باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک احساس بدیهی است که انسان به طور بدیهی مییابد که با واقعیت مرتبط است و یا به گفتهی دکارت چون خدا نمیخواهد ما را فریب دهد، توانایی درک واقعیات را در حواس پنجگانهی ما و در عقل ما گذارده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از هشتمین را نمیدانم. عمده نگاه عرفانی جناب مولوی به نماز است که نمازگزار چگونه از خود فانی و به حق، باقی میگردد در آن حدّ که زبان او نیز در اختیار او نمیباشد و تنها ملکات او است که در میان میماند و قلب او تماماً در محضر حق، در تماشای انوار عالیهی الهیه خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور را به عهدهی بنده نگذارید. بر فرض که در موردی با ابهام روبهرو شوید. آنچه را احتمال میدهید یادداشت میکنید و یک علامت سؤال بر روی آن میگذارید، بعداً که بیشتر با روح «المیزان» آشنا شدید، آن ابهامات برطرف میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع بسیار ارزشمند عرفانی است که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» از آن خبر دادند بدین معنا که حضرت امام حسن«علیهالسلام» در آن صحنه به مدد نبیّ اللّه که انسان کاملاند فعالیت دارند و حضرت امام حسین«علیهالسلام» به مدد فرشتگان عالم غیب. یعنی عالم شهود نیز به یک معنا محل تجلیات مختلف ارادههای انسان کامل و فرشتگان عالم ملکوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر با کدام عقل حرکت انبیاء را ارزیابی کردهاند که میفرمایند کار آن بزرگان عقلانی نیست؟! عقلِ واقعی عقلی است که ماوراء معادلات کمّی، متوجه معادلات کیفی و معنوی عالم باشد و انبیاء با چنین عقلی در صحنههای تاریخی حاضر شدند و به موفقیت رسیدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مراحل حضور در تاریخی که در آن بهسر میبریم چند مرحله است: یکی تذکرات آیات 51 تا 54 سورهی مائده که متذکر عدم محبت به یهود و نصاری میشود. و یکی آیات 64 به بعد سورهی آلعمران که متذکر روش گفتگو با اهل کتاب میباشد. و این غیر از آن است که از عدم محبت به آنها غفلت شود. و دیگر آیات مثل آیهی 69 و آیهی 72 سورهی آلعمران است که ما را متذکر جریانهایی در درون اهل کتاب میگردد که کارشان توطئه و تخریب است. ما در بحث آیات 64 به بعد خواستیم که عزیزان فراموش نکنند بین کلیّت گفتگو با اهل کتاب با توطئهگرانِ اهل کتاب باید تفکیک کرد. موفق باشید قرآن
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که نتیجه گرفتهاید. یعنی بعضاً ما آثار عدم تعادل نفس به جهت گناه را در غیر نرمالشدنِ ترشحات هورمونها مییابیم. فکر میکنم این مسائل به صورت مبنایی در کتاب خویشتن پنهان مطرح شده است. موفق باشید
