باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برای ابتدای کار نیاز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده؛ نیّت فرد است که با رجوعِ إلی اللّه آن اعمال را انجام میدهد یا جهت اتلاف وقت و غفلت از عملی برتر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابیاتی اینچنین را باید در متن غزل معنا کرد که آنهم کار میبرد و به جهت کثرت سؤالات، امکان چنین کاری برای بنده نیست، هرچند بنا دارم إنشاءاللّه هر هفته شرح یک غزل جناب حافظ را در اختیار کاربرانِ محترم قرار دهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید کرد» شما شروع کنید، خداوند بر اساس وعدهای که دادهاست موانع را بر طرف میکند؛ فرمود «انّ الحسنات یذهبن السیئات» اعمال نیک آثار اعمال بد را از بین میبرد و بدیها را به مرور از جان شما میزداید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خودتان نمیتوانید آن دعا را نزد خود بگذارید؟! در این مورد میتوانید به حاشیهی مفاتیح الجنان رجوع کنید و از یکی از حرزهای آنجا طبق دستوری که داده شده است استفاده نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده قبلاً مفصل در این مورد در همین جلسات عرض کردم و متذکر سخن حضرت خضر به حضرت موسی«علیهماالسلام» در رابطه با این علوم شدم که چرا حضرت خضر به حضرت موسی میفرماید: «فَإِنِ اتَّبَعْتَني فَلا تَسْئَلْني عَنْ شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْراً» (70) کهف. اگر میخواهی در این راه از من پیروی کنی، بههیچوجه سؤال نکن تا آنکه برای تو تذکر لازم حادث شود. 2 و 3- در حین بحث اخیر این دو نکته را عرض کردم باز دوباره به بحث رجوع کنید و سعی کنید در حین توجه به بحث موضوع را بنگرید، نه آنکه نسبت به آن فکر کنید تا مجبور باشید سؤال کنید و از این طریق موضوع برایتان در حجاب رود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان سعی کند با حضور قلب به حضرت حق رجوع نماید، از خدادانی به خداداری سیر خواهد کرد. مباحث کتاب «رسالة الولایه» در این مورد کمک میکند إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر سلوک إلی اللّه تا مدتها حظّ نفس در میان است تا آنکه سالک همچنان جلو برود و ارادهی خود را آرامآرام در ارادهی حضرت حق فانی کند و از جذبات نفس آزاد گردد. به همین جهت عرض کردم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت چون باید کرد». زیرا در این مسیر حضرت ربّ دستگیری خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها یعنی چه؟! اگر گمراهی فرزندان ما به جهت ما باشد پس گمراهی همهی فرزندان آدم به جهت حضرت آدم خواهد بود! ما در تربیت فرزند علت مُعِدِّه هستیم و اگر بخواهند خوب شوند در بستری که ما فراهم میکنیم انتخابهای آنها بهتر عملی میشود، ولی هرکس خودش مسئول خوببودن یا بدبودنِ خودش است. به تعبیر عارف سالک حضرت آیت اللّه حائری شیرازی«حفظهاللّهتعالی» ما وجه «ما فِیالشرایط» انسان هستیم و نه وجه «ما فیالضمیر» انسان. شما از همان موقعی که حق را شناختید مطابق شناخت خود عمل کنید تا همهی ضعفهای گذشته از بین برود زیرا قرآن میفرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» حسنات و خوبیها، بدیها را از بین میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دقت و حساسیت خوبی است ولی همانطور که متوجهاید ما گرفتار نظام آموزشیِ استعماری هستیم. بنده هم مدتها فکر کردم، به همین جهت از کار اجرائی فاصله گرفتم تا با کار فرهنگی قدمی برای اصلاح امور برداشته شود. ظاهراً فرماندهی جبههی فرهنگی ما در همین راستا فرمان «آتش به اختیار» داده است یعنی زمانه، زمانهای است که چندان نمیتوان به نهادهای فرهنگی امید داشت، ولی راه، بسته نیست، هرکس باید در هر حوزهای که خدا در مقابل او قرار داده است هر اقدامی که میتواند انجام دهد. خداوند، راهگشاست، بیشتر باید توجه کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم انسان همهی ابعاد خود و هستی را نمیشناسد و حضرت حق که خالق او و هستی است، همهی عالم را میشناسد و میتواند در آن تصرف کند؛ عاقلانهترین کار آن است که به مدیریت حضرت حق در همهی امور اعتماد کنیم و او را وکیل بگیریم و این معنی توکل است از آن جهت که به هرچه او گفته است اعتماد کنیم و به نتایجی که حاصل میشود، راضی باشیم. عقل برای آن است که جستجو کنیم ببینیم حضرت حق چه دستوری داده است، نه آنکه عقل را در مقابل دستورات الهی و به طور مستقل تبعیت کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «فرهنگ علوم عقلی» در رابطه با شرح لغات فلسفی و تا حدّی عرفانی هست. ولی همینکه مطالب را دنبال بفرمایید به مرور متوجه معنای مطالب میشوید 2- آری! کتاب «خویشتن پنهان» شرح ده نکته است. ولی جنابعالی شما «ده نکته» و برهان صدیقین را که در کتاب «از برهان تا عرفان» هست با شرح صوتی آنها دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا قرآن دعوت به بندگی کرده است، دعوت به عالَمی کرده که همهی انسان را در برمیگیرد. عالمی که همهی حرکات انسان در حرام و حلال و مسحب و مکروه و مباح میگنجد. مشکل از جانب مردمی است که متوجه نیستند مقصود و مقصد شریعت، عالَمدارکردنِ انسانها است نه آنکه فقط بخواهد آنها جهنم نروند 2- اینطور نیست که مردم با همهی تبلیغاتی که بر علیه روحانیت شده، در روان فرهنگی خود، از تاریخ معنوی خود که با روحانیت شکل گرفته، غافل باشند و سخنان روحانیون را به عنوان یک سخن عادی قلمداد کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر کتاب «خویشتن پنهان» را با حوصله دنبال بفرمایید و سپس کتاب «معاد» را همراه با شرح صوتی آن پیگیر شوید و صوت شرحِ سورههای عنکبوت و شوری و احزاب را مدّ نظر قرار دهید، راهِ خوبی در مقابل شما گشوده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حاجیهخانم مرضیهی دبّاغ«حفظه االلّه» نمادِ یک زن اسلامی در این تاریخ است که باید در کنار وظایف خانوادگی در دفاع از دین، سر از پا نشناسد. همانطور که باید پول خود را خرج سلامتی خود کرد، باید جان خود را و سلامتی خود را خرج دین نمود. در این مسیر است که باید به دنیا گفته شود؛ زنانیکه اسلامْ مدّ نظر دارد، چنین سالکانِ سلحشوری هستند که در مسیر عشق به دیانت تا کجاها قدم جلو میگذارند. آیا در صحنهای که باید پیام اسلام ارائه شود، نمادِ زن اسلامی نباید در آن صحنه باشد؟ آفرین بر هوشیاریِ حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» که حقیقتاً ملائکة اللّه را نیز انگشت به دهان کرده است آنچنان که خداوند مغرورانه به ملائکه فرمود: «أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ» (33) / بقره) نگفتم در مورد آدم و خلیفهقراردادنِ او، دانایِ به غیبِ سموات و ارض عالم هستم و میدانم آنچه را شما آشکار میکنید و آنچه را که شما پنهان میکنید؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید قرآن مثل هر کتاب مقدس و حتی مثل هر کتابی که به اشارات قدسی و معنوی نظر دارد، دارای فرهنگ خاصی است. حتی اگر شما بخواهید مثنوی مولوی را بفهمید، باید شرایط تاریخی آن متن را بشناسید که اصطلاحاً امروز به آن «هرمنوتیک» میگویند. به نظر بنده اگر حداقل یک دور تفسیر قرآن را مطالعه فرموده بودید، بسیاری از سؤالاتتان برطرف میشد. در آیهی 18 سورهی زخرف «اناث» به معنایِ موجود منفعل است و در این آیه ربطی به جنس زن ندارد. میفرماید موجوداتی که خود را نساختند و تحت تأثیر مخلوقات و منفعل از ارادهی آنها شکل گرفتهاند، نباید به عنوان معبود قرار گیرند و یا وقتی میفرماید زنان کشتزار شمایند و باید حرمت آنها را نگه دارید؛ نظر به یک واقعیت طبیعی میکند و ابداً این تحقیر زنان به حساب نمیآید. اگر به داستانهایی که مربوط با انبیاء است از جمله در مورد حضرت موسی«علیهالسلام» به دقت نظر بفرمایید ملاحظه میکنید که در هر جا به سنتِ خاصی نظر دارد و بهرهای بسیار ارزشمندی را به مخاطب خود ارزانی میکند. نامگذاری سورهها عموماً در زمان پیامبر بوده است. در مورد حرمت جابجایی ماهها؛ و سایر موضوعاتی که با نظر به آن زمان پیش کشیده است، بهانههایی را مدّ نظر قرار داده که در دل آن قاعدههای ابدی عالم را متذکر شده است. در موضوع آسمان و حفظ آنها توسط ستارگان و نفی شیاطین توسط شهاب ثاقبِ فرشتگان، عرایضی در شرح سورهی «قاف» داشتهام مبنی بر آنکه اساساً آسمان به معنای محلِ فرشتگان، یک مقامِ مجرد است با مراتب مختلف. مثل مراتب مختلف نفس ناطقهی انسان که از «خیال» شروع میشود و بعد از «عقل» ، «قلب» قرار دارد و بعد از آن «روح» و «سرّ» و «اخفاء». و ستارگان، معارف عالیهی آسمانهای هفتگانه است. و همانطور که عقلِ شما، خیالات واهی جان شما را نفی میکند، فرشتگان عالم بالا، حضورِ شیاطین را جهت بهرهمندی از حقایقِ وَحیانی، نفی مینماید. و همین قاعدهی هفت آسمان که هفتمرتبهی ملکوتی است در مورد هفتمرتبهی زمین مطرح است که هفتمرتبهی ظلمانی است و ربطی به زمین مادّی ندارد. در مورد خلقت انسان از ستون فقرات و دندهها نیز موضوعِ جذباتِ روحانی زن و مرد مدّ نظر است که حاصل آن ترشحات جسمانی است. در هر صورت؛ زبانِ قرآن، زبانِ یک اندیشه است و برای فهم آن باید زبان آن اندیشه را شناخت. مگر شما وقتی فیزیک یا شیمی میخوانید بدون درک زبان و اصطلاحات آن علم، متوجه آن میشوید؟! موفق باشید