایی که رسیده نمی رسید، ما می تونستیم از احادیث توحیدی ائمه برداشت هایی که الان داریم رو داشته باشیم؟ اگر فلسفه نداشتیم چه می شد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: امامان به شیعیان خود فرموده‌اند:«عَلَیْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ إِلَیْکُمْ وَ عَلَیْکُمُ التَّفَرُّع‏» جز این نیست که بر ما است اصول و ریشه‏ها و پایه‏ها را بسوى شما بیافکنیم و براى شما بیان کنیم و بر شما است که شعبه شعبه و دسته دسته نموده مطالب را از آن ها بیرون آورید و علماء دین از جمله فلاسفه‌ی اسلامی و فقها تلاش کرده‌اند با تدوین علم فقه و فلسفه و کلام،شرایط تبیین سخنان ائمه را فراهم کنند. موفق باشید
1044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام سلام من دانشجوی سال اول رشته ی مکانیک هستم سوالی که ذهن من و خیلی از امثال من را به خود مشغول کرده است این است اصولا این درسی که ما می خوانیم می تواند در راه سیر معنوی ما تاثیر گذار باشد . اصلا فایده ای دارد ؟ بنده در تحقیقی که پیرامون اسلام انجام دادم به شخصیت های زیادی برخوردم که در عین این که عالم دینی بوده اند در ریاضیات . فیزیک . پزشکی و ... نیز تبحر داشته اند . اصولا چگونه می توان بین این دو جمع بست و آن ریاضیاتی که خواجه نصیر می خواند با ریاضیاتی که اویلر و ... می خوانند چه فرقی دارد ؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی عمده در علوم، رویکردی است که آن علوم دارند. اگر در آن‌ها نظر به سنن الهی باشد انسان را به خدا می‌رساند و از این جهت خواب عالم از عبادت غیر عالم بهتر است. آنچه باید بر آن تأکید شود آن نوع علوم انسانی است که باید پایه‌ی علوم تجربی و یا علوم محض باشد. سعی کنید با نظر به سنن الهی و قواعد نظام احسن به علوم بنگرید تا چهره‌هایی از حقیقت را در آن‌ها به تماشا بنشینید و لازمه‌ی این کار، داشتنِ علوم انسانی مفیدی است که باید از آن غافل نشوید. موفق باشید
967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی با سلام حضور استاد گرامی کلیت سوال درباره ایمان وراه تقویت آن تا رسیدن به یقین کامل است: * پشتوانه ایمان چیست؟یعنی برای آنکه بدانیم آنچه که آن را واقعی میدانیم حقیقتا واقعی است(در حالی آن غیب است) چه راهی هست؟آیا استدلال عقلی ما را بی نیاز میکند؟( یا باید بکند )و یا اینکه نه؛باید ایمان ما به شهود ختم شود؟ آیا این انتظار نابجایی است؟ *ما در توسلمان به اهل بیت علیهم السلام می توانیم انتظار پاسخ بگونه ای داشته باشیم که ما مطمئن کند که اوهست و همانگونه است که ما میشناسیمش و اصلا زمانی که او را مخاطب خود قرار داده ایم واقعا او مخاطب ما است,شاید ما گمان میکنیم که او را مخاطب قرار داده ایم و با او ارتباط داریم ولی خود را فریب داده و مثلا با خود سخن میکنیم و اگر اشک میریزیم ناشی ازچیز دیگری است(مثلا خستگی یا مشکلات روزمره یا..) *آیا ایمان امری ارادی است یعنی ما سعی کنیم با افزایش علم(عقلی و نقلی) و عمل در حد خودمان باور مندتر بشویم و میشویم؟ با تشکر از دقت نظر و وقتی که صرف میکنید التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی قلب انسان حقیقت را می‌شناسد، باید از طریق عقل متوجه آن حقیقت شد و با تزکیه و رعایت احکام شرعی، قلب را آماده کرد که با حقایق مأنوس شود. گفت: «اول قدم آن است که او را یابی...دوم قدم آن است که با او باشی» اگر معرفت کافی به جایگاه اهل‌البیت«علیهم‌السلام» یعنی انسان‌های کامل داشته باشیم و انسانیت را بشناسیم می‌توانیم نظر آن ذوات مقدس را بر قلب خود احساس کنیم و به‌خصوص در زیارت آن‌ها تأثیر آن‌ها را در اصلاح خود به‌خوبی دریافت نماییم. پس از آن‌که عقل را در تشخیص حقیقت به میدان آوردیم و تزکیه‌ی لازم را انجام دادیم نور ایمان خود به خود تجلی می‌کند. موفق باشید
21710

صله‌ی رحمبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: صله رحم در زبان شریعت چه معنایی دارد؟ استاد عزیز با توجه به زندگی امروزی که کاربردی هم باشد لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایات متعدد داریم که «رحِم» در عرش مستقر است و حضرت حق می‌فرماید قطع رحم مساوی قطع با من است و رحمت الهی از طریق صله‌ی رحم برای انسان جریان می‌یابد. به همین دلیل نباید طوری عمل کرد که تصور قطع رحم پیش آید. موفق باشید

21071
متن پرسش
سلام استاد گرامی: حرکت عجیب و غریب برای قدسی جلوه دادن مرحوم آقای رفسنجانی از یک طرف و برخورد عجیب‌تر حضرت آیت الله العظمی حکیم متألهه و عارف و مفسر بزرگ ما یعنی علامه جوادی آملی هم از طرف دیگر جمع کثیری را برآشفته، از جمله آقای اکبرنژاد بزرگوار را و این بیانیه از ایشان است که از کانال خودشون نقل قول می کنم: هاشمی اخلاقی نخواهد شد حتی اگر... امروز هفت دی ماه است یعنی تنها دو روز مانده به یوم الله نه دی! روزی که دست خدا دوباره از آستین ملت بیرون آمد و فتنه را با فتنه گران ربود و چون سیلی خروشان و بارانی ریزان، هوای کشور را بهاری کرد. هاشمی نه در 19 دی 95 که در 9 دی 88 از خاطره انقلاب حذف شد. کسی که نامه ای بدون سلام نوشت و در آن از دود و آتش و خیابان سخن راند. کسی که وزارت خارجه اسرائیل مردم را به نماز او فراخواند! کسی که در نظرگاه ملت شریف ایران راس فتنه بود و صحنه گردان آن! کسی که پایه گذار اقتصاد لیبرالی در جامعه بود و چرخ شدن بخشی از جامعه را در میان دنده های اقتصاد طبیعی می دانست و هزینه برای فرهنگ را مصرف و کار اقتصادی را شکوفایی می شمرد. آقای هاشمی که تجسم یک انسان لیبرال، سیاست زده غیر اخلاقی در ارتکاز تاریخی ملت ما به ویژه مومنین به انقلاب اسلامی ماندگار شد، درست دو روز مانده به نه دی یعنی روز حذف از تاریخ ملت ایران، به عنوان مرد اخلاق و مستجمع جمیع صفات باری تعالی قاب گرفته می شود. آن هم در قم! آن هم با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی! و مهمتر اینکه با پیام بیاد ماندنی پیر معرفت و مرجع انقلابی حضرت آیت الله جوادی آملی (دامت تاییداته)! این همه رندی در روز روشن! فرزندان انقلابی روح خدا مرده بودند که این اتفاق افتاد و کسی دم برنیاورد! هاشمی که در روزهای آخر حیات خود گرفتار هجر شده بود و قدرت دفاعی کشور را انکار می کرد و از هیچ بی اخلاقی در برابر انقلاب و مردم ابا نکرد، چطور شد مستجمع جمیع صفات باری تعالی و محاسن اخلاقی و... اینها مرا به این نتیجه می رساند که اولا خدا خواست تا دوباره برخی را رسوا کند و نقاب از چهره نفاقشان بیندازد و در ثانی خواست به امثال من بیاموزد که برای عرفان علاوه بر فتوحات مکیه و حکمتهای فصوص، عرفان به زمان هم لازم است وگرنه بازی می خوری که صاحب عرفان و حکمت فرمود: (مِنْ عِرْفَانِهِ‏ عِلْمُهُ بِزَمَانِهِ‏) و این است بازی روزگار که اگر نافذ البصیره نباشی، آن همه عرفان و ادب هم به دادت نمی رسد و دار و ندارت را مفت به پای سیاست بازان می ریزی و می بازی و دست خالی باز می گردی! خدا نگذرد از برخی بیوت که بدترین جفاها را با کسانی کردند که از سفره محبتشان بیشترین لقمه ها را گرفته بودند! اما بدانند که اگر ده ها شخصیت اخلاقی را به ضرب و زور به هاشمی سنجاق کنند، هاشمی اخلاقی نخواهد شد گرچه از اعتبار اخلاقی آنان بکاهد. خدا نگذرد از کسانی که با آیت الله نامیدن برخی و قالب کردن آنان به عنوان اسوه اخلاق و قاب گرفتن آن در کوی و برزن با دین مردم بازی کردند و با گشودن پای برخی بزرگان به این بازی های کثیف، به وجاهت روحانیت و مرجعیت عظیم شیعه آسیب زنند. محمد تقی اکبرنژاد 7/10/96 @akbar_nejad ببخشید استاد وقت شریفتان را می‌گیرم. می خواستیم نظر شریفتان را جویا شویم در این رابطه. بنده احساس می کنم خود آیت الله جوادی خیلی در جریان نیستند. نمی دانم. یعنی ایشان عارف به زمانه نیستند. و برای افرادی مانند من که علاقه وافر به فلسفه و عرفان دارند برای اینکه در فتنه‌ ها مقاوم باشند و بصیرت پیدا کنند چه توصیه ای دارید؟ واقعا می ترسم استاد. استاد شما در شرح دستورالعمل های سلوکی آیت الله بهجت ره می فرمودید که اونی که عارف است، سیاسی هم هست و عارف بصیرت دارد. دعای اساسی این روزهام فقط دعای عاقبت بخیری برای همه هست استاد عزیز تر از جانم. دعا کنید برای ما استاد. با تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم عرایضی در جواب سؤال‌های شماره‌ی 21057 و 21065 عرض شد از یک طرف ما را به نگاه و حساسیت آقای اکبرنژاد نزدیک می‌کند، و از طرف دیگر ما را متذکر می‌شود تا نگاه‌های سیاسی افراد را در رابطه با تصوری که نسبت به آینده‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ دارند، بررسی کنیم. به این معنا که سعی شود جایگاه افراد را نسبت به انقلاب اسلامی بسنجیم، در همان حدّ بر روی آن‌ها حساب کنیم و از آن‌ها استفاده نماییم. فکر می‌کنم روش رهبری این‌چنین است. زیرا این افراد خود را بیرون از انقلاب نمی‌دانند تا ما آن‌ها را بیرون از انقلاب تصور کنیم. موفق باشید

20535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بر اساس این حدیث :قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع):‏ «جَنِّبُوا مَسَاجِدَکُمُ‏ الْبَیْعَ وَ الشِّرَاءَ وَ الْمَجَانِینَ وَ الصِّبْیَانَ وَ الْأَحْکَامَ وَ الضَّالَّةَ وَ الْحُدُودَ وَ رَفْعَ الصَّوْتِ.» امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «مسجدهاى خود را از خرید و فروش و دیوانگان و کودکان و قضاوت و جستن گمشده و اجراء حدود و فریاد کشیدن دور بدارید.» برخی بیان می کنند آوردن کودک و بچه در مسجد کراهت دارد. همچنین امور دنیایی مثل بیان مسائل سیاسی و .... حال بحث بر این است که اگر آوردن کودک کراهت دارد برخی دیگر می گویند بچه باید جذب مسجد شود و مسجد اثر گذار است. البته امروزه متأسفانه مسجد با این برنامه ها حس و حال را برده اند و ارتباط با خالق را سخت کرده اند. حال نسبت به این مباحث و این حدیث چگونه می شود روبه رو شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قدیم‌ها حتی در زمان کودکیِ ما، بچه‌ها را به مسجد راه نمی‌دادند زیرا در مسجد شلوغ می‌کردند. به همین جهت یک نفر درب مسجد می‌ایستاد و بچه‌ها را راه نمی‌داد مگر همراهِ والدین‌شان. ولی ظاهراً امروز به آن شکل نیست که قبلاً بود به همین جهت آیت اللّه مکارم می‌فرمایند حضور بچه‌ها همراه با والدین‌شان اشکال ندارد تا از همان کودکی مسجد را بشناسند. ولی والدین نباید بچه‌ها را رها کنند تا فضای مسجد از حالت آرامش و نیایش خارج شود. موفق باشید

18666
متن پرسش
با سلام: من دو سوال مرتبط دارم: 1. آیا می تواند الهام به قوه ی تخیل القا شود؟ 2. چگونه بفهمیم که این القا در قوه ی تخیل الهام بوده یا از نفس خود و ضمیر ناخودآگاه بوده؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا که نه! 2- اگر آن الهامات، روحِ عبودیت ما را تقویت کرد، جنبه‌ی الهی دارد وگرنه وسوسه‌های شیطانی است. موفق باشید

18250
متن پرسش
با سلام خدمت استاد معظم: پرسشی مدتهاست ذهن بنده را به خود مشغول کرده است. اینکه آیا همه افراد به یک اندازه از عقل برخوردارند؟ منظورم هم عقل کلی و هم عقل معاش یا عقل جزیی است؟ آیا ژنتیک در میزان بهره عقلی افراد موثر است یا نه؟ به عنوان مثال بنده در خانواده ای به دنیا آمده ام که پدر و مادرم و برخی از اجدادم بسيار ساده لوح بوده اند. یعنی آنها نتوانسته اند عاقلانه زندگی کنند و تصمیمات عاقلانه در طول زندگی خود بگیرند و اگر چه افراد بدی نبودند اما عقل معاش ضعیفی داشتن و به تبع آن درک درستی از هستی و زندگی نيز نداشتند. البته افراد بدی هم نیستند. خود من هم وقتی در درون خودم فکر و جستـجو می کنم متوجه می شوم نمی توانم عاقلانه تصمیم بگیرم و عاقلانه رفتار کنم و عاقلانه زندگی کنم. بسياری از مباحث فلسفی را متوجه می شوم اما گاها به سختی و مشقت زیاد. البته همیشه در دوران تحصیلِ فرد باهوشی بوده ام و تحصیلات عالیه دارم اما نقص و کمبود عقل را در خودم کاملا حس می کنم. به نظر من کسی که به خوبی در امور معمولی زندگی قوه تشخیص خوب و بد را نداشته باشد از درک مفاهیم و حقایق عقلی هم ناتوان خواهد بود. گاهی حس می کنم خدا عدل را در مورد من رعایت نکرده است که ژنتیک من این گونه است. می دانم قیاس کار شیطان است اما بسياری از دوستانم را مشاهده می کنم که کاملا عاقلانه رفتار و زندگی می‌کنند و بسيار موفقند هم در امور معنوی و هم مادی. اما من حتی در کوچکترین مسایل زندگی هم نمی دانم چه کاری درست و چه کاری غلط است. حتی چه حرفی باید بزنم و چه حرفی نباید بزنم. گاهی بسيار فکر می کنم که بفهمم كدام کار یا رفتار یا حرف درست و كدام غلط است اما باز به نتیجه ای نمی رسم. شما کمکم کنید. خواهشا بفرمایید مشکل کجاست و راه حل چیست؟ بسيار ممنونم. خدا شما را حفظ کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که انسان‌ها دارای استعدادهای متفاوت‌اند، حرفی نیست. ولی اگر مقصد زندگی دنیایی، بندگی خدا باشد بسیاری از همین آدم‌های ساده در این راه موفق‌ترند. زیرا قدرت پذیرش سخن حق را بهتر از بقیه دارند و در همین رابطه در روایت داریم: «اکثرُ اهل الجَنة، الْبُلْه» اکثر اهل بهشت، انسان‌های ساده هستند. و نیز به این روایت هم فکر کنیدکه امام صادق (ع) از قول اميرالمؤمنين (ع) در كتاب كافى مى‏ فرمايد: «اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ كَثُرَتْ مُكَابَدَتُهُ أَنْ يَسْبِقَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ وَ لَمْ يَحُلْ مِنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَنْ يَزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِيراً بِحِذْقِهِ وَ لَمْ يَنْتَقِصِ امْرُؤٌ نَقِيراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَتِهِ وَ الْعَالِمُ لِهَذَا التَّارِكُ لَهُ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّتِهِ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ رُبَّ مَغْرُورٍ فِى النَّاسِ مَصْنُوعٍ لَهُ فَأَفِقْ أَيهَا السَّاعِى مِنْ سَعْيكَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ انْتَبِهْ مِنْ سِنَه غَفْلَتِكَ وَ تَفَكَّرْ فِيمَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى لِسَانِ نَبِيهِ‏(ص)».[1] «يقين بدانيد كه بنده هر چه سخت كوشش كند و چاره ‏انديشى‏ه اى بزرگ و نقشه‏ هاى فراوان به كار برد، خدا چنين قرارى نگذاشته كه وى از آنچه در «ذكر حكيم‏» برايش مقدّر شده، پيشى گيرد.»

«ذكر حكيم» آن علم الهى است كه بر اساس آن، خداوند به فكر بندگانش بوده و براى هركس رزقِ خاص مربوط به آن شخص را تعيين فرموده است، براى همين هم تكليف هر روزه ما را براى ما تعيين كرده ‏اند، مى ‏فرمايند: 8 ساعت كار، 8 ساعت عبادت، 8 ساعت استراحت. هر كه بيش از اين براى طلب رزق تلاش بكند، خودش را خسته كرده و از عبادات و مطالعاتش محروم شده است. حالا كه امام (ع) اين جملات را مى‏ فرمايند، آيا درست است بگوييد آقا شما دستتان توى خرج نيست؟! امام (ع) مى‏ خواهند ما گرفتار خرج‏ كردن‏ هاى بيجا نشويم. مردم چوب حرص و غلط بودن برنامه‏ هايشان را مى‏ خورند و بعد خدا را متّهم مى‏ كنند كه به فكر رزق ما نبوده، در حالى‏ كه نجاتمان به راهنمايى‏ هاى اميرالمؤمنين (ع) است. در ادامه آن حديث مى‏ فرمايد: «اى مردم! هرگز كسى را بر اثر هوشى كه دارد پشيزى افزون ندهند و احدى را به خاطر حماقتش كم ندهند. پس هركس اين را بداند و بدان عمل كند از همه مردم آسوده‏ تر بوده و سود برد، ولى كسى‏ كه اين را بداند و عمل نكند گرفتارى و ضرر او بيش از همه مردم است. چه بسا شخصى كه نعمت فراوان به او داده ‏اند ولى همين احسانى كه به او شده باعث درهم كوبيدن اوست و چه بسا مردمى كه در بين مردم فريب خورده‏ اند، ولى در عين حال كارشان هم درست شده‏ است. پس اى مرد كوشا! در كوشش خود پرهيزكار باش، و از عجله خود كم كن و از خواب غفلت خود بيدار شو و در آنچه كه از طرف خدا بر پيغمبر (ص) نازل شده فكر كن.» مى‏ فرمايند: «احدى را به خاطر سادگى‏ اش كم ندهند»؛ يعنى نه افراد زرنگ بيشتر از رزقى كه برايشان مقدر شده نصيبشان مى‏ شود و نه افراد ساده، كمتر از آنچه برايشان مقدر شده بهره مى‏ برند، شما اگر در محلّه‏ ها بگرديد، تعدادى زمين باير و خانه خالى مى‏ بينيد، اين‏ها حاصل زد و بندهاى بيجاى انسان‏هاى زرنگ است، صاحبان اين خانه‏ ها متوجّه نبودند كه تلاش بيش از حد و از سر حرص و عدم قناعت، براى آن‏ها آتش به بار مى‏ آورد، اين آقا آنچه كه بايد داشته باشد دارد، بقيه‏ اش آتشى است كه وبال گردن او خواهد شد. موفق باشید .


[1] ( 1)- كافى، ج 5، ص 82.

نمایش چاپی