در زوایاي جدیدي خودم را شرح می دهم. باور نمی کنم خودم را. شده ام گرد وغبارمحض. به (بی سبات) شدن می اندیشم. باید مثل یک کودك دوباره نقاشی کنم. انگیزه اي ندارم در خودم. به غروب خودم می اندیشم. به هیچ شدگی وفادارهستم. من (بخت) را زندگی می کنم. خنده را می بلعم. دوباره ماندن در کویر وحشت. در خاك غربت. در کنج عزلت. در لحظه هاي کثرت. در ابهت (وقاحت) . توصیف مجدد خود از طریق قصه پردازي. و باز هم جنون. جنون در لحظه. عاشقی در بی نهایت. چرا (سعادت) از یاد من رفته است؟ مرگ با صدهزار نماد و نمو به میدان فلسفه آمده است. اوضاع روانی و ذهنی ناخودآگاه از (شخصیت) فرار می کند. نکته مهم: چند کلمه اضافه هست و ترتیب هم رعایت نشده و غلطها ممکن است املایی یا معنایی باشد... کلمات صحیح. (رفاقت, ذلت, حقیقت, عادت, ثبات, سعادت, حیرت, اصالت, لذت, عبارت, حاجت, عنییت, لطافت, مرارت, سخاوت, اسارت, برگشت, صداقت, تفاوت, وقار, جدیت, قطعیت, محدودیت, حیثیت,) سلام خسته نباشید ببخشید نمیدونم جواب این سوال را باید میپرسیدم یا نه ولی پرسیدم. در اصل سوال من اینطوری هست که کلماتی داخل پراتز هست غلط هست، اون بالا نکته مهم را خونده باشید میدانید که از چه نظرهایی غلط هست هم میتونه از نظر ترتیب کلمات هم غلط باشه یعنی جاشون شاید اصلا غلط باشه و هم معنایی و هم املایی. کلمات درست هم از بین کلمات پایین آن متن فرستادم هست. ممنون میشم استاد جواب این کلمات رو بگین 🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی حضوری دیگر. حضوری که با این کلمات که اکنونْ بیروح شدهاند؛ روحی تازه بگیرند تا بتوان با همین کلمات، آری! با همین کلمات که اشاره به «آنجایی» دارد که «اینجا» نیست، زندگی کرد. این احوالات که پیش آمده است را به فال نیک بگیرید. هرکس هنوز در دیروزِ خود متوقف است، بداند که ممکن است دیر بشود و در نتیجه دیر برسد و وقتی به خود بیاید که دیگر توان بهپاخاستن و رفتن را از دست بدهد. مشکل، بحرانی است که هر انسانی نسبت به خود پیدا کرده است که راستی! ابتدا باید از خود بپرسیم آن چیزی که ما هستیم، چه چیزی است؟ چه حضوری در این تاریخ شایسته ما بود که منجر به انقلاب اسلامی شد و همچنان آن حضور ادامه دارد؟ آیا به این نکته فکر کردهایم که مردم ما و مردم جهان به دنبال دیانتی میباشند که جوابگوی امروزشان باشد؟ مخاطبان خود را در کدام آینده حاضر کنیم که رهبر معظم انقلاب نسبت به آن حضور و آن آینده توصیه به «امید» میکنند و میفرمایند: باید از هرگونه انفعال و ناامیدی پرهیز کرد و کانون تزریق امید به کشور بود و به قلّهها نظر کرد؟ پیشنهاد ما آن است که برای عبور از بحرانی که انسانها نسبت به معنای خود پیدا کردهاند؛ با دنبالکردن بحث «ده نکته در معرفت نفس» کار را شروع کنند و سپس با دنبالکردن مبحث «برهان صدیقین» کار را ادامه دهند. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خدا به حکم «کنت کنزاً مخفیا فخلقت الخلق لکی أن اعرف» در مظاهر قابل ارتباط است چه در مظاهر افرادی مثل ائمهی معصومین به حکم آنکه فرمودند: «نحن واللّه اسماء الحسنی» تا آنچه باید در سیرهی آنها بیابیم و آن شویم را، گم نکنیم، و چه در مظاهر تاریخی به حکم «کلّ یومٍ هو فی شأن»، تا میدان مسئولیتی که باید به عهده بگیریم را از دست ندهیم. عرایضی در جواب سؤال 19714 در رابطه با تولد تاریخی که در آن هستیم، شد. خوب است به آن سؤال سراسر شور و آن جواب پیرمردی با حوصله، نظر بفرمایید. در ضمن جواب سؤال شمارهی 19710 میتواند تفکری را به ما متذکر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً نیاز نیست همینکه با یادداشتکردن در موضوعات متمرکز میشوید برای خودتان مفید است 2- میتوان گفت «لوح محفوظ» از آن جهت که حقایق را به صورت روشن مطرح میکند - چون مجرد است - همان «کتاب مبین» است 3- خوب است 4- نباید نگران باشید بالاخره شرایط نبوده، إنشاءاللّه از طریق دیگر خداوند راهی جهت این امر میگشاید 5- در این موارد باید با محبت و رفاقت با آنها برخورد کرد و نباید کار به «مراء» بکشد 6- به آنها سختگیری نکنید، با محبتی که به آنها میکنید؛ خود به خود علاقهشان به آن آهنگها کم میشود 7- خدا ایشان را رحمت کند. آشنایی چندانی نسبت به ایشان نداشتم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت ما با خدا در این تاریخ اگر مطابق حضوری شد که توسط حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» با خدا برقرار بود، انرژی لازم و شور کافی تحت عنوان رسالت تاریخی به ما برمیگردد و در چنین فضایی هرگونه حرکتی حتی شستن لباس بسیجیان، معنای حقیقی ما خواهد شد. عمده آن است که بتوانیم متوجهی حضور تاریخی خود بگردیم تا فاصلهی کاملی از صاحبان ثروت و اشرافیتِ اموی و عباسی که در این تاریخ با فیشهای حقوقی نجومی خود را گره زدهاند و دولتمردانی که اشرافیت را شأن خود پنداشتهاند؛ پیدا کنیم. و این فراهم نمیشود مگر آنکه راهِ گشودهی انقلاب اسلامی را واقعیترین راه حیات این دوران بدانیم و خطر اشرافیشدنِ دولت را خطر هدم انقلاب اسلامی بدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان گفت رأیدادن به اصلاحطلبانی مثل آقای دکتر عارف به معنای رأیدادن به جبههی مقابل رهبری است! مردم آقای دکتر عارف را روشنفکری میدانند که معتقد به ارزشهای انقلاب و اسلام است و هیچ نسبی با جریان فتنه ندارد، ولی در عین حال روش ِ متجدد مآبانهی خود را دارد. در ضمن نظر جنابعالی را به جواب سؤال 15103 و 15090جلب مینمایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه عبداللّه انصاری میگوید: «حال» از جلوات شهود الهی است در دیدن حقایق، و راهِ باقیماندن آن «شهودُ الحقيقةِ لا كسباً، و رفضُ الدَعْوَى لا علماً، و البقاءُ مع نورِ اليقظةِ لا تَحَفُّظاً.»
استقامت احوال، استقامت در شهود حقیقی است که کسباً بهدست نیامده و سعی کند آن شهود و آن برق بماند و یا لااقل زود نرود و نیز در استقامت احوال ادعا را بردارد ولی نه به صورت علمی. طوری شود که از حالش بجوشد که ادعا نکند و به حسب حال رفض ادعا کند و نیز در استقامت احوال بر نور یقظه باقی باشد ولی نه از سر تکلّف بلکه به اقتضای همان حال. رویکرد سالک باید در این مرتبه چنین باشد که حال را که شهود حقیقت است و به سراغ او آمده حفظ کند، و در ادامهی این استقامت در آن حالِ خوش معنوی، نظر به خود نداشته باشد تا دعوی نقشداشتن در این امر بکند و این غیر از آن است که از نظر علمی خود را متذکر کند که همهچیز از آن خدا است و من هیچکارهام. در حضوری قرار گیرد که «إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّه»(آلعمران/154) و در ادامه باقی بماند به آن نور یقظه که در ابتدا بدان منور شد و از این طریق خود را از هر غفلتی محفوظ بدارد. البته به وقتش این موضوعات بیشتر روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعی است که خودتان باید در آن فضا متوجه باشید که آیا شکل کار شکل درازکردن پا به سوی قرآن است؟ یا فضا طوری است که چنین موضوعی را پیش نمیآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای نگاه درست به تکنولوژی باید عمیقاً به خواستگاه فرهنگی و تاریخی آن نظر کرد تا روح آن شناخته شود. عرایضی در کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچهی بینش توحیدی» در این رابطه که هر تکنولوژی روح و فرهنگ خاص خود دارد؛ شده است و لذا نباید به صورت مقطعی به موضوع نگاه کرد. مگر با همین تکنوژی نبود که در جنگ جهانی اول و دوم فقط در اروپا بیش از 50 میلیون انسان کشته شد. آنچه مدّ نظر اسلام است تکنیکی است که به جای تقابل با طبیعت و غلبهی خشونت، تعامل با طبیعت و غلبهی رفاقت در صحنه باشد. موفق باشید
