بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7502
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی بنده چند وقتی است عضو بسیج شده ام آیا ورود به بسیج را برای جوانان مثمر ثمر می دانید؟بنده در سر دوراهی مانده ام نظر شما برایم خیلی مهم می باشد. با تشکر ایمیل هم فرستادم .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار خوبی کرده‌اید به‌خصوص که امروز وظیفه‌ی بسیج بیشتر فرهنگی است و باید در صدد ارتقاء فکری و فرهنگی جامعه باشد. بسیج امروز یعنی جایگاه حکیمانی سلحشور. موفق باشید
6995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . استادیکبار شتیدم جنابعالی گفتید شرح فصوص آیت الله جوادی را خوانده اید .اما این شرح به نظرم پیدا نمیشود . شما چگونه آن را یافتید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با اجازه‌ی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌اللّه» باشد. بعد از ترجمه‌ی جلد 8 و 9 اسفار که به ایشان نیز هدیه کردم، ایشان اجازه دادند و مرکز نوارخانه‌ی سازمان تبلیغات در اختیار گذاشت. البته در حال حاضر جناب حجه‌الاسلام و المسلمین سید یداللّه یزدان پناه فصوص را با جمع بندی که از دروس آیت‌اللّه جوادی و آیت‌اللّه حسن زاده ارائه داده‌اند، کار را کامل کرد‌ه‌اند. موفق باشید
6794

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. حنیفیت به چه معنی است ؟ آیا حنیفیت از اصول دین است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که من می‌دانم حنیفیت به معنای تعادل در فهم یک حالت روحانی برای انسان می‌باشد در مقابل حنیفیت که مربوط به روحیه‌های افراطی است. آیین حنیف، دین مطابق با فطرت، مستقیم، خالص و دارای احکام عملی خاص و صفت دینی که پیامبران الهی مأمور تبلیغ آن در میان انسان‌ها بوده‌اند. زراره از امام باقر (ع) می پرسد: کلمه " حنفاء لله " یعنی چه؟ ما الحنیفیه؟ امام می فرمودند: حنیفیت یعنی فطرت. موفق باشید
6121
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد، می‌خواستم بدونم که علت بالا پایین شدن روحیه توکل انسان چیه؟ چه چیز میتونه باعث بشه که شب هنگام یا یه مدت انسان روحیه خیلی‌ خوب توکل و توحیدی داشته باشه، اما صبح وقتی‌ از خواب پا می‌شه این روحیه از بین بره و انسان دچار نکند‌ها بشه. چکار باید کرد که این روحیه دائمی بشه؟ ارادتمند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در قرآن می‌فرماید: «اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ» یعنی وسعت و تنگی رزق مادی و معنوی شما در دست حضرت حق است و در دل همین قبض و بسط‌ها است که سالک به نور توحید نزدیک می‌شود. وظیفه‌ی ما است در هر حال وظیفه‌ی خود را انجام دهیم تا در هر قبض و بسطی با چهره‌ای از اسماء نورانی حضرت حق روبه‌رو گردیم و در نهایت بگوییم: «به هر شکلی که خواهی جامه می‌پوش.... که من آن قد رعنا می‌شناسم». موفق باشید
6068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم قصد برگزاری جشن دانشجویی به مناسبت عید غدیر را داریم برای استفاده بهتر مسائل فرهنگی در این روز کدام جزوه یا کتاب و سخنرانی را پیشنهاد می کنید .برای استفاده از حدیث در صورت امکان کمی قصد شرح حدیث در این باب را هم داریم لطفا راهنمایی بفرمایید.یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به جهت سمیناری که در قم داشتم بعد از عید غدیر توانستم با سؤال شما روبه‌رو شوم. بیشتر در این مورد سخنرانی دارم که دی‌وی‌دی‌های آن موجود است. موفق باشید
5630
متن پرسش
بسمه تعالی محضر حضرت استاد سلام علیکم احتراما شاگرد کوچک شما 7 سال است که به عنوان مشاوره خانواده و کارشناس آسیبهای اجتماعی مشغول به خدمت می باشد..در جواب سوال خانمی که بحث ازدواج موقت را زیر سوال برده بودند ..خواستم نکته ای را عرض کنم.. به تجربه اینجانب و همکارانم بیش از 95 در صد طلاق ها چه رسمی و چه عاطفی {با هم و از هم جدا } زنان در این دهه های اخیر به علت عدم مهارت زناشویی و مهارتهای خدادادی و کثرت زیاد به سمت امیال نفسانی از طریق فعالیت های اجتماعی و توجه به رسانه ها از وظایف اصلی خویش که شوهر داری به معنای ایجاد فضای آرام و گرم برای رشد همه جانبه اعضاء خانواده...عامل بحران ها می شوند..و یکی از این بحران ها رفع نشدن نیاز جنسی مرد و تبدیل شدن به اصطکاک های عصبی شده است و خود بزرگترین عامل برای گرایش مرد به میل مخالف می باشد...حال اگر خانمی در مسیر تعالی حرکت کند و جهاد خویش را و هدف از بودن را بداند و حاشیه برای خود ایجاد نکند..چرا باید شوهرش بجز خانه و خانواده احساس نیاز دیگری کند...اینجا خانم ها باید کمی تامل و تحقیق کنند. البته وارد بحث وظیفه اجتماعی مردان مسلمان نشدم... لطفا اگر نقصی در کلامم هست بفرمایید. یا حسین علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید چقدر خوب است به اندازه‌ی کافی روی این موضوع کار شود. چند سال گذشته جناب آقای رحیم‌پور ازغدی در این موضوع طی چند جلسه، مطابق روایات نکات ارزشمندی را فرمودند ولی متأسفانه کسی دنبال آن را نگرفت و به‌خصوص خانم‌ها روی این موضوع خوب کار نکرده‌اند. موفق باشید
5495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید بنده یه همکلاسی دارم در دانشگاه که به حجابش اهمیت نمیده از طرفی به امام خمینی خیلی علاقه داره نمیدانم رفتارم با او چگونه باشد و چطور ارتباط برقرار کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با او مدارا کنید تا آرام‌آرام متوجه شود در صورتی علاقه بر حضرت امام در عمق جانش موجب نورانیت می‌شود و می‌تواند از ملکوت حضرت امام متأثر شود که زمینه‌های شرعی را در خود شکل دهد. موفق باشید
4940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در سؤال قبلی این مثال را مطرح کردم که: «انسان در اثر علم حضوری به خداوند، از گناهانش خجالت کشیده توبه می‌کند.»، و شما در پاسخ فرمودید که: «همین‌که توانست به آن محبت فطری نظرکند و محبّت به حضرت حق در او پرتو بیفشاند، دیگر از معصیت بدش می‌آید.». اولاً آیا می‌توان نتیجه گرفت که: «پس در مورد علم حضوری به خداوند، نه تنها علم حصولی به این علم حضوری منشأ تصمیم‌گیری و عمل می‌شود، بلکه حتی خود این علم حضوری هم منشأ تصمیم‌گیری و عمل می‌شود.»؟ ثانیاً آیا می‌توان نتیجه گرفت که: «پس علم حضوری به خداوند، جزء مبادی عملی است.»؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف درستی است. موفق باشید
4664
متن پرسش
باسلام آیا این درست است بگوییم ائمه فقط در حیطه وحی عصمت دارند نه در حیطه زندگی ظاهری چون بارها دیده می شود امیرالمومنین(علیه السلام) کسانی را بر سرکار می گذاردند و بعد خراب در می آمدند پس معلوم است عصمت نبوده؟ 2.فرق مقام عصمت با فرقان چیست و آیا در فرقان دیگر هیچ وقت اشتباهی دیده نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن وقتی که بخواهند به صورت عادی عمل کنند نظر به نور حقیقت خود ندارند مثل آن وقتی که شتر رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» گم شد و حضرت به اصحاب فرمودند آن را پیدا کنند ولی در همین مورد وقتی منافقان گفتند: «یُنْبِئُنَا بِخَبَرِ السَّمَاءِ وَ هُوَ لا یَدْرِی أَیْنَ نَاقَتُه‏» او به ما از آسمان خبر می‌دهد ولی نمی‌داند شترش در کجاست و حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله»احساس کردند ممکن است مؤمنین تحت تأثیر قرار گیرند از علم نبوت خود استفاده کردند و آدرس شتر را که افسارش در فلان درّه به خاری گیر کرده بود را دادند و اصحاب رفتند و شتر را درست همان‌جا و به همان طور یافتند «فَوَجَدُوهَا کَمَا وَصَف‏». این در مورد سایر ائمه«علیهم‌السلام» نیز هست که داستان امام صادق«علیه‌السلام» را در اصول کافی داریم که حضرت از یک جهت به دنبال کنیزی می‌گردند که در اطاقی پنهان شده و از طرف دیگر می‌فرمایند: «إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم‏» اگر امام بخواهد بداند خداوند او را آگاه می‌کند 2- فرق نمی‌کند چون نور عصمت از طریق علم برای امام حاصل می‌شود و علم موجب فرقان می‌شود. در این مورد می‌توانید به بحث «عصمت پیامبر» در جزوه‌ی مبانی نظری نبوت و امامت رجوع فرمایید. موفق باشید
4011

جوهرو عرضبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ارادت قلبی این که اعراض وجودهای مستقلی ندارند و تماما وابسته به جوهرند و اینکه موجود خارجی یک جوهر دارد ویک عرض، صرف یک انتزاع عقل از موجود خارج است. حال سوال حقیر این است که اگر از برای موجود، این انتزاع را انجام ندهیم ، بلکه بگوئیم هرچه در خارج هست (فقط) همان عرضیات است (کم کیف أین متی وضع) چه اشکالی پیش میآید؟ مثلا اگر سیب را میبینیم انتزاع جوهر و عرض نکنیم، بلکه بگوئیم سیب یعنی همین جسمِ خاص با همین اعراضِ خاص ( هرچند با این ادعا مفهوم کلی دیگر ممنوع میشود و تبعات دیگر..) اما اگر این ادعا را قبول کنیم (یعنی عدم انتزاع جوهر از موجود خارجی) برهان اول در حرکت جوهری بی معنا خواهد شد. تشکر میکنم اگر تفصیلا پاسخ بفرمائید
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که می‌گویید «بگوییم سیب همین جسم خاص است با همین اعراضِ خاص» عملاً برای اعراض یک جوهر قائل شده‌اید و متوجه‌اید اعراض نمی‌توانند مستقل باشند. از طرفی مگر به اراده‌ی ما است که انتزاع نکنیم، این اقتضاء تفکر است. می‌توانید با دیدن حسن و رضا و بتول و فاطمه، مفهوم انسان را انتزاع نکنید و مَا بِه الإشتراک آن‌ها را نیابید؟ در آن صورت فکر نکرده‌اید. موفق باشید
2694
متن پرسش
با سلام به شما استاد گرامی.اینجانب دانش پژوه جامعه الزهرا قم قسمت غیرحضوری هستم که کتابها و سی دی ها را دریافت می نمایم و خود باید مطالعه کنم الان این قدر عقب افتاده ام که نزدیک است شرایط ادامه تحصیل را از دست بدهم و بخاطر همین گاهی اضطرابم خیلی بالا می رود.شما پیشنهاد می نمایید چه روشی را در پیش گیرم تا خوب تمرکز و توجه بر روی درسهایم پیدا کنم و حالا اگر جبران نمی توانم بکنم لا اقل اگر خداوند صلاح می داند این راه را ادامه دهم.من الله توفیق.دامت برکاته.خدانگهدار.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بزرگان گفته اند: «توزیعُ الْوَقْتِ توسیعُ الوقت » اگر وقت خود را تقسیم کنید و برای روز و شب‌ات برنامه‌ریزی کنید فرصت انجام کارهای عقب‌افتاده را پیدا می‌کنید رمز موفقیت بعضی ها این است که هر کاری را به موقع انجام می دهند و برای همه اوقات خویش برنامه دارند؛. حضرت امیر علیه‏السلام هرگاه بر فراز منبر می‏نشست، پیش از آن که خطبه را آغاز کند به حاضران چنین توصیه می‏کرد و هشدار می‏داد: «ای مردم! از خدا پروا کنید. هیچ کس عبث و بیهوده آفریده نشده است؛ تا به بازیچه مشغول شود و هیچ کس به حال خود رها نشده است که عمر خود را لغو و بیهوده سپری کند». موفق باشید
1826
متن پرسش
سلام علیکم . اینکه خداوند متعال با آن همه عظمت غیر قابل فهم فرموده : آیا به شتر نمینگرند که چگونه خلق شده . چه سری در آن است خلقت شتر چگونه انسان را هدایت میکند وبه چه سوال بزرگی پاسخ میدهد .سوال دوم اینکه فرموده انسان به غذایش بنگرد بسیاری گفته اند یعنی در غذایش دقیق شود یا اینکه منظور غذای روح است ولی من فکر میکنم با توجه به آیه بعدش که فرموده ما آب را فرو ریختیم و..... منظور اینست که عالم طوری تنظیم شده که حتی انسان اگر به چگونگی آماده شدن غذایش بنگرد میفهمد کار طبیعت نیست و این طبیعت خودش مقهور حکیمی است که همه چیز را برای انسان آفریده . آیا این برداشت من درست است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در ابتدای سؤال خود به بنده لطف‌ها کرده بودید که ضمن تشکر، قسمت اول سؤال را حذف کردم، امیدوارم خداوند بر همه‌ی ما منت بگذارد و از پرتو انوار امام زمان‌مان محروم‌مان مگرداند، دائم به فکر مولایمان امام عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشید، از خدا می‌خواهم شما را و من را از موالی اماممان قرار دهد. 2- قسمت اول سؤال‌تان هم برمی‌گردد به همان نکته‌ای که در قسمت دوم سؤال متوجه شده‌اید. یعنی خداوند ما را به نظر به شتر و چگونگی خلق آن دعوت می‌کند تا نحوه‌ی ربوبیت خدا را در نظامی بنگریم که شتر نیز جزیی از آن نظام است. علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: خداوند می‌خواهد از این طریق ما را متوجه نبوت بگرداند و بفرماید ما در راستای ربوبیت خود، به همان شکل که شتر را در زندگی شما قرار دادیم تا در شرایط زندگی بیابانی بتوانید زندگی خود را ادامه دهید، انبیاء را فرستادیم تا ربوبیت خود را کامل گردانیم و شما در ادامه‌ی حیات معنوی موفق گردید. به همین جهت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» معتقدند عموم این مثال‌‌ها جهت اثبات ضرورت نبوت است. موفق باشید
19910
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: در چین همه تلاش میکنن که یه لقمه نانی به کف آرند و به غفلت بخورن. در هند همه میرن سینما فیلم هندی ببینن بزن بزن، اکشن. در سوئد همه در صلح کامل زندگی میکنن تا حدی که از خوشی زیاد و البته از پوچی، خودکشی میکنن. تو آمریکا مهد هالیوود است و مجسمه‌ی آزادی و به کلینتون رأی میدن اما! ترامپ رأی الکترال میاره میشه رئیس جمهور. توی خط استوا هنوز هستند کسانی که تمدن نوظهور آدم‌کش را هنوز ندیده‌اند. و.... اینها چند نمونه از پدیده های رایج در جهان اطراف ماست. تو ایران! هم یه پدیده بوجود آمده به اسم حضرت مستطاب، مدّ ظله، دامت برکاته، قدس سره، حفظه الله تعالی، پسر عارف، جلو چشم میلیونها نفر گفته من خوبم! من تکم! من خاصم! من کروموزوم خوبی دارم! که معروف و پولدارم! بقیه خون خوبی تو رگهاشون نیست! گاگولن! دست و پا چلفتی‌ان! من از پدر و مادر خاصی به دنیا اومدم. حالا استاد! شما هی نزار ما بریم سرمون رو بزنیم به دیوار. والا قدیما از روی ریا هم شده صاحب‌منصبان دنیوی تواضع میکردن میگفتن «هذا من فضل ربی» ما کسی نیستیم. ما هیچی نیستیم! شما حدیثی، آیه‌ای، توصیه‌ای، نکته اخلاقی، چیزی ندارید به ما تزریق کنید تا از عصبانیت نریم سرمون رو بزنیم به یه دیوار رو به آفتاب نوک تیز با آجر لفتون؟! برچسب‌ها / اصلاح طلب؟ کروموزوم؟ فرد خاص؟ یکی یه دونه؟ چراغ خونه؟ گل گلخونه؟ پسر خونه؟ پسر بابا؟ تواضع؟ هذا من فضل؟ حالا شما بفرمایید؛ «گر بر سر نفس خود امیری مردی! آرام باش، افسار نفس را بکش! نمی خوام بکشم!!!! مگه زوره؟ دوست دارم اینقدر حرص بخوروم تا دق کنم ان شاءالله تعالی. باباجان! زن خارجیه تو شبکه‌ی «من و تو» و امثالهم به آقا میگه!!!! مقام معظم رهبری!! اینا به خودشون میگن مقام عظمی کروموزوم!!!!. ایمیلم خرابه، شخصی جواب ندید حرص میخورم ها.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هم باید با مصرف یک ماده‌ی توهّم‌زا خود را نسبت به این حرف‌ها به گیجی بزنید، وگرنه، نه شخصِ شما بلکه هر آدمی که در هوشیاری باشد به نحوی یا خود را از یک بام بلند به روی زمین پرت می‌‌کند و یا مثل جنابعالی به دنبال دیواری می‌گردد که سر خود را محکم به همان نحوی که شما وصف کردید، بزند.

ما را چه شده است که سیاسیونِ ما چنین گل‌پسرانِ متوهَّمی تربیت کرده‌اند که در روز روشن سخنانی بگویند که احمق‌ترین آدم‌های دنیا هم چنین حرف‌هایی به ندرت می‌زنند!!!؟ باز به بنده ایراد بگیرید که چرا می‌گویم؛ جریان اصلاح‌طلبی در فضایِ روح غربی ، برداشتی عرفی از آزادی دارد و نه قدسی و تنها به این فکر می‌کند که چگونه از بستر آزادی، انتخاباتی را مدیریت کند که عملاً در آن انتخابات، اهدافِ انقلاب اسلامی خواسته یا ناخواسته در حجاب ‌رود و ما به جای پشت‌کردن به آزادی به جهت سوء استفاده‌ از آن، آزادی را از بندِ چنین افکاری آزاد کنیم تا همان حریّتی که دین متذکر آن است به صحنه آید و رعایت حقوق انسانی شکوفا گردد. این نوع نگاه به آزادی، آن نگاهی است که از آموزه‌های علی «علیه‌السلام» به‌دست می‌آید و نه از لیبرال‌دموکراسی.[1] آری! بستر اصلاح‌طلبی جز چنین انسان‌های متوهَّمی به‌بار نمی‌آورد در آن حدّش که رئیس جمهور آن هم فقط ملاکش رضایت رأی دهندگانِ به اوست به جای آن‌که ملاک عمل او حق و باطل باشد. که در این رابطه کمی دقِ دلِ خود را در جواب شماره‌ی سؤال 19909 خالی کردم. موفق باشید


[1] - حضرت علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «وَ لا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّا» بنده‌ی هیچ‌چیز مباش، زیرا خداوند تو را آزاد آفریده.

19847
متن پرسش
سلام و خسته نباشید خدمت حضرت استاد: این سوالی است که در بحث با شخصی دیگر به وجود آمده است. و جواب آن بسیار مهم است خواهشمندم اگر از جواب آن مطلع اید کامل پاسخ آن را بفرمائید. ممنون. اگر حجاب یکی از مهمترین ویژگی های یک زن مسلمان است و یا اگر عفاف و حجاب تا این اندازه با یکدیگر نسبت دارند چرا زنان مسلمان و مومن در صدر اسلام از همان ابتدا موظف به رعایت آن نشدند، همانطور که مثلا به اقامه ی نماز موظف شدند؟ اگر اسلامی بودن جامعه در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) منوط و مشوط به با حجاب بودن همه ی زنان نبود، چرا امروز فرض بر این است که در جامعه ی اسلامی همه زنان، حتی اهل کتاب باید با حجاب باشند و الا اسلامی بودن حکومت زیر سوال می رود؟ قابل تامل است که نه تنها شواهدی از برخورد حکومتی و اعمال تنبه و تعزیر زنان به خاطر عدم رعایت حجاب و یا تبرج در این مدت یافت نمی شود، بلکه تا آنجا که از بحث مکتوب فوق استفاده می شود ظاهرا هیح روایت معتبری هم وجود ندارد که نشان دهد پیامبر (ص) یا ائمه ی اطهار (ع) حتی از موضع امر به معروف و نهی از منکر لسانی در این موضوع با زنی در کوچه و بازار برخورد کرده باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده‌ی احکام اسلام حتی نماز، به مرور و پس از آمادگی اولیه‌ی جامعه‌ی اسلامی به صورت نهایی‌اش اعلام شد. ولی از آن به بعد که حکم الهی نماز و شراب و حجاب نازل گردید، هرگونه تخلف با آن حکم، معصیت محسوب می‌شود. موفق باشید

19502
متن پرسش
سلام علیکم: لطفاً راهکار های عَملی غلبه بر آتش شَهوت به مَنِ پسرِ جوان توضیح دهید چون این آتش شَهوت دین و دنیای من را سوزاند و تا حدی پیش رفته که حتی باعث شده ترک واجبات مثل: نماز نخواندن و انجام محرمات مثل: نگاه به نامحرم کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید نگاه به نامحرم، کارها دست انسان می‌دهد. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌کارهایی جهت رفع این مشکل مطرح شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

18020
متن پرسش
با عرض سلام: شما در بعضی جاها و منجمله در مباحث مربوط به اربعین فرموده اید که ملت عراق بخاطر نظام قبیله ای که در کشورشان حکم فرماست به این خوبی توانسته اند در مقابل نفوذ فرهنگ مدرنیته مقاومت کنند و علی رغم استفاده ی گسترده از ابزار تمدن غربی هنوز روح و فرهنگ آن تمدن نتوانسته آنها را به نفع خود مصادره کند و سوال اینجاست که اولا: آیا با توصیه ی فرهنگ قبیله ای به ملتها می شود آنها را در مقابل این تهاجم مقاوم کرد و آیا این می تواند راهی باشد که بتوان از تکنیک جدید استفاده کرد بدون اینکه مقهور فرهنگ آن شد؟ و ثانیا: همین روحیه ی قبیله گرایی و قومیتی آیا در آینده برای تشکیل و ادامه ی تمدنی از جنس تمدن دینی مشکل آفرین نخواهد بود؟ همان عصبیتی که حتی برای منافع قبیله حاضر است جلوی امام معصوم بایستد و نگذارد کارها پیش رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت حریم قبیله به صورت صحیح آن همان رعایت صله‌ی رحم است و آشنایان خود را یگانه‌دیدن. لذا اگر همین اُنس با ارحام درست رعایت شود نتایج خوبی حاصل می‌گردد. همه‌ی تلاش فرهنگ مدرن آن است که انسان را در فردیتِ خود قرار دهد تا بتواند بر او تأثیر بگذارد. موفق باشید

16951
متن پرسش
سلام: یکی از استادهای معارف در دانشگاه می گفت: که این با عقل جور در نمی آید که یک قطره اشک برای امام حسین (ع) بریزی، گناهانت بخشیده شود، یا فلان دعا را در مفاتیح آمده که بخوانید که اگر به عدد ریگ های بیابان گناه داشته باشید بخشیده شود. و می گفت که این مطالب یا این گونه بیان کردن این مطالب به خواننده جرائت و جسارت در انجام گناه می دهد و خیال او را از انجام گناه تا حد زیادی راحت می کند. و از قرآن آیه خواند که: «فمن یعمل مثقال ذره شر یره» و حدیثی را هم گفت که هر چه را از ما اهل بیت (ع) شنیدید، اگر با عقل جور در نیامد، آن را به دیوار بکوبید. آیا این سخنان صحیح و بلااشکال است؟ نظرتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از یک قطره اشک در این موارد، یک اشک از جنس عاطفه‌ی صرف نیست، بلکه بحث جهت‌گیری و هویت‌آفرینی است. آری! اگر جهت‌گیری انسان در راستایِ حرکت امام حسین«علیه‌السلام» و مقابله با جبهه‌ی یزید شد؛ دیگر این انسان، انسانِ دیگری است که با گناهان خود به طور اساسی یگانه نیست. و از این زاویه در نسبتی که حضرت سیدالشهداء«صلوات‌اللّه‌علیه» با او برقرار می‌کند، اشک او جاری می‌شود تا در راهِ گشوده‌ی مولایمان که از یک طرف، عهدِ با خدا است و از طرف دیگر، تقابل با ظلم و جور است، قدم گذارد. آیا در سال‌های اخیر رزمندگانی را نیافتید که به قول خودشان، سراسر گناه بودند و آن‌ها را امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» یعنی راهِ گشوده‌ی حسین«علیه‌السلام» در این تاریخ نجات داد؟ آری! برادر: حکایت  اشک برای حسین«علیه‌السلام» حکایتِ یک تاریخ معنا و بصیرت است. موفق باشید  

15565

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چه لزومی داشت که خداوند متعال جریان فراموش کردن ماهی را در داستان حضرات موسی (ع) و خضر (ع) ذکر کنند. می شد مثلا بعد از ذکر آیه ۶۰ به آیه یافتن حضرت خضر (ع) اشاره کنند و از گفتن فراموشی ماهی صرف نظر کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رازهایی در این قضیه بوده است که از طریق وقوع امر غیر عادی، متوجه‌ تصرف آن ولیّ خدا یعنی حضرت خضر بشوند. عرایضی در این رابطه در تفسیر سوره‌ی کهف شده است. اصل بحث بر روی سایت هست. موفق باشید

14004
متن پرسش
1. در برهان صدیقین فرمودید خدا عین هستی و عین کمال است هدایت و رحمت کمال است پس خدا عین رحمت و هدایت است و ضلالت و غضب عدم هدایت و رحمت است پس وجه کمالی نیست که ما به خدا نسبت می دهیم در حالی که قرآن می فرماید خدا گمراه می کند و خدا غضب می کند آیا می شود این نکته را با معرفت النفس اینگونه فهمید که نفس عین دیدن است و وقتی عضو بینائی از بین رفت می گوئیم کور شدم در حالی که نفس عین بینائی است و از آن کوری صادر نمی شود حالا در رابطه ی خدا و انسان وقتی می گوئیم خدا گمراه کرد و یا غضب کرد یعنی انسان مشکل دارد که نمی تواند هدایت و رحمت الهی را بگیرد و می گوئیم خدا غضب کرد یا قضیه این نیست و غضب و گمراهی کمالی در خداست و آن را جلوه می کند مثل سایر اسماء کمالی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام و ملاصدرا می‌فرمایند «با توجه به این‌که خداوند عین کمال است پس وقتی رحمت خود را از انسان بگیرد عملا به او غضب کرده‌است و یا وقتی نور هدایت را از انسان بگیرد عملا او در گمراهی خواهد بود ولی این نوع گمراه کردن خدا، ابتدایی نیست بلکه به تبع عصیان انسان است که خداوند هدایت را از او سلب می‌کند. موفق باشید

13270
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جناب استاد طاهر زاده: اولا: از شما می خواهم که جایگاه تسلیم و رضا را در زندگی و در برخورد با مسائل مختلف و امتحانات الهی تبیین بفرمایید؟ چرا که انسان می ماند در برابر مسائل نفسانی و گذشته ی گناه آلود خود هم بایستی رضا بخرج بدهد؟ یا مثلا به اندک علم و ایمانی که دارد رضا بشود؟ و مرز تسلیم و پذیرش تا کجاست؟ که خود بر مسائل پیرامونی این دو موضوع واقف هستید. دوما: آیا بین ابتلا و امتحان و مصیبت و بلا از منظر قرانی تفاوتی هست یا خیر؟ چرا حضرت حق (عز وجل) جایی آیه ی «ما اصابک من سیئة» .. را می فرماید و جایی می گوید: «ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ» .. ما در برخورد با مصائب چه واکنشی باید از خود نشان دهیم؟ کدام ها را باید نشان از بلاء حسنا بدانیم و با دلی آرام و خوش تحملش کنیم و کدام باید ما را به خود آورد و تلاش در رفع مشکل کنیم؟ بطور خلاصه سنت خداوند در بلاها و مصایبی که به ما می رسند چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان نسبت به آن‌چه که خودش انجام داده است و مقابل حکم شریعت است، نباید راضی باشید. ولی نسبت به حکم خدا که در مقابل گناهان ما بر ما جاری می‌شود باید آن حکم را عادلانه بداند. لذا آن‌جایی که می‌فرماید آن‌چه مصیبت به شما می‌رسد، به خاطر اعمال شماست؛ نظر به این نکته دارد. و آن‌جا که می‌فرماید: «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً (79)» می‌خواهد بگوید که حضرت حق در ارائه‌ی خوبی‌ها به تو کمک می‌کند ولی در ارائه‌ی بدی‌ها تو خود، مسئول آن هستی. و آن‌جایی که می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ»(حدید (22). می‌خواهد بگوید برنامه‌های کلی عالم از قبل تعیین شده است و اگر مثلاً مصیبتی مثل مرگ عزیزان برایتان پیش آمد، آن را اتفاقی ندانید، بلکه از قبل حضرت حق آن را مطابق مصلحت خود برنامه‌ریزی کرده است. موفق باشید

9525
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: این جملات از کتاب البیع امام خمینی رحمه الله ج 2 / ص 633 / است: بل یمکن ان یقال الاسلام هو الحکومه بشئونها و الاحکام قوانین الاسلام، و هی شان من شئونها، بل الاحکام مطلوبات بالعرض، و امور آلیه لاجرائها و بسط العداله. منظور از حکومت چیست؟ اینکه می فرماید احکام مطلوبات بالعرض و امور آلی هستند، آیا منظور این است که احکام میتوانند بر اساس مصالح حکومت (به معنایی که مد نظرشان هست) تغییر کنند؟ به این معنا که هیچگونه مصلحت و مفسده ای در باطن اخکام نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکومت یعنی شرایط تحقق اهداف اسلام در جامعه و در راستای تحقق حکومت در جامعه باید احکامی صادر شود که مقصد اصلی در این احکام تحقق اهداف اسلام است مثل قوانین راهنمایی و رانندگی که به خودی خود اصالت ندارد، بلکه برای نظم امور جامعه است. موفق باشید
8285
متن پرسش
سلام استاد عزیز سوالی هست که باعلم تجربی هر چی دنبالش گشتم پیدا نشد و اون اینه که چرا وقتی نماز صبح ما قضا میشه روز ما خراب میشه کارا درست پیش نمیره تا چشم رو هم میذاریم شب شده بدون اینکه دستاوردی داشته یاشیم بزرگوار لطفا ازعالم تکوین و تشریع و اینا سخن نگید چون من از اینا چیزی سر در نمیارم ممنون که به قول حضرت حافظ بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مختوم بی عنایت
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شیطان لعنتی کاری می‌کند که نماز شما قضا شود و بعد سعی می‌کند تا آن‌جا که می‌تواند یا کارهای روزتان را خراب کند یا این‌طور القاء کند که گمان کنید کارها همه در آن روز خراب شد تا شما را مأیوس کند. راهش آن است که به قول خدا اعتماد کنید که فرمود اگر قضای نمازت را خواندی من آن نماز را به عنوان نماز کامل می‌پذیرم و بعد با اطمینان کامل که خدا نمازتان را پذیرفته به امید خدا وارد روز شوید و پوزه‌ی نحس شیطان را به خاک بمالید. موفق باشید
7983
متن پرسش
باسلام درباره آیت الله وحید نقل شده :(وی با تأکید بر اینکه همه چیز در قرآن و روایات است به طلاب توصیه کرد که وقت خود را صرف قرآن و روایات کنند و خاطرنشان کرد: بنده سال‌ها نزد فیلسوف بزرگ مرحوم میرزا مهدی آشتیانی و مرحوم میرزا ابوالقاسم الهی که فیلسوف خراسان بود، فلسفه را تلمذ کردم چون از اول عاشق این رشته بودم اما بعد از مدتی فهمیدیم آنچه گمشده فقط در کتاب و سنت است).آیا واقعا همین کتاب و سنت نیاز بشر به فلسفه را بازگو میکنند یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی حقیقت را باید در قرآن و روایات جستجو کرد و هراندازه عقل و قلبِ انسان بیشتر رشد کرده باشد از قرآن و روایات بیشتر می‌توان استفاده کرد. فلسفه و عرفان می تواند قدرت فهم قرآن و روایات را بیشتر ‌کند. نمونه‌اش حضرت امام و علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیهما». موفق باشید
6919
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر چرا در بحث برهان صدیقین می‌فرمایید که وقتی برای عالم مراتب قایل شدیم به آن معناست که خدا در مرتبه‌ی بالاتر است و این بدان معناست که خداوند در مرتبه‌ی پایین‌تر نیست؟ با توجه به این‌که هرکدام از مراتب عالم ظهور خاص خداوند در همان مرتبه است چنین اشکالی باز هم پیش می‌آید؟ (اگر هر مرتبه‌ای از عالم را ظهور وجود مطلق با قید و محدودیت همان مرتبه از وجود در نظر بگیریم، وجود مطلق را در همه‌ی مراتب به صورت مقید به همان قید آن مرتبه‌ها می‌بینیم و شاید دیگر چنین مساله ای پیش نیاید). نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که شما داخل پرانتز می‌فرمایید درست است و در این صورت بحث معیّت حق با عین ثابته‌ی آن مخلوق است و این در واقع تشکیک در ظهور است. آنچه می‌تواند قابل اشکال باشد تشکیک در وجود است و خودِ ملاصدرا نیز که جهت تعلیم بعضی از مباحث از تشکیک در وجود استفاده می‌کند در یکی از مجلات آخر اسفار اذعان به تشکیک در ظهور دارد و نظر عرفا را تأیید می‌کند. موفق باشید
5479
متن پرسش
با سلام طلبه ی پایه یک هستم که از دیپلم وارد حوزه شده ام و با توجه به اینکه 23 سال دارم نگران این هستم که برای شروع مباحث عقلی و اعتقادی کمی دیر شده باشد. (با در نظر گرفتن این نکته که در جواب یکی از سوالها فرموده بودید: فلسفه را شروع نکنید تا در فقه ممحض باشید) لطفا در این مورد مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با مباحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین در کنار پایه‌های اولیه حوزه، خلأ نگاه فلسفی عرفانی را تا حدّی جبران کنید، چون اگر بخواهید از حالا فلسفه بخوانید با توجه به این‌که باید همه‌ی ذهن خود را وارد مباحث فلسفی کنید از پایه در ادبیات ضعیف می‌مانید. موفق باشید
نمایش چاپی