بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37819
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و احترام آقای طاهرزاده. چرا یک شخص بزرگی مثل امیرالمومنین میشه حضرت علی و یک شخص میشه شمر لعنت الله علیه چرا یکی میشه شهید آیت الله رییسی یکی هم می‌شود حسن روحانی چرا یکی می‌شود حافظ قرآن یکی می‌شود معتاد چرا یکی می‌شود انسان یکی می‌شوند حیوان انسان نما یا علی مدد 🌺

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت انسان در ذات خود مختار است تا چه شخصیتی را برای خود تصور کند و مطابق آن انتخابهای خود را انجام دهد. موفق باشید

37818
متن پرسش

سلام علیکم خدمت شما استاد عزیز: شکی نیست که مولوی عارفی بزرگ و شاعری توانا و خطیب با امثال و حکم فوق العاده است اما سنی بودن و پیروی متصوفه گاها شاید اشتباهاتی برایش پیش آمده یا شاید بنده اشتباه می کنم که ان شاءلله شما مشکل را حل کنید اولا اشاره می کنم به مکاشفات آیت الله بروجردی و شیخ رجبعلی خیاط که اشاره به منحرف بودن و ضاله بودن مثنوی است که در کتاب کیمیای محبت و در محضر لاهوتیان آنها را پیدا کنید و در خود مثنوی آمده که گنج مخفی بد ز پری جوش کرد خاک را سلطان اطلس پوش کرد که اشاره به حدیث جعلی کنت کنزا مخفیا است یا گفته: مصطفی را هجر چون بنداختی خویش را از کوه می انداختی تا بگفتی جبرئیلش هین مکن که ترا بس دولتست از امر کن که این هم برگرفته یک حدیث جعلی درباره قصد خودکشی پیغمبر (العیاذ بالله) دارد بماند که او همچین نظری درباره پیغمبر داشته و درباره شمس گفته اولیا و انبیا حیران شده در حضرتش یا در دیوان شمس صریح می گوید شمس منو و خدای من یا هر لحظه به شکلی بت عیار برآمد این خدای مولوی یا گفته با بردن نام شمس باید سجده کرد یا جای دیگر در مثنوی گفته : مصطفی آمد که سازد همدمی / کلمینی یا حمیرا کلمی / آنک عالم مست گفتش / آمدی کلمینی یا حمیرا می زدی این هم حدیثی جعلی و دروغی و سخنان حول این ابیات که مولوی کرده در ادامه قطعا با مقام پیغمبر هم شان نیست جای دیگر درباره شمس در همان مثنوی و دیوان شمس گفته درباره حضرت موسی گفته او با مشاهده نور شمس بیهوش شد و شمس همان نور بوده که می گفتم خدایم من خدایم من خدایم یا مولوی در مجالس سبعه با حدیث جعلی دیگر گفته که پیغمبر به عمر گفت اگر من پیغمبر نمی شدم تو می شدی که سعدی هم با اشاره به این حدیث جعلی می گوید دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی گر خواجه رسل نبدی ختم انبیا یا جای دیگر با تحرف فضائل اهل بیت در مثنوی گفته: بهر این فرمود پیغمبر که من همچو کشتی ام به طوفان ز من ما و اصحابی چون کشتی نوح هر که دست اندر زند یابد فتوح تحریف فضائل اهل بیت و عوض کردن اهل بیت با اصحاب از این واضح تر و بارها حدیث اصحابی کاالنجوم در مولوی که آنهم جعلی است و در تقابل با فضائل اهل بیت آمده تمسخر عزاداری عاشورائیان در حلب هم که دیگر اشاره نمی کنم و نسبت شرک در مثنوی به جناب ابوطالب هم که هیچی و ادب بالای مولوی هم در مثنوی و دیگر اشعار حتما از فیوضات عرشی و فتوحاتی قدسی بوده اینها که یه مقدار از خروار بوده درباره مولوی دیگر باقی موارد بماند شمس هم که خودش با بی احترامی هایش به اهل‌بیت و حضرت فاطمه در مقالات دیگر جاها خودش کتاب می خواد آیا این کلکسیون احادیث جعلی اصول اصول اصول الدین است؟ با تشکر از پاسخگویی شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته حتماً در جریان هستید که در این موضوع بسیار صحبت شده است و شخصیت هایی مانند رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری نسبت به این نکات بیگانه نبودند. مهم آن است که متوجه اشارات و منظور جناب مولوی باشیم و البته می دانید که بنا به روایات ما هرگز خواب، حجّت نیست. موفق باشید 

37817
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی و اسلام و جامعه نگران در امر خانواده. پاسخ شما را در گفتگوی موضوع #ارتباط_مرد_و_زن_در_بشر_جدید_و_معنای_وجودی_آنها به دقت مطالعه کردم. و نکات آن کاربر نگران را که فرمودند نیز مطالعه کردم البته پیش از آن، آن مطالب را می‌دانستم و جایگاه بنده دقیقا گفتگو با چنین جامعه ای است تا نه دچار گروهک های تندرویی شویم که می‌خواهند با تشدید فساد یک توهم برای ظهور زود رس ایجاد کنند و نه مسئله رها شده بماند تا جامعه از دست برود بلکه هم اکنون راهی باز شود بسوی آن قله که آن قله مدرنیته متوهم غیر انسانی نیست. و البته جایگاه محترم جنابعالی بطور کلی تذکر به بنیان انسانیت در هستی و تعقل و پروش می‌باشد. آنچه بنده عرض کردم که مسلم ناقص و پیش پا افتاده بود و بنا بر شروعی برای گفتگو. پیش تر عرض شد نتوانستیم از روابط غیر متعارف و روان پریشان و توهمات و شهوات بی رویه جلو گیری کنیم و نمی‌توان احساسات و نیازهای انسان را نادیده گرفت و دیدیم که آسیب ها خورده‌ایم. ما بنا نداشتیم زنان غیر متعارف و کاسبان این امر را میدان دهیم و یک جامعه بیمار تر بسازیم! خیر بنای ما بر این بود آن دختر پسری که هم سن هستند و فردی معمولی‌اند با صیغه پیش روند تا در کنار یکدیگر پروشی سالم یابند نه آنکه در خانه جلوی پدر مادر مذهبی سکوت کنند و در خفا رابطه جنسی برقرار کنند تا اتفاقا دچار این مسائل روانی بد که گفته می‌شود شوند. بنا به شواهد شخصی و آمارهای مستدرک ارگان های رسمی و علمی کشور بسیاری از نسل جدید رابطه جنسی مخفی دارند و دیگر باکره نیستند و میزان سقط جنین بسیار بالاست، دقیقا مثل آن دختر مسئول فرهنگی پایگاه بسیج، که با گفتگو با بنده این مسئله را شرح داد و از خودش گفت که شهوتش بی اندازه زیاد است و رابطه جنسی با مردی میانسال و دیگران داشته و تقریبا هر شب خود ارضایی می‌کند و او یک بیمار نبود بلکه به خاطر حاضر نشدن ما و‌ حضور دشمن یک بیمار شده (بنا ندارم بیش از این مثال بزنم با این که دارم اما مجبورا به خاطر درک موضوع گفتم). می‌بینیم که از ورود نکردن ما این مشکلات بیشتر شده نه آنکه ما متهم به بیشتر کردنش بشویم!. متوجه باشید ما نخواستیم به شهوت دامن زنیم، ما می‌خواستیم جامعه شهوت ران را در چهارچوبی انسانی کمک کنیم تا به سخن شما برسیم زیرا در تنگناها قرار داریم و باید آرام آرام راه را باز کنیم و از خطرات بیشتر به کنترل خطرات و سوق به آن قله برسانیم. و اما چیزی که لازم دانستم عرض کنم در باب سخن صحیح شما از تاریخ صیغه اول اسلام است؛ آری ولی اکنون در جنگی باطنی تاریخی هستیم! و بنا نیست مسئله‌ی صیغه به منظور عرف‌ش تشدید شود. شماها خانواده هایی که جوانانتان تصمیم گرفتند مخفی کاری کنند بهتر است به فکر برقراری ارتباط با آنها باشید زیرا اگر شما با درک و محبت و تشرع و تعقل دل جوانان را جذب نکنید و راهکاری ملموس و عملی و موقت برای رسیدن به آن قله ندهید، دشمن منتظر اوست با جوابها و روش ها و لذت های زیبا که در جامعه شما حاضر کرده «ما بنا به توقف و انجماد نداریم ما بنایمان حرکت محکم است که پذیرای جوانان است و نخواستیم با بهانه این سخنان آنها را گمراه تر کنیم». جناب استاد بنده به وضوح سخنان شما را فهم کردم‌ و بلطف خدا ورود کردم حال منتظرم ببینم چه پیش می‌آید و چه ساخته می‌شود ان شاءالله. نفسم را فدای دینی کردم که به آن امیدوارم و آبرویم فدای انسانهایی کردم که خود ارزش خود را نمی‌دانند و گمگشته و حیران و آسب دیده و منتظرند. هر شروعی مسلم پرورشی دارد مهم آن صراطی است که در آنیم. باز مرا به اموری متذکر شوید که بیش از کتب شماست و تا اینجای کار حرکت کردم و نیازشان دارم و منتظرم پیش تر روم. برای بنده تفکر برانگیز بود که شما «زن» را محور این مسئله دانسته‌اند و براستی زن محوریت غالب را دارد. من عابرو به کف گرفته و از چیزی هراس ندارم و تکیه ام بر عقل و حکمت و امر حی الهی است الحمدالله و شما را در این راستا مشاهده می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار ارزشمندی را به میان آورده اید مبنی بر آنکه ما نمی توانیم در این شرایط تاریخی نسبت به مسائل جنسی جوانان با موقعیت هایی که پیش آمده، ساده انگاری کنیم. آری! به هر حال بحثِ انکار ازدواج موقت در میان نیست، بحث در آن است که چرا در مسئله ازدواج مطابق این زمان فکر نکنیم؟ مگر نشنیده اید که پیامبر خدا «صلوات الله علیه و آله» در مسجد چگونه به راحتی برنامه ازدواج چند جوان را فی المجلس پیش می آوردند؟ ما مجبوریم اگر بنا بر آن است که از خطرات بزرگ انحرافات جنسی عبور کنیم، نسبت به این امر جنسی جوانان مان و ساده کردن ازدواج بیندیشیم و به بهانه خطرات توهّمی و یا احتمالی از ساده کردن ازدواج نباید غفلت کرد. وگرنه ملاحظه می کنید که علاوه بر مشکلاتی که فرمودید با درصد زیادی از دختران و پسرانی روبرو هستیم که در سن ۴۰ سالگی هنوز منتظر تشکیل خانواده و ازدواج هستند و پشیمان از سخت گیری هایی که انجام دادند. موفق باشید

37816
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در اینجا چند عدد شبهه را مطرح می‌کنم: (لطف بزرگی می‌کنید اگر بر اساس کتب معتبر اهل سنت پاسخ دهید) ۱. در واقعه غدیرخم حدود ۱۲۰ هزار نفر از مسلمانان حاضر بودند. چگونه بود که با رحلت پیامبر اکرم (ص) تنها ۴ یا ۵ نفر از آنان مدافع حقوق امیرالمومنین (ع) ماندند و هزاران نفر آن واقعه را فراموش کردند؟ ۲. اعراب، بهتر از همه زبان عربی را متوجه می‌شوند. چگونه بود که همه آن چندین هزار نفر کلمه مولا را به معنی دوست متوجه شدند و امام علی (ع) را یاری ننمودند؟ ۳. اگر جانشینی پس از رسول خدا (ص) حق امام علی (ع) بوده است چگونه بود که از این حق هیچ دفاعی نکردند و حتی با خلفا رابطه ای صمیمانه داشتند؟ ۴. آخرین موردی که مطرح می شود این است که چگونه حضرت علی (ع) درباره شهادت جناب عثمان (رض) غیرتی شدند اما درباره شهادت حضرت زهرا (س) واکنشی نشان ندادند؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد کافی است به جریان  صحیفه که در بحار ج 8 ص 33 وشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 4 ص 454 آمده است رجوع فرمایید تا جایگاه سیاسی بودنِ سقیفه، روشن گردد که چگونه پس از ماجرای غدیر خم گروهی به این نتیجه رسیدند پس از رحلت رسول خدا«صلوات الله علیه و آله» با تمام قدرت بر ضد حکومت علی (ع) مبارزه کنند و پیمان نامه ای با امضاء ۳۴ نفر تهیه و آن را به ابوعبیده جرّاح دادند مبنی بر این که محمد «صلوات الله علیه و آله» رسالت خود را انجام داد و کسی را جانشین قرار نداد و اختیار حکومت را به عهده ملت گذارد تا رهبری ملت موروثی نشود. بخشی از مفاد آن عبارت است از:
این متن مورد توافق تمام مهاجرین و انصار است.
انگیزه نوشتن این صحیفه، گمراه نشدن مسلمانان، و اقتدای مسلمانان آینده به آن است.
حضرت محمد (ص) از پیامبران الهی بوده و خداوند دستور ابلاغ دین اسلام را به او داده است. وی پس از مرگ خود جانشینی برای خود انتخاب نکرد و انتخاب جانشین خود را به مردم واگذار کرد.
اگر شخصی ادعا کند رسول الله شخص معینی را به عنوان جانشین خود معرفی و اسم و نسب او را بیان کرده، دروغ‌ گفته است.
پیامبر(ص) فرمود: اصحاب من مانند ستارگانند. به هر کدام از آنان اقتدا کنید، هدایت می‌­شوید. شخصی که ادعا کند بر دیگران برتری داشته و امام است، حرف باطلی گفته است.
طبق حدیث «ما انبیاء از خود ارث نمی­‌گذاریم و آنچه از ما باقی می­‌ماند صدقه است»، اهل بیت رسول خدا خلیفه نیستند؛ زیرا نزدیکی خویشاوندی با پیامبر، دلیل بر خلافت نمی‌شود.
کسی که به کتاب خدا و سنت پیامبر تمسک کند گمراه نمی‌شود. اگر شخصی این عقیده را نداشت، دشمن است. 
افتخار ابدی بر آن هایی باد كه بی سروصدا در آن غوغای سقیفه متوجّه ی غدیر شدند و ما را وابسته به اهل بیت عصمت و طهارت «علیهم السلام» نمودند. اکثر مسلمانان تحت تأثیر فضایی قرار گرفتند که اصحاب صحیفه در سقیفه پدید آوردند و لذا ابتدا تعداد شیعیان كم بود امّا همین تعداد کم، به خوبی درك كردند كه اهل سقیفه در نهایت كارشان به كجا خواهد كشید، و به همین جهت شیعه دامن ائمه «علیهم السلام» را گرفت. موفق باشید    
 

37815
متن پرسش

بسمه تعالی، سلام علیکم: در حرم امام رضا سلام الله به یادتان هستیم. ۱. باتوجه به هدف حیات زمینی آدم، که اینگونه مطرح شد که در مذهب عقل، نیاز حقیقی بود که انسان با جنبه ضعف خود روبرو شود و به زمین هبوط کند تا بتواند ضعف ها را بر طرف کند و شایسته ملاقات با حضرت حق گردد. این پرسش ایجاد می‌گردد که اگر هدف خلقت انسان همچون کودکی است که تا بیاید راه رفتن را یاد بگیرد، چندین بار بر زمین می‌خورد. و همین زمین خوردن ها، گناهان اوست. خب حال که در مسیر صعودی پیشرفت قرار گرفت و با گذر زمان ضعف ها را برطرف‌کرد؛ یعنی دیگر به هر قدر که از ماده و جسمانیت عبور کرد و حقیقت گناهان برایش آشکار گشت و دیگر دچار گناه نشد و میلی به کثرت نداشت، آیا در روز حساب، بازخواست گناهانی که در مسیر رشد مرتکب شده بود، می‌گردد؟ اساسا با این نگاه گناه چه معنایی خواهد داشت؟ مگر قرار نیست با هست خودمان مواجه شویم؟ خب اگر این هست از گناهان گذر کرده باشد و میلی نداشته باشد، عمل اینجا چه معنایی پیدا می‌کند؟ یعنی اعمال سوء گذشته او بالافعل چه معنایی دارد و دیگر باز خواستی معنا دارد؟ ۲. جایگاه عمل با توجه به روایت: «اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ كَمَن لاذَنْبَ لَهُ» چگونه است؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که روایت مذکور متذکر است حقیقتاً انسانها با توبه ای که نسبت به آن عملِ گناه انجام می‌دهند، دیگر شخصیت دیگری شده اند و در جایگاه وجودی دیگری قرار دارند و نباید از این لطف بزرگ حضرت معبود که همان تواب بودن است، غفلت کرد. موفق باشید

37814
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار:عبارت «ادا فرض الجمعات» که در ادعیه آمده است، شامل چه دستوراتی می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه داریم « وَ وَفِّقْنِي لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ فِيهَا مِنَ الطَّاعَاتِ»‏ و مرا توفيق ده بر اداء فريضه روزهاى جمعه و بر طاعتهايى كه در اين روز بر من واجب نموده ‏اى. حکایت همان دستوراتی است که در رساله های عملیه در رابطه با روز جمعه بیان فرموده اند از جمله غسل و حضور در نماز جمعه و صله رحم و خدمت به نیازمندان و... موفق باشید

37813
متن پرسش

سَرِ دار از جمارانش مگر سر بود؟ حتما نه خمینی جرمش از حلاج کمتر بود؟ حتما نه دعوی حلاج شخصی بود و انا الحق می‌گفت! دعوی خمینی (ره) جهانی بود و ماورای جهانی و نحن الحق می‌گفت! انگار خون به ناحق ریخته شده‌ی حلاج با شدیت بیشتری به تاریخ برگشت که «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها». خمینی (ره) یک رهبر سیاسی-اجتماعی نبود! او روح الله بود که با نفخه رحمانی‌اش در کالبد بی‌جان ایران و جهان دمید و اسلامی‌اش کرد. حلاج می‌گفت بکشید مرا تا بیدار شوم اما خمینی (ره) هر لحظه می‌گوید: بکشید ما را ملت ما بیدارتر می‌شود. خمینی (ره) پرچمدار نهضتی است که فجر صادق نهضت جهانی مهدی امتهاست. و اکنون ماییم و انتخاب تاریخی‌مان که خمینی (ره) را برگزینیم یا غرب وحشی را، یک سو مکتب شهادت و یک سو مکتب فضاحت! انتخاب با ماست، هرچه بودیم و هستیم را کنار بگذاریم و پس‌فردایی شویم که «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»، با همت و اراده‌ای که مثل آن را تاریخ به خود ندیده است. فردا را با اراده‌ای الهی با هم خواهیم ساخت و بهتر است بگوییم خدا می‌سازد که قدر الرجل علی قدر همته. من به خال لبت، اي دوست! گرفتار شدم / چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم / فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم / همچو منصور خريدار سر دار شدم. انقلاب اسلامی خمینی (ره) فریاد نحن الحقی خداوند است در تاریخ ما؛ پس بیایید قدرش را بدانیم. اصلح_جلیلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راستی! چه رمزی در آن بیت از غزل حضرت روح الله نهفته بود که فرمود: «فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم / همچو منصور خريدار سر دار شدم.»؟ جز آن است که او از خود فانی و به حق باقی شد تا حکایت تاریخ آینده ای باشد که آن تاریخ، بسترِ تولد و ظهور فرزندانی است همچون شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید سید ابراهیم رئیسی. و عظمت کار در این جاست که هرکس در این تاریخ حاضر نباشد اگر چندین و چند خطبه از نهج البلاغه بخواند و یا لباس روحانیت به تن داشته باشد؛ از آنجایی که خود را بیرون از تاریخ حضرت روح الله احساس می‌کند، چه اندازه با کلماتِ دشمن شادکن آینده را برای خود سیاه می یابد و در بلای بی تاریخی چه اندازه حیران و پریشان است. موفق باشید  

37812
متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: در ابتدا عرض کنم که پرسش حقیر ابدا رویه سیاسی به معنای خاص آن ندارد. چند روز پیش ناظر به حضور آقای دکتر جلیلی در اصفهان از حضرت عالی کلیپی منتشر شد که مردم را به حضور در میدان امام دعوت فرمودید. فارغ از نفس دعوت به حضور در این میتینگ سیاسی و شخص دکتر جلیلی، پیش از این برخی از اصطلاحات این کلیپ مانند حضور تاریخی و قدسی را در فرمایشات حضرت عالی ناظر به اربعین حسینی یا تشییع حاج قاسم عزیز و ... شنیده بودیم و برایمان معنادار بود. پرسشم این است که آیا از نظر شما مطرح کردن مسائل مهمی که حضرت عالی عمرتان را صرف تبیین آن کرده‌اید، برای دعوت عمومی (و نه نخبگانی) به یک میتینگ سیاسی، منجر به ابتر ماندن فرمایشات و تبیین‌ها نزد عامه نمی‌شود؟ اگر قرار بود ادبیات حضور تاریخی و قدسی و پیوند آن با انقلاب، اربعین حسینی، تشییع حاج قاسم و ...، آن منظری باشد که ما امروزمان را با آن بخوانیم و معنادار بیابیم، آیا بهتر نیست در استعمال این ادبیات و تطبیقش بر اتفاقات طوری دقت شود که منتج به کوری مخاطب نگردد؟ بهتر نیست توجه شود که زدن این حرف بخشی از ماجراست و آن چه در طرف مقابل شنیده می‌شود، بخش مهم دیگر است؟ به نظر می‌رسد این رویکرد، حجاب رجوع وجودی به عالم که دغدغه حضرت عالی است می‌شود. با تشکر التماس دعا از حضرت عالی دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در هفته های اخیر عرض شده بنده به جهت آشنایی که از شخصیت آقای دکتر جلیلی دارم ایشان را در عرض دیگر نامزدها قرار نمی‌دهم همانطور که آیت الله رئیسی را نیز در جایگاه یک شخصیت سیاسی و اجرایی نمی‌دانستم. امری که بحمدالله پس از شهادت ایشان برای بسیاری روشن گردید. کافی است عرایض بنده در رابطه با آقای دکتر جلیلی را در دوره قبل نیز دنبال فرمایید. به هر حال این انقلاب است که در بستر تاریخی خود افراد خاصی را می پروراند مانند حاج حسین خرازی و حاج قاسم. و بنده آقای دکتر جلیلی را در چنین بستری می یابم. در این مورد حداقل خوب است نظری به عرایضی که اخیراً تحت عنوان ««کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شده است بیندازید. موفق باشید

37811
متن پرسش

سلام و عرض ادب: آیا واقعا اخلاق انقلابی کافیه برای ریاست جمهوری؟ بنده کاملا مناظرها رو تا این لحظه نگاه کردم و آقای جلیلی در اینکه متانت و مهربانی خاصی دارن و انگار که میشه به صداقت و پاک بودنش ایمان داشت شکی نیست ولی آیا کافیه؟ واقعا ایشون نسبت به تمامی سوال ها در مناظره فقط خود سوال رو با مثال شرح می‌دادند و هیچ برنامه ای اراعه نمی‌کردند در صورتی که آقای قاضی زاده هاشمی و حتی آقای قالیباف و یا حتی آقای پزشکیان که شخصا من فقط بخاطر حامیانشون بهشون رای نمیدم والا بسیار پخته و با برنامه بودن. من احساس می‌کنم بعضی مردم بدون هیچ دقتی و فقط با دید مذهبی و غیر مذهبی بودن دارن شخص شبیه به اعتقاداتشون رو انتخاب میکنن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تصور بنده همانطور که عرض شد جایگاه آقای دکتر جلیلی نسبت به جهانِ پیش رو و مشکلاتی که داریم، جدی تر استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17011. موفق باشید

37810
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: سوالی داشتم از خدمت شما. من جدیدا به جایی که نگاه می کنم پلک که می‌زنم همان چیزی را که دیده ام را می بینم یه حالتی است که مثل اینکه چشم من مثل دوربین عکاسی عمل می کند این حالت طبیعی هست یا غیر طبیعی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر خاصی ندارم پیشنهاد می‌شود کتاب «ده نکنه در معرفت نفس» و شرح صوتی آن را که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید

37809
متن پرسش

سلام علیکم: وقتتون بخیر. ببینید آدمین یک کانال در ضمن اینکه میدونه جلیلی بهتر از قالیباف هست اما چه دلیلی میآره که به قالیباف رای میده! آیا صحیح است؟ ببینید چی نوشته؟ چرا [بیشتر] طرفدار قالیبافی؟ چون جلیلی جلوتر از زمانه‌اش هست و زمانه فعلی زمانه‌ی میزان برای او نیست (روایت «زَمَانُ الْمِيزَان» در اصول کافی را بخوانید: الکافي ج ۸، ص ۳۶۲) 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/119250 بنظرم زمانه، زمانه‌ی ظهور جلیلی نیست و بدنه‌ی دولت هنوز ظرفیت و قابلیتِ اخذ و بروز فکر و عمل او را نداره، ولذا با عدم همراهی بدنه دولت (کما اینکه با عبدالملکی یعنی وزیر دولت سایه او در دولت سیزدهم همراهی نشد) و پیش‌نرفتن برنامه‌هایش در فضای زمانه فعلی، موجب اجحاف در حق او و افق تمدنی بلندش خواهدشد، و کمال لایق نگاه او ظهور و بروز شایسته پیدا نمی‌کنه. فرهنگ عمیق جلیلی هنوز باید از سمت نگاه حکمرانی و گفتمانی ما در منطق و میدان تمنا بشه ... @Salehi786 @Salehy

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که جناب حاج آقا نجاتبخش می‌فرمایند اتفاقاً ما مسائلی داریم که از طریق نگاه آقای دکتر جلیلی به جهان و به مشکلات داخلی قابل حل است. خوب است به سخنان ایشان نظری بیندازیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17028. موفق باشید

37808
متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با توجه به صحبت شما که فرمودید کارها باید از کف جامعه و از پایین درست شود و حتی مثال آقای احمدی نژاد (چهار سال اول) را زدید که از آن دوره بهتر نبود و کار حل نشد و فهمیدیم باید از پایین کار حل شود و باز در دیداری که رهبر عزیز با حاج مهدی رسولی داشتند که آنجا می‌خواستند مستقیم وارد شوند و حمایت کند از یک شخص خاص ولی رهبری ایشون را منع کردند و فرمودند بروید برای تمدن نوین اسلامی کار کنید و باز اشاره ای کوتاه دارم به سخنان رهبری در ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ فرمودند یکی از چیزهایی هم که الان به این مناسبت، در این برهه‌ی زمانیِ بخصوص لازم است عرض بکنم، [اینکه] سعی کنید از گسترش نفوذ و کلمه در سطح کشور در مسائل زودبازده - مثل انتخابات و مانند اینها استفاده نشود. یعنی واقعاً به‌ نظر من حیف است کار وسیع فرهنگی که انسان بخواهد انجام بدهد، وسیله‌ای قرار بدهد برای اینکه مثلاً در انتخابات یکی جلو بیاید، یکی عقب برود. این تشکیلات را تا آنجایی که ممکن است صرف این‌ جور کارهای زودبازده [نکنید] تعجب بنده این است چرا باید شخصا از یک کاندیدا ولو این کادیدا کاملا اصلح باشد حمایت کنید؟ پیشاپیش از این که مصدع وقت شریف شدم عذر خواهی می کنم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد بنده آقای جلیلی را یک نامزد در کنار دیگر نامزدها نمیدانم. خوب است در این مورد به عرایضی که تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شد رجوع فرمایید. موفق باشید

37807
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله؛ در خصوص پرسش شماره ۳۷۷۹۲ مواردی به نظرم رسید که لازم دیدم ذکر کنم: ۱. دوست بزرگوارمان ازدواج موقت و صیغه را به عنوان راهکار برای اطفاء شهوات نوجوانان مطرح کرده اند، در حالی که خود این موضوع صیغه تبعات بسیار زیادی دارد. بسیاری از خانمهایی که تحت این عنوان ازدواج میکنن حتی التزام حداقلی به الزامات دینی این موضوع و عده نگه داشتن و... ندارند و این مسیر غالبا برای امرار معاش انتخاب شده است. خیلی از ایشان، به طور متعدد صیغه می شوند و چون در این نوع ازدواج غالبا بحثهای جنسی و شهوانی پررنگ تر است و این افراد تجارب زیادی دارند روح و عالم حاکم بر بسیاری از آنها یک حالت جنسی نچسب و غیر روحانی می شود که کسانی که روح لطیفی دارند سریعا متوجه می شوند، حال ما یک نوجوان با روح صاف را با این فرد مجرب صیغه کنیم به نظر من مثل این است که کسی را در دریا غرق نماییم وارد یک وادی بی انتها از لذات غیر ضروری می شود که به جای آنکه موضوع شهوت حل شود و به سایر امور زندگی بپردازد، تمام زندگیش می شود همین مساله، چون به لحاظ روانشناسی، نوجوان وقتی در یک کاری قرار گیرد غرق آن می شود. فلذا بهترین حالت این است که طبق آموزه های دینی، بحث خویشتن داری در نوجوانی را به فرزندانمان بیاموزیم و از طرف دیگر رواج ازدواج آسان را در دستور کار قرار دهیم. از نوجوانی باید برای نوجوانان ازدواج سهل و آسان تبدیل به ارزش شود. متأسفانه چوم تبلیغ این موضوع رها شده و از طرف دیگر انواع و اقسام مراسمات ازدواج با دنگ و فنگهای رنگارنگ و متنوع جدید در اینستاگرام و.... در معرض دید جوانان است و اینها تبدیل به ارزش شده، به طوری که اصل ازدواج به حاشیه رفته. در حالی که ازدواج به موقع، با فرد مناسب و آگاهانه آنقدر جادبه دارد که نیازی به این حواشی نیست. حیف که ما اصل را گم کرده ایم. در خصوص بازتعریف نقش‌های زن و شوهر طبق زمانه امروز، موافقم که در عین حفظ اقتدار مرد و کرامت زن، خانواده امروز با خانواده دیروز متفاوت است. البته سوال کننده محترم بگونه ای مطرح کردند که در زندگی فعلی زن و شوهر فقط از غروب تا فردا صبح، همدیگر را می بینند انگار که زمانهای قبل مردها سر کار نمی‌رفتند، آن موقع هم مرد صبح می‌رفته و غروب می آمده و فرقش این بوده که در قدیم کار خانمها بیشتر در منزل بوده است اگرچه صبح تا شب آنها هم کار می‌کردند، حالا اداره میرن اون موقع در منزل. اما در اصل موضوع که هر دو از کار روزانه خسته بودند اما معمولا با دیدن هم روحشان تازه می‌شده شک نیست. خیلی نباید مسائل را پیچیده کرد. ببخشید استاد جان که پراکنده گویی کردم، گفتم شاید بگویم بهتر است. خدا توفیقتان دهد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که می‌فرمایید و در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» بیان شده ما خانواده را به عنوان یک هسته توحیدی که در جای خود جهان وسیعی به حساب می آید در نظر نمی‌گیریم و چاره کار اصلاح همین نظر است و در آن صورت مطمئن باشید شرایط ازدواج و ادامه زندگی با سادگی تمام پیش می آید و جلو می‌رود و ذات انقلاب اسلامی چنین اقتضائاتی را به میان خواهد آورد. بنابراین راهِ حل مسئله، راه حلی نیست که در جهان در غرب پیش آمد. موفق باشید

37805
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: همه ی کاندیداهای جبهه انقلاب بارها متذکر شدند که نهایت امر جبهه انقلاب یک کاندید خواهد داشت ولی چنین چیزی را در مورد آقای جلیلی ندیدیم. از طرفی در حال حاضر بعضاً بین طرفداران جلیلی و قالیباف هم یک نوع گریبان دریدن و سینه چاک کردن و نزاع های بیهوده که همگان اذعان دارند به ضرر جبهه انقلاب خواهد بود دیده شده. در صورتی که خدای ناکرده این نزاع منجر به رأی آوری اصلاحات بشود آیا دیگر تاب آن را خواهیم داشت؟ آیا جبهه مقاومت آسیب نمی بیند؟ چه خسارتی به دنبال آن متوجه کشور اسلامی است؟ چرا آقای جلیلی در این مورد موضعی نمی گیرند که باعث آرامش بین طرفداران باشد؟ چرا اعلام نمی دارند که موفقیت جبهه انقلاب مهم تر از در رأس قرار گرفتن ایشان است؟ آیا شما مواجهه آقای جلیلی را نسبت به اجماع جبهه انقلاب تایید می کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به نکاتی که جناب حاج آقا نجاتبخش مطرح کردند، توجه شود از آن جهت مسئله آقای دکتر جلیلی و شعارهای ایشان بسی بزرگ تر از آن است که فعلاً دغدغه اجماع و یا عدم اجماع ما را مشغول کند زیرا به هر حال آینده این انقلاب آینده ای است که  حتماً جریان های وابسته به غرب جایی نه تنها در این انقلاب حتی در جهان ندارند. موفق باشید  https://eitaa.com/matalebevijeh/17028

37803
متن پرسش

سلام علیکم: استاد گرامی، ای کاش چند تایی از خصوصیاتی که بر اساس آن جنابعالی به این نتیجه رسیده اید که آقای سعید جلیلی گزینه اصلح است (چون می‌دانیم که طبق نظر شورای نگهبان همه این ۶ نفر صالح برای تصدی ریاست جمهوری هستند) برای اینکه به ایشان رای دهیم را اعلام می‌فرمودید. لطفا مصداق عینی بفرمایید نه کلی. در ضمن اگر کابینه مرحوم رئیسی و شخص ایشان اسوه کاملی از رئیس جمهور کابینه تراز انقلاب اسلامی بودند این سوال را هم پاسخ دهید که ۱. چرا هیچکدام از وزرای ایشان تایید صلاحیت نشدند؟ (چون همه زحمات را آن مرحوم و امیر عبداللهیان بر دوش نمی‌کشیدند) ۲. چرا برخلاف دیگر شهدای هسته ای و دفاعی مانند شهید مسعود علیمحمدی، شهید شهریاری، شهید فخری زاده و دیگران که بعد از شهادتشان همسر، فرزندان و بعضا والدین آنها در صدا و سیما و تجمعات و مراسمات حضور میافتند و جلسات متعددی با رهبری داشتند و در انتخاباتها مردم رابه حضور در انتخابات تشویق ترغیب می‌کردند، خبری از همسر و دختران مرحوم رئیسی نیست و حتی خبرهایی مبنی بر احتمال تغییر امام جمعه مشهد شنیده می‌شود که البته من این خبر را امیدوارم صحیح نباشد؟ متشکرم

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌دانید که همه این موارد به نحوی در سوال و جوابهای گذشته و یا با نکاتی که در کانال مطالب ویژه عرض شد، روشن گردید. خوب است به  https://eitaa.com/matalebevijeh/16996 و یا به نکاتی که آقای ثابتی در این موارد فرموده اند رجوع شود.
https://eitaa.com/sabeti موفق باشید
 

37802
متن پرسش

کاش از استاد طاهر زاده می‌پرسیدید که دل ما را قرص کنند طاقتم خیلی کم شده قلبم همراهیم نمی‌کنه من نزدیک شصت سال سن دارم ولی تقریبا هر روز میرم منطقه های جنوب شهر تهران و با خانم ها برای رای دادن و در انتها رای به آقای جلیلی صحبت می‌کنم ولی تو تهران انگار مردم بیشتر جبهه میگیرن البته دوره‌ی قبل که برای آقای رئیسی همین کار را می‌کردم و کاملا از رای آوردن آقای رئیسی نا امید شده بودم ولی خوشبختانه شهید رئیسی رای آوردن ولی الان طبق خبرها مساجد محل ها بسیج برای جناب قالیباف حمایت میکنه البته خودم تا حدی جواب استاد را میدانم فکر کنم فقط در دل کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که عرض شد مسئله بسیار عمیق تر و اصیل تر از آن است که حضور تاریخی آقای دکتر جلیلی را در محدوده رأی آوردن در این انتخابات و یا رأی نیاوردن محدود کنیم. خوب است که به آن نکته عنایت بیشتری بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 موفق باشید

37801
متن پرسش

سلام: جناب آقای دکترجلیلی در میدان امام اصفهان از جنابعالی یاد کردند که باعث خوشحالی هست. می خواستم بدانم با ایشان ارتباط نزدیک دارید و آیا ایشان هم از فعالیتها و کتابها و برنامه های جنابعالی مطلع هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالهای قبل نشستی طولانی و با برکت با ایشان داشتم و آنجا بود که متوجه گوهر وجودیِ مردی شدم که بسیار جلوتر از زمانه خود در نزد خود و در زمانه حاضر است و البته در جریان هستم که مطالب کتابها را دنبال می کردند تا آن حدی که از رفقا دعوت کردند و در نشستی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را مباحثه نمودند. مردی که علاوه بر حافظ قرآن بودن و با توجه به پایان نامه شان که مربوط به سیاست در قرآن است؛ متوجه جهان و روحی است که جهان بشری آماده فهم و پذیرش آن می باشند. حال با نامزدی خود در واقع خواسته اند معلوم کنند ظرفیت انقلاب اسلامی تا آن حدی است که مرد سیاستِ آن تا چه اندازه باید مردِ درک عمیق دیانت باشد و این است آینده انقلاب اسلامی، حتی اگر در این زمانه مردم ما نتوانند او را درک کنند. موفق باشید 

37798
متن پرسش

سلام‌علیکم، در این پیام می‌خواهم از استاد طاهرزاده ی گرامی، تشکر فراوان کنم. من در دو سوال قبلی که پرسیده بودم خیلی مضطر بودم و حالم بسیار بد بود و دوره ی فشار و بیماری و بلای فراوانی را در اوج تنهایی، پشت سر گذااشته بودم و در همین حد پاسخ گویی شما، بسیار دلم آرام گرفت و آرامش خاصی از خواندن پاسختان دریافت کردم و فرموده بودید به آغوش پر مهر علی بن موسی الرضا پناه ببرم  و همین کار را کردم و بلاها و فشارها کمتر شد. و با اینکه تا این سن هنوز کربلا نصیبم‌نشده بود خیلی عجیب و معجزه آسا همه ی شرایط به خصوص رضایت همسرم، برای رفتن به کربلای من فراهم شد و نایب الزیاره تان در تمام حرم ها بودم و تحت قبة الحسین دعاگویتان بودم. باز هم از شما و تمام کادر عزیزتان تشکر می‌کنم. فقط از شدت تنهایی و بیماری و فشارهایی که طی این ۲ سال گذراندم، نمی‌توانم درس بخوانم و نمی‌دانم چه کنم، آیا باید خودم را مجبور کنم به درس خواندن یا نه، پایان نامه ی ارشدفلسفه ام مانده است و مهلتی هم ندارم ولی اصلا توان نشستن پای کار را ندارم، یا نمی‌دانم الان کدام کتاب درسی فلسفی را بخوانم یا صوت درسی اش را گوش دهم. فعلا فقط صوت های شرح چهل حدیث شما را در حال گوش دادن هستم. تنهایی و بدون استاد و بی هم مباحثه ای درس خواندن بعد این همه بلا و بیماری، برایم سخت هست. چه کار کنم؟ باز هم ممنون و سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرصتی از این بیشتر که میدان تفکر فلسفی خود را که مسلم یکی از ابعاد نهفته هر انسانی است از طریق رشته دانشگاهی هرچه بیشتر رشد ندهید؟ تفکر فلسفی بزرگ تر از درس دانشگاهی است یک نوع به خود آمدن است و راهی است تا ما هرچه بیشتر در میدان حضور خود با خود، خود را بیابیم. موفق باشید

37797
متن پرسش

سلام وقت بخیر: بنده چند وقتی است سرگردانم که آیا زن باید بیرون از خانه کار کند یا داخل خانه؟ چرا؟ درآمد داشتن زن و اشتغال او خوب است یا خیر؟ و متاسفانه به هیچ نتیجه ای نرسیدم و در یک مجموعه ای از تناقضات گرفتار شده ام... وقتی یک زن یک سری استعداد ها و توانمندی ها دارد، مثل توانایی مدیریت بالا و روحیه ی گرم و با حرارت، این زن نمی‌تواند در خانه بماند و ظرف بشورد و بچه نگه دارد، افسرده و دل مرده می‌شود. پس تکلیف استعداد های او چه می‌شود؟ چرا رهبر انقلاب خطاب به مردان می‌گویند عامل موفقیت شما زنی است که خانه داری می‌کند و بچه را نگه می‌دارد و...؟ چرا این موفقیت برای زنان نیست؟ چرا موفقیت و حضور در جامعه و کسب ثروت فقط برای مردان است؟ چرا زن را موجودی می‌پندارند که معطل مرد است؟ زن بشوید، بروبد، بچه بزرگ کند تا مرد به موفقیت برسد؟!! چرا با کسب ثروت و اشتغال زنان مخالفت می‌شود؟ مگر نه این است که پیامبر به واسطه ثروت حضرت خدیجه اسلام را نشر دادند؟ چرا می‌خواهیم مسلمانان را در فقر و قناعت و زهد نگه داریم و یهودی ها بواسطه ی ثروتشان دنیا را در دست بگیرند و بر ما برتری یابند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» عرض شده؛ بحث در استعدادهای متفاوت زن و مرد است آنجایی که نیاز به آن استعدادهای متفاوت است و زنان با مادری و دلسوزی و حکمت خاصی که دارند کارهای غیر ممکن در امر تربیت را با روحیه خود، ممکن می سازند و این غیر از کارهایی است که با روحیه انسانیِ انسانها جدا از زن و مردبودن پیش می آید بخصوص در زمانه ای که بسیاری از کارهای دیروزینِ خانه، امروز به جامعه کشیده شده است و هرگز نباید از استعدادهای زنان در این رابطه استفاده نکرد که بعضا در امور تولیدی همچون قهرمانی شجاع به میدان آمده اند. موفق باشید

37795
متن پرسش

با توجه به ابعاد شخصیتی آقا امیرالمومن (ع) چگونه می توان قائل به دافعه داشتن حضرت شد وایا شیعه واقعی می تواند دافعه داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دافعه که به حکم آیات اولیه سوره ممتحنه عین ایمان است؛ به همین معناست که امروز تنفر کامل از اسرائیل شرط انسانیت می باشد. دافعه مولایمان از انسانیتِ متعالیِ آن حضرت ریشه میگیرد. موفق باشید 

37794
متن پرسش

با توجه به معنای ولایت چگونه می توانیم تشخیص دهیم آیا مولای ما علی (ع) است و چقدر از ولایت آقا بهره مندهستیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظری به سوال قبل، و بخصوص با نظر به معنای انسانیت و اینکه آن حضرت را ذیل نبوت نهایت انسانیت می یابیم، میتوان به این موضوع فکر کرد. آری! حقیقتاً آن نهایی‌ترین حضور ذیل نبوت نبیّ، تنها و تنها با نظر به حضوری است که در نسبت با مولایمان علی«علیه‌السلام» می‌تواند برای هر کس پیش آید؛ تا انسان هرچه بیشتر با نظر به آن حضرت خود را در ابعاد متعالی‌تری  احساس کند.  و این است معنای نسبتی که ما با  ولایت آن حضرت می‌توانیم داشته باشیم. موفق باشید

37793
متن پرسش

منظور از اکمال دین و اتمام نعمت در آیه: «الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی» چیست و تفاوت اکمال و اتمام در بحث دین و ولایت چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از آن كه پیامبر(صلوات الله علیه و اله) در آخرین حج، در هر فرصتی مردم را متوجه عترت خود می كردند و به عدم انفكاك بین كتاب خدا و اهل البیت خود توجه می دادند، بالاخره حضرت جبرائیل (ع) نازل شد و دستور خدا را اعلام داشت كه ای پیامبر؛ حرف اصلی را بزن كه فرصت دارد از دست می رود و در این رابطه در ۱۸ ذیحجه ی سال دهم هجری آیه نازل شد كه: «یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ اِنَّ اللهَ لا یَهْدِی القَوْمَ الْكافِرین»ای رسول خدا، به مردم برسان آنچه را بر تو نازل شده از طرف پروردگارت و اگر انجام ندهی، رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خدا تو را از مردم و خطرات و توطئه های آنان حفظ می كند، خدا كافران را هدایت نمی كند و نمی گذارد نقشه هایشان به نتیجه برسد. از این آیه نكات زیر به دست می آید:
۱. آیه ی فوق دستوری است به رسول الله (صلوات الله علیه و اله) همراه با تأكید و تهدید، كه اگر آنچه را باید ابلاغ كنی انجام ندهی و ابلاغ ننمایی، رسالتت را انجام نداده ای. در ضمن خداوند در دل آیه وعده ای به رسول الله می دهد، كه خدا او را از خطر مردم محفوظش می دارد، حال سؤال این است كه آن خطر چه بوده است؟
الف- مسلّم خطر اهل كتاب نیست، چون در سال دهم هجری اهل كتاب قدرتی نداشتند که بتوانند برای مسلمانان خطری باشند و از طرفی باید خطری باشد كه رسول الله(صلوات الله علیه و اله) را نگران كرده و خدا هم نفرمود خطری نیست، بلكه فرمود: آن حضرت و آن پیام را از خطر حفظ می كند.
ب- خطر از برای جان پیامبر هم نبوده، چون پیامبر (صلوات الله علیه و اله) در طول حیات خود ثابت كرده اند كه هرگز از فداكردن جان خود هراس نداشته اند.
ج- پس باید خطرِسركشی و عصیانِ اعراب متعصب بوده باشد كه برایشان ارزش های قومی و مادی ملاك بوده و نه ارزش های الهی. و لذا پیامبر (ص) نگران بودند كه با طرح رهبری علی (ع) مقابله ی مسلمانان متعصب نگذارد كار به نتیجه برسد، و به ظاهر هم پیش بینی ایشان درست بود، ولی خداوند در آخر آیه حضرت را امیدوار كرد كه در نهایت نقشه ی آن ها خنثی می شود و نمی توانند مسیر هدایتی را كه به عهده ی حضرت علی (ع) و فرزندان آن حضرت است از مسیر اسلام جدا كنند. تاریخ گواه است بعد از ابلاغ آیه فوق و معرفی حضرت علی (ع) ، از طرف بعضی از افراد که به ظاهر اسلام آورده بودند مقاومت های شدیدی شد. 
۲. به تعداد ۱۱۹ نفر از صحابه و از جمله مالكی، طبری، ثعلبی از علماء اهل سنت اذعان دارند كه آیه در شأن علی (ع) نازل شد و پس از نزول آیه ی فوق رسول خدا(صلوات الله علیه و اله)همه را در محل غدیر جمع كردند و فرمودند: «اَلَسْتُ اُولی بِكُمْ مِنْ اَنْفُسَكُمْ» آیا من - طبق آیه ی ۶ سوره ی احزاب كه می فرماید: «اَلنَّبِیُّ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِم» پیامبر نسبت به مؤمنین بر مؤمنین مقدم است- نسبت به شما برای تعیین تكلیف به شما بر شما مقدم نیستم؟ همه فریاد زدند «بلی یا رسول الله»، باز حضرت جمله را تكرار فرمودند و مردم هم همان جواب را دادند. سپس فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مُولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاه، اللّهُمَّ وٰالِ مَنْ وٰالاهُ، وَ عٰادِ مَنْ عٰاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» هرکس من سرپرست و ولی او هستم پس این علی هم سرپرست اوست. خداوندا! ولایت کسی را بر عهده بگیر که او ولایت علی را بر عهده دارد و دشمن باش کسی را که علی را دشمن دارد و یاری کن کسی را که علی را یاری کند و یاور مباش کسی را که علی را یاری نکند.
به گفته ی علامه ی امینی «رحمه الله علیه» در کتاب «الغدیر» آنچنان سند این روایت در متون روایی اهل سنت محکم است که اگر بنا باشد حدیث غدیر مورد شبهه قرار گیرد، در دنیا هیچ امری قابل اثبات نیست، چون هیچ قضیه ای مانند قضیه ی غدیرِ خم روایات و اسانید ندارد.
سؤال: طبق آیه ی فوق كه می فرماید: «الیوم» یعنی «امروز» هم دین به حدّ نهایی كمال رسید و شرایط ادامه ی حیات را یافت و هم نعمت الهی به حدّ تمامیت رسید و هم خدا در این شرایط راضی است كه اسلام دین شما باشد، «امروز» یا «الیوم» چه روزی می تواند باشد؟
جواب: عده ای گفته اند «الیوم» روز فتح مكه و یا روز قرائت سوره ی برائت یا روز بعثت و... است، در حالی كه طبق مضمون آیه و گواهی تاریخ، هیچ كدام از روزهای فوق نمی تواند مصداق «الیوم» در آیه ی فوق الذكر باشد. لذا می ماند نظر دیگری كه اكثر دانشمندان اهل سنت و علماء شیعه معتقدند و آن این كه طبق جنبه های تاریخ و صراحت روایاتِ در حد تواتر، «الیوم»؛ روز غدیر خمّ است و عقل هم می پذیرد كه كمال دین با تعیین رهبری است كه بتواند دین را درست ادامه دهد. زیرا همه ی امید كفار به اضمحلال اسلام بعد از فوت پیامبر (ص) بود و با تعیین رهبری عملاً كفار مأیوس شدند.
بعد از امام علی (ع) سایر ائمه جهت اثبات امامت علی (ع) به آیه ی فوق و به حدیث غدیر احتجاج می كردند و مخالفان هم سخنی علیه آن مطلب، طرح نمی كردند.

۳. آیه می فرماید: حیات رسالت تو ای پیامبر به این مطلب است كه آن را ابلاغ كنی! آیا انصاف نیست كه هر مسلمانی پیرامون مطلبی با این اهمیت تحقیق كند كه چه مطلب و حقیقتی است كه می گوید اگر آن را نگویی رسالتت را انجام نداده ای! آیا همچنان كه تاریخ گواه است چیزی غیر از ادامه ی رهبری كه حیات و بقاء دین به آن است، می تواند باشد . جهت بررسی هرچه بیشتر موضوع میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C#section-3131موفق باشید    
 

37792
متن پرسش

سلام محضر استاد: به عنوان گفتگو در امر ازدواج تفکری نه چندان عمیق و تحقیقات ظاهری کردم، هرچند هنوز پخته نیست ولی امید می‌رود ورودی باشد به تفکر عمیق و راهگشا. مسلم اساس بشرجدید با آزادی و نزد خود بودن بنا شده همین امر باعث شده ازدواج به شیوه سنتی در جهان جدید خیلی معقول بنظر نرسد زیرا ازدواج سنتی تعریف بشری دیگر بود. آنچه عرض می‌کنم از دید یک پسر به مسئله است و از منظر بانوان اطلاعی جز آنچه مشهود است ندارم و این از برکات جمهوری اسلامی است!. بگفته شما شرایط ازدواج در تامین مسکن، لباس، و غذاست، خب بیایید بررسی کنیم ممکن است زن بخواهد در اجتماع زندگی کند و مشغول و دارای حقوق باشد و باز تحت تکفل این ۳ تأمین مرد باشد؟! بنظر ممکن نیست. آیا مرد مردانگی خود را در غلبه مالی و غیرت خود بر زندگی و ایجاد محدودیت باید تعریف کند؟ نیچه می‌گوید «زن کامل، نوع انسانیِ بالاتری از مرد کامل است، و همچنین چیزی بسیار نادرتر» البته نتیچه این سخن را بعد بیزاری از مشکلات رایج زنان و در فرای آن ایرادات و در رهایی از آن ها بیان کرده. متوجهیم ایرادات زنان در ازای ایرادات مردان پدید آمده‌اند بطور کلی اگر مرد نداند چگونه‌مرد باشد زن هم نمی‌داند چگونه زن باشد پس ساختاری باید که، هر دو خود را همانگونه که هستند پیدا کنند و با ازدواج سنتی خانواده ای مناسب امروز شکل نخواهد گرفت. بنظر می‌رسد امر صیغه موقت برای آخرالزمان آمده باشد زمانی که نوجوانان اطلاعات بسیاری دارند اما تجربه و عقل تفکیک و تایین مسائل را ندارند پس چرا در بستر صیغه موقت آن پختگی را در کنار یکدیگر بدست نیاورند تا پس از پختگی وارد ازدواج دائم برای فرزند آوری و ادامه حیات خود شوند؟ اما ازدواج دائم آیا زن و مرد باید تمام وقت یکدیگر را بگیرند و برای هم تصمیم بگیرند؟ خیر. عمده باید تنهایی زندگی کردن و حل مشکلات خود را بپذیرند، بی آنکه بر گردن دیگری بیفتد. اما در امور احساسی و جنسی و فرزندان در یک خیمه یگانه باشند و بدانند تربیت فرزند نتنها وظیفه است بلکه ادامه پرورش وجودی خود آنهاست و هرچه پرورش دهند خود را بسیط کرده و فرزند آنها جامعه ای آباد تر می‌سازد و زندگی پیشرانه ای خواهد داشت. آیت الله جوادی آملی معتقد است اگر ازدواج باشد جامعه از فحشا حفظ می‌شود. آری اما مسئله ما شیوه ازدواج و تعریف مرد و زن در کنار یکدیگر است در حالی که در غرب نیز خانواده و ازدواج بشکل سنتی خودشان و یا بیش از حد غیر اخلاقیست که اصلا نام آن خانواده نیست وجود دارد. نسل جدید از ازدواج امتناع دارد زیرا نمی‌خواد آزادی خود را توسط عده ای سلب و باری را به گردن بگیرد که می‌داند ممکن نیست و حق زنه آزاد نیست چون نمی‌تواند خود را به عنوان مرد در ازدواج سنتی تعریف کند مگر هلاکت مردانگی‌ و زنانگی. و اما مشکلات زنان عمدتا از توجه نشأت می‌گیرد شما تصور کنید زوجی آزاد که هردو شاغلند صبح تا شب کار می‌کنند و شب به آغوش یکدیگر بروند تا صبح پر انژی خود را آنگونه که می‌خواهند ادامه دهند این یک ایده خوب است. در حالی که چالش های روزمره برگردن فرد است و چالش های خانوادگی بر گردن هر دو، و چالش خانوادگی جز مسکن و تربیت فرزند نمی‌باشد. این جامعه ای سالم و در عین دینداری خواهد ساخت. چرا زنان و مردان در چهارچوب پیشرفت با جنس مخالف گفتگوی کاری و انسانی نکنند؟ وقتی شهوت و احساساتشان در شب توسط همسر اغنا شده و حجاب بدی برای پیشرفت نداشته باشند. هرچه تلاش کردم نتوانستم روزی را ببینم که همسرم مرا از ادامه آنچه که می‌خواهم منصرف کند و من نیز آزادی او را فقط بخاطر ازدواج سنتی سلب کنم. هرکس لباس برای خود میخرد هرکس خود تغذیه را بر عهده دارد مگر روزهای تعطیل که یکدیگر این کار را خواهند کرد یا زمانهایی که احساس کنند نیاز دارند اما نه مجبورم و دائمی. چون نیروهای خدماتی به نظافت منزل و ابزارها کارهای نظافت و غیره را انجام می‌دهند. زن‌ و شوهر نهایتا از غروب تا صبح و روزهای تعطیل برای یکدیگرند نه بیش از آن. زن حق دارد با مردان نسب به حیاء آنان ارتباط داشته باشد و‌ مرد نیز همچین. گرفتن عروسی های امروزی نیز امری بیهوده و صرفا برای نمایش است که جز فساد چیزی ندارد و مایه فخر و خود خواهی پوچ خواهد شد. اینکه سیری از نوجوانی با صیغه موقت تا ازدواج دائم و بعد از آن زمان پرورش فرزند و میانسالی و پیری که امری مهم است داشته باشیم راه ازدواج گشوده و جامعه از بسیاری از مشکلات رهایی و دین نیز جاری خواهد شد. به یاد دارم در نوجوانی از خانواده طلب کردم برایم همسری صیغه کنند اگر این کار را می‌کردند امروز حتما فردی پخته و بسمت تشکیل خانواده بودم و حال ممکن بود فرزندم مرا دچار چالش های وجودی کند نه اینکه به این فکر باشم روحم دچار توهم و جامعه‌م سرتاسر شهوت و عقل ها زایل و شغل ها و روح ها پژمرده و پیشرانه پرورش یک ملت دچار کندی و حماقت باشد. امیدوارم با این گفته ها مرا به سئوال و جواب بکشانید تا بیشتر بدانم و در گفتگو قرار بگیرد، زیرا جامعه پرورش نیافته بسود هیچ کس نیست. باز اگر چیزی به ذهنم رسید با واژه « #ارتباط_مرد_و_زن_در_بشر_جدید_و_معنای_وجودی_آنها » با یکدیگر گفتگو خواهیم کرد. امیدوارم پیروز باشید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید حقیقتاً باید در رابطه با نسبتی که باید زن و مرد در رابطه با ازدواج داشته باشند؛ بازخوانی شود. ولی نه به معنای آن‌که از اصالت‌ها به بهانه سنتی بودن عبور کنیم، بلکه به معنای آن‌که در شرایط تاریخی جدید چگونه زن و مرد زندگی را باید تعریف کنند که امکان ازدواج فراهم باشد؟ و این غیر از آن است که به جهت تنگناهای موجود، موضوعِ ازدواج موقت را پیش آوریم. در حالی‌که جایگاه ازدواج موقت، جایگاه دیگری است که به خاطر مسائلی مثل جنگ و بی‌سرپرست‌ماندنِ همسران شهدا در صدر اسلام پیش آمد. در حالی‌که  نظام اسلامی از طریق بنیاد شهید مشکل اقتصادی همسران شهدا را مرتفع نمود و البته جایگاه ازدواج با همسران شهدا، جایگاه خاص خود را دارد و این غیر از آن صیغه موقتی است که در صدر اسلام مطرح بود. با همه این حرف‌ها مسلماً ما باید در رابطه با ازدواج جوانان تفکری جدی و بازخوانیِ مربوط به این زمانه و در عین حال مبتنی بر آموزه‌های دینی، بیندیشیم. که البته بحث آن مفصل است و نکاتی در عرایض بنده تحت عنوان «زن» پیش آمده است که می‌تواند مقدمه‌ای برای تفکر باشد. موفق باشید

37791
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ضمن تبریک ایام. یکی از دوستان پرسیده اند دلیل اینکه صفت یا ویژگی هایی را که دارا نیستی مردم نسبت می دهند، چیست؟ و یا رفتار آنها شبیه به رفتار کسی است که این ویژگیها را داشته است. در این مواقع انسان نمی داند تفاوت بین خوبی و بدی چیست؟ یا گاهی با خود می گویی ای کاش همانطور که می گویند بودم حداقل اینقدر در ناراحتی نبودم. در معاشرت های خانوادگی و شغلی و... معمولا وجود دارد. لطفا کتابی هم از کتابهای خودتان در این زمینه معرفی کنید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی که متوجه حضور در تاریخ خود باشد، می‌تواند اصل را از فرع و صادق را از کاذب تشخیص دهد تا در انتخاب‌هایش آگاهانه عمل نماید. پیشنهاد می‌شود مباحث مربوط به «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را دنبال فرمایید. موفق باشید

37790
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض سلام و ادب و آرزوی توفیقات جنابعالی. لطفا درباره این جمله از کلام استاد شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱۳ صفحه ۲۲ مقداری توضیح بفرمایید: «با» خدا و در مرتبه خدا هیچ چیز را نباید قرار داد. «به» خدا باید به سوی خلق رفت نه «با» خدا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا شهید مطهری بزرگ را که نماد عقلانیتِ ناب توحیدی بود؛ رحمت کند. آری! حقیقتاً سخن همان است که او گفت به همان معنایی که ما در زیر سایه توکل الهی در هر صحنه‌ای می‌توانیم حاضر شویم و این یعنی «به» خدا. و این غیر از آن است که تصور کنیم هرکاری می‌توانیم بکنیم ولی در کنار آن کارها به خدا هم باور داشته باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی