بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم قصد برگزاری جشن دانشجویی به مناسبت عید غدیر را داریم برای استفاده بهتر مسائل فرهنگی در این روز کدام جزوه یا کتاب و سخنرانی را پیشنهاد می کنید .برای استفاده از حدیث در صورت امکان کمی قصد شرح حدیث در این باب را هم داریم لطفا راهنمایی بفرمایید.یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به جهت سمیناری که در قم داشتم بعد از عید غدیر توانستم با سؤال شما روبه‌رو شوم. بیشتر در این مورد سخنرانی دارم که دی‌وی‌دی‌های آن موجود است. موفق باشید
4575
متن پرسش
سلام استاد عزیز بنده می خواستم بدانم در این دوران سخت و پرتنش کسی که قصد خدمت به انقلاب را دارد چگونه می تواند سعه صدر و روحیه ی مقاومت را در خود تقویت کند؟ بنده خودم به تجربه دریافته ام که حتی اموری مثل بنیه جسمی و ضریب هوشی و حافظه هم در مواقعی که فشار بر روی انسان می آید خیلی به انسان کمک می کند تا تعادل روانی خود را حفظ کند. برای همین خیلی اخیرا نسبت به تغذیه و ورزش اهتمام پیدا کرده ام. اما از لحاظ بعد روحانی و معنوی، موثرترین راه ها برای افزایش سعه صدر و روحیه مقاومت چیست؟ آیا به نظر شما سخت گیری به نفس و دوری از عافیت طلبی می تواند یکی از آن راه ها باشد؟ آیا ریاضت های شرعی، کاهش دادن ساعات خواب، دوری از پرخوری نیز یکی دیگر از راه ها است؟ تقویت قوه عاقله هم از طریق ریاضت های فکری می تواند کمک کند؟ لطفا هر راه دیگری به ذهنتان می رسد از ما دریغ نفرمایید، متشکرم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید به دنبال معارف عمیق دینی باشید تا با احساس هرچه بیشتر حضور خداوند در عالم ، روحیه‌ی مقاومت‌تان ظهور کند و سپس با مطالعه‌ی کتب اخلاقی به روشی که شریعت الهی روشن کرده خود را منوّر به فضایل اخلاقی نمایید تا خداوند راهنمایی‌های اصلی را به شما بنماید، إن‌شاءالله. موفق باشید
1988
متن پرسش
با سلام استاد بزرگوار در بحث برهان صدیقین این سوال برایم پیش آمده : 1- قاعده بدیهی کل ما بالعرض لا بد این ..... می فرماید اگر چیزی صفتی داشته باشه که ذاتی اش نباشه اون صفت باید به چیزی برگرده که ذاتیشه مثلا اب اگر شوره چون این شوری اش ذاتیش نیشت پس باید به نمک برگرده که ذاتیش سوال اینجاست که ما چون می دانستیم آب در اصل خالص و شیرین است فهمیدیم که شوری ذاتی اش نیست ولی در خصوص وجودات این تشخیص چگونه است یعنی از کجا باید فهمید که این وجود ذاتی اش است یا نیست که بعد بخواهیم وصلش کنیم به عین وجود . ضمنا می فرمایید منظرتان را عوض کنید صحیح متوجه نمی شویم اگر منظورتان حضوری کردن مباحث است چگونه باید انجام داد.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب بحث شد که تنها وجود ،ذاتی است که عین وجود است و عین وجود صفات خاص خود را دارد، پس هرچیزی که آن صفات را ندارد، عین وجود نیست و به عین وجود ختم می‌شود. عبور از کثرت و ماهیت به وحدت کار می‌برد سعی کنید کثرت‌ها را به وحدت ارجاع دهید. موفق باشید
1645

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز شما در جلسه دوشنبه فرمودید این پولهایی که دولت خرج راهها می کرده و یا حقوق کارمندان به نحوی ظلم محسوب می شودایا کسی که مثلا در اتوبان سازی برای دولت کار می کند کمک به ظلم می کند و یا کارمندان هم همچنین ؟ آیا برداشت من درست است که نسبت به آن عدل الهی که معصوم حاکم می کند نوعی ظلم محسوب می شود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: عرض کردم عدل الهی را در نظام تشریع، ائمه«علیهم‌السلام» می‌توانند پیاده کنند و بر همین مبنا شما در زیارت جامعه‌ی کبیره به ائمه عرضه می‌دارید آرزومندم شما بیایید «یُظْهِرَکُمْ لِعَدله» تا عدل الهی را ظاهر کنید. عرض شد در آن فضا کوچک‌ترین ظلمی واقع نمی‌شود و هیچ حقی از کسی به کس دیگر داده نمی‌شود. مثال زدم در حال حاضر حقوق کارمندان با فروش پول نفت تأمین می‌شود و چاره‌ای هم از آن نیست ،‌در حالی‌که پول نفت به عنوان انفال باید در اختیار ولیّ مسلمین باشد و در امور فقرا و تعالی فرهنگ جامعه مصرف شود و از طرفی نفت مال همه‌ی مردم است و نه مال عده‌ای به نام کارمند. پس معلوم است در حال حاضر حق سایر افراد در حقوق ما هست. این را مثال زدم تا معلوم شود عدل کامل با آن‌چه فعلاً هست فرق می‌کند و ما اکنون در حال اضطرار هستیم. موفق باشید
1012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر از استاد طاهر زاده ، جناب استاد سخن معروفی از پیامبر گرامی اسلام وجود دارد بدین مضمون که علم را فرا گیرید حتی اگر در چین باشد اگر امکان دارد توضیح بفرمایید منظور پیامبر از علم در آ ن زمان چه نوع علمی بوده است
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: علم سه نوع است یا «آیة محکمه» و یا «فریضةُ عادله» و یا «سُنَّةٌ قائِمَه». إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ» رسول خدا در بارة مردی که علم انساب می‌دانست و مردم دور او حلقه زده بودند و او را علامه می‌دانستند، فرمودند؛ آن علمی که او می‌داند علمی است که نه دانستنش برای کسی نفعی دارد، و نه ندانستنش موجب ضرر می‌شود، بلکه علم واقعی علم به سه چیز است: علم به آیه‌ای محکم، یا فریضه‌ای عادل و یا سنتی قائم، و خارج از این سه همه فضل است و نه علم. پس طبق سخن رسول خدا یا باید بتوانی با نور آیه‌ای از آیات الهی مرتبط شوی، و یا واجباتی را بشناسی و دل را در مسیر آن قرار دهی و یا سنت قائمه‌ای را بیابی و در عالَم آن زندگی کنی و صاحب «وقت» شوی. با توجه به این حدیث می‌توان فهمید علمی که مورد نظر پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» هست علمی است که ما را متوجه حقایق عالم و وظایف بندگی کند. موفق باشید
19847
متن پرسش
سلام و خسته نباشید خدمت حضرت استاد: این سوالی است که در بحث با شخصی دیگر به وجود آمده است. و جواب آن بسیار مهم است خواهشمندم اگر از جواب آن مطلع اید کامل پاسخ آن را بفرمائید. ممنون. اگر حجاب یکی از مهمترین ویژگی های یک زن مسلمان است و یا اگر عفاف و حجاب تا این اندازه با یکدیگر نسبت دارند چرا زنان مسلمان و مومن در صدر اسلام از همان ابتدا موظف به رعایت آن نشدند، همانطور که مثلا به اقامه ی نماز موظف شدند؟ اگر اسلامی بودن جامعه در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) منوط و مشوط به با حجاب بودن همه ی زنان نبود، چرا امروز فرض بر این است که در جامعه ی اسلامی همه زنان، حتی اهل کتاب باید با حجاب باشند و الا اسلامی بودن حکومت زیر سوال می رود؟ قابل تامل است که نه تنها شواهدی از برخورد حکومتی و اعمال تنبه و تعزیر زنان به خاطر عدم رعایت حجاب و یا تبرج در این مدت یافت نمی شود، بلکه تا آنجا که از بحث مکتوب فوق استفاده می شود ظاهرا هیح روایت معتبری هم وجود ندارد که نشان دهد پیامبر (ص) یا ائمه ی اطهار (ع) حتی از موضع امر به معروف و نهی از منکر لسانی در این موضوع با زنی در کوچه و بازار برخورد کرده باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده‌ی احکام اسلام حتی نماز، به مرور و پس از آمادگی اولیه‌ی جامعه‌ی اسلامی به صورت نهایی‌اش اعلام شد. ولی از آن به بعد که حکم الهی نماز و شراب و حجاب نازل گردید، هرگونه تخلف با آن حکم، معصیت محسوب می‌شود. موفق باشید

19502
متن پرسش
سلام علیکم: لطفاً راهکار های عَملی غلبه بر آتش شَهوت به مَنِ پسرِ جوان توضیح دهید چون این آتش شَهوت دین و دنیای من را سوزاند و تا حدی پیش رفته که حتی باعث شده ترک واجبات مثل: نماز نخواندن و انجام محرمات مثل: نگاه به نامحرم کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید نگاه به نامحرم، کارها دست انسان می‌دهد. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌کارهایی جهت رفع این مشکل مطرح شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16951
متن پرسش
سلام: یکی از استادهای معارف در دانشگاه می گفت: که این با عقل جور در نمی آید که یک قطره اشک برای امام حسین (ع) بریزی، گناهانت بخشیده شود، یا فلان دعا را در مفاتیح آمده که بخوانید که اگر به عدد ریگ های بیابان گناه داشته باشید بخشیده شود. و می گفت که این مطالب یا این گونه بیان کردن این مطالب به خواننده جرائت و جسارت در انجام گناه می دهد و خیال او را از انجام گناه تا حد زیادی راحت می کند. و از قرآن آیه خواند که: «فمن یعمل مثقال ذره شر یره» و حدیثی را هم گفت که هر چه را از ما اهل بیت (ع) شنیدید، اگر با عقل جور در نیامد، آن را به دیوار بکوبید. آیا این سخنان صحیح و بلااشکال است؟ نظرتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از یک قطره اشک در این موارد، یک اشک از جنس عاطفه‌ی صرف نیست، بلکه بحث جهت‌گیری و هویت‌آفرینی است. آری! اگر جهت‌گیری انسان در راستایِ حرکت امام حسین«علیه‌السلام» و مقابله با جبهه‌ی یزید شد؛ دیگر این انسان، انسانِ دیگری است که با گناهان خود به طور اساسی یگانه نیست. و از این زاویه در نسبتی که حضرت سیدالشهداء«صلوات‌اللّه‌علیه» با او برقرار می‌کند، اشک او جاری می‌شود تا در راهِ گشوده‌ی مولایمان که از یک طرف، عهدِ با خدا است و از طرف دیگر، تقابل با ظلم و جور است، قدم گذارد. آیا در سال‌های اخیر رزمندگانی را نیافتید که به قول خودشان، سراسر گناه بودند و آن‌ها را امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» یعنی راهِ گشوده‌ی حسین«علیه‌السلام» در این تاریخ نجات داد؟ آری! برادر: حکایت  اشک برای حسین«علیه‌السلام» حکایتِ یک تاریخ معنا و بصیرت است. موفق باشید  

16831
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: نظرتون را راجع راهپیمایی روز عفاف و حجاب و ضرورت اون می خواستم بدونم؟ آیا اصلا راهکار خوبی هست و تاثیری دارد؟ آیا این درسته که خیلی از مشکلات ما مربوط به لقمه حلال است و این موضوع را با راهپیمایی مقایسه کنیم و گفته بشه تا لقمه حلال و وضعیت ربا در جامعه درست نشه، راهپیمایی عفاف و حجاب بی تاثیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 16758 به این شکل عرض شد: «باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در راستای نمایاندن تعهد ما بر عفاف و حجاب باشد؛ کار خوبی است ولی نه به آن معنا که فکر کنیم از این طریق می‌شود با بی‌حجابی مقابله کرد که آن، بیشتر یک کار فکری و فرهنگی است و باید با اصلاح نظام آموزشی که از آن غفلت فراوان شده است، مشکل را حل کرد. موفق باشید». در این‌که باید نسبت به لقمه‌ی حلال جدّی و حساس بود، حرفی نیست؛ ولی تعظیم شعائر الهی جای خود دارد و آن راهپیمایی یک نوع تعظیم شعائر الهی بود. موفق باشید 

16379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار و آرزوی عمل به حقیقت بندگی در این ماه رحمت و تقضای اینکه دعای خیرتان را در حق ما فراموش نفرمایید. یکی از مشکلات دوستان در راه سلوک الی الله این است که براحتی نمی توانند مفاهیم و برنامه ها و احکام و دستورات الهی را در زندگی خود پیاده کنند و در واقع یک سبک زندگی درستی که بتوان تمام دستوراات را دست در آن گنجاند را ندارند و ظاهرا با تسلط فرهنگ غربی و سبک زندگی غربی این کار سخت تر هم شده است. لذا اگر بتوانیم الگوی زندگی بزرگان به صورت جزئی بیان شود می تواند الگوی خوبی برای تحقق این هدف باشد. لذا برای شروع از شما استاد بزرگ تقاضا دارم سبک خودتان یا بزرگانی که می شناسید را در انجام اعمال ماه مبارک مضان، مرقوم بفرمایید تابتوانیم از آن الگو برداری کنیم. مشخصا موارد مشابه زیر را توضیح دهید: چگونگی سحر و افطار خوردن که مانع سنگینی و خلل به عبادا ت نشود / تلاوت قرآن چه مواقعی باشد (یکجا یک جزو تلاوت شود یا چند مرحله و چه مواقعی) / زمان و نحوه خوابیدن در این ایام تابستان آن می ماند. مثلا در این فرصت کم چگونه هم ابوحمزه بخوانیم و هم قرآن و هم سایر کارها. در طول روز چطور. کلا اگر برنامه خودتان را بگویید شاید بتوانیم الگو گیری کنیم و بعضی گیرهایی که در ادای این امور داریم رفع شود. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:من روسیاه که داخل آدم ها نیستم. بنده با توجه به فعالیت‌هایی که در روز دارم از عبادات خود محروم می‌شوم. اگر به خودم باشم بعد از افطار با دعای افتتاح و سوره‌ی دخان و قرائت چند بار سوره‌ی قدر، و در سحرها هم بعد از یازده گانه ای دعای سحر و قسمتی از دعای ابوحمزه به‌سر می‌برم و بقیه‌ی دعا را در شب بعد و یا شب‌های بعد دارم. قرآن را هم بعد از نماز عصر یک جزء قرائت می‌کنم. موفق باشید

15992
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استفاده از قوه خیال برای آرامش نفس، آیا باعث کند شدن مسیر سلوک می شود؟ مثلا اموری مانند نقاشی کردن طبیعت و یا گوش کردن به موسیقی هایی با ریتم طبیعت که گاهی برای آرامش توصیه می شوند، با توجه به اینکه به وهم مجال بیشتری برای ورود به زندگی انسان می دهند، آیا باعث اخلال در مسیر سلوک است یا می شود در حیات دنیا از آن گاهی کمک گرفت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این‌طور است که می‌فرمایید. ولی نباید چندان هم به خود سخت‌گیری کرد که زندگی برایمان سخت و تنگ شود. بالاخره خداوند، رخصت‌هایی داده است. موفق باشید

14405

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. استاد شبهه ای برایم پیش آمده در مورد عرفای پیشین آنها مگر نمی دانستند با اطاعت محض از ائمه و رویکرد عرفانی داشتن می شود عارف بالله شد؟ پس استاد و شیخ و مرشد دیگر برای چه؟!! لازم به این کارها نبود که. آنها هم اگر آثاری را مطالعه می نمودند می توانستند اهل سلوک شوند. چرا این همه دنبال استاد می رفتند؟ 2. استاد گیرم اصل قضیه شان درست بوده باشد (استاد داشتن). خب پیروی محض از استاد دیگر از کجا می آید؟ مگر نه اینست که باید انسان مسئول خودش باشد؟ پس چرا اینگونه رفتارهایی بوده در قدیم بین عرفا؟ راهنماییم کنید که این تفکرم را سامان بدهم چون این شبهه کمی اذیتم کرده. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً این عرفا از اهل سنت بوده‌اند که به‌طور فرهنگی در نظام علمی خود با ائمه ارتباط نداشته‌اند 2- استاد از نظر عرفا انسانی است که قلب او محل تجلیات الهی شده و عموماً سلسله‌ی آن اساتید به ائمه علیهم السلام ختم می‌شود. موفق باشید

13978
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت محضر استاد محترم: ما می خواهیم گروهی تشکیل دهیم و با هم یک سیر مطالعاتی منظم درباره حقانیت دین شیعه یا سنی برنامه ریزی کنیم اما نمی دانیم چطوری شروع کنیم؟ چه کتابهایی را در اولویت قرار دهیم؟ و چه بخوانیم؟ از شما خواشمندم که جهت این کار به ما کمک کنید چرا که مدتهاست من این نیاز را در خود احساس می کنم. از مساعدت شما خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر ابتدا کتاب «بصیرت حضرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» را مطالعه کنید و بعد به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بپردازید؛ و در نهایت به «الغدیر» رجوع کنید؛ بهره‌ی خوبی خواهید گرفت. جناب آقای محمد حسن شفیعی شاهرودی ترجمه و تلخیص خوبی از «الغدیر» کرده‌اند. در ضمن کتاب «آن‌گاه هدایت شدم» از جناب آقای تیجانی به عنوان مقدمه نکات خوبی دارد. موفق باشید

13503
متن پرسش
محیی الدین ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه ـ خود را مستغنی از شناخت امام زمان می داند ـ و خدا را عین همه اشیا معرفی می کند ـ و ولایت ظاهر و باطنی برای افرادی چون معاویه و متوکل قائل است ـ و به خود اجازه می دهد از انبیاء امتحان توحید بگیرد و همه را مردود بداند ـ و در عالم کشف شهود شیعه را به صورت خنزیر ببیند و غیر اینها از مزخرفات. حال سوالم اين است كه شما چطور مي گوئيد كه بايد عرفان يك چنين شخصيتي را وارد مراكز آموزشي خود كنيم؟ و امام خميني چرا بايد مروج مكتب اين شخص باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان عرفان، زبان خاصی است. امثال امام خمینی و علامه طباطبایی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیهما» چون زبان عرفان و عرفا را متوجه‌اند و می‌دانند به کجا اشاره دارند، این‌طور که شما می‌فرمایید از سخنان محی‌الدین برداشت نمی‌کنند! و برعکس، معتقدند معارفی که محی‌الدین مطرح می‌کند بسیار به آموزه های شیعه نزدیک است. موفق باشید

13373
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت حضرت عالی: بنده به فضل خدا بعد از اتمام دانشگاه وارد حوزه شده ام و مشغول تحصیل هستم. حقیقتا با اینکه می دانم اکنون باید خوب درس بخوانم تا در آینده مشخص شود که چه وظیفه ای بر عهده ام خواهد آمد ولی چند روزی است که خیلی ذهنم درگیر شده که بالاخره چه کاری در آینده باید انجام دهم (تبلیغ، تالیف، تدریس) و چه مسئولیتی خواهم داشت، هر چند در جزوه ی عالم طلبگی شما خوانده بودم که باید در زمان حال زندگی کرد و انجام وظیفه داشت ولی از طرفی به خودم می گویم شاید باید بدانی که چه کار خواهی کرد تا خود را برای آن آماده تر کنی، حال سوال اینجاست که در این شرایط چه کنم؟ سوال دیگر اینکه احساس می کنم (البته مطمئن نیستم) که بعد از ورود به حوزه برخی از مشکلات اخلاقی ام رو آمده و آشکار شده، در صورتی که قبلا خیلی با آنها درگیر نبودم، به عنوان مثال بنده قبل از ورود به حوزه تقریبا در شرایط مختلف عصبانی نمی شدم ولی بعد از ورود به حوزه یکی دو بار از کوره در رفتم، آیا اصلا این مطلب صحیح است که بعد از ورود به حوزه برخی رذائل اخلاقی آشکار شده اند؟ اگر بلی راهکار مقابله با آنها چیست؟ با تشکر از اینکه زمان ارزشمندتان را به پاسخ سوال ما اختصاص می دهید. ان شاء الله عاقبتتان ختم به خیر شود.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً مشغول دروس رسمی حوزه باشید و پس از حضور در درس خارج، افق برایتان روشن می‌شود. زیرا در هرحال با سرمایه‌ی همین دروس رسمی است که هرکاری را طلبه بخواهد انجام بدهد، می‌تواند انجام دهد 2- شیطان خودش در مقابل خدا ادعا کرده است: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ»(16/ اعراف) حتماً در مسیری که به سوی تو ختم می‌شود می‌نشینم. تا مانع سیر انسان به سوی حق شود و در همین رابطه احوالات خود را بپایید. این نشان می‌دهد راهی که انتخاب کرده‌اید، راهِ حقی است و لذا بیشتر از حدّ معمول باید در حفظ خود بکوشید. موفق باشید

13017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد عزیز آیا شما کتاب و نوشته ای در رابطه قضا و قدر دارید؟ لطفا منبعی در مورد فهم ساده ی این موضوع معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دی‌وی‌دیِ عقاید بحثی در رابطه با «عدل الهی» و «قضا و قدر» شده است. بحث «جبر و اختیار» هم کمک می‌کند. از کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری غافل نباشید. موفق باشید

12274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: از یکی از اساتید سیر مطالعاتی خواستم ارجاع دادند به استاد طاهرزاده برای اینکه از استاد طاهرزاده مشاوره درباره سیر مطالعاتی شهید مطهری بگیرم از چه طریقی می تونم اقدام کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت به سیر مطالعاتی مرحوم شهید مطهری چیز تدوین‌شده‌ای ندارم ولی اگر خودتان از کتاب‌های آسان ایشان مثل «داستان راستان» و «سیره‌ی نبوی» و «جاذبه و دافعه» و «سیری در نهج‌البلاغه» شروع کنید آرام‌‌آرام بقیه‌ی کار برایتان روشن خواهد شد. احتمالاً سایت‌هایی هست که در این مورد کار تدوین‌شده‌ای داشته باشند. موفق باشید

12151
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پسر من در ترم چهارم دانشگاه مشغول به تحصیل است و به دختری علاقه مند شده و می خواهد با او ارتباط برقرار کند برای همین با من مشورت کرد و من او را از این کار نهی کردم اما او گفت در دانشگاه ما بچه های مذهبی هم این ارتباط ها را به شکلی کنترل شده تجربه می کنند و کاملا عادی است. من به او گفتم اسلام به شما اجازه نمی دهد همین و بس! و او ضمن صحبتهایی که مطرح کرد و اینکه این علاقه مندی برایش درگیری فکری شدید ایجاد کرده و به روند تحصیلیش لطمه زده و از طرفی از من پرسید مرز اسلام در اینگونه ارتباطات کجاست؟ و گفت من نمی توانم قبول کنم که خدایی که ما را آفریده و خودش به ما قلب داده هیچ راهی برای این نوع ارتباط نگذاشته باشد و گفت من می خواهم با رعایت حد و مرز دینی وارد این ارتباط شوم و با کمی تامل مادر حد و مرز دین کجاست؟ حال من از شما استاد عزیز یاری می طلبم برای پاسخ دادن به جوان دلباخته ام یاریم دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند علاقه به جنس مخالف را در انسان قرار داده تا خانواده شکل بگیرد و چنانچه دختر و پسر جهت تشکیل خانواده با یکدیگر صحبت کنند از نظر شرعی در آن حدّ مجازاند، ولی صحبت با نامحرم به خودی خود شرعی نیست و موجب از بین‌رفتن روح ایمانی انسان می‌گردد. موفق باشید

10760
متن پرسش
سلام استاد: اگر ما در استیلای غرب به سر می بریم و نهیلیسم فکر و ذکر بشر امروز است پس از {کجا} باید متوجه عهد جدید بود از کجا بدانیم این هم نوعی بسط مدرنیته نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مدرنیته انسان را از اُنس با عالم قدس محروم می‌کند و حاکمیت الهی را بر مناسبات بشر به‌کلّی نفی کرده و لذا تنها جریانی ما را از استیلای غرب نجات می‌دهد که از طریق شریعتی مطمئن راه بشر را به سوی خدا بر او بگشاید. موفق باشید
9633
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: در ادامه سیر و سلوک خودشناسی همراه خودسازی است و چه بسا که خودسازی مقدم بر خودشناسی است و چه انسانهایی که بدون معرفت النفس آنچنانی خود را ساخته اند و به مراتبی واصل شده اند مثل میرزا کربلایی بی سواد که با طهارت نفس حافظ کل قرآن گردید، همان علم و عمل است که علم بدون عمل مثل زنبور بی عسل است، لذا اگر تقدم خودسازی را برخودشناسی قبول دارید توصیه تان برای خودسازی چه می باشد و چه برنامه هایی را پیشنهادمی فرمایید؟ (با توجه به تاکیدحضرتعالی بر معرفت النفس و کتب مربوطه به جای تزکیه نفس)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هیچ راهی را بهتر از رعایت حرام و حلال الهی در عمل و رعایت اخلاق در روح نمی‌شناسیم، عمده در رویکردی است که در نسبت خود با خدا باید داشته باشیم و معارف الهی در این قسمت به ما کمک می‌کند تا با معرفت دقیق‌تری دستورات الهی را انجام دهیم و رجوع بهتری داشته باشیم. موفق باشید
9585
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام: در جلسه ای در یکی از ادارات قم بحث صنعت و صنعتکاران و اهمیت اقتصاد در اسلام بود. یکی از مسئولین سوالی از حضار پرسید که بنده را ناراحت کرد می خواستم ببینم تحلیلم درست است یا خیر؟ لطفا نظرتان را مرقوم فرمایید. سوال: آیا امیرالمومنین پولدار بود یاخیر؟ پاسخ برخی حضار: بله تحلیل اینجانب: اصل سوال و پاسخ هر دو اشکال دارند چرا که در این سوال (با توجه به موضوع جلسه) اصالت به پول داده شده است و معصوم با آن سنجیده شده در حالی که امیرمومنان علیه السلام خود میزان است و باید همه مسائل از جمله ارزش پول با ایشان سنجیده شود. شاید بهتر بود پرسیده می شد پول در نظر معصوم چگونه است. امامی که همه عالم در اختیار اوست چه اهمیتی دارد که او را پولدار بدانیم یا فقیر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شدید مبنای سؤال اصالت‌دادن به ثروت دنیایی است و این سؤال نور امام معصوم را به حاشیه می‌برد و امام با اصالت‌دادن به ثروت خوانده می‌شود. باید سؤال شود جایگاه ثروت در اسلام و در نگاه امامان معصوم چگونه بود تا معلوم شود ثروت به خودی خود نه مذموم است و نه ممدوح، بلکه اگر در مسیر کارافزایی و تولید مفید به‌کار رود ممدوح است. موفق باشید
9011
متن پرسش
سلام علیکم. فرق حضور خداوند با حضور جبرائیل در عالم ماده چگونه است؟ یعنی چه که جبرائیل بر اساس استعداد ما می آید ولی خداوند بر اساس استعداد ما نمی آید بلکه خودش می آید! مگر نگفتید ما با تزکیه به خداوند نزدیک تر میشویم و به خدای واقعی بیش تر پی میبریم، خب با همین تزکیه هم جبرائیل نزد ما حاضر میشود. پس نشان میدهد هم جبرائیل (و یا فرشتگان دیگر) و هم خداوند بر اساس استعداد ما، نزد ما حاضر میشوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر ما به سوی خدا به اندازه‌ی آمادگی‌ ما است و در این مسیر واسطه‌های فیض الهی هستند که فیض الهی را به ما می‌رسانند تا آن‌جایی که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» از واسطه‌ای به نام جبرائیل«علیه‌السلام» هم عبور می‌کنند، ولی سیر حضرت حق به سوی ما بی‌واسطه است و اساساً سیری در میان نیست. پس اگر بخواهیم به قرب خدا برسیم از طریق واسطه‌ها می‌رسیم. موفق باشید
8846
متن پرسش
سلام علیکم. 1. استاد ما در بحث های برهان صدیقین داشتیم که برای رسیدن به کمال باید به عین کمال رجوع کنیم و راه آن اجرای شریعت الهی است و این رسیدن به کمال را با رجوع به خودمان و نفس خودمان می یافتیم. 2. همانطور که با رجوع به نفس خود میابیم که نیازمند کمالاتی مثل آرمش، نشاط، علم، جاودانگی و... هستیم همانطور میابیم که نیازمند چیز های دیگری هستیم که از آنها به عنوان لذت یاد می شود، مثل لذت غذا خوردن یا روابط جنسی و از طرفی هم می دانیم لذت بردن هم ناشی از نقص است... فرق اینها با هم چیست؟ آیا رسیدن به این لذت ها نوعی کمال محسوب می شود؟ با توجه به اینکه همان روح است که لذت می برد... از طرفی اگر فکر کنیم می بینیم که اصلا رسیدن به هر کمالی خود لذت بخش و مطلوب است و اگر با رسیدن به کمال حال خوب و لذتی وجود نداشته باشد رسیدن به کمال معنایی ندارد... کمی در این رابطه گیج شده ام زیرا در نگاه عام لذت طلبی منفور است. آیا این منفر دانستن بخاطر عدم توجه به آخرت و منحصر کردن آن در همین دنیاست و همان غذا و شهوت است یا چیز دیگر؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. زیرا به نظرم حل این مسئله می تواند مبنای مهمی برای اجرای شریعت خدا و صبر در برابر مشکلات و امتحانات الهی باشد، آنجا که انسان از بعضی چیزها منع می شود یا در سختی ها قرار می گیرد و اگر بداند بهای این سختی و صبر چیست؟ یاعلی. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم با توجه به این‌که در نوشته‌ی شما بعضی کلمات نامفهوم است درست برداشت کردم یا نه. حقیقت این است که هرکس یک وَْجه خَلقی دارد و یک وَجه الهی و باید وجه خلقی خود را زمینه و بستر به فعلیت‌رساندنِ وجه الهی خود نماید. حال اگر از این سنت غافل شد و به وجه خلقی خود مشغول شد و لذات وجه خلقی خود را مدّ نظر قرار داد، از تعالی لازم باز می‌ماند. در حالی‌که سنت الهی آن است که لذات وجه خلقی را در مسیر تعالی وجه الهی قرار دهیم. موفق باشید
8702
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت علیهم السلام در صفحه 286 فرموده اید: مقام و مرتبه مخلَصین اصلاً جایی نیست که شیطان بتواند در حوزه ی شخصیتشان وارد بشود چون توسط خدا خالص شده اند، مقامی است که شیطان در آن مقام دستگیره ای ندارد که بدان متوسل شود و بهانه ای برای تحریک داشته باشد. پس استاد چرا شیطان در هنگامی که حضرت ابراهیم علیهم السلام میخواستند حضرت اسماعیل علیهم السلام را قربانی کنند ایشان را وسوسه میکرد؟ مگر شیطان نمیدانست که ایشان از مخلَصین است؟ یا در مورد معصومین اگر خداوند اراده کرده که آنها پاک و خالص باشند پس یک نوع جبر است و آنها از خود اختیاری ندارند که گناهی مرتکب شوند ؟ لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در مخلَص‌بودن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همین بس که شیطان نتوانست هیچ تأثیری بر اراده‌ی حضرت داشته باشد، و خود شیطان هم گفت: فقط مخلَصین تحت تأثیر اغوای من قرار نمی‌گیرند و در مورد حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نیز همین‌طور شد. 2- در رابطه با عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها، اخیراً که آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب در شنبه‌شب‌ها بحث شد عرایضی داشتم. خوب است که به صوت آن بحث رجوع فرمایید تا روشن شود عصمت معصومین با علم به گناه به آن‌ها داده می‌شود و به همین جهت خودشان زشتی گناه را می‌بینند و با اختیار خودشان از آن دوری می‌کنند. موفق باشید
8695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد اگر می شود درباره موضوع جایگاه ازدواج در زندگی فرد مجرد و زود ازدواج کردن (20سالگی) و رابطه ی آن با سیر و سلوک توضیحی بدهید؟ یا اگر سخنرانی و یا نامه ای نوشته اید معرفی کنید؟ (نامه ای برای متاهل ها دیدم) ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» کمک می‌کند، به‌خصوص قسمت آخر کتاب تحت عنوان «ازدواج؛ تولدی دیگر». موفق باشید
نمایش چاپی